جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4867
بررسی عقل‎گرایی از دیدگاه ملاصدرا و عبدالجبار همدانی
نویسنده:
محبوبه پهلوانی‎نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره گرایش های فکری در عالم اسلام به دو قسم عمده گرایش های عقلی و نقلی تقسیم می شود. پیروان گرایش های نقلی، گروه های ظاهرگرایی چون اشاعره،مشبهه، مجبره و ... می باشند. در حالی که پیروان گرایش های عقل گرایانه را گروه هایی چون شیعه و معتزله تشکیل می دادند گذشته از نزاع تاریخی بر سر به کارگیری عقل یا نقل در فهم متون دینی در عالم اسلام،مسئله دیگر اختلاف گروه های عقل گرا در تفسیر گزاره های دینی بوده است که از آن میان می توان به فرقه معتزله در میان گرایش ها فکری عالم تسنن و برخی متکلمان و فلاسفه که خود را وامدار تفکر شیعی می دانستند اشاره نمود. در حقیقت، وجه بارز اشتراک میان این گروه ها اتفاق همه آنها بر موضع تاکید بر مسئله عقلانیت در حوزه دین بود به گونه ای که بسیاری از مستشرقان غربی(نک: مادلونگ،1375: 116، نیز نک: سبحانی،1383: 45) و به تبع ایشان برخی متفکران عرب (نک:سبحانی،1383: 34) به ریشه های مشترک فکری دو فرقه و تاثیر پذیری شیعه و معتزله از یکدیگر معتقد شده اند که در جای خود محل تامل و بررسی است. . بحث در پژوهش حاضر بر سر مسئله عقل گرایی در تفکر دو متفکر از دو فرقه شیعه و معتزله است. صدرالمتالهین متفکر شیعی و قاضی عبدالجبار متکلم معتزلی.از سویی در نظام تفکر وجود شناسانه صدرالمتالهین، عقل حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب بوده که توانایی کشف تجلیات و ظهورات حقیقت هستی را دارد و اعلی مرتبه آن حضور در محضر معلوم و شهود عقلانی آن است و در این مرتبه است که حقیقت شرع با عقل پیوند می خورد . در حالی که در تفکر قاضی عبدالجبار عقل جلوه ای فربه و پررنگ داشته و نهایت مراتب آن معادل عقل استدلالی است. از این رو،عقل به کارگیری شده در نظام تفکری او عقلی محدود به فهم و تحلیل ظواهر بوده و وی همواره در پی هماهنگی گزاره های دینی با یافته های عقلانی خویش می باشد. برون داد اختلاف در نوع نگاه عقلانی به مسائل، شیوه عقل گرایانه قاضی و ملاصدرا را در تحلیل مسائل اساسی دینی به گونه ای واضح از یکدیگر متمایز می نماید. که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. با بررسی دقیق جوانب و مبانی تفکری هر دو فرقه می توان گفت که تعریف عقل و جایگاه عقل گرایی در هر یک از مکاتب مذکور متفاوت است. به عبارت دیگر، در حالی که عقل گرایی معتزلی بیشتر حول محور پاسخ گویی به سئوالات مطروحه دیگر گروه های کلامی و جدل با ایشان شکل گرفته بود مسئله عقل در نظام تفکر شیعی از اهمیت اساسی و بالذاتی برخوردار است که روایات وارده از معصومین علیهم السلام بیانگر همین معنا است. آنچه در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد مقایسه دو اندیشمند از این دو گروه در مسئله عقل گرایی است.
زمان ومکان ازنظر ملاصدرا
نویسنده:
محسن یوسفی بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این نوشتار بررسیزمان ومکان از نظرملاصدرا وکانت و مقایسه آراء آن دو است. دربین مباحث مختلف زمان و مکان دو جنبه ماهیت و وجود زمان و مکان از اهمیت بیشتری برخورار است. لذا از میان مسائل مختلفپرسش از ماهیت و وجود زمان ومکان بیشتر مورد توجه فلاسفه قرار گرفته است. منظور از پرسش وجود زمان ومکان این است که آیا این دو در خارج واقعیتی دارند یا اینکه فقط در ذهن وجود دارند و وجودی درخارجاز ذهن ندارند؟پرسش مهم دیگر که مورد توجه فیلسوفان بوده است پرسش از ماهیت و حقیقت زمان ومکان است که این پرسش، پرسش از چیستی و مای حقیقیه زمان ومکان نامیده میشود. ابتدا نظرات ملاصدرا درباره ماهیت و وجود زمان ومکان بیان میشود وسپس به ذکر دیدگاههای کانت میپردازیم. ودر پایان آراء آنان مورد سنجش و مقایسه قرار میگیرد.آراء ملاصدرا وکانت درباره مکان مورد مقایسه قرار نگرفته‌اند زیرا بحث مکان درفلسفه ملاصدرا واجد اهمیت بحث زمان نیست.
معناداری زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
هاجر شارجبیان گرگابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زندگی انسان زمانی معنا و مفهوم دارد که هدفمندی در کل آن به چشم بخوردو یا به واسطه ی عواملی زندگی کردنارزش و اعتبار. داشته باشد . دیدگاه معرفتی ملّاصدرا با توجّه به ریشه دار بودن در اصول دینی و مددگرفتن از قرآن و سنت پیامبر (ص) ، تصویری جامع از موضوع معناداری زندگی ارائه می دهد . آثار مختلف ملّاصدرا در بردارند? چند عامل مهم برای معنادار ساختن زندگی بشر امروزی است از قبیل : وجود اصیل انسان ، فطرت انسان ، غایت وجودی انسان ، بقا و جاودانگی انسان ، جایگاه شرور در زندگی انسان وشناخت خیرات و موهبت های الهی و گرایش به مقاصد معنوی و رجحان آن بر اهداف مادّی زندگی است که ابتدادر پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه های فلسفی و کلامی ملاصدرا درباره هریک از عوامل ذکر شده و پس از آن دیدگاه خاص او دربارهمعناداری زندگی بیانمی شود . نتایج به دست آمده از این پژوهش ارائه تصویرشایسته از نگاه ملاصدرا در ارتباط با معناداری زندگی و پر شدن خلأ ناشی از عدم پرداختن به این موضوع در آثار فیلسوفان جهان اسلام و از میان برداشته شدن پیامدهایبی معنایی و پوچی زندگی مسلمانان در عصر حاضر است .
پیروان ملاصدرا به دو جریان تقسیم می‌شوند
شخص محوری:
دکتر رضا برنجکار
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملاصدرا و کانت و تبیین لوازم اعتقادی آن
نویسنده:
مهدی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می‌کند. معرفت‌شناسی نه تنها یکی از مهم‌ترین دانش‌های فلسفی و مبنایی‌ترین آن تلقی می‌شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می‌باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت‌شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام‌مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» رابررسی کند. روش تحقیق پایان‌نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره‌ها و معرفت‌های انسان به گزاره‌های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می‌گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می‌داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده‌اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون‌گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می‌کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می‌شود و مکانیزم شناخت را تبیین می‌کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می‌دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان‏ معرفت در ذهن انسان صورت می‏بندد، دیگر تصویری‏ دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری‏ است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» می‏نامد.
نسبت میان حرکت اشتدادی نفس و تعالی روح در اندیشه ملاصدرا و هگل
نویسنده:
حسن مهرنیا، زهرا رضایی سرچقا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار تلاش شده است تا مراتب صیرورت نفس در اندیشه ملاصدرا، به عنوان یکی از مهم ترین اندیشمندان اسلامی، و مراحل بسط و تجلی تاریخی روح در منظومة فلسفی هگل را مورد بررسی قرار دهیم. چنانکه میدانیم، ملاصدرا با طرح نظریة حرکت جوهری قصد آن را دارد تا در درجة نخست صیرورت موجود در عالم طبیعت را به ساحت مابعدالطبیعه تعمیم داده و همة موجودات عالم را دارای حرکتی هدفمند، مستمر و اشتدادی به سمت کمال مطلق معرفی کند. ثانیاً، تلاش می کند با استناد بر این نظریه، موضوعاتی چون تجرد نفس، معاد و نظایر آن را به اثبات برساند؛ که ما در این نوشتار تنها از منظر نخست به این مقوله پرداخته ایم. از سوی دیگر، در میان فیلسوفان برجسته غربی، اندیشة دیالکتیکی هگل، که اساساً کلِّ تاریخ را عرصه تجلّی دمادم و اشتدادی روح مطلق، به معنای خاص آن، می داند؛ قرابت نزدیکی با این دیدگاه و رویکرد عرفانی حکمای مسلمان دارد. از این رو، در این نوشتار ضمن بررسی معنا و مراد ملاصدرا از ""تعالی نفس""، و هگل از ""تجلی روح""، به استفاده جدالی آنها از این دو مقوله در ساحت عین و طبیعت و همچنین ذهن و آگاهی اشاره خواهد شد. در پایان به وجوه افتراق و اشتراک آنها در باب این سیر جدالی و بسترهای فکری- فلسفی تحقق هر یک اشاره خواهیم نمود. با تأکید بر این نکته که کلید گشایش هر دوی این نظام های فلسفی، مقولة حرکت یا صیرورت مستمر دیالکتیکی است که گاه مواقف آن را در ساحت نفس به نظاره می-نشینیم و گاه در ساحت طبیعت.
بررسی نطبیقی دیدگاه ملاصدرا و جان هیک در باب بدن اخروی
نویسنده:
طاهره کردی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهچکیدهملاصدرا براساس اصولی ضرورت وجود بدن اخروی و نحوه‌ی پیدایش آن و همچنین کیفیت آن را بیان می‌کند. طبق دیدگاه او بدن اخروی بدنی مثالی است که عینیت آن با بدن دنیوی براساس ملاک این‌همانی شخصی روشن می‌گردد. جان هیک نیز با اعتقاد به بازآفرینی انسان به عنوان واحد جسمی ـ روانی توسط قدرت پروردگار و ارائه‌ی نظریه‌ی بدل، وجود بدن اخروی را اثبات کرده و آن را بدلی مشابه بدن دنیوی با ماده‌ی متفاوت اما غیر روحانی معرفی می‌کند. او ملاک این‌همانی شخصی را حافظه می‌داند و به همین سبب بدن اخروی را بدنی جدید و غیر از بدن دنیوی تلقی می‌کند. در مقام مقایسه، دو دیدگاه دارای نقاط اشتراک و افتراقی هستند که بر اساس آن‌ها می‌توان دیدگاه جان هیک از فلاسفه‌ی سنت دینی مسیحی را به دیدگاه صدرالمتألهین بزرگ‌ترین فیلسوف اسلامی نزدیک دانست.
نسبت علم و وجود از دید ملاصدرا و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
کبری قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل حیات، علم، قدرت، اراده ، تکلم .... در تمام مراتب هستی اعم از مادی و مجرد از اصول مسلم و پذیرفته شده در «حکمت متعالیه» است. در دوران معاصر، دانشمندان علوم تجربی با تحقیقات گسترده در مورد برخی مواد و اشیای ظاهرا بی جان مانند آب، وجود نوعی شعور و آگاهی را در آنها به اثبات رسانده اند، این در حالی است که قرن ها پیش اندیشمندان و حکمای مسلمان مانند صدرالمتألهین شیرازی با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین عقلی به اثبات سریان علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند، در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بر وجود علم و شعور در همه اشیاء به خصوص اشیای مادی دلالت می کند مانند آیاتی که در آنها از تسبیح عمومی همه مخلوقات اعم از مادی و مجرد سخن به میان آمده است چرا که تسبیح فرع علم و شعور است و تا علم و شعور در کار نباشد آن هم محقق نمی شود.صدر المتألهین شیرازی نیز با استفاده از اصولی چون«شوق هیولی به صورت، اصالت ، بساطت، وحدت تشکیکی وجود، رابطه موجودات طبیعی با آثار و غایاتشان و اینکه همه مخلوقات مظاهرذات و مجالی صفات حضرت واجب تعالی هستند. به اثبات سریان علم و آگاهی در همه مراتب هستی به خصوص در اشیای مادی پرداخت.گر چه این مسئله یعنی مساوقت علم و وجود یکی از دیدگاههای فلسفی حکمت متعالیه است ولی به نظر می رسد که این نظریه با اصل تجرد علم و ادراک که مقبول صدر المتألهین است در تعارض آشکار قرار دارد و در نتیجه، این سوال پیش می آید که آیا اعتقاد به وجود نوعی ادراک در اجسام به معنای مادی بودن ادراک است؟ و اگر چنین نیست پس چگونه موجود مادی محض دارای علم و ادراک است؟ در این پژوهش تلاش می کنیم تحلیل فلسفی از اصل تجرد علم و اصل مساوقت وجود با علم به دست آوریم و سازگاری آن دو را با یکدیگر بررسی کنیم.
تبیین تطبیقی دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا پیرامون ماهیت و تقسیمات آن
نویسنده:
زهره مرجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی پژوهش پیش رو، تحقیق و بررسی در آثار شیخ شهاب الدین سهروردی و صدرالمتألهین پیرامون ماهیت و تقسیمات آن می باشد، و اینکه هکدام دیدگاهشان درمورد ماهیت و اقسام آن چیست؟ و از آن جایی که ماهیت نیز به عنوان قسیم وجود پا به پای مباحث مربوط به وجود، مورد توجه قرار گرفته است، وجزء لاینفک از یکدیگر می باشند، ابتدا باید به دیدگاه این دو فیلسوف بزرگوار در مورد وجود و ماهیت پرداخت و بعد وارد بحث اصلی شد.در این میان چنانچه رایج است نگاه شیخ اشراق درباره وجود و ماهیت با ملاصدرا متفاوت شمرده شده و مجادلاتی پر دامنه را بر انگیخته است. سهروردی مفهوم مطلق ماهیت را امری اعتباری می داند، اما ماهیت موجوده (موجود) راکه در عالم واقع دارای آثار خارجی است، حقیقی می داند. همچنین وی مفهوم وجود را نیز اعتباری می داند. بنابراین اصالت ماهیتی بودن سهروردی غلطی رایج می باشد. ملاصدرا نیز ماهیت را امری اعتباری و وجود را اصیل می داند. همچنین، معنای ماهیت و کاربرد آن در عبارات شیخ اشراق به غایت متفاوت و گه گاه متناقض به نظر می آید به گونه ای که هیچ توجیهی جز اشتراک لفظ نمی توان برای آن ارائه کرد.گاهی ماهیت را امری حقیقی، متحقق و مجعول بالذات می داند و گاهی ماهیت را به عنوان امر ذهنی یاد می کند که نه تنها هیچ تحقق خارجی ندارد، بلکه تحقق آن را در خارج امری ممتنع می شمارد و گاهی مرادف با حقیقت می داند. ملاصدرا نیز ماهیات را «انحاء وجودات» معرفی نموده و ماهیت را دارای دو معنی می داند. یکی ماهیت کلی است، که در ذهن وجود دارد و دیگری ذات «مابه الشئ هو هو» که همان فرد موجود عینی و مشخص است. و همچنین چگونگی بحث تشکیک، و مباحث اختلافی آن که کدام یک تشکیک در ماهیت را جایز می دانند و کدام یک جایز نمی دانند و همچنین نظر هر یک از دو بزرگواردر مورد مقولات و تعداد آن ها و اقسام و ... در متن رساله به طور مفصل آورده شده است.
بررسی تطبیقی عنایت و کیفیت وقوع شر در قضای الهی از دیدگاه ابن سینا ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مظاهر جوادی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقوع شرّ در نظام آفرینش و مسئله عنایت و علم عنایی حق‌تعالی، از مباحث مهمی هستند که در فلسفه و عرفان مطرح بوده و شبهات و دغدغه‌هایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است .بدین جهتبرخی از فلاسفه و عارفان بدان عطف نظر نموده و در آثار خود ابوابی را به مسائل مذکور اختصاص داده اند. در این میان ابن سینا، ابن‌عربی و ملاصدرا دیدگاه‌های بارزتری را درباره مسائل فوق عرضه داشته اند. از دیدگاه هر سه اندیشمند، شرّ به معنای عدم کمال و نقص و فقدان کمالات می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی، شرّرا به بالذات و بالعرض تقسیم کرده اند. اگرچه شرّ امری عدمی نه به معنای مطلق آن، می‌باشد، ولی مصادیقی نیز برای آن برشماردند. وجود شرور به نسبت و بالقیاس می‌باشد. عنایت یا علم بالعنایه، همان شمول و احاطه علمی واجب تعالی به همه هستی است. عالم بودن به ذات خویش و به نظام خیر و علیّت و راضی بودن به آن، از عناصر مندرج و مشترک در مفهوم عنایت از سه دیدگاه می‌باشد. علم خداوند، سبب ایجاد نظام احسن شده است. افزون بر معنای فوق، مشرب خاص ابن‌عربی در باب علم حق تعالی، برمبنای اسماء حسنای الهی و صفت علیم بودن خداوند مطرح است. علم حق‌تعالی به صورت علم اجمالی، در عین کشف تفصیلی که عین ذاتش می‌باشد، مورد توجه می‌باشد و این در آراء ملاصدرا نیز مشهود است. در باب فاعلیت حق‌تعالی در ایجاد نظام آفرینش، قصد و غرضی نبوده است و فاعلیت حق‌تعالی در حکمت مشاء فاعلیّت بالعنایه و زاید بر ذات و در حکمت صدرایی و ابن‌عربی، علم ذاتی (عین ذات) و فاعلیت بالتجلّی می‌باشد که براساس حرکت حبیّه و به مصداق حدیث «کنز مخفی» سبب ایجاد نظام عالم شده‌است.گرچه در مکتب وحدت وجود ابن‌عربی، نظام آفرینش، تجلّی و ظهور اسماء‌الله است و همه اسماءالله، اسماء حسنیَْ هستند و در نگاه کلی، همه چیز در نظام آفرینش زیبا و احسن است ، ولی به گمان وی وجود شرور جزئی در نظام، از لوازم ضروری آن است. شرور با خیرات ملازمه دارند. ترک شرّ قلیل به‌خاطر خیر کثیر، شرّ کثیر محسوب می‌شود. هیولا و ماده بودن و جهات امکانی، همچنین تضاد و تصادماتی که در بین متحرکات و عالم ماده وجود دارد، زمینه و سبب بروز شرّ را بطور نسبی و بالعرض در قضای الهی فراهم کرده است وهرسه حکیم به همه اینها اذعان دارند.
  • تعداد رکورد ها : 4867