جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور اعلام
>
ملاصدرا, صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی (فیلسوف مشهور موسس حکمت متعالیه، شیعه و ایرانی), 979ق./950ش./ 1572م. 1050 ق./1641م.
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
تعداد رکورد ها : 5179
عنوان :
بررسی تطبیقی علم الهی قبل از ایجاد و بعد از ایجاد نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
رحیم عبدالامیر عبدالحسن البهادلی؛ استاد راهنما: عباس مهدوی؛ استاد مشاور: عباس روزبهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
زبان :
عربی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
ابن سینا: ابوعلی سینا
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی اعتبار شناخت عقلی و بازتاب های معرفت شناختی آن از نگاه ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی و عرضه آن بر آیات و روایات
نویسنده:
میثم خسروی فرد؛ استاد راهنما: حسن معلمی؛ استاد مشاور: محمد کیوان، امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
برای کسی که قصد دارد بوسیله عقل در مسیر کشف حقایق فرامادی گام نهد از جمله مسائلی که ضروری است در ابتدای امر بدان پرداخته شود، اعتبار یا عدم اعتبار شناخت عقلی در حوزه مذکور است. نتیجه این تحقیق بسیار مهم و تأثیرگذار است بنحوی که اگر اعتبار شناخت عقلی در حوزه مربوط به متافیزیک اثبات نگردد در عمل انگیزه ای برای بیان سایر مطالب عقلی در اینباره باقی نمی ماند. از طرفی دیگر چنانچه اعتبار شناخت عقلی مذکور اثبات گردد، انسان با اطمینان به مطالعه و تفکر در مورد مطالب بیان شده توسط عقل و دانشمندان طرفدار امکان شناخت عقلی ماوراء الطبیعه می پردازد. انسان در روند تحقیق نسبت به اعتبار شناخت عقلی در حوزه متافیزیک، با دو نظریه مواجه است. اول نظریه ای که معتقد است انسان قدرت شناخت عالم ماوراء ماده را بوسیله عقل و برهان دارد و در مقابل نظریه ای که بر این باور است که عقل بشری قادر به کسب شناخت معتبر نسبت به حقایق فرامادی نیست و شناخت مطابق به واقع در این حوزه تنها از طریق تمسک به وحی و ادله نقلی قابل دستیابی است. افراد قائل به نظرات مذکور، به تریب مرحوم ملاصدرا و مرحوم میرزا مهدی اصفهانی هستند. ظاهرا اعتبار شناخت عقلی انسان در حوزه متافیزیک، پیش فرض بسیاری از افراد همچون صدرای شیرازی بوده که به بیان مطالبی در این باب پرداخته اند. عقل در نظر صدرا از جایگاه بلندی برخوردار است و به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود که از این دو قسم، بیشترین سهم برای عقل نظری می باشد. از نظر ایشان عقل نظری در نفس ناطقه از عقل هیولانی تا مرحله عقل بالفعل, کمالات علمی را طی می کند و توانایی درک بسیاری از امور عقلی و غیر عقلی را دارد. مهمترین تکیه صدرا اتصال عقل نظری به عقل فعال است. در این پژوهش سعی بر این است که با توجه به نظام فکری صداریی و با توجه به نگاه ویژه ای که ایشان نسبت به عقل دارند، دلایلی را درباره علت اعتبار شناخت عقلی در حوزه مربوط به حقایق فرامادی از مجموع مطالب ایشان استخراج نموده و بازتاب های معرفت شناختی نظر ایشان در باره اعتبار شناخت عقلی در حوزه فرامادیات بررسی گردد. به عنوان مثال در این دیدگاه چون در شناخت امور فرامادی علاوه بر آموزه های وحیانی، ملاک و معیار درک و فهم عقل انسانی است، لذا قابلیت گفت وگو و تفیهم و تفاهم در میان افراد بویژه با کسانی خارج از دین هستند، بیشتر وجود دارد. از سوئی دیگر افرادی همچون میرزا مهدی اصفهانی قائل به ناتوانی عقل بشری در شناخت حوزه مجردات و امور فراحسی هستند و استفاده از برهان را حجاب اصلی وصول به عمق معارف دین دانسته و شناخت صحیح در این حوزه را تنها از طریق وحی و شرع قابل دستیابی می داند. ایشان شناخت فطری را به معنای مواجهه ی مستقیم و بدون هرگونه واسطه ی تصوری و تصدیقی در شناخت هر شی معرفی می کند که عالی ترین مصداق آن شناخت خداوند متعال است که در عوالم گذشته در وجود انسان ایجاد شده است. معرفتی که دسترسی به آن از طریق عقل محال است چون که خداوند غیب مطلق است و از معقولیت به دور است. ایشان بر این باورند که هر یقینی ارزش معرفتی ندارد و عقل در علوم الهی، نوری خارج از ذات انسان است که ذاتاً حجت است و با آن حقایق مطابق با واقع کشف می شود اما عقلی که در علوم بشری مصطلح است، حجیت ندارد. انسان پس از دوران طفولیت واجد این نور عقلانی می شود که حسن و قبح افعال با آن آشکار می شود، بنابراین صرفاً مواجهه انسان با عقل عملی خواهد بود؛ یعنی ایشان کار کرد عقل را در خوبی ها و بدی ها و بایدها و نبایدها می دانند. در بخشی دیگری از این تحقیق به تبیین نظریه و ادله ایشان درباره چرایی ناتوانی عقل بشری در شناخت حقایق فرامادی پرداخته خواهد شد و سپس بازتاب های معرفت شناختی این دیدگاه نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال یکی از نتایج معتبر نبودن شناخت عقلی در امور فرامادی، این است که لازم است که انسان برای کسب معرفت نسبت به امور غیر حسی از تلاش عقلی اجتناب کند، چرا که کسب شناخت نسبت به متعلقات حوزه مجردات در حد درک و فهم عقل بشری نیست. بر اساس این دیدگاه بسیاری از شبهاتی که برای انسان نسبت به معارف دینی ایجاد می شود، به خاطر تلاش عقلی بیخود در جهت فهم اموری است که در حد فهم عقل نیست.همچنین چون طبق این دیدگاه، شناخت امور غیرمادی تنها از طریق وحی و ادله نقلی امکان پذیر است، لذا امکان بحث و گفتگوی برون دینی نسبت به امور غیر مادی به شدت محدود می گردد. لذا بر خلاف تحقیقاتی که تا کنون عقل را از منظر مرحوم صدرا و میرزا مهدی اصفهانی بررسی نموده اند و بیشتر چیستی، چگونگی و جایگاه آن را تبیین نموده اند، هدف در این نوشتار پرداختن به ادله و چرایی نظرات ایشان درباره اعتبار و یا عدم اعتبار شناخت عقل در حوزه فرامادیات است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای روش شناسی علم النفس سنتی با تأکید بر آرای ملاصدرا و روانکاوری یونگ در موضوع کمالگرایی و لوازم معرفتشناختی آن
نویسنده:
فاطمه خدادوست؛ استاد راهنما: صبورا حاجی علی اورک پور؛ استاد مشاور: علی محمد ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
چکیده :
مقوله کمال انسان که در فلسفه سنتی تحت عنوان علم النفس و در علم تجربی امروز تحت عنوان علم روانشناسی به آن پرداخته شده است از جمله مباحثی است که همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف قرار گرفته است. در میان اندیشمندان علم روانشناسی، کارل گوستاو یونگ از معدود کسانی است که برخلاف بسیاری از روانشناسان پیش از خود که رفتار انسان را صرفاً فعل و انفعالات مادی و ناشی از تفکرات خودآگاهانه می دانستند، نگاه عمیقتری در رابطه با رفتارشناسی انسان ارائه میکند. او دو قسم را برای روان انسان در نظر میگیرد: خودآگاه و ناخودآگاه که خود شامل بخش فردی و بخش جمعی است. تجربیات واپسرانده و فراموش شده در بخش ناخودآگاه فردی هستند؛ عقده که نوعی درهم آمیختگی عقاید با حال و هوای هیجانی است، در همین بخش از ناخودآگاه قرار میگیرد. ناخودآگاه جمعی نیز شامل تجربیات جهانی مشترک بین انسانهاست که از گذشتگان به ارث رسیده است. کهنالگوها محتویات ضمیر ناخودآگاه جمعی هستند؛ طی فرآیند کمالی انسان که یونگ آن را فرایند فردانیت مینامد، کهنالگوی خود، بین جنبه خودآگاه و ناخودآگاه هماهنگی ایجاد میکند و وجود فرد را یکپارچه میکند.(خسروپناه، 1393، 338-340) یونگ این فرآیند را در عالم دنیا خلاصه میکند و جهان آخرت در نظر او پدیدهای محتمل است، چرا که قابلیت اثبات تجربی ندارد.(یونگ، 1370، 327-330) در نظام معرفتشناسی یونگ مانند سایر تجربهگرایان، شناخت از طریق ادراک حسی حاصل میشود، حتی ادراک عقلی نیز بدون ادراک حسی ممکن نیست؛ در این رویکرد اصل علیت، تعاقب پدیدهها معرفی میشود. اعتبار دادهها به آزمایشات تجربی است و بر اصل استقرا استوار است.(یونگ، 1373، 38) روش او مانند سایر روانشناسان، مبتنی برتجربه و عینیگرایی است. لذا او با استفاده از روشهای خاص خود شامل تداعی کلمه، تحلیل نشانه و تحلیل رویا که بر روی افراد مختلف انجام میدهد، موفق میشود دسترسی بیشتری به ضمیرناخودآگاه افراد پیدا کند و فرایند کمال انسان را با مطالعهی کهنالگوها تبیین کند. از جمله مواردی که او را متوجه وجود ضمیر ناخودآگاه جمعی کرد، برخی صحبتهای بیماران روانی، وجود عناصر تکرارشونده در رؤیاهایی که لزوما ارتباطی با خواب بیننده نداشتند و اشتراکات فرهنگی اقوام مختلف بود. ملاصدرا نیز از جمله افرادی است که درباب کمال انسان ذیل مبحث علم النفس سنتی صاحب نظر است. از نظر او انسان دارای دو ساحت جسم و روح است و منشأ تمامی رفتارهای او از روح ناشی میشود و جسم تنها ابزاری است برای به فعلیت رساندن اوامر نفس. دو قسم برای کمال انسان مطرح است؛ نفس که کمال اول است برای جسم طبیعی آلی و کمالات ثانویه که شامل حرکات ارادی، احساسات و ... میباشد و توسط ابزارهایی از جسم طبیعی ناشی میشوند و این سیر تکامل ابدی و در جهت قرب الی الله است. او با استفاده از اصل حرکت جوهری، کمال انسان را تبیین میکند: قائل به سه مرحله طبیعی، نفسانی و عقلانی برای انسان است و نفس نباتی، نفس حیوانی، نفس انسانی و نفس ملکی یا نفس شیطانی را مراتب نفس برمیشمرد و نفس انسانی را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم میکند؛ عقل نظری کلیات را ادراک میکند و میتواند مراحل مختلف هیولایی، بالملکه، بالفعل و بالمستفاد را طی کند. عقل عملی ادراک جزئیات میکند و دارای چهار مرتبه تهذیب ظاهری، تهذیب باطنی، آراستن نفس به صفات پسندیده و فانی شدن در خدا است.(بابازاده، 1391، 33) اتحاد عقل و عاقل و معقول مبانی معرفتشناسی ملاصدرا را تشکیل میدهند. ابزار شناختی مهم ملاصدرا، ادراک عقلی است و شناختی را معتبر میداند که مبتنی بر یقین معرفتی باشد، که آن هم بر استدلال منطقی استوار است.(ایراندوست، 1398، 8 و9) اما آنچه در این پژوهش جالب توجه است، رسیدن به نتایج نسبتا همسو در بحث کمالگرایی با وجود اختلاف مبانی است. دو مسیری که در بدو امر نشان از اختلاف رویکردی آنها دارد اما نتایج حاصل از آن، همگرایی این دو را نشان میدهد که بررسی این موضوع میتواند راهی برای تعامل و تبادل اندیشه بین فلسفه غرب و فلسفه اسلامی ایجاد کند. لذا لازم است تجدید نظری در پژوهشهایی که فلسفه اسلامی و فلسفه غربی در دو عرصه کاملا جدا و بیارتباط مورد بررسی قرار میگیرد انجام شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی حدوث و قدم نفس از دیدگاه علامه حلی و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی گرامی؛ استاد راهنما: محمد رسول ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
یکی از بخش های مهم فلسفه اسلامی بحث از علم النفس و شناخت امور مربوط به نفس است. در این مبحث در کتاب های فلسفی مطالب زیادی بیان شده است. از فروع مربوط به این موضوع، بحث از حدوث و قدم نفس است که بین متکلّمان و فیلسوفان اسلامی در این مورد نظریات و دلایل مختلفی تبیین شده است. از جهتی دیگر شناختن نظریات فیلسوفان بزرگ اسلامی همچون علامه حلی و ملاصدرا در علم فلسفه اهمیت زیادی دارد. ما در این تحقیق این موضوع را از دیدگاه دو تن از متکلّمان و فیلسوفان اسلامی یعنی علامه حلّی و ملاصدرا مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم و بعد از تبیین نظریات ایشان و دلایل مربوط به آن، نظریات این دو فیلسوف محقق را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد تا نقاط اشتراک و افتراق آن مشخص شود. از این رو باید در این تحقیق با مراجعه به منابع معتبر، ابتدا نظریات این دو شخصیت بزرگ را استخراج، سپس تشریح و تبیین کنیم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
انسان از منظر ملاصدرا و رویکرد هیجان مدار (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
محدثه رستمی؛ استاد راهنما: ایمان قطب؛ استاد مشاور: امین بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
شناخت انسان همواره یکی از بنیادیترین دغدغههای فلسفه، الهیات و روانشناسی بوده است. این پرسش که «انسان کیست؟» و چیستی، ماهیت، ساختار درونی و نیازهای او چیست، قرنها موضوع تأمل متفکران و اندیشمندان بوده است. در فلسفه اسلامی، ملاصدرا با ارائه نظریه (حرکت جوهری) (وحدت وجود) و (تجرد نفس)تصویری عمیق، پویا و چندلایه از انسان بهمثابه موجودی در حال سیر و تکامل ترسیم کرده است. از نگاه او، انسان موجودی است مرکب از ماده و معنا که مسیر کمال خود را از طریق سلوک درونی طی میکند و در نهایت به (نفس کلی)میپیوند0 (صدرالدین شیرازی، 1382) از سوی دیگر، در روانشناسی معاصر، رویکرد هیجان مدار که با الهام از نظریات دلبستگی جان بالبی و کارهای سوزان جانسون شکل گرفته، تأکید فراوانی بر هیجانها، روابط صمیمانه و نیازهای اساسی عاطفی انسان دارد. این رویکرد، انسان را موجودی عاطفهمحور میداند که کیفیت روابطش نقش اساسی در سلامت روانی او ایفا میکند (جانسون،2004 ) بررسی تطبیقی میان این دو دیدگاه از آنرو اهمیت دارد که یکی از بستر حکمت و عرفان اسلامی برآمده و دیگری بر پایه پژوهشهای تجربی و عصبروانشناسی بنا شده است. اما هر دو تلاش دارند فهمی ژرفتر از انسان و نیازهایش ارائه دهند. این پژوهش در تلاش است با تطبیق دیدگاه انسانشناسی ملاصدرا و رویکرد هیجان مدار ، زمینهای نظری برای همافزایی این دو حوزه فراهم آورد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ارزیابی مُثُل شناسی ملاصدرا در بستر ملاحظات مصباح یزدی و جوادی آملی
نویسنده:
وحید داوری چهارده؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور؛ استاد مشاور: سهراب حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
عبدالله جوادی آملی
,
محمدتقی مصباح یزدی
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل نظریه مُثُل عقلانی در بستر حکمت اسلامی، کوشیده است با تلفیق رویکردهای فلسفی، معرفتشناختی و عرفانی، تصویری جامع و انتقادی از جایگاه مُثُل در سنت فکری مسلمانان ارائه دهد. محور اصلی تحقیق، واکاوی ظرفیتها و چالشهای نظریه مُثُل در آثار فیلسوفان معاصر همچون استاد مصباح یزدی و استاد جوادی آملی است؛ به طوریکه نقدهای عقلگرایانه و تحلیلی مصباح یزدی درباره ضعف اثباتی مُثُل، نسبت آن با علم حصولی، و تحلیل مفاهیم کلی، از یک سو، و تلاشهای بازخوانانه و شهودی جوادی آملی برای پیوند میان صورتهای نوعیه با اسماء الهی، علم حضوری و نظام تدبیر ملکوتی، از سوی دیگر، دو مسیر متفاوت در ارزیابی این نظریه را نمایندگی میکنند. پژوهش حاضر ضمن وفاداری به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، کوشیده است تا کارآمدی براهین فلسفی نظیر حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول، و نظام صدوری را برای اثبات مُثُل عقلانی بررسی کند و همزمان نقدهایی که این براهین را فاقد کفایت هستیشناختی میدانند، تحلیل نماید. در این چارچوب، نظریه مُثُل نه به مثابهی یک آموزه صرفاً افلاطونی، بلکه بهعنوان الگویی تحولپذیر برای تبیین مراتب وجود، نقش نفس، و ساختار ادراک مورد توجه قرار گرفته است؛ الگویی که در تعامل میان عقل تحلیلی و شهود عرفانی میتواند به بازسازی مفاهیم بنیادین در حکمت اسلامی کمک کند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که نظریه مُثُل عقلانی، علیرغم اختلافنظرهای تفسیری، همچنان ظرفیتی پویا در تفسیر هستی، فهم ادراک و تبیین کمالیابی موجودات دارد و بهویژه در نگاههای نوگرایانه، امکان گفتوگوی بین مکتبی میان فلسفه، عرفان و الهیات اسلامی را فراهم میسازد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
چیستی، چرایی و چگونگی آموزش فلسفه برای کودکان از منظر فلسفه صدرایی
نویسنده:
محمد مالدار کاریزی؛ استاد راهنما: مرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور: جواد قندیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
آموزش فلسفه برای کودکان در کشور ایران، با چالشهایی روبرو است که آن را ناکارآمد یا غیر ممکن کرده است. چالش متناسب نبودن شیوه آموزش فلسفه برای کودکان در غرب با فرهنگ اسلامی و ایرانی از یک سو و چالش دشواری و حتی غیر ممکن بودن آموزش فلسفه اسلامی به کودکان از سوی دیگر، از این چالشهاست. این چالشها ناشی از عدم وجود نگاه پشینی به این موضوع است. به عبارت دیگر تا زمانی که فلسفه برای کودکان از منظر فلسفه اسلامی و به خصوص فلسفه صدرایی مورد تعریف مجدد قرار نگیرد و متناسب با آن اهداف،محتوا و روشها مورد بازنگری واقع نشود، آن چالشها پابرجا خواهد ماند. در این پژوهش سعی شده است که با تعریف آموزش، فلسفه و کودک از منظر فلسفه صدرایی، ماهیت آموزش فلسفه برای کودکان تبیین شود و متناسب با آن امکان و برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مورد بررسی قرار گیرد. برای تحقق این مطلوب نظریههای ملاصدرا در باب حرکت جوهری، اتحاد عقل و عاقل و معقول، قوه خیال و مانند آن مورد استفاده قرار گرفته است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی نشان داده است که بر اساس نظریه ملاصدرا مبنی بر مراتب معرفت - مرتبه حسی، مرتبه خیالی و مرتبه عقلی- و بر اساس پذیرش قوه خیال برای کودک، امکان آموزش فلسفه برای کودکان وجود دارد و کودک قادر است که با مفاهیم فلسفه اسلامی در مرتبه قوه خیال ارتباط برقرار کند. بنابراین آموزش فلسفه برای کودکان که متناسب با فرهنگ و تربیت اسلامی در کشور ایران است، بیان داستانی مفاهیم فلسفه اسلامی برای کودکان میباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ترجمه تعلیقات ملاصدرا بر مقاله پنجم حکمه الاشراق و مقایسه دیدگاه های ملاصدرا، شیخ اشراق
نویسنده:
محمدامین مدهوشی مزرعی؛ استاد راهنما: محمد رسول ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمة الاشراق: سهروردی
,
11- حکمة الإشراق (متون فلسفی مرجع)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
موضوع پایاننامه پیش رو ترجمه تعلیقات ملاصدرا بر مقاله ی پنجم حکمه الاشراق و مقایسه ی دیدگاههای ملاصدرا، شیخ اشراق است. در تاریخ فلسفه اسلامی سه جریان بنیادین فلسفی وجود دارد: یکی فلسفه مشائی است که در جهان اسلام توسط فارابی شکل گرفت و ابن سینا آنرا توسعه داد، به طوری که به عنوان رئیس مشائیان اسلام شهرت یافت، فلسفه دوم که در ایران به عنوان جریان تأسیسی تلقی می شود فلسفه اشراق است که توسط شیخ اشراق، شهاب الدین یحیی سهروردی شکل گرفت و توسعه پیدا کرد و بعد از او به تدریج به خصوص در ایران گسترش یافت و تقریبا هیچ وقت شعله اش خاموش نشد. ملاصدرا با تأسیس حکمت متعالیه سومین بنیانگذار مکتب در فلسفه اسلامی می شود که تحولی در فلسفه به جای می گذارد.حکمت اشراقی شیخ شهابالدین سهروردی (549-578) یکی از مدرسههای سهگانه برآمده در میان فیلسوفان مسلمان است. واقعیت این است که این مدرسه فلسفی در مواجهه و چالش با مدرسههای فلسفی مشایی و مکتب کلامی تحتتأثیر حکمت ذوقی و مشرقی ایرانیان باستان، سقراط و افلاطون، حکمت زرتشتی، حکمت بودایی و هندی عرفان و تصوف اسلامی و بیش از همه ذوق سرشار و روح حقیقتجویی خود سهروردی بروز و ظهور یافت، حکمت اشراق فلسفهای متمایز از سایر مدرسههای فلسفی است که داوریهای متفاوتی درباره آن شده است. از این رو پایاننامه حاضر درصدد است ترجمه تعلیقات ملاصدرا بر مقاله ی پنجم حکمت اشراق و مقایسه ی دیدگاههای ملاصدرا، شیخ اشراق را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.کارکردهای مهم پایاننامه و اموری که در پایاننامه حاضر بدان پرداخته شده است این سه امر است: 1) ترجمه تعلیقات ملاصدرا بر مقاله پنجم حکمت اشراق. 2) خوانش و تبیین و بیان ملاصدرا بر مقاله پنجم حکمت اشراق. 3) بررسی تطبیقی و اختلافی بین دو دیدگاه ملاصدرا و شیخ شهابالدین سهروردی در موضوعات خاص.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نسبت علم النفس ملاصدرا با نظریههای «انگیزش اخلاقی»
نویسنده:
مریم ملکی؛ استاد راهنما: محسن جاهد؛ استاد مشاور: علی اکبر عبدلآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
متن ناقص پایان نامه
زبان :
فارسی
چکیده :
انگیزش اخلاقی مفهومی است که در دوره اخیر بسیار مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است. انگیزش اخلاقی به این سؤال پاسخ میدهد که چه عواملی در انجام فعل اخلاقی مؤثر هستند و یا چه اموری عمل اخلاقی را مانع میشوند. موضوع انگیزش اخلاقی از دیدگاه صاحبنظران مختلفی بررسی شده است و آن چه تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته ساختار منسجم انگیزش اخلاقی از دیدگاه ملاصدراست. جایگاه والای ملاصدرا در فلسفه اسلامی و اثرگذاری او بر اندیشمندان دیگر موضوع مشخصی است؛ از این رو پرسش اساسی این پژوهش حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی منابع و اسناد پرداخته و در نهایت با احصا و بررسی مؤلفهها و موانع انگیزش اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا مدلی برای این موضوع ارائه میدهد. با توجه به منظومه فلسفی ملاصدرا در مییابیم، او افعال اخلاقی ما و آنچه سعادت و شقاوت ما را رقم خواهد زد، برخاسته از کل شخصیتمان میبیند. شخصیت هر فرد -که شامل ویژگیهای فردی او نیز میشود- در واقع معلول اموری تعدد اعم از طبیعی و اجتماعی است. در ضمن میبینیم شاکله همان شخصیت کسب شده (اکتسابی) است که انسان با اندیشهها و اعمال خود آن را میسازد. ملاصدرا این شاکله را که به مقتضای وراثت، محیط اجتماعی، عوامل تربیتی، تعاملات فکری و رفتاری و تاثیرات زمان و مکان شکل میگیرد، شکل دهنده اعمال هر فرد انسان میداند. در نهایت به این میرسیم که نگاه ملاصدرا به آنچه موجب انجام یک فعل میشود، نگاهی کل نگرانه و شخصیت محور میباشد. به این معنا که برخلاف نظریههای دیگر که در آنها معرفت یا میل عامل اصلی انگیزش اخلاقی دانسته شده، ملاصدرا کلِ شخصیت یک انسان را عامل تصمیم گیری وی میداند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل و بررسی نقد کانت بر فلسفه و مابعدالطبیعه از طریق تحلیلهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه ابن سینا و ملاصدرا از حقایق (اشیاء و مفاهیم) ریاضیاتی.
نویسنده:
امینه جمالی فرد؛ استاد راهنما: سعید رحیمیان؛ استاد مشاور: عبدالعلی شکر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
چکیده :
پرسش از اعتبار، امکان و حدود معرفت فلسفی، خاصه در ساحت مابعدالطبیعه، یکی از بنیادینترین دغدغههای تاریخ اندیشه بشری است. از آغازین دوران اندیشه انسان تا دوران معاصر، همواره این پرسش در کانون تأملات فلسفی قرار داشته است که آیا انسان میتواند به شناختی یقینی و معتبر دربارهی «وجود» و «حقیقت» دست یابد؟ در این میان، نقطهی عطفی که بهگونهای تعیینکننده مسیر فلسفه را دگرگون ساخت، نقد کانت بر مابعدالطبیعه بود؛ نقدی که بر اساس مبانی معرفتشناختی و بهویژه با تأکید بر محدودیتهای عقل نظری و شرایط امکان تجربه، بسیاری از دعاوی متافیزیکی سنتی را به چالش کشید و با تأسیس ایدهآلیسم استعلایی، جریان فلسفی غرب را به سویی تازه سوق داد. از منظر کانت، معرفت تنها در محدودهی پدیدارها (فنومنها) ممکن است و هرگونه ادعای شناخت از نومنها، یعنی اشیاء فینفسه، فاقد اعتبار فلسفی است. این دیدگاه، که در قالب نقد عقل محض صورتبندی شده است مرزهای شناخت را به چارچوبهای پیشینی ذهن و شهودهای زمانی و مکانی محدود میسازد و اعتبار مابعدالطبیعه و فلسفه را زیر سؤال میبرد. در مقابل این تلقی، در سنت فلسفه اسلامی و در اندیشهی ابنسینا و ملاصدرا، مابعدالطبیعه نهتنها ممکن، بلکه اصیلترین و یقینیترین علم تلقی میشود. ابنسینا در نظام مشائی خود، مابعدالطبیعه را دانشی مستقل، مبتنی بر اصول بدیهی و بینیاز از علوم دیگر میداند که به تحلیل حقیقت وجود و عوارض ذاتی آن میپردازد. ملاصدرا نیز فلسفه اولی را تنها دانش کاملاً مستقل و بینیاز میداند که موضوع این دانش، از هرگونه محدودیت و قیدی آزاد است و سایر علوم برای اثبات مبانی خود به آن نیازمندند. از دیدگاه وی فلسفه اولی، بنیان و اساس تمام علوم دیگر است و دانشمندان سایر علوم، از سرچشمه این علم جرعه برمیگیرند و خدمتگزاران حکیم مابعدالطبیعهاند. تحقیق حاضر با اتکاء بر تحلیل هستیشناسانه و معرفتشناسانه ابنسینا و ملاصدرا با تمرکز خاص برتحلیل حقایق ریاضیاتی که از نظر کانت به عنوان الگوی معرفت یقینی و تألیفی پیشینی و نقطهی تمایز فلسفه و علم تلقی میشود ، به بازخوانی و ارزیابی نقادانهی نقد کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه میپردازد. رویکرد فلسفی پیشنهادی برای این رساله سعی بر اثبات آن است که قضایای فلسفی و مابعدالطبیعی همانند قضایای ریاضیات کانتی ترکیبی و ماتقدم هستند و انسان را به سمت معرفت و شناخت یقینی رهنمون میکنند. علاوه بر این اثبات این گزاره که موضوع فلسفه که «موجود بما هو موجود» است خصوصیاتی مشابه اشیاء، مفاهیم و حقایق ریاضیاتی کانتی دارد و راه انسان را به سمت یقین ریاضیاتیِ قابل پذیرش علوم تجربی هموار میکند. در نهایت سعی خواهیم کرد تا نشان دهیم روش فلسفی که بر مبنای یقین استدلالی و برهانی است همانند احکام ریاضیاتی قطعی و یقین آور کانتی است و آنچه از ویژگیهای شهود ریاضیاتی و قضایای ترکیبی و ماتقدّمِ مورد پذیرش کانت بدست میآید از طریق براهین قطعی و یقینی ساختار یافته از معقولات ثانیه فلسفی هم قابل دسترس است و از این طریق به دنبال امکان یافتن پاسخی فلسفی به نقد کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه میباشد. این پژوهش با این رویکرد در پی پاسخ به این پرسش محوری است که «چگونه تحلیلهای هستیشناسانه و معرفتشناسانه ابن سینا و ملاصدرا از حقایق ریاضیاتی، میتواند به عنوان پاسخی به نقدهای کانت بر مابعدالطبیعه عمل کند و جایگاه آن را به عنوان یک علم معتبر بازسازی نماید؟» این رساله با رویکردی تحلیلی و استدلالی در عین حال مقایسهای و انتقادی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای انجام میشود. روش تحقیق بهگونهای در نظر گرفته شده است که با بررسی و تحلیل متون فلسفی ابنسینا و ملاصدرا به استخراج و تبیین دیدگاههای هستیشناسانه و معرفتشناسانه این دو فیلسوف درباره مفاهیم و حقایق ریاضیاتی پرداخته شود. با استفاده از این دیدگاهها و بررسی انتقادات کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه استدلالهایی برای پاسخگویی به این نقدها ارائه میشود. با استفاده از استنتاج و استدلالهای فلسفی و منطقی سعی میگردد به پرسشهای تحقیق پاسخ داده شود. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعه منابع کتابخانهای فلسفی گردآوری شده و در چارچوبی نظاممند تحلیل میشوند. در این رساله بنا بر آن است تا با حفظ دقت و امانت فلسفی، به نتایجی معتبر و قابل دفاع دست یابیم. غایت این تحلیل، بررسی امکان دستیابی به نوعی دفاع از امکان و اعتبار مابعدالطبیعه و فلسفه اولی در پرتو تحلیلهای ابن سینا و ملاصدرا از معرفت و هستی حقایق ریاضیاتی است؛ تحلیلی که بتواند پاسخگوی چالشهای وارد شده از سوی عقل نقّاد کانت باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
تعداد رکورد ها : 5179
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید