جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5186
تبیین مفهوم همدلی در روایات با تاکید بر شرح کافی ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه فلاح یخدانی؛ استاد راهنما: شهاب الدین وحیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همدلی در لغت به معنای وفاق، یکدلی، همراهی، یگانگی و هماهنگی است. این واژه در زبان فارسی مترادف‌هایی مانند اتحاد، اتفاق، سازگاری، وفاق، هم‌فکری و یکرنگی دارد. معنی اصطلاحی همدلی در اصطلاح، همدلی به توانایی درک احساسات و تجربه‌های دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آن‌ها گفته می‌شود. این مفهوم در روان‌شناسی با واژه Empathy شناخته می‌شود و به معنای تشخیص یا تجربه غیرمستقیم وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی فرد دیگر است. همدلی در این تحقیق به معنای (Empathy) است نه به معنای (Sympathy). همدلی (Empathy) یعنی توانایی درک و تجربه‌ی احساسات فرد دیگر، به گونه‌ای که انگار خودتان آن را تجربه می‌کنید. در این حالت، شما احساسات فرد مقابل را حس می‌کنید و از نگاه او به موضوع نگاه می‌کنید. دلسوزی (Sympathy) به معنای احساس نگرانی و تأسف برای شخص دیگر است، بدون اینکه احساسات او را به طور کامل تجربه کنید. در قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، همدلی با دیگران به عنوان راهی برای تقویت ارتباطات انسانی و افزایش محبت و برادری معرفی شده است. می توان مفهوم همدلی را در این متون از سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی مورد بررسی قرار داد. از نظر ملاصدرا، همدلی مفهومی است که به رابطه میان انسان‌ها و ظرفیت‌های درونی برای درک و فهم احساسات و افکار دیگران توجه دارد. این مفهوم در فلسفه‌ی او با حکمت متعالیه گره خورده است، چراکه فرد از طریق معرفت نفس و شناخت حقیقت هستی می‌تواند به درکی عمیق‌تر از دیگران برسد. از دیدگاه ملاصدرا، همدلی می‌تواند دو بُعد داشته باشد. همدلی به عنوان وضعیت روحی: در این حالت، همدلی یک حالت درونی و ادراکی است که ناشی از شناخت نفس و پیوند وجودی فرد با دیگران و هستی است. فرد از طریق شهود و درک حقیقت، به شناختی می‌رسد که نه فقط احساسات دیگران را فهم می‌کند، بلکه این فهم بخشی از مسیر تکامل روحی و معنوی او می‌شود. ملاصدرا با رویکردی فلسفی، همدلی را نه تنها یک فضیلت اخلاقی بلکه امری بنیادین در فهم حقیقت هستی می‌داند. اشاره‌ی او به فرایند دستیابی به غذا نمونه‌ای عالی از نگاه او به همدلی در عمل است .اینکه یک امر به‌ظاهر ساده همچون تغذیه، نتیجه‌ی یک زنجیره‌ی هماهنگی و تلاش مشترک است. از سوی دیگر، تأکید او بر همدلی شناختی در مقابل خصومت و جدال است. او همدلی را نه فقط در سطح عاطفی، بلکه به عنوان راهکاری برای درک متقابل و پرهیز از تفرقه معرفی می‌کند، که این نگاه به ویژه در بستر اجتماعی و دینی می‌تواند نقشی بسیار تأثیرگذار داشته باشد (ملاصدرا، 1366، ج3، 285). می‌توان همدلی را در اندیشه‌ی ملاصدرا به عنوان یکی از ابزارهای تعالی روحی، اجتماعی، و فلسفی در نظر گرفت (همان، ج4، 383). می‌توان روایات مرتبط با همدلی را به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 1. روایات تبیین مفهومی همدلی: این دسته از روایات به تعریف و اهمیت همدلی در اسلام می‌پردازند. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:» مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ«؛ یعنی کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. 2. روایات مربوط به زمینه‌های ایجاد همدلی: این دسته به عواملی اشاره دارند که موجب تقویت همدلی میان افراد می‌شوند. قرآن کریم نیز بر وحدت و همدلی میان مسلمانان تأکید دارد »وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا« یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. 3. روایات مربوط به همدلی به عنوان رفتار: این دسته از روایات به مصادیق عملی همدلی اشاره دارند. مانند کمک به نیازمندان، یاری مظلومان، و حسن معاشرت. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: »الناس صنفان: إمّا أخٌ لکَ فی الدّینِ أو نظیرٌ لکَ فی الخَلقِ«؛ یعنی مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش همانند تو. 4. روایات مربوط به آثار و نتایج همدلی: این دسته به تأثیرات مثبت همدلی در جامعه و فرد اشاره دارند. برای مثال، در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: »مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ«؛ یعنی کسی که از مردم سپاسگزاری نکند، از خدا نیز سپاسگزاری نکرده است. 5. روایات مربوط به پرهیز از رفتارهای ضد همدلی: این دسته شامل احادیثی است که به نکوهش رفتارهایی مانند تفرقه‌افکنی، خصومت، و بی‌توجهی به نیازهای دیگران می‌پردازند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:َ »لاتَحَاسَدُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا«؛ یعنی حسادت نورزید، دشمنی نکنید، و بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید. این دسته‌بندی اولیه می‌تواند به درک بهتر مفهوم همدلی در اسلام کمک کند. در این تحقیق تلاش می شود ضمن ایضاح مفهومی همدلی و گستره آن در متون دینی، با نگاهی فلسفی و عقلانی به توضیح و تبیین اقسام و پیامدهای همدلی از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم.
آیات معاد در سوره واقعه (بررسی تطبیقی تفسیر قرآن کریم صدر المتألهین شیرازی و تفسیر المیزان علامه طباطبایی)
نویسنده:
فاروق سعد محمود؛ استاد راهنما: محمدرضا حسینی نیا؛ استاد مشاور: عبدالجبار زرگوش نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
سوره واقعه یکی از سوره هایی است که صحبت از قیامت در آن نکته برجسته ای است و این سوره در پاسخ به آنچه شک کنندگان می گویند به موضوع آخرت می پردازد. هدف ما در این تحقیق، تشریح و تحلیل تفسیر صدرالمطالحین شیرازی و تفسیر علامه طباطبایی از سوره واقعه، مقایسه این دو تفسیر در این زمینه و بیان تفاوت ها و شباهت ها در تفاسیر است. این دو متفکر با رویکرد توصیفی- تحلیلی. در تحقیق حاضر به نتایجی دست یافتیم که عبارتند از: هر دو مفسر از همه امکانات استفاده کردند تا تفسیر کاملی از این سوره به ما بدهند، لذا معانی و مفاهیم موجود در این آیات مبارکه را از آن استخراج کردند. همچنین به دلیل نگاه فلسفی صدرالدین شیرازی به این سوره و دیدگاه غالب تفسیری قرآنی در این سوره، تفاوت محتوایی زیادی بین این دو تفسیر از سوره واقعه یافتیم. از علامه طباطبایی. اما شباهت‌های زیادی نیز بین این دو تفسیر یافتیم، مانند انتقال تفاسیر سایر اندیشمندان و روایات تفسیری و استفاده از نظرات مفسران و احادیث منقول و تفسیر آیات سوره واقعه به شیوه تفسیر. قرآن توسط قرآن و توجه به اشکالات مطرح شده در خصوص آیات در تفسیر آیات مبارکه و تلاش برای پاسخگویی به این اشکال.
مبانی هستی شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌ های حدید و واقعه
نویسنده:
امیررضا رمضانی مقدم؛ استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی؛ استاد مشاور: محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با موضوع «مبانی هستی‌شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌های حدید و واقعه» در پی تبیین نسبت میان نظام فلسفی صدرایی و نگرش تفسیری او به قرآن کریم است. مسئله اصلی آن است که چگونه اصول بنیادین حکمت متعالیه، به‌ویژه اصالت وجود، تشکیک مراتب هستی، حرکت جوهری و سایر مبانی وجودشناختی، در فهم و تفسیر آیات قرآن نقش‌آفرینی می‌کنند. در این میان، سوره حدید با تأکید بر توحید افعالی، قدرت الهی و نزول آهن، و سوره واقعه با محوریت معاد و مراتب نفوس، ظرفیت ویژه‌ای برای مطالعه تطبیقی با مبانی صدرایی دارند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد فلسفی ـ تفسیری است. منابع اصلی شامل آثار ملاصدرا همچون الحکمه المتعالیه فی الأسفار الأربعه و مفاتیح الغیب بوده و در کنار آن، تفاسیر فلسفی و عرفانی متأخر و پژوهش‌های معاصر مورد استفاده قرار گرفته است. در گستره تمدن اسلامی، پیوند ژرف و پویایی میان وحی، عقل، و شهود شکل گرفته است؛ پیوندی که در اندیشه برخی از برجسته‌ترین متفکران مسلمان، به‌ویژه صدرالدین محمد شیرازی، به اوج خود می‌رسد. ملاصدرا (1050ق)، فیلسوفی جامع‌الاطراف است که با بنیان‌گذاری مکتب حکمت متعالیه، توانست ساحات گوناگون معرفت، از فلسفه و عرفان تا کلام وحی الهی رادر منظومه‌ای یکپارچه گرد آورد. نگاه وی به هستی، نگاهی توحیدی، تشکیکی و سلوکی است که در آن، قرآن کریم نه صرفاً کتاب هدایت عملی، بلکه کتابی هستی‌شناختی و وجودی تلقی می‌شود. این پایان نامه با هدف تبیین مبانی هستی شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌های حدید و واقعه تدوبن گردیده است. ضمن آنکه در فصل نخست این نوشتار ابتدا نیم نگاهی به روشهای تفسیری وهمچنین به روش خاصه ملاصدرا در تفسیر قرآن کریم پرداخته شد وی تفسیر قرآن را تنها بر عهده مفسران لغوی یا اهل حدیث نمی‌داند، بلکه باور دارد که فهم آیات نیازمند شهود وجودی، حکمت فلسفی، و تصفیه قلبی است چنانکه در مقدمه تفسیرش به این نکته تصریح می‌کند که «فهم قرآن فراتر از ظاهر است و در پرتوی از انوار غیب و عقل و وحی امکان‌پذیر است» از این منظر، سوره‌های قرآن، بازتاب‌هایی از مراتب وجود هستند و تفسیر آن‌ها باید بر بنیان درک صحیح از حقیقت وجود صورت گیرد . در فصل دوم به معرفی مبانی هستی شناسی ملاصدرا در حکمت متعالیه و بیان توضیح مفصلی از این اصول پرداخته شد تا زمینه برای ورودبه وادی تفسیری ملاصدرا در فهم سوره های حدید و واقعه فراهم شودتا بدین سان زمینه واکاوی در اندیشه‌های وی فراهم آید چرا که پرداختن به آثار صدرایی نیازمند آشنایی با اصول و قواعد هستی شناسانه ملاصدرا است که بدون شناختن آن نمی‌توان عمیقاً در آثار فلسفی وی به خصوص تفسیرش از قرآن کریم که بدون شک یک اثر فلسفی محسوب می‌شود وارد شد. در نهایت در فصل سوم ، که مهمترین بخش این پایان نامه را به خود اختصاص می دهد به بررسی و تطابق اصول هستی شناسی حکمت متعالیه در تفسیر آیه به آیه سورهای حدید و واقعه پرداخته شد یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و تشکیک آن، آیات سوره حدید را در پرتو وحدت و مراتب هستی تفسیر می‌کند و نزول آهن را نمونه‌ای از تجلی وجودی در مرتبه مادون می‌داند. همچنین در سوره واقعه، نظریه حرکت جوهری و معاد جسمانی او مبنای تحلیل دقیق مراتب قیامت و تطور نفوس انسانی است. بدین‌سان می‌توان نتیجه گرفت که مبانی هستی‌شناختی ملاصدرا نه‌تنها چارچوبی نظری برای تفسیر قرآن فراهم می‌سازد، بلکه نگرش او را به فهم آیات کلیدی قرآن هدایت کرده و الگویی نوین از تفسیر فلسفی قرآن را به میراث نهاده است.
چیستی و فرایند شکل گیری ادراک عقلی (مفاهیم ماهوی) از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
یزدان محمدی؛ استاد راهنما: محمد انتظام؛ استاد مشاور: امیر دیوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیدایش هر دانشی وابسته به قواعدی در قالب گزاره‌های کلیِ مناسب آن دانش است و هر گزاره کلی نیازمندِ به کارگیری مفاهیم کلی است. ادراک مفاهیم و گزاره‌های کلی کار قوه عاقله است؛ به همین مناسبت ادراک مفاهیم کلی به «ادراک عقلی تصوری» و ادراک گزاره‌های کلی به « ادراک عقلی تصدیقی» تعبیر می‌شود. مفاهیم کلی شامل مفاهیم ماهوی، منطقی و فلسفی است و هر سه گونه مفهوم کلی می‌تواند متعلق ادراک عقلی تصوری باشد اما این پژوهش ناظر به ادراک «مفاهیم ماهوی» است. با توجه به آنچه گفته شد، اهمیت بررسی چیستی ادراک مفاهیم ماهوی و ضرورت پرداختن به این پرسش روشن می‌شود که ماهیت ادراک عقلی (مفاهیم ماهوی) چیست و فرایند شکل‌گیری آن به چه صورت است. پژوهش حاضر تلاش می‌کند به روش عقلی-تحلیلی، با مطالعه آثار ملاصدرا و تحلیل دیدگاه‌های او، به این پرسشِ مهم درباره هستی‌شناسیِ این قسم از ادراکات پاسخ دهد. ملاصدرا برخلاف فیلسوفان پیشین، علم را امری وجودی و نحوه وجود امری مجرد از ماده می‌داند. او بر این باور است که ادراک عقلی (نه حاصل تجرید تام ماهیت از عوارض مادی، بلکه) نتیجه ارتقاء وجودی مدرِک و اتحاد با مرتبه عقلی مدرَک است. از نتایج دیدگاه وجودی ملاصدرا درباره علم و ادراک عقلی آن است که قابلیت صدق بر کثیرین در ادراک عقلی را با سعه وجودیِ مرتبه وجود عقلانیِ یک ماهیت نسبت به افراد شخصیِ آن تبیین می‌کند. ملاصدرا تاثیر عقل فعال در خروج نفس از قوه به فعلیتِ عقلی را ضروری می‌داند و درباره فرایند شکل‌گیری ادراک عقلی چهار تبیین ارائه می‌دهد: 1) نفس در آغاز سیر عقلانی، مُثل عقلی را از دور مشاهده می‌کند و حاصل شهود عقلی ضعیف، دریافت مفهوم کلی است. 2) در ادامـه، حرکت جوهریِ نفس منجر بـه اتحاد بـا برخی یـا همه صور عقلی در عقل فعـال می‌شود. 3) اشتداد وجودی نفس تا فناء فی‌الله پیش می‌رود و در نتیجه با ادراک «حقایق» همه اشیاء به همه «رقـایق» آنها آگاه می-شود. 4) نفس می‌تواند بـه مرتبه‌ای برسد که علاوه بر صورت‌های حسی و خیالی، صورت‌های عقلی را نیز انشاء کند. چهار تبیین مذکور با یکدیگر ناسازگار نیستند بلکه سه تبیین نخست ملاصدرا حاصل تطوّر سلوک عقلانیِ مدرِک است و تبیین چهارم در جایگاه «متمّمِ» دیدگاه ملاصدرا در ادراک حسی، خیالی و سه مرتبه ادراک عقلی عمل کند. با اینکه ملاصدرا ادراک مفاهیم ماهوی از سوی عموم انسانها را مصداق «ادراک عقلی» نمی‌داند، نمی‌توانـد برای این گونه ادراکات تبیینی ارائه دهد که آنها را از ادراکات عقلی و نیز ادراکات جزئی متمایز نماید. نقد دیگر اینکه، دیدگاه ملاصدرا در نظریه نخست، فاقد توضیح روشن برای کلیتِ ادراک عقلی است. همچنین تبیین فلسفیِ نظریه ابداع صور عقلی و نیز ابداع مطلق صور ادراکی با اشکالاتی مواجه است. از آنجا که نظریه ابداع در جایگاه متمّمِ نظریه ادراک ملاصدرا است، عدم پاسخ به این اشکالات یا برخی از آنها، اساس نظریه ادراک ملاصدرا را به چالش می‌کشد.
بررسی تطبیقی مفهوم آزادی انسان از دیدگاه ملاصدرا و نیچه
نویسنده:
یاسین خالصی؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آزادی از بنیادی‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین مفاهیم فلسفی است که در حوزه‌های متافیزیک، انسان‌شناسی، اخلاق و سیاست جایگاهی محوری دارد. پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی، به بررسی مفهوم آزادی در آرای ملاصدرا، فیلسوف مسلمان و بنیان‌گذار حکمت متعالیه، و فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی منتقد سنت متافیزیک غرب، می‌پردازد. ملاصدرا آزادی را امری ذاتی و مرتبط با حرکت جوهری و مراتب وجودی انسان می‌داند که در هماهنگی با اراده و مشیت الهی معنا می‌یابد. آزادی نزد او با تعالی روح، قرب به حق و تحقق اختیار عقلانی در چارچوب نظام هستی تعریف می‌شود. در مقابل، نیچه با نگرشی انتقادی به متافیزیک و اخلاق سنتی، آزادی را در قالب اراده معطوف به قدرت و توانایی انسان برای خلق ارزش‌های جدید و رهایی از قیود فرهنگی و دینی تفسیر می‌کند. این تحقیق با تکیه بر روش کیفی و رویکرد تحلیلی-هرمنوتیکی، به مطالعه آثار اصلی دو فیلسوف و منابع ثانویه پرداخته و به مقایسه نظام‌مند مبانی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و اخلاقی آنان می‌پردازد. هدف اصلی، روشن‌سازی وجوه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه و تبیین غایت آزادی در چارچوب دو سنت فکری متمایز است. نوآوری پژوهش در ایجاد فضای گفت‌وگوی بینافرهنگی میان حکمت اسلامی و فلسفه پست‌مدرن، ارائه الگویی ترکیبی از آزادی، و بازخوانی چالش‌های معاصر چون نسبی‌گرایی اخلاقی و بحران معنویت در پرتو اندیشه‌های ملاصدرا و نیچه است. یافته‌های این مطالعه می‌تواند برای فلسفه تطبیقی، علوم انسانی و مباحث تربیتی و فرهنگی کاربردهای گسترده‌ای داشته باشد.
بنیان های هستی شناختی و انسان شناختی نظریه ارزش اخلاقی صدرالمتالهین
نویسنده:
مرضیه ورمزیار ، سیداکبر حسینی قلعه بهمن ،غلامحسین گرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر صدرالمتألهین ظرفیت لازم برای ورود به ساحت‌های گوناگون، به‌ویژه فلسفة اخلاق را داراست. نظریة اخلاقی از محوری‌ترین مباحث فلسفة اخلاق است که از مبانی تفکر وی نشئت می‌گیرد. از مهم‌ترین بنیان‌ها در این ساحت، بنیان‌های هستی‌شناختی و انسان‌شناختی نظریة اخلاقی است. نویسنده به روش کتابخانه‌ای، تحلیلی و استنباطی به اهم هر دو بنیان اشاره کرده است. اصالت وجود، مساوقت وجود با خیر، علم، کمال و سعادت، حرکت جوهری و استکمال نفس، تشکیک وجود، تقسیم وجود به رابط و مستقل و امکان فقری وجودات ربطی، سریان عشق در همة موجودات، حمل حقیقت و رقیقت و برخی دیگر از مبانی هستی‌‌شناختی، وجود فقری، حب ذات، کرامت، فطرت الهی، کمال‌طلبی، شوق به لقای حضرت حق و فنای فی‌الله، مسئولیت اخلاقی، انتخاب آگاهانه، جسمانیة‌‌الحدوث و روحانیة‌‌البقاء بودن نفس انسانی، اصالت روح و خلود آن، نیازمندی انسان به وحی برای دستیابی به کمال حقیقی و بعضی دیگر از جمله مبانی انسان‌شناختی نظریة اخلاقی صدرالمتألهین است که نویسنده به تبیین و استنباط آنها و سپس به ارتباط میان آن بنیان‌ها و نظریة اخلاقی وی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 32
نشست علمی رویکردهای نوصدرایی و نوصدری در علم اجتماعی
شخص محوری:
سیدعلی سیدی فرد
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
خبر از معدومات در فلسفه ملاصدرا با نظر به دیدگاه ناتان سلمون
نویسنده:
آذر كريمي؛ استاد راهنما: عباس جوارشکیان؛ استاد مشاور: محمدکاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر اساس اصالت وجود، خبر از معدومات را با محوریت تفسیر جدیدی از وجود ذهنی و مطابقت از دو راه اختلاف حملین و قضایای غیربتی نظریه‌پردازی می‌کند. در نگاه ملاصدرا مفاهیمی مانند شریک‌الباری به حمل اولی شریک‌الباری و موضوع برای احکامی نظیر ممتنع‌الوجود می‌گردد و به حمل شایع صناعی محکوم به امکان گشته و موضوع برای خبر می‌گردد. همچنین قضایای غیربتی حملیاتی هستند که موضوعشان قابل تمثل ذهنی نیست و علاوه بر ممتنعات، احکام واجب را نیز شامل می‌شود. برای خبر از چنین موضوعاتی ذهن برای معنای موجود از آنها عناوین کلی می‌سازد و بر وجود یا عدم آنها در خارج حکم می‌کند. در این قضایا صدق قضیه در گرو مطابقت با امری در وراء آن نیست بلکه نفسِ موضوع به گونه‌ای است که چون خالی از هر نوع هویت و ذاتی است عقل به معدومیّت آن حکم می‌کند. یعنی خارج همانگونه است که قضیه حکم می‌کند نه اینکه لزوما چیزی در خارج باشد تا قضیه با آن مطابق باشد. هدف از این پژوهش که با روش کتابخانه‌ای-تحلیلی و استنباطی انجام شده، بررسی امکان هم کلامی بین ملاصدرا که بر اساس اصالت وجود، وجود و عدم را محمول اشیاء می‌داند با سلمون که بر اساس منطق آزاد مثبت، چنین باوری دارد، می‌باشد. ناتان سلمون بر خلاف فیلسوفان تحلیلی پیشین معتقد است که با استفاده از قواعد منطق آزاد مثبت، ظرفیت‌های زبانی و عبور از منطق کلاسیک، به نحو صادق می‌توان از اشیاء معدوم خبر داد؛ زیرا عدم مانند وجود، محمول اشیاء و افراد است و صرفاً سور منطقی نیست. محمول متافیزیکی عدم بخشی از واقعیت زبانی است که اشیاء فراوانی از آن بهره‌مندند. نتیجه آنکه سلمون همچون ملاصدرا قائل به محمول بودن وجود و عدم، اشتراک معنوی آنها و جایگاه متافیزیکی این دو محمول است؛ اما تمایز وجود و ماهیت را در خارج دنبال می‌کند و وجود را صرف یک محمول متافیزیکی دانسته و همچون متکلمان معتزلی دایره اشیاء را اعم از وجود دانسته است؛ با این تفاوت که متکلمان با دغدغه‌های هستی‌شناسانه و سلمون از منظر منطق و زبان‌شناسانه به خبر از معدومات پرداخته است. بنابراین این دو فیلسوف نه در مبانی اصلی بلکه در فروعات جزئی امکان هم کلامی خواهند داشت.
بررسی تبیین ویژه صدرالدین شیرازی درباره ضرورت فراگیری حکمت
نویسنده:
محمد علی محیطی اردکان ، غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فراگیری علوم عقلی به ویژه فلسفه نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. حکمت‌پژوهان در آثار گفتاری و نوشتاری خود کوشیده‌اند به ابعاد گوناگون این موضوع بپردازند و اهمیت و ضرورت فراگیری حکمت را تبیین کنند. ملاصدرا که از حکمای برجستة مسلمان است در این باره تبیین ویژه‌ای دارد. هدف این مقاله بررسی تبیین مزبور با روش تحلیلی- انتقادی است. به نظر می‌رسد هر چند برخی مقدمات تبیین ملاصدرا نادرست است، اما ضرورت آموختن فلسفه انکارنشدنی است. فلسفه تنها ابزار پاسخگو به پرسش‌های بنیادین بشر و شبهات عقلی پیش روی وی به شمار می‌رود و فهم بهتر کتاب و سنت و حقایق عالَم در گرو آن است. به نظر می‌رسد هر چند برخی مقدمات تبیین ملاصدرا نادرست است، اما ضرورت آموختن فلسفه انکارنشدنی است. فلسفه تنها ابزار پاسخگو به پرسش‌های بنیادین بشر و شبهات عقلی پیش روی وی به شمار می‌رود و فهم بهتر کتاب و سنت و حقایق عالَم در گرو آن است.
صفحات :
از صفحه 155 تا 172
چیستی « شخصیت» و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن در حکمت متعالیه صدرا
نویسنده:
مرضیه اخلاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شخصیت که از ریشه ی یونانی «persona» به معنای نقاب و ماسک، أخذ شده است اصطلاحاً اشاره دارد به ویژگی های بیرونی قابل مشاهده ی رفتارهای افراد و میزان تأثیر گذاری و تطابق خواسته ها و انتظارات اجتماعی آنها. اما چون یک مفهوم انتزاعی است تبیین معنای علمی آن نه تنها دشوار است بلکه به دلیل ارائه تعاریف متعدد و مختلفی از سوی روان شناسان که ریشه در جهان بینی و نگرش آنها به ماهیت انسان و شرایط فرهنگی و اجتماعی آنان دارد، تاکنون توفیقی در ارائه ی تعریفی واحد و قابل قبول از سوی نظریه پردازان شخصیت، حاصل نشده است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است با جستجوی در آثار صدرالمتألهین و با تکیه بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، هدف، یافتن معنای «شخصیت» است. نتیجه ی حاصل، حکایت از این دارد که همه افراد انسان فطرت واحد اما شخصیت های متفاوتی دارند. طبیعت و فطرت واحد داشتن به معنای مستوی الخلقه بودن آنهاست اما «شخصیت» همان «شاکله وجودی» است که بر مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی ویژه ی هر فرد اطلاق می شود که تعیین کننده ی خط مشی او در زندگی است. کمالات اکتسابی که براساس افکار و اعمال حسنه یا سیئه و تحت تاثیر عوامل محیطی و تربیتی و وراثتی، شکل دهنده ی ساختار وجودی انسان می گردد و رفتار وی تابع و هماهنگ با همین شخصیت شکل گرفته ی اوست و همانگونه که بر اساس حرکت جوهری، وجودش دائما در جریان و تحوّل است خویشتن شکل گرفته او نیز همانند رودخانه سیّالی خواهد بود که اگرچه شکل و موجودیت کلی آن ثابت است اما همانند وجودش در سیر استکمالی خود در جریان و تغییر و تحوّل خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 53
  • تعداد رکورد ها : 5186