جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
رؤیا از دیدگاه شیخ علاءالدوله سمنانی و کارلوس کاستاندا
نویسنده:
مریم کیکاوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه با عنوان رؤیا از دیدگاه شیخ علاءالدوله سمنانی و کارلوس کاستاندا، سعی شده است که اهمیت و جایگاه رؤیا در اندیشه این دو شخصیت و در سطح کلی‌تر در مکتب عرفانی هریک بیان شود و وجوه اشتراک و افتراق آنان در این مسئله مشخص شود.در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای و نوع تحقیق، تطبیقی است که با مراجعه به کتب شیخ علاءالدوله و کاستاندا نظر آنان در مورد رؤیا بیان شده و سپس به مقایسه دیدگاهشان در این مورد پرداخته شده است. در ضمن مباحث، نظرات روانشناسان نیز مطرح شده است. به عقیده این دو شخصیت رؤیا به شرط انجام ریاضت و رها شدن از محدودیت‌های دنیایی و جسمانی، راهی برای ورود به عوالم دیگر و اطلاع یافتن از امور غیبی است. هر دو عالم رؤیا را واقعی می‌دانند و سالکان باید آنچه را که می‌بینند به پیر و مرشد خود عرضه کنند تا بدانند که در کدام مرحله از سلوک قرار دارند. از نظر شیخ علاءالدوله رؤیاها چه در خواب یا بیداری به اختیار سالک نیست، اما رؤیا دیدن از نظر کاستاندا فنی است که در طی آن فرد باید یاد بگیرد تا اختیار خواب‌هایش را دست بگیرد و آگاهانه در آن‌ها عمل کند و فقط یک ناظر نباشد. به واسطه تمرین رؤیا دیدن، فرد می‌تواند به کالبد اختری‌اش دست یابد و با تغییر مکان پیوندگاه به دنیاهای دیگر راه یابد.
بررسی و تحلیل اصول و مولفه‌های سوررئالیسم در آثار فارسی احمد غزّالی و تمهیدات عین‌القضات همدانی
نویسنده:
محبت زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوررئالیسم مکتبی است که حدود یک قرن پیش توسط آندره برتون در فرانسه بنیان گذاری شد . این مکتب از آرا و اندیشه های فروید ، هگل ، عرفان شرقی و مکاتب ادبی قبل از خود علی الخصوص دادائیسم تأثیر پذیرفته است . از مهمترین اصـول و مولفه های این مکتب می توان از نگارش خودکار ، توجه به خواب و رویا ، دیوانـگی ، امر شگفت و جادو ، اشیاء سوررئالیستی ، تصادف عینی و طنز نام برد .با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان شرقی ، علی الخصوص عرفان اسلامی ایرانی ، این نکته توجه ما را به خود جلب خواهد کرد که این اصول به گونه ای در عرفان اسلامی ، به ویژه ادبیات صوفیانه و عرفانی ایران به صورت گسترده ، اما با تفاوت هایی وجود داشته است . از مهمترین آثاری که می توان نمونه هایی از این ویژگی ها را در آن ها مشاهـده کرد ، مجموعه آثار فارسی احمد غزّالـی و تمهیـدات عین القضات همـدانی است . این آثـار از نظـر کاربرد ویژگـی ها و اصـول سوررئالیستی دارای خصوصیـات ویـژه ای می باشند . هدف از این پژوهش ، بررسی و تحلیل جلوه هایی از اصـول و مولفه های سوررئالیستی در این آثار و همچنین بیان همسانی ها و ناهمسانی های موجود میان این دو مکتب و پرداختن به شیوه و میزان کاربرد و تفاوت های موجود میان این آثار است .
فضائل اهل بیت در آثار نویسندگان مسیحی معاصر لبنان
نویسنده:
نسرین نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شمع وجود علی، فاطمه و حسنین(علیهم السلام) آن چنان تلألو و درخشندگی دارد که همه دلها به سویش پرواز می کنند و از عشقش شعله ور می شوند. کبوتران حرم علی فقط شیعیاننیستند؛ شیعه و سنی، مسلمان ومسیحی همه دور حرمش پرواز می کنندو سرمست از وجود علی (ع) و همسر و فرزندانش ترانه سر می دهند.ادبا و دانشمندان مسیحی بسیاری از عشق و شیدایی خویش به اهل بیت پیامبر اسلام (ص) نوشته اند و میراثی ارزشمند از خویش به جای گذارده اند . نویسندگان مسیحی لبنان به ویژه در سده کنونی از نویسندگان شیعی عقب نمانده اند. آنان از شیفتگی و ارادت خویش به علی و زهرا و فرزندانشان می نویسند و سرمست می شوند و در غم مظلومیت آنان ناله جانکاه سر می دهند.هر یک از این اندیشمندان از زاویه ای به فضائل اهل بیت پیامبر(ص) و به ویژه علی(ع) نگریسته اند و آن چه در نظر اول توجه ما را به خود معطوف می دارد این است که این نویسندگان برای فضیلت هایی همچون شجاعت علی(ع) و قدرت کلام او و نیز مسأله ولایت خدادادی آن حضرت اهمیت بیشتری قائل شده اند.به نظر می رسد که دانشمندان مسیحی مشرق زمین دید منصفانه ای به اهل بیت پیامبر (ص) داشته باشند و بر خلاف برخی اسلام شناسان غربی تحت تأثیر فضای مسموم تبلیغاتی امویان قرار نگرفته باشند.
بررسی امکانات دراماتیک بختیارنامه (دقایقی مروزی) با رویکرد نظریه سیستم‌ها؛ نمایشنامه «بختیار شاه»
نویسنده:
گلناز سرکارفرشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی سیستم‌ها نظریه‌ای شکل‌پذیر و همه شمول است که می‌تواند در تمامی شاخه‌های دانش، از ریاضیات و فیزیک گرفته تا روان‌شناسی و علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد. سیستم‌های خودزا (سیستم‌هایی که خود را بازتولید می‌کنند) به منظور حفظ تداوم جدایش میان سیستم و محیط ناگزیر از تطور هستند. تطور یک سیستم به معنای افزایش پیچیدگی آن و در نتیجه جدایش زیرسیستم‌هایی در محیط درونی آن است. بر اساس نظریه‌ی سیستم‌های اجتماعی، ادبیات یا هنر کلامی یکی از زیرسیستم‌های نهاد هنر است. نهاد هنر و چهار نهاد دیگرِ دین، سیاست، اقتصاد و دانش، پنج نهاد اجتماعی اصلی را تشکیل می‌دهند. ادبیات نیز زیرسیستم‌ها یا ژانرهای خود را دارد که عبارتند از حماسه، درام، ادبیات غنایی، رمان و فیلم‌نامه. یکی از روش‌های مطالعه‌ی تحلیلی سیستم‌ها بررسی چهار ویژگیِ سیستمی آنها یعنی ساختار، کارکرد، پردازش و هدف است. فرض ما بر این است که می‌توان با بررسی تحلیلی این ویژگی‌ها در زیرسیستم‌ها (ژانرها) یا وجوه ادبی مبدأ و مقصد، به روشی برای اقتباس ادبی دست یافت. به منظور اثبات این فرضیه بختیارنامه را به عنوان اثری در وجه ادبی رمانس انتخاب کردیم تا با استفاده از نظریه‌ی سیستم‌ها آن را با ژانر ادبی درام سازگار و نمایشنامه‌ای از آن اقتباس کنیم. ارسطو در کتاب بوطیقا، هر چند نه به شیوه‌ای نظام‌مند و موافق با نظریه‌ی سیستم‌ها، چهار ویژگی سیستمی درام کلاسیک را تجویز کرده است؛ در حالی که همگام با ظهور رمان در جامعه‌ی غرب و بعدها در ایران – و بخصوص شناخته شدن‌اش در ایران طی صد سال اخیر – درام گاه به گاه از چارچوب‌های ارسطویی تخطی کرده و «رمان‌وار» شده است. سنت نمایشنامه‌نویسی «متفاوتی» که از زمان ایبسن آغاز شد و در کارهای بکت به اوج رسید برای مدتی طولانی بی قاعده و چارچوب تصور می‌شد؛ باوری که موجب شد به شکل متأخر این گونه نمایشنامه‌ها لقب «ابزورد» داده شود. نظریه‌ی سیستم‌ها می‌تواند در مطالعه‌ی چنین نمایشنامه‌هایی و دریافت ساختارهای پنهان ولی موجود آنها راهگشا باشد. بررسی چهار ویژگی سیستمی بختیارنامه تعلق آن به وجه ادبی رمانس را مسجل کرده و در عین حال کاسته‌ها و افزوده‌های ساختاری آن را نمایان می‌کند. با تجهیز به دانش سیستمی درام می‌توانیم امکانات دراماتیک روایت بختیارنامه را کشف کرده، به روشی سیستمی برای اقتباس ادبی دست یابیم که قابل تعمیم به تمامی موارد اقتباس از وجوه و ژانرهای ادبی مختلف خواهد بود.
بررسی وی‍‍‍‍‍‍‍ژگی‌های سبکی غزلیات وصال شیرازی
نویسنده:
سمیرا کرمی کتکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم سبک شناسی،در سالیان اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است و شاعران دورۀ بازگشت، نخستینسبک شناسان ایران هستند یا نخستین کسانی اند که بدون آن که خود بدانند به مطالعات سبکشناسی اشتغال ورزیدند و به تتبع در آثار قدما پرداختند. زیرا برای تقلید درست، مجبور بودند که به همۀ جنبه های زبانی، فکری و ادبی آثار قدما دقیق شده و آنها را بیاموزند. هر چند که این شاعران دارای سبک شخصی نیستند و تنها سبک شاعران کهن را تقلید کرده اند، یعنی روش آنان را آموخته بودند، ولی گاه با همان شیوه آثار بدیعی آفریدند و تامل در چگونگی اقتفاهای آنان از شاعران پیشین می تواند نتایجی را برای ما به ارمغان آورد. شاعران دورۀ بازگشت که وصال شیرازی یکی از مشهورترین آن ها است، از آنجا که توانست زبان فارسی را از سستی و کاستی برهاند، خدمت بزرگی به حفظ زبان و ادبیات کهن ایران انجام داده اند. در پایان نامۀ حاضر با عنوان«بررسی ویژگی های سبکی غزلیّات وصال شیرازی» اشعار او در سه سطح زبانی، فکری، ادبی تحلیل سبکی شده است.در این نگارش از کتب سبک شناسی، عروض و قافیه، دستور زبان و کتاب های بلاغت استفاده شده، ولی تکیه اصلی بر روی کتاب های بلاغی دکتر شمیسا است. فهرست منابع مورد استفاده، در بخش کتابنامه آورده شده است.فرضیه ها و پرسش ها:- غزلیّات وصال شیرازی در سطوح زبانی، فکری و ادبی تنها بر تقلیدی صرف استوار است یا ابداع ونوآوری هم در آن ها دیده می شود.- اشعار وصال شیرازی رنگی عرفانی دارد و عرفان او، اسلامی- ایرانی است.- آیا اشعار وصال شیرازی در سطح فکری بازتاب وقایع زمان خود نیز هست.در این نگا رش ابتدا دیوان غزلیّات وصال شیرازی مورد مطالعه قرار گرفت و سپس پنجاه غزل از آن ها انتخاب گردید. در گزینش غزل ها، سعی بر آن بو که از غزل های اقتفا شده از سعدی، حافظ و غزل های خود شاعر به طور یکسان انتخاب گردد. سپس مطالب مورد نظر به روش فیش برداری استخراج و در فصول مجزا تدوین گردید و در هر فصل توضیحات و نتایج به دست آمده ارائه و در نهایت بسامد آن بر روی نمودار نشان داده شده است.مبنای کار وصال شیرازی بر تقلید صرف استوار است و اندک ابداع و نوآوری در آن دیده نمی شود. هم از نظر لفظ و شیوۀ بیان و هم از نظر محتوا و مضمون و توصیف ها تنها سعی دارد تا به سرمشق های خود نزدیک گردد که البته در این راه موفق بوده است. وصال شیرازی، شاعری عارف است ولی عرفان مطرح شده در غزلیّات او نیز عرفانی تقلیدی و تکراری است.در سبک شناسی غزلیّات وصال شیرازی نتایج زیر به دست آمد. در سطح زبانی، بخش آوایی اشعار او از نظر موسیقی بیرونی، کناری و درونی مورد بررسی قرار گرفت. در دیوان وی از اوزان سنگین و مهجور خبری نیست و اوزان به کار رفته همگی از اوزان کثیر الاستعمال است.وصال اکثراً از اوزان متوسط و خفیف استفاده کرده است و اوزان او همان اوزان غزل های سعدی و حافظ است. وصال در جناس ها، سجع ها و موازنه های خود از واژه های ساده استفاده کرده است و با استفاده از مصادیق تکرار بر موسیقی کلام خویش افزوده است. در سطح واژگانی، در واژه های بسیط، مرکب، ترکیبات اضافی و وصفی از واژه های دشوار و دور از ذهن استفاده نشده و به طورکلّی وصال، شاعر واژه ساز و ترکیب پردازی نیست ودر سطح مفردات و ترکیبات هیچ گونه ابتکار و نوآوری از او دیده نمی شود واژگان شعری او همان واژگان شعری سعدی و حافظ است. نزدیک به سیزده درصد واژگان غزل ها، عربی است که البته اکثراً از واژه های معمول و متداول در زبان فارسی است. ترکیبات، جمله ها و اشعار عربی درشعراوچندان به کار نرفته است. در سطح نحوی، کاربرد ویژگی های دستوری فارسی کهن، موجب کهنگی زبان او شده است. در شعر وصال جمله بندی منظم فراوان است و در بیشتر غزل های او ارکان جمله مطابق منطق نثری درکنار هم قرار گرفته اند و شعر او دستورمند است. در سطح فکری سعی در بیان افکار دوران حافظ وسعدی است. در دیوان وصال، مسائل اجتماعی و سیاسی زمان شاعر، بیان تجارب شخصی و اندیشه های نو و تازه و ابتکار در مضمون پردازی وجود ندارد و هنر شاعری او تنها در انعکاس ماهرانۀ مضامین واندیشه های گذشتگان است. در سطح ادبی تشبیهات، استعاره ومجاز تازه در اشعار وی دیده نمی شود و اکثراً از تشبیه و استعاره های تکراری و مبتذل استفاده شده است. تشبیه حسی به حسی بیشترین کاربرد را دارد. تلمیحات به کار گرفته شده همان تلمیحات معروف قدما هستند. انبوهی تصاویر شعری به گونه ای که مفاهیم کلام او را دیریاب کند، در شعر او دیده نمی شود و از صنایع بدیع لفظی و معنوی بسیار معتدل استفاده کرده و صنایع متکلّف در شعر او وجود ندارد. تناسب، تضاد و پارادوکس در شعر او بیش از هر صنعت بدیعی دیگر به کار نرفته است.
بررسی واژگان پزشکی آثار سنایی غزنوی
نویسنده:
آزیتا سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در گذشته دانش طب از متفرّعات علم حکمت به شمار می‌رفت و کسانی که به تحصیل علم حکمت می‌پرداختند از آموختن علم طب گریزی نداشتند، بر همه‌ی طالبان علم لازم بود به صورت کلّی با آن آشنایی پیدا کنند و شاعران هم به نحوی از انحا از این علم بهره می‌گرفتند و از آن به گونه‌ی تمثیل، تشبیه، استعاره و کنایه جهت پربارتر کردن کلام استفاده می‌کردند. گاهی انعکاس این معلومات در شعر جهت فخرفروشی و نشان دادن توانایی‌های علمی به دیگران بوده است. این پژوهش به بررسی واژگان پزشکی آثار سنایی غزنوی می‌پردازد و تلاش می‌کند به این پرسشها پاسخ دهد:طبّ حِکمی (پزشکی قدیم) در ادبیّات کهن ما چه جایگاهی دارد؟سنایی و مردم روزگارش در باره‌ی مقولات طبّی چگونه می‌اندیشیدند؟فواید داروهای گیاهی، حیوانی و معدنی چیست؟ این تحقیق از نوع بنیادی است و قلمرو تحقیق قرون پنجم و ششم هجری قمری می‌باشد. روش تحقیق، روش تجزیه و تحلیل منطقی اسناد و مدارک کتابخانه‌ای با روش اسنادی و استفاده از منابع دست اوّل و دوم است، ابزار گردآوری داده‌ها فیش برداری و مطالعه و بررسی منابع تحقیقی و روش تجزیه و تحلیل داده‌ها روش تحقیقی می‌باشد. این پایان نامه شامل هشت فصل است که عبارتند از: کلیّات تحقیق، ادبیّات تحقیق، کلیّات طب، اندامها، بیماریها، داروها (مفرد و مرکب)، اصطلاحات عمومی و نتیجه گیری. هدف از پرداختن به چنین موضوعی درک صحیح مفاهیم سروده‌های شاعر می‌باشد. روش کار به این صورت بوده که ابتدا آثار سنایی (دیوان، حدیقۀ‌الحقیقۀ و شریعۀ‌الطریقۀ، مثنویهای سنایی و مکاتیب) مطالعه شده سپس بیتها و جمله‌هایی که بافت آنها طبّی بوده یادداشت گردیده و با مراجعه به آثار طبّی قدیم و فرهنگ لغات معنی و مفهوم واژگان شرح شده‌ است. فصل چهارم تا هفتم به ترتیب حروف الفبایی مرتّب شده و معادل انگلیسی واژگان در پاورقی آمده است. در پیشینه‌ی تحقیق بعضی از پایان نامه‌ها و کتابهایی را که به نوعی با این موضوع اشتراکی داشته‌اند به طور مختصر بررسی شده است. در این پژوهش پی می‌بریم شاعر چه نقطه نظراتی در مورد علوم به خصوص علم طب داشته و چگونه از این شاخه‌ی علم برای بیان مفاهیم ذهنی و خلق صور خیال بهره برده است و شناخت نسبی از اندامها، بیماریها و داروها پیدا می‌کنیم.
بازشناخت در رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار
نویسنده:
حسین محمدصالحی دارانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
دو جز مهم در مقایسه تطبیقی رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار، بازشناخت و دگرگونی است, اینکه در سیر دو داستان قهرمانان برای بازشناخت خود می کوشند، اما تلاش آنها راه به جایی نمی برد و پس از وقوع فاجعه، بازشناخت صورت می گیرد. در هر دو داستان بازشناخت از طریق نشانه عینی و از راه های دیگر انجام می شود.در این مقاله افزون بر تشریح و بررسی انواع بازشناخت و ارایه الگوهای تازه، تقسیم بندی بازشناخت در حوادث دو داستان تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه آنکه این مقاله بیانگر آن است که رستم و سهراب یک تراژدی است و هر چند در برخی موارد با آنچه ارسطو درباره تراژدی گفته منطبق نیست، اما مضمون و بسیاری اجزای تراژدی را به خوبی تبیین کرده است. بازشناخت که از اجزای مهم تراژدی است، در رستم و سهراب وجود دارد و آن را با سایر ویژگی های دیگر که در این داستان است به تراژدی نزدیک می کند.
صفحات :
از صفحه 153 تا 173
بررسی عناصر قصه در داستان اصحاب کهف
نویسنده:
ابراهیم یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
داستان از قوی ترین آثار ادبی است که اخلاقیات، عادات و احساسات درونی را به تصویر می کشد و اگر اغراض و اهداف آن نیکو باشد، قلب را تهذیب کرده و لطافت می بخشد. مهم ترین مشکلی که قرآن کریم در داستان هایش، سعی در حل کردن آن دارد؛ عدم اعتقاد به قیامت می باشد. روشی که از جهت هنری در بیان داستان اصحاب کهف به کار گرفته شده است، در درجه اول؛ یک خلاصه اجمالی و بعد بیان مفصل داستان می باشد اسلوب داستان غالبا خبری و متناسب با بیان حقیقت هویت اصحاب کهف در ایمان محکم و قوی آنها به پروردگارشان و انکار شدید عقاید و خرافات قوم خود است. شخصیت های این داستان، محملی هستند که خواست و اراده خداوند متعال در آنها متجلی می شود. اجزای داستان اصحاب کهف بر اساس رابطه علّی و معلولی دارای پیوند زنده و محکم با یکدیگرند. به گونه ای که هر جزئی از داستان مکمل جزء پیشین یا شرح و تفصیلی برای آن یا امری هماهنگ با آن است. مهم ترین عنصر‌های به کار رفته در این داستان؛ کشمکش، گره افکنی و گره گشایی می باشد.
مقایسه رساله الغفران ابی العلا المعری با ثوره اهل الجحیم جمیل صدقی زهاوی
نویسنده:
علی‌اکبر زارع نژاد اشکذری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر جنبه های افتراق و اشتراک رساله الغفران ابوالعلا معری ، شاعر قرن پنجم و ثوره اهل الجحیم جمیل صدقی زهاوی شاعر معاصر عراقی را مورد بررسی قرار داده است. این دو اثر دنیای پس از مرگ را دست مایه خویش قرار داده و سفری خیالی را ترتیب می دهند. در این سفر ضمن دیدار با شخصیت های ادبی و علمی به بیان دیدگاه های خویش درباره دین ، سیاست و جامعه می پردازد.دو اثر یاد شده که یکی به زبان نثر و دیگری به زبان شعر است در بسیاری از مسائل فکری همچون مسائل مربوط به دین ، سیاسیت و جامعه آرائی نزدیک به هم دارند.ظلم و سنتهای دینی نادرست را مورد انتقاد قرار می دهند . به طور کلی عقل گرایی در سراسر هر دو اثر آشکار است. ابزار مهارت ادبی از جمله مهمترین اهداف رساله الغفران است حال آنکه زهاوی تنها به انتقال اندیشه خود توجه دارد.
بررسی و تحلیل دیدگاه شمس تبریزی درباره عارفان
نویسنده:
فاطمه محمدی عسکرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکتابِ «مقالات شمس تبریزی» مجموعه سخنانِ شمس تبریزی است که توسط مولوی و مریدان او یادداشت شده و به همان صورتِ منقّح نشده به دست ما رسیده است. این کتاب، مجموعه‌ای از دیدگاههای بسیار ارزشمند شمس تبریزی در مسائل عرفانی، فلسفی، کلامی و ... است که به علّت پراکندگی مطالب و مشکلات آن، کمتر مورد توجّه محققان عرفان اسلامی قرار گرفته است. یکی از مواردی که در مقالاتِ شمس جالب توجّه به نظر می‌رسد، دیدگاههای شمس دربار? عارفان معاصر و متقدّم خویش است که موضوع این پایان نامه را تشکیل می دهد.دیدگاههای شمس دربار? عارفان و اظهار نظرهای او، همه جانبه و بی غرض است، به طوری که هم جنبه‌های مثبت و ستایش برانگیز آنان را بیان می‌کند و هم جنبه‌های منفی و قابل نکوهش ایشان را مورد انتقاد قرار می‌دهد. شمس تبریزی برای بررسی و تحلیل شخصیّت عارفان، هم از علم لدنّی و الهی خویش بهره می‌برد و هم از علوم روزگار خود که از آنها به حد کفایت اطلاع و آگاهی دارد. با مطالعه مقالاتِ شمس تبحّر او در علوم قرآن و حدیث، تسلّط بر زبان عربی، آشنایی با ادب فارسی و عربی و علومی چون فقه، فلسفه و کلام اسلامی مشخص و آشکار می‌گردد. با این پیش زمینه از علم و معرفت است که وی به بررسی شخصیّت عارفان دیگر می‌پردازد و هم از این رو دیدگاههای او در این زمینه اهمیّت و ارج بسیار می‌یابد.دیدگاههای شمس دربار? عارفان به چهار دسته قابل تقسیم است: دسته اوّل شامل کسانی است که فقط از آنها نام برده و قضاوتی دربار? آنها ندارد مانند رابعه و ابونجیب سهروردی. دسته دوم کسانی هستند که تنها مورد ستایش شمس بوده‌اند، مانند ابراهیم ادهم، ابوبکر سلّه باف و سیّدبرهان‌الدین محقّق ترمذی. دسته سوم کسانی هستند که تنها مورد انتقاد شمس قرار گرفته اند، مانند قشیری، حلّاج و عین القضات و سرانجام دسته چهارم شامل عارفانی است که شمس هم جنبه های قابل ستایش آنها را بیان نموده، هم جنبه‌های نکوهش برانگیز ایشان را مورد نقد قرار داده است. بیشترین عارفان در این دسته قرار می گیرند و شامل بایزید، جنید، شبلی، سنایی، شیخ اشراق، بهاءولد، اوحدالدین کرمانی و ابن عربی هستند.قسمت پایانی کار مربوط به بررسی دیدگاههای شمس دربار? مولانا است، که آن را به سه قسمت خامی، پختگی و سوختگی مولانا تقسیم نموده و نشان داده‌ایم که مولانا از زمان آشنایی با شمس در یک سیر تکاملی قرار گرفت، به طوری که از یک مرید مبتدی برای شمس، به یکی از اولیای الهی تبدیل گشت.
  • تعداد رکورد ها : 11