علوم حقیقى برخلاف علوم اعتبارى، علومى هستند که موضوعشان واقعیت عینى و نفس الامرى است. متاخرین از فلاسفه، علوم حقیقى را علوم برهانى نیز نامیده اند.
این اعتقاد
... د مبتنى بر بیان معلم اول، ارسطو، در باب مبانى ششگانه یقینى است، چه در آنجا علاوه بر اولیات و فطریات، مجربات و حدسیات و محسوسات نیز جزو یقینیات شمرده شده اند. در این مقال به اثبات خواهید رسید که چنین نیست که تمام علوم حقیقى، برهانى و یقینى باشند. امروزه کمتر کسى یافت مى شود که تمامى مبانى ششگانه ارسطویى را یقینى بداند. با نقض قاعده «الاتفاقى لا کیون دائمیا و لا اکثریا» که تکیه گاه ارسطوئیان در حل مشکل استقراء مى باشد. مجربات و به تبع حدسیات و محسوسات و متواترات از زمره گزاره هاى یقینى بیرون خواهند رفت. بنابراین مى توانیم در تقسیم نخست، مجموعه علوم را به دو دسته علوم حقیقى و علوم اعتبارى تقسیم کنیم و سپس علوم حقیقى را به دو دسته علوم حقیقى برهانى و علوم حقیقى غیربرهانى تقسیم نماییم. همچنین مى توان به صورت خلاصه علوم را به دو دسته علوم برهانى و یقینى و علوم غیربرهانى و غیریقینى (علوم اعتبارى و وضعى) تقسیم نمود.
در این نوشتار برآنیم که با تبیین خصوصیات علوم برهانى و یقینى، ملاکى براى تمایز این علوم از علوم اعتبارى ارائه دهیم.
بیشتر