جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
کتاب شفای ابن سینا و کتاب خلاصه الاهیات اکوئیناس: درباره وجود و ذات خدا
نویسنده:
پدیدآور: اسکات جان ویتکوویچ ؛ استاد راهنما: حمید رضا شریعتمداری ؛ استاد مشاور: سید جمال الدین میر شرف الدین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان‌نامه به تحلیل تطبیقی سهم‌های فلسفی ابن سینا و توماس آکویناس می‌پردازد و تمرکز اصلی آن بر تأثیر کتاب «کفایت» ابن سینا بر آثار آکویناس از جمله «درباره وجود و ماهیت»، «خلاصه علیه کافران» و «خلاصه الهیات» است. موضوع محوری این پژوهش، انتقال و تطبیق مابعدالطبیعه ابن سینا، به ویژه تمایز بین «ماهیت (essentia) و «وجود» (esse) در «تعالیم مقدس» آکویناس است. این تمایز ابن سینایی که ابتدا در «درباره وجود و ماهیت» گنجانده شد، پایه‌ای شد برای اثبات وجود خدا در جلد اول «خلاصه علیه کافران» و «خلاصه الهیات» آکویناس. پایان‌نامه همچنین تأثیر متافیزیک ارسطو بر هر دو فیلسوف، ابن سینا و آکویناس را بررسی می‌کند. در این پژوهش تفاوت‌های تأثیر ارسطویی و ابن سینایی بر الهیات متافیزیکی آکویناس در «تعالیم مقدس» مورد تحلیل قرار گرفته است، از جمله در موضوع متافیزیک، تعریف خدا (یا نبود آن)، ماهیت و وجود خدا، اثبات وجود خدا، وحدت و یگانگی خدا، و تفکر و عقل الهی.روش‌شناسی این تحقیق ترکیبی از تحلیل تاریخی متون، تفسیر فلسفی و تحلیل مفهومی تطبیقی است که متن‌های اصلی به زبان‌های یونانی کهنه، عربی و لاتین همراه با ترجمه‌های معتبر انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند و مسیر انتقال متافیزیک ارسطو و ابن سینا در متون آکویناس ردیابی شده است. همچنین، پژوهش با مطالعه گسترده آثار علمی قدیم و جدید درباره ارسطو، ابن سینا و آکویناس، استدلال‌های متافیزیکی آنها را در بستر تاریخی و فلسفی تفسیر کرده است.نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که متافیزیک ابن سینا نقش اساسی در فهم آکویناس از ذات خدا به عنوان «وجود ضروری» و «وجود قائم به ذات» داشته است، که ماهیت او با وجودش یکی است. این مفاهیم بر آموزه‌های آکویناس درباره سادگی و یگانگی الهی تأثیر گذاشته و در آموزه‌های بنیادی الهیات طبیعی و دگماتیک کلیسای کاتولیک ریشه دارد. این پایان‌نامه به فلسفه تطبیقی قرون وسطی کمک کرده است تا نشان دهد فلسفه اسلامی ابن سینا تأثیر عمیقی بر تومیسم داشته است. تعامل بین این دو فیلسوف بزرگ نمایانگر جهانی بودن پرسش‌های متافیزیکی است و اهمیت پایدار آن را برای اسلام شیعه و مسیحیت غربی به اثبات می‌رساند. ابن سینا و آکویناس اثر عمیقی بر فلسفه اسکولاستیک قرون وسطا گذاشتند و نشان دادند که متافیزیک ارسطویی فراتر از مرزهای زمانی، جغرافیایی، زبانی، فرهنگی و دینی در جستجوی حقیقت نهایی است.
بررسی تطبیقی رویکرد و مولفه های انسان شناسی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس
نویسنده:
علی حسینی؛ استاد راهنما: حسین سید موسوی، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مقایسه ایی نوع رویکرد و متدلوژی ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان معتقد به مبانی دینی و آکوئیناس به عنوان یک فیلسوف مسیحی، به واسطه مشرب مشترک فلسفی آنها از موضوعات جذاب مطالعات تطبیقی فلسفی و کلامی محسوب می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی، در صدد است تا به این مساله اصلیِ بررسی تطبیقی نوع رویکرد فلسفی این دو فیلسوف شرق و غرب در مواجه با شناخت ماهیت انسان و اینکه مبتنی بر رویکردشان به چه ویژگی های از انسان می پردازند و در نهایت به بیان نقاط اشتراک و افتراق رویکرد و نظریات آن دو بپردازد. با مطالعه مهم ترین آثار دو فیلسوف مذکور، روشن گردید که ابن سینا در وهله نخست در طرح مسائل انسان شناختی غالباً به روش عقلی تمسک می کند و مدعی رویکرد تطبیقی بود به این که آن چه توسط عقل فلسفی کشف می شود، عیناً توسط شرع تأیید می شود و بالعکس. اما وی در مواردی از جمله در طرح نظریه سعادت رویکرد تکمیلی و ترکیبی را برگزیده است. در مقابل آکوئیناس غالباً روش ترکیب بین عقل و نقل را پی می گیرد، به این نحو که آن چه توسط عقل اکتشاف می شود در واقع شرط لازم و نه کافی است و عقل نیازمند به مکمل است. مهم ترین مؤلفه های انسان شناختی که مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفتند؛ ابعاد وجودی انسان، ویژگی های ذاتی انسان، مناسبات میان، ایمان، اراده و عقل در انسان و غایت وی می باشند.
مقایسه براهین ابن سینا و آکویناس در اثبات وجود خدا
نویسنده:
نسرین هونکزهی سورانی؛ استاد راهنما: حمید اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف ما در این تحقیق، بررسی دیدگاه‌های دو فیلسوف بزرگ، ابن سینا به عنوان فیلسوف اسلامی و توماس آکوئیناس به عنوان فیلسوف مسیحی، درباره‌ی اثبات وجود خداست. در فصل اول، خلاصه‌ای از زندگی‌نامه این دو فیلسوف و کلیاتی از پژوهش آورده شده است. در بخش دوم، نظرات و دیدگاه‌های ابن سینا برای اثبات وجود خدا مورد بررسی قرار گرفته است. ابن سینا دلایل متعددی برای اثبات وجود خدا ارائه می‌دهد که شامل امکان و وجوب، صحت صدق، حرکت، قدرت و فعل، مطابقت و علت فاعلی می‌شود. برهان امکان و وجوب او بر تحلیل امکان ذاتی ماهیت استوار است که شامل سه نوع گزاره است: لازم، محال و ممکن. برهان دیگر او، برهان وجودی است که بر اساس آن، موجودات جداگانه و مستقل وجود دارند. برهان حرکت ابن سینا نیز مبتنی بر برهان حرکت ارسطو است که می‌گوید هر حرکتی نیاز به محرکی دارد و علت حرکت باید غیر متحرک باشد. بنابراین، محرک باید غیر متحرک باشد. در بخش بعدی، دلایل توماس آکوئیناس مورد بررسی قرار گرفته‌اند. این دلایل شامل برهان حرکت، علیت فاعلی، وجوب و امکان، درجات کمال و علت غایی می‌شوند. توماس آکوئیناس، فیلسوف و دانشمند مسیحی قرون وسطی، برای اثبات وجود خدا از پنج روش ارسطویی استفاده می‌کند که به آن‌ها ",پنج طریق", می‌گویند. یکی از این طرق، طریق حرکت است که بر اساس آن، حرکت نشانه‌ای از وجود خداست. توماس این طریق را قوی‌ترین برهان می‌داند؛ زیرا معتقد است که حرکت یک مفهوم واضح و قطعی است و ما از طریق حواس خود آن را در موجودات مشاهده می‌کنیم. در بخش چهارم، دلایل اثبات وجود خدا از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس مقایسه شده و نقاط اشتراک و تفاوت‌های آن‌ها بررسی شده است.
بررسی تطبیقی مبانی فلسفی و ادلّه ابن سینا و ملاصدرا در مسألە جاودانگی نفس
نویسنده:
صنم کیانی خانکندی؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از اکتشافات باستان شناسی چنین مشخص شده است که مسئله جاودانگی و اعتقاد به جاودانگی ریشه در عمق حیات بشر دارد. جاودانگی و عدم جاودانگی از آن دسته مسائلی میباشد که درخور توجه فیلسوفان بوده است و عده ای قائل به جاودانگی و عدهای قائل به فنای نفس بوده اند.در میان فیلسوفان مسلمان، ملاصدرا با رویکرد جدید خویش به بحث جاودانگی و مسئله بقای نفس پرداخته است. فهم دقیق سخنان ملاصدرا در بحث نفس درگرو توجه به مبانی فلسفی او میباشد.چنین پرسشی مطرح میشود که ملاصدرا با استمداد از چه مبانی به بحث نفس و جاودانگی نفس پرداخته است؟در نگاه اول میتوان این اصول را تحت عنوان مبانی وجود شناختی فلسفه ملاصدرا به شمارو آورد. صدرالمتالهین شیرازی بر اساس مبانی خاص مانند اصالت وجود، اشتداد وجود، بساطت وجود، حرکت جوهری، تساوق وحدت و وجود، ،وحدت وجود، تساوق وجود و صفات کمالی،تقسیم عوالم به ماده، برزخ و عقول.صورت به عنوان ملاک شیئیت شی. به اثبات فناناپذیری نفس میپردازد. ابن سینا به مانند ملاصدرا برای نفس حیات جاودانه قائل است.ابن سینا ادله خویش را برای اثبات جاودانگی نفسبر اساس اصول و مبانی خاص خویش استوار کرده است.مبانی و اصول فلسفی ابن سینا برای اثبات فناناپذیری نفس عبارت است از: تعلق تدبیری نفس به بدن،نیازمندی نفس به عقل فعال، تجرد نفس، تعلق امور نامتناهی توسط نفس، عالم هستی به دو قسمت عقل و حس تقسیم میشود. ابن سینا و ملاصدرا دلایلی را برای اثبات جاودانگی نفس بیان میکنند که به صورت خلاصه مطرح میکنیم.استدلال اول و دوم ابن سینا در اشارات و تنبیهات میباشد که او چنین عقیده دارد نفس به بدن تعلق تدبیری دارد.در تعلق تدبیری حال،برای قوام خود به محل نیازمند نیست در نتیجه نفس برای قوام خود به بدن نیاز ندارد .نفس به علت ازلی خود نیاز دارد.علت ازلی نفس چیزی جز عقل بسیط نیست که فناناپذیر است.پس اگر علت تامه نفس فناناپذیر باشد در نتیجه نفس باقی است.استدلال دوم ابن سینا:نفس موجودی بسیط است که نمیتواند حال در چیزی باشد موجودی که حال در چیزی نیست پس بی نیاز از ماده است.پذیرش فسادپذیری امر حادث است و هرامر حادثی به ماده نیاز دارد که بتواند در آن حادث شود.اما نفس را نمیتواند امر مادی در نظر گرفت.ابن سینا عقیده دارد که نفس در بقای وجود، متکی به ذات است.نفس میتواند امور نامتناهی را درک کند.قوای امور جسمانی نامتناهی نیست.نفس با تکیه بر ذات خود میتواند امور نامتناهی را درک کند و به قوای جسمانی نیاز ندارد.تعقل،درک کردن از جمله فعل های نفس است.نفس در تمامی فعل های خود به ذات خود تکیه دارد بنابراین اگر بدن نابود شود نفس نابود نخواهد شد. ملاصدرا عقیده دارد نفس دو قسم میباشد:نفوسی که به درجه عقلی رسیده اند و نفوسی که نتوانسته اند به درجه عقلی برسند.اگر نفس بتواند به حد تعقل برسد در این دنیا صورت معقوله را کسب کند این نفس فناناپذیر است.او عقیده دارد نفوسی که میتوانند به حد تعقل برسند به دو دلیل فناناپذیرند.دلیل اول این است که نفس با مرگ بدنز نابود نمی شود و نمی میرد.دلیل دوم این است که نه مرگ بدن باعث مرگ نفس میشود نه هیچ عوامل دیگری.دلیل دوم:هرچیزی اگر بخواهد فاسد شود یا با ورود ضد فاسد میشود یا با از میان رفتن یکی از چهار علت فاعلی،مادی،صوری و غایی نابود میشود.نفسی که به درجه عقلی برسد ضدی ندارد که بتواند آن را نابود کند.استدلال دیگر ملاصدرا:او معتقد است نفسی که به یک جوهر عقلی تبدیل شده فناناپذیر است. او عقیده دارد موجودی که بسیط محض باشد نابودی نسبت به آن معنا ندارد به ویژه زمانی که علت افاضه کننده آن باقی باشد.حال تصور کنیم که میتوان نفس را امر عدمی در نظر گرفت.این سوال مطرح میشود این عدم ذاتی است یا از طریق شی دیگری بر آن تحمیل شده؟حالت اول غیرممکن است چون یک شی نمیتواند خود را نابود کند و حالت دوم نیز ممکن نیست چون علت برای ایجاد عدم معنایی ندارد بلکه عدم علت را میتوان تصور کرد.در نتیجه نفس امری جاودانه میباشد.
بررسی تطبیقی انسان شناسی ابن سینا و ابن طفیل بر اساس رساله های حیّ بن یقظان
نویسنده:
مسعود جعفری؛ استاد راهنما: حسن عباسی حسین آبادی؛ استاد مشاور: علی علم الهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
داستان‌ حی‌بن‌یقظان - و نیز سلامان و ابسال - از مشهورترین آثار فلسفی ابن‌سینا است که به عروج عقلی انسان و شناخت خدا اشاره دارد. این کتاب به زبان عربی نگاشته شده و چون در قالبی رمزوار و واجد بیانی تمثیلی می باشد، درک آن چندان ساده و در دسترس نمی باشد. قهرمان داستان یکی «حیّ» و دیگری «یقظان» است. بیشتر شارحان این رساله، حیّ را همان عقل فعال می‌دانند و یقظان که پدر حیّ است عقل اول یا مبادی اول است. پس از ابن‌سینا، ابن‌طفیل اندلسی با وام گرفتنِ نام-عنوانِ رمزی-تمثیلی دو داستان حیّ بن یقظان و سلامان و ابسالِ ابن‌سینا، داستانی با عنوانِ «حی‌بن‌یقظان» پیرامون شخصیتی با همین نام پرورده که در نهایت راهگشای ورود شخصیتهایی با نام سلامان و ابسال نیز به این داستان می شود. داستانی که شاید بیش از هر چیزی نمایانگر امکان آدمی و موهبتی می باشد که در آغاز از ناتوانی دستان خود به آن راه می یابد وقتی فقدانِ خود را می جوید. به بیانی ساده تر، سرگذشت سلوک عقلانی و روحانی انسان و مراحل تکامل فکر و عقل و تنهایی انسان در طی این مراحل را بیان می‌کند تا به معرفت ذات و حقایق دست یابد. ابن‌طفیل نیز در داستان خویش مسیر سلوکی را نشان می‌دهد که حیّ در پیشاپیش خویش به آن راه می برد، ولی بر خلاف راویِ داستانِ إبن سینا که در مواجهه ناخواسته به فردی که خود را حیّ بن یقظان می شناساند، باری در این نیل ناخواسته به جایگاهِ خود راهیاب می شود، ولی إبن طفیل حیّ بن‌یقظان را در ابتدای مسیر قرار میدهد و تا رساندن پایانِ آن مسیر، چنان غایتی که ورای آن متصور نمی توان شد، خود به گزارش ماوقع می پردازد چنانکه گویا خود راهنمای حیّ، و حتّی خود راهِ حیّ می باشد. با این توصیف، این پرسش مطرح است : آیا چنین برداشتی درست است که «مراحلی که حی‌بن‌یقظان در ابن‌سینا شرح می‌دهد، حی‌بن‌یقظان ابن‌طفیل طی می‌کند» (رسولی، 1393: 79). پرسشی که پاسخ آن را نیز در این پژوهش می جوئیم. با این حساب، قصد داریم در این آثار داستانی و تمثیلی، فهمی نو از انسان‌شناسی در ابن‌سینا و ابن‌طفیل بدست دهیم و بیان کنیم انسان در این دو رساله چه ماهیت و تعریفی دارد؟ و چه قوا و ادراکاتی برای شناخت محیط پیرامونی و نیز شناخت عوالم دیگر دارد؟ و آیا برای خویش غایتی می یابد ؟ و آیا راه دستیابی به این غایت، در خود انسان است ؟و اگر آری، آِیا یافتن این غایت را باید ناشی از توانایی او دانست به گونه ای که بتوان گقت ",انسان غایت خویش است", ؟
فاعلیت خداوند از منظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
نرگس علی یاری؛ استاد راهنما: حسین حجت خواه؛ استاد مشاور: عباس قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مباحث فلسفی، تبیین چگونگی فاعلیت خداوند است. مسئله فاعلیت خداوند از ابتدای تاریخ اندیشه، توجه فلاسفه را به خود جلب کرده است و نظریه‌های گوناگونی را دراین‌باره در پی داشته است. از‌جمله اندیشمندانی که تعیین‌کننده‌ترین نظریه‌ها در این زمینه از جانب آنان مطرح شده‌ است، ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا می‌باشند. این پایان‌نامه، درصدد بیان نظریات این اندیشمندان بوده تا با تبیین اندیشه آنان، مشخص شود کدام نظر به حقیقت نزدیک‌تر است. در بخش اول این پایان‌نامه، ضمن بیان لغات و مفاهیم اساسی پیش‌رو، تلاش شده ‌است که با بررسی پیشینه بحث علیت، انواع علت از منظر فیلسوفان یونان تا فلاسفه معاصر بررسی شود. در بخش دوم با بررسی علت فاعلی و انواع آن و به‌طور‌‌خاص فاعلیت خداوند، سعی بر بیان نظریات سه فیلسوف بزرگ یعنی ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا شده است. فاعلیت خداوند در جهان هستی، در اندیشه ارسطو تحت عنوان علت یا محرک نخستین موردتوجه قرار گرفته ‌است. همچنین در فلسفه اسلامی، یکی از مسائل اساسی مورد بحث فیلسوفان، مسأله فاعلیت خداوند بوده است و یکی از نظریه‌های مهم در فلسفه اسلامی نظریه فاعلیت بالعنایه است که ابن‌سینا آن‌ را مطرح کرده است و البته در ادامه، ملاصدرا با برطرف کردن اشکالات نظریه‌های پیشین، با طرح فاعلیت بالتجلی و در نهایت، فاعلیت بالعنایه به معنای دوم، مسأله فاعلیت الهی را تعالی بخشیده است. بخش سوم این پایان‌نامه، با بیان این‌که ارسطو در نهایت یک محرک نامتحرک را در جهان اثبات می‌کند ولی ابن‌سینا با نظریه فاعل بالعنایه، فاعل هستی بخش و افاضه کننده وجود را به اثبات می‌رساند، درصدد بیان تفاوت‌های سه دیدگاه برآمده ‌است. در ادامه‌ این بخش، با بررسی تکمیلی نظریه ملاصدرا و بیان رفع اشکالات نظریه ابن‌سینا توسط صدرالمتألهین، کامل‌ترین و بهترین نظریه درباره نحوه فاعلیت خداوند بیان می‌شود. قابل ذکر است که پایان‌نامه پیش‌رو، با روش کتابخانه‌ای و تحقیق و تدبر در کتب و مقاله‌های مختلف گرد‌آوری شده ‌است.
چيستی زمان در فلسفه هيوم و حكمت متعاليه
نویسنده:
فاطمه عرب گورچوئي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه هيوم به‌دليل انتقاداتي که بر علّيت و برهان‌هاي قياسي وارد کرد، آوازه بسياري در فلسفه دارد، اما ديدگاه‌هاي او درباره وجود و چيستي زمان، کمتر مورد دقت‌هاي فلسفي قرار گرفته است. مفسران فلسفه هيوم، در فهم معنايي که وي براي زمان قائل بود، هم‌داستان نيستند. اينکه آيا زمان، تصوري انتزاعي مشتق از توالي همه اقسام ادراکات است يا حالتي است که در اشياي واقعي به‌نحو متوالي خاصي پديدار مي‌شود. اما در حکمت متعاليه صدرا، مسئله زمان، با همه پيچيدگي ذاتي‌اي که دارد، با مباني فلسفي او همراه است و سيري تشکيکي را پيموده است. گرچه فهم هستي زمان با فهم معناي حرکت پيوندي عميق دارد؛ اما در نظر نهايي ملاصدرا، زمان، حقيقت وجود سيّال و شأني از شئون علت اولي است. اين مقاله با روش توصيفي- تحليلي درپي آن است که ضمن بررسي آراي مفسران هيوم درباره چيستي زمان، به اين نتيجه دست يابد که زمان چه به حالت موجود در اشيا معنا شود و چه مفهومي انتزاعي، با معنايي خاص در حکمت متعاليه نيز قابل پذيرش است؛ گرچه وضوحي که زمان در فلسفه صدرا مي‌يابد، در فلسفه هيوم يافت نمي‌شود.
صفحات :
از صفحه 95 تا 120
حکمت تطبیقی و مقارنه‌ای جلد 1
نویسنده:
یحیی کبیر
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بوستان کتاب,
مقایسه حکمت تطبیقی هانری کربن و فلسفه میان‌فرهنگی رام ادهر مال
نویسنده:
محمدحسن یعقوبیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة اصلی این پژوهش، بررسی نسبت حکمت تطبیقی هانری کربن با فلسفة میان‌فرهنگی رام ادهر مال است که با رویکرد مقایسه‌ای، ضمن توصیف اولیه نظرگاه طرفین مقایسه، به جست‌وجوی تحلیلی تمایزات و تشابهات واقعی میان آنها بپردازد تا در نهایت آورده‌هایی برای وضعیت کنونی فلسفه تطبیقی در ایران به دست آورد. هانری کربن در ایران معاصر، با گفت‌وگوهای معنوی فراتاریخی در اقلیم هشتم، به طرح جدی حکمت تطبیقی با روش «پدیدارشناسی تأویلی» یا «کشف المحجوب» پرداخته است. حکمت تطبیقی مد نظر او مبتنی بر تئوسوفی و انطباق تجارب معنوی در ارض ملکوت است. رام ادهر مال، مؤسس اولین حلقة فلسفة میان‌فرهنگی در جهان است و با روش مبتنی بر هرمنوتیک تناسبی و پدیدارشناسی توصیفی، به خوانشی هندی از فلسفة میان‌فرهنگی رسیده که یک نگرش یا تعهد اخلاقی با رویکرد رهایی‌بخش از اروپامحوری و هر نوع مرکزیت‌گرایی است و در این زمینه فلسفة تطبیقی را نیز در کنار خود نگاه می‌دارد. مقایسة ماهیت فلسفة تطبیقی از منظر این دو اندیشمند که هر دو از آن سخن گفته‌اند، گویای آن است که اگرچه در نفی اروپامحوری و توجه به ظرفیت فرهنگ‌های شرقی ایران و هند و اصالت گفت‌وگو، با یکدیگر مشترک‌اند، اما با دو سیر معکوس بین شرق و غرب، در مؤلفه‌هایی نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ، گفت‌وگوی معنوی یا آفاقی ناگاسنایی و تمایز یا تشابه، از یکدیگر متمایزند و یکی به رویکرد فرافرهنگی و مفهوم «تطابق» در حکمت معنوی تطبیقی رسیده و دیگری با مفهوم «تناسب» به میان‌فرهنگی کردن فلسفه پرداخته است. مؤلفه‌هایی همچون توجه فلسفه به فرهنگ، گفت‌وگوی فلسفی میان‌فرهنگی، در میانه‌بودن و نفی خودمرکزپنداری، پذیرش و فهم دیگری فلسفی در اندیشة آنها می‌تواند رهگشای فلسفة تطبیقی در زمان اکنون باشد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 155
تأثیرگذاری حکمت اسلامی بر فلسفه غرب با تأکید بر حوزه علمیه قم
نویسنده:
محمد علی نیازی ، محمد مهدی گرجیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی جایگاه فلسفه در حوزه علمیه قم و تعامل یا تقابل گرایش‌های گوناگون آن، از امور مهمی است که پرداخت به آن می‌تواند چشم‌اندازی را فراسوی آینده باز نماید. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تأثیر و نقش فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم بر اندیشه‌های فلسفی غرب است. روش تحقیق به‌صورت توصیفی ـ تحلیلی بوده و بر اساس تطبیق دیدگاه‌های گوناگون صورت گرفته است. نتایج نشان می‌دهد فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم نه‌تنها در تداوم سنّت‌های فلسفی اسلامی نقش اساسی داشته، بلکه در برخی مکاتب فلسفی غرب ازجمله در مباحث هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و الهیات، تأثیرگذار بوده است. دراین‌میان نقش مؤسس حوزه علمیه قم، حضرت آیت‌اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی، در احیای تفکر فلسفی و ایجاد بستری برای رشد مکاتب فلسفی معاصر، بسیار اهمیت دارد. متفکرانی همچون هانری کربن، اولیویه روآ و دیگر شرق‌شناسان، با مطالعه فلسفه اسلامی در قم، بر غنای مباحث فلسفی آن تأکید کرده‌اند. همچنین تعامل فلسفه اسلامی با فلسفه غربی در زمینه‌هایی همچون فلسفه وجودی، فلسفه زبان و فلسفه دین مورد توجه قرار گرفته و به تولید گفتمان‌های جدید فلسفی کمک کرده است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 158