در آنچه امروزه از تمدن مورد نظر است، به ويژگيها، اوصاف و تواناييهايى كه تمدنها از خود بروز مىدهند، توجه نمىشود. در نتيجه، زواياى ظريف درونى و استعدادهاى خاص
... آنها به خوبى شناخته نمىشود. تمدنهايى كه در جوامع مادى بيشتر مورد شناسايى واقع مىشوند، همانهايى هستند كه بدينگونه و در اثر تضارب آراء به وجود آمدهاند و هر ملتى چيزى بر آنها افزوده است. اما صرف نظر از چنين بينشى، اگر با ديدى الهى (نه غيرمادى) بنگريم برخى تمدنها در بسترى عقيدتى و بر مبناى باورهاى الهى و ارزشى به وجود آمدهاند. ديرينه اين نوع تمدنها نه تنها كمتر از تمدنهاى نوع اول نيست، بلكه به يقين، بر آن سبقت نيز دارد. بسيارى از ويژگيهاى اين نوع تمدنها و حتى بعضا اصل وجودشان مورد غفلت واقع شده و همين امر سبب گرديده است كه وجود آنها زير سؤال برود. اين همه از ناديده گرفتن انسانيت انسان و ارزشهاى والاى انسانى سرچشمه مىگيرد. در اين نبشتار، سعى نويسنده بر آن است تا طى سطورى محدود، چنين تمدنى مورد شناسايى قرار گيرد. باشد تا مورد علاقه محققان قرار گيرد و در اين باره تأمل بيشترى مبذول دارند.
بیشتر