جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
سبک زندگی مهدوی در تجربه هنری هنرمند
نویسنده:
موسوی گیلانی سیدرضی, موسوی سیدجعفر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آن جا که خالق اثر هنری، در فرایند شکل گیری آثار هنری نقشی اساسی دارد و منشا اثر هنری، تجربه درونی هنرمند است و آن اثر، برآمده از احساس، عاطفه، تخیل و تفکر اوست، در این نوشتار، این پرسش مطرح شده است که مهدویت در تجربه هنری هنرمند مسلمان چه حضور و جایگاهی دارد؟در این مقاله، تلاش شده است به این پرسش این گونه پاسخ داده شود که اگر هنرمند شیعی، جایگاه مهدویت را در منظومه فکری و معرفت شناسی شیعه - به ویژه عرفان شیعی - بشناسد، اعتقاد به مهدویت در تجربه هنری او تاثیر خواهد گذارد و سبب خلق آثار فاخر مهدوی خواهد شد. انتظار خلق و آفرینش آثار مهدوی، تنها مبتنی بر سبکی از زندگی و تجربه ای از هنرمند است که مهدویت در آن نقش و حضوری پررنگ داشته باشد و در صورت فقدان دلدادگی درونی و نبود معرفت عمیق در تجربه هنری هنرمند، سفارش اثر هنری به تنهایی موجب خلق آثار فاخر مهدوی نخواهد شد.
صفحات :
از صفحه 109 تا 129
اثر هنری و جهان تجربی: هنر هم‌چون منتقد جامعه در اندیشه‌ی آدورنو
نویسنده:
آرمان شجاع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
تئودور آدورنو از جمله فیلسوفانی است که هنر جایگاه بسیار والایی در اندیشه­ ی او دارد و به جرأت می ­توان گفت بدون درک درست آراء او در باب هنر نمی­ توان چندان چیزی درباره ­ی اندیشه­ های او به چنگ آورد. این ارتباط میان آراء زیبایی­ شناختی و کلیّت اندیشه در مورد فیلسوفانی چون کانت و هگل نیز صادق است. م ی­توان گفت مهم­ترین دغدغه ­ی آدورنو درباره ­ی هنر، رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری با جهان تجربی، جهان روزمره و وضعیت موجود است. چرا که به زعم آدورنو هنر تنها ساحتی است که تا حدّی توانسته است از مناسبات متحجّر جهان سرمایه­ داری بگریزد و پناهی برای آزادی (هرچند مشروط) باشد. تنها در هنر است که هنوز می ­توان صدای درد و رنج واقعی را شنید. درد و رنج زیستن در جامعه ­ای شی‌ء شده که جایی برای زندگیِ واقعی باقی نگذاشته است. بحث جامع و کامل درباره ­ی آراء آدورنو در این باب در مقاله­ ی کوتاه موجود نمی­ گنجد. سعی بر آن است تا به مهم­ترین مباحثی که در این باب در نوشته­ های آدورنو مطرح شده است پرداخته شود و مسأله­ ی هدایت کننده، راه­ هایی است که هنر از طریق آن وضعیت موجود را به نقد می­ کشد. در بخش اول به مفهوم صنعت فرهنگ پرداخته­ شده است تا آن چیزی که آدورنو در تقابل با هنر خودآیین قرار می­دهد روشن شود. در بخش دوم رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری و جهان تجربی به بحث گذاشته شده و در بخش پایانی به مباحث مربوط به فرم و محتوای اثر هنری و رابطه ­ی این دو با نقد جامعه پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 147
رویکردی پساساختگرا به ادب و هنر
نویسنده:
بهرام بهین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز,
چکیده :
یکی از نگرشهای کلاسیک و متداول به ادبیات «هنر» شمردن آن است. معنای چنین نگرشی این است که اثر ادبی تمامی خصوصیات اثر هنری را داراست. از این دیدگاه همچنان که اثر هنری اثری یکه و منحصر به فرد و تکرار ناپذیر است اثر ادبی نیز چنین خصوصیاتی دارد. اما این «منحصر به فرد بودن» و «تکرارناپذیر بودن» از چه چیزی ناشی می شود؟ به نظر مدافعان این نگرش، هنر و ادبیات حاصل وضع روحی منحصر به فرد هنرمند است. این وضع روحی از جنسی نیست که بتوان آن را بازگفت. به طوری که حتی خود هنرمند نیز از پاسخ گویی به این سوال که در فرآیند آفرینش اثر هنری بر او چه گذشته است، باز می ماند. علت شیفتگی و توجه بیش از حد مدافعان نگرش مورد بحث به هنر و ادبیات را باید در همین نکته جستجو کرد. طبعا اثر منحصر به فرد و تکرارناپذیر از آثار و پدیده های عالم زندگی که معمولی و پیش پا افتاده و تکرارپذیر به نظر می آیند بهتر است. نتیجه چنین دیدگاهی است که دانشوری می گوید: «به نظر من سیبی که نقاش می کشد، به مراتب از آن سیبی که در واقعیت وجود دارد زنده تر است. چون ذهن و روح بشری به آن اضافه شده است.» در این مقاله سعی خواهیم کرد با به چالش کشاندن ایده وضع روحی خاص هنرمند در آفرینش اثر هنری و تکرار ناپذیری آن، دیدگاه فوق را مورد نقد قرار دهیم و با بهره گیری از نظریه های پسامدرن و پساساختگرا بر پرداختن به جهان واقعی تأکید کنیم. از این دیدگاه عالم زندگی بیش از عالم هنر و ادبیات زیبایی و ابهام دارد و لذا «حقیقت و زیبایی» را بیش از آنکه در هنر جستجو کنیم باید در جهان واقعی به نظاره بنشینیم.
صفحات :
از صفحه 225 تا 238
بررسی مسأله خلاقیت در هنر سنتی
نویسنده:
شهریار پیروزرام ، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
خلاقیت از مفاهیم رایج در مباحث هنری است. امروزه خلاق بودن و هنرمند بودن یکی انگاشته می‌شوند و اغلب، خلاقیت با نوآوری یکسان دانسته می‌شود. از طرف دیگر باور غالب این است که هنر سنتی، با موضوعات تکراری و کهنه، فاقد خود جوشی و بدیع بودن است. اما بر خلاف نگاه مدرن که خلاقیت و حتی حقیقی بودن را با نو بودن یکی فرض کرده و هنر سنتی را فاقد آن می‌داند، نویسندگان و متفکرانی همچون آناندا کوماراسوامی، تیتوس بورکهارت،[i] رنه گنون،[ii] سید حسین نصر و آن‌ماری شیمل[iii] نه تنها هنر سنتی را هنری خلاق می‌دانند بلکه تنها اینگونه آفرینش‌ها را شایسته اطلاق مفهوم خلاقیت می‌دانند. سؤالی که مطرح می‌شود این‌است که آیا اساساً در هنر سنتی می‌توان از خلاقیت به معنای واقعی کلمه سخن گفت؟ در واقع یک مکتب هنری چارچوب‌های آموزش، تولید اثر، و نیز خلاقیت را انتقال می‌دهد و با این کار هویت و اصالت تولیدات هنری را تضمین می‌کند. نتایج به‌دست آمده در این مقاله نشان می‌دهد که هنر سنتی دارای اصولی است که بر اساس آن می‌توان از خلاقیت به معنی خاص آن سخن گفت.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
سادرشیا و میمسیس: بررسی تطبیقی حکمت هنر هندی و فلسفه هنر یونانی با تکیه بر آرای فلوطین
نویسنده:
حسن بلخاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
حکمت شرقی و فلسفه یونانی در برخی از بنیادی ترین مبانی نظری، وجوه مشترکی با هم دارند، همچون ایده و نظریه وحدت وجود که هم شاه بیت معانی در اوپانیشادها (بزرگترین کتاب حکمت هندو) است و هم در اندیشه های فلاسفه بزرگی چون هراکلیت (کاپلستون، 1368، 55)، افلاطون و فلوطین حضوری بارز دارد. سروپالی رادا کریشنان، متفکر بزرگ هندی، برخی از این اشتراکات و تشابهات (همچون «نوس» و «آتمن») را در کتاب تاریخ فلسفه غرب و شرق مورد تامل و تاکید قرار داده است (راداکریشنان، 1382، 7). این اشتراک معانی در حوزه هنر و زیبایی نیز حضور دارد. به عنوان مثال «میمسیس» که بنیاد ایده و نظریه هنر در اندیشه یونانیان (به ویژه با رویکرد معنوی فلوطین) است، در هند با عنوان «سادرشیا» از نوعی سیر و سلوک معنوی در خلق آثار هنری حکایت دارد. این مقاله دو نظریه اصلی «میمسیس» و «سادرشیا» را در حوزه حکمت و فلسفه هنر مورد بحث قرار می دهد و از اشتراک نظری و معنوی هنر در دو تمدن یونانی و هندی با ابتنای بر مبانی حکمی بحث می کند، به ویژه که برخی محققان و متفکران، ارتباط و تاثیر و تاثر این دو تمدن در عرصه هنر را مورد بررسی و نقد قرار داده اند؛ برای نمونه، آناندا کوماراسوآمی در مقاله «نفوذ یونان در هنر هندی».
صفحات :
از صفحه 35 تا 54
الگوبرداری یا خلاقیت در بازآفرینی کمدی الهی
نویسنده:
بهجت السادات حجازی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
کمدی الهی دانته و سیرالعباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی ترین لایه های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی‏‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎ًًََُُِ، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در ‏‎این دو اثر چنان با هم گره خورده اند که اجازه داوری خردمندانه درباره حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مولف را به مخاطب نمی دهد. آیا سنایی الهام بخش دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رساله الغفران معری از شرق و اودیسه هومر و بخش هایی از انجیل از غرب، متون الهام بخش دانته در شاهکار ادبی اش بوده است، ولی هم سویی های سیر العباد الی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ البته جدا از اینکه سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست.این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت و خیال را درآمیخته است، ضمن مقایسه آن با کتاب های همسان خود درگذشته، بیشتر تاکید بر بیان عوامل درونی زمینه ساز آن دارد و کوششی در حوزه ادبیات تطبیقی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 43
بررسی رابطه هنر معماری و اخلاق در تمدن‌های ایران و غرب
نویسنده:
محمد صادق موسیوند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به رابطه و نسبت مسائل اخلاقی با ساحت های هنری و حرفه ای معماری با توجه به تاثیر این فن - هنر در ساختارهای جامعه از طریق شکل دادن به محیط کالبدی و فضای قابل زیست انسانی اهمیت زیادی دارد. مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف حکما و فلاسفه ایران و مغرب زمین درباره مفاهیم مرتبط با هنر، زیبایی و اخلاق، رابطه اخلاقیات با هنر و زیبایی در حوزه تمدنی ایران و غرب و تناسب و ارتباط اخلاقیات و هنر معماری را در این دو حوزه بررسی کرده است. جلب توجه مهندسان، پژوهشگران و همه منتفعان به وجوب حضور اخلاقیات در آفرینش های هنری و معماری، تبیین یک رابطه مفید و مستقیم بین مفاهیم اخلاقی و هنر معماری با توجه به پیشرفتها و تغییرات سریع در علوم و تکنولوژی و نیز حوزه های هنر و علوم انسانی از نتایج مورد انتظار این پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 163
تصاویر هنری رذایل اخلاقی در قرآن کریم
نویسنده:
محمود قتالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم کتاب زندگی است و با هدف تحول فکری ، معرفتی و اخلاقی نازل شده است. این کتاب کامل و جامع ، به همه ابعاد وجودی انسان از جمله پرورش اخلاق توجه نموده است و در این راستا با تبیین دقیق فضایل و رذایل اخلاقی در زیباترین نوع بیان، چگونه زیستن را به انسان آموخته است. بیان قرآنی بر محور تصویرگری و صحنه‌پردازی استوار است. قرآن کریم با شیوه تصویرگری ، رذایل اخلاقی از جمله شرک، نفاق ، کفر ، دنیاپرستی و... را چنان زیبا و هنرمندانه ، معرفی کرده است که مخاطب به خوبی قبح آن‌ها را درک می‌کند؛ همچنین با به تصویر کشیدن پیامدها و آثار شوم گناهان، انسان را از خواب غفلت بیدار و متنبه می‌سازد تا در دام معاصی گرفتار نشود. قرآن کریم برای تبیین دقیق رذایل از تصاویری حسی، مجسم و خیال انگیز بهره برده است که سرشار از حرکت، حیات و پویایی هستند تا بدین طریق معانی را از راه حس و فکر و وجدان و روان به خواننده منتقل کند. این تصاویر برگرفته از واقعیات زندگی آدمی هستند و از هماهنگی وانسجام بی نظیری برخوردارند و در آن‌ها، واژگان و عبارات با چنان دقتی گزینش شده‌اند که علاوه بر ایفای نقش تصویرگری، موسیقی دل انگیزی را رقم زده‌اند. ضمناً تصویرگری در قرآن به خودی خود، هدف نیست، بلکه هدف، تحقق غرض دینی و انتقال پیام قرآنی از ورای تصاویر است. لذا تصویر قرآنی، تصویری هدفمند و حامل نگرش اسلامی به زندگی، هستی و انسان است و این مولفه مهم‌ترین وجه تمایز تصویر قرآنی با دیگر تصویرهاست. در این پژوهش، نگارنده در پی آن است که با بررسی تصاویر هنری رذایل اخلاقی در قرآن کریم، علاوه بر شناساندن قبح رذایل ، بخش کوچکی از زیبایی حیرت انگیز ِ آفرینش‌های هنری قرآن کریم را تبیین کند.
آرایش و آفرینش واکی، شیوه ای بدیع در آفرینش هنری (بر پایه دیوان خاقانی)
نویسنده:
کرمی محمدحسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
شاعران از شیوه های گوناگونی برای آفریدن مضامین و آراستن کلام خویش بهره برده اند و سخن شناسان و ناقدان کوشیده اند که اسباب و ساز و کار این زیباییها را بیابند؛ بر آنها نامی بنهند و برایشان قواعدی وضع نمایند. شگفت است که یک نوع برجسته، زیبا و پرکاربرد از ظرایف ادبی که در نخستین اشعار بازمانده فارسی، به وسیله رودکی به کار گرفته شده، همچنان تا امروز، بی نام و نشان باقی مانده است. این آرایه اختصاص به مواردی دارد که شاعران با هر کدام از حروف الفبا به طور مجزا یا با جدا کردن حرف یا حروفی از کلمه، برجستگی ویژه ای بدان بخشیده اند و بدین وسیله مفاهیمی عالی را لباسی آراسته پوشانده اند. از میان انواع فراوان آن در سالهای اخیر یک نوع آن را بازی با حروف یا بازی با واژگان خوانده اند؛ در حالی که فقط به آن یک نوع کم ارزش می توان عنوان «بازی» داد و اکثر قریب به اتفاق آنها، مضمون آفرینی های شگرفی هستند که با آراستگی خاصی ارائه شده اند و ارتباط چندانی نیز با بچه بازی با حروف یا بازی با واژگان خوانده شده، ندارند. لذا برای نخستن بار به طور ویژه به بررسی این نوع هنری پرداختیم و عنوان آرایش و آفرینش واکی را برای آن برگزیدیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 34
بسترهای آفرینش هنری در متون عرفانی
نویسنده:
محمدی کله سر علیرضا, خزانه دارلو محمدعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نوشتار حاضر، به واکاوی پیوند های موجود میان اندیشه عرفانی و جنبه های زیباشناسانه متون عرفانی پرداخته شده است. به عبارت دیگر، این مقاله در پی معرفی بسترهای فکری ای است که از متون عرفانی آثاری هنری ساخته اند. اهمیت این بسترها را باید در دخالت آگاهانه یا ناآگاهانه آنها در فرآیند آفرینش متون پیگیری کرد، چنانکه حتی متونی همچون مقالات، تذکره ها، نامه ها و متون تعلیمی صوفیه را نیز به آثاری شاعرانه تبدیل کرده اند.برای دست یابی به این هدف ابتدا به مرور اصطلاحات آشنایی زدایی و برجسته سازی به عنوان سنجه هایی برای شناسایی زبان ادبی در نظریات فرمالیست ها و ساختارگرایان پرداخته شده است. در ادامه، نقش مولفه هایی از اندیشه عرفانی چون تاویل و رمز، مکاشفه، عادت گریزی، آفرینش پیاپی، نسبی گرایی و حیرت در آفرینش هنری نشان داده شده است. این مولفه ها نگاهی چند لایه و باطنی در نویسندگان متون عرفانی بر می انگیزند که نتیجه چنین نگاهی را در زبان این متون می توان دید؛ زبانی که با برجسته کردن برخی عناصر زبانی، ادراکی هنری را در خواننده آنها پدید می آورند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 91
  • تعداد رکورد ها : 11