فهوم «امداد غیبی الهی»، به لحاظ معنای لغوی شامل هرگونه کمک و یاری رسانی از جانب پروردگار عالم به ماسوی الله میشود، که با یک نگاه تمام عالم هستی را میپوشاند؛
... «به اندک التفاتی زنده دارد آفرینش رااگر نازی کند فروپاشند قالب ها»اما از چشم انداز دیگر و به معنای اصطلاحی - که موضوع این رساله میباشد- شامل کمکها و الطاف ویژه و خفیّهای است که از پروردگار و عالم غیب افاضه و معمولاً خلاف جریان عادّی و طبیعی، نصیب انسانها میگردد. ولی گاهی نیز تبیین طبیعی دارد.امدادهای غیبی و ویژهی پروردگار، با «کرامت و معجزه» متفاوت است. «کرامت» امور خارق عادتی است که از اولیاء و صالحان دیده میشود و بواسطهی قدرت نفس و شئونات وجودی ایشان صورت میگیرد. «معجزه»، امور خارق العادهای است که همراه با ادعای نبوّت از نبی صادر شده و بقیهی مردم از آوردن آن عاجزند. اما «امداد غیبی الهی»، خرق عادتی است که از جانب خدای سبحان و از عالم غیب به کمک و یاری انسان ها میآید. به عبارتی میتوان این گونه نتیجه گرفت که، کرامت و معجزه، به قدرت نفس و شئونات ولّی و نبی بستگی دارد؛ اما امداد غیبی، بدون آگاهی و قدرت انسان و بر طبق مشیّت مطلقه و مصلحت حضرت باری تعالی صورت میگیرد.«امدادهای غیبی» یکی از سنّت های الهی به شمار میرود؛ بنابراین شاخصه های سنن الهی شامل امداد غیبی نیز میشود. از ویژگی های سنّت الهی میتوان به انتساب به ذات و مشیّت خداوند، تبدیل ناپذیری و تحول ناپذیری، کلیت و قانون مندی اشاره کرد که تمام این موارد با امداد غیبی تطابق دارد.کمکها و یاری رسانیهای خداوند متعال را میتوان از چشم اندازهای مختلف بررسی کرد:الف) طبق صفت «رحمت رحمانیه» و «رحمت رحیمیه» که گویای رحمت عام و خاصّ ذات باری تعالی است، میتوان یاری رسانی خداوند را به امدادهای عام و خاصّ تقسیم نمود.«امدادهای غیبی عام» شامل تمام ماسوی الله میشود، زیرا «وجود- هستی» برای غیر خداوند، ذاتی نیست؛ بنابراین علاوه بر این که در اصل ذات خود محتاج افاضه وجود از جانب واجب الوجوداند؛ در بقا نیز به صورت آنی و پی در پی نیازمند افاضهی فیض از جانب حق تعالی هستند. از طرف دیگر طبق حرکت جوهری و بنابر نظر مرحوم آخوند ملاصدرا(ره) و پیرو ایشان، علّامه مطهری(ره) همه چیز حتی در ذات و جوهر خود در حال تغییر وتحول است و به سوی کمال نهائیشان در حال حرکت میباشد و از آنجا که هر حرکتی به محرک نیازمند است، این قافله ی در حال سیر نیز محتاج محرک است، محرک اصلی و نهایی که مدد رسان این قافله ی در حال سیر است، کسی جز ذات خداوند تعالی نیست.«امدادهای غیبی خاصّ»که در مصحف شریف ذکر شده اند، شامل تمام عالم هستی و از جمله تمام انسان ها نمیشود؛ بلکه فقط کسانی که شرایط را برای خود محقّق کرده و موانع را رفع نموده اند، میتوانند از این یاری خاصّ و ویژه پروردگار بهره برند. طبق آیات قرآن کریم، شرایط بهره مندی از امدادهای خاصّ، ایمان، عمل صالح و یاری کردن و یاری خواستن از خداوند متعال و ... میباشد.ب) چشم انداز دیگر، تقسیم بندی امدادهای غیبی بر اساس نوع هدف خدای سبحان است که با اهدافی چون: هدف هدایت، پیروزی بر دشمنان، ایجاد تغییر و تحوّل ویژه فردی و اجتماعی و.... صورت میگیرد.ج) امدادهای غیبی گزارش شده در قرآن مجید، گاهی از حیث موطن تحقّق تصرّف الهی تقسیم میشوند، که در بعضی از مواقع جایگاه تحقّق تصرّف خداوند، درجهان درون نفس انسانی است و بعضی مواقع در جهان خارج از نفس انسانی صورت میپذیرد. و مواردی که در درون نفس انسانی صورت میگیرد، گاهی تصرّف در قلوب است و زمانی تصرّف در ذهن و ادراک و نظر.د) بعضی از امدادهای خاصّ و ویژهی پنهانی خداوند، توسط ملائکه صورت میگیرد که در بعضی از مواقع تمثّل پیدا میکنند و در بعض دیگر تجسّم و گاهی نیز به صورت مخفی از چشمهای ظاهری، به یاری و کمک افراد بشر می آیند.ه) یک سری از امدادهای غیبی پروردگار، از طریق تنفیذ امر ایشان در موجودات بوقوع میپیوندد.«امدادهای غیبی الهی» دارای یک سری مبانی مهم است که توسط این مبانی، این مهم تبیین میگردد؛ مانند قانون علّیّت و فاعلیّت الهی با تمام ریز قواعد فلسفی مرتبط با آنها.همهی کمکها و یاری رسانیهای حضرت حق به ماسوی و عالم طبیعت نشانه و مظهر کمالات او و شانی از شئون او محسوب میشوند و استقلالی در برابر ذات او ندارند، این کمکها طبق دستگاه عظیم حکمت متعالیه، سلسله نظام طولی را طی میکند و با توجّه به عقیده ی مرحوم آخوند صدرای شیرازی و پیرو فکری- فلسفی او علل میانی و واسطهای نقش دارند اما نه نقش حقیقی، بلکه به عنوان معدّ محسوب میشوند و علّت حقیقی همان مسبّب الاسباب، خداوند متعال، میباشد.«قانون علّیّت» یک قانون گریز ناپذیر است و در هر شرایطی به قوت خود باقی است و اسنثناء بردار و قابل نقض نیست.کمکهای پنهانی و خاصّ حضرت حق نیز از این قانون پیروی میکند. با این که یکی از اجزاء و قیود امداد غیبی خارق العاده بودن آن است ولی به این معنی نیست که «قانون علّیّت» را نقض میکند، بلکه ممکن است علل و شرایطی که برای انسان ها شناخته شده نیست درکار باشند و سلسله علل برتر جانشین علل پایین تر و پست تر شود.اموری که به عنوان کمک و یاری پنهانی خداوند در حق بشرمیباشد، بخت، شانس، اتّفاق و تصادف نیست؛ زیرا همه ی امور قبل از اینکه به افراد و اشیاء نسبت داده شود، مستند به ذات حضرت حق است؛ زیرا او غیر متناهی است و فقط در آغاز سلسلهی علل وجود ندارند، بلکه در تمام مراحل اوست که حقیقتا ایفای نقش میکند. در نتیجه همه ی کارها قبل از آن که به دیگران اسناد پیدا کند، مستند به اوست؛ بنابراین دیگر جایی برای بخت شانس و تصادف و اتّفاق باقی نمیماند.«امدادهای غیبی» منافی قضا و قدر نیست؛ زیرا «قضا» امر حتمی و لایتغیر است، اما «قدر» غیر حتمی و تغیر پذیر. و امدادهای غیبی مربوط به مرحله ی «قدر» میباشد.«امدادهای غیبی الهی» باعث جهل در علم باری تعالی نمیشود. مرتبهی وقوع بداء، مرتبهی قبل از قضای حتمی و قبل از وجود خارجی مخلوقات است، یعنی در مرتبهی علم خداوند و قدر او واقع می شود.آن چه در تبیین «امدادهای غیبی الهی» و ارتباط آن با فاعلیّت حضرت حق در نظر گرفته میشود این است که توحید، در تمام مراحل حفظ میشود. تمام امدادهای غیبی، با همهی نظامات و علل خود، فعل حضرت حق و ناشی از ارادهی اوست. فاعل حقیقی تنها خداوند است وعلل طبیعی و غیر طبیعی موثر در جهان، مظاهر و آینههای فعل خداوند هستند.
بیشتر