جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 86
الكلام على النصارى من المغني في أبواب التوحيد والعدل
نویسنده:
عبد الجبار بن أحمد الهمذاني
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
نظرية التكليف - آراء القاضي عبد الجبار الكلامية
نویسنده:
عبدالکریم عثمان
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: موسسة الرسالة (مؤسسة الرسالة ناشرون),
چکیده :
نظریه التکلیف درباره آراء قاضی عبدالجبار همدانی درباره مسائل مختلف کلامی و عقایدی است. عنوان نظریه تکلیف به بررسی رابطه انسان با خدا و شناخت الهی و وظایف شخص در زندگی عبادی می پردازد و نظر قاضی عبدالجبار را در مورد صفات الهی ، ذات الهی ، علم ، عالم ، حسن و قبح ، لطف الهی و... مورد ارزیابی قرار می دهد.
المغني في أبواب التوحيد و العدل - التکلیف
نویسنده:
قاضی عبدالجبار معتزلی؛،تحقیق : محمد علی النجار، عبدالحلیم النجار، ویراسته دکتر ابراهیم مدکور، و نظارت طه حسین
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
الخلاف العقدي في باب القدر: دراسة تحليلية نقدية لأصول القدرية والجبرية في أفعال العباد
نویسنده:
عبد الله بن محمد القرنی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان / ریاض - عربستان: مرکز نماء للبحوث والدراسات,
چکیده :
این کتاب از موضع سلفی به موضوع قضا و قدر و اختیار انسان پرداخته است.
رسائل العدل و التوحيد
نویسنده:
ابو سعيد الحسن بن يسار الحسن البصرى ، محمد عمارة
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب حاضر با عنوان رسائل العدل و التوحید درباره اصول دین یعنی عدل توحید، امامت، امربه معروف و نهی از منکر(نزد معتزله) و درباره برخی دیگر از مسائل مهم مثل اضلال الهی ، اغوای شیطان، آیات محکم و متشابه و... می باشد. کتاب به صورت پرسش و پاسخ می باشد.
بازکاوی ادله امامت عامه از دیدگاه سید مرتضی و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
سمیه خلیلی آشتیانی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نبا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمام جوامع انسانی از دیرباز تا امروز تدبیری برای ادارۀ امور جامعۀ خویش اندیشیده اند، این گونه که شخص یا اشخاصی به شیوه های مختلف این مهم را به عهده گرفته اند. در جامعۀ اسلامی که شکل گیری آن به وجود حضرت محمّد (ص) صورت گرفته و حیات سیاسی و اجتماعی آن نیز تحت الشعاع آموزه های اسلامی است، ادارۀ جامعه اسلامی تا زمان حیات پیامبر اکرم (ص) به عهدۀ ایشان بود، اما این موضوع یعنی رهبری جامعۀ اسلامی پس از فقدان ایشان به مسئله ای اختلافی بین مسلمانان مبدل گشت، هر چند اصل نزاع آنها بر سر مصداق امام شکل گرفت، اما بعدها اصل مسئلۀ امامت به عنوان موضوعی کلامی مطرح شد. اما بحث در مورد امامت صرفاً یک بحث تاریخی نیست تا در شرح و تبیین یک رخداد مهم در تاریخ اسلام خلاصه شود؛ امامت، ابعاد و زوایای مهم دیگری نیز دارد؛ این مسئله، با حیات فکری، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی امت اسلامی رابطه ای استوار و تعیین کننده دارد. جایگاه مهم و برجسته بحث امامت در تفکر و تعالیم اسلامی نیز از همین ابعاد اساسی و سرنوشت ساز آن، ناشی می شود. موضوع این نوشتار چنانچه گفته شد بررسى تطبیقی ادلۀ عقلی و نقلی امامت عامه در کتاب المغنی از قاضی عبدالجبار و الشافی، اثر سید مرتضی است. مقصود از ادلۀ عقلی و نقلی امامت عامه، صرفاً تمام دلایلی از این دو جنس برای اثبات امامت عامه نیست بلکه تمام ادلۀ عقلی و نقلی ای است که ضمن مباحث امامت عامه، از سوی این دو متکلم عنوان شده است، و هدف نویسنده نیز بیان گزارش توصیفی و تحلیلی مباحث امامت عامه از کتاب الشافی فی الامامة سید مرتضی است که چون المغنی را هر چند در قالب عباراتی کوتاه در بطن و متن خود دارد، همزمان المغنى نیز گزارش می شود، گاهی در کنار این روایت گری به نقد عبارات نیز پرداخته شده است. این کتاب اثری است تخصصی در زمینه امامت عامه که شیوه تالیف کتاب ترجمه، تحقیق، بررسی، تطبیق و تحلیل است. در این اثر در کتاب الشافی فی الامامه نوشته سید مرتضی علم الهدی و المغنی فی ابواب التوحید و العدل اثر قاضی عبدالجبار معتزلی را که هر دو به زبان عربی هستند مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. الشافی فی الاماه در پاسخ به شبهات قاضی عبدالجبار در جلد بیستم کتاب المغنی به نگارش درآمده است و مباحث مربوط به امامت اعم از امامت عامه و خاصه را در بر دارد.اما شکل و ساختار کتاب به گونه ای نیست که بتوان مباحث آن را به صورت منظم و دسته بندی شده مانند دیگر کتب کلامی یافت. این مسئله و همچنین قلم دشواریاب سید مرتضی سبب شده بود این کتاب علیرغم اینکه توسط شیخ طوسی شاگرد سید مرتضی نیز تلخیص شود، همچنان در مجامع علمی مهجور باشد. این دو متکلم شیعی و معتزلی، معاصر با یکدیگرند و هر دو از بزرگان نحله فکری خور به شمار می آیند و این اهمت بررسی اثر ایشان را دو چندان می ساخت. در این اثر تقریبا دو جلد از چهار جلد الشافی فی الامامه که به مبحث امامت عامه پرداخته بود، ترجمه شده و برای تحقیق و تکمیل آن از ۷۴ منبع عربی و ۱۲ منبع فارسی استفاده شده است. این کتاب در یک مقدمه و چهار فصل تنظیم شده است: فصل اول در وجوب عقلی امامت، فصل دوم در وجوب نقلی و شرعی امامت، فصل سوم و چهارم نیز به صفات امام و تحقق امامت اختصاص یافته است. در ابتدای هر موضوع در هر فصل پیشینه بحث از جانب متکلمان شیعه و معتزله به سیر تاریخی قرن دوم تا هشتم ذکر شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه های کلامی قاضی عبدالجبار و قاضی عضدالدین ایجی در باب توحید و صفات الهی
نویسنده:
مصطفی جلیلی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
موضوع نوشتارحاضر«بررسی تطبیقی اندیشه­‌های کلامی قاضی عبدالجبار همدانی (م415هـ) و قاضی عضدالدین ایجی (م756هـ) در باب توحید و صفات الهی» است که در چهار فصل نگارش شده است. در فصل اول با توجه به اهمیت این دو شخصیت و متعلق بودنشان به دو فرقه کلامی مهم معتزله و اشاعره ضمن تعریف علم کلام به شرح حال کامل زندگانی قاضی عبدالجبار و ایجی اختصاص یافته است. فصل دوم در باب توحید و معانی و مراتب آن است. هر دو شخصیت به «جزء نداشتن و مرکب نبودن پروردگار» و «نفی تشبیه و تجسیم او »قائلند. این­دو معرفت­‌شناسی خداوند را واجب دانسته با این تفاوت که قاضی عبدالجبار این وجوب را عقلی دانسته و قاضی ایجی آن را شرعی می­‌داند. در باب ایمان عبدالجبار، عمل را که شامل طاعات، واجبات و مستحبات است، داخل در ایمان نموده و آن را قابل زیادت و نقصان می­داند لیکن قاضی ایجی عمل را در آن داخل نکرده و ایمان را تصدیق بما جاء النبی می­داند و طبق اکثر اشاعره آن را قابل زیادت و نقصان‌ نمی­‌داند. در فصل سوم پس از بیان معانی لغوی و اصطلاحی اسم، صفت و ذات، و تقسمیات صفات از منظر عبدالجبار و ایجی، سخن از رابطه ذات و صفات شده که در این موضوع عبدالجبار قائل به نظریه «نیابت ذات از صفات» ابوعلی جبائی(م303ق) است. قاضی ایجی دیدگاه «زیادت صفات بر ذات» را بیان داشته در حالی که ادله­ی قدمای اشاعره بر این امر را رد کرده و خویش نیز بر آن استدلالی ننموده است. برخلاف ایجی، قاضی عبدالجبار قائل به عدم توقیفی بودن اسماء خداوند است. فصل چهارم در موضوع صفات خبریه و رؤیت خداوند است که قاضی عبدالجبار معانی صفات خبریه را تأویل کرده، و حمل معانی ظاهری این آیات و روایات را بر معانی حقیقی­‌شان ممنوع دانسته است. لیکن قاضی ایجی به دلیل عدم قطع به معانی تأویلی، ضمن نفی تشبیه و تجسیم و عدم پذیرش صفت بودن معانی ظاهری، قائل به توقف است. در موضوع رؤیت در قیامت، قاضی عبدالجبار، آن را به دلیل «مجاوره» و «حال» واقع شدن در صورت رؤیت، رد می­‌کند این درحالی است که قاضی ایجی رؤیت را صحیح می­‌داند و قائل است که مؤمنین در قیامت با چشم سر خداوند را خواهند دید.
معجزه: بررسی تطبیقی اعجاز از منظرگاه قاضی عبدالجبار، فخررازی و خواجه نصیرطوسی
نویسنده:
نويسنده:سیاوش میرزایی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - قم: موعود اسلام,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
اصول الخمسة المنسوب الی القاضی عبدالجبار بن احمد الاسدآبادی
نویسنده:
القاضی عبدالجبار بن احمد الاسدآبادی؛ حققه وقدم له: فیصل بدیر عون
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کویت: جامعة الکویت (لجنة التالیف و التعریب و النشر),
چکیده :
شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار، تألیف قاضى عبدالجبار در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب قاضى عبدالجبار به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مى‌باشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مى‌كند. قاضى عبدالجبار گرچه از شاگردان ابن خلاد مى‌باشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مى‌گويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخه‌اى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الاصول الخمسه قاضى را با آن تطبيق نمود. كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى قاسم بن ابراهيم رسى است. اين نظريه را فواد سزگين در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از قاسم رسى رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة قاضى عبدالجبار هماهنگى دارند و اما رساله‌اى كه سزگين اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رساله‌اى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست./ كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مى‌باشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مولف و عدم استناد مطالب به ديگران مى‌باشد./ و شايد همين مساله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است./ علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف قاضى عبدالجبار به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به قاضى عبدالجبار نسبت داده شده است./ با صرف نظر از اين كه نام كتاب قاضى عبدالجبار الصول الخمسة مى‌باشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به قاضى عبدالجبار نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مى‌تواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟/ ترديد در انتساب كتاب به قاضى: نقل قول از قاضى عبدالجبار در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از قاضى عبدالجبار نقل شده است كه چنين نقل‌هايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمى‌كند، به عنوان نمونه: ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. ... و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... و الطريقة الثانية، ما ذكره قاضى القضاة. و تحريرها، هو... قد أورد قاضى القضاة فى الكتاب هذا السؤال على نفسه و أجاب عنه ببعض ما مر، و ألحق به ما لم يمر. .../ نقد مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش: از مواردى كه انتساب كتاب به قاضى را مخدوش مى‌كند، انتقاد از مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش توسط مولف اين كتاب است كه از آن ايرادات مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: ايراد مولف به نظر قاضى و تناقض گفتار او در مساله لطف. - اشكال مولف به تعداد اصولى كه اعتقاد به آنها در نزد قاضى واجب است، و تناقض در گفتار او چنان كه اين اصول را در كتاب مغنى دو اصل و در كتاب مختصر الحسنى چهار اصل و در كتاب شرح الاصول الخمسة پنج اصل دانسته است؛ اما مولف اين كتاب قائل است، اين اصول دو اصل توحيد و عدل مى‌باشد. - تعارض بين اين كتاب و كتاب‌هاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مى‌كند. تعارض‌هاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتاب‌هاى قاضى است؛ از آن جمله مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: يكى از كليدى‌ترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پى‌ريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمى‌تواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمى‌تواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مى‌شوند و حال آنكه مولف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمى‌باشد، بلكه مساله‌اى است شرعى و بايد بر اساس مسايل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد./ يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتاب‌هاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مى‌باشد. مولف اين كتاب قائل است، زمين نمى‌تواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مى‌دهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمى‌باشد./ يكى از بنيادى‌ترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مى‌باشد. مولف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، اميرالمومنين(ع) و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مى‌نامد و هر شبهه‌اى را در اين زمينه مورد نقد قرار مى‌دهد./ تقابل مولف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مى‌دهد. اين است كه مولف خود را از معتزله نمى‌شمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مى‌كند به عنوان نمونه: الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. - ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. - اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلى اللّه عليه و سلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على عليه السلام، ثم من اختارته الأمة./ منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب قاضى عبدالجبار: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است./ با توجه به مطالب مذكور مشخص مى‌شود، همان طور كه اين كتاب نمى‌تواند، تألیف قاضى عبدالجبار باشد، نمى‌تواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مولف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مولف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه الله»، «انه رحمه الله»، «على ما ذكره رحمه اللّه فى المغنى» «قال رحمه الله»، «منه رحمه الله»، «سأل رحمه الله»، «ذكر رحمه الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند./ پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مولف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد./ ساختار و گزارش محتوا: اين كتاب از يك مقدمه و پنج اصل تشكيل يافته است. مولف در مقدمه مباحث مربوط به نظر را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد، اول الواجبات نظر است و مباحثى كه در اين رابطه طرح مى‌كند، عبارتند از: تعريف و انواع نظر، چگونگى تمييز آنها، رابطه نظر با فكر، معرفت و علم، ضرورى نبودن معرفت خداوند تبارك و تعالى، تقليدى نبودن و علت وجود آن، نظر تنها راه شناخت خداوند، پس از آن در اصل توحيد. مولف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد./ مولف در اصل دوم، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مساله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از كيفيت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن./ در اصل سوم، مولف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت./ در اصل چهارم كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مولف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد./ در اصل پنجم كه آخرين بخش كتاب است، مولف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند./ شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مساله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شيعيان امامى - همچون آثار سيد مرتضى- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الاصول الخمسه و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد. نسخه شناسى: اين كتاب براى اولين بار در سال 1384ق توسط مكتبۀ وهبۀ با تحقيق عبدالكريم عثمان در 830 صفحه در قاهره به چاپ رسيده است و چندين مرتبه تا سال 1408ق تجديد چاپ شده است./ در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مى‌باشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد./
  • تعداد رکورد ها : 86