جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 133
رویکردهای مختلف به مساله وجود خداوند و نگاه ابن سینا به قرینه گروی
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا اعتقاد به خداوند نیازمند برهان است؟ قرینه گروی معتقد است که وظیفه معرفتی انسان اقتضا می کند که برای اعتقاد خود به وجود خداوند دلیل داشته باشد. در مقابل، ایمان گروی وجود خداوند را بی نیاز از استدلال قلمداد می کند. حتی در برخی تقریرهای ایمان گروی، استدلال عقلی در تعارض با ایمان دینی دانسته شده است. در فلسفه اسلامی به معنای عام آن هر دو نظریه طرفدارانی دارد. ابن سینا را می توان یکی از مشهورترین طرفداران نظریه نخست دانست. با تامل در آثار ابن سینا متوجه می شویم که او باور خداباوران به وجود خداوند را نیازمند استدلال می داند و معتقد است که دلیل مناسب برای اثبات وجود خداوند در دسترس است و خود یکی از مهم ترین استدلال ها را در این زمینه در اختیار ما قرار می دهد. یک پرسش اساسی این است که آیا استدلال اقامه شده توسط ابن سینا استدلالی تنبه بخش نیست؟ مطالعه آثار ابن سینا به ویژه آنجا که در باره موضوع مابعدالطبیعه سخن می گوید نشان می دهد که استدلال او را باید اثبات کننده و نه تنبهی قلمداد کنیم. دلیل اشرف در اثبات وجود خداوند از دیدگاه ابن سینا مبتنی بر تامل بر اصل وجود است هر چند که دلایل دیگر را بی ارزش نمی داند، لذا شاید بتوان در ابن سینا از دلیل شخصی در مقابل دلیل کلی سخن گفت. توجه به مباحثی همچون بداهت نفس الامری قضایای بدیهی ما را به این نتیجه می رساند که قرینه گروی ابن سینا از نوع فردی است و نه گروهی.
حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فهیمه گلستانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملاصدرا ایمان را از سنخ علم می‌داند و معتقد است حقیقت ایمان دینی گونه و مرتبه خاصی از علم است که انسان به واسطه آن نسبت به امور غیبی و ماورائی دارای آگاهی برهانی یا شهودی می‌شود. وی از این حقیقت با نام «بصیرت» یاد می‌کند. علامه طباطبایی ایمان را از سنخ «گرایش» می‌داند و بر این عقیده است که حقیقت ایمان گونه و مرتبه‌ای خاص از گرایش است که از آن با عنوان «محبت» یاد می‌کند. محبت در گرو معرفت است. لذا علامه در عین این که ایمان را از سنخ گرایش می‌داند، اما آن را ملازم با علم می‌داند و در نهایت، ایمان را علم به همراه التزام عملی معرفی می‌کند.
رابطه دین با فلسفه بر پایه مبانی حکمت صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهیر انصاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فلسفه به عنوان دو منظومه معرفتی و بررسی تعاملات آن دو، پیوسته از مسائل بسیار مهم اندیشه دینی و فلسفی بوده است که نتایج آن در تبیین معنای فلسفه دینی نقش شگرفی دارد. فیلسوفان اسلامی جملگی بر اهمیت این مسأله واقف بوده و درباره نقش آموزه‌های دینی در بالندگی اندیشه فلسفی نظریه‌پردازی کرده‌اند. دیدگاه فیلسوفان اسلامی در این مسأله در الگویی واحد قابل بررسی است که بر اساس آن هر فیلسوفی مبتنی بر دیدگاه خود درباره نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری، به کیفیت انتقال آموزه‌های دینی به فلسفه به عنوان دانشی با قواعد خاص می‌پردازد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دیدگاه صدرالمتألهین درباره پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و مقام فهم قابل رهگیری می‌باشد. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر منشأ، فاعل‌شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحد هستند لکن از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجه این تفاضل، در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می‌شود؛ به طوری که زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی، از زبانی تنزیلی بهره می‌برد که رقیقه‌ای از زیان حکمت محسوب می‌شود؛ همچنین با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه‌های انبیاء اقتباس نمایند و لذا فلسفه زماناً از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آنها حکایت می‌کنند. بهره‌گیری از این روش‌ها، فلسفه را در جایگاهی قرار می‌دهد که با اقتباسی روشمند از آموزه‌های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف می‌توان آن را به دینی بودن متصف نمود. دیدگاه علامه طباطبایی نیز همانند ملاصدرا در همین الگو مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه به جهت مرموز و مجهول دانستن روش وحیانی امکان تبیین نسبت روشی دین و فلسفه وجود ندارد. متون دینی در تبیین معارف عالی خود از همان زبان مرسوم میان انسان‌ها بهره می‌برد که از جمله اعتباریات محسوب می‌شود و نسبت آن با حقایق محاکی از آن نسبت مثل به ممثل است. همچنین اوج دین از دیدگاه علامه طباطبایی زماناً متأخر از اوج فلسفه حادث شده است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی مبتنی بر تفسیر قرآن به قرآن که دانش فلسفه را با فهم صحیح از متون دینی به جایگاهی می‌رساند که کمال آن در فلسفه‌ای دینی متجلی می‌شود که در آن همه قضایای نظری و عملی بالتحلیل به اصل توحید بازگشت داشته باشد.
الگوهای خدا‌باوری در دوران معاصر و ظرفیت‌های فلسفه اسلامی
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دوران معاصر، می‌توان سه کلان‌الگوی خداباوری را دنبال کرد. این سه کلان‌الگو عبارت‌اند از: ایمان‌گرایی، قرینه‌گرایی، عمل‌گرایی. هر ‌یک از این سه کلان‌الگو متضمن الگوهایی است. ایمان‌گروی سه نظریه عمده را شامل می‌شود که بر‌ اساس آن‌ها، ایمان در تعارض با استدلال عقلانی، بی‌ارتباط با استدلال عقلانی یا بی‌نیاز از استدلال عقلانی است. قرینه‌گرایی دو نظریه عمده قرینه‌گرایی برهانی و قرینه‌گرایی استقرایی (احتمالاتی) را در‌ بر ‌می‌گیرد. عمل‌گرایی نیز مشتمل بر دو نظریه عمل‌گرایی آخرت‌محور و عمل‌گرایی دنیا‌محور است. مراجعه به آرای فیلسوفان مسلمان و باز‌سازی آن‌ها به زبان جدید هم‌سخنی با نظریات معاصر را برای ما ممکن می‌کند؛ مثلا با تأمل در اندیشه‌های ابن سینا می‌توان به باز‌سازی دیدگاه او در قالب قرینه‌گرایی برهانی و با تأمل در اندیشه‌های ملا‌صدرا می‌توان به بازسازی دیدگاه او در قالب ایمان‌گرایی از نوع سوم اقدام کرد. همچنین توجه به آرای غزالی امکان بازسازی آن‌ها را در قالب عمل‌گرایی به ما می‌دهد. فهم دقیق الگوهای خداباوری در دوران معاصر و تلاش برای بازسازی نظریات فیلسوفان مسلمان این امکان را به ما می‌دهد که در مواجهه با الحاد و الگوهای مختلف آن نیز به‌خوبی عمل کنیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
ارتباط وجودشناسی و زیبایی شناسی در فلسفة ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در زمانی پا به عرصة فلسفه نهاده که مسئلة غالب فلسفی، مسئلة اصالت وجود و ماهیت بوده است. او در چرخشی معرفتی از نظریة اصالت ماهیت در عرصة موجودات ممکن الوجود به نظریة اصالت وجود در این عرصه می‌گراید. این چرخش، انقلابی فراگیر در ساحت فلسفه ایجاد می‌کند و به تبع خود، اصولی همچون وحدت وجود، تشکیک وجود و اشتداد وجود را حاصل می کند. ملاصدرا عینیت مصداقی وجود، زیبایی، علم و دیگر صفات کمالی را به عنوان یک اصل فلسفی مطرح می‌کند. درچنین نگاهی، به اصولی همچون اصالت زیبایی، وحدت زیبایی، تشکیک زیبایی و اشتداد زیبایی می‌رسیم که خود را در اندیشة ملاصدرا آشکار می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 88 تا 102
حل تعارضات اخلاقی برپایه اخلاق فضیلت
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حلّ تعارض اخلاقی، مستلزم تصمیم‌گیری است. از این رو، هرگونه شیوة پیشنهادی برای حلّ تعارض اخلاقی، در حیطه عقلانیت عملی می‌گنجد. عقلانیت عملی بر عقلانیت نظری مبتنی است. عقلانیت عملی و نظری، دو روی­کرد واقع‌‌گرو‌انه و ایده‌آل­گروانه را دارد. روی­کرد‌های ایده‌آل­‌گروانه در عقلانیت نظری، درپی دستورعمل‌های معرفتی، یقین بمعنی الاخص را طلب می‌کنند و در عقلانیت عملی، بهترین انتخاب ممکن را خواهانند. با وجود این روی‌کردهای ایده‌آل­گروانه به چندین گونه مشکل برمی­خورند. با قدم نهادن به روی‌کردهای واقع گروانه به دو حقیقت ره می­یابیم. نخست آن­که هر وضعیت، یک امر منفرد و هر شخص دارای ویژگی‌های خاص معرفتی است و لذا امکان ارائه شیوه‌های حلّ تعارض کلی و تعمیم­پذیر حتی در حیطه خاص وجود ندارد؛ دوم آن­که پذیرش دسته‌ای از گزاره‌ها، امری ارادی است (اراده­گروی غیر مستقیم) و لذا محیط ادراکی و باورهای قبلی فرد در پذیرش باور و تعمیم­سازی‌های مبتنی بر آن نقش دارند. با توجه به تأکید فراوان دین بر آموزه‌های اخلاقی، آموزش‌های دینی از طریق الگو‌های عملی (اخلاق فضیلت محور) تاثیر بسیار مثبتی در حلّ تعارض‌‌های اخلاقی می‌تواند داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 100
تبیین رویکرد سلبی فخر رازی به زبان دینی با تأکید بر مبانی آن
نویسنده:
معصومه سالاری راد , رضا اکبری , محمدحسین مهدوی نژاد , علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
از میان سه طریق سنتی مورد ادعای استیور در باب زبان دینی، رویکرد فخر رازی به زبان دینی را می توان در حیطه طریق سلبی جای داد؛ زیرا دیدگاه وی در زمینه اثبات و شناخت ذات خداوند و معناشناسی برخی از اسما، اوصاف و افعال الهی بر روش سلبی متکی است. از آن جا که یکی از لوازم رویکرد سلبی به زبان دینی، بیان ناپذیری آن است این مسئله در رویکرد رازی آن جا نمایان می شود که در حیطه خداشناسی و معناشناسی برخی اسما و اوصاف الهی از قبیل اسم جلاله الله، اسمای مضمر، اسم قدوس، رؤیت خداوند، سمع و بصر و برخی از افعال الهی، بر روش عرفانی و شیوه قرآن تأکید می کند و از معرفت شهودی سخن می گوید. لذا در این قلمرو عقل انسان قادر به شناخت برخی از علوم و اسرار الهی نیست؛ حتی اگر از طریق مجاهده و مکاشفه نیز ادراک حاصل شود زبان قادر به بیان و توصیف این اسرار و احوال نیست. در این مقاله سعی می شود تا مواضع فخر رازی در این زمینه با تأکید بر مبانی زبان شناختی و معرفت شناختی آن تحلیل و تبیین شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 76
معرفت شناسی تجربه دینی از دیدگاه ویلیام. پ. آلستون (فلسفه علم)
نویسنده:
مجید عبداللهی دامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
سرشت وحی در فلسفه اسلامی
نویسنده:
خسرو فریادرس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
چکیده :
سرشت وحی در فلسفه اسلامی اولین بار توسط فارابی بر پایه مبانی فلسفه اسلامی تبیین عقلانی شد. ابن سینا شیخ اشراق و ملاصدرا نیز با اعمال تغییراتی تبیینی را که فارابی ارائه کرده بود پذیرفتند. فلاسفه مذکور سرشت وحی رابر پایه دیدگاههای خود در مورد مراتب نفس و هستی تبیین نمودند. فارابی وحی را حاصل اتصال قوه عقل یا قوه خیال به عقل فعال می داند. نزول وحی از دیدگاه ابن سینا عبارت است از اتصال قوه عقل به قوه عقل فعال یا قوه تخیل به نفوس منطبعه فلکیه شیخ اشراق نیز وحی را حاصل اتصال نفس ناطقه به رب النوع انسانی(عقل فعال) در اصطلاح حکمت مشاء و نفوس کلیه فلکیه می داند. ملاصدرا فرایند نزول وحی را عبارت از صعود نفس انسانی از مرتبه محسوسات بهمراتب عالیه هستی و اتحاد با عقول فعاله و نزول نفس از مراتب عالم محسوسات معرفی می نماید. اختلافهای موجود میان فلاسفه مذکور در باب سرشت وحی حول این موضوعات می گردد: ‎۱- ابزار دریافت وحی ‎۲- وجود خارجی مثل معلقه ‎۳- وحدت یا گثرت عقول ‎۴- عقول متکافثه ‎۵- اتحاد یا اتصال با عقل فعال ‎۶- مراحل نزول وحی در نفس انسانی. در باب انحصار وحی به پیامبران باید گفت که از میان فلاسفه مذکور تنها ملاصدرا بر انحصار وحی به پیامبران تصریح کرده است. شیخ اشراق صرفا ماموریت از جانب خداوند را ویژگی منحصر به فرد انبیاء می داند. فارابی و ابن سینا نه تنها سخنی از منحصر بودن وحی به انبیاء می داند. فارابی و ابن سینا نه تنها سخنی از منحصر بودن وحی به انبیاء به میان نیاوردند بلکه ظاهر عبارتهای آنها خلاف این امر (انحصار وحی انبیاء) را نشان می دهد.
بی نیازی اعتقاد به خدا از اقامه استدلال بررسی موردی معرفت شناسی اصلاح شده و نظریه تفکیک
نویسنده:
محمد حسن نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
آیا باور به خدا نیازمند استدلال های پیچیده فلسفی است؟ نظر رایج در میان فیلسوفان این بوده است که اعتقاد به هر چیزی باید براساس وجود شواهد و قرائن باشد در غیر این صورت چنین اعتقادی نادرست و حتی غیراخلاقی است. این دیدگاه قرینه گروی نامیده می شود. بیشتر فیلسوفان شاهد و قرینه را استدلالی قیاسی می دانستند که در نهایت بر گزاره های بدیهی(بی نیاز از استدلالی دیگر) مبتنی باشد. در نیمه دوم قرن بیستم تعدادی از فیلسوفان دین مسیحی با اثبات غیر قابل دفاع بودن این دیدگاه و ارائه دیدگاهی با نام معرفت شناسی اصلاح شده معتقد شدند متدینان می توانند گزاره "خدا وجوددارد" را نیز مانند گزاره های بدیهی بدون وجود دلیل بپذیرند و بدین ترتیب اعتقاد به وجود خداوند را بی نیاز از اقامه استدلال دانستند. در جهان اسلام نیز گروهی که به پیروان نظریه تفکیک مشهورند و آموزه اصلی آنها جدا کردن علوم بشری از علوم الهی( و به ویژه آموزه های قرآن کریم) است. با استناد به قرآن کریم معتقد شدند که انسانها به طور فطری خداوند را می شناسند و بنابراین شناخت خداوند و به تبع آن اعتقاد به او نیازمند به تحصیل و استدلال نیست. برخی وجوه تشابه این دو دیدگاه عبارتند از: خدادادی بودن علم به خدا، نقش عواملی مانند تفکر در مخلوقات خداوند و عبادت در شکوفایی علم به خدا، بازدارندگی گناه از شکوفایی این علم.
  • تعداد رکورد ها : 133