جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 267
امامت از دیدگاه علامه مجلسی، علامه طباطبایی و دکتر شریعتی
نویسنده:
طیبه حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت در طول تاریخ اسلام یکی از بحث برانگیزترین مسائل بعد از رحلت پیامبراکرم بوده و مباحث بسیاری پیرامون آن مطرح می باشد.از جمله این مباحث می توان به تعریف امام، ضرورت امامت و شرایط امام از دیدگاه دانشمندان مختلف اشاره کرد.دربحث از انواع حکومت،امامت ازدیدگاه علامه مجلسی جایگاه ویژه‌ای دارد.بیشترین تلاش علمی وی وحجم آثار او اعم ازکلامی وروایی،به ویژه کتاب بحارالانوار، به تبیین مسأله‌ی امامت وتاریخ امامان معصوم(ع) اختصاص دارد.حکومت در تفکر سیاسی علامه مجلسی شأنی از شئون نبوت وامامت است وامامت استمرار کلیه‌ی شئون پیامبر(ص) به استثنای نبوت می-باشد؛ به بیان دیگر، زعامت سیاسی مسلمانان یکی ازشاخصه‌های اصلی امامت عامه است وامامت از نظر علامه مجلسی همان« اولی به تصرف وصاحب اختیار بودن در دین ودنیای امت به جانشینی حضرت رسول(ص)» است.براساس دیدگاه علامه طباطبایی درمورد مسأله امامت، مقام امامت تنها یک موقعیت اجتماعی و سیاسی نیست، زیرا از نظر ایشان مهم ترین جنبه امامت، مقام معنوی و ولایت باطنی امام است که سبب می شود امام این شایستگی را بیابد که مردم از او پیروی کنند. اساس امامت از نظر علامه طباطبایی، ولایت در هدایت مردم به سوی کمال و سعادت است و ریاست و پیشوایی در امور دین و دنیا از شئون آن می باشد. علامه با استناد به دلایل عقلی و آیات و روایات و با رویکردی عقلی، تفسیری و عرفانی به تبیین ماهیت و حقیقت امامت می پردازد. تفکر دکتر شریعتی بر بنیادهای استواری قرار دارد، بنیادهایی چون ایدئولوژی، دین، مذهب و اسلام، امت، امام و امامت و تشیع علوی و نوع فهم و طرز تلقی و انتظاری که از آنها دارد. شریعتی از این بنیادها، تعریف نو ارائه می دهد و اذعان می دارد تعاریف و افهامی که از اینها موجود است، واقعی است، نه حقیقی، یعنی اینها فهم های تعریف شده هستند و آن فهم که حقیقت دارد، آن چبزی است که وی ارائه می دهد. در مقایسه اجمالی بین آرای علامه مجلسی، علامه طباطبایی و دکترشریعتی باید گفت دیدگاه های هرسه اندیشمند، در بیشتر موارد یکسان می باشد البته با رویکردهای مختلف به این مسأله. رویکرد دکتر شریعتی متمایز از دو اندیشمند دیگر است؛ به این دلیل که وی مسأله امامت را از نظرگاه جامعه شناسانه مطرح کرده و از بررسی مسائل از جنبه کلامی و فلسفی به دور بوده است. به ویژه آنکه وی در تعریف امام و شرایط امام از جمله انتصابی بودن امام به دیدگاه جدیدی در این زمینه رسیده که کاملاً متفاوت با دیدگاه عالمان شیعه می باشد
بررسی تطبیقی نظریه امامت و ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
زهرا رییسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی انسان کامل از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه کوکرم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظری? انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاق? اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم‌ترین ارکان عرفان اسلامی است و از میان عرفایی که به این مسأله پرداخته‌اند، ابن عربی بیش از دیگران به آن پرداخته است و به نظر می‌رسد این نظریه اولین‌بار توسط او مطرح شده است. نگارنده در این تحقیق قصد دارد تا به بررسی دیدگاه‌های علامه طباطبایی در مورد انسان کامل بپردازد. شناخت انسان کامل از این جهت اهمیت دارد که با شناخت او، به یک الگوی کاملی از انسان دست پیدا کرده و انسان می‌تواند براساس سیر? او رفتار کند. انسان کامل در عالم جایگاه ویژه‌ای دارد و تمام عالم در پناه او حفظ می‌شود، چون هدف از خلقت جهان آفرینش، ظهور انسان کامل است. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می‌داند که در میان آن‌ها «انسان» جامع جمیع هم? اسمای الهی است. علامه معتقد است برترین مرتب? ولایت از آنِ خداوند است و ولایت حق یعنی خداوند قائم بر هر چیزی از جمله ذات، صفات و افعال است.
بررسی تطبیقی مساله ولایت در اندیشه علامه میرجهانی طباطبایی و علامه حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
محسن موحدی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت از جمله مسائل مهم فلسفی – عرفانی است و راجع به آن آیات و روایات فراوانی آمده است که خود دلالت بر اهمیت آن می‌کند. در قرآن، خداوند سبحان ولایت کلیه را از آن خود می‌داند؛ چرا که سرپرست حقیقی موجودات در تکوین و تشریع فقط اوست و اگر بحث ولایت انسان کامل هم به میان می‌آید به تبع ولایت خداست.علامه میرجهانی طباطبائی در تحلیل قرآنی و روایی مسأله ولایت کوشش بسیار نموده و در پاسخ به شبهاتی که در باب ولایت تکوینی مطرح شده، اهتمام ویژه ای داشته است.علامه حسن زاده آملی ولایت را با رویکرد فلسفی- عرفانی نگریسته؛ چرا که اعتقاد دارد ولی الله، انسان کامل است که میوه شجره وجود و غایت حرکت ایجادی و حرکت حبّی و کمال عالم کیانی است؛ ازاین‌رو تمام مبانی فلسفی- عرفانی اعم از اصالت وجود، وحدت وجود، حرکت جوهری، حرکت حبی نحوه تجلی موجودات و ... در این باب دخیل‌اند و هم‌چنین از جنبه مراتب نفس، انسان کاملِ ولی‌حق، بالاترین درجات نفس، در فوق تجرد عقلی در قوس صعود نظام هستی را طی کرده و متحد با عقل فعال بلکه دارای عقل مستفاد می‌گردد، بنابراین معرفت نفس ناطقه و ابواب آن برای فهم جایگاه این حقیقت لازم می‌آید.آیت الله جوادی آملی مسأله ولایت را با دقت در آیات قرآنی و لطایف فلسفی پیگیری می‌کند و علاوه بر تحلیل مسأله ولایت، راه‌های رسیدن به ولایت و موانع رسیدن به ولایت و هم‌چنین راه شناخت ولی الهی را بررسی نموده است.ما در این رساله، علاوه بر بررسی و تطبیق نظرات فلسفی و عرفانی این سه حکیم الهی، درصد شناخت بهتر حقیقت مسأله ولایت و مبانی ‌‌هستی‌شناسی و ‌‌انسان‌شناسی دخیل در این باب هستیم.
بـــررسی عــرفـان در آثـار عــلامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مائده شاکری‌راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عرفان اصیل اسلامی عرفانی است که مستقیماً و مستقلاً از متن قرآن کریم و سنّت و سیره پیامبر اعظم6و عترت طاهره‌اش:استنباط، اصطیاد، استخراج و تبیین شده باشد. بدون تردید آموزه‌های وحیانی پاسخ‌گوی همه نیازهای انسان از جمله نیاز معنوی و برآورنده انتظار آدمی در همه ساحت‌های وجودی‌اش از جمله ساحت سلوکی و عرفانی‌ می‌باشد، لکن مردان خدایی چون علامه طباطبایی می‌طلبد که هم قرآن شناس و هم عترت‌ شناس‌اند تا بتوانند عرفان حقیقی را از منبع زلال وحی شکار کنند. پایان‌نامه پیش روی درصدد است تا عرفان ناب اسلامی را بر محور اندیشه‌های علامه طباطبایی به‌خصوص رساله گران‌سنگ، وزین، قیّم و غنیّ رساله‌الولایه فراروی دانش پژوهان و مشتاقان معرفت شهودی و تشنگان وادی سیر و سلوک قرآنی قرار دهد. ما در این تحقیق به یک پرسش بنیادین یعنی آیا قرآن و سنت حاوی و حامل معارف معنوی و دانش عرفانی و بینش سلوکی هستند یا نه؟ و آیا انسان می‌تواند به ملکوتِ عالم و عالمِ ملکوت راه پیدا کرده صاحب مقام ولایت شود؟ پاسخ داده‌ایم. در این تحقیق بر اساس دیدگاه علامه، معانی و مبانی عرفان و چگونگی راه‌یابی انسان به مقام ولایت (مقام قرب، فناء و لقاء الهی) را به‌خصوص معرفت نفس،‌ مراقبت نفس، محاسبت نفس، ریاضت و مجاهدت مشروع و معقول، عبودیت و اخلاص، شریعت حقه محمدیه6و عنصر امامت و ولایت تبیین نموده‌ایم. آن‌چه ملاک و الگوی ما در این تحقیق شد فصول مختلف رساله‌الولایه علامه طباطبایی بوده است، اگرچه از تفسیر المیزان و کتب و رسائل دیگر علامه و شاگردان مکتب او در تبیین و تشریح نظریه علامه درخصوص عرفان و ولایت بهره‌های وافی و کافی را برده‌ایم. دست‌آورد مهم و مبنایی پایان‌نامه این است که انسان صاحب ایمان و عمل صالح که در صراط مستقیم عبودیت و اخلاص گام نهاده است توانمندی لازم و ظرفیت ممکن را بر محور طریق نفس و شریعت الهی جهت راه‌یابی بـه مقـام ولایت یا قـرب الهی دارد. پس 1- راه‌یـابی به عالـم ملکوت ممکن است نه محال. 2- طریق نفس طریق اصلی و کلیدی در این راه‌یابی است. 3- عوامل بنیادین این راه‌یابی ایمان و عمل صالح یا عبودیت و اخلاص است. 4- ورود به عالم ملکوت و میل به مقام ولایت در عرفان ناب اسلامی جنسیت گرایانه و طبقاتی و صنفی نیست، لذا زن و مرد در این مسیر مساویند.
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی‌کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی‌ها، رنج‌ها و سختی‌ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش‌هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می‌سازد. فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می‌داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می‌باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجه او از ارزش برخوردار است. البته ارزش‌های دیگری ـ اعم از تکوینی و ارادی ـ هست که ملاصدرا آنها را زینت‌بخش زندگی می‌داند. خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش‌های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می‌شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می‌دهد که ارزش از درون انسان می‌جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایه برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجه وجود قوی‌تر باشد، عشق پررنگ‌تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف‌تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه‌ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می‌شود. بنابراین ارزش زندگی به ارزش‌های وجودی انسان برمی‌گردد. این ارزش‌ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 161
نقدی بر قرائت ابوزید از ابن عربی (گزارش انتقادی کتاب هکذا تکلم ابن عربی)
نویسنده:
محمدجواد رودگر
نوع منبع :
مقاله , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر پاسخ به پرسش هايی است كه گزارش ابوزيد از ابـن عربـی در كتـاب «هكـذا تكلم ابن عربی» پيش روی ما نهاده است؛ مانند: آيا ابوزيد تلقـی و تفسـيردرسـت، دقيـق و منصفانه ای از ابن عربی ارائـه داده انـد؟ آيـا قرائـت ابوزيـد از ابـن عربـی قرائـت حـاكی از شخصيت و شاكله ابن عربی وانظار اوست يا نه؟ اگرچه ابوزيد گزارش نسـبتاً درسـتی از ابـن عربـی و شـكل گيـری هويـت معرفتـی و شناسنامه فكری- فرهنگياش داده اند و روايت همدلانه اش از ابن عربی مشهود است؛ لكن تلاش او در واقع استفاده ابزاری از ابن عربی و برخی آرای ايشـان در صـورتبنـدی مـواد فكری خويش است. در نوشتار پيش روی ضمن طرح روايت ابوزيد از ابن عربی، قرائت ابوزيد مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
صفحات :
از صفحه 197 تا 218
یقین ایمانی درنهج البلاغه
نویسنده:
مرتضی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن چه که این نوشته در پی آن بود بررسی یقین ایمانی ازمنظر نهج البلاغه بود و محور تحقیق جمله حکیمانه و بی بدیل حضرت امیر(علیه السلام) بود که درباره خطای حضرت آدم فرمود:«فباع الیقین بشکه» درواقع مهم ترین حادثه‌ای که در سرنوشت همه انسان‌ها تاثیر گذاشته است قضیه حضرت آدم است و حضرت امیر نکته اساسی در این واقعه را از دست دادن یقین معرفی می‌کند و این نوشته کوشید در حد بضاعت اندک خود نکاتی را در باب یقین ایمانی از نگاه حضرت امیر(علیه السلام) مطرح کند نوشته ای که در چهار فصل تنظیم شد. در فصل اول کلیاتی درباره اهداف تحقیق و بیان موضوع و تعریف یقین در لغت و اصطلاحمطرح شد و مشخص شد که یقین ایمانی که(همان اعتقاد جازم به حقیقتی همراه نفی غیرآن است) از جنس حضور و قلب است و دارای هویتی چند بعدی است که به ابعا د مختلف وجود آدمی‌از عقل و نفس و عمل مربوط است و از علم و اعتقاد اغاز می‌شود و به شهود و فنا ختم می‌شود و در فصل دوم به مولفه های تشکیل دهنده یقین با تکیه بر حکمت 31 نهج البلاغه که در تعریف ایمان و بیان ارکان شک و یقین ایراد شده است پرداخته شد و در بیان تفاوت یقین علمی‌و یقین ایمانی به تفاوت هایی ازجمله چند بعدی بودن یقین ایمانی،و همین طور کیفیت تاثیر و گستردگی حوزه یقین ایمانی،و پیوند یقین ایمانی با راز و غیب اشاره شد در فصل سوم عوامل ایجادگر و تقویت کننده و تضعیف گر یقین در نگاه حضرت امیر(علیه السلام) مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در بخش عوامل ایجادگر به فطرت، عقل، قلب سلیم و ولایت پرداختیم و در قسمت عوامل تقویت کننده به اموری چون عبودیت، یادمرگ، حق محوری، و زهد اشاره شد و در بخش عوامل تضعیف گر از گناه قلبی و عملی، شیطان،و دنیا به عنوان علل تضعیف گر یقین یاد شد و محور اساسی در ایمان یقینی ولایت ائمه دانسته شد که در بعد معرفتی عینیت یقین و علم به خداوند هستند و در بعد اعتقادی از ارکان اعتقادات بوده و از مصادیق عین الیقین و علم الیقین هستند و خود به عنوان ولی خدا مظهر حق الیقین هستند و از آن جا که تبیین شد که یقین ایمانی از جنس اشرا ق و افاضه است اتصال و اقتدا به ایشان درواقعه داخل شدن در حصن یقین و متصل گشتن با حق الیقینی است که کسب آن به تنهایی ممکن نیست در فصل چهارم به آثار یقین در حوزهای معرفتی و اخلاقی پرداختیم و به آثاری چون شهود، کرامت، شجاعت اطمینان و رشد و قاطعیت و عدالت و..اشاره شد
ولایت از دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی
نویسنده:
مرتضی چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش :از آن جا که آدمی همواره به دنبال راهی به سوی کمال بوده است و یا به عبارتی دیگر چون کمال جویی و حرکت به سوی رشد و تعالی یکی از نیازهای فطری بشر است ، گویا بازگشت به اصل از خواسته های درونی و امیال پاک انسان است. ولایت مسیری است که می تواند انسان را در راستای رسیدن به این میل پاک کمک کند و شاید شاه کلید تحقق این خواسته الهی انسان تمسک به این اصل و این رکن ارزشمند( ولایت) است.به همین منظور بزرگانی در طول تاریخ بشری تلاش نموده اند که در این میان اصول تعالی بخش و کلید گرانبهای وصول به معبود و حرکت به سوی کمال را به انسان ها معرفی نمایند. و عده ای زیادی از بزرگان اهل کمال و عرفای اهل دل به این باورند که ولایت همان کلید ارزشمند وصل به ساحل نجات است.جناب مولانا یکی از آن بزرگان است که گویا این مهم را خوب دریافته است و آن را با جان و دل فهم نموده است و یا بهتر بگویم آن را با اعماق وجود چشیده است و شاید بتوان گفت برخورد او با شمس تبریزی شاهد بر این ادعاست.مولانا تحقق توحید و اخذ مطلوب را پذیرش اصل ولایت دانسته و پیر و ولی را چراغی برای رسیدن به توحید می داند ، همانگونه که قرآن کریم ، انبیاء و اولیای الهی ، انسان ها را دعوت به پذیرش ولایت خدا ،رسولان و اولیاء می کندو تنها نجات را در پذیرش و قرار گرفتن در زیر چتر گسترده ولایت می دانند. ایشان نیز تأکید بر نجات بشریت با راهنمایی ولی و آگاهان و دانایان راه دارد. آن هم نه هر ولایت بلکه ولایتی که در راستای ولایت خدا باشد ، و نه هر ولی بلکه ولی ای که خود دست در دست خدا دارد.لذا، در این پژوهش سعی شده است به روش کتابخانه ای نگاه جناب مولانا و برخی از عرفای اسلامی ، در خصوص ولایت ، تفاوت ولایت با نبوت، امتیازات و ویژگی های اولیاء، آثار و نتایج تبعیت از ولایت ، انواع مراتب و شرایط ولایت مورد بررسی قرار گیرد.کلید واژه: عرفان اسلامی ، ولایت ، توحید، کمال، آثار مولانا .
ولایت انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
نفیسه تنها
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان کامل از جمله مباحث ریشه دار است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. موضوعی که به همراه توحید در عرفان، هسته‌ی اصلی را تشکیل می‌دهد. ابن‌عربی که با رویکرد علم الاسمائی خود در این باب به نحو مطولی سخن رانده بر جنبه‌ی شهودی و عرفانی و در مرحله‌ی بعد براساس آموزه‌های وحیانی بحث کرده است. ملاصدرا را نیز که می‌توان از پیروان ابن‌عربی به شمار آورد اصول فلسفی خود را با آموزه‌های وحیانی و عرفانی همراه کرده است. ویژگی حکمت‌متعالیه، تنوع روش‌ در گردآوری مطالب و تبیین مسائل می‌باشد. ابن‌عربی با مبنا قرار دادن وحدت شخصی وجود و بر اساس نظام علم الاسمایی به تبیین رابطه‌ی حق، انسان کامل و عالم می‌پردازد و ملاصدرا با رویکردی وجودی در ابتدا بر اساس وحدت تشکیکی و سپس برمبنای وحدت شخصی وجود انسان کامل را تبیین می‌کند. وی در ابتدا بر اساس نظریه وحدت تشکیکی، معتقد به وحدت حقه حقیقیه خداوند است اما پس از آن متاثر از ابن‌عربی به وحدت شخصی وجود و کثرت در مظاهر رسید. با این وجود در وحدت شخصی ملاصدرا عالم وجود رابط است و یکی از تفسیرهای وجود رابط بهره‌مندی آن از هستی است که با نظریه‌ی ابن عربی مبنی بر اینکه عالم هیچ بهره‌ای از هستی ندارد متفاوت است. این تغییر نگاه ملاصدرا در سایر مسائل نیز دیده می‌شود. در نظر ابن‌عربی ولایت، قرب حق تعالی است و انسان کامل نزدیک‌ترین تجلی به خداوند منان است. بنابراین انسان کامل مظهر ولایت حق در زمین است زیرا بر مبنای عرفان ابن‌عربی که اهتمام به وجود دارد، تنها وجود، وجود حق تعالی است و ماسوا مظاهر و سایه‌ی حق‌ می‌باشند. انسان کامل در این میان واسطه‌ی فیوضات حق به ممکنات است که بر مبنای خلق مدام، این فیض‌رسانی آن‌به‌آن رخ می‌دهد. ملاصدرا بر اساس وحدت تشکیکی انسان کامل را رأس هرم هستی می‌داند اما بر مبنای وحدت شخصی با ابن عربی همراه می‌شود و انسان کامل را بزرگترین جلوه‌ی حق تعالی، کون جامعی که با علم خود بر تمام خلقت، در قوس صعودی آن‌ها را هدایت می‌کند. ابن عربی حقیقت محمدی را حقیقت انسان کامل می‌داند و آن را اولین صادر حق می‌داند که با سریان وجودی وی عالم و تمام مراتب پدید می‌آید. در نظر او پیامبر اکرم(ص) مصداق اکمل انسان کامل است و تمامی انبیاء و اولیاء الهی از او فیض می‌گیرند. اما ملاصدرا بر مبنای وحدت تشکیکی وجود، عقل را مخلوق نخست و بر مبنای وحدت شخصی وجود، صادر نخست را وجود منبسط و حقیقت محمدی می‌داند. در نگاه ابن‌عربی و ملاصدرا ولایت باطن نبوت است، که با انقطاع نبوت در وجود اولیاء الهی ادامه می‌یابد. ملاصدرا خاتم این مقام را دوازدهمین امام از فرزندان رسول ختمی(ص)؛ حضرت مهدی(عج) می داند اما دیدگاه ابن‌عربی در این موضع کمی مبهم است که با یک تقسیم بندی افراد متفاوت به اطلاق های متفاوت خاتم اولیا محسوب می‌شوند.
  • تعداد رکورد ها : 267