جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 123
نقد و بررسی ادله روایی رجعت
نویسنده:
مریم الهیاری‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان مسائل کلامی، «وقایع آخرالزمان» اهمیت فراوانی دارد و در این میان، مساله «رجعت»، به لحاظ باورهای اجتماعی و سیاسی،مهم تر است. ایمان به رجعت از نشانه های مذهب شیعه و اعتقاد به ولایت معصومین (ع) و در ردیف سایر نشانه های ایمان، برای شناختن حق از باطل مطرح است. موافقان رجعت برای اثبات سخن خود, دلایل قرآنی و روایی آورده اند, همچنین در مورد رجعت ادعای اجماع کرده اند و گفته اند که رجعت موافق مبانی عقلی است. مهم ترین و محکم ترین دلیل مدعیان «رجعت», برای اثبات این مدعا, روایات رسیده از معصومین(ع) می‌باشند.از جمله روایاتی که در مورد رجعت وارد شده عبارتند از: روایات دال بر رجعت در امت های گذشته(زنده شدن عزیز پیامبر(ص), زنده شدن مقتول بنی اسرائیل, زنده شدن مردگان به دست عیسی(ع) و ...)؛ و روایات دال بر وقوع رجعت در آینده( رجعت پیامبر اکرم(ص), رجعت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و همه ائمه و انبیاء(ع) و ... و روایات دابه الارض و ...). اما با بررسی هایی که در این زمینه صورت گرفت مشخص شد اکثریت روایات «رجعت» ضعیف است و فقط چند روایت صحیح وجود دارد که آن روایات صحیح نیز یا به دلیل غیرمعتبر بودن منبع روایی یا به دلیل عدم وضوح و صراحت, در رجعت قابل استناد نیستند. آیات قرآنی را نیز که به رجعت تاویل و تفسیر کرده اند, اولا؛ دارای سند معتبری نیستند, ثانیا؛ برخی از آنها از باب مصداق و جری و برخی نیز از باب تفسیر به رای هستند. اجماع ادعا شده در مورد رجعت صحیح نیست, چون از همان ابتدا کسانی بودند که با رجعت به مخالفت برخاستند. در مورد عقل نیز می‌توان گفت که؛ عقل را راهی برای اثبات آن نیست و رجعت از اموری است که مورد تردید عقل است و در چنین مواقعی, وظیفه عقل سکوت است. بنابراین؛ رجعت با دلایل قطعی ثابت نمی‌شود ولی امکان وقوع آن را نیز نمی‌توان انکار کرد چرا که؛ خداوند متعال بر هر کاری تواناست.
کرامت نفس و آثار اخلاقی و اجتماعی آن در کلام امیرالمومنین(ع)
نویسنده:
رسول معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با اندک توجه به کرامات و نعمت های خداوند، دو گونه کرامت را می توان برای انسان متصور شد نخست کرامت عامه که تمام موجودات را دربرگرفته و اشاره به رحمت عام پروردگار دارد و همگان در برخورداری از آن حق یکسانی دارند. و نوع دیگر کرامتی است که تنها کسانی را شامل می شود که قدمی بیش از دیگران در مسیر سعادت خویش بر داشته اند و با اطاعت از فرامین الهی و سر تسلیم فرود آوردن در مقابل تکالیف او سعی کرده اند تا مقام خلیفه اللهی که خداوند بعنوان پیش فرض برای همه ی انسانها قرار داده است را به فعلیت برسانند. حال چنانچه اين كرامت نفس در آحاد افراد جامعه نهادينه شود مي تواند داراي آثار مثبت و ارزشمندي در دو حوزه ی فردي و اجتماعي باشد. در حوزه ی فردي كرامت نفس باعث ايجاد خويشتن داري و اجتناب از محارم شده و به دنبال آن موجب تقويت عمده‌ی فضايل اخلاقي همچون صدق و راستي ،تغافل،احسان،عفو و گذشت،پايبندي به عهد و پيمان مي‌گردد. در حوزه ی اجتماعي نيز آثار بسيار ذيقيمتي كه آرزوي ديرينه‌ي بشر بوده و هست را به همراه خواهد داشت كه كمترين آنها عبارتند از :1-ايجاد برابري و عدالت در جامعه 2- حفظ عزت نفس انساني در افراد جامعه3- تكريم و احترام به شخصيت افراد جامعه
رویکرد صاحب جواهر به فقه القرآن در طهارات ثلاث
نویسنده:
محمدحسن حاجی محمره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتب آیات‌الأحکام کتبی تفسیری فقهی هستند که آیات فقهی قرآن را گرد آورده و به بیان نکات و احکاممستنبط خویش از آن‌ها می‌پردازند. کتب استدلالی فقه هم با توجه به رویکرد استدلالی و استفاده فراوان از آیات در استنادات خویش می‌توانند مرجعی کامل از آیات‌الأحکام باشند که با در برگیری تمامی آیات‌الأحکام و حتی آیاتی فراتر از آن‌ها نکاتی بیشتر و کاربردی‌تر استخراج کرده و با رویکردی دقیق‌تر از کتب آیات‌الأحکام به بررسی این آیات بپردازند. در این پایان‌نامه با انتخاب دائره‌المعارف فقهی شیعه «جواهرالکلام فی شرح شرائع‌الإسلام» به عنوان نماینده کتب فقه استدلالی و بررسی رویکرد ایشان به آیات‌الأحکام در گستره «طهارات ثلاث» و با مقایسه آن با رویکرد‌ چهار کتاب مهم آیات‌الأحکام شیعه یعنی «فقه‌القرآن»، «کنزالعرفان فی فقه‌القرآن» ،«زبدهالبیان فی احکام‌القرآن» و «مسالک‌الأفهام الی آیات‌الأحکام» به عنوان نماینده کتب فقه‌القرآن و تحلیل و نقد نکات برداشتی هر یک از ایشان از آیات‌الأحکام سعی در اثبات این منظور داریم. در آخر به این نتیجه می‌رسیم که جواهرالکلام نه تنها نکاتی بیشتر و کاربردی‌تر استنباط می‌کنند بلکه از روش‌هایی دقیق‌تر و متقن‌تر از چهار کتاب مذکور در برداشت احکام از آیات هم بهره می‌برند.
صعود و سقوط انسان از منظر قرآن کریم
نویسنده:
خداداد محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع انسان شناسى ، یکى از اصلى ترین مسائل اسلامى است که در قرآن و روایات از زاویه هاى مختلف، مورد توجّه قرار گرفته است . توجه فزاینده‌ی مکتب های فلسفی و حتی سیاسی معاصر به مسأله‌ی شناخت ماهیت انسان ،نیازها،عوامل سلامت و راههای تربیت ورشد انسان ،از عمده ترین عواملی است که محققان مسلمان را برمی‌انگیزاند تا در این باره پژوهش کنند ،به ویژه که فرهنگ اسلام در این زمینه بسیار پربار و غنی است . انسان موجودی است دو بعدی که قابلیت‌های متفاوت دارد؛ از یک سو استعدادهای ترقی و صعود و از سوی دیگر قابلیت‌ سقوط تا مرحله حیوانیت را داراست. در قرآن امورى به عنوان امور مشترک در بین انسان ها ذکر مى شود، گاه در مقام فضیلت و گاه رذیلت. البته هیچ یک از اینها به این معنا نیست که انسان ها بالفعل داراى تمام این فضایل یا رذایل هستند، بلکه مقصود این است که در انسان هم زمینه نیل به ارزش ها و هم ضدارزش ها وجوددارد. درواقع، قابلیت صعود وسقوط انسان درسایه‌ی دوبعدحیوانی وغیرحیوانی ویامادی وغیرمادی اومتصوراست که درآیات قرآن به آن اشاره شده است. انسان با ایمان به خداوند و با کسب علم و معرفت و انجام اعمال شایسته می‌تواند به درجات عالی کمال برسد و همو می‌تواند با استفاده نادرست از علم و دانش و استعدادهای درونی خود به بدترین موجود تبدیل شده و راه سقوط و تباهی را طی نماید.
ساخت و معناشناسی ایمان در قرآْن
نویسنده:
مرتضی چراغچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمان، از واژگان کلیدی قرآن و از مفاهیم اساسی دین است که؛ دارای ساختار مفهومی و معنایی ویژه‌ای می‌باشد.در ساختار لغوی و اصطلاحی مفهوم ایمان، از سه عنصر: تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل به جوارح سخن گفته شده است.در ساختار معنایی این واژه، دو نسبت ترادفی و تقابلی وجود دارد. ایمان با واژگانی چون: اسلام، تقوا، شک، هدایت، دارای قرابت معنایی می‌باشد.مفهوم ایمان و بسامد های آن در آیات الهی، نقش متعلّقات در روشنگری ماهیت ایمان دینی، موکّد نمودن متعلّقات خاص، بنا بر مضمون سوره به فراخور حال مخاطبان، همچنین تکرار متعلّق خاص، بنا بر شأن نزول سوره‌ها – مکی و مدنی- از موضوعات عمده‌ای است که در این تحقیق پیرامون آنها سخن گفته شده است.
طبع قلب از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
بتول حمیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طبع بر قلب، مهر زدن بر دل است به طورى که قدرت درک حق, از فرد گرفته می شود. در این رساله، « طبع قلب از دیدگاه قرآن و روایات» مورد بحث قرار می‌گیرد و مباحث ذیل را مورد تحقیق قرار می‌دهد:- عوامل زمینه ساز طبع قلب در قرآن و روایات. تبعیت از هوای نفس، اساسی‌ترین عامل در جهت ایجاد طبع به حساب می‌آید و انسان به واسطه‌ی آن، آلوده به گناهانی می‌شود که هر کدام از آن‌ها نیز به تنهایی در ایجاد طبع بر دل موثّر است.- آثار طبع قلب از منظر قرآن و روایات که اگرچه خود این موضوع (طبع بر قلب)، کیفری برای افراد محسوب می‌شود لیکن پیامدهای دیگری نیز دارد که عواقب آن دامن‌گیر افراد می‌شود.- راهکارهای پیشگیری از طبع، راه‌‌های نورانی ساختن قلب از منظر قرآن و روایات. ایمان به همراه عمل صالح اساسی‌ترین راه مقابله با این بیماری است. برخی از راهکارهای مطرح شده، به ریشه‌های طبع باز می‌گردد و درصدد برطرف کردن آن است و برخی دیگر از طریق رقّت قلب و نورانی کردن آن، مانع طبع بر دل می‌شود.
ایمان ازدیدگاه غزالی و کی یرکگور
نویسنده:
محمد جوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پایان نامه بررسی وتحلیلایماناز دیدگاه غزالی وکی یرکگور است ، وما ارا واندیشه این دو متفکر را در این پایانامهمورد ارز یابی قرار داد ه ایم .با این تفاسیر ما از این منظر تفاوت مختلف را از ایندو شاهد بوده ایم. که درذیل آن را به خلاصه ذکر می نمایم.به عقیده کی یرکگورایمان جهش و خطر کردن است و دلبستگی شورمندانه و بی حدّ حصر به سعادت ابدی است که فقط با انتخاب فرد مومن عملی می‌شود و نه تنها استدلال‌های عقلی نمی‌تواند آن را تایید کند، بلکه چنین استدلال عینی و شواهد کافی ارزش ایمان را می‌کاهد.ایمان باور به پارادوکس است، پارادوکس تجسّد. او ایمان را از سنخ امور انفسی و باطنی می‏داند و از این رو به نظر وی امور آفاقی از جمله استدلال‏های عقلی برای ایمان شایسته نیست و ایمان را والاترین فضیلتی است که انسان می تواند بدان نائل گردد. غزالی ایمان را صرف تصدیق‏ قلبی می‏داند و استدلال عقلی می تواند آن را تایید کند.اما ایمانباید، در قول و عمل تجلی پیدا کند، چون مکمل و متمم آن است. او میاننظر خود و سلف صالح (اهل حدیث) هماهنگی ایجاد کرده‏ و معتقد است که ایمان نوعی نور روشنگر ،فطری است که خدا از سر لطف در قلوب بندگانش می افکند. ایمان گاهی به صورت اعتقادی راسخ و سخت ازحاق ضمیر آدمی می جوشد و قابل توصیف نیست. حتّی ایمان ممکن است در نتیجه مشاهده اثری از انسانی پارسا و نظایر آن تحقّق یابد و ایمان را بر چهار رکن استوار می‏نماید .رکن اول؛معرفت ذات حق، رکن دوم؛صفات خداوند، رکن سوم‏؛افعال خداوند و رکن چهارم هم در سمعیات که شامل اثبات حشر و نشر و عذاب قبر می‏شود و...
عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه پراگماتیسم
نویسنده:
معصومه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقلانیت باور دینی از دیرباز یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین بوده است؛ اما پرسش اصلی این است که عقلانیت به چه معنا است؟ ملاک و معیار عقلانیت باورهای دینی چیست؟ معیار پراگماتیسمبرای سنجش عقلانیت باورهای دینی چه می‌باشد؟ چه نقدهای جدی بر دیدگاه پراگماتیسم در مورد عقلانیت باورهای دینی وارد شده است؟ در بین دیدگاه‌های مختلف در مورد عقلانیت باورهای دینی، برخی به نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معقول بودن گزاره‌های دینی و کنار گذاشتن آن‌‌‌‌‌ها حکم کرده‌اند‌ و برخی دیگر به معقول بودن آن‌ها معتقد هستند. مکتب پراگماتیسم یکی از دیدگاه‌هایی است که به معقول بودن باورهای دینی حکم داده است. محور اصلی تفکر پراگماتیسم سودمندی در عمل است و از طرفی معتقد است در انتخاب باورهای دینی سودمندی فراوانی برای افراد وجود دارد و همین باعث می‌شود با وجود نبودن دلایل متقن برای آن‌ها، انتخاب آن‌ها، انتخابی عقلانی محسوب شود و هم‌چنین کنار گذاشتن آن‌ها و موضع لا‌‌ادری گرفتن نسبت به آن‌ها را نا‌‌‌معقول می‌دانند. بلیز پاسکالو ویلیام جیمزاز جمله فیلسوفانی هستند که با تفکر پراگماتیستی خود در این زمینه، حکم به عقلانی بودن باورهای دینی داده‌اند. البته علاوه بر جیمز و پاسکال در اینجا تفکر پیرسرا به عنوان موسس این مکتب و کسی که بنیان‌گذار تفکر پراگماتیستی است بررسی خواهیم کرد، هرچند که او طریق درست شناخت خداوند، را توجه به درون می‌داند و تفکر او در این زمینه فارغ از تمامی اندیشه‌های پراگماتیستی است. اما مهم‌ترین نقدی که بر تفکر جیمز وارد شده آن است که وی در نظریه‌ی خود دلیل انتخاب باورهای دینی را ناب بودن گزاره‌های دینی می‌داند، اما معیاری که وی بیان می‌کند، معیاری نسبی است؛ بدین معنا که یک گزاره ممکن است برای برخی ناب باشد و برای برخی دیگر ناب نباشد و بنابر‌این این معیار، معیاری نسبی است و علاوه‌ بر این وقتی که این معیار نسبی باشد، سبب می‌شود هرکس امر دلخواه خود را عاقلانه تلقی کند و آن را جزء گزاره‌‌‌های ناب بشمارد. در صورتی که ایمان دست‌یابی به حقیقت است نه هر آن‌چه که می‌خواهیم. نقدهایی نیز بر نظریه‌ی پاسکال وارد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها این است که، شرطی پاسکال دلیل مساعدی برای حمایت از عقلانیت باور دینی مطرح نمی‌کند و سعی بر این دارد که این مطلب را به فرد القاء کند که، باور دینی نمی‌تواند توسط دلایل متقن حمایت شوند در صورتی که این‌طور نیست و فرد را وادار می‌سازد به امری ایمان آورد و چیزی را عمل کند که در اصل به آن هیچاطمینانی ندارد و دلیلی برای انتخاب آن نیافته است. اما به طور کل می‌توان این‌گونهنتیجه گرفت که پراگماتیسم‌ها سعی بر این دارند که ایمان را عقلانی جلوه دهند و از عقل برای ایمان تایید بگیرند، در واقع می‌توانیم پراگماتیسم را تلاشی در جهت صدور مجوز برای تغییر معیار عقلانیت در زمینه‌ی باورهای دینی دانست، به این معنا که آن‌ها معتقدند که اگر عقل استدلال‌گر نمی‌تواند حکم به عقلانیت باورهای دینی بدهد، می‌توانیم با توجه به ویژگی‌های باور دینی از جمله این‌که آن‌ها گزاره‌ها‌ی ناب هستند، تغییر معیار دهیم و توسط معیار عقلانیت پراگماتیستی آن‌ها را عقلانی محسوب کنیم. در صورتی که همان‌طور که بیان خواهد شد لزومی ندارد که عقل همیشه ایمان و یا باور دینی فرد را تایید کند.
بررسی سیر تاریخی ایمانگرایی از آگوستین تا ویتگنشتاین
نویسنده:
رخابه غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه ایمان وعقل همواره از اساسیترین مسائل در حوزه های فلسفه دین والهیات به شمار می رود ودرپاسخ به رابطه ایمان وعقل سه دیدگاه وجود دارد1-عقلانیت حداکثری که ارزیابی عقلانی ومنطقی آموزه های دینی را هم مطلوب میداندوهم ضروری2-عقلانیت انتقادی که ارزیابی آموزه های دینی با ملاکهای عقلی ومنطقی مطلوب می داند اما چنین امری در مورد همه گزاره های دینی ناممکن می داند 3-ایمانگرایی ،دیدگاهی که اصلا هیچ رابطه ای میان عقل وایمان نمی پذیرد .که دو نوع گرایش داردایمانگرایی افراطی و هم ایمانگرایی معتدل .مابه ایمانگرایی اگوستین ،آنسلم ،پاسکال ،کی یر کگور،بولتمان وویتگنشتاین با توجه به مبانی فکری وفلسفی آنهامی پردازیم . آنسلم واگوستین روششان ایمان در جستجوی فهم بود که ایمان را مقدم بر عقل می دانستند کی یر کگور وویتگنشتاین از ایمانگرایانافراطی هستند که معتقدند ایمان در ضدیت باعقل است .پاسکال ازایمانگرایان معتدل می باشد که معتقداست ایمان گرچه مقدم بر عقل است اما با قابل جمع می باشد .بولتمان از منتقدان عهد جدید است .نتیجه اینکه هیچ نظام فلسفی کامل وبدون نقص وجود ندارد .راه درست مطالعه هر جریان فکری جدید است که با اتکا به تجربیات وایمانخود به بررسی بپردازیم .هر چند ایمان جایگاه بس والایی دارد اما عقل هم جایگاه خاص خود را دارست .ممکن است عقل در ایمان آوردن نقشی نداشته باشد اما میتواند به یافته هایآن سامان دهد در ادیان مختلف به استفاده از عقل تأکید شده است.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 123