جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 31
صراط مستقیم، نه صراط های مستقیم نقدی بر مقاله «صراط های مستقیم، سخنی در پلورالیسم دینی، مثبت و منفی»
نویسنده:
غلامرضا مصباحی مقدم
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگارنده در این مقاله با توجه به آیات و روایات به نقد دیدگاه سروش در مورد کثرت گرایی پرداخته و آن را به دلیل متاثر بودن از آراء غربیان مورد قبول نمی داند. بر این اساس نمی توان متون دینی را به هر نحوی بخواهیم مورد تفسیر قرار دهیم بلکه باید با معیار قراردادن کتاب و سنت ملاکی برای درستی و نادرستی آراء خود بیابیم.
صفحات :
از صفحه 227 تا 256
"دینداری و مدرنیسم" از نظر نصر و سروش
نویسنده:
سمانه فاطمی ابهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس این مبنا که در رابطه ی فوق الذکر،‌سروش از جانب مدرنیته و نصر از جانب دین و سنت سخن می گوید،‌می توان با توجه به عنوان فرعی این رساله(چاره جویی های دین در حل گرفتار یهای انسان عصر مدرن)‌این سئوال را مطرح کرد که روش کدام متفکر در روزگار حاضر(‌عصر حاکمیت سکولاریسم و اومانیسم)، بیشتر به کار می آید؟! با روش دکتر عبدالکریم سروش به همان مدرنیته ای خواهیم رسید که غرب مدتهااست به آن دست یافته و حتی برخی پایان آن را عصر پست مدرن نامیده اند. بنابراین این راه پیموده شده و نتایجش در تاریخ غرب آشکار گردیده است. اگرچه روش محض سنتی دکتر حسین نصر خالی از انتقاد نیست،‌ولی آنچه در این رساله مورد توجه است نه روش ایشان،‌ بلکه رویکرد الهی تفکر سنتی ایشان است؛‌رویکردی که در فضای سکولار مدرنیته می تواند سوسوی امیدی برای بازگشت تفکر خدامدار در دوران مدرن باشد.
بررسی ارتباط مفهومی نگرش دینی و نظریه «حکومت دموکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش
نویسنده:
قاسم حبیب‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در پی آن است که نشان دهد عبدالکریم سروش چگونه حکومت دموکراتیک را نه تنها موافق ارزش‌های اسلامی نشان می‌دهد بلکه آن را ملازم با دین و دینداری مومنان معرفی می‌نماید. لذا سعی بر آن است با بهره‌گری از برخی نظریات عبدالکریم سروش که زمینه ساز نظریه حکومت دموکراتیک می‌باشند، مشخص شود وی چگونه بین آرای دینی خود و نظریه مذکور آشتی و ارتباط برقرار می‌نماید. سروش تلاش دارد با نظریه حکومت دموکراتیک دینی رضایت خلق و خالق همزمان به دست آید. او ابتدا حکومت دموکراتیک را بر اساس آموزه‌های دینی تبیین می‌کند اما در نهایت ماهیت این نوع حکومت گرایش به سمت حکومت‌های صرفاً دموکراتیک پیدا می‌نماید. به نظر می‌رسد برداشت‌هایی که سروش از دین در قالب نظریه‌های متعدد خود ارائه می‌دهد و تاکیداتی که در خصوص فرا دینی بودن نظراتی چون پلورالیسم دینی و معرفتی و حکومت دموکراتیک دینی خود دارد، همگی موید این امر می‌باشند که میان نگرش دینی و نظریه «حکومت دمکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش ارتباط مفهومی برقرار است؛ اما این نگرش دینی کاملاً به قرائت عرفی و تاریخمند و به عقلانیت خودبنیاد بشری متکی می‌باشد.ترتیبپژوهش این‌گونه خواهد بود که بعد از بیان مقدمه و کلیات طرح که فصل مستقلی را به خود اختصاص داده‌اند، در فصل دوم و نظرات سروش در باب معرفت دینی، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم متکفل توضیح حوزه عمل دین از نظر سروش می‌باشد و در فصل چهارم که به تبیین حکومت دموکراتیک دینی پرداخته، چگونگی ارتباط نظریه حکومت دموکراتیک دینی که نظریه‌ای سیاسی محسوب می‌شود با نظریات دین پژوهانه سروش به بحث گذاشته شده است. در پایان نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پرداخته شده است.
بررسی انتقادی فلسفه اخلاق دکتر عبدالکریم سروش بر مبنای دو رساله «تفرج صنع» و « اخلاق خدایان»با تکیه بر آراء هیوم و پوپر
نویسنده:
حسین علوی آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصاره و چکیده مسائل مورد توجه در این پژوهش عبارت است از: 1- آیا آنچه که آقای سروش به عنوان راه حل مشکلی که به زعم ایشان گریبان اخلاق را گرفته، بیان داشته اند، اساساً راه حلی فلسفی است؟ بدین معنی که ایشان ابتدا مشکلاتی را در ساحت فلسفه اخلاق طرح کرده و سپس به درمان آن اقدام می کنند. این تحقیق بر آن است که راه حل مطروحه ایشان را از این منظر که؛ آیا چنین راه حلی در ذیل مسائل فلسفه اخلاق می گنجد یا نه مورد واکاوی قرار خواهد داد.2- زمینه های فکری‌ای که آقای سروش را به ارائه چنین نگاهی به مقوله اخلاق کشانده کدامند؟ در بیانی گویاتر؛ آیا آنچه به عنوان نظرات شخصی آقای سروش در دو رساله اخلاقی مذکور مطرح گشته، ماحصل تاملات شخص ایشان است یا بازگویی آراء گروهی از فلاسفه مغرب زمین؟3- بیان آراء ایشان تا چه حد تابع اصول متعارف یک پژوهش علمی یا در عبارتی گویاتر؛ تا چه حد تابع ضوابط اخلاق پژوهشی است؟ 4- چه نسبتی میان فلسفه اخلاق آقای سروش و مسلّمات وحیانی دین مبین اسلام وجود دارد؟5- جامعه‌ای که مبادی اخلاقی مورد نظر آقای سروش را فراراه خود قرار دهد نهایتا به کجا خواهد انجامید؟ یا به عبارتی؛ مختصات اوتوپیای اخلاقی آقای سروش کجاست؟
دو راهکار تولید علم دینی بر مبنای آرای دکتر سروش
نویسنده:
محمدتقی موحد ابطحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه های مختلفی در موافقت و مخالفت با علم دینی در کشور وجود دارد، و تا به حال تلاش چندانی برای هم گرایی این دیدگاه ها صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر این است که بر مبنای آرای دکتر سروش، که در ایران به مخالف علم دینی مشهور است، راهکارهایی برای تولید علم دینی ارائه کند. در این مقاله دو راهکار برای تولید علم دینی به تناسب دو تلقی دکتر سروش از علم دینی، یعنی تلقی ضعیف (علم برگرفته از متون دینی) و قوی (علم هماهنگ با متون دینی) ارائه خواهد شد
بررسی دیدگاه سید حسین نصر و عبدالکریم سروش در باب معرفت دینی
نویسنده:
مریم هاشمی فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله دو دیدگاه متفاوت را درباره معرفت دینی مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم.در ابتدا دیدگاه سید حسین نصر که نماینده مکتب سنت گرایی می باشد و سپس دیدگاه عبدالکریم سروش طرفدار نوعی نواندیشی دینی را بیان می کنیم.سنت گرایان، قائل به اصولی همچون اعتقاد به حکمت خالده، گرایش به عرفان و تصوف، کثرت گرایی دینی و وحدت متعالی ادیان می باشند. نصر معرفت را کاملا عرفانی و شهودی تلقی می کند و معتقد است که معرفت تنها در ارتباط با حقیقت ابدی و ازلی حاصل می شود، این حقیقت همان امر قدسی است. در واقع نصر معتقد به معرفت قدسی می باشد و هدف این معرفت را هدایت انسان معرفی می نماید.ایشان میان معرفت سنتی و معرفت مدرن تفاوت قائل است و معتقد است که معرفت سنی، امری مقدس و در کانون قرار دارد ولی معرفت مدرن امری حاشیه ای ونامقدس است. از نظر وی ریشه و ذات معرفت از امر قدسی جدا ناپذیر است، زیرا اساس معرفت به شناخت آن حقیقتی است که جوهر آن امر قدسی می باشد و تمام لایه های وجود در مقایسه با آن چیزی جز اعراض نمی باشد.سروش در باب فهم دین قائل به این می باشد که معرفت ما نسبت به قرآن و سنت باید جنبه ی عصری داشته باشد وی این دیدگاه خود را در نظریه ای با عنوان « قبض و بسط تئوریک شریعت » مطرح می کند. وی معتقد است که دین امری ثابت و مقدس اما معرفت دینی همواره در طول ادوار در حال تغییر و تحول می باشد و امری غیر مقدس است. هر چند که وی در کتاب بسط تجربه نبوی بیان می دارد که دین و شریعت هم ثابت نمی باشد و با گذر زمان وپیدایش نیازهای جدید تغییر می کند. منشا این عقیده، پذیرفتن این نکته است که تمامی معارف بشر در حال تغییر و تحول هستند و تمامی علوم نیز در ارتباط با یکدیگر می باشند، پس هر تغییری از معرفت بشری موجب تغییر و تحول در معرفت دینی می شود. سروش معرفت دینی را تابع معرفت بشری می داند و معرفت دینی امری بشری، عصری و در عین حال تکاملی است در نتیجه انسان دینو شریعت را بر مبنای معارف عصری خود می فهمد.
نگاهی تطبیقی به رابطه دین، سنت، مدرنیته با تاکید بر آرای عبدالکریم سروش و سید حسین نصر
نویسنده:
ایمان نمدیان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق تلاش دارد نسبت دین، سنت با مدرنیته را در چهار فصل به نمایش بگذارد. جدال سنت و مدرنیته، جدال مولفه های سنت و مولفه های مدرن می باشد. بنابراین محقق برای نشان دادن این تفاوت، تلاش کرد ابتدا تبارشناسی دو جریان را مورد بررسی و دقت قرار دهد. در مبانی نظری محقق تلاش کرده است، این داستان را تفسیر کند. برخورد سنت و مدرنیته، برخورد چند وجهی بود، یعنی در این برخورد، معرفت قدیم با معرفت جدید، انسان قدیم با انسان جدید و فهم قدیم با فهم جدید درافتاد واین برخورد منجر به یک رویداد تازه ای شد. در برخورد این دو رویداد، تفاسیری گوناگونی مطرح شدند. عده ای سنت را ناکارآمد دانستند و خواستار عبور از آن شدند. عده ای معنا و زندگی حقیقی را در سنت می دیدند و تلاش برای بازگشت بی چون و چرای آن را داشتند، به اعتقاد آنان حیات گذشته، حیاتی انسانی و الهی بود. اما عده ای دیگر تلاش می کنند پلی بین سنت و مدرنیته ایجاد کنند، یعنی تلاش می کنند گزاره هایی از سنت که امروز قابلیت معنا دهی دارند را احیا و گزاره هایی که بی معناست را به فراموشی بسپارند. محقق تلاش کرد دو سر طیف را در ایران مورد واکاوی قرار دهد. نصر و سروش دو سر طیف در ایران می باشند بنا براین محقق با مولفه هایی مانند دین، سنت، معرفت، انسان، علم و جهان جدید، آرای آنان مورد کنکاش قرار داد. آرای آنان درمورد مقولات مورد نظر به من نشان داد که این دو متفکر دارای اختلافات اساسی می باشند. تلاش محقق نشان دادن تفاوت و آشکار کردن اختلاف هایشان می باشد. تفاوت ها به ما نشان داد که نصر منتقد بنیادی مدرنیته و مدافع اسلام سنت گرا می باشد و سروش نگاهی معقولانه به غرب و دستاوردهایش دارد و اسلام را با توجه به موقعیت موجود مورد بازخوانی قرار می دهد.
کثرت‌گرایی دینی از منظر نواندیشان مسلمان معاصر (مطالعه موردی: محمد اقبال لاهوری، علی شریعتی، عبدالکریم سروش و نصر حامد ابوزید)
نویسنده:
ابوذر نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تنوع اعتقادات در حوزه‌های گوناگون وتسری آن به حوزه ی دین لازم است در زمینه ی حق بودن ونجات بخشی ادیانداوری کرد.جان هیک( -1922م) نماینده ی برجسته ی فرضیه ی کثرت گرایی دینی بر این باور است که حقیقیت و رستگاری منحصر به دین خاصی نیست وپیروی ازهمه ی ادیان باعث رستگاری دینداران خواهد شد.عوامل دینی، فکری واجتماعی نقش مهمی در شکل گیری این فرضیه داشته‌اند.این پژوهش به روش توصیفی _تحلیـلی برآن است که دیـدگاه محمد اقبال لاهوری( 1938-1877م) ، علی شریعتی(1356-1312 ه.ش)،عبدالکریم سروش( -1324 ه.ش) و نصرحامد ابوزید(-1943م) را درباره ی کثرت گرایی دینی با عنایت به نوع رویکرد آن ها به وحی وخاتمیت ومیزان تاثر آن ها از روشنفکران مسیحی مغرب زمین مطرح نماید.یافته‌های این پژوهش به شرح زیر است:اقبال به پیروی از شلایر ماخر(1834-1765م)_ پدر هرمنوتیک مدرن _ و ویلیام جیمز(1910-1842 م )_ موسس روان شناسی جدید _به طور ضمنی وحی را تجربه دینی و هم داستان با هانری برکسون(1859-1941م) آن را غریزه می داند.به این دلیل که تجربه دینی از مبانی کثرت گرایی دینی است می توان اقبال را تکثر گرا خواند هرچندبه صراحت به این موضوع نپرداخته است.شریعتی هم پای اقبال وحی را غریزه می خواند و مساله‌ی فهم‌های متعدد از دین را _ که از مبانی کثرت گرایی دینی است- به صورت کلی مطرح کرده است.بنابراین وی را نیز می توان تکثر گرا به شمار آورد گرچه این موضوع را به صورت مستقیم بیان ننموده است.سروش به پیروی از اقبال معتقد به تجربه ی دینی و با الگوپذیری از گادامر_ از مهمترین نظریه پردازان هرمنوتیک فلسفی_ و شریعتی قائل به تکثر فهم متون دینی است. وی با این دو مبنا و مبانی دیگردرصدد اثبات کثرت گرایی دینی است.ابوزید قائل به غیر وحیانی بودن الفاظ قرآن ومتاثر از گادامر مدعی امکان فهم‌های متعدد از دین و در نتیجه معتقد به کثرت‌گرایی دینی است.از نگاه این تحقیق کثرت گرایی دینی دارای زمینه‌های مخصوص به خودو مبانی آن مردود است.از جنبه ی حقانیت، سایر ادیان منسوخ وآمیزه ای از حق وباطل‌اند و تنها اسلام حق مطلق است.از جهت رستگاری کسانی که آگاهانه از اسلام پیروی نکنندعذاب خواهند شد ومسلمانان نسبت به پیروان سایر ادیان توحیدی و کفار غیر معارض، با مدارا، احترام و سعه ی صدر رفتار خواهندکرد و رعایت حقوق آن ها را وظیفه خود می دانند.
علی شریعتی و بومی‌سازی علوم
نویسنده:
علی علی اصغری صدری، جواد میری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
در این نوشته، نخست به آرای مخالفان علم بومی در ایران اشاره‌ای می‎کنیم؛ سپس، برداشت‌های اندیشمندان را از دیدگاه شریعتی درباره علم بومی مطرح می‎سازیم؛ بعد از آن، زمینه‌هایی که شریعتی برای مدل علمی خود شرح‎ می‌دهد، بررسی می‌‎کنیم. اصلی‌‌ترین این زمینه‌ها عبارت‎اند از: تأثیر فرهنگ بر علم، نقش محقق در علم و تفاوت علم و فکر. اینها بستر لازم برای علم بومی را فراهم‎ می‌کنند؛ پس از آن، به ضرورت علم بومی در چهارچوب نقد علم مدرن از یک‎سو و اهمیت علم از سوی دیگر می‌پردازیم. معنای بومی‌سازی علم نزد شریعتی، حوزه بومی‌سازی و سازوکارهای آن، مباحث انتهایی این نوشته را تشکیل ‎می‌دهند. سرانجام، مقایسه مختصری میان شریعتی و برخی اندیشمندان صورت‎ می‌گیرد. در مجموع، این مقاله بر آن است تا نشان‎ دهد می‌توان شریعتی را یکی از نخستین کسانی دانست که نیاز به علم بومی را در جامعه ایران مطرح‎ کرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 117
مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش: بر اساس الگوی توماس اسپریگنز
نویسنده:
مجتبی حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشریعتی و سروش دو تن از متفکران بسیار تاثیرگذار بر روند تحولات اندیشه در جامعه ایرانی در نیم قرن اخیر هستند که شناخت اندیشه سیاسی این دو، نیازمند آشنایی با فضای سیاسی و جریان تطور و شکل گیری اندیشه ی سیاسی آنان می باشد. این پژوهش با هدف مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش بر اساس الگوی چهاروجهی(مشاهده بحران، تشخیص علل بحران، راه حل شناسی و بازسازی ذهنی جامعه مطلوب) توماس اسپریگنز انجام شده است. نویسنده با استعانت از روش شناسی توماس اسپریگنزو با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درپی پاسخ به این سوال اصلی می باشد که «اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارد؟» هم چنین به این نکات نیز می پردازیم: علی شریعتی و عبدالکریم سروش بحران زمانه را چگونه مشاهده می کردند؟ ریشه های بحران را در چه می بینند و نظر آن ها چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ راه حل این دو متفکر برای حل بحران پیش آمده چیست؟ جامعه ی مطلوب مورد نظر آنان چه ویژگی هایی دارد؟در پاسخ به سوالات فوق، شریعتی و سروش جامعه ایران عصر خویش را دچار بحران عقب ماندگی مادی و معنوی می دانند که از این جهت نظرشان به هم شباهت دارند و با توجه به متفاوت بودن زمان زیست و نیز زمینه ها و سرچشمه های فکری و روش شناختی مختلف، در تشخیص علل، راه حل ها و ترسیم جامعه مطلوب به نتایج متمایزی رسیده اند. پس از مشاهده بحران عقب ماندگی جامعه عصر خویش، به متن تاریخ رفته تا علل به وجود آمدن چنین بحرانی را بررسی کنند که در این راستا شریعتی، الیناسیون فرهنگی و سرمایه داری را علت عقب ماندگی و سروش ایدئولوژیک بودن دین و حکومت را منشا عقب ماندن جامعه می دانند. واکاوی علل مشکلات در آرای آن ها منجر به اتخاذ راه حل های بازگشت به خویشتن اسلامی، پروتستانیسم اسلامی و ایدئولوژیک کردن دین از سوی شریعتی و ایجاد معرفت دینی بجای دین، تکثرگرایی و عقلانیت انتقادی دینی از سوی سروش گردید. آن ها در مرحله ى بعد جامعه ی آرمانی خود را ارائه می دهند که در این میان، شریعتی به جامعه ی توحیدی مبتنی بر اصل امت- امامت و سروش به یک مردم سالاری دینی مبتنی بر عقلانیت اشاره می کند..
  • تعداد رکورد ها : 31