جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
بررسی شبهات مغایرت نهج البلاغه با اعتقادات شیعه
نویسنده:
نجمه گرگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلام امیرالمومنین (ع) همواره مورد طعن و تشکیک قرار گرفته و از سوی شکاکان، آماج تهمت?ها واقع شده است. از آنجایی که این شبهات بی اساس بوده با استفاده از آیات و روایات و تاریخ می?توان آن?ها را برطرف نمود. اعتقادات خاص شیعه مورد هجوم دشمنان قرار گرفته که هنوز به برخی از آن?ها پاسخی کامل داده نشده است، در نتیجه نیاز به پاسخگویی آن?ها تشدید می?گردد.پژوهش در این رساله با بحث کلیات آغاز گشته است، در ابتدا موضوع پژوهش مورد تبیین قرار گرفته و پیشینه و سابقه?ی آن مطرح گشته که پیش از این رساله، پژوهش جامع و کامل با این موضوع انجام نشده است. به دنبال آن ضرورت تحقیق و اهداف از انجام آن و شیوه?ی اجرای آن بیان شده است، سپس سوالات اصلی و فرضیات موضوع آورده شد و در بخش مفهوم شناسی واژه?ی شبهه مورد بررسی لغوی قرار گرفت. در این فصل از رساله نگاهی از بیرون به ابعاد وسیع این موضوع می?شود.در فصل دوم به بررسی بیشتر شبهاتی که در طول تاریخ در رابطه با نهج?البلاغه بیان شده، پرداخته شده است که پاسخ?های اجمالی به این شبهات نیز با ذکر منابع جهت استفاده?ی بیشتر آورده شده است. با ورود به فصل سوم به فصل اصلی این رساله? وارد می?شویم، آن هم این که به بررسی تمامی شبهاتی می?پردازد که در وهله?ی اول، مغایرتِ نهج?البلاغه با اعتقادات شیعه را می?رساند ولی با نگاهی به آیات و روایات و مسائل تاریخی این مغایرت برطرف شده و تحکیم بیش از پیش عقاید شیعه را ممکن می?سازد.
جایگاه عقل در مکتب تفکیک
نویسنده:
ام‌البنین حیدری‌امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ در میان اندیشمندان، عقل به عنوان ابزاری انکارناپذیر برای شناخت هستی و حقایق آن مطرح بوده و هست اما در کم و کیف شناخت و حد و توان آن اختلاف نظر وجود داشته است، این مهم در خصوص مشربهای فکری مسلمانان نیز صدق می کند،‌ اندیشمندان علم کلام، فلسفه، عرفان و … دیدگاههای خاصی درباره عقل و توان معرفتی آن دارند.در سده اخیر نظریات جدیدی در میان متکلمیندر خصوص ابزار معرفت و راههای دست یابی به آن ظهور کرده اند که هر یک به نحوی ذهن محققین و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را بخود مشغول داشته است که از جمله آنها مکتب تفکیک است. از دیدگاه این مکتب عقل به معنای موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است که عامل شناخت می باشد. و انسان که ذاتاً‌ و با قطع نظر از نور عقل،‌ مظلم الذات است، به خواست پروردگار،و با بهره مندی از آن نور، ذات خود و سایر معلومات را مشاهده و کشف نموده و با فقدان آن نور در حالاتی مانند خواب و نسیان، مجدداً‌ به جهل ذاتی خود برمی گردد. از نگاه مکتب تفکیک،‌ علوم حصولی ذاتاً اموری ظلمانی اند و همانند دیگر اشیای ظلمانی،‌ توسط نور عقل و علم حقیقی آشکار می گردند. لذا به نظر اصحاب این مکتب، فراگیری علوم بشری، نه تنها بر علم انسان نمی افزاید بلکه مانع رسیدن به معرفت حقیقی می شود، و صرفاً‌ ذهن را از ظلمات،‌آکنده می سازد.بر این اساس شرط رسیدن به فهم صحیح و معرفت ناب دینی، چنگ زدن به متون وحیانی، و دوری از تأویل و تطبیق آن بر معارف بشری است و برای این کار باید ذهن را از علوم بشری پاک نمود. اینان ریشه و سابقه چنین اعتقادی را به صدر اسلام مستند می سازند. اما با بررسی عقاید آنان می توان دریافت که اگر چه استناد آنان صرفاً‌ به متون وحیانی است ولی با استدلال از همان متون می توان درصدد پاسخ به شبهات و رد بعضی از عقاید و استدلالهای آنان برآمد.
بررسی ضرورت و کارآمدی فلسفه‌ی اسلامی با تأکید بر شبهات
نویسنده:
رامین باباحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه اسلامی از علوم رایج در زمان ماست که علی رغم دانش آموختگان فراوان، در مسیر رشد و بالندگی خود مورد، نقدها وچالش های فراوانی قرار گرفته است.فلسفه اسلامی به حکم وصفی که او را همراهی می کند دانشی است که با اسلام نسبت دارد و افزون بر آن که فیلسوفان آن مسلمان بوده اند، از فرهنگ اسلامی نیز تأثیر پذیرفته است، از این روی فلسفه ی اسلامی در یک تعریف ساده عبارت است از نظام عقلانی ای که در طرح مسائل و استدلالات جدید، تصحیح برخی خطاهای فلسفی، اهتمام بیشتر به مسائل خاص و ...متأثر از معارف اسلام بوده و پیرامون موجود بما هو موجود بحث می کند.فلسفه ی اسلامی دارای کارکردهایی است همچون:- بررسی و تبیین مبانی فلسفی علم کلام- بررسی و تبیین مبانی فلسفی علوم انسانی اسلامی مانند مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی- تبیین مبانی عقلی نظام سیاسی اسلام و دفاع از آنهابه فلسفه ی اسلامی اشکالات و شبهاتی همچون ناسازگاری فلسفه با آموزه های اسلام، تقلیدی بودن فلسفه ی اسلامی، نهی اسلام از فلسفه و.... وارد شده است که علّت عمده ی طرح این گونه شبهات، نا آشنایی با تبیین صحیح اندیشه ها و مسائل فلسفی می باشد.
حق و باطل در نهج‌البلاغه
نویسنده:
حمید مروجی طبسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به لزوم جداسازی حق و باطل از یکدیگر، لزوم تعیین تکلیف مسایل و ضمانت سعادت انسان و این‌که اطاعت از امر فرمان‌روا لازمه‌ای دارد، شناخت حق و باطل ضروری به نظر می‌رسد. علم تفصیلی به حق، ‌حصول اطمینان، استقلال اندیشه، عدم فردگرایی، یقین‌گرایی و بصیرت از لوازم شناخت حق و باطل می‌باشد. جدیت و تلاش، موشکافی، دوری از هوای نفس، ثبات قدم و پرهیز از شتاب‌زدگی، راه رسیدن به شناخت حق و باطل و در مقابل، کنجکاوی بی‌جا، اصرار بر جهل، بزرگنمایی، شتاب‌زدگی و جَوزدگی از موانع رسیدن به شناخت حق است. عاقبت به خیری از پیامدهای شناخت حق و باطل در بعد فردی و پیروی از امام حق و انسجام ملی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است.سه معیار مطابقت با وحی، سیره معصومین(ع) و فطرت یا عقل سلیم به عنوان معیارهای شناخت حق و باطل از کلام امام علی(ع) استخراج می‌شود. دین اسلام و قرآن کریم با شاخصه‌هایی از جمله فرقان، هموار، هدایت‌گر، مستقیم و حجت است، از شاخه‌های تطبیق موضوع با وحی است. پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی‌هایی از جمله آشکارکننده حق، داور، حق‌رو و فصل‌الخطاب هستند؛ امیرالمومنین(ع) نیز قاطع در راه حق، حق‌پو، راستگو، پاسخگوی ندای حق، عالم به حق، حق‌جو و حق‌یاب هستند؛ ائمه اطهار(ع) نیز دارای وحدت رویه، مرجع حق، زمامداران حق و پرچم‌داران حق هستند؛ لذا به عنوان یکی از معیارهای شناخت حق در کلام امام علی(ع) معرفی شده‌اند.ویژگی‌های حق عبارتند از میانه‌بودن حق، سنگینی و گوارایی، تأثیرگذاربودن، شایسته پیروی‌بودن، روشن‌بودن، کمی یاران، اختلاط با باطل، مخفی‌بودن و داشتن مخالف بسیار. ویژگی‌های باطل نیز عبارتست از تظاهر و جلوه‌گری، کثرت طرفداران، پر سر و صدا بودن، شباهت با حق، گوشه‌نشینی خواص و نیت باطل. پیمان‌شکنان، دشمنان دوست‌نما و خواص ساده‌لوح، گمراهان و منافقان به عنوان مصادیق باطل معرفی شده‌اند. عمل‌گرایی، ایمان راستین، برپاکننده حق، حق‌گویی و حق‌پویی؛ خصوصیات طرفداران حق و شعارگرایی، مدعیان دروغین، ایستادگی در مقابل حق، شراکت با شیطان و خودمحوری؛ خصوصیات طرفداران باطل شمرده شده است.از آنجا که به دلیل علمی‌بودن شناخت کلیات حق و باطل، نمی‌توان در عالَم خارج، حق و باطل واقعی را با آن شناخت معین نمود، پس نیاز به مهارتی به نام بصیرت است تا بتوان حق و باطل و ویژگی‌های آنها را تطبیق نمود. در دوران غیبت معصوم(ع) حکم حاکمان صالح به حق نزدیک‌تر است و در زمان حکومت حاکمان ناصالح، رأی عالمان و راویان احادیث ائمه(ع) معتبر است. در زمان حاکمیت حاکمان صالح که عالم دینی نیستند، نظر علما صائب است. البته در دو مورد اخیر، آرای عالمانی که دارای تخصص بیشتر ـ اَعلَم در موضوع ـ هستند، معتبرتر است. رضایت و خواست جامعه، هنگامی که بر اساس موازین اسلامی باشد، مورد تأیید است و این به هیچ وجه نتیجه نمی‌دهد که حکومت به خواست مردم می‌تواند از معیارهای اسلامی دست بردارد. شرایط بیان حق عبارتست از این که انسان باید با توجه به موقعیت‌ها، سنجش ظرفیت‌ها، زمان‌ها و مکان‌ها به بیان حقایق اقدام کند.
بررسی مقایسه‌ای رویکردهای کلامی امامیّه و اشاعره تا خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
رقیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک بزرگ‌ترین وظیفه‌ی انبیاء و امامان (ع) و عالمان دین اسلام، پاسداری از حریم عقاید و معیّن کردن حدود و ثغور آن است؛ چون بدون معرّفی عقاید، ستون دین استوار نگشته و حدّ و مرز آیین درست الهی از دین-های ساختگی مشخّص نمی‌شود. از این رو همواره گروهی از عالمان دین برای دفاع از دین و اعتقادات روش و اسلوب خاصّی را برگزیده و همین امر سبب شده که رویکردهای متفاوتی حاصل گردد. برخی برای دفاع از عقاید تکیّه بر ظواهر کرده و تنها راه دست‌یابی به معارف دینی را ظواهر کتاب و سنّت می-دانند. این گروه که به نص‌گرایان معروفند طیف گسترده‌ای از افراد و گروه‌ها را دربرگرفته که ویژگی مشترک آنان بی‌اعتنایی به تعقّل و اندیشه‌ورزی است. التزام و پایبندی به نص، حجیّت خبر واحد، محدودیّت استفاده از عقل و استدلالات منطقی و عقلی در شناخت، از اصول تفکّر آنان است. حاصل فعالیّت نص‌گرایان امامیّه،حفظ و نگهداری احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه‌ی معصومین (ع) و مبارزه با غلو و غلوگرایی می‌باشد. این رویکرد پیروانی در میان امامیّه و اشاعره دارد که استفاده‌ی محدود از عقل و مقدّم کردن ظواهر از جمله ویژگی‌های آنان است. برخی از عالمان دین هم در دفاع از عقاید، عقل را اصل قرار داده و معتقدند بدون عقل و اصول عقلی هیچ‌گونه شناختی برای انسان حاصل نمی‌شود و معارف دیگر اعمّ از حس و تجربه و وحی، همه مبتنی بر مبادی عقلی است. پیروان این اسلوب، رویکرد عقل‌گرایی را به وجود آورده‌اند که تثبیت هویّت و استقلال علم کلام و جمع منطقی بین عقل و نقل از جمله دستاوردهای آنان است. این رویکرد هم، در میان امامیّه و اشاعره پیروانی دارد هر چند که نحوه‌ی عملکرد آنان با یکدیگر تفاوت دارد. پس از پشت سر نهادن دو رویکرد نص‌گرایی و عقل‌گرایی حال نوبت آن رسیده بود که از بدنامی فلسفه که در دوره‌های قبل به وجود آمده بود، کاسته شود به همین علّت عواملی چند دست به دست هم داده و مسائل فلسفه را وارد علم کلام کرد. از این رو، در این دوران عالمان دینی در دفاع از عقاید دینی سعیشان معطوف بر این بود که ورود و خروج مباحث و استدلال‌هایشان رنگ فلسفی داشته باشد و از آیات و روایات هم برای تأیید استدلال‌ها بهره می‌بردند، خواجه نصیر الدین طوسی یکی از متکلّمان خردگرای‌فلسفی امامیّه در تقویت این رویکرد نقش به سزایی را ایفا کردند.
اشارات قرآنی در نهج البلاغه (خطبه‌ی 92 تا 174)
نویسنده:
علی قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حدیث نبوی ثقلینشرط دستیابی به هدایت و سعادت را همراهی قرآن و عترت و تمسّک به آنها دانسته است. بر اساس این کلام نبوی پیوند عمیقی میان دو گوهر بر جای مانده از او برقرار است؛ چرا که مطابق نصّ روایت اخذ یکی و رهایی دیگری، مساوی ضلالت و افتادن در ورطه ی هلاکت است. در این نوشتار پس از طرح بحث در بخش اول به معرفی اجمالی قرآن از زبان خود و در بخش دوم به معرفی اجمالی عترت می پردازیم. بخش سوم رابطه ی این دو ثقل بررسی و به همتایی آن دو حکم شده، برخی وجوه همتایی نیز ذکر می شود. از آنجا با نگاهی به برخی فضایل برترین شخصیت عترت، پس از نبیّ گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، پیوند ناگسستنی او با قرآن تبیین شده و تأثیرات عمیقی که آمیختگی حقیقت قرآن با وجود حضرت داشته را تبیین نموده و نتیجه می گیریم او و دیگر معصومان، قرآن مجسّم الهی اند که کردار و گفتار آنان جملگی تجلّی آیات خدایی است. پس از آن با استناد به علم ثابت و لایتناهی الهی که منبع فیض دو ثقل اکبر و اصغر است، کلام معصومان و قرآن را هم مضمون دانسته و در پی اثبات اتّحاد روح حاکم بر آن دو گوهریم. سپس با کاویدن رابطه ی قرآن و نهج البلاغه، ضمن ارائه ی گونه هایی از تجلّی قرآن در کلام امام به مفهوم شناسی اشارات قرآنی نهج البلاغه – که موضوع اصلی این پایان نامه است - می پردازیم. پس از آن از فصل های دوم تا چهارم خطبه های 92 تا 174 نهج البلاغه بررسی شده و موارد اشارات قرآنی آن با ذکر عبارات حضرت و آیات مورد اشاره ذکر می گردد.
بررسی نظریه‌ی کلام نفسی و بازتاب آن در اصول فقه اهل سنت
نویسنده:
فایق قوامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکلام نفسی مرکب از دو کلمه کلام و نفسی است. در لغت کلام به معنی سخن آمده است ونفس به معنای روح، جان، و خود هرکسی می‌باشد. در اصطلاح کلام نفسی عبارت است از معانی که در ذهن و قلب متکلم است که به وسیله زبان آن معانی را بیان می‎کند. آنچه در دل است کلام نفسی و آنچه که بیان شده کلام لفظی است. اولین کسی که کلام نفسی را مطرح کرد عبدالله بن سعید بن‏کلاب است، بعد از او ابوالحسن اشعری نظریه اورا ادامه داد و بعدا ابوبکر باقلانی و جوینی این نظریه را بسط وتوسعه دادند. تمام فرق اسلامی، متفقند که خداوند تعالی، متکلم است اما اختلافشان در معنی کلام خداست که آیا کلام‎خدا قدیم است یا حادث، با حروف وصوت تکلم می کند یا خیر؟ معتزله قرآن را مخلوق وحادث می دانند، ولی حنابله و اشاعره معتقدند که قرآن قدیم است، وجه اختلافشان این است که اشاعره حروف و اصوات را مخلوق اما معنی را قدیم می دانند، لکن حنابله حروف و اصوات را نیز، مانند معنی قدیم می‌پندارند. کلام نفسی در بسیاری از مطالب علم اصول فقه نفوذ کرده است که این مطالب مربوط به باب الفاظ در علم اصول است، مانند: امر، نهی، امربه معدوم، حکم، خبر و ... . اشعریه در موضوع صفت کلام نفسی نقش اصلی را ایفا کرده‏اند و بقیه(معتزله وحنابله) آن را منکر هستند. اشاعره بر خلاف سایر متکلین اصولی، برای هر کدام از مطالب بازتابی کلام نفسی دو تعریف ارائه داده‏اند؛ مثلا لفظ امر را یک بار به اعتبار نفسی و بار دیگر با اعتبار لفظی تعریف می‏کنند.واژگان کلیدی: کلام نفسی، کلام لفظی، اصول فقه.
بازخوانی آموزه «معرفت نفس» در مکتب تربیتی امیرالمومنین علیه‌السلام بر اساس حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»
نویسنده:
محمدحسین دعائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی و تبیین آموزۀ دینی «معرفت نفس» و ابعاد تربیتی آن، به‌عنوان: «مهم‌ترین خواستۀ بشر»، «پایه و اساس معرفت‌شناسی»، «مبنای معنویت و اخلاق»، «حلقۀ اتصال تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و اندیشه‌ها»، «شاه‌کلید اسلامی‌سازی علوم و تولید علم دینی»، «فریضۀ هر مرد و زن مسلمان»، «مصداق علم نافع و برتر»، «برترین معرفت»، «رمز سعادت و نیکبختی» و «امری ملازم با معرفت رب»، یکی از ضرورت‌هاست. بر همین اساس، برآنیم تا در تحقیق حاضر، با تکیه بر ضوابط علمی فهم آموزه‌های دینی، به موجه‌سازی دستگاه تربیتی اسلام در این حوزه، اقدام کرده و و با رویکرد اجتهادی و فقاهتی مرسوم در کشف آموزه‌های دینی، به بازخوانی این راهبرد تربیتی، با محوریت حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بپردازیم. از همین رو، کوشیده‌ایم تا با پشت سر نهادن هفت مرحلۀ اصلی فهم حدیث، یعنی: «بررسی سند حدیث و کیفیت استناد آن به معصوم (علیه‌السلام)»، «بررسی متن حدیث و تعیین قرائت قابل اعتماد از آن»، «بررسی معنای حدیث از حیث مفردات و ترکیب»، «بررسی خانوادۀ حدیث و تلاش برای فهم صحیح مراد جدی معصوم (علیه‌السلام)»، «بررسی معارضات حدیث و تبیین طریقۀ حل تعارض»، «بررسی مؤیدات حدیث در منابع قطعی معرفت (یعنی: قرآن، وجدان و برهان)» و «پردازش نهائی، جمع‌بندی و نتیجه‌گیری»، به معنا و مفاد حقیقی حدیث مذکور، نزدیک شده و از این طریق، قدمی در مسیر تبیین روشمند آموزۀ دینی «معرفت نفس» برداریم. هم‌چنین گفتنی است که با توجه به محوریت «متن» ـ به‌عنوان یک «دادۀ کیفی» ـ در تحقیقات فقه الحدیثی، «گردآوری اطلاعات» مورد نیاز برای تحقیق حاضر، با استفاده از «روش کتابخانه‌ای» صورت گرفته و «پردازش اطلاعات» گردآوری‌شده نیز با تکیه بر «روش‌های کیفی» مربوطه، هم‌چون: «تحلیل محتوا»، انجام شده است. به‌طور خلاصه، می‌توان اصلی‌ترین نتیجۀ حاصل از این تحقیق را این‌گونه بیان داشت که: عبارت شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، حدیثی است علوی که به استناد قرائن سندی و مضمونی متعدد و متقن، از جمله: «اعتبار مصادر و منابع»، «نقل مُسند در برخی از کتاب‌ها»، «علو لفظ و معنا»، «تواتر معنوی یا اجمالی»، «شهرت روایی»، «مقبولیت در نزد بزرگان» و «موافقت با معارف موجه»، شکی در استناد آن به وجود مبارک «حضرت علی بن ابی‌طالب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)» نیست. هم‌چنین با وجود گستردگی مفهومی این حدیث شریف در نگاه نخست و امکان حمل آن بر سطوح مختلفی از معانی، توجه به مواردی هم‌چون: «معنای واژۀ نفس»، «معنای واژۀ معرفت»، «هویت و حقیقت معرفت نفس»، «هویت و حقیقت معرفت الله» و «مفاد جمعیِ گزاره‌های دال بر ارتباط معرفت نفس با معرفت الله»، به تقویت و توجیه لایۀ عرفانی آن منجر شده و ما را به این نتیجه می‌رساند که: «لزوم تحصیل شناخت حضوری نسبت به حقیقت الهیِ به ودیعت نهاده شده در وجود انسان، برای رسیدن به شهود حضرت حق و نیل به مقام معرفت الله»، موجه‌ترین و صحیح‌ترین معنایی است که می‌توان از این کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برداشت کرد. در پایان نیز لازم به ذکر است که «حجیت حدیث مورد بحث و عرفانی‌بودنِ دلالت آن»، «انطباق قرائت عارفان شیعی از آموزۀ معرفت نفس بر مفاد وحیانیِ آن»، «تثبیت نظریۀ اتحاد مفاد عقل، قلب و وحی، از طریق تبیین آن در موضوع بحث»، «تفاوت مفهوم دینی معرفت نفس با مفاهیم مشابه، مانند: انسان‌شناسی، روان‌شناسی، علم النفس، انسان‌گرایی، فردگرایی، درون‌گرایی و انواع خودمحوری‌های روان‌شناختی، اخلاقی و فلسفی» و «محوریت آموزۀ معرفت نفس به‌عنوان یک راهبرد، در سیستم تربیتی اسلام»، برخی دیگر از نتائج حاصل از تحقیق حاضر است، هم‌چنان‌که «لزوم بررسی‌های سندی و دلالیِ دقیق‌تر، در ارتباط با آموزۀ معرفت نفس»، «ضرورت سرمایه‌گذاری‌های کلان علمی و اجرائی بر مقولۀ معرفت نفس»، «لزوم تمرکز بر مطالعات تطبیقیِ مرتبط با مفهوم معرفت نفس و مفاهیم مشابه»، «ضرورت توجه به فرایند و روش فهم دین در مقیاس سیستمی و تمدنی» و «لزوم طراحی و ارائۀ سیستم تربیتی اسلام، در قالب الگوی اسلامی پیشرفت» نیز اصلی‌ترین پیشنهادهای این تحقیق، برای مجامع علمی و اجرائی است.
بررسی تطبیقی قصد ارتکاب جرم و معصیت در جزای اسلامی و علم اخلاق
نویسنده:
علی قبادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر فعل يا ترك فعلي را كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد، جرم است. برايارتکاب يك عمل مجرمانه چهار مرحله وجود دارد : 1- قصد ارتكاب جرم 2- تهيه مقدمات جرم 3- شروع به جرم 4- انجام كامل جرم. قصد مجرمانه، اراده و تمايل شخص به انجام عملي است كه قانون آن را نهي كرده باشد. مرحله انديشه و قصد مجرمانه از جمله مواردي است كه محل نقد و نظر علما، فقها وحقوقدانان اسلامي است . در اين تحقيق نگارنده با روش تحلیلی توصیفی سعي نموده با تبيين آيات وروايات و نظرات علما وفقها وحقوقدانان اسلامي وتحلیل آنها به بررسي قصد ارتكاب جرم ومعصيت در جزاي اسلامي وعلم اخلاق پرداخته ،رابطه اخلاق و حقوق جزا را بيان كند وبا توجه به اهداف آن تلاش كرده تا دلايل اقتصادي، اجتماعي ، فرهنگي و...را در رابطه با ارتكاب جرم وگناه مورد بررسي قرار داده و به تبع آن راهكارهايي را براي پيشگيري ياكاهش ارتكاب جرم و گناه از جمله : ايمان به خدا و روز قيامت، باور كردن مسئله مرگ، خودشناسي،ترساز عواقب گناه،اجراي عدالت اجتماعي كار و فعاليت اقتصادي،امربه معروف و نهي از منكر و. .. بيان كند. حاصل کلاماینكه اخلاق اعم از حقوق جزا است و علم اخلاق ملاك نتيجه و پاداش اعمال را، بر اساس نيت مي داند. ولي در جزاي اسلامي تا زماني كه نيّت و قصد ارتكاب جرم به مرحله فعليّت نرسيده باشد مجازات بر آن مترتب نيست و دلايل اقتصادي، اجتماعي ، فرهنگي و... مي توانند زمينه ارتكاب جرم وگناه را فراهم سازندو فضايل اخلاقي از مهمترين عوامل كاهش ارتكاب جرم و گناه در بين انسانها و يك عامل اساسي و زير بنايي در رشد و پيشرفت تمدن انساني است.
بررسی نقش نمایندگان برجسته کلام امامیه و اشاعره در تحول کلام در قرن ششم و هفتم
نویسنده:
نیلوفر اسداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تبیین نقش متفکّران در تحوّل کلام به لحاظ نظری و عملی اهمیّت به سزایی دارد. با توجّه به جایگاه ویژه‌ی اصول عقاید و تحوّلات صورت گرفته در آن در میان مکاتب مختلف کلامی در جهان اسلام در این پژوهش به بررسی این موضوع از دیدگاه ابوحامد غزالی و عبدالکریم شهرستانی و فخر رازی به عنوان نمایندگان برجسته‌ی اشاعره و خواجه نصیر الدّین طوسی به عنوان برجسته ترین نماینده‌ی امامیّه پرداخته می‌شود. از آن‌جا که در قرن ششم و هفتم اصول عقاید دچار تحوّلی عظیم گشته بود تعیین جایگاه این تحوّل منوط به بررسی آراء این متکلّمان در زمینه توحید و عدل خداوند و امامت و نبّوت و معاد است. و چون پایداری هر دینی در گرو دفاع متکلّم از دین است و ثابت شدن تحوّل در علم کلام باعث پایداری دین می‌شود بنابراین نظرات جدید خواجه نصیرطوسی در هریک از این اصول عقاید به عنوان نوآوری‌های علم کلام و تحوّل درکلام امامیّه در این پژوهش مورد توجّه واقع شده است؛ زیرا براساس آن نظریّات، خط بطلانی بر روی برخی اصول عقاید اشاعره کشیده می‌گردد و این اصول به شکل جدیدی مطرح و تبیین می‌شود و این از شاهکارهای قرن ششم و هفتم محسوب می‌شود. در این پایان‌نامه با مقایسه‌ی دیدگاه این چهار متکلّم و بررسی موارد اختلافی آن‌ها چگونگی تحوّل علم کلام در مبحث توحید خداوند در زمینه‌ی صفات، ذات، افعال باری‌تعالی، امامت، نبّوت و عصمت انبیاء و معاد جسمانی و روحانی به اثبات می‌رسد و سیر کمال آن معیّن می‌گردد.
  • تعداد رکورد ها : 745