جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
رابطه مشیت الهی در هدایت و اضلال با مسئله اختیار انسان: (مقایسه نظر محمدحسین طباطبایی و محمدباقر بهبودی)
نویسنده:
مژگان سرشار، زهرا محمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مطالعه در پی بررسی رابطه مشیت خدا در امر هدایت یا اضلال انسان با مشیت انسان است و هدف از نوشتار حاضر یافتن پاسخی مناسب و نوین برای دعوای دیرینه جبر و اختیار انسان است. این نوشتار به شیوه توصیفی و مقایسه ای صرفا با نگرشی قرآنی به این مسئله می پردازد. محور بحث نوشتار پیش رو یافتن تعریفی مناسب برای مشیت خدا و در کنار آن بیان نوع ارتباط مشیت انسان با خواست خدا است. هم چنین، نگارنده به دنبال یافتن مفهوم اذن خدا در مشیت او و نقش مشیت خدا در القای ایمان یا شرک به انسان ها- به عنوان اهم مصادیق هدایت و اضلال- است. نگارنده محدودیت این مطالعه را از دو جهت در نظر دارد: یکی مشیت الهی در امر هدایت و اضلال، و دیگری بیان آن از منظر دو دانشمند معاصر: محمدحسین طباطبایی و محمدباقر بهبودی. از اهم یافته های این پژوهش تصور حیطه اختیار بشر بر اساس تعریف مشیت خدا است، به این صورت که اگر مشیت را عبارت از نوامیس و فرمول های طبیعت بدانیم- آن گونه که بهبودی گفته است-، زمانی مشیت خدا به منصه ظهور می رسد که با قوانین طبیعت همراه و همگام شود. در هر حال، چه اراده آدمی همگام با قوانین طبیعت باشد و هدایت یابد و چه راه اضلال در پیش گیرد، انسان در چهارچوب قوانین طبیعت آزاد است که آن را کشف کند و، مطابق با خواست آفریننده، به کار بندد یا از آن رویگردان شود. اما اگر مشیت را، بنا به تعریف طباطبایی، به دو صورت تکوینی و تشریعی در نظر گیریم، هدایت و اضلال الهی در بخش هدایت و مشیت تشریعی بر اساس حکمت خدا قرار می گیرد و انسان، از روی اختیار، یا خواست خود را با خواست خدا یکی می کند یا برعکس، اما در حیطه مشیت تکوینی، انسان مجبور به پیروی از قواعد و نظام سبب و مسببی است که امور شرعی چون هدایت و اضلال را شامل نمی شود.
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت؛ بررسیِ رهیافت هستی شناختیِ علامه طباطبایی و فینیس
نویسنده:
محسن جوادی، رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاقِ مبتنی بر طبیعت، روش فهم سعادت بر اساس ظرفیت ها و قوای طبیعی انسان است که در سنت یونانی و به ویژه در ارسطو وجود داشته و بعدها در نگرش آکوییناس و سنّت آکویینی دنبال شده است. جان فینیس، که از جمله اندیشمندان معاصر و از پیروان این سنّت اخلاقی بوده، کوشیده است به پیروی از آکوییناس مسیر فهم و تحقق سعادت آدمی را بر اخلاقِ مبتنی بر طبیعت ترسیم کند. علامه طباطبایی نیز دیدگاه های اخلاقیِ خود را بر سرشت طبیعی انسان و ظرفیت های طبیعی او مبتنی کرده و تقریری از نظریهٔ اخلاقیِ قانون طبیعی را در سنّت اسلامی به تصویر کشیده است. بررسی دیدگاه این دو اندیشمند در بُعد هستی شناسیِ ارزش ها، نشان می دهد که علی رغم وجود شباهت های چشمگیر، این دو دیدگاه، در نوع رهیافت واقع گرایانه و وجودشناسانه و نیز در تعداد، نحوهٔ هستی، و نوع رابطهٔ بین خیرات پایه با یکدیگر متفاوت اند. با تحلیل این تفاوت ها، به نظر می رسد رهیافت علّامه در بُعد وجودشناختیِ نظریهٔ اخلاقیِ قانون طبیعی، از توجیه معقول تر و قابل دفاع تری نسبت به فینیس برخوردار است. این مقاله می کوشد در بُعد وجودشناختیِ مسائل مربوط به نظریهٔ قانون طبیعی، دیدگاه این دو اندیشمند را درباره اخلاقِ مبتنی بر طبیعت تحلیل و بررسی کند.
اعتبار و حقیقت در اخلاق؛ افتراق و اشتراک اخلاق طباطبایی و اخلاق ویتگنشتاین متقدم
نویسنده:
سروش دباغ، حسین دباغ
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه و کلام اسلامی واژه اعتباری کاربرد پردامنه ای دارد. ظاهرا جز شهاب الدین سهروردی (از متقدمان ) و محمدحسین طباطبایی (از متاخران )، کسی فصلی مستقل در تبیین اعتباریات و چگونگی تمایز آن ها با دیگر مفاهیم نگشوده است. در مقاله حاضر، ذیل عنوان اعتباریات، فلسفه اخلاق طباطبایی به بحث گذاشته شده و از سه منظر وجود شناختی، دلالت شناختی و معرفت شناختی بررسی شده است. در نهایت نیز برای درک بهتر موضع طباطبایی، اشتراک و افتراق فلسفه اخلاق وی با فلسفه اخلاق لودیگ ویتگنشتاین طرح شده است.
صفحات :
از صفحه 175 تا 192
مقایسه تطبیقی بحث امامت از دیدگاه شنقیطی و علامه طباطبایی(با محوریت تفاسیر آن‌دو)
نویسنده:
سمیه آغنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث امامت از بحث های مهم عقیدتی است که در وجوب آن بین شیعه و اهل سنت اختلافی نیست. ولی در حقیقت امامت، نوع وجوب، شیوه¬ی تعیین و صفات امام اختلاف نظر وجود دارد. علامه¬طباطبایی از مفسرین شیعه، نصب امام را به حکم عقل بر خداوند واجب دانسته و تنها راه شناخت امام را منحصر در نص شرعی(کتاب وسنت) می¬داند. و چون امامت از منظر ایشان امری انتصابی از سوی خداست، پس خداوند به هر که بخواهد(خرد¬سال-بزرگ¬سال) اعطا می¬نماید. همچنین امامت از منظر ایشان، دارای جایگاه رفیعی بوده، بنابراین، وجود صفاتی چون عصمت را در امام شرط کرده است. ولی شنقیطی، از مفسرین اهل سنت، نصب امام را به حکم شرع بر مردم واجب دانسته و وجود صفاتی چون عصمت را در امام لازم نمی داند و تنها بر عدالت ظاهری، علم در حد یک مجتهد و بلوغ اکتفا می¬کند. در این پژوهش که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی سامان یافته است، سعی شده به بررسی تطبیقی بحث امامت از منظر شنقیطی و علامه¬طباطبایی بپردازد و با ارائه¬ی دلایل عقلی و نقلی متقن اثبات شده است که مقام امامت همانند نبوت، عهدی الاهی است که خداوند به افراد در سنین مختلف(خرد¬سالی یا بزرگ¬سالی) اعطا می¬نماید. همچنین ثابت شده که امام، همچون نبی باید معصوم باشد و چون عصمت از امور باطنی بوده و تشخیص آن از حیطه¬ی فهم بشر بیرون است، وخداوند با احاطه¬ی علمی¬اش می¬داند که چه کسی معصوم است؛ پس نصب امام با این صفت، تنها در اختیار اوست و از آن¬جایی که نصب امام بدون آگاه ساختن مردم لغو خواهد بود، قطعاً خداوند او را معرفی کرده است.
تبیین سبک زندگی اخلاق مدار مبتنی بر دیدگاه اخلاق علامه طباطبایی
نویسنده:
جلال عوض خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: با نظر به اهمیت جایگاه اخلاق در زندگی هر فرد و جامعه، این پژوهش بر آن است تا به تبیین سبک زندگی اخلاق مدار مبتنی بر دیدگاههای اخلاقی علّامه طباطبائی بپردازد.منظور از سبک زندگی اخلاق مدار، استخراج اصول تربیتی – اخلاقی و تعیین شاخص های اخلاقی در بعد فردی و اجتماعی بر اساس آرای علّامه طباطبائی میباشد، که این پژوهش در صدد پاسخگویی به سوالات زیر است.1- بر مبنای دیدگاه اخلاق علّامه طباطبائی شاخص های سبک زندگی اخلاق مدار در بعد فردی کدامند؟2- بر مبنای دیدگاه اخلاق علّامه طباطبائی شاخص های سبک زندگی اخلاق مدار در بعد اجتماعی کدامند؟3- بر مبنای دیدگاه اخلاق علّامه طباطبائی چه اصول تربیتی -اخلاقی را میتوان برای سبک زندگی اخلاق مدار استخراج کرد؟ برای این منظور ابتدا به آراء اندیشمندان و جامعه شناسان غربی و مسلمان سبک زندگی و سپس در مورد اخلاق در غرب و اندیشمندان مسلمان بویژه علّامه پرداخته شده است. آنگاه با استفاده از روش تحلیل و تکوین مفهوم و روش قیاس عملی برای پاسخگویی به سوالات مطرح شده، اقدام گردیده است. بدین ترتیب بر اساس مطالبی که در مبانی نظری تحقیق ذکر شد، در زمینه شاخص های سبک زندگی اخلاق مدار در بعد فردی و اجتماعی این موارد حاصل شد هر چند که این شاخصه ها کاملاً از یکدیگر منفک نمیباشند، شاخصه هایی در بعدباور و اعتقادات و شاخصه هایی در بعد عمل و کردار اخلاقی استخراج شده عبارتند از: گرایش به حیات طیبه و اخلاقی، گرایش به فطرت الهی، انجام دادن عمل صالح، شاخص برخوردار از تقوا اجتماعی، شاخصتکریم شخصیت دیگران در اجتماع، ابراز محبت در اجتماع برای همنوعان، شاخص امنیت و وحدت اجتماعی ، تأسی به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع، ... میباشند. به منظور استخراج شاخصه هایی برای سبک زندگی اخلاق مدارفردی و اجتماعی در بعد عمل و کردار اخلاقی به شکل وظایف بروز می نماید که عبارتند از؛ وظایف انسان را در ارتباط با خدا، خود و جامعه بررسی شد. سپس با استفاده از موارد ذکر شده در پاسخ سوال اول و دوم، به استخراج اصول تربیتی به منظور سبک زندگی اخلاق مدار پرداخته شد و در پایان نیز، پیشنهادهایی در راستای توجه به عملی نمودن سبک زندگی اخلاقی در عناصر تعلیم و تربیت ارائه گردید.
ویژگی های علم حصولی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمودعلی پناهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه درصدد بحث در ویژگی های کلی علم حصولی از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این تحقیق نظر براین است که اولاً با توجه به مجموعه آرای این فیلسوف، علم حصولی در یک نگاه کلی بدان، دارای جنبه های متعددی است، از قبیل جنبه های منطقی، هستی شناختی، روان شناختی، معرفت شناختی و پدیدارشناختی. ثانیاً هریک از این جنبه ها از مباحث ویژه خود برخوردارند که در اینجا به تفکیک به آنها اشاره شده است. در این تحقیق تنها به مباحث چهار جنب? اخیر پرداخته شده است، بدین شرح که:در جنبه هستی شناختی علم حصولی، با مباحثی چون نحوه وجود آن، عدم ترتب آثار عینی،معلولیت،تجرد و مسئله اتحاد عالم و معلوم سروکار داریم. جنبه روان شناختی علم حصولی مربوط است به طرح مباحثی چون قوای ادراکی از قبیل حس، خیال و عقل، ابزارهای شناخت، چگونگی تحقق علم حصولی(تصوری و تصدیقی)، انواع تعقل، مراتب عقل، تفاوت علم حضوری و حصولی. از حیث معرفت شناختی با مسئله کاشفیت، حقیقت و خطا، اقسام تصورات و تصدیقات، مسئل? رئالیسم و ایده آلیسم و ویژگی های علم حقیقی سروکار داریم. در جنب? پدیدارشناختی علم حصولی نیز به تأمل و تحقیق کلی در مفهوم کاشفیت پرداخته شده است.
محکم و متشابه و تأویل در قرآن با تکیه بر آثار سید مرتضی (ره)،شیخ طوسی(ره)، علامه طباطبایی (ره) و آیت الله معرفت(ره)
نویسنده:
داود ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طی این تحقیق به اثبات رسانده‌ایم که تأویل در آیه 7 آل عمران به معنی تفسیر متشابهات نبوده بلکه به معنی حقایقی است که آیات متشابه در صدد تعبیر و بیان آنهاست و از اینجا به این نتیجه رسیده‌ایم که متشابهات آیات دربردارنده و بیان کننده حقایق غیبی و ذات و صفات خداوند هستند که از طریق تعقل و تعمق به فهم آنها نمی‌توان نایل شد و تنها خداوند به این معنا، که همان تأویل است آگاه بوده و به افرادی که صلاح بداند مانند انبیا و امامان معصوم (ع)تعلیم می‌دهد.با این بیان رسوخ در علم به معنی فرو رفتن در علم و دانش زیاد نبوده بلکه به معنای ثبات در ایمان و توقف در هنگام شبهه می‌باشد و راسخان در علم که در آیه، مطرح شده به سبب ترک تعمق در این آیات و ایمان و تسلیم در برابر آنها مورد مدح و ستایش خداوند قرار گرفته‌اند.همچنین مفهوم راسخان در علم منحصر به پیامبر و امامان نیست بلکه هر کسی را که دارای ایمانی ثابت بوده و در شبهات ورود پیدا نکند در بر می‌گیرد و روایاتی که از سوی معصومین (ع) وارد شده مانند "نحن ا لراسخون فی ا لعلم و نحن نعلم تأویله" تفسیرگر آیه نبوده و بیان‌گر مصداق انحصاری راسخان در علم، در آیه نیستند، بلکه به بیان علامه طباطبایی (ره) از باب جری و تطبیق معنی می‌شوند.
مقایسه ماهیت تجربه عرفانی بر اساس نظریه علم حضوری و حصولی علامه طباطبایی و ساخت گرایی استیون کتس
نویسنده:
حاتم مهدوی نور، محمود یوسف ثانی، محمدتقی فعالی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در مورد تجربه عرفانی، دو دیدگاه ذات گرایی و ساخت گرایی وجود دارد. ذات گرایان معتقدند که حداقل در تجارب عرفانی خاص، عرفا ذات واحدی را تجربه می کنند، اما زمینه های اجتماعی و مذهبی عارف در تفسیر آنها اثرگذار است، لذا علی رغم تنوع گزارشات تجارب عرفانی در سنت های مختلف، هسته مشترکی وجود دارد که تمام آنها را می توان از یک نوع دانست. اما ساخت گرایان قائل اند که تجربه عرفانی، به طور خاص و گسترده، توسط سنت مذهبی و اجتماعی ای که عارف در آن قرار دارد، شکل داده می شود، پس زمینه های مذهبی خاص، تجارب متفاوتی را ایجاد می کنند.علامه طباطبایی، در حصری عقلی، علم را به حضوری و حصولی تقسیم می کند. با نظر به این تقسیم، تجربه عرفانی یا از نوع علم حضوری است یا از نوع علم حصولی. تجربه ای که از نوع علم حضوری است، تجربه ذات است و پیشینه های عارف در آن نقشی ندارد. انسان می تواند با ریاضت، از تعلق نفس به بدن بکاهد. در این صورت، نفس مجرد به علت خود و نیز به معلولات دیگر علم حضوری خواهد داشت و با آنها متحد می شود. اما بعضی از تجارب عرفانی انسان (کشف صوری و بعضی از مراتب کشف معنوی) از نوع علم حصولی است. در این نوع تجربه، ممکن است زمینه های قبلی عارف در شکل گیری تجربه وی دخالت داشته باشند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
جبر و اختیار از دیدگاه متکلمان برجسته امامیه؛ با تکیه به آراء علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمدحسین جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع مجبور بودن انسان در اعمال خود، یا برخورداری او از اختیار و اراده، در میان متکلمان مسلمان سه رویکرد اساسی را پدید آورده است؛ برخی با استناد به علم و قدرت الهی، انسان را موجودی مجبور و فاقد اختیار دانسته‌اند؛ جمع دیگری رویکرد تفویض را برگزیده و از آزادی کامل انسان دفاع نموده‌اند؛ اما شیعیان به تبعیت از امامان معصوم‌( هر دو باور را موهوم دانسته و "امر بین الامرین" را مطرح نموده‌اند. پژوهش حاضر با بررسی دیدگاه متکلمان برجسته امامیه در عصر غیبت، به‌ویژه علامه طباطبایی و امام خمینی( به این نتیجه رسیده که آن‌چه معتزله و اشاعره، با اتخاذ رویکرد تفویض با جبر، به آن معتقد هستند نیمی از حقیقت را تشکیل می‌دهد؛ و درک تمام حقیقت در گرو فهم امر بین الامرین می‌باشد، که براساس آن، انسان موجودی مختار بوده و هیچ جبری در کار نیست. قرائت و تفسیر پذیرفته شده از این مسأله در پژوهش حاضر آن است که عمل خارجی، امیال و آرزوهای انسان به اراده انسان تعلق دارد، و با تحقق اراده، تحقق عمل خارجی حتمی خواهد بود. البته این مسأله بعد از فراغ از قضا و قدر الهی می‌باشد؛ زیرا هر پدیده‌ای در آسمان و زمین، پس از مجموعه‌ای از مراحل هفت‌گانه رخ می‌دهد، و إعمال تقدیر الهی نیز گونه‌های مختلفی دارد. بنابر این، اصل قدرت و آزادی اراده را خدا به انسان می‌دهد، و این سرمایه انسانی در طول مالکیت خدا قرار می‌گیرد. همچنین محدوده اراده انسان و تأثیر آن به‌صورت‌های مختلف، محدود و مقید بوده، و این محدودیت از ناحیه گرایش‌ها، معرفت‌ها، توانایی‌های جسمی و شرایط خارجی ایجاد می‌شود، و پس از این تقدیرات و تحقق مرجحات و بستر عمل، انسان با آزادی کامل، فعل اختیاری خود را اراده می‌کند. بدین ترتیب، مسئولیت عمل نیز تنها به‌عهده انسان بوده و ستایش و سرزنش، و کیفر و پاداش آن را دریافت می‌کند و جبر و تفویض مصطلح با تمام شبهات خود، باطل می شود.
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
  • تعداد رکورد ها : 62