جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
خرافه از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
اعظم خود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهطبع کنجکاوبشر او را به جستجو و بررسی اسباب و علل حوادث بر می انگیزد و انسان را وا می دارد تا درباره ی پیدایش جهان و سبب آفرینش آسمان و زمین و حوادث جوی و زمینی بیندیشد.بدیهی است بشر نمی تواند همواره پاسخ هائی صحیح و مبتنی بر اصول علمی بیابد و لذا گاه از قوه ی تصور وخیالبهره جسته،پاسخ هائی برای سوالات خود می تراشد و بدین سان به وادی موهومات و خرافات در می غلتد.یکی از خطرهائی که بنیان زندگی را تهدید می کند و آدمی را از مسیر صحیح حرکت منحرف می سازد، خرافه است.خرافه یعنی هر امری که علم و عقل و دین آن را تأیید نکند ،مردم به آن معتقد بوده و از مخالفت با آن هراس داشته باشند.زمینه ها و عوامل بسیاری از جمله جهل و نادانی،تقلید کورکورانه،تعصب،غلو و ...در پیدایش خرافات و رواج آن در بین جوامع دخیل بوده اند.خرافات را به لحاظ میزان ثبات و نهادینگی آنها در باورهای مردم می توان به دو دسته ی اجتماعی، اعتقادیتقسیم نموده ،اعتقاد به خرافه – در بعضی موارد _منجر به جاری ساختن احکام ساختگی، خواهد شد.قرآن کریمو نهج البلاغه برای از بین بردن خرافات و رهائی از چنگال توهمات دو شیوه را پی گرفته اند،از طریق سلبی، یکایک عقاید خرافی را با بیاناتی محکم و روشن ،مهمل و بی اثر معرفی ساخته و در مقابل به اندیشه ای سالم یا سنتی شایسته و صحیح ارشاد می نمایند از طریق ایجابی با دعوت به تفکر صحیح ،تعقل و بسط علم و فرهنگ هر گونه نفوذ و مدخلیت خرافات را از صحنه ی زندگی ساقط می نمایند؛ تا این که چراغ معرفت در حیات آدمی فروزان گردد و ریشه ی خرافه و خرافه سازی را بسوزاند.واقعیت امر حاکی از آن است که انسان با بهره گیری از قرآن کریم و نهج البلاغه و منطق عقل و برخورداری از علم و دانش ،می تواند زندگی خود را به گونه ای سامان بخشد که کوچکترین خرافه ای در آن راه نیابد.کلید واژه ها:خرافه ، جهل، تقلید ،ترس ،تعصب ، غلو .
تحلیل شخصیت الگوهای قرآن(بررسی موردی حضرت نوح و حضرت موسی)
نویسنده:
فاطمه ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر در شکل رساله کارشناسی ارشد برآنست تا به تحلیل شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی از آن جهت که شخصیت های ممتاز، متعالی و مطرح قرآن هستند بپردازد: « قالَ یا مُوسى‏ إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتی‏ وَ بِکَلامی‏ فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرین»َ(اعراف/144) «ِانَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ»(آل عمران/33)در این راستا به جهت واکاوی و نمایاندن دیدگاه خاص قرآن به انسان و شخصیت و توانمندی های وی، ابتدا دیدگاه برخی مکاتب شخصیت مطرح در روان شناسی بیان گردیده و نظر روان شناسانی همچون آلپورت، مزلو و اریک فروم به انسان کامل مطرح گشته ، سپس به مطالعه شخصیت و عناصر و لوازم آن از مفاهیم گنجانده در لابلاب آیات قرآت کریم پرداخته است.طبق بررسی های انجام گرفته پیرامون شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی می توان اذعان نمود شخصیت متعالی و کامل قرآن در برخی جهات همچون نوعدوستی، جهت گیری بارور و عشق بارور، ریسک نمودن و تجربه های تازه، مقاومت در برابر فرهنگ پذیری و ادراک صحیح واقعیات و غیره با انسان بارور فروم، انسان پخته آلپورت و انسان خواستار تحقق خود مزلو شباهت هایی دارد اما انسان کامل و ممتاز قرآن دارای ویژگی هایی است که علم روان شناسی تاکنون بر آن چشم بسته است. اوصافی همچون علم به غیب، بیانگری و قدرت تحلیل و توصیف عالم آفرینش، واسطه عالم طبیعت و ماورای طبیعت، اتکاو توکل بر یک موجود ماورایی و غیره. این موارد برخی اوصافی است که در توصیف شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی در قرآن در عرض ویژگی های بالا قرار گرفته و به عنوان ویژگی های خاص شناخته می شوند. باید در نظر داشت علم روان شناسی تنها زمانی می تواند این ویژگی ها را در شمار اوصاف انسان کامل قرار دهد که انسان را به عنوان موجودی دوبعدی(آنگونه که قرآن وی را تعریف نموده) بپذیرد. این پژوهش همچنین عهده دار آن بوده تا با تحلیل ویژگی های دو شخصیت انسانی(حضرت نوح و حضرت موسی) جنبه هایی از مظاهر تاسی به ایشان را عرضه نماید. شکیبایی در برابر ناملایمات، بصیرت و بینش، تناسب توانایی ها با مسئولیت های سپرده در مدیریت، ادراک صحیح واقعیات و غیره مظاهری هستند که در پرتو این پژوهش حاصل گردیده است.بنابراین چهار فصل به این پژوهش اختصاص یافته است:فصل اول: کلیات
بررسی تطبیقی «فرزند پروری» در روان شناسی  و شیوه های«تربیت فرزند» در اسلام
نویسنده:
حمیده اله یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبشر امروزی با وجود انواع پیشرفت ها، به علت انحراف اخلاقی و تربیتی گرفتار بحران و نابسامانی های فراوانی شده است که حاکی از عدم نظام تعلیم و تربیتی صحیح است. انسان استعداد رسیدن به کمالات الهی و مقام خلیفه الهی را دارد و این امر با تربیت حقیقی امکان پذیر است. از عوامل م‍وثر در تربیت، خانواده است که هم از جهت اوّلیت (زمانی ومکانی) و هم اولویت (کیفیت تأثیر) مهم ترین محیط برای شکوفایی استعدادها ی مختلف فرزند است. در محیط خانواده روابط والدین با فرزند عنصر اساسی رشد و تربیت فرزندان در تمام ابعاد وجودی آنان است.در روان شناسی فرزندپروری به شیوه غالب بر تربیت فرزند از سوی والدین تأکید می ورزد که متأثر از عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد.سبک های فرزند پروری عبارتند از فرزند پروری مقتدرانه، فرزندپروری مستبدانه، فرزندپروری سهل گیرانه و فرزندپروی مسامحه کارانه(غفلت از فرزند). این طبقه بندی بر پاسخ دهی (صمیمیت) و تقاضاهای والدین(کنترل) مبتنی است. در اسلام شیوهتربیت صحیح فرزند، مبتنی بر روش تربیتی مسئولانه است.پژوهش حاضر سعی دارد ضمن واکاوی روش های فرزند پروری در روان شناسی وروش تربیت در اسلامبه مقایسه ی روش های تربیتی در روان شناسی و روش تربیتی اسلام بپردازد. برخی از یافته های این پژوهش عبارتند از:تربیت در روان شناسی بر اساس انسان محوری است در حالی که در اسلام با توجه به جهان بینی توحیدی، در راستای تجلی اسماء الهی عنوان می گردد.در میان چهار سبک فرزند پروری مطرح شده از سوی روان شناسان فرزند پروری مقتدرانه بهترین سبک و نزدیک ترین روش به روش تربیتی اسلام است ولی با این وجود کاستی های در این روش تربیتی وجود دارد که در روش تربیتی مسئولانه یافت نمی شود. چنانکه روش تربیتی مسئولانه در راستای هدف نهایی تربیت،بر مبنای توحید مداری و ولایت مداری و محبت اهل بیت(ع) است
بررسی رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان
نویسنده:
عبدالصمد معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع تحقیق حاضر رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه است. در این تحقیق تلاش شده است که دیدگاه این سه مکتب را از منظر کلامی مورد بررسی و تبیین قرار دهیم. اشاعره بر اساس توحید در ربوبیت و خالقیت معتقدند که افعال و کردار و گفتاری که از انسان سر می‌زند به قدرت و اراده خداوند است. قدرت و اراده انسان در آن هیچ تاثیری ندارد و تنها با فعل متقارن هستند بدون اینکه در ایجاد آن موثر باشند به طوری که افعال و اعمال انسان را در واقع خدا انجام داده و انسان ظرف صدور فعل اختیاری است. لذا به صورت مجازی انجام فعل به انسان نسبت داده می‌شود. لازمه این اعتقاد اسناد ظلم به خداوند است به این معنا که خداوند انسان را به ارتکاب گناهان مجبور کرده و در عین حال به خاطر آن گناه او را مجازات می‌نماید و این اسنا ظلم به خداوند استو حال اینکه خداوند عادل مطلق است و به هیچ بنده‌ای کوچکترین ظلم و ستمی را روا نمی‌دارد. تحقیق حاضر به تشریح دیدگاه‌های کلامی سه مکتب اشاعره، معتزله و امامیه درمقوله نسبت بین قدرت، علم و اراده الهی با اختیار انسان‌ها می‌پردازد و میزان تأثیر قدرت، علم و اراده خداوند متعال در اختیار آدمی از منظر این مکتب کلامی را تجزیه و تحلیل می‌کند. نویسنده برآن است تا نشان دهد انسان نه مختار است و نه مسلوب‌الاختیار، بلکه فعل اختیاری آدمی در عین این‌که فعل اوست، فعل خدا نیز محسوب شده و هیچ منافاتی بین آن‌ها وجود ندارد. به دیگر سخن، نه جبر لازم می‌آید و نه تفویضی در کار است. بدین منظور در چهار فصل دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در این زمینه شرح می‌دهد. ابتدا کلیاتی از تحقیق و مفهوم واژه‌های علم، قدرت، اراده، جبر، اختیار، تفویض و امر بین‌الامرین و... سپس نسبت بین علم خدا و اختیار انسان بیان می‌شود. نگارنده در این زمینه اقسام و مراتب علم الهی همچون: علم به ذات خویش، علم به همه اشیا قبل و بعد از ایجاد و ادله علم به احوال موجودات قبل از آن‌ها را بررسیده و علم ذاتی، علم فعلی و سایر مراتب علم باری‌تعالی را از منظر اشاعره، معتزله و امامیه مطرح می‌سازد و دیدگاه‌های آنان را درباره رابطه علم خدا با اختیار انسان ذکر و تجزیه و تحلیل کرده است. نویسنده در فصل سوم به رابطه بین قدرت خداوند با اراده و اختیار انسان اشاره کرده و ضمن بررسی قلمرو قدرت خدا، عمومیت و عدم تناهی این قدرت، دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در نسبت بین قدرت خدا و اختیار انسان‌ها شرح می‌دهد. وی سپس ادله امامیه را تقویت کرده و شبهه‌های وارد شده در این زمینه را پاسخ می‌گوید. نگارنده در فصل چهارم با اشاره به رابطه اراده خداوند متعال با اختیار انسان و ضمن تبیین مفهوم اراده و حقیقت آن در مورد خداوند و تفاوت اراده و مشیت الهی، نسبت بین اراده الهی و اختیار انسان را از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه بررسیده و دلیل‌های عقلی و نقلی امامیه درباره عدم منافات اراده الهی با اختیار انسان در صدور افعال را فراروی خوانندگان می‌نهد. آن‌گاه به جمع‌بندی تحقیق و نتایج حاصل از تطبیق دیدگاه‌های این سه مکتب کلامی می‌پردازد.
نقد و بررسی نسبت خداوند با بشر (دوئالیسم تجرد - تجسد) در آرای فمینیستی دیلی، ایریگاری، جانتزن و اندرسون
نویسنده:
مریم صوفی، محمد محمدرضایی، محمدتقی کرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر به اهمیت خداوند در آثار فمینیستی، انتقادهای الهیدانان و فیلسوفان فمینیست به مفهوم خدای ادیان توحیدی و راه‌حل جایگزین آنها برای نسبت خداوند و بشر می‌پردازد که در این ارتباط، آرای متفکران فمینیستی چون مری دیلی، ایریگاری، جانتزن و اندرسون دربارۀ دوئالیسم تجسد - تجرد، مورد توجه قرار می‌گیرد و در ادامه تفکر و راه‌حل‌های ایشان نقد و ارزیابی خواهد شد و انتقادهای افرادی نظیر هالیوود، اندرسون، تالیافرو، بایرن، منفرد هاوک و سارا کوکلی مطرح می‌شود و در نهایت رأی علامه جوادی آملی و استاد مطهری به‌عنوان نمایندگان تفکر اسلامی در مورد صفات خداوند و جایگاه زنانگی در دین مطمح نظر قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 669 تا 695
دلایل تعارض داروینیسم با قرآن از منظر هارون یحیی
نویسنده:
احمدرضا زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
2.
تبیین قاعده بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء و کارکردهای الهیاتی آن از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله قاعده بسیط الحقیقه به عنوان یکی از آموزه‎های حکمت اسلامی در ذیل سه محور مورد بررسی قرار گرفته است: «تبیین قاعده از دیدگاه ابن‎سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین»، «شبهات مطرح شده پیرامون قاعده» و «کارکردهای الهیاتی قاعده».در مطلب نخست نشان داده شد که قاعده «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیءٍ منها» به این معنا است: موجودی که از هر جهت بسیط بوده و هیچ نوعی از انواع ترکیب در او راه نداشته باشد، از طرفی تمام کمالات اشیا را دارد، وگرنه در او ترکیب پیدا می‎شود که خلاف بسیط الحقیقه بودن اوست، و از طرفی دیگر نقائص اشیا را نیز ندارد. تلازم در قاعده دارای دو طرف است که یک طرف آن مشهورتر است و آن استلزام بساطت نسبت به جامعیت همه کمالات است و دیگری که کمی نامأنوس می‎نماید استلزام جامعیت کمال نسبت به بساطت است. توجه به تلازم در قاعده نگاه حداکثری است که در بررسی آن در سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه که نماینده آن مکاتب به ترتیب ابن‎سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا می‎باشند، این مطلب بدست می‎آید که هر سه فیلسوف نگاه حداکثری به قاعده دارند گرچه این نگاه بین آنها در یک سطح و به یک میزان نیست، بلکه این ملاصدرا است که توانست با مبانی منحصر به فرد خود قاعده را در سطح تشکیک وجودی و وحدت وجود مطرح کند.در محور دوّم در مجموع به ده شبهه پیرامون قاعده پرداخته شد که می‎توان مهمترین عامل ایجاد شبهه نسبت به قاعده را عدم تصور صحیح نسبت به جامعیتِ کمالِ بسیط الحقیقه دانست به این نحو که از قاعده برداشت شده که جامعیت بسیط الحقیقه نسبت به کمال به نحو مجموعی است و این منشأ شبهه می‎شود که شمول مجموعی با بساطت سازگار نیست، و قاعده خودشکن می‎باشد در حالی که از این نکته غفلت شده که شمولیت آن به نحو وحدت جمعی بوده و با بساطت نیز سازگار است.در محور سوّم هشت کارکرد الهیاتی برای قاعده بیان شده، و مهمترین آنها دفع شبهه ابن‎کمونه و دیگری نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
تکوین و خلود نفس از دیدگاه ملاصدرا با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
اعظم جزینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا تکوّن نفس را براساس نظریه ای که به حرکت جوهری و تشکیک در وجود معروف است، توجیه و تبیین نموده است. محقق این رساله با بررسی آثار این حکیم فرزانه و مطالعه کتب فلسفی و کلامی و تفسیری وی که بعضاً برگرفته از آیات و روایات است به نتایجی رسیده است که نشان می دهد بسیاری از دیدگاههای این فیلسوف در این مسئله مستند قرآنی دارد؛ از جمله اینکه این حکیم، معتقد به بقاء نفس بوده و بیان می دارد، با مرگ و فنای بدن و فساد آن، نفس همچنان پایدار و جاودانه به حیات خویش ادامه می دهد. او به کمک نظریه حرکت جوهری هم :جسمانیه الحدوث" بودن نفس و هم "روحانیه البقاء" بودن آن را ثابت می نماید.مطابق دیدگاه ملاصدرا، خداوند نیز مبدأ تکوّن نفس انسان و مراحل پیدایش او را در آیات مختلفی بیان فرموده است، از جمله آیات شریفه: «خلقه من ترابٍ»، «من طینٍ» و «من صلصالٍ من حماٍ مسنونٍ» و در ادامه به کمک آیاتی دیگر، تجرد نفس و بقای آن را متذکر می گردد: «لایذوقون فیها الموت الّا الموته الاولی»، « یا ایّتها النفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه»، که ملاصدرا از این آیات و آیات دیگر به همراه ادله فلسفی، خلود نفس را هم نتیجه می گیرد.
آثار اصالت وجود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فریبا حسین شیرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
جایگاه و آثار دعا در نظام هستی
نویسنده:
حیدر هنردوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرصه ی دین پژوهی بعد از قرآن کریم و روایات حضرات معصومین علیه السلام موضوعات زیادی وجود دارد که هنوز قابل تحقیق و بررسی است و چه بسا موضوعاتی وجود دارد که گرچه در طول زمان شرح و بسط زیادی به ان افزوده شده است ولی نگاه تحقیقی در آن کم تر به چشم می خورد. کار و اثری که می تواند از نظر نگارنده قابل قبول باشد باید دو ویژگی داشته باشد: 1- تحقیقی و علمی باشد 2- در عین اینکه تحقیقی است به زبان ساده و روان تدوین گردیده باشد. موضوعاتی که به عنوان موضوعات ضروری و جزء پژوهش های دینی در حال حاضر به چشم می خورد زیاد است اما از میان این موضوعات گوناگون آنچه را که بنده به عنوان یک ضوروت در دنیای امروز تشخیص داده ام و آن را یکی از نیازهای واقعی مردم و جامعه دانسته ام عبارت است از جایگاه و آثار دعا در نظام هستی این موضوع از جهات مختلف طی چند فصل مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است. فصول و مباحث آن به ترتیب زیر است: 1- در فصل اول به کلیات بحث پرداخته شده است و سعی شده است که ضرورت بحث اثبات شود و سوالات تحقیق مطرح گردیده و اشاره ی مختصری به پاسخ پرسش های مذکور گردد و جواب های تفصیلی به فصل های بعدی موکول شود. 2- در فصل کوشش شده است که مسابقه دعا در جوامع گذشته اثبات گردیده و سپس همین روی کرد در ادیان الهی لحاظ شود تا متوجه این امر باشیم که در متون ادیان سابق نیز وجود دارد.3- در فصل سوم دعا در آیات و روایات بررسی دشه است تانشان داده شود که متون دینی ما چه انداره توجه به امر عا مبذول داشته است.4- در فصل چهارم اشاراتی به آثار و برکات و تاثیرات علمی و عملی دعا گردیده و به خصوص از نگاه روانشناختی به این مساله بیشتر نگاه شده است.5- در فصل پنجم به رابطه دعا با اصل علیت و قضا و قدر توجه شده است و اینکه آیا با وجود جهان نظام مند (علت و معلولی) و اصل قضا و قدر دعا کردن فایده دارد و آیا دعا با این دو اصل در تضاد نیست و در نهایت اثبات شده است که دعا خود جزئی از همین نظام علی و معلولی و موافق با قضا و قدر است نه مخالف آن.
  • تعداد رکورد ها : 353