جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی
نویسنده:
ناصر گذشته - هدیه دلگیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می‌توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق‌تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می‌توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می‌کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می‌شود، همگی کل یکپارچه‌ای را تشکیل می‌دهد که از آن به «جهان هستی» تعبیر می‌کنیم. سپس این گونه فرض می‌کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم‌هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به‌گونه‌ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلا در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می‌توان کل هستی و پدیده‌های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش‌ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صد میلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم‌ها را می‌توانیم در میان پدیده‌های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی‌ها را می‌توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی‌نگر، می‌توان پدیده‌های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان‌نگر، می‌توان به همه پدیده‌ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می‌کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلا درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن‌عربی و دستگاه‌های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده‌اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می‌توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 110
تأملی در عالم خیال از دیدگاه برخی از فلاسفه و عرفا
نویسنده:
نصرالله شاملی، وحیده حداد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
قوه خیال و عالم صور خیالی، حلقه واسط میان عالم عقلی و عالم جسمانی است. در تاریخ فلسفه اسلامی، از زمان فارابی تا عصر حاضر، بحث از خیال از مباحث بسیار مهم بوده و در حل بسیاری از مسائل، مانند مسئله شناخت، ربط حادث به قدیم و حیات اخروی مدد رسانده است. بعضی از صاحب‌نظران، این توجه را از ممیزات فلسفه اسلامی دانسته‌اند. در این تحقیق ما به طور اجمالی در صدد بیان آرای فارابی، ابن‏سینا، سهروردی، ملاصدرا و ابن‏عربی درباره عالم خیال هستیم؛ تا ضمن بررسی دیدگاه‏ها، به بیان نکات اختلافی و اشتراکی آنها در این مسئله بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 161 تا 176
عالم خیال منفصل از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فتح‌اله فتحی قشلاق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه ملاصدرا اثبات عالم مثال است . این مسأله مورد انکار حکمای مشاء به ویژه ابن سینا بوده است . مرتبه عالی تر خیال عبارت است خیال منفصل . این مرتبه از خیال در تاریخ تفکر اسلامی ، به واسطه نحله اشراق و صدرایی و نیز تفکر عرفانی ابن عربی در برابر دیدگاه مشایی طرح گردید که خیال را جسمانی تبیین می کرد . شیخ اشراق با طرح ادله عقلی و با استناد به مکاشفات شهودی خود در صدد اثبات این عالم بوده است . عالم خیال در فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرد یکی از جهت هستی شناسی و دیگری از جهت معرفت شناسی . در فلسفه ملاصدرا عواالم وجود به عالم طبیعت ، عالم خیال و مثال منفصل و عالم عقل تقسیم می شود . عالم خیال منفصل ، حد واسط بین عالم عقل و طبیعت است که هر یک از این عوالم ناظر به یکی از مراتب حسی و عقلی نفس انسانی می باشد . صدرالمتألهین تمامی ارکان فلسفی خویش نظیر اصالت وجود ، تشکیک در وجود ، حرکت جوهری و امکان فقری را به استخدام گرفته است و بر اساس این اصول و مبانی فلسفی اش هستی امکانی را به نشأت سه گانه وجود ( مادی ، خیال منفصل ، عالم عقول ) تقسیم کرده و هریک از مراتب ادراک را متناظر با نشأت مذکور قرار می دهد . اهمیت فرآیند ادراک از نظر صدرا این است که ، ادراک نه تجدید و تقشیر صور علمیه است ( درمشاء ) و نه مشاهده و اشراق صور مذکور توسط نفس ( در اشراق ) ، بلکه این نفس است که در حرکت استکمالی خود متناسب با هر مرتبه وجودی به مرتبه ای از ادراک دست می یابد و با آن متحد می گردد .
هانری کربن و ایزوتسو و « امکان گفت و گوی ادیان»، بویژه اسلام با سایر ادیان
نویسنده:
یاسمین عرفت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پروفسور هانری کربن و پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، دو متفکر اسلام‌شناس و ایران‌شناس شهیر معاصرند، کهعلاوه‌بر تمام تلاش‌هایِ ارزشمندی که در راستای شناساندن اسلام و ایران به دنیای معاصر انجام داده‌اند، می‌توان در اندیشه آنان با دو طرح بسیار مهم آشنا شد که آدمی را قادر خواهند ساخت تا به گفت‌وگویی حقیقی میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها نائل گردد. در حقیقت، این دو طرح، دو وجه امکانی هستند که پیش از هر اقدامی می‌باید در پیوندی همدلانه میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها از نو احیاء گردند تا گفت‌وگویی حقیقی، تحقق پذیرد. حال، یکی از این امکانات ضروری برای آغاز گفت‌وگو، ساحت «فراتاریخی» است که کربن آن را به‌واسطه فلسفه تطبیقی مورد نظر خود که جمعِ خلّاقانه لطیفی ما بین «پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگری» و «حکمت و عرفان فلاسفه مسلمان به‌خصوص فلاسفه ایرانی که همچنان باور به ملکوت در اندیشه‌شان سخت پا برجاست» و با توجه به سیر و سلوکی روحانی در عالمی خیالی(عالم مثالی)، طرح می‌نماید. و دیگری «فراسوی گفت‌وگویی» است که ایزوتسو با تأکیدبر «فراتاریخ» و همچنین روش هانری کربنو باز هم با تمرکز بر ساحت‌های معنوی و عرفانی موجود در تفکر اسلامی و سایر اندیشه-های درون‌گرا(باطنی)آنرا مطرح می‌سازد.در واقع، «فراتاریخ» و «فراسوی گفت‌وگو» دو جزء از پیکره‌ای واحدند که اگر در عرصه‌ای فرا زمینی و فرا زمانی در کنار یگدیگر قرار گیرند، خواهند توانست برای اهل معنا در سراسر عالم، گفت‌وگویِ فراتاریخیِ ادیان و حتی سنت‌ها و تمدن‌ها را امکان‌پذیر سازند و بقای ابدی آنان را در عالمی ملکوتی و به دور از هر تفکر زمینیِ‌ بیمارگونه ( همچون : لاأدری‌گری، نیست-انگاری و تاریخ‌انگاری ) که زندگی آدمی را به قهقرا می‌کشاند، حتمیّت بخشند.
تحلیل و بررسی خیال از نظر ابن‌ سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر تفاوت معنای خیال در هریک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به‌ویژه ابن‌سینا و صدرالمتألهین، در مورد آن نیز متفاوت است.در معرفت شناسی، خیال هم مرحله‌ای از مراحل ادراک هم یکی از قوای مدرک که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به‌عنوان واسطه‌ای بین احساس و عقل مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صورخیالی استدلال کرده است؛ اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در المباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه نموده است. به نظر می‌رسد در جمع بین آنها، می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به‌تدریج از آن عدول کرده است.صدرالمتألهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است؛ وی هم‌چنین فعل و انفعالات مادی را معدات ادراک ـ نه خود ادراک ـ دانسته است.در مباحث هستی شناسی، با این‌که ابن‌سینا به‌طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، اما دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی عالم مثال را نیز شامل می‌شود. در مقابل، صدرالمتألهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتألهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس گردیده‌ است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.
سیری در عالم مثال
نویسنده:
جعفر فاضل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مجله مکتب وحی نبوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا از عالم مثال سخن می گوید که در ان ماده نیست ولی آثار ماده را دارد. وی معتقد است که عالم برزخ همان عالم مثال است. اما فلاسفه مشاء بخصوص ابن سینا عالم مثال را با براهینی انکار میکند. نویسنده در این مقاله ضمن تشریح عالم مثال در نزد عرفا و فلاسفه، آن را بررسی کرده است و ثابت کرده عالم مثال ملاصدرا با براهین عقلی و نقلی قابل اثبات نیست و کشف و شهود هم بدون موید عقلی و نقلی مورد عتبار نمی باشد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 52
رویکردی تطبیقی به نظریه خیال در آرای ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صانع پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصول عرفان ابن عربی، واضع نظریه خیال، بر حکمت متعالیه ملاصدرا تاثیر فراوانی گذارد، چنانکه می توان نظریه تجرد خیال و وساطت و طریقیت عالم خیال را مهم ترین عوامل شکل گیری حکمت متعالیه قلمداد کرد. به بیانی دیگر، می توان وجه تمایز مبنایی «حکمت متعالیه» با «حکمت مشاء» و «حکمت اشراق» را در تجرد عالم خیال و صور خیالی در حکمت متعالیه و عدم تجرد آن ها در حکمت مشاء و اشراق دانست. در مقاله حاضر، نظریه خیال به عنوان محوری ترین عنصر نظریه عرفانی ابن عربی و حکمت متعالیه ملاصدرا مورد پژوهش و مداقه قرار گرفته است و چیستی و چگونگی عالم خیال و قوه تخیل بررسی و تحلیل شده است. سپس، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مزبور، با محوریت خیال، تبیین شده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
عالم میانه در مکتب اشراق و فلسفه های وحدت وجودی
نویسنده:
منیره پلنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله با عنایت به نکتهیی از هانری کربن درباره حکمت سهروردی به این مطلب میپردازد که مباحث ناظر بر عالم میانه در فلسفه هایی یافت میشود که بنوعی وحدت سنخی میان همه مراتب هستی قائل باشند. از اینرو اگر در اندیشه مثلا ً سهروردی نتوانیم چنین وحدت سنخی را میان جهان نور و جهان ظلمت بیابیم، هر چند که او بنوعی بنیانگذار یا احیا کننده مسائل ناظر بر عالم میانه هم باشد اما، نظام هستیشناسی او به ما اجازه نخواهد داد که عالم میانه را داخل در بنیاد هستیشناسی او بدانیم. و این خود حاکی از آنست که در تفکر او ثنویت سنخی در قلمرو هستی باقی است. نقش عالم میانه تنها افزودن عالمی به سایر عوالم نیست، بلکه آنست که دو جهان دیگر را به یکدیگر آنچنان پیوند دهد که جهان مادون، تا حدّ ممکن، برخوردار از احکام و اوصاف جهان مافوق گردد و بدین ترتیب نوعی وحدت سنخی منظور گردد. باید توجه داشت که چنین نقشی مقتضای برزخیت چنین عالمی است. بر همین اساس، بررسی شواهدی از فلسفه شیخ اشراق نشان میدهد که تلقی هانری کربن از حکمت سهروردی بعنوان حکمتی ناظر بر عالم میانه یا بتعبیر خود او حکمت مبتنی بر خیال ... که روش فلسفی را دگرگون میکند و از میان آری و نه میگذرد، در صورتی صحیح خواهد بود که طرح عالم میانه موجب نفوذ و شمول واقعیت جهان برتر در باطن ذات جهان پستتر گردد، حال آنکه ثنویت سنخی جهان نور و جهان ظلمت مجال چنین تصویری از هستیشناسی سهروردی بدست نمیدهد. در همین راستا، با تذکر اجمالی هستیشناسی ابن عربی، دوانی، و ملا صدرا، بعنوان اَشکالی از وحدت وجود در سنت فلسفه اسلا می فرض تحقق عالم میانه را در هر کدام مورد توجه قرار خواهیم داد، البته با این پیش فرض که بنا بگفته خود ملا صدرا تفاوتی میان وحدت تشکیکی او و وحدت شخصی ابن عربی وجود ندارد.
رهیافت معرفت شناسی به عالم برزخ و عالم خیال از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
امیرحسین عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن عربی، برزخ را به معنای حدّ فاصل بین دو چیز می داند که معرفت آن امری عقلانی است امّا وجود آن امری خیالی است. وی مراتب وجودیِ برزخ را به برزخ نزولی (اعیان ثابته) و برزخ صعودی (برزخ پس از مرگ) تقسیم می کند.به زعم وی، مفهوم و مصداق خیال، حقیقتی است که «نه موجود، و نه معدوم» یا «هم موجود، و هم معدوم» است؛ از این رو،اگرچه این امر به ظاهر تناقض نماست امّا نه تنها متناقض نیست، بلکه حاکی از رابطة خاصّی است که بین وجودِ مَجازیِ موجودات ممکن، ووجودِ حقیقیِ واجب الوجود بالذّات برقرار است. وی مراتب وجودی خیال را به خیال متّصل و منفصل تقسیم می کند و مرتبة خواب انسانهای عادّی را در هر دو مرتبة خیال متّصل ومنفصل می داند امّا خواب و مکاشفة انسانهای کامل،از جمله انبیاء و وحی رسالی آنها را مربوط به خیال منفصل می داند.