جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
رابطه ی خدا و جهان در آینه ی عقل و وحی
نویسنده:
عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
خداوند پس از آفرینش موجودات، چگونه ارتباطی با آن‌ها دارد؟ در پاسخ به این سؤال، برخی هرگونه ارتباط را نفی کرده‌اند و معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده‌ی خود، به کارش ادامه می‌دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته‌اند. افلاطون و برخی از متکلمین مسلمان، هرچند به شکل متفاوت، به رابطه‌ی صانع و مصنوع اشاره کرده‌اند. ارسطو این رابطه را از نوع محرک و متحرک دانسته‌ است. رواقیون رابطه‌ی خدا و جهان را همان رابطه‌ی نفس و بدن تلقی کرده‌اند، که از جهاتی همگون با دیدگاه برخی از عرفای مسلمان است. افلوطین سخن از فیضان و رابطه‌ی صادر و مصدر به میان آورده است، که در نحله‌های مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی متأخر، تأثیر فراوان داشته است. رابطه‌ی حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است، که منتسب به مذهب نصارا و جمعی از صوفیه است.<br /> این نوشتار ضمن بررسی و نقد نظرهای گذشته، به تبیین رابطه‌ی دیگری میان خداوند و آفریده‌هایش در قالب وجود رابط و مستقل می‌پردازد و نشان می‌دهد که رابطه‌ی خالق و مخلوق از نوع رابطه‌ی وجود رابط و مستقل است، به گونه‌ای که مخلوقاتْ عین ربط به خداوند هستند نه موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند، چون در غیر این صورت، در مقابل خداوند، از نوعی استقلال برخوردار خواهند بود و چنین چیزی پذیرفتنی نیست. این دیدگاه، که بر مبنای حکمت متعالیه شکل گرفته است، با آموزه‌های وحیانی نیز سازگار است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی
نویسنده:
ناصر گذشته - هدیه دلگیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می‌توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق‌تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می‌توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می‌کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می‌شود، همگی کل یکپارچه‌ای را تشکیل می‌دهد که از آن به «جهان هستی» تعبیر می‌کنیم. سپس این گونه فرض می‌کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم‌هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به‌گونه‌ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلا در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می‌توان کل هستی و پدیده‌های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش‌ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صد میلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم‌ها را می‌توانیم در میان پدیده‌های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی‌ها را می‌توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی‌نگر، می‌توان پدیده‌های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان‌نگر، می‌توان به همه پدیده‌ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می‌کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلا درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن‌عربی و دستگاه‌های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده‌اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می‌توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 110
  • تعداد رکورد ها : 2