جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
تبیین سیمای ائمه‌ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت
نویسنده:
حسین کهنسال فخرداودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار بزرگان ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی به ذکر اقوال و احوال و حکایات ائمه ی اطهار(ع) مزیّن است. ابوحامد محمّد غزّالی عالم و عارف نامی اهل سنّت از جمله ی این بزرگان است که در آثار خود به بازتاب سیمای امامان معصوم (ع) پرداخته است. تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) در آثار غزّالی می تواند در شناخت خطّ فکری بزرگان اهل سنّت آن روزگار موثر باشد. رساله ی حاضر در دو فصل سامان یافته که در فصل نخست ناظر به پژوهش های معتبر، روزگار و احوال و آثار غزّالی مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی روایات و حکایات مربوط به ائمه ی اطهار (ع) در آثار ادبی غزّالی با تأکید بر کیمیای سعادت، موضوع جستجوی فصل دوم بوده است. از آنجا کهإحیاء علوم الدین مهم ترین کتاب غزّالی و شکل مفصّل تر کیمیای سعادت به شمار می آید، در تحلیل ها و نتیجه گیری ها از این اثر نیز غفلت نشده است. نوشتار حاضر با تکیه بر مستندات و شواهد به توصیف و تبیین سیمای ائمه ی اطهار (ع) پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که اگر چه غزّالی در مواردی براساس اعتقاد اهل سنّت و از روی تعصّب مطالبی نه سزاوار برخی امامان معصوم (ع) بیان داشته که بر خلاف واقعیت و سیره ی آن بزرگان است، اما در بیشتر مواضع، چون دیگر بزرگان اهل سنّت و تصوّف مقام رفیع و مرتبه ی منیع ائمه ی دین (ع) را در آثار فارسی خود بازتاب داده که البتّه آن مفاهیم و مناقب پیش از آنکه در حوزه‌ی اغراق و مبالغه قرار گیرد، بیانگر حقایقی مبتنی بر واقعیت است که شواهد تاریخی نیز آن را تأیید می کند. در واقع صرف نظر از مسئله ی خلافت بلافصل امام علی (ع) و فرزندان آن حضرت و برخی مصادیق در مورد امام حسن (ع) و فتوای منع لعن یزید، محبّت و ارادت خاصّ غزّالی نسبت به اهل بیتپیامبر (ص) در دیگر استشهادات او آنچنان نمایان است که او را چون امام شافعی به مذهب رافضی متّهم کرده اند و از این حیث اگر خواننده ی آثار غزّالی با مذهب وی آشنا نباشد، می پندارد که با یک اثر شیعی مواجه است.
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
نقش عناصر تاریخی در تبیین عقائد اهل بیت با بررسی مورد امامت
نویسنده:
سیدمصطفی مطهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید ارائه و تبیین آموزه های عمیق اسلام که ریشه در کتاب و سنت دارند، نیازمند بستری مناسب است که تحقق آن در ارتباط مستقیم با همسویی یا عدم همسویی عناصر تاثیرگذار تاریخی است.وجود و تاثیر عناصر تاریخی یا همان اجزاء سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اثر گذار بر روند ارائه محتوای عقائد شیعی و تبیین آن در دوره های مختلفی از حیات پیامبر و امامان، بر عرضه دستگاهی معرفتی که تبیین معارف آن از یک سیر اجمالی ـ تفصیلی و بدون پیدایش تغییر در مبانی آن برخوردار است، مهر تایید می نهد. براین اساس اندیشه های ناب اعتقادی شیعی بی آنکه بر آمده از امری خارج از قرآن و سنت نبوی باشد و با لحاظ تمامی شئون آن تبیین شده است.در برابر این مهم، قضاوتی ناتمام در روش و استناد، از دیر باز تلاش دارد تا چنین بنماید که اندیشه های بنیادین شیعی برگرفته از پدیده های تاریخی محض و بدون بنیان مرصوص است. طرفداری از این دیدگاه را در دوره معاصر برخی نو اندیشان و نیز گروه فراوانی از مستشرقین بر عهده دارند.نوشته پیش رو بر اساس نظر نخست و در برابر نظر دوم ـ و اشاره ای گذرا به برخی آثار قائلین به آن ـ استوار گردیده، تا با بررسی عناصر تاریخی و چگونگی اثر گذاری آن در تفصیلی شدن تبیین عقائد اهل بیت، فرایند نشر معارف ایشان را به نمایش بگذارد.
بررسی مبانی و روش تفسیری امام حسن مجتبی علیه السلام و بازتاب آن در تفاسیر معاصر
نویسنده:
اکرم زاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبانی و روش تفسیر، از مهم ترین پایه ها و زیر ساخت های فهم آیات می باشند و هر گامی که در راه شناسایی و ارائه این روش ها برداشته شود، ارزشمند خواهد بود.از آن جا که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مفسران برگزیده خدا، راسخان در علم، آگاه به همه معانی قرآن و مصون از خطا هستند، استخراج مبانی و روش تفسیری ایشان، می تواند معیار و شاخص آراء و روش های تفسیری مفسران قرار گیرد، لذا کوشش و تلاش برای آشنایی با مبانی و روش تفسیری ایشان، حائز رفیع ترین جایگاه، در پژوهش های تفسیری است.در این پایان نامه سعی شده تا اولاً جو علمی و تفسیری عصر امام حسن علیه السلام بررسی شود و ویژگی های بارز تفسیری آن دوره شناسایی گردد، ثانیاً، با استقرای روایات تفسیری و مستندات قرآنی امام حسن علیه السلام – به عنوان یکی از آگاهان به تمام معارف قرآن کریم- و دسته بندی آن ها در سه عنوان تفاسیر بیانی، تفاسیر استنادی و تفاسیر عملی؛ مبنا، روش و قواعد حاکم بر تفسیر ایشان از میان روایاتشان استخراج شود.مقارن بودن حیات امام حسن علیه السلام با عصر رسالت و عصر صحابه و ویژگی های متفاوت تفسیری این دو دوره و حضور پیامبر صلی الله عیه و آله و اهل بیت ایشان در میان مردم به عنوان مفسران برگزیده خدا و آگاه به همه معانی قرآن از ویژگی های بارز تفسیری عصر امام حسن علیه السلام به شمار می آید. مبانی‌ای چون الهی بودن قرآن، جامعیت، تحریف ناپذیری، جاودانگی، امکان فهم و تفسیر قرآن، حجیت ظواهر آیات، ساختار چند معنایی قرآن، جدایی ناپذیری قرآن و عترت، و بی طرفی علمی و قواعدی چون لزوم رجوع به ائمه: در تفسیر مشکل و تأویل و پرهیز از تفسیر به رأی و روش هایی چون روش تفسیر قرآن به قرآن، روش تفسیر قرآن با روایت و تفسیر قرآن با در نظر گرفتن مفاهیم عرفی کلمات، مصداق و اسباب و شأن نزول از مواردی است که با بررسی روایات امام حسن علیه السلام به دست آمد.همچنین از دیگر اهداف این پایان نامه بررسی میزان توجه مفسران معاصر به روش تفسیری امام حسن علیه السلام و توجه به روایات تفسیری ایشان در دو بعد کمی و کیفی است. در این مورد از میان تفاسیر استفاده شده، میزان توجه به روش تفسیری امام حسن علیه السلام متفاوت بوده و در مواردی نشان دهنده اقبال مفسران به این روش‌هاست، که البته این اقبال بدون تصریح مفسران به این امر می باشد. استفاده از روایات تفسیری امام حسن علیه السلام در اکثر این تفاسیر کم بوده و از نظر کیفی هم غالباً به شکل استشهادی می باشد.
اصول و مهارتهای روابط انسانی در نهج‌البلاغه
نویسنده:
محمدباقر اسلامی نصرت‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان موجودی اجتماعی و «رابطه» لازمه‌ی زیست اجتماعی است. محبوب بودن، داشتن رابطه‌‌ای صمیمی و تأثیر گذار با اطرافیان تمایل همه‌ی انسانها است از این رو بر اساس تجربه، آداب و رسوم و فرهنگ و یا دانش، این جنبه‌ی زیست اجتماعی خود را تنظیم می‌کنند. تعالیم دینی به جهت اینکه از وحی سرچشمه می‌گیرند برای متدینین، معتمدترین و مطمئن ترین دستورات و آموزه‌های قابل اجرا هستند و برای کسانی که زبان آزمایش و علم را می‌پسندند نیز به عنوان یک فرضیه و نظریه قابل توجه هستند.اسلام که دین جامعی برای تمام شئون زندگی انسان است، تعالیم خاصی در جهت تنظیم و تحکیم روابط انسانها در جامعه دارد. در اسلام به« شناخت نفس» به عنوان اولین مرحله‌ی رابطه که همان رابطه انسان با خودش است، بسیار توجه و توصیه شده. اسلام با برادر خواندن مومنین با یکدیگر راه پایه‌ی اصلی ایجاد الفت و صمیمیت را بنیان گذاشته سپس به منظور اصلاح و استحکام روابط، رابطه میان انسانها را به رابطه آنها با خداوند متعال پیوند زده است. اهمیت این امر به اندازه‌ای است که می‌توان گفت محور اصول دیگر و مهارتهای رفتاری و گفتاری در تعالیم اسلام می‌باشد. در این پایان نامه در پنج فصل به آموزه‌های علوی در زمینه‌ی مبانی، اصول، مهارت‌ها و آسیب‌های روابط میان فردی با تکیه بر «نهج‌البلاغه» پرداخته شده است.
بررسی مشترکات مثنوی و نیمه دوّم غزلیّات شمس
نویسنده:
فاطمه صیامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی، اثری تعلیمی و غزلیّات شمس، اثری غنایی است امّا چون این هر دو اثر، در زمانهایی نزدیک به هم یا همزمان از یک ذهن تراوش کرده اند و زمینه های روحی، فکری و عاطفی مشترکی دارند، طبیعی است که با هم مشترکاتی داشته باشند.زبان و محتوای مثنوی نسبت به غزلیّات ، روشن تر و به فهم خواننده نزدیک تر و به لحاظ جنبه تعلیمی اش، منسجم تر است، از این رو در این تحقیق اساس استخراج موضوعات و مدخلهای اصلی قرارگرفته و غزلیّات به تبع آن مطالعه شده است.این پایان نامه، مشترکات اندیشه و عرفان مولانا را در این دو اثر در بر می گیرد.مدخلهای اصلی عبارتند از: اتّحاد جان اولیا، انسان کامل، پیامبر اکرم، تجلّی، جبر و اختیار، خدا و انسان، دل، دنیا، ریاضت، سماع، طلب، عشق، عقل، فقر، قضا، می عشق، نفس، نیستی.مهمترین موضوع مشترک بین مثنوی و غزلیّات شمس، مقوله عشق و خداشناسی می باشد، عشق در این دو اثر عرفانی همه جا حضور دارد از عشق انسانی گرفته تا عشق الهی و تمامی مسائل و موضوعات با محوریّت خدا طرح شده و نهایتاً به او ختم می شود.در واقع هدف مولانا و مطلوب او در این دو اثر عرفانی چیزی جز وصال به عشق حقیقی و عرفان نبوده است، آنهم نه عرفان نظری بلکه عرفان عملی.
خودشناسی و خودسازی در پرتو دعاهای امام سجاد علیه السلام
نویسنده:
بتول شریف عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پژوهش «خودشناسی و خودسازی در پرتو دعاهای امام سجاد7» می‌باشد. با توجه به تأکید دین بر مسئله خودشناسی و خودسازی، در این پژوهش تلاش شده با بهره گیری از تفاسیر، منابع روایی، شروح صحیفه سجادیه و مراجعه به کتب اخلاقی و تأمل در نیایش‌های حضرت7، دیدگاه ایشان را در مورد خودشناسی و خودسازی در قالب سه فصل مورد بررسی قرار دهیم.درفصل اول پس از توضیح مفاهیم و اصطلاحات و بیان اهمیت و جایگاه دعا، شرایط تاریخی دوران امام سجاد7 و دلیل رویکرد ایشان به دعا مورد بررسی قرار گرفته، سپس به مجموعه دعاهای امام زین العابدین7 پرداخته می‌شود. فصل دوم به خودشناسی از منظر امام سجاد7 می‌پردازیم. مهمترین روش خودشناسی از دیدگاه امام7 مراجعه به قرآن و معصومین: است. ایشان در دعاهای خود انسان را موجودی دو بعدی که دارای گرایش‌های مادی و معنوی است معرفی می‌کند وامتیازات و ویژگی‌های مثبتی برای انسان نام می‌برد. مهمترین پیامد‌های شناخت انسان از نظر حضرت7 خودآگاهی، درک فقر و نیاز ذاتی، تواضع، آگاهی از حکمت آفرینش انسان، خداشناسی و آمادگی برای خودسازی است. در فصل سوم به خودسازی از منظر امام سجاد7 پرداخته شده است. با بررسی ادعیه امام سجاد7 مهمترین عواملی که زمینه خودسازی را در انسان فراهم می‌سازد شامل: معرفت و شناخت خدا که نتیجه آن ایمان و محبت به خدا و اولیای اوست و نیزتأسی به معصومین:، اعتقاد به روز قیامت، حب ذات(خوددوستی ممدوح) و انتظار فرج می‌باشد.روش‌های خودسازی نیز توبه و پشیمانی از گناهان، تصفیه و پاکسازی نفس از طریق مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه و سپس پرورش و آراستن نفس با انجام تکالیف شرعی و ادای فرائضی چون نماز، روزه و تلاوت وتدبر در قرآن کریم ونیز بکاربستن صفات و ویژگی هایی چون تقوا، اخلاص در اندیشه و عمل، شکر و یادآوری مرگ می‌باشد. انسان در راه خودسازی با موانعی روبه رو می‌شود که به دو دسته بازدارنده‌های بیرونی یعنی شیطان، دنیا دوستی و معاشرت و همنشینی با دوستان بد و بازدارنده‌های درونی مانند شهوت و هوای نفس و غفلت و خودفراموشی تقسیم می‌شوند. در دعاهای امام سجاد7 اصلاح نفس و رهایی از پلیدی ها، مصونیت از گناه، آراسته شدن به صفات پسندیده، شکست و خواری شیطان، تکامل جسمی و روحی و رعایت حقوق و حسن معاشرت با دیگران از پیامد‌های دنیوی خودسازی است و پیامد‌های اخروی خودسازی شامل آسایش هنگام مرگ، حسابرسی آسان در روز قیامت، سعادت اخروی و نزدیکی به خدا است.
تبیین فلسفی – قرآنی ولایت فقیه
نویسنده:
محمد خلقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مباحثی که سال‌های متمادی فکر علمای شیعی را به خود مشغول کرده، پرسش از رهبری جامعه در دوران غیبت معصومین است. به دیگر سخن، در دوران غیبت دوازدهمین امام معصوم، علمای شیعی با این مشکل مواجه شدند که چه کسی باید در زمان غیبت، زعامت حکومت را در دست بگیرد؟ در این نوشتار با تجزیۀ این مشکل به مسأله‌های متعدد، نشان دادیم که اگر مسأله را به صورت «بدون توجه به این‌که خداوند برای زمان غیبت دستوری داده یا نه، چه کسی باید در مسند حکومت قرار گیرد؟» طرح نماییم، فلسفۀ سیاسی اسلامی متکفل پاسخ به آن خواهد بود. برای پاسخ به این مسأله، با اشاره به اقسام چهارگانۀ موجودات ، نشان دادیم که انسان موجود ناقصی است که برای تکامل نیازمند ولیّ می‌باشد. از سوی دیگر، مشخص شد که جامعه هم دارای وجود حقیقی است و چون این وجود هم ناقص می‌باشد، بنابراین باید در رأس حکومت شخص راه‌بلدی قرار گیرد تا انسان‌ها را هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی تکامل دهد. همچنین با تحلیل ابعاد وجود انسان دریافتیم که انسان دارای سه مرتبۀ عقل، خیال و ظاهر است و از آن‌جایی که فقه اصغر، فقه اوسط و فقه اکبر متکفل رشد هر یک از این نشئات هستند، در نتیجه سرپرست جامعه باید این سه نوع فقاهت را دربرداشته باشد. در ادامۀ این پژوهش آشکار شد که مشروعیت ولی فقیه، مشروعیت الهی است و ولی فقیه موظف به القای عقاید مستحکم و اخلاق حسنه به جامعه، اجرای احکام الهی، محافظت از حیات انسان‌ها و بهبود معیشت افراد جامعه می‌باشد. البته ولی فقیه برای اجرای صحیح این وظایف علاوه بر فقاهت باید دارای چهار ویژگی 1. عمل‌کنندۀ به قوانین الهی، 2. قدرت مدیریت جامعه، 3. قدرت توجیه و اقناع مردم و 4. ارجاع جزئیات به کلیات باشد. در پایان این تحقیق نشان داده شد که ولی فقیه با ویژگی‌هایی که برای وی برشمردیم، شدیدترین وجود را نسبت به افراد جامعه دارد.
بررسی معرفت‌‌شناختی قضایای اخلاقی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‌شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت‌شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت‌شناختی قرار می‌دهد. مسائل معرفت‌شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می‌توان ارائه کرد که مهم‌ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت‌شناختی ابتدا عقلی بودن و سپس یقینی بودن قضایای اخلاقی را اثبات کرده و در نهایت برخی از قضایای اخلاقی را از بدیهیات شمرده است. با فحص نسبتاً کاملی که در آثار و آراء حکمای اسلامی به ویژه قائلان به بداهت انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که دو قضیه «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» از سنخ اوّلیات است که بر اساس نظریه «مبناگرایی»، همه معرفت‌های نظری اخلاق به این دو قضیه پایه مبتنی می‌گردند. همچنین انسان برخی مصادیق این دو قضیه را به طور حضوری در خود می‌یابد. از این رو، برخی قضایای اخلاقی از قبیل وجدانیات نیز به شمار می‌روند. این قضایا در هر دو صورت خودْ موجّه و دارای صدق ذاتی است و نیاز به اثبات ندارد. با تقریر خاصی که از نظریه بداهت ارائه شده، می‌توان به خوبی از این نظریه دفاع کرد و به دیدگاه‌های مخالفان آن؛ یعنی قائلان به شرعی بودن، مشهوری بودن و نظری بودن قضایای اخلاقی پاسخ داد. همچنین برخی قضایای اخلاقی تحت هر شرایطی ثابت و مطلق هستند. لکنبرخی دیگر متناسب با تغییر شرایط، تغییر می‌کنند اما چون این شرایطْ واقعی‌ هستند از این رو موجب نسبیت‌گرایی نمی‌شود.
کارکرد انبیاء و فلسفه‌ی احکام در آثار مولانا
نویسنده:
محدثه اشعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید، ظهور انبیاء الهی و احکامی که آنان برای هدایت مردم از جانب پروردگار آورده‌اند یکی از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تاکنون بوده است. علما و متفکران در هر عصری همواره کوشیده‌اند تا چهارچوب نظری برای ارسال انبیا بیابند و فلسفه‌ی احکام را تبیین نمایند. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد مولوی هم مانند تمام متفکران و عرفای بزرگ دیگر، انبیا را هادیان و مرشدان جوامع بشری می‌داند که بشریت در صورت نبود آنان در تاریکی‌های جهالت و گمراهی فرو می‌رفت و محکوم به نابودی بود. اما مولوی برای انبیا ویژگی‌های منحصر به فردی را نیز ذکر می‌کند که با مشرب عارفانه‌-ی وی سازگاری و هماهنگی دارد، او انبیا را صرفاً راهنمایان بشر نمی‌داند بلکه آن‌ها را انواری متصاعد شده از نور خداوندی می‌داند که بشریت را به سوی نور واحدی هدایت می‌کنند و وجود آن‌ها را سنگ محکی می‌داند برای آزمایش و تشخیص خالصان و پاکان از ناپاکان و مدعیان. همچنین مولوی در مورد عمل به احکام، فلسفه‌ی خاص خود را دارد که مطابق با دیدگاه و مشرب عارفانه‌ی اوست. او احکام را تنها عمل کردن به صورت و ظاهر نمی‌داند و معتقد است بدون آگاهی از فلسفه‌ی احکام، عمل کردن به آن‌ها سودی ندارد. در این پژوهش، ابتدا به ارائه‌ی تعریفی کلی از مفهوم نبوت، انبیا و فلسفه‌ی احکام می‌پردازیم و سپس برداشتی را که مولوی از این مفاهیم دارد بررسی می‌‌شود و در آخر به نگرش، نگاه خاص و تعاریف متفاوتی که مولوی نسبت به انبیای عظام و فلسفه‌ی احکام دارد پرداخته می شود.
  • تعداد رکورد ها : 745