جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
قرآن
>
سُوَر
>
سوره طه
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
5
6
تعداد رکورد ها : 60
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 19
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
بعثت حضرت موسی (ع) ,
دعوت موسی علیه السلام ,
عصای موسی علیه السلام ,
معجزات ابراهیم(ع) ,
معجزات موسی (ع) ,
سوره انبیاء ,
سوره طه ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
گفتگوی موسی و فرعون ,
استعانت موسی(ع) از هارون ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد نوزدهم مشتمل بر تفسیر سوره های طه و انبیاء می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
من هدى القرآن المجلد 5
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
اصحاب کهف ,
معجزه حضرت مریم علیها السلام ,
سوره کهف ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره طه ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
آیه مشیت ,
تفسیر تدبری قرآن ,
تفسیر قرآن با قرآن ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و بهگونهاى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مىگويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش دادهاند كه همان تفسير قرآن بهوسيله خود قرآن مىباشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشتهام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزندهاى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مىكند». در ادامه، مفسر محترم مىنويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را بهصورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مىكوشم كه تنها بينشها و بصيرتهايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافتهام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، بهطور دستهبندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سورهها آغاز مىگردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اينگونه است كه نخست مجموعهاى از آيات را ذكر مىكند، آنگاه معانى واژهها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مىدارد. آنگاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مىدهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوانگذارى شده است. به جنبههاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجهگيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مىشود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمىدهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مىكند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ بهعنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مىنمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، بهطور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مىدهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و بهطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مىكند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظهاى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات بهقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابهلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مىپردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و بهاختصار مسائل را مطرح مىنمايد. در جلد پنجم سوره های کهف، مریم، طه، انبیاء، حج و مؤمنون تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين المجلد 4
نویسنده:
عبدالله شبر؛ مقدمه نویس: محمد بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
کویت: مکتبة الالفین,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
اصحاب کهف ,
سوره شعراء ,
سوره کهف ,
سوره نمل ,
سوره نور ,
سوره اِسراء ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره طه ,
سوره فرقان ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
آیه افک ,
آیه مشیت ,
آیه استیذان ,
آیه حجاب ,
مفسران قرن سیزدهم ,
تفسیر ادبی ,
تفسیر بیانی ,
تفسیر امامیه ,
آیه نور ,
آیه فی بیوت اذن الله ,
چکیده :
الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين، به زبان عربى، اثر سيدعبدالله شبر، متعلق به قرن 13ق، مجموعهاى تفسيرى از كل آيات قرآن كريم است. نویسنده، در اين مجموعه، روىكردى ادبى، بلاغى و لغوى به آيات داشته و با شرح لغات، اصطلاحات و عبارات آيات، سعى در تبيين مفهوم آيه دارد. وى، از روايات تفسيرى نيز در تفسير آيات كمك گرفته و بهصورت شرح مزجى به توضيح مفاد و مندرجات آيات پرداخته است. در داخل پرانتز آيات مورد نظر و در بيرون آن مفهوم آيات بيان شده است. مؤلف، ابتدا، از جايگاه نزول سوره سخن مىگويد و پس از آن، با اشارهاى به شماره آيات سوره و اختلاف موجود در آن، قسمتى از سوره را انتخاب كرده، اول آيات را ذكر مىكند و سپس به تفسير آنها مىپردازد. در تفسير آيات، ابتدا، ثواب قرائت است و بعد از آن تشريح و تبيين جملهها و غالبا با اتكاء به روايات و برخى از اقوال مفسران. در نقل اقوال مفسران، توجهى شايسته است به اقوال تمام مفسران شيعه و سنى، متقدم و متأخر، گاهى با نقد و تحليل و گاه صرفا با نقل و اشاره. مسائل عقيدتى، بسيار خلاصه و فشرده آمده است تا جايى كه از محدوده توضيح آيات بيرون نرود. نقل قصص و تاريخ، به تفصيل نيست و آنچه آمده، غالبا بدون نقد و تحليل است، با انتخابى شايسته. به قرائتهاى مختلف در آيات، توجه شده و با توجيه معانى انتخاب شده، غالبا به استدلال و توجيه پرداخته است و اين همه با نثرى روان، روشن و رسا بيان شده است و اين، شيوه تفسيرى مؤلف است كه پس از اين، به آن اشارهاى خواهيم داشت. دكتر سيدمحمد بحر العلوم، در ضمن مقدمه مفصل و سودمند خود براین تفسير، درباره آن نوشتهاند: در چهارچوپ جريان تفسيرنگارى شيعى، در روشن تفسيرى، پس از «مجمع البيان»، اين تفسير را مىتوان حلقه مفقودهاى دانست كه در جمع بين جنبههاى عقلانى در تفسير و تلاش براى دست يافتن به روشى سهل و آسان در تعبير و عرضه مطالب، همت ورزيده است. در نگارش و تبيين مطالب، توضيح روشن و رسا، نثر روان و استوار محدود ساختن مطالب در محدوده روشنگرى پيرامون آيات و پرهيز از «اطناب ممل» و «ايجاز مخل»، دقت شايسته در انتخاب روايت و منقولات و... از جمله ويژگىهاى برجسته اين تفسير است. اين تفسير، تفسير متوسط مؤلف است؛ از تفسير «الوجيز» وى، گستردهتر است و از «صفوة التفاسير»، كوچكتر و خلاصهتر. در پایان هر جلد از اين تفسير، فهرست محتويات آن جلد ذكر شده است. در پاورقى نيز برخى از عبارات مغلق توضيح داده شده است. آقاى دكتر سيدمحمد بحر العلوم، بر اين تفسير، مقدمهاى نوشتهاند مفصل و سودمند و در ضمن آن، از تفسير و مفسران شيعه، ميراث تفسيرى شيعه و گستردگى آن، زندگانى مؤلف و آثار وى، اشارهاى به تفسير «الجوهر الثمين» و روش تفسيرى مؤلف و... سخن گفته است. در جلد چهارم از آغاز سوره اسراء تا پایان سوره نمل تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مختصر الامثل في تفسير كتاب الله المنزل المجلد 3
نویسنده:
ناصر مكارم شيرازي؛ خلاصه کننده: احمد علی بابایی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره شعراء ,
سوره قصص ,
سوره کهف ,
سوره نحل ,
سوره نمل ,
سوره نور ,
سوره اِسراء ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره روم ,
سوره طه ,
سوره عنکبوت ,
سوره فرقان ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
تفسیر امامیه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ناصر مکارم شیرازی
شابک (isbn):
964-533-050-5
چکیده :
مختصر الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل، تلخيص تفسيرالأمثل نوشته آيتالله مكارم شيرازى با همكارى جمعى از فضلاء و پژوهشگران قرآن مىباشد. تفسير مذكور با اهتمام احمدعلى بابايى در پنج جلد خلاصه شده است. از آنجا كه خواننده مىتواند با مراجعه به كتابشناسى كتاب «الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل» اطلاعات لازم را درباره اين كتاب مطالعه نمايد، در اين مقاله مطالبى درباره شيوه محقق كتاب ارائه مىشود. در جلدهاى پنجگانه كتاب به ترتيب سورههاى ذيل آمده است: * سورههاى فاتحه، بقره، آل عمران، نساء و مائده؛ * مشتمل بر 10 سوره از انعام تا حجر؛ * مشتمل بر 15 سوره از نحل تا روم؛ * مشتمل بر 22 سوره از لقمان تا طور؛ * مشتمل بر 62 سوره از نجم تا ناس. آيتالله مكارم شيرازى در مقدمهاش بر كتاب به درخواست بسيارى از مردم به تلخيص «التفسير الأمثل» اشاره كرده و اينكه شيخ احمدعلى بابايى اين امر مهم را با اشراف ايشان به عهده گرفته است. اين كار از ديدگاه ايشان شرح كاملى از آيات شريفه قرآن از جهتى و تفسير مختصرى است براى كسانى كه خواستار يك مطالعه تفسيرى سريع هستند. احمدعلى بابايى به جهت رعايت امانت، تنها خلاصه «الأمثل» را بدون هرگونه دخل و تصرف و اظهار نظر به خواننده ارائه نموده است. در جلد سوم سوره های نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص، عنکبوت و روم تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 3
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره ابراهیم ,
سوره کهف ,
سوره نحل ,
سوره نور ,
سوره یوسف ,
سوره اِسراء ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره حِجر ,
سوره رعد ,
سوره طه ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سیزده سوره از سوره «یوسف» تا سوره «نور» پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة المجلد 3
نویسنده:
سلطان محمد گنابادی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره صافات ,
سوره نور ,
سوره یس ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره طه ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
آیه افک ,
آیه استیذان ,
آیه حجاب ,
آیه سجده ,
مفسران قرن چهاردهم ,
تفسیر عرفانی ,
آیه سلام علی آل یاسین ,
آیه سؤال ,
آیه نور ,
آیه فی بیوت اذن الله ,
چکیده :
بيان السعادة في مقامات العبادة، تفسير عرفانى و شيعى قرآن به عربى، تأليف حاج ملا سلطان محمد گنابادى (1251 - 1327)، ملقب به سلطانعلىشاه و مشهور به سلطانعلى گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمتاللهى است. مؤلف، آن را به نام مرشد خود، حاج محمد كاظم اصفهانى ملقب به سعادتعلىشاه نوشته است. سبب نگارش اين تفسير، چنانكه در مقدمۀ آن آمده، جمعآورى لطايف و نكات نغزى بوده كه در اشارات قرآن و تلويحات اخبار يافته و پيش از آن، نه در كتابى ديده و نه از كسى شنيده بوده است. عدهاى از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقى و آخوند ملا محمد كاشانى، در مورد اين تفسير چنين فرمودهاند: «تفسير السلطان، سلطان التفاسير». همچنين اديب نيشابورى، شاگردان خود را به مطالعه آن تشويق مىكرد. كتاب، با مقدمهاى در حقيقت علم و علائم آن و جهل مركب و ملازمت علم و عمل آغاز گرديده، سپس مؤلف، مطالب جامعى را درباره قرآن و فضيلت آن، تفسير، تنزيل و تأويل قرآن و ديگر مقدمات لازم براى تفسير قرآن بيان كرده و آنگاه به ترتيب آيات، به تفسير تمام آنها همت نهاده است، البته گاه نيز، در ضمن تفسير، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا عرفانى) تحت عنوان «تحقيق» نوشته است. مدار اين تفسير، بر حول مفهوم ولايت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنانكه در آن، آيات راجع به كفر و ايمان، به كفر و ايمان نسبت به مقام ولايت تفسير شده است. همچنين، مؤلف براى كلمه «رب» دو تعبير به دست مىدهد: يكى، «رب مطلق» كه مقام الوهيت است؛ ديگرى، «رب مضاف» كه منظور از آن، مقام ولايت است كه ظهور رب مطلق مىباشد. از آنجا كه مفسر، اساس مذهب شيعه را پيروى از همين اصل مىداند و به اتحاد ذاتى تصوف حقيقى و تشيع به معناى وَلَوى آن قائل است، كسانى را كه از بُعد عرفانى تشيع غافلند، درباره گرايش اين تفسير، دچار ترديد مىكند؛ چنانكه صاحب «التفسير و المفسرون» در اينكه «بيان السعادة» را در شمار تفاسير صوفيه ذكر كند يا تفاسير شيعه، مردد است. «بيان السعادة»، علاوه بر جنبههاى عرفانى، جنبههاى روايى، فقهى، فلسفى، كلامى و ادبى نيز دارد. از جنبه نقلى و روايى و بحث درباره شأن نزول آيات، مباحث مستوفايى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن، مستند به احاديث و اخبار مروى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در نقل احاديث، از تفسير صافى فيض كاشانى و تفسير برهان سيد هاشم بحرانى، استفاده كرده است. سلطانعلىشاه، در خصوص اخبار مختلفى كه در تفسير آيات نقل كرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهيه در قصه آدم، به جمع و تطبيق ميان آنها مبادرت نموده است؛ بهگونهاى كه همه اقوال در مقام و مرتبه خود با يكديگر سازگارند، مگر در موارد نادرى كه صحت اخبار، مخدوش باشد. با اينكه اساس اين تفسير، اخبار ائمه اطهار(ع) و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حكمى نيز هست، مانند تحقيق در مراتب وجود و تشكيك در حقيقت آن كه غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادى سبزوارى و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از اين حيث، به تفاسير ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطايف عرفانى و عقايد كلامى در هم آميخته و در مسائلى از قبيل معراج، جبر و اختيار و بداء كه فلاسفه و متكلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبيق آرا پرداخته است. «بيان السعادة»، متضمن مباحث ادبى نيز هست و در آن، ضمن تفسير، نكات ادبى آيات و تركيب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است؛ براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف آغازين برخى سورهها، مثل «الم» در بقره، بحثهاى مفصلى آمده است. از ديگر ويژگىهاى اين تفسير، آن است كه مؤلف آن با وجود اعتقاد به اينكه جمعآورى آيات، به ترتيب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوى ميان آنها بوده، با توجه به ترتيب موجود ميان آيات و كلمات، به بيان ارتباط معنوى ميان آنها پرداخته است. گرچه، مؤلف، مجتهد بوده، در اين تفسير كمتر به مسائل فقهى پرداخته، مگر در موارد معدودى كه نظر شخصى خود را، نه بهصورت فتوا، اظهار كرده است، از جمله در تفسير «و يسئلونك عن الخمر و الميسر»، به حرمت استعمال ترياك رأى داده است. در جلد سوم، از آغاز سوره مريم تا پايان سوره ص (20 سوره) تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسیر الفخر الرازی المجلد 22 : : المشتهر بالتفسیر الکبیر و مفاتیح الغیب
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
فهرست
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت: دارالفکر,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
سوره انبیاء
,
سوره طه
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر ادبی
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر فلسفی
,
تفسیر کلامی
,
کتب تفسیر اهل سنت
,
کتب تفسیر عقلی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
توحید (به لحاظ صفت) Divine unity (کلام) ,
عقاید مشرکان ,
معاد(کلام) ,
نبوت ,
انکار قیامت ,
حضرت آدم(ع) ,
حضرت ادریس(ع) ,
حضرت اسماعیل(ع) ,
حضرت ایوب(ع) ,
حضرت داود(ع) ,
حضرت سلیمان(ع) ,
حضرت لوط(ع) ,
حضرت موسی (ع) ,
حضرت نوح (ع) ,
حضرت هارون (ع) ,
گوساله پرستی ,
قیامت ,
اعتدال ,
اعتدال در عبادت ,
حضرت ذوالکفل ,
کد کنگره:
BP94/5/ف3م7
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهمترين و جامعترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزههاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشارهاى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفتهاند، عبارتاند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مىباشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اينها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحثهاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگىهاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آوردهاند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشارهاى نكرده و در وصيتنامهاش مىنويسد كه هيچ يك از اين روشهاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغهاى كلامى دارد، مىتوان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارتاند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژههاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائتهاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مىشود كه او در نقل احاديث به شيوهاى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سورهها و ثواب قرائت آنها نقل مىكنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مىشوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگىهاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمىكند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مىپردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگىهاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مىشود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مىكند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مىپردازد و بر صحت آن استدلال مىكند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مىتواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مىشود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحثهاى تفسيرىاش بىارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مىگويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عدهاى نيز بر محتواى آن خرده گرفتهاند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سه نظریه دربارۀ زبان دین و شش مفسر قرآن
نویسنده:
میر سعید موسوی کریمی، حمیده طهرانی حائری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قرآن
,
زبان دین (مسائل جدید دین شناسی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
نظریه تمثیلی
,
اشتراک لفظی
,
اشتراک معنوی
,
زبان دین (فلسفه دین)
کلیدواژههای فرعی :
متون دینی ,
اشاعره (اهل سنت) ,
معتزله (اهل سنت) ,
ملائکه ,
شناخت سلبی خدا ,
زبان دین (مسائل جدید دین شناسی) ,
سوره اَنفال ,
سوره طه ,
آیات متشابه ,
فلسفه دین ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
هدف این مقاله بررسی و ارزیابی دیدگاه تفسیری شش مفسر مشهور، با پیش زمینه های فکری مختلف، امین الاسلام طبرسی، جاراللّه زَمَخْشَری، فخر رازی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی است تا دریابیم از دیدگاه آنان، در تفسیر آیات متشابه قرآن، وزن هر کدام از سه نظریۀ مطرح دربارۀ چیستی زبان دین، یعنی اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، و تمثیلی، چیست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا، این سه نظریه را بررسی و به اختصار نقد خواهیم کرد. سپس آرای شش مفسر مشهور در تفسیر چند آیه از آیات متشابه کلام الله مجید بررسی خواهد شد. در پایان نشان می دهیم همۀ این مفسران کمترین استقبال را از نظریه اشتراک لفظی کرده اند و اصل را بر اشتراک معنوی واژه ها و عبارت ها گذاشته اند. در مقام بعد و بسیار نزدیک به نظریۀ اشتراک معنوی، نظریۀ تمثیلی قرار گرفته است. به علاوه، تمایل به نظریۀ اشتراک لفظی در بین مفسران دارای دیدگاه صوفیانه - عارفانه بیشتر است. اما عارفی شیعی مثل علامه طباطبایی، به این نظریه تمایلی ندارد. بالأخره، می توان گفت که نظریۀ تمثیلی شاید فصل مشترک دیدگاه های مفسران مختلف با پیش زمینه های فکری گوناگون باشد و این مزیت دیگری برای این نظریه است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 393 تا 428
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تفسیری عصمت حضرت موسی (ع) در مواجهه با حضرت هارون (ع)
نویسنده:
حمید نادری قهفرخی، سعید رهایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
عصمت انبیاء (ع )
,
حضرت موسی (ع)
,
حضرت هارون (ع)
,
یهودیان
,
گوساله پرستی بنی اسراییل
کلیدواژههای فرعی :
نهج البلاغه (نهجالبلاغه) ,
سوره اعراف ,
سوره طه ,
گوسالهی سامری ,
توبه بنی اسرائیل ,
شخصیت سامری ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
محمد بن یعقوب کلینی
,
ابن بابویه، محمدبن علی: شیخ صدوق
,
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
,
عبدالله جوادی آملی
,
جعفر سبحانی
,
محمدتقی مصباح یزدی
,
ناصر مکارم شیرازی
شاپا (issn):
7256 ـ 2228
چکیده :
آیات 150 سوره اعراف و 92 و 93 سوره طه به بیان برخورد تند حضرت موسی (ع) با حضرت هارون (ع) پس از گوساله پرست شدن بنی اسرائیل می پردازد. این آیه حاوی یکی از چالشی ترین مسائل مطرح شده در قرآن است. گرچه تاکنون توجیهات زیادی در تحلیل این برخورد ارائه شده است اما به نظر می رسد این برخورد در راستای بیدار کردن بنی اسرائیل انجام یافته است. بن مایه این تحلیل روش عقلایی «به در بگو تا دیوار بشنود» است. این تحلیل افزون بر در نظر گرفتن تمام جوانب این برخورد از جمله: شخصیت حضرت موسی و هارون (ع)، اطلاعات حضرت موسی قبل از بازگشت به میان بنی اسرائیل، شخصیت سامری، عکس العمل بنی اسرائیل در برابر حضرت موسی پس از بازگشت به میان آنان، به سوالات مطرح شده پیرامون این برخورد به خوبی پاسخ می دهد و با ظاهر آیات قرآن و عصمت انبیا نیز سازگار است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 47 تا 70
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مشترکات روایی شیعه و اهل سنت در جزء16 قرآن کریم (سوره مریم و طه)
نویسنده:
محمد جعفرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
تفاسیر شیعه
,
معارف اسلامی
,
تفاسیر اهل سنت
,
حدیث
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
سوره طه
,
سوره مریم
,
تفسیر قرآن
,
هنر و علوم انسانی
,
تجزیه و تحلیل محتوا
,
هنر و علوم انسانی
,
تجزیه و تحلیل محتوا
,
تجزیه و تحلیل محتوا
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
تجزیه و تحلیل محتوا
,
جزء 16 قرآن: قال الم اقل لک انک لن تستطیع معی صبرا
چکیده :
ارزشمندترین سرمایه ما مسلمانان قرآن مجید است و یکی از منابع مهم بهرهوری از قرآن به کارگیری سنت یعنی احادیث پیامبر( ص) و اهل بیت(ع) اوست. ما روایات زیادی در زمینههای مختلف داریم. احادیث و روایاتی که از راویان شیعه و سنی نقل گردیده که از جمله آنها روایاتی است که در تفسیر قرآن می باشد و اکنون تحت عنوان کتب تفسیر روایی در اختیار ما قرار داده شده است. رساله حاضر پژوهشی است به ذکر و بررسی روایتهای مشترک فریقین در تفسیر دو سوره (مریم و طه) در جزء 16قرآن میپردازد.این تحقیق در راستای دست یابی به مشترکات روایی فریقین در جهت تقریب مذاهب و با هدف بسترسازی، برای برقراری اتحاد میان شیعه و سنی و نزدیک ساختن دیدگاههای آنان به یکدیگر تدوین گشته است. از دید نویسنده اشتراک دیدگاههای مفسران شیعه و سنی در تفسیر پارهای از آیات و استنادات واحد آنان، بهترین دلیل بر این مدعا به شمار میرود؛ اتخاذ چنین روشی باعث میگردد که نقاط ضعف و قوت این دیدگاهها و برداشتها روشنتر بشود و استنباطات و پژوهشهای آنان با صحت بیشتری مقرون گردد .این تحقیق به روش کتابخانهای و فیش برداری صورت گرفته استکه پس از فیش برداری و استخراج مشترکات، تجزیه وتحلیل، و با استفاده از بعضی تفاسیر تحلیلی هردو فرقه، به نقد آن احادیث پرداخته شده است این پژوهش در سه بخش تنظیم شده است : بخش اول: کلیات؛ بخش دوم: سوره مریم؛ بخش سوم: سوره طه، خاتمه و نتائج.شیعه و سنی دارای مشترکات زیادی می باشند که در سوره مریم از مجموع 25 روایت، 5 روایت مشترک وجود داشت و در سوره طه از مجموع 30روایت، 10 روایت مشترک پیدا و تجزیه و تحلیل شد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
5
6
تعداد رکورد ها : 60
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید