جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 115
بررسی تحلیلی مساله عقل و ایمان با گزارشی از کتاب reason and religious faith پرفسور پنل هام و نقد آن براساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
اسحق عبادی خورشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط عقل و ایمان یکی از مباحث مطرح فلسفی در تاریخ تفکر به شمار می‌آید .زمانی دغدغه فلاسفه رابطه داده‌های وحیانی با یافته‌های عقلانی بود .اما اینک بحث از معقولیت و توجیه باورهای دینی می‌باشد. بنابراین جایگاه بحث در معرفت‌شناسی دینی قرار می‌گیرد. تلقی غالب در معرفت‌شناسی دینی قائل است، باورهای دینی صادق، معقول و موجه بوده و اعتقاد به آن به نحو واقعی پایه است. اما این بحث ناظر به ساحت معرفتی باور دینی است. و اگر انسان را دارای سه ساحت معرفتی، عاطفی و ارادی بدانیم باید به نقش این ساحات توجه کنیم. بنابراین در معرفت‌شناسی دینی معاصر علاوه بر ساحت معرفتی باور به ساحت عاطفی و ارادی آن نیز توجه می‌شود. آنچه در ساحات عاطفی و ارادی اهمیت دارد نقش این ساحات در ایمان است و اینکه این ساحات در تاثیر و تأثر متقابل یکدیگرند یا خیر؟ عده‌ای بر نقش موثر ساحات عاطفی و ارادی در ایمان تأکید می‌کنند و عده‌ای تنها بر نقش ساحت معرفتی تأکید دارند و عده‌ای نیز بر تاثیر ساحات غیر معرفتی بر ساحت معرفتی در ایمان قائلند. بنابراین نمی‌توانیم نقش این ساحات را در باور و ایمان نادیده بگیریم. اما متکران مسلمان به خاطر تأکید اسلام بر نقش عقل، بیشتر ساحت معرفتی ایمان را مورد توجه قرار دادند.علامه طباطبایی نیز اگر چه بیشتر بر ساحت معرفتی انسان در ایمان تأکید کردند، اما از ساحات عاطفی و ارادی غفلت نکردند. ایشان با تأکید بر جایگاه قلب و نقش موثر آن در ایمان، بر تأثیر ساحت عاطفی و با تأکید بر نقش اراده و اختیار در انسان بر تأثیر ساحت ارادی در ایمان توجه کردند. ایشان همچنین در بعد معرفتی، با تأکید بر تأثیر این ساحت، معتقدند میان عقل و ایمان هیچ گونه تعارضی وجود ندارد و باورهای دینی معقول و موجه هستند. بنابراین با توجه به این مباحث درصددیم تا اندیشه‌های متفکران غربی در این باب را مورد بررسی قرار دهیم و سپس با اندیشه‌های علامه طباطبایی تطبیق داد و مورد نقد قرار دهیم. روش ما نیز در این رهیافت کتابخانه‌ای می‌باشد.
رهيافتي فراموش شده از پديده نسخ در كلام اماميه
نویسنده:
ابراهيم موسوي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسخ، رويدادي در دنياي تشريع است كه به صورت تغيير حكم پيشين پديدار مي گردد. تحليل اين پديده از ديرباز، ذهن دانشمندان اسلامي را به خود مشغول كرده است. در ديدگاه رايج، نسخ به معناي به سر آمدن زمان يك حكم است كه مقيد بودن آن، از ديد ما پنهان است و خداوند از ابتدا به هر دو حكم، آگاهي دارد. اين تحليل بر اساس ديدگاه هاي رايج درباره سه مسئله كلاميِ « حكمت » و « علم » ،« اراده » ارائه شده است. در روايات و متكلمانِ نخستين اماميه، تفاوت هايي در سه ديدگاه يادشده وجود دارد كه تحليل مسئله نسخ بر پايه آن ها به گونة ديگري رقم می خورد. بر اساس اين ديدگاه ها، نسخ، تغيير واقعي در حكم تشريعي خداوند است كه بر اساس مصالح و مفاسد روي ميدهد و نبايد آن را بر حكم مقيد و مشروط، حمل كرد و تغيير آن را ظاهري دانست.
صفحات :
از صفحه 83 تا 98
مفهوم‌شناسیِ اراده و مشیّت الهی در پرتو بیانات امام رضا علیه السلام
نویسنده:
حسينعلی تركمانی،اسماعيل شعبانی كامران
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
گفتار و کردار معصومان ع دربردارنده ژرف ترين معارف عالم هستی است . پژوهش پیش رو ، در پی آن است تا به بررسی يكی از مسائل مهم كلام اسلامی، يعنی مفهوم " اراده" و " مشیت" الهی در پرتو بیانات امام رضا ع و هم بستگی ساختاری كه در روايات رسيده از ایشان ملاحظه می شود، بپردازد. امام رضا ع با استفاده از مبادی بديهی در استدلال عقلی، از حدوث اراده سخن گفتند و آن را از افعال خداوند متعال برشمردند؛ هم چنين ايشان اثبات كردند كه اراده خداوند، نه عين ذات اوست و نه با علم او برابر. ايشان ضمن بياناتی در مباحث خدا شناسی، با ارائه براهينی محكم، راه هرگونه مغالطه و كج روی را در مسائل كلامی دين مسدود كرده و با ارائه سيره هدايت بخش اهل بيت ع مسير قرب بندگان را به سوی حق هموار ساختند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
نسبت اراده به عقل در فلسفه ی دکارت
نویسنده:
حسین گلچینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده نسبت اراده به عقل مبحث فلسفی -کلامیِ پرسابقه و تااندازه ای ناروشن است، به ویژه آنگاه که این نسبت را گونه ای تقدم قلمداد کنیم . تقدم ار اده بر عقل در اندیشه ی دکارت جنبه های پیدا و پنهان دارد . دکارت اراده را به لحاظ صوری عظیم تر از فهم می دانست (برتری وجودی یا گونه ای تقدم هستی شناسانه)، هرچند در شناخت، یعنی داشتن ایده های روشن و متمایز، به تقدم فهم بر اراده حکم م ی داد (تقدم شناخت شناسانه ). او در آغاز تأسیس فلسفه ی جدید به شک کردن حکم کرد و این خود نمودی از اراده کردن است (تقدم روش شناسانه ). پذیرش تقدم اراده بر عقل در پروراندن یک نظام فلسفی و یا بنیان گذاری یک مکتب فکری به نتایج بسیار گسترده ای در نظام های اخلاقی، حقوقی و سیاسی منجر می شود، همان گونه که در واقعیت تاریخی چنین نظام هایی از اندیشه ی دکارت نشأت گرفته اند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 180
اختیار و ضرورت از دیدگاه حکمت متعالیه، مکتب نائینی و محمدتقی جعفری
نویسنده:
عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مسائل مهم در بحث جبر و اختیار رابطۀ اختیار با ضرورت است، چرا که طبق قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد، هیچ پدیده ‏ای تا به سر حد ضرورت نرسد تحقق پیدا نخواهد کرد. این که این قاعده در مورد همۀ پدیده‏ ها صادق است یا این که فقط بر امور غیراختیاری حاکم است از دیرباز مورد بحث متکلمان و فلاسفه و اصولیون بوده است. حکیمان صدرایی این قاعده را بر افعال اختیاری انسان نیز حاکم می‏ دانند، اما طرفداران نائینی به مخالفت با آن برخاسته و آن را در تنافی با پذیرش اختیار انسان می‏ دانند. در این مقاله، در ابتدا به دیدگاه حکما و اصولیون در باب مراحل فعل اختیاری پرداخته می‏ شود و سپس این مسئله مطرح خواهد شد که آیا با جبری تلقی کردن مراحل فعل اختیاری می ‏توان اختیار انسان را پذیرفت، یا نه؟ و آیا نقدهای مکتب نائینی بر فلاسفه وارد است، یا نه؟ در ادامۀ بحث، به نوآوری‏ های علامه جعفری، هم در مورد مراحل فعل اختیاری و هم در مورد نحوۀ حاکمیت قانون علیت بر افعال اختیاری انسان، خواهیم پرداخت. آرای وی، بر خلاف آنچه تصور می‏ شود، هماهنگ با نائینی نیست و در عین حال خلأهای فلاسفه را نیز برطرف می ‏سازد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 184
علم عنائی واجب الوجود در حکمت سینوی و نقدی بر آن
نویسنده:
احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده این نوشتار، نخست تفسیر علم ع نائی واجب الوجود را از دیدگاه شیخ الرئیس مطابق شفا و نجات مطرح می کند . آنگاه با توجه به تفسیر وی در اشارات - ک ه در حقیقت تفصیل همان اجمال است – به بیان ویژگیهای آن می پردازد. بنا بر تفسیر دوم ، علم عنائی واجب الوجود سه ویژگی دارد: -1 فراگیری آن نسبت به تمام موجودات -2 آگاهی به اینکه نظام جهان هستی نظام برتر است -3 آگاهی به اینکه نظام برتر جهان هستی برخاسته از احاطه ی علمی اوست. بخش پایانی این نوشتار ، نقدی است بر نظریه ی علم عنایی سینوی.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
بررسی وتبیین مسأله‌ی ضعف اخلاقی
نویسنده:
حبیب‌اله نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه امروزه تحت عنوان ضعف اخلاقی مورد مطالعه قرار می گیرد ترجمه ای است از لغت یونانی "اکراسیا"که در مورد ضعف اراده نیز به کار می رود.وقتی ما با وجود اذعان به درست بودن عملی آن را انجام نمی دهیم ویابالعکس علی رغم اینکه می دانیم کاری نادرست است وآن را انجام می دهیم در واقع دچار ضعف اخلاقی شده ایم. این امر ظاهرا متناقض نما وناممکن می نُماید.سقراط عمل برخلاف علم خویش را ناممکن می دانست و معتقد بود چنین فردی علم حقیقی به موضوعندارد وبنابراین خلاف علم خویش عمل می کند یعنی علم ودانش او علم حقیقی نیست.در مقابل ارسطو بر خلاف سقراطکه اراده را تابع عقل می دانست می گفت اراده همیشه تابع عقل نیست وانسان می تواند برخلاف علم خویش عمل کند.هرچند درنهایت نظر ارسطو نیز به نظر سقراط نزدیک می شوداما درباب علل ضعف اخلاقی سقراط فقط جهل را دخیل دراین امر می داند این دیدگاه شناخت گرایی نامیده می شود. و ارسطو وغالب فلاسفه بعد از او عوامل انگیزشی مثل شهوات را نیز عاملی اساسی درپیدایش ضعف اخلاقی می دانند.که بیانگر دیدگاه ناشناخت گرایی می باشد.در خصوص اتحاد معرفت وفضیلت غالب وشاید بتوان گفت همه فلاسفه اسلامی نظر ارسطو را می پذیرند که میان معرفت وفضیلت شکافی وجود داردومعرفت به تنهایی نمی تواند به فضیلت منجر شود.از فلاسفه معاصر آر.ام .هیر نیز ضعف اخلاقی را امری ناممکن می داند.در فلسفه تحلیلیضعف اخلاقی نوعی اشتباه یا ضعف در مدیریت شخصی محسوب می شود که علل فردی دارد.در قران کریم علل ضعف اخلاقی به شکل جامع تری مطرح گردیده .برخی راهکارهای غلبه بر ضعف اخلاقی نمایانده شده است.
مقام انسان از دیدگاه علامه طباطبایی و کارل یاسپرس
نویسنده:
علیرضا دانا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر در پی بررسی شأن وجایگاه انسان از دیدگاه دو متفکر شرقی وغربی است.آرا و نظریات علامه طباطبایی به عنوان یکی از چهره های فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه و کارل یاسپرس به نمایندگی از اگزیستانسیالیسم الهی، مورد بررسی قرار گرفته است.بررسی مقام انسان در آرای یاسپرس وعلامه طباطبایی، بیشتر به موضوع ماهیت وشأن وجودشناختی انسان معطوف است وکمتر به هویت اجتماعی یا جایگاه هنجاری او در میان موجودات دیگر اشاره دارد.چیستی انسان و امکان شناخت او از منظر هر دو متفکر بررسی شده و با توجه به اشتراک آنها در متحوّل بودن وجود انسان و تلبّس دائمی او، نتیجه گرفته شده است که امکان ارائه یک تعریف دقیق وجامع نهایی از انسان وجود ندارد.در مرحله بعد، به منظور دستیابی به یک شناخت اجمالی از انسان، تحلیل کارکردها وشئون نفس مورد توجه واقع شده واصلی ترین عرصه هایی که محل ظهور وبروز آن است ارزیابی شده است. این حوزه ها عبارتند از: حوزه علم وشناخت، حوزه عواطف واحساسات وحوزه عمل، اراده وانتخاب.در حوزه علم ومعرفت، هر دو بر اتحاد عالم ومعلوم(هر یک با ادبیات خاص خود)، امکان علم ما به وجود واقعی اشیاء در خارج و بعضی مسائل دیگر تأکید دارند.ازطرف دیگر قول به ثبات و دوام حقیقت، و اعتقاد به شناخت پدیده ها بدون تصرف ذهن درآن از سوی علامه، و اعتقاد به نسبیت حقیقت و متغیر بودن آن، و پذیرش روش پدیدار شناسی از سوی یاسپرس، از جمله مسائلی است که مسیر آنها را از هم جدا نموده است.سرانجام در فصل پایانی، انواع روابط انسان از قبیل رابطه باخود، رابطه با دیگران ورابطه با خدا تبیین شده است.یاسپرس هماهنگ با سایر اگزیستانسیالیست ها، ارتباط با دیگران را یکی از ارکان به فعلیت رسیدن انسان می داند و بر رابطه انسان با خدا که آن را متعالی نامیده، تأکید می نماید. در نظام فکری علامه، چهره واقعی انسان در پرتو شناخت نفس جلوه نموده و خود شناسی بهترین وکامل ترین طریق ارتباط با خداوند و نیل به معرفت او قلمداد گردیده است.
بررسی علیت یا فاعلیت خداوند در هستی از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علت عبارت است از آنچه که وجودش، سبب پیدایش و نبودش، موجب نیستی چیزی می‌گردد. فاعل به معنای تأثیرگذار در شی دیگر است. هر یک از این دو واژه، دارای تقسیمات مختلفی هستند. در این پایان نامه به دو نظریه اشاره می‌شود: نظریه علیت و نظریه فاعلیت. نظریه علیت، علم الهی را سبب تام در تحقق موجودات می‌داند. مطابق این نظریه قدرت، اراده و مشیت الهی تابع علم و از جمله صفات ذاتی خواهند شد. علم پیشین الهی در این مکتب، با اختلافاتی رو به روست؛ به طوری که مکتب مشاء، علم حصولی پیشین خداوند را سبب تحقق عالم هستی می‌داند؛ در حالی که مکتب اشراق، وجود چنین علمی را انکار کرده، علم اجمالی خداوند به ذات فعّالش را سبب این امر معرفی می‌کند. مکتب حکمت متعالیه نیز رأی هر دو گروه را اشتباه دانسته، وجود مرتبه موجودات به وحدت جمعی و علم خداوند به آن را سبب تحقق اشیاء قلمداد می‌کند. اختلاف در تلقی از علم خداوند به دیدگاه آنها از فاعلیت خداوند نیز سرایت نمود؛ به نحوی که مشائیون، خداوند را فاعل بالعنایه، اشراقیون وی را فاعل بالرضا و پیروان مکتب حکمت متعالیه او را فاعل بالتجلی شمرده اند. نظریه علیت لوازم و آثاری همچون: نظام احسن بودن این جهان، وجود رابطه سنخیت میان تمام علت ها و معلول ها، فراگیر بودن تلقی صدور معلول از علت، پذیرش قاعده الواحد و وجود داشتن رابطه ضرورت علّی میان تمام علت ها و معلول ها را در پی دارد. این لوازم ذکر شده با اشکالات عدیده ایرو به رو هستند، به همین جهت نمی‌توان به نظریه مذکور پایبند گشت.نظریه فاعلیت نیز علاوه بر علم، بر دخیل بودن اموری همچون: مشیت و اراده الهی پافشاری می‌کند. مطابق این نظریه، اراده و مشیت از جمله صفات فعل هستند. انکار قاعده الواحد، عمومیت نداشتن تلقی صدور معلول از علت و کلیت نداشتن رابطه سنخیت میان علت و معلول از جمله لوازم نظریه فاعلیت است. مهمترین اشکال رو به روی این نظریه، راه یابی امکان به ذات خداوند است که می‌توان به آن پاسخ گفت.بهترین نظریه ای که بتواند چگونگی رابطه خداوند و موجودات دیگر را توجیه کند، همین نظریه فاعلیت است؛ زیرا با آیات و روایات هماهنگی و تناسب بیشتری دارد.
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
  • تعداد رکورد ها : 115