جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 314143
بررسی نقش و جایگاه شیطان در آثار احمد غزالی و مولوی
نویسنده:
معصومه شفقتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیطان به عنوان موجودی مطرود، که ما مسلمانان هر روز به او لعنت می‌فرستیم چهره‌ای دوگانه در عرفان اسلامی دارد.که برخی از عرفا، از او دفاع کرده و به تبرئه‌ی او پرداخته‌اند. آن‌چه که در این پژوهش بیان شده، بررسی کوتاهی است که پیرامونچهره‌ی شیطان در آثار احمد غزالی و مولوی انجام گرفته است که در آن به بیان دیدگاه‌های احمد غزالی و مولانا در مورد ابلیس پرداخته شده است.غزالی دیدگاه متناقضی در مورد شیطان دارد که گاهی به دفاع از شیطان بر-آمده و او را موحّد واقعی دانسته و گاهی دیگر با شریعت هم‌نظر شده، به لعنتی شدن او اشاره کرده است. مولانا نیز همانند غزالینسبت به شیطان دیدگاه‌ دوگانه‌‌ای دارد. او هنگامی که از دید یک متشرع به شیطان می‌نگرد،در اوصفاتی چون حسد، تکبر و فریبکاری یافته و او را مسبب بدبختی و شقاوت آدمی دانسته است. کههر کساز پی او می‌رود جز ضلالت و گمراهی بهره‌ای نخواهد داشت و زمان دیگر مولانا از دید یک عارف به شیطان می‌نگرد، او را موجودی دانسته که عاشق حق است و به خاطر غیرتی که به حق دارد از سجده کردن به غیر خودداری کرده است. هر دو عارف وجود شیطان را در دستگاه آفرینش ساختاری و لازم می‌بینند و او را مظهر قهر الهی دانسته‌اند. که در این پژوهش سعی شده است تا حد امکان این نظریات ذکر شود.
عقل و قلب  از دیدگاه شیخ‌اکبر محی‌الدین ابن عربی در کتاب  فصوص‌الحکم
نویسنده:
محسن رضوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محی‌الدین بن عربی از کسانی استکه هنگام بحثو بررسی در مسائل فلسفی و کلامی و تقریر مباحثذوقی و عرفانی، مبانی آراء خویشرا همواره با تحقیق و تدقیق و تطبیق با موازین عقلی بیان داشته استلیکن عقل را در راه اصول به حقیقتبی‌پایان حق ناتوان میداند.در نظر وی آنچه میتواند محل انوار نامتناهی حق واقع شود قلبآدمی است .محی‌الدین از لغتقلبکه در قرآن مجید آمده استفاده کرده و آن را به معنی دگرگون شدن دائم در انواع صور و صفاتبکار برده استانقلابو تحول یافتن، خصلتذاتی و دائمی قلباست .انقلابو تحول دائمی قلباستکه راه انسان را به سوی حقیقتنامتناهی می‌گشاید.هنگامی که پای سالکدر راه سلوکبه وسیله عقال بسته شود، ناچار از هر گونه حرکتبسوی حقیقتمطلق باز می‌ماند.به همین جهتاستکه محی‌الدین لغتعقل را به معنی قید بکار برده و کار آن را محصور کردن حقیقتدر یکجهتواحد به شمار آورده است .کار عقل محصور کردن و مقید ساختن حقیقتاست .اما حقیقتچیزی استکه از هر گونه قید و بند آزاد میباشد.و لذا عقل به حقیقتوقوفنخواهد یافت .به اعتقاد ابن عربی، نعمتی جاودانه‌تر از معرفتو آگاهی بر حقیقتنفسو عرفان به پایگاه وجودی آدمی نیست .و غفلتآدمی از این حقیقتسرآغاز سیه‌روزی اوست .لذا شناختاین جایگاه و انطباق خواسته‌های انسان با شرایط و مقرراتآن جایگاه مستلزم احاطه به تمامی عالم و وقوفبه عالم غیبو شهود و فراغتاز قید زمان و مکان و نگاهی دیگر به انسان و عالم استو حال آنکه انسانسان به عالم ماده و گرفتاری او در دام زمان و مکان اجازه حرکتو توجه به عوالم دیگر را به او نمی‌دهد و مادام که چنین استاز دایره شناختحسی که از لوازم انسبا زمان و مکان استفراتر نخواهد رفت .فلذاباید چاره‌ای دیگر اندیشیدو این نیازمند توسل جستن به نسیان استکه بتوان از فضای مانوسزمان و مکان خارج و در هوائی آزاد و عاری از زمان و مکان و مصفا به انوار قدسی تنفسکرد و دمی آسود.
الاهیات لیبرال پروتستان مسیحی با تاکید بر آراء آلبرشت ریچل
نویسنده:
نرگس صادقی گویا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسیحیت از ابتدای پیدایش خود تا رسیدن به دوره مدرن تحولات بزرگی را پشت سر گذاشته ؛ تحولات تاریخیای که عمدتا در زمینه داگما ها رخ داده است. دوره شکل گیری داگماها یا به بیانی دوره آبایی، مهمترین دوره فکری در مسیحیت است. آباء کلیسا با دفاع اصولی خود از مسیحیت، نظام فکری آن را شکل دادند. در این بین شوراهای کلیسایی از قبیل شورای نیقیه، کالسدون، و ... که به ضرورت تشکیل می شدند، با صدور بیانیه هایی از اصول مهم این دین با عنوان اصول جزمی آن گونه که مورد نظر کلیسا بود پاسداری می کردند. اصول مهمی که در شوراهای مسیحی و زیر نظر کلیسا شکل می گرفت، همگان را به رعایت نظری و عملی از انها مجبور می کرد و هر کس ساز مخالف می نواخت، بدعت گذار و بی ایمان به شما ر می آمد. در بین بحثهای ریز و درشت اعتقادی می توان از جمله به مباحثی چون مسیح شناسی ، تثلیث، رستگاری، آخرت شناسی ، خداشناسی، فیض، بخشودگی، آزادی و ... اشاره کرد؛ مسائلی که در دورهقرون وسطی نیز تقریبا بدون تغییرات عمده باقی ماند، گرچه از دایره مشاجره ها و اختلاف نظر ها بیرون نرفت. اما رفته رفته در تداوم حال و هوای رنسانس و روشنگری آن جزمیات مورد تردید و انکار قرار گرفت. از منظر درون دینی نیز با آغاز اصلاحات دینی شکاف عمیقی بین کلیسا و مومنان مسیحی پدید آمد که باعث تغییراتی در بعضی از مسائل اعتقادی شد . این تحولات درونی و از آن مهم تر تحولات ناشی از دوره مدرن موجب شد تا داگماهای کلیسایی در پرتو تحولات علمی و فلسفی و دینی بازخوانی شوند. بدین ترتیب الاهیات جدیدی به وجود آمد که به الاهیات مدرن معروف شد. نخستین و مهمترین نمایندگان فکری این الاهیات آلمانیها بودند . این الاهیات که به کوشش متالهی به نام شلایر ماخر پایه گذاری شد، با اندیشه های متاله دیگری به نام البرخت ریچل تقویت گردید و به بار نشست. لیبرالها از مهمترین داگماهای مد نظر کلیسا تعاریف تازه ای به دست دادند و از آنجا که نمی توانستند یافته های جدید را نادیده انگارند، برداشتهای تازه ای از آنها طرح کردند. در این نوشتار سیر تاریخی این تحول با تاکید بر اندیشه های ریچل بررسی و توصیف شده است.
بررسی تطبیقی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه‌های دینی اسلام
نویسنده:
مرضیه کلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با هدف تبیین و مقایسه‌ی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه های دینی اسلامی به روی‌کردهای مختلف تبیین خودفریبی می پردازد. مهم‌ترین روی‌کردهایی که در فلسفه‌ی غرب، مورد بررسی قرار گرفته است، روی‌کردهای مفهومی و تجربی است؛ این دو روی‌کرد در اسلام، اگرچه به طور غیرمستقیم، نیز به کار گرفته شده است، اما در آموزه‌های اسلام امکان وجود خودفریبی به عکس غرب مورد تردید نیست، بلکه در آیات، روایات و در اخلاق اسلامی در ضمن بحث از رذایل، ماهیت و مفهوم، مصداق و راه حل رهایی از فریب نفس را می‌توان یافت و یا استنباط نمود. هم‌چنین در اسلام هنگامی که از واقعیت در مقابل باور کاذب بحث می‌شود، گستره‌ی نگاه تنها به امور محسوس و دنیوی نیست بلکه خودفریبی، در مورد امور واقعی اخروی و معنوی و معتقَدات مذهبی مطرح می‌شود، در حالی که در غرب، بیشتر به مسایل مربوط به این دنیا پرداخته است.با وجود تفاوت در رو‌کردهای تبیین ماهیت خودفریبی، هر دو حوزه‌ی تفکر اسلام و غرب به نکات مشترک و نتایج مشابهی در مورد ماهیت خودفریبی اشاره می‌کنند و دست یافته‌اند؛ در هر دو دیدگاه، داشتن باور متعصبانه و کاذب غیر موجهی که به صورت باور صادق نزد نفس جلوه می کند، مصداقی از خودفریبی است.
وحدت و کثرت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی‌اکبر حایری موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث وحدت و کثرت از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد تتبع و تفحص بشر بوده است ، زیرا در این مورد دو مسئله عمده، یعنی وحدت خالق و چگونگی ارتباط میان خالق یگانه و مخلوقات متکثر بررسی می‌شود. مسئله وحدت و کثرت از طرف متکلمین، عرفا، مفسرین و فلاسفه مورد تحلیل قرار گرفته است که در این پایان‌نامه بیشتر به اقوال فلاسفه توجه شده است و همچنین با قید "فلاسفه اسلامی" متعرض اقوال دیگر اندیشمندانی که در محدوده این قید نبوده‌اند، نشده است . این رساله دارای یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است . بدین منوال که مقدمه شامل تعریف چندی از اصطلاحات کلیدی و سیر تاریخی بحث فوق می‌باشد. بخش اول دارای دو فصل است . فصل اول مشتمل بر تعریف "وحدت و کثرت "، و فصل دوم مشتمل بر اقسام و مراتب "وحدت و کثرت " می‌باشد. بخش دوم دارای دو فصل و یک نتیجه است . فصل اول مشتمل بر "هوهویت " و "حمل" است و فصل دوم شامل بیان "غیریت " و اقسام آن می‌باشد. و در نتیجه نحوه تمانع "وحدت و کثرت " ذکر شده است . و در آخر نیز تبعات بحث "وحدت و کثرت " را در سه قاعده فلسفی متذکر شده است . در خاتمه از باب ختامم مسک به آیایت و روایات تمسک جسته و نحوه بساطت و نفی ترکیب در حق تعالی را بیان نموده است .
ترجمه و تحقیق مقالات بخش نخست کتاب راهنمای الهیات مدرن، ویراستهء گرث جونز
نویسنده:
محمد صبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در سده‌ی هجدهم و با ظهورِ جنبشِ روشنگری، الاهیاتِ مسیحی دچارِ تحوّلی اساسی شد. بعدتر شلایرماخر این تحوّل را به اوج رساند و الاهیاتِ مدرن را پایه‌گذاری کرد. الاهیاتِ مدرنِ مسیحی از بدوِ ظهور، خود را در جهانِ پیچیده‌ای یافت که در آن تمامِ حوزه‌های فکری با یکدیگر داد- و- ستد داشتند. امروزه نیز با پیشرفت و پیچیدگی روزافزون علوم، تعامل حوزه-های فکری به عنوان امری ضروری قلمداد می‌شود که در ماندگاری و تأثیرگذاری هر یک از آن‌ها سهم مهمی دارد. حال پرسیدنی است که آیا الاهیات مدرن مسیحی می‌تواند با سایرِ حوزه‌های فکری و علومِ مدرن ارتباط برقرار کند؟ و اگر می‌تواند این ارتباط چگونه است؟ نویسندگان مقالات حاضر، که ترجمه‌ی آن‌ها فراروی خوانندگان است، می‌کوشند به این سوالات پاسخ دهند. ترجمه و تحقیق حاضر با هدفِ معرفی مقدماتی رابطه‌ی الاهیات مدرن مسیحی با سایر علوم و حوزه‌های فکری انجام شده است. بیشترین تأکید مقالات، بر آن است که با بررسی چیستی و چگونگی رابطه‌ی مذکور، علاقه‌مندان به الاهیات مدرن مسیحی را با مباحث مقدماتی این حوزه آشنا کند. آنچه در بخش تحقیق مورد بررسی قرار گرفته، معرفی رویکردهای انتقادی به مطالعه‌ی کتاب مقدس و دیگری، نحوه‌ی نگرش ادیان یهودیت و مسیحیت به تاریخ است.
اتحاد عاقل و معقول و عقل از دیدگاه فلاسفه اسلامی
نویسنده:
حسینعلی کیخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارکان مساله عبارتند از: عقل، عاقل، معقول و اتحاد مشخص شد که اولا منظور ااز عقل در اینجا عقل به معنی معقول و معلوم که همان علم باشد هست چون وجود صورت معقول بالذات که در نزد نقس حاضر است معلوم نفس و معقول نفس هم هست و به همان معقول و معلوم علم هم گفته می‌شود به عبارت دیگر عقل و معقول عین هم هستند یعنی همان معقول بالذات عقل هم هست چون عقل و معقول در نفس دو وجود ندارند بلکه در صحنه نقس علم عین معلوم و عقل عین معقول است پس عقل و معقول یقینا دو واحد و دو موجود متمایز از هم در نزد نفس ندارند بلکه همان معقول را به اعتباری معقول و به اعتباری دیگر عقل گویند. ثانیا اقسام معقول بیان گردید و مشخص شد که هر گاه ما سخن از معقول به میان می‌آوریم منظور معقول و معلوم بالذات است که بلاواسطه در پیش نفس حاضر است و نفس به علم حضوری آن را می‌یابد و بواسطه آن شی خارجی متعلق علم قرار می‌گیرد و اگر به شی خارجی معقول و معلوم گفته می‌شود منظور معقول و معلوم بالعرض است والاشی خارجی از حیطه بحث ما خارج است ثالثا مشخص شد که هر موجودی مجرد قائم به ذاتی هر گاه ذات خود را تعقل کند در اینجا عقل و عاقل و معقول یک چیز است یعنی آن موجود مجرد از این نظر که در نزد خود حاضر است علم به خود دارد که همان حضور ذات باشد و از آن جهت که معقول آن هم خود ذاتش هست به آن معقول گویند و چون فرض این است که خود ذات است که خود را تعقل کرده است بنابراین عاقل خود هم خودش هست . رابعا: منظور از اتحاد روشن شد که اتحاد در اینجا یعنی اتحاد بین وجود لامتحصل با وجود متحصل و اتحاد مرتبه ناقص با مرتبه کامل و اتحاد قوه بافعلیتش هست . خامسا مبانی و اصولی که باید از آنها اعراض شود و در مقابل آن روی آوردن به اصول و مبانی‌ای که با توج به قبول آنها می‌توان این مساله را به اثبات رساند بیان گردید و نسبتا روشن شد. اکنون مساله عمده این است که اتحاد وجود آن معقول بالذات با وجود نفس ناطقه هم به اثبات رسد یعنی مدعای قائلین به اتحاد این است که معقول بالذات و عقل که عین هم هستند عین نفس ناطقه هم هستند چون معقولات فغلیتهای متوارده‌ای هستند که عاید نفس شده و نفس به واسطه آنها سعه وجودی یافته است و از حد ناقص به حد کامل رسیده است برای بیان این مطلب ابتدا دلایل منکرین را همراه با پاسخ آنها تحت یک فصل آورده آنگاه نظریات و ادله قائلین به اتحاد را تحت فصل دیگری بیان خواهیم کرد.
نقد و تحلیل نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از نظر فلاسفه اسلامی و اگوستین
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت چگونه است؟ تدبیر و ربوبیت الهی در عالم طبیعت از چه طریقی و چگونه انجام می پذیرد؟ نحوه ارتباط طبیعت با ماورا طبیعت چگونه است؟ بنابر ترفع وجودی و تنزه خداوند از عالم ماده، که عالم حدوث و صیرورت، کثرت و تفرقه وجودی است حکمای اسلامی به وسایطی در امر خلق و تدیبر عالم طبیعت قائل شده اند: 1-افلاک - عقل فعال، 2- ارباب انواع، 3- نفس کلیه این وسایط پس از تبیین با توجه به مفروضات و مبانی، سازواری درونی، لوازم و تبعات نظری قدرت تبیین، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این نقد و بررسی، مدل نفس کلیه، بر پایه اصول و مبانی حکمت متعالیه در خصوص نسبت نفس و بدن و مدل تشکیکی هستی، مورد تبیین و تقویت قرار گرفته است و نسبت به دو مدل رقیب خود، توانمندترین و جامعترین مدل شناخته شده است. از آنجائیکه در تبیین ربط طبیعت و ماورا طبیعت، اساس راه حل های ارائه شده، به مدلی مربوط می شود که بیانگر ساختار هستی است، مبحث جدیدی در رساله تحت عنوان ؛مدلهای هستی؛ مطرح شده است. پس از تبیین انواع مدلهای عام و خاص، سه مدل هستی شناختی زیر در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. 1- مدل طبقه ای (مشائین)، 2- مدل تشکیکی (اشرافیین و حکمت متعالیه) 3- مدل باطنی (عرفا) پس از نقد و بررسی مدلهای ارائه شده توسط حکمای مشائی و اشراقی و صدرایی، مدل ؛تشکیکی اتصالی؛ هستی بعنوان تنها مدل سازگار با حکمت متعالیه، مورد بررسی ویژه قرار گرفته است و تبعات و لوازم و نتایج منطقی و فلسفی آن بر شمرده شده اند. بر پایه این نتایج و لوازم، چهره جدیدی از نظام هستی ترسیم می شود که با آرا متعارف فلسفی تفاوت بسیار دارد. در مرحله بعد، مدل تشکیکی -اتصالی در یک تحلیل عقلی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، به مدل باطنی (ظهور و بطون) عرفا تحویل برده می شود. پس از تبیین تمایزات بارز مدل باطنی با اندیشه متعارف فلسفی، این مدل نیز مورد نقد قرار می گیرد و مدل کاملتر و جامعتر و توانمندتر دیگری -بر پایه اصول حکمت متعالیه و مبانی عرفان نظری به نام مدل (باطنی-التفاتی) هستی پیشنهاد می شود. در این مدل، تجلی اسمی و اعیانی (اعیان ثابته) و وجودی، از یک سنخ معرفی شده و همه هستی و موجودات آن، وعا حق تعالی و اسما ذات مقدس حق اند. توابع و نتایج این مدل هستی شناختی در کثیری از آرا فلسفی و عرفانی تحول ایجاد نموده و بویژه در بحث معرفت شناسی منشا نگرش نوینی می شود. در بخش پایانی رساله، نظریه ؛علل بذری؛ اگوستین و دو تلقی مهم از این نظریه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و جهات ضعف و ناسازواری این نظریه تبیین می شود.
رابطه عقل و ایمان در مفاتیح‌الغیب  ملاصدرا
نویسنده:
طیبه جورابچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه این ارتباط و پیوند میان این دو امر الهی (عقل و ایمان) یکی از مسائل مهم و اساسی استکه در فلسفه دین مطرح گردیده که به دنبال خود این سوالاترا نیز دربردارد: آیا عقل قادر به شناختاستو اگر هستتا چه حدی؟ آیا اگر مرزی برای شناختعقلی وجود دارد عقل میتواند ورای آن برود و در حیطه ایمان وارد شود یا نه؟ آیا اعتقاداتدینی قابل اثباتعقلی است ؟ و ... این مسئله نه تنها امروزه مطرح استبلکه در گذشته از همان صدر اسلام هم در کلام و هم در فلسفه اسلامی مطرح شده استکه به دنبال آن هر یکاز نحله‌های فلسفی عقیده‌ای را در این زمینه اتخاذ نموده‌اند. ما در اینجا قصد توضیح تکتکآنها به نحو جامع و کامل نداریم زیرا هدفاز این تحقیق بررسی این مسئله در کتاب"مفاتیح‌الغیب " ملاصدرا میباشد.لذا بیان این مسئله از نظرگاههای مختلفتنها از حیثتاثیری استکه بر این فلسفه گذاشته‌اند و نیز از آن جهتاستکه مقدمه‌ای برای ورود این فلسفه باشد تا بتوانیم با دید بازتری وارد این مسئله در فلسفه ملاصدرا شویم.
جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی عقل فعال در فلسفه مشا
نویسنده:
نرگس شکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان ، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد. عقل فعال در بین شارحین مشایی ارسطو مانند کندی و ابن رشد و توماس آکویناس همان جایگاه ارسطویی را داشت. اسکندر افرودیسی از آن به عنوان موجود مجرد تام ، مستقل از انسان( محرک نامتحرک ارسطویی) نام برد. برجسته ترین نظریه مشایی درمورد عقل فعال در فلسفه ابن سینا و فارابی به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد. عقل فعال سینوی کارکردی عالی و گسترده در وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدا صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه ، مرکبات و نفوس (غیرفلکی) وابسته به افاضه صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد. عقل فعال سینوی درحیطه معرفت شناسی نیز جایگاه برجسته دارد. معرفت انسانی (ادراک حصولی) درتمام مراتب خود وابسته به افاضه صورکلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است. علم واجب الوجود به جزئیات متغیر نیز با کمک عقل فعال صورت می گیرد. بدین ترتیب عقل فعال در تمام مراتب وجودی و معرفتی مشایی در حیطه مادیات نقشی عالی و کارکردی گسترده دارد و از ارکان فلسفه مشایی به حساب می آید.
  • تعداد رکورد ها : 314143