جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 314143
ترجمه الالهیات
نویسنده:
ارسلان باشاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار، ترجمه کتاب الالهیات تألیف آیت الله جعفر سبحانی به زبان آذری است، که در آن تمام مباحث مربوط به توحید و خداشناسی، یعنی دو باب از هفت باب کتاب مذکور ترجمه شده است. باب اوّل به بحث درباره توحید در ذات می‌پردازد. این باب، سه فصل را در بر می‌گیرد. فصل اوّل به بررسی ضرورت بحث از وجود خداوند اختصاص دارد و ادلّه ای مبنی بر ضرورت توحید، عَرضه و اثبات می‌گردد. نگارنده نخست دلیل های عقلی و سپس نَقلی توحید در ذات را ارایه می‌کند. فصل دوم به ادلّه وجود باری‌تعالی پرداخته و سه دلیل مهم با عناوین برهان نظم، امکان و وجوب و حدوث در همین زمینه را به طور تفصیلی ذکر می‌کند. نویسنده با بیان نظم موجود در عالَم، حرکت ستارگان و سیارات، گردش منظّم شب و روز، حیات گسترده موجود در عالَم طبیعت، اثبات حدوث عالَم و قدیم نبودن آن به شرح مباحث مربوط به توحید واثبات وجود حق تعالی می‌پردازد. وی در فصل سوم با بررسی مراتب توحید، اقسام توحید در ذات، صفات، خالقیت، ربوبیت و عبادت را با توجّه به مصادیق قرآنی آن ها شرح می‌دهد. باب دوم به بحث درباره اسما و صفات خداوند متعال اختصاص دارد، که این باب نیز در شش فصل به مباحث مربوط می‌پردازد. در فصل اوّل با اشاره به شناسایی چگونگی اسما و صفات الهی، به این موضوع پرداخته شده که: آیا اسما و صفات الهی توقیفی است یا تحقیقی؟ و نویسنده، توقیفی بودن آن را اثبات می‌کند. در فصل دوم تقسیمات رایج در اسما و صفات الهی را مطرح و در فصل سوم صفات ثبوتی خداوند متعال، مثلِ علم، قدرت، حیات و اراده الهی تبیین می‌کند. وی در فصل چهارم صفات ثبوتیه خدا و صفات ثبوتیه فعلیه‌ای، مانندِ تکلّم صدق و حکمت الهی را شرح می‌دهد. در فصل پنجم از صفات خبریه خداوند متعال سخن می‌گوید و آرای برخی مذاهب و فِرَق اسلامی که برای خداوند دست و صورت و پا و... قایلند و همچنین گروهی که خدا را از جسم و جسمانیات مبّرا می‌دانند، تجزیه و تحلیل کلامی می‌کند. در فصل ششم نیز صفات سلبیه، همچون: عدم رویت الهی، قرار گرفتن خداوند در مکان و منزّه بودن او از هر عیب و نقص تفسیر می‌شود.
اسلوب بیان قرآن از نگاه سید مرتضی در کتاب امالی
نویسنده:
سوده ترقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشگفتاربا توجّه به جایگاه والا و رفیع علمی و شخصیّتی « سیّد مرتضی » درنزد شیعه و سنّی ،وبا توجّه به علم و سواد و تقوا و نسب ایشان که از طرف مادری با ده واسطه به حضرت علی (ع) و از طرف پدری با پنج واسطه بهحضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم (ع) می رسد واز طرفی نیز آل بویه ، دایی مادری ایشان محسوب می شد که در قرن چهارم در مقابل ضعف حکومت عبّاسی به قدرت رسیدند و از شاهان روزگار بودند ، سیّد مرتضی در این فرصت ها با بهره مندی از پدر و مادر و استادان خبره در علوم گوناگون از جمله : « شیخ مفید » : در عـلم کـلام و فـنّ مـناظـره ، « عـبد الرحـیم بن نباته » : در عـلـوم ادبی و فـنّ خـطابه و سـخـنـوری ؛« مرزبانی » در شعر و ادبیّات ؛ « ابو الحسن علی بن حبش کاتب » : در علم حدیث ؛ و ... توانست در تمام زمینه های علمی ، به مدارج بالا دست یابد و نهضت فرهنگی عظیمی را در احقاق حقوق مسلمانان و گسترش تشیّع ، پایه ریزی کند و در کنار مسئولیّت های اجتماعی و سیاسی اش که به او واگذار شده بود ، از جمله : نقابت سادات و إمارت مظالم ، مجالس درسی را تشکیل دهد و کتب متعددّی را در زمینه های : ادبی ، کلامی ، فقهی ، اصولی و تفسیری ، تألیف نماید و مردم ، ایشان را با القاب بسیار محـتـرمی از جمله : ذو الـثـمانـیـن ؛ ذو المجـدیـن ؛ شـریـف ؛ عـلـم الهـدی و مجـدّد الإسـلام می خواندند . از مـیان ده ها کـتـاب تـفـسیـری ایشان ؛ کتاب « غرر الفواید و درر القلائد » ایـشـان ( معروف به : أمالی سیّد مرتضی ) که شامل 80 مجلس درس تفسیری ایشان بوده ( تفسیر آیات و روایات ) و توسّط شاگردانش املاء شده و سپس توسّط استاد تنظیم شده است ؛ از جمله کتبی است که کمتر به عنوان یک کتاب تفسیری به آن اشاره شـده و شایـد به این علت باشد که اکــثر دانشمنـدان وی را در زمینه ی کــتب فـقـهی می شناسند ونظریات تفسیری ایشان به سبک و اسلوب غیر جامع استو تمام آیات قرآن را شامل نمی شود و به ترتیب سور نگاشته نشده .البته : سیّد در میان آثار تفسیری خود در عین اینکه به صورت پراکنده به تفسیر پرداخته ولی آیات قرآن را با چنان مهارتی به یکدیگر ارتباط می دهد که این آیات، مثل زنجیری به یکدیگر متّصل گردیده اند و این نشان از تسلّط و احاطه ی کامل او به آیات قرآن است .و به دلیل تبحُّری که درعلم لغت و ادبیات عرب دارد و احادیث صحیح را به خوبی می داند ،می تواند برای تمام سخنان خود شاهد مثال آورد و با آنها برای مخاطب ،زمینه سازی کند . و در برخی موارد به تفاسیر قبل از خودش نیز نظر داشته است .ازجمله : معانی القرآن فرّاء .( م 207 ) و غریب القرآن ابن قتیبه ( م 206 ) و معانی القرآن و إعرابه از زجّاج ( م 311 ) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن از طبری ( م 310 ) ولی به آن هـا إکـتفاء نکـرده و گـامی جـدید در تحلیل آیات و روایات برگـزیـده است ، کـه بی سابقهبوده و هست . تا جایی که در تأیید اغلب نظریات او ، مفسران بعدی نیز نظر و دیدگاه او را در تفاسیرشان ذکر کرده اند : از جمله : التبیان فی تفسیر القرآن از شیخ طوسی ( م 460 ) و مجمع البیان فی تفسیر القرآن از طبرسی ( م 548 ) و روحُ الجِنان و روح الجَنان از ابوالفتوح رازی ( م حدود 550 ) و تفسیر الکبیر فخر رازی ( م 606 ) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و .....در این رساله ، مباحث تفسیری آیات قرآن در کتاب أمالی تحت عنوان ( تأویل الآیه ) و دریک مورد ، تحت عنوان ( مسأله)از جهت اسلوب هاو فنون بیانی و بلاغی ، بررسی شده، [ از مجموع 80 مجلس درس سید ، تنها70 مجلس تحت عنوان « تأویل الآیه » می باشد که به 66 مجلس آن که دارای مباحث بلاغی است، پرداخته شده ، البته حدود 10 مجلس از جمله [ مجالس 10/ 11/ 12/ 13/ 17/ 18 / 19 / 20 / 21 / 32 ] بطور کامل به تأویل خبر اختصاص دارد و در میان حدود 20 مجلس از جمله [ مجالس 1/ 3 / 4 / 5/6/8/15 / 25 / 27 / 30 / 31 / 34 / 37 / 48 / 49 / 53/ 64/ 65 / 68 / 79 ] مبحثی تحت عنوان تاویل خبر ذکر شده کهتحقیق آن از حیطه ی کار نگارنده خارج بود]لازم به ذکر است ، با توجه به اینکه متن کتاب امالی سید مرتضی موسوم به ( غررالفواید و دررالقلائد ) به زبان عربی است و تاکنون ترجمه ی آن به چاپ نرسیده ، ابتدا متن عربی این مجالس به فارسی ترجمه شده و در این زمینه به برخی از پایان نامه ها ی مربوط به ترجمه مباحث تفسیری سید مرتضی در دانشگاه های مختلف مراجعه شده است . و در ترجمه مباحث تفسیری هرکجا ، عنوان و کلمه یا جمله ای به مطالب سید مرتضی جهت توضیح ، اضافه شده ، داخل کروشهقرار گرفته است . و در مواردی که سید در تفسیر آیه ای ، به ذکر قسمتی از آیه پرداخته و فهم معنای قسمت مزبور ، نیازمند آگاهی از تمامی آیه بوده ، تمامی آیه در صدر کلام عنوان شده است . مباحث بلاغی در کتاب أمالی تحت سه محور: علم بیان ومعانی و بدیع بررسی شده ، و سید گاهی به نام این اسالیب به طور مستقیم و گاه به صورت [غیر مستقیم : یعنی تنها شرح داده و نام اسلوب را نیاورده ] اشاره کرده که جهت سهولت فهم مخاطب و روشن شدن بیشتر آن اسلوب و تأیید وجه بیان شده توسّط سیّد ، با مراجعه به کتب تفسیر ادبی قرآن ، این اسالیب شنایایی شده و در پایان هر مجلس تحت عنوان « تحقیق » اشاره شده است که در برخی موارد به جهت وضوح متن عربی آنها و جلوگیری از طولانی شدن کلام ، از ترجمه ی آنها خود داری شده است.و به جهت اینکه آشنایی قبلی با اسالیب به کار رفته در کتاب أمالی لازم بود ، ابتدا در فصل دوم ، یک یک این اسالیب بیانی با مثال های قرآنی [ غیر از کتاب أمالی ]تعریف شده .در ضـمـن ، متـن عـربی آیـات قـرآن در ایـن رسـالـه از خـط بـه کـار رفـتـه درنـرم افـزار «جامع التفاسیر قرآن» گرفته شده و شاید نوع خط با خط معمول قرآن در برخی کلمات تفاوت داشته باشد ، همچنین در ترجمه آیات ، از ترجمه ی فارسی و روان و دقیقآقای مکارم شیرازی استفاده شده. و درذیل بیان مجالس تفسیری سید مرتضی اگر نام شخصی داخل گیومه ، برده شده ، در قسمت آخر پایان نامه شرح حال مختصری از او تحت عنوان « فهرست اعلام »آمده است. وخلاصه ی تمامی اسالیب بیانی نام برده شده در این رساله به صورت یک جدول در فصل آخر بیان شده است . همانطور که می دانیم ، قرآن کریم ، سراسر اعجاز است و این اعجاز بیشتر در زمینه ی فصاحت ( در محتوا) و بلاغت ( در الفاظ) آیات آن می باشد. و از همان سال های آغازین نزول آن ، حضرت علی (ع)در میان مباحث تفسیری خود ، به جنبه های بلاغی آیات اشاره کرده اند همانطور که در کتاب نفیس خود « نهج البلاغه » دریای فصاحت و بلاغت ایشان به چشم می خورد .پیرو سخنان ایشان ، افرادی همچون جاحظ ، ابن قتیبه ؛ إبن معتز ، مبرّد ؛ عبد القاهر جرجانی ؛ إبن أبی الأصبع ؛ سکاکی ؛ خطیب قزوینی ؛ ابو عبیده ؛ سیّد مرتضی و ...با تألیف کتب بلاغی خود این علم را مخصوصاً در زمینه ی اعجاز آیات قرآن پرورش دادند .و از جمله دلایلی که سیّد به این عـلم روی آورد ، این بود که : ازمتکلمان شـیـعـه به شمار می رفت و به ناچار ؛ باید معانی و تفاسیر مختلف کلام و آیات را می دانست تا بتواند آنها را از معانی ظاهری اش که با اصول اعتقادی او به ظاهر ناسازگار می آمد ؛ درک کند و آن را از معنای ظاهری ودر بعضی مواضع ، معنای حقیقی ، به معانی مجازی برگرداند ، تا مردم گرفتار دام شبهه نگردند و در مراتب بالاتر بگوییم که : مرتکب شرک خفی نشوند . زیرا اسلوب و روش قرآن منحصر به خود آن است و نظیری ندارد و باید آن را از زبان اهل بیت شناخت و إلّا ( نعوذ بالله ) به گمراهی خواهیم رفتو بر گمراهیمان افزوده خواهد شد ، همچون مردابی که هر لحظه ما را در ظلمت بیشتر فرو می برد و مصداق آیات زیر خواهیم شد :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً »(إسراء : 82 ): یعنی : و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مومنان، نازل مى‏کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى‏افزاید.و« هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً » (فاطر : 39 )یعنی : اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند.و« وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی‏ هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً »( الإسراء : 41) یعنی : ما در این قرآن، انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزاید.و برعکس اگر به آیات آن ( ثقل اکبر ) ایمان آورده و از راه درست با استمداد از ثقل اصغر ( اهل بیت ) بنابر سفارش پیغمبر اکرم در حدیث ثقلین ؛ که قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نخواهند شد و استمداد از هر دو این ها ما را به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسانید ، عمل صالح کنیم ،به ایمانمان روز به روز افزوده خواهد شد و قرآن مانند موجود صاحب روح و زنده به ما کمک می کند تا به اُفق های بلند معنا پرواز کنیم و مصداق آیات زیر باشیم :« فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً »( نساء : 173 یعنی : امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.) و« وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً »(إسراء : 109 ) یعنی:آنها (بى‏اختیار) به زمین مى‏افتند و گریه مى‏کنند و(تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان مى‏افزاید. « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ » ( نور : 38 )یعنی : (آنها به سراغ این کارها مى‏روند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالى که انجام داده‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند به هر کس بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد (و از مواهب بى‏انتهاى خویش بهره‏مند مى‏سازد).« لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ » (فاطر : 30 )یعنی : (آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى : 26 )یعنی : و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است! « وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا »(مریم : 76) یعنی : (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى‏افزاید و آثار شایسته‏اى که (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! زمخشری در مقدمه ی تفسیرش به این نکته اشاره نمود که : بدون احاطه بر دو دانش « معانی » و « بیان » نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت و ژرفای معانی آن را شناخت .(منبع :زمخشری ، الکشاف ، زمخشری ، جار الله محمود بن عمر ، « الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل»، ج1 ، ص 16 )و از آنجا که خداوند متعال با نزول این معجزه عظیم ، سخت ترین دشمنان و سخنور ترین امیران بلاغت و بیان را در برابر خویش ، به خموشی کشانده ، چندان که از وضوح این عجز و ناتوانی ، نه تنها به هماوردی آن ، بر نخاسته اند ، که حتّی چـنین انـدیـشه ای را در سـر نـپـروریـده اند ، ازطـرفی هـم امکـان نـدارد ، کـسی که ابـزار فـهـم بلاغی نـظم قـرآن ( علم فصاحت و بلاغت ) را ندارد ، بتواند پی به اعجاز آن ببرد .و من الله التوفیق سوده ترقـّی
بررسی روند حسادت در سوره حضرت یوسف (ع) از دیدگاه معناشناسی
نویسنده:
مرضیه لطیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همانگونه که از خود کلمه معناشناسی استفاده می شود موضوع مورد بررسی و تحقیق این علم معنا است . حیطه عظیمی که تمامی حقایق بشری را در هر قالبی که تجلی کرده باشند (کلام، موسیقی، نقاشی، معماری...) در بر می گیرد . در مجموع می توان گفت که این علم با ارائه متدی تحلیلی، علمی و منسجم، خواهان تجزیه ظاهر مفاهیم و رسیدن به فاکتورهای تشکیل دهنده آن است و با حرکت از این فاکتورها به سمت قالبهای گوناگون تجلی آن ، در پی اثبات یک عمومیت و جهان شمولی در مورد تکوین معانی مختلف، در میان ابنا بشر است. برای داشتن درک جدیدی از شکل گیری احساساتی همچون حسادت ، رقابت و غیره در سوره یوسف (ع) در طی این تحقیق سعی براین است تا مفاهیم فوق را این بار از دیدگاه علم معناشناسی مورد مداقه علمی قرار داده و در این راستا با استفاده از نظرات و دیدگاههای بنیانگزاران این علم، عواملی را که در شکل گیری مفاهیم فوق دخیل هستند، بررسی و به بحث بپردازد.
ارزیابی تطبیقی روایات معصومان (ع) با اقوال لغویان در مفردات سوره مائده
نویسنده:
مریم السادات میری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت معنای واژه‌ها و مفردات از جمله مقدمات ضروری و مهم فهم هر متنی به ویژهفهم قرآن کریم و تفسیر آن است. از این رو واژه‌شناسی آیات از دیرباز مورد توجه مفسران و علمای علم لغت بوده است و به دلیل اهمیت و جایگاه معنای مفردات در فهم آیات آنان همواره در جهت واکاوی و فهم معنای واژگان اهتمام ورزیده‌اند. از سوی دیگر ائمه معصومین علیهم السلام به عنوان مفسران و معلمان کامل قرآن در بسیاری از موارد به توضیح و تبیین معنای واژگان و مفردات آیات قرآن پرداخته‌اند. در نتیجه روایات ائمه علیهم السلام می‌تواند منبعی برای درک معانی واژه‌های قرآن باشد و در صورتی که در فرآیند فهم و تفسیر قرآن به کلام ائمه علیهم السلام توجه کافی صورت نگیرد باعث فهم غیر صحیح احکام و معارف دینی می‌شود.در این رساله نگارنده به ارزیابی تطبیقی روایات معصومین علیهم السلام با اقوال لغویان در مورد مفردات سوره مائده پرداخته است و آن چه حاصل شد این است که میان معانی‌ای که لغویان برای مفردات این سوره بیان کرده‌اند با معانی‌ای که ائمه علیهم السلام مطرح کرده‌اند هم‌سویی و مطابقت وجود دارد. این تطابق در فهم هر چه بهتر معنا و تفسیر آیات، نقش داشته، و فاصله عصر حاضر تا عصر نزول را جبران می‌کند به طوری که می‌توان ادعا کرد، در همه اعصار فهم مراد الهی در پرتو عنایت به معنای واژگان امکان پذیر است و این است رمز و راز جاودانگی این کتاب الهی.
علل فروپاشی تمدن ها از دیدگاه امام علی(ع)
نویسنده:
سیده‌لیلا مددی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه بیش از پی ریزی تمدن ها ضروری است، پایداری و پیش گیری از فروپاشی آنهاست. دیناسلام با توجه به این واقعیت، از آغاز پیروانش را با عوامل نابودی تمدن های پیشین آشنا ساخته و در منابع مختلف اعم از قرآن، و احادیث و روایاتراهکارهایی را برای جلوگیری از سقوط تمدن ها ارائه داده است. در این نوشتار سعی شد که با بررسی نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع اسلامی-شیعی که عهده دار تحلیل های عقلانی - اجتماعی و از جمله توجه به آفات و آسیب های زندگی اجتماعی می باشد به علل اضمحلال و سقوط تمدنها و جوامع بپردازیم که در پاسخ به سوالاتی که پیرامون موضوع فوق مطرح شد به عواملی همانند ظلم و ستم حکام و از بین رفتن عدالت، عدم وحدت اجتماعی و همچنین عدم اجرای امربه معروف و نهی از منکر اشاره شد. که البته در کنار نهج البلاغه برای استناد بیشتربه آیات قرآن مجید نیز اشاره شده است.که می توان گفتآن چه که از نهج البلاغه و قرآن مجید برمى آید، این است که علاوه بر عوامل فوق الذکر، عامل اساسى آغاز و پایان منحنى تمدن ها و فرهنگ ها خود انسان است.که با اعمال خویشآن را رقم می زند.همانگونه که با نگاهی به تاریخ بشری به خوبی روشن می سازد که تمدن ها مانند انسان ها زاده می شوند به بالندگی و رشد می رسند و به عوامل و علل بیشتر درونی از هم می‌پاشند و می‌میرند.سقوط تمدن‌ها امری است که تاریخ از آن بسیار سخن گفته است و از آن به تمدن های فراموش شده یاد شده.اما کمتر منبعی همانند نهج البلاغه توانسته است عوامل انسانی و فرهنگی را در آن به مورد تبیین بگذارد.در طول این پایان نامه و در تبیین علل فروپاشی تمدن ها از دیدگاه امام علی (ع)بیشتر به سه عامل اشاره شد که عبارت بودند از: 1- تفرقه و اختلاف که در فصل سوم آن را مورد بررسی قرار دادیم.لذا یکی از عوامل سقوط جوامع تفرقه و اختلاف است. در این اختلاف و درگیری داخلی، عامل به تحلیل رفتن قدرت و اقتدار داخلی دانسته شده است. چون زمانی که وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد جامعه از هم گسیخته شده و استحکام و انسجام ملیضعیف شده از بین میرود، تا جایی که خودی‌هایکدیگر را دشمن می‌پندارند و به جای توجه به دشمن، یکدیگر را نشانه و هدف می‌گیرند.و در صورت مواجه با دشمن کارایی خویش را دست داده و دشمن به راحتی میتواند به فتح آن جامعه موفق شود. لذا تمدنی که در آن وحدت اجتماعی وجود نداشته باشد، با دست خود زمینه‌ی نابودی خود را فراهم می‌کنند. بنابراین همکاری و همیارییک ملت و یک جامعه و یک «امت» موجب سربلندی و عامل قدرت و وحشت آن خواهد بود و در مقابل تفرقه و جدایییک جامعه سقوط آن را در پی خواهد داشت.حضرت علی (ع) در متوجه ساختن مردم به سرگذشت پیشینیان می فرماید: «پس بنگرید که آنان چگونه بودند به هنگامی که جمعیت‌ها متحد و اندیشه‌ها متفق و دلها متعدل و دستها با هم یار و شمشیرهایاری کننده یکدیگر و بینش‌ها نافذ و عمیق و تصمیم‌ها همه یک شده، آیادر سراسر زمین فرمانروا و او بر همه جهان حاکم نشدند؟ و همچنین به پایان کارشان بنگرید که میانشان جدایی افتاد و الفت‌ها به تشتت گرایید و به گروههای متعدد تقسیم شدند و دسته دسته با هم به ستیز برخاستند...»پس در نهج البلاغه و از حضرت امیر (ع): هنگامی که جمعیت‌ها با هم مجتمع می‌شوند و خواست‌ها و گرایش‌ها با هم ائتلاف می‌کنند جامعه به اوج حیات و سرسبزی می‌رسد و هنگامی که فرقه، فرقه می‌شوند تعدد کلمه و تعدد مقاصد و اهداف پدید می‌آید و جامعه کرامت‌‌اش را از دست می‌دهد و مرگ و سقوط آن سرانجام ظاهر می‌شود.بنابراین همبستگی اقوام، نژادها و ملیت های مختلف یک جامعه، بستر گسترش اخلاق اجتماعی است، ولی قبیله گرای و تشتت اجتماعی باعث پراکندگی و سرچشمه اختلافات بسیار است و باعث می شود که شهروندان به جای پیمودن راه های سعادت و کمال، به نزاع و کشمکش بپردازند.گزیده‌ای از کلام مولا علی (ع) در نهج البلاغه (خطبه 26) و پیش‌گیری از تفرقه در جامعه اسلامی «پس از وفات پیامبر (ص) و بی‌وفایییاران، به اطراف خود نگه کرده و یاوری جز اهل بیت خود ندیدم، پس به مرگ آنان رضایت ندادم چشم پرداز خار و خاشاک را فرو بستم، و با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ‌تر از گیاه حنظال، شکیبایی نمود...»حضرت على(ع)در نهج البلاغه بزرگترین دستاورد نبوت خاتم انبیاء(ص) را ایجاد الفت و اتحاد در میان مردمى متفرق و پراکنده مى داند، مردمى که در اثر تعصبات بیجا به جان هم افتاده بودند و بر لب پرتگاه سقوط و اضمحلال بودند و نبى اکرم (ص) در اثر تعالیم حیات بخش اسلام، همگان را به خداى واحد متوجه ساخت و آنان را در جماعات و مجالس در یک صف قرار داد، امتیازات موهومى را از میان برداشت و سیاه و سفید، عرب و عجم، فقیر و غنى، صاحب دولت و رعیت، همه را فرزندان یک پدر و مادر معرفى کرد و فضیلت و امتیاز را تنها به تقوى و علم و مجاهدت دانست که در اثر کوشش و ریاضت بدست آید، نه مال و ثروت و نژاد و رنگ و نسب که در اثر اتفاق و شانس و تصادف پیدا مى شود. حضرت على(ع) به اصحابش گوشزد مى کند، تا قدر این نعمت بزرگ الهى را بدانند. و با تمسک به قرآن سنت رسول اکرم هرچه بیشتر به وحدت و یکدلی روی آورند که در غیر اینصورت در سراشیبی سقوط خاهند افتاد. بزرگترینعاملعزتوسرافرازىامتهاىپیشینرااتحادواتفاقآنانمىداندوبالاترینعاملشکستوذلتوسقوطایشانراتفرقهوجدایىواختلافمیانآنهامىشناسد. درخطبهىقاصعهکهخطبهىمشهورومفصلىاستبه تفصیل در این باره با اندرز دادن و توجه به سرگذشت فرزندان اسماعیل و بنی اسرائیل مردم را به اتحاد و جلوگیری از تفرقه فرا می خواند. 2- ظلم حکام: که در فصلچهارم به آن پرداختیم.لذا آنچه که به دست می آید این است که زمانی که عدالت از جامعه ای رخت بر می بندد، ظلم و ستم جای آن می نشیند. لذا این سخن حضرت علی(ع) بر همگان آشکار است که جوامع شاید با کفر ادامه یابند اما با ظلم هیچ چی جامعه و تمدنی نمی تواند دوام خویش را حفظ کند.حضرت علی(ع) همچنین عدل و جلوگیری از ظلم را برتر از جود و بخشش قرار می دهد: «العدل یضع الامورمواضعها، والجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاص فالعدل اءشرففهما، و افضلهما» عدالت خودش کارها را در جایگاه خودش قرار می‌دهد و بخشش کارها را از مسیر و جهت خود خارج می‌کند؟ عدل، تدبیرگری عام و بخشش خاص است. به عبارت دیگر «عدل» برای همه، و «جود» برای مواردی خاص کاربرد دارد. بنابراین عدالت شریفتر و با فضیلت تر از بخشش است ظلم اگر به معنای کم کردن یا کاستن از حق هم باشد، همان است که بیرون از محدوده‌ی معین بکار رفته، چه نقصان و کاستن از حق باشد یا از مرز حق تجاوز کرده باشد. قرآن نیز ظالم را چنینتوصیه می‌کند «و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون» آنها که از حدود و قوانین خداوند متعال تعدییا تجاوز نمایند، ظالمند. عدل در امور اجتماعییعنی رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق است و ظلم رعایت نکردن حقوق افراد می‌باشد. هیچ چیز چون ستمگری، نعمت خدا را دگرگون نمی‌کند و کیفر او نزدیک نمی‌سازد، که خداوند شنوای دعای ستمدیدگان است و در کمین ستمکاران.از نظر امام علی (ع) روابط ظالمانه در جامعه در حقیقت سبب ظهور زمینه‌های هلاک و نیستی آن است. زیرا که ظالم به تعبیر آن امام (الظلم بوار الرعیه) شالوده جامعه را سست می‌کند از نظر امام علی علیه السلام، عدالت اجتماعی عامل استواری و قوام افراد جامعه است. (العدل یصلح البریه) عدالت باعث صلاح مردم است. بنابراین ظلم و بی‌عدالتییکی از عوامل سقوط و انحطاط جوامع در نگاه امام علی علیه‌السلام مطرح شده است.3-امر به معروف و نهی از منکر که در فصل پنجم مورد بحث قرار گرفت. و مشاهده شد که این فرضیه الهی که در فروع دین قرار می گیرد از چه جایگاه اهمیتی برخوردار است.حضرت علی علی(ع) امر به معروف و نهی از منکر را «افضل اعمال لق»، «غایت دین»، «قوام شریعت»، «صفت خداوند» و «بالاتر از همه‌ی اعمال نیک و جهاد در راه خداوند» معرفی می‌نماید که همگی دلالت بر فضیلت این فرضیه دارد.امام علی(ع) می فرمایند: «تمام کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف، مثل رطوبت دهان است در برابر آب دریا».چون این فریضه نه تنها آثار و برکات فردی بلکه آثار و برکات آن در سطح جامعه نیز از جایگاه و تاثیر شایانی برخوردار است.بگونه ای که حفظ حقیقت اسلام به اجرای آن در زندگی فردی و اجتماعی مومنان است و امر و نهی دینی، وسیله ای مقدس و موثر برای اجرای احکام دین به شمار می آید.حضرت علی(ع) با توصیه به اجرای امربه معروف ونهی از منکر به تبعات کلان سیاسی و اجتماعی ترک این وظیفه مهم می پردازند و جبران ناپذیری آن را گوشزد می نمایند. علاوه بر نظارت های رسمی که در حیطه نظام قضایی و سیاسی جا می گیرد و آن حضرت در دستوراتشان به والیان و نمایندگانشان به کرات مورد توجه و تاکید قرار می دهند بر نظارت اجتماعی عمومی و غیر دولتی نیز تاکید می کنند به طوری که آن را از عوامل رشد و تعالی و یا انحطاط و سقوط جامعه می دانند. نظارتی که از ناحیه عموم مردم مسلمان اعمال می شود در قالب « امر به معروف و نهی از منکر » مطرح می گردد. لذا اگر مردم نسبت به موقعیت اجتماعی خود و رفتار دیگران بی تفاوت بوده، احساس مسوولیت نداشته باشند، آنگاه که رفتارهای مزبور مسیر انحرافی بپیماید و هنجارشکنی و نقض قواعد اجتماعی رواج یابد، بر اثر فقدان واکنش های نظارتی مناسب عادی گردند و در نهایت، نقش ها و منزلت های اجتماعی دگرگون گردد و موقعیت های حساس به نااهلان سپرده شود، راه برای اصلاح مسدود خواهد شد و زمان برای ترسیم کاستی های جامعه از دست خواهد رفت. لذا، تلاش و تقاضای مردم بی اثر خواهد ماند.و در اینصورت است که جامعه در سراشیبی سقوط خواهد افتاد و راهی برای نجات آن وجود نخواهد داشت.
نظریه تفسیری شیخ مفید(ره)
نویسنده:
سیدمحسن صفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموع داده های این مقاله عبارتنداز: به نظر شیخ مفید نزول قرآن تدریجی است و اعتقاد به نزول دفعی قرآن در شب قدر بعید و مخالف ظاهر قرآن، اخبار متواتر و اجماع علماست.او مدافع «نظریه صرفه» در وجوه اعجاز قرآن است. به نظر طرفداران این نظریه وجه اعجاز قرآن در این است که خداوند مردم را از آوردن مثل قرآن بازداشته و از این‌کار آنان جلوگیری می‌کند. و اگر چنین نبود، دیگران نیز بر آوردن شبیه قرآن قادربودند. بنابر کتاب اوائل المقالات، شیخ مفید نیز این نظریه را پذیرفته و از آن دفاع‌کرده‌است.اما در باب تحریف قرآن، هرچند شیخ مفید نظم و نسق قرآن مشهور در میان مسلمانان را اندکی با آنچه در واقع بوده‌است متفاوت می‌داند ولی معتقد است که زیاده و نقصانی در آیات قرآن رخ‌نداده و همه‌ی آنچه در قرآن مشهور وجود دارد کلام خدا و وحی الهی بوده و معتبر است. مرحوم شیخ، امکان عام تفسیر برای غیر معصوم را پذیرفته و در عمل بدان ملتزم بوده‌است و روش تفسیر روایی محض را اجرا نمی‌نموده است. البته جایگاه هر یک از منابع تفسیری در دیدگاه او تعریف‌شده و دارای چارچوب بوده که ان ‌شاء الله به هر یک در جایگاه خود اشاره خواهد رفت.در نگاه او اکثر آیات قرآن کریم حقیقت و در مواردی نیز مجازند. لذا او نیز مانند بقیه علمای امامیه هم ظاهر قرآن را حجت دانسته و هم باطن آن را.مفید روایاتی را مستند خود می‌داند که مفید علم به صدق راوی بوده و با قطعیات عقلی و شرعی مخالفتی نداشته‌باشند. شیخ مفید مبانی مفسرین در مکی و مدنی را پذیرفته و طبق آن استدلال می‌نموده‌است.خلاصه آرای شیخ درباره نسخ از این قرار است که: • او اصل وجود نسخ در قرآن را پذیرفته است. • از انواع نسخ، نسخ حکمی و بقای قرائت را پذیرفته و نسخ قرائت را از اساس رد می‌نماید. • نسخ سایر ادیان و احکام آسمانی بوسیله دین اسلام و سایر کتب آسمانی بوسیله قرآن را از انواع نسخ می‌داند. • او نسخ قرآن به‌وسیله غیر قرآن را به سبب مخالف خود قرآن با آن، رد می کند، هرچند که عقلاً مانعی در آن نمی‌بیند. اما روش او در تفسیر قرآن:1-
بررسی آرای تفسیری سید مرتضی علم‌الهدی و تأثیر آن بر تبیان شیخ طوسی
نویسنده:
هادی درزی رامندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائه تفسیر صحیح از آیات قرآن کریم، مستلزم اعتقاد به مبانی صحیح تفسیر قرآن و کاربرد ابزار تفسیری متناسب با آن مبانی است. از این‌رو سیدمرتضی علم الهدی (م 456 ه.ق) و شیخ طوسی (م 460 ه.ق)، از مفسران نامی شیعه، با مدّ‌نظر قرار دادن این موضوع، به تبیین و تفسیر مراد آیات قرآن پرداخته‌اند. مبانی تفسیری که مورد توجه آنها بوده است عبارتند از: 1- جواز تفسیر به روایت که شامل روایات معصومین (ع) و روایات تفسیری صحابه و تابعان می‌شود. 2- جواز تفسیر به غیر روایت که شامل حجیت ظواهر آیات، حجیت عقل و استناد به اسالیب زبان عرب است. همچنین در زمینه مبانی صدوری قرآن، هردو مفسر معتقد به اعجاز قرآن و مصونیت آن از تحریف هستند. اما از جمله ابزار تفسیری که در امالی سید مرتضی و تبیان شیخ طوسی مورد استناد قرار گرفته است، روایات تفسیری صحابه و تابعان است که البته کاربرد آن نزد شیخ طوسی بیش از سید مرتضی مشهود است. هر دو مفسر، سه نوع تعامل متفاوت را با این ابزار دارند: استناد به آن برای تقویت تفسیر مختار خود، نقل آن به عنوان یکی از وجوه محتمل آیه و نقد آنها. از دیگر ابزار تفسیری که فراوان در امالی و تبیان کاربرد دارد، استناد به کلام عرب اعم از شعر، امثال، لغت و قواعد زبانی آن است. سید مرتضی به تفسیر تعداد محدودی از آیات قرآن پرداخته است اما شواهد شعری که در امالی کاربرد داشته مشهودتر از تبیان است. همچنین سید مرتضی و شیخ طوسی به اقوال مفسران و علمای متقدّم لغت و نحو ، به عنوان یکی دیگر از ابزار تفسیری، توجه خاصی داشته‌اند و سه گونه با آنها برخورد کرده‌اند: استناد به آن اقوال برای تقویت و اثبات تفسیر مختار، نقل قول آنها به عنوان یکی از وجوه محتمل آیه و نقد آن اقوال. کاربرد این ابزار تفسیری نیز در تفسیر شیخ طوسی بیش از سید مرتضی است. یکی از رویکردهای مهم و بنیادین سید مرتضی و شیخ طوسی، در امالی و تبیان، پاسخ به شبهات ملحدان و نیز مخالفان ازجمله معتزله، مجبّره و مشبّهه ودفاع از عقاید شیعه در اصول و فروع است. با مقایسه تطبیقی امالی و تبیان درمی‌یابیم که شیخ طوسی در مبانی و ابزار تفسیری، کاملاً متأثر از آرای سید مرتضی است و فقط در بحث اعجاز قرآن، با نظریه وی در اعتقاد به صرفه، مخالف است. همچنین آراء و روش سید مرتضی در دفع و پاسخ به شبهات کلامی، تأثیر بسزایی بر شیخ طوسی داشته است به طوری که گاهی عبارات شیخ طوسی در تفسیر آیات و دفع شبهات، عیناً تکرار لفظ به لفظ عبارات سید مرتضی است.
روش‌شناسی تفسیر جلاء الاذهان و جلاء الاحزان
نویسنده:
محمود دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر جلاءالاذهان و جلاءالاحزان مشهور به تفسیر گازر, اثر ابوالمحاسن، حسین بن حسن جرجانی، از علمای امامیه که زمان حیات وی را بین قرن هشتم تا دهم ذکر کرده‌اند. این تفسیر به زبان فارسی به سبک بیانی آن دوران شامل کل قرآن کریم در 10 جلد، توسط محدث اُرموی تنظیم و تصحیح و به چاپ رسیده است، ابوالمحاسن: در ابتدا هر سوره مکی و مدنی بودن و روایات در مورد فضائل آن را نقل می‌کند سپس متن یک یا چند آیه را می‌آورد ولی عموماً به ترجمه آن‌ها نمی‌پردازد.روش تفسیری مولف بیشتر اثری و از روایات معصومین (علیهم‌السلام)، اقوال صحابه و تابعین بهره‌برده است، که مقدار اقوال صحابه و تابعین بیشتر از روایات معصومین (علیهم‌السلام) می‌باشد، ابوالمحاسن علاوه بر نقل روایات تفسیری، روایات مربوط به موضوعات دیگر همچون، اخلاق, تاریخ و خصوصاً فضائل اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را ذکر می‌کند،مولف اگرچه اقوال تفسیری صحابه و تابعین را نقل می‌کند ولیکن آراء آنان را دارای حجّیت و اعتبار شرعی ندانسته به کلام آنان به عنوان یک نظر تفسیری نگاه می‌کند. روایات اسرائیلی و ضعیف در تفسیر جلاءالاذهان یافت می‌شود, مولف در برخی موارد در مقابل اینگونه روایات واکنش نشان داده و در مواردی دیگر تنها آن‌ها را نقل نموده ولی در مقابل آن‌ها موضع‌گیری نکرده است. روش اجتهادی با گرایش کلامی،روش ادبی وروش فقهی از دیگر روش‌های مورد استفاده در تفسیر جلاءالاذهان است, که روش کلامی و پرداختن به مباحث اعتقادی از رونق بیشتری برخوردار است. روش تفسیر قرآن به قرآن نیز در کنار روش‌های ذکر شده در روند کار مولف برای کشف معانی آیات وجود دارد،براین اساس می توان بطورکلی روش تفسیری وی را روش جامع باتأکیدبرتفسیر اثری دانست. مولف در مقدمه ومتن تفسیر به مباحث علوم قرآنی پرداخته است، و مباحث نفیسی در این جهت همچون، تفسیر، تأویل، محکم و متشابه, حقیقت نسخ و شرائط آن را مورد بررسی قرار داده است.
بررسی روش تفسیری شریف مرتضی (در امالی)
نویسنده:
محمدرضا موسوی شلحه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از کتاب های منسوب به شریف مرتضی رحمه الله (م436ق) امالی وی با عنوان غررالفوائد و دررالقلائد بوده که در آن آیاتی از قرآن را تحلیل نموده و سعی داشته تا گره از مشکلات محققان نسبت به آن‌ها بگشاید . در این بازه چند روش تفسیری رابسیار هنرمندانه و زیبا به کار برده است که عمدتا حول محور ادبیات می چرخند.از جمله روش های ایشان روش قرآن به قرآن است، یعنی وی کوشیده تا با آیات قرآن مشکل آیات دیگررا حل نماید ، گرچه بیشتر آیات قرآن را به عنوان شاهد برای تفسیر و تحلیل خود آورده است و علت این مساله این است که شخص پرسشگر ملحد بوده و قرآن را به عنوان کتاب آسمانی نمی پذیرد.از جمله روش های ایشان در تفسیر روش روایی است . وی از روایت های معصومین علیهم السلام استفاده نکرده است وبر خلاف دیگر شیعیان از روایت های صحابه و تابعین ونظرات آنان و دیگر دانشمندان سنی و شیعه بهره برده است . ایشان بیشتر به متن روایت توجه داشته و هرگاه متن روایتی با تفسیر آیه سازگار بود آن را رد نکرده است ، ولی به یک تفسیر پایبند نبوده و همه ی وجه های قابل پذیرش را دارای امکان صحت دانسته ودر مواردی نیز روایت-هایی را نقد و رد نموده است.روش دیگر ایشان روش عقلی است که حوزه ی کلام نیز در آن می گنجد . گرچه ایشان هیچ گاه از روش عقلی صرف و خالص استفاده نکرده ولی از آن جا که تفسیر ایشان بیشتر مبتنی بر عقل است حتی وجوه روایی و لغوی را پس از بررسی عقلی پذیرفته است.از آن جا که تبحر شریف مرتضی رحمه الله در علوم ادبی بسیار بوده است ، پررنگ ترین وجهه ی تفسیر ایشان وجهه ادبی آن است و تقریبا هیچ آیه ای را بدون بحث ادبی رها نکرده است.
بررسی تعامل علم و سیاست در قرون اولیه هجری(اول تا پنجم) با تاکید بر علم کلام
نویسنده:
سیداسماعیل مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحلیل و تبیین جامعه شناختی تحولات تاریخی راهنمای علمی راه حال و آینده خواهد بود. تحول علمی‌ای که در دوره اولیه تاریخ اسلام و یا به عبارتی در دوره تمدن اسلامی رخ داد مسأله‌ای است که هم بسیار به آن اذعان شده و هم مورد تحلیل و کنکاش قرار گرفته است، اما جای خالی تحلیل‌های جامعه شناختی که بتواند فراتر از گزارش‌های تاریخی و نیز تحلیل‌های غیرنظامندِ غیرعلمی قرار گیرد کاملاً مشهود است. این تحقیق عهده دارد تبیین جامعه شناختی رابطه نهاد علم و نهاد سیاست در قرون اولیه تاریخ اسلام (قرن اول تا پنجم) است و از آنجا که گستره علم بسیار وسیع است و بررسی آن در قالب یک پایان‌نامه نمی‌گنجد به صورت موردی به بررسی علم کلام (به جهت ارتباط نزدیک با جریان‌های سیاسی) می‌پردازد. این تحقیق از نوع مطالعات جامعه شناسی تاریخی است که با رویکرد اثباتی و اتخاذ چارچوب نظری مناسب به سراغ شواهد و واقعیت تاریخی می رود و از رهگذر آن هم واقعیت تاریخی را فهم می کند و هم چارچوب نظری خود را مورد آزمون قرار می‌دهد. و در پایان روشن شد که منشاء و چگونگی شکل گیری علم کلام کاملاً متاثر از جریان‌ها و مسائل سیاسی قرن اول بوده است. همچنین بسط و گسترش مسائل کلامی و شکل‌گیری نحله‌های کلامیِ معتزلی و اشعری در قرون دوم و سوم و چهارم در بستر فرایندها و هویت سیاسی‌ای که اجتماع مسلمین در آن زیست می‌کرده‌اند، بوده است، در نهایت افول کلام معتزلی و نیز ظهور کلام شیعی در فاصله قرون چهارم و پنجم از رهگذر تحولات سیاسی ای که در تغییر رویکرد خلفای بنی عباس نسبت به قبل و نیز تغییر نحوه حضور سیاسی امامت شیعی در جامعه شیعی قابل تبیین است.
  • تعداد رکورد ها : 314143