جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 315340
بررسی نظرات تفسیری ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب فطرت
نویسنده:
راضیه عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مراد از نظریه فطرت این است که خداوند چیزی را طوری بیافریند که خواه ناخواه افعال خاصی را انجام دهد و آثار خاصی از آن پدید آید. وقتی این نظریه در مورد انسان مطرح می‌شود به این معناست که خداوند انسان را به‌گونه‌ای آفریده است که به طبع و ارتکاز خود خدا را می‌شناسد و به سوی او گرایش دارد. در قرآن کریم، در موارد متعددی به موضوع فطرت اشاره شده، ولی کلمه فطرت تنها یک بار استعمال شده است و آن در آیه 30 سوره روم می‌باشد که مهم‌ترین آیه در رابطه با این موضوع محسوب می‌شود و به آیه فطرت معروف است. در این تحقیق ابتدا مباحثی کلی پیرامون فطرت از نظر ملاصدرا و علامه طباطبائی مطرح کرده و در ادامه آراء فلسفی این دو دانشمند در مورد این آیات مقایسه می‌شود. به این جهت که اکثر آیات مربوط به فطرت، در مورد خداشناسی فطری است، عمده بحث ما نیز به همین موضوع معطوف می‌شود.نتیجه بررسی و مقایسه نظرات تفسیری این دو دانشمند، این است که در مباحث اساسی فطرت، مانند اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حضوری فطری، محال بودن اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حصولی به ذات او، گرایش فطری به کمال و سعادت، نفی علم حصولی از انسان در ابتدای تولد و نوع واحد بودنش در ابتدا، اتفاق نظر میان دو دانشمند مورد نظر وجود دارد. در مقابل، اختلاف نظرهای جزئی میان آنان وجود دارد، از قبیل اختلاف در خداشناسی فطری به معنی شناخت خدا به علم حصولی بدیهی، اختلاف دیدگاه در تفسیر آیه میثاق و اختلاف نظر در مورد تفسیر آیات 75- 79 سوره انعام. در ادامه به موضوعاتی اشاره شده است که ملاصدرا آن‌ها را مطرح کرده است، ولی در آثار علامه به آن‌ها اشاره‌ای نشده است و بالعکس. برخی از مباحثی که تنها توسط ملاصدرا طرح گردیده عبارتند از تعریف فطرت به حالت اعتدال روح، مترادف دانستن فطرت با ذات، این‌که استعداد کسب معارف در انسان، از جمله مصادیق فطرت محسوب می‌شود، این‌که فطرت انسان مجموع فطرت روح و بدن است، برهان بر علم بسیط انسان به خدا بر مبنای شناخت حقیقت ادراک و عین‌الربط بودن موجودات. برخی از موضوعاتی که تنها علامه طباطبائی بیان کرده‌اند عبارتند از تقریری از برهان فطرت بر مبنای حس حقیقت‌جویی انسان، نتایج التزام و عدم التزام بر فطرت، فطری بودن اصول ادیان، فطرت را منشأ تشریع دانستن و بیان برخی گرایش‌های فطری انسان.یکی از عواملی که زمینه‌ساز این امر می‌باشد، این است که نوع نگاه صدرا صرفاً فلسفی و کلامی است ولی علامه علاوه بر این، رویکرد اجتماعی هم دارد.
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و نزول حق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت
نویسنده:
صغری کوهساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین نظریه های تبیین نظام هستی در عرفان اسلامی بویژه در عرفان ابن عربی، نظریه ی تجلی است. وی برای تحلیل کثرات در عرفان خود، نظام تجلی را پیش می کشد، کثرات در این نظام، تجلیات و مظاهر حق اند و تجلی، خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین. پس در نظام تجلی، عالم و کثرات عبارت اند از جلوه ی همان ذات مقید شده. وی برای تبیین کثرات از وجودی واحد، بحث اسماء الهی را پیش می کشد و اسماء را با توجه به کثرت آن ها بیان گر صدور کثرت از وحدت و ظهور واحد به صورت کثیر می داند و بر این باور است که کثرت چیزی جز اسماء الهی نیست. مشابه همین نظریه در دین مسیحیت با عنوان نزول و تجسد حق در شخص عیسی(ع) و جسم مادی وی مطرح می شود، یعنی عیسی(ع) به عنوان تجلی تام حق مطلق، به صورت بشر در این عالم نمود پیدا کرده و ظهور حق در عالم محسوسات به شمار می رود، به عبارتی عیسی(ع) تجسم و تجسد خدای نادیده می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا علاوه برپرداختن به مفهوم تجلی در دو دیدگاه متفاوت(ابن عربی و مسیحیت) به بررسی شباهت ها وتفاوت های این دو دیدگاه از نظر خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی بپردازیم. لذا اشاره به چگونگی تجلی و نزول و حضور حق در عالم و بیان مفاهیمی چون، انسان کامل به عنوان نقطه ی کمال این تجلی و حقیقت محمدیه و حقیقت عیسوی و مراتب مختلف هستی در دو نظام عرفانی ابن عربی و مسیحیت را ضروری دانسته و به بیان شباهت ها و تفاوت های هر دو پرداخته ایم.
بررسی تأثیر آموزه های دینی بر "تولد ثانی" از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
لیلا زنگنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس نظریه فطرت در ساده ترین تقریر؛ انسانها نوع واحدی هستند، دارای ماهیت مشترک؛که این ماهیت مشترک برخوردار از ویژگی ها و لوازم مشترکی است که در تمام افراد نوع وجود دارد. مطالعه آثار ملاصدرا نشان می دهد که وی در باب فطرت به مطالعه مستقل فلسفی یا عرفانی نپرداخته است؛ ولی مبحث فطرت در آثار او‌‌ به تفصیل و متأثر از انس او با آموزه های دینی ، به خصوص در آثار عرفانی و تفسیری اش نمایان است.صدرا همچون بسیاری از متفکران پیشین، معتقد به خداشناسی فطری است.اما تفاوت وی با دیگران در این است که وی برای این نوع از خداشناسی، پشتوانه فلسفی تدارک دیده است. وی با در نظر گرفتن دو ولادت برای انسان؛ ولادت اول(طبیعی) و ولادت ثانی(معنوی)، ورود به عالم معنا و بازیابی شخصیت دوباره را در گرو رسیدن به "ولادت ثانی" می داند؛ و حصول این ولادت و گشودن قفل دروازه عالم معنا را تنها از طریق پیمودن راه انبیاء(ع)وعمل به تعالیم ایشان، امکان پذیر می داند. افزون بر آن در نظام حکمت صدرایی مسأله حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول، دو مبنای فلسفی برای تحلیل و تبیین عبور از فطرت اول به فطرت ثانی است. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس این دو مبنا و دیگر مسائل فلسفی و راهکارهای موجود در شریعت، مسأله عبور از فطرت اول به فطرت ثانی تحلیل شود.
بررسی تطبیقی آرای هستی‌شناختی جلال‌الدین محمد بلخی و جیدو کریشنامورتی
نویسنده:
محمد حجازی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش پیش رو، تحقیقی در حوزه ی ادبیات تطبیقی و ناظر بر گستره ی عرفان شرق است که به مقایسه ی آرا و اندیشه های عرفانی مولانا جلال الدین محمد بلخی و جیدو کریشنامورتی می پردازد. این دو،هر کدام نماینده ی فرهنگ و تاریخی متفاوتند. یکی دست پرورده ی محیطی ایرانی ـ اسلامی، زاده ی بلخ، ساکن روم شرقی و تحصیل کرده ی دمشق در قرن سیزدهم میلادی و دیگری عارف معاصر هندی و رشد یافته در بستری که دین هندو و آیین بودا، وجه غالب آن به شمار می رود. در این رساله بعد از معرفی مختصر هندوئیسم، بودیسم و عرفان اسلامی، توضیحی در باب مفهوم هستی شناختی بیان می گردد که دلیل آن رفع ابهام از این اصطلاح فلسفی در عنوان رساله است؛ سپس در ادامه ی بحث به تاریخ زندگی و معرفی آثار دو شخصیت اصلی رساله پرداخته می شود و در پایان، طی فصلی مبسوط، برخی از مقولات بنیادین زندگی انسان، نظیر خدا، زندگی، مرگ و ... از نظرگاه این دو عارف وارسته مورد کاوش، مقایسه و بررسی قرار خواهد گرفت. بدیهی است که این جُستار هم شباهت ها را در بر می گیرد و هم تفاوت ها را؛ لیکن هدف و در واقع نتیجه ی این پژوهش، تبیین مسئله ی تاریخی اشتراک معنی در جهان بینی عرفاست. موضوعی که در اعصار گوناگون،مرزها را در هم شکسته و هرگز محدود به ملت و منحصر به مذهبی خاص نگشته است.
حاجت یا عدم حاجت اثبات وجود خدا به استدلال از نظر : الوین پلانتینجا ، جورج ماوردس ، نیکولاس ولترستوف ، سید محمدحسین طباطبائی ، شیخ مجتبی قزوینی
نویسنده:
مجتبی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگاه با این مطلب مواجه می‌شویم که برخی فلاسفه امروز دنیا معتقدند شناخت خدا نیازمند استدلال نیست اولین مطلبی که به ذهن خطور می کند اینست که این اعتقاد با دیدگاه اسلام در مورد خداشناسی فطری منطبق است. از طرفی اختلاف اندیشمندان در تعریف و کیفیت فطرت این سوال را ایجاد می کند که منظور فلاسفه جدید با کدام یک از تفاسیری که از فطرت مطرح شده است انطباق دارد اما این تنها فلاسفه غربی نیستند که خدا را بی نیاز از استدلال می‌دانند، بلکه در عالم اسلام نیز گروهی که تحت عنوان مکتب تفکیک شناخته می شوند همین اعتقاد را دارند این مطالب را در کنار این سخن علامه طباطباثی که قرار دهیم که معتقد است قرآن وجود خدا را بدیهی می داند ولی در عین حال وی برای اثبات او ادله ای را مطرح می کند موجب این سوال می شود که اولا اگر وجود خداوند نیازمند استدلال نیست چرا اندیشمندان مسلمان از جمله خود آقای طباطبائی اقدام به استدلال کرده‌اند وثانیا آیا منظور این سه دسته از فطری بودن خدا یکی است یا نه ؟ این واقعیت منشأ اصلی این تحقیق بوده است. نتیجه کار این بود که بین این سه دیدگاه تفاوت فراوانی است و این سه گروه با یکدیگر اختلاف مبنایی از قبیل اختلاف معرفت شناختی و منطقی دارند و برای حل مشکل ناچار باید به مبانی آنان پرداخت. پس ار بررسی معلوم شد اشکال فلاسفه مکتب معرفت‌شناسی اصلاح شده این است که در معرفت شناسی برونگرا هستند. در واقع لازمه معرفت شناسی برونگرا این است که علم یقینی وجود ندارد و باید به احتمال و تخمین بسنده کرد اما اشکال مکتب تفکیک این است که اصلا معرفت شناسی مدونی ندارد و به همین دلیل سخن آنان از انسجام لازم برخوردار نیست در این میان بهترین دیدگاه از آن علامه طباطبائی است که هم به هستی شناسی پرداخته و هم به معرفت شناسی و نیز خداشناسی فطری را با خدا شناسی عقلی جمع نموده است و هر یک را در جای خود ضروری و لازم دانسته است. اما از خلال مطالب فوق روش این تحقیق نیز روشن شد در این تحقیق از روش مقایسه‌ای بهره‌مند شده‌ایم و در این راستا به تحلیل منطقی و ارزیابی دیدگاه‌های مختلف پرداخته‌ایم.
مهارت‌های زندگی در کیمیای سعادت غزالی
نویسنده:
غزاله ساجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دنیای امروز برنامه آموزش مهارت های زندگی یک برنامه پیشگیرانه است به منظور ارتقای سطح زندگی، بهداشت روان و پیشگیری از آسیب‌های روانی و اجتماعی، از سوی یونیسف ارائه شده است. شایان ذکر است در دریای پُر گوهر ادبیات فارسی یکی از ارزشمندترین آثار ادبی، کیمیای سعادت غزالی است که در 4 رکن می‌باشد. یک جنبه از پرتوهای این کتاب به بررسی مهارت‌های زندگی و ارائه راه و رسم در زندگی دنیوی و اُخروی می‌پردازد و به ما می‌آموزد با بکار بستن این راهکارها به سعادت دنیا و آخرت نائل شویم.هدف از این پژوهش استخراج این مهارت‌های زندگی براساس مدل 4H در کیمیای سعادت غزالی بوده و پاسخ به سوال اصلی: «غزالی چه آداب و مهارت‌هایی را در کیمیای سعادت مطرح می کند؟» پژوهشگر با روش تحلیلی، توصیفی– اسنادی، براساس 35 مهارت مدل 4H به تجزیه و تحلیل یافته‌ها پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است :•
تحقیق و تصحیح کتاب فضایل فاطمه الزهرا(س) سیده النسا لابن شاهین (م/385ق.)
نویسنده:
علی شاه زیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در مورد فضائل فاطمه زهرا، مناقب اهل بیت ، توصیف نسخه کتاب و عمربن شاهین تهیه و تنظیم شده است.
خداشناسی در صحیفه سجادیه
نویسنده:
اظهر علی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنده به حسب توان علمی خود، بحث «خداشناسی در صحیفه سجادیه» را به ترتیب ذیل پرداختم:بحث ما مشتمل بر شش فصل می باشد، فصل اوّل مشتمل بر کلیات است که در آنها، مختصر زندگی امام سجاد(ع)، معرفی اجمالی صحیفه سجادیه، انواع شناخت، اهمیت شناخت خدا، ضرورت بحث، طرح مسأله، سوالات فرعی، فرضیه ها، هدف، پیشینه بحث، پرداخته ام.در فصل دوم: بحث را به دو قسم تقسیم کرده ام: 1. امکان شناخت خدا، 2. ابزار شناخت، امکان شناخت از جهت کنه ذات الهی محال می باشد، البته از شناخت لازم محروم نیستم، می توانیم خداوند قدوس را در یک حد بشناسیم، در ابزار شناخت، عقل، فطرت، حس، قلب را مطرح نموده ام، با عقل، فطرت، قلب می توان خداوند را درک کنیم، البته از حس هرگز شناخت خداوند قدوس ممکن نمی باشد، از براهین عقل که مطرح نموده ایم، برهان نظم، برهان وجوب و امکان، و برهان صدیقین هستند، شناخت به عقل و فطرت، شناخت حصولی است، و شناخت به قلب شناخت حضوری است که اشرف ترین راه به رسیدن و شناخت خداوند می باشد.در فصل سوم: شناخت خدا از راه، آیات، مطرح نموده ام، که این بحث به دو بخش تقسیم نمودم: 1. آیات انفس، 2. آیات آفاق، در بحث اوّل، نشاهای خداوند که در خود جسم انسان، می باشند مطرح نمودیم، مثل آفرینش انسان، خواب انسان روزی انسان و غیره، در بحث دوم نشاهای که در عالم جهان موجود می باشد بحث کرده ام، که حسب ذیل می باشند: 1. آیات خدا در قمر، 2. آیات خداوند در آفرینش شب و روز 3. آیات الهی در رعد، برق، ابر، باران، 4. آیات الهی در کوه ها از دعای صحیفه سجادیه و آیاتی قرآنی بحث را پرداختم.در فصل چهارم، درباره صفات خداوند بحث کرده ام اوّل تقسیمات صفات را ذکر کرده و سپس از جهت صفات ثبوتیه و سلبیه بحث کرده ام، در صفات ثبوتیه خدا، عالم، قادر، حی، عزیز، مرید، سمیع، بصیر، ازلی و ابدی، رحمن، رحیم، حکیم، حلیم را ذکر کردم، و در صفات سلبیه، نفی مثل نفی ضد، نفی شرک، نفی رویت، نفی جسم، مکان، جهت، و نفی حلول را بیان کرده ام.فصل پنجم درباره آثار معرفت خداوند است که در آنها، خوف، امید، اطمینان، آمادگی آخرت، موحد بودن، شکر، خشوع و خضوع و توکل را بیان نموده ام.فصل ششم، استنتاج و جمع بندی است، که کل فصول را به طور اجمال از جهت جمع بندی و استنتاج ذکر کرده ام.
توصیف خداوند در نهج البلاغه
نویسنده:
سکینه صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اندیشه دینی خدا اساس همه چیز است. بنابراین شناخت ذات، صفات و افعال او از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و با توجه به اینکه خداوند موجودی مادی و قابل لمس نیست خداباوران از جمله مسلمانان در ارایه تصویری از خدا دچار اختلافات زیادی هستند از طرفی نهج البلاغه بخشی از میراث علمی امام علی (ع) است که او علم خود را بلاواسطه از رسول خدا (ص) گرفته است که دانش رسول خدا (ص) نیز وحیانی است، در این پایان نامه که موضوع ان توصیف خدا در نهج البلاغه است ضرورت شناخت خدا و عدم امکان شناخت دقیق خدا و ضرورت اکتفا کردن به شناختی که قران در این زمینه ارایه می کند و شناخت صفات ثبوتی و ذاتی خداوند از قبیل : علم خدا به اشیاء چه قبل از ایجاد اشیاء و چه بعد از ایجاد اشیاء و قدرت خداوند بر خلق اشیاء چه بی واسطه و چه با واسطه و توحید خداوند چه توحید نظری و چه توحید عملی بخصوص توحید ربوبی و عبادی و راههای خداشناسی از قبیل : راه فطرت، مطالعه آفرینش موجودات که نبودند و پیدا شدند و ... مستند به آیات قرآن و کلمات امام علی (ع)در نهج البلاغه بطور مشروح مورد بحث قرار گرفته است و ره آورد تحقیق این است که در بحث شناخت خداوند، شناخت خدا ضروری و ممکن می باشد ولی حد آن، معرفی خداوند در قرآن است که بیش از آن نه تنها نیازی به آن نیست بلکه موجب گمراهی است و در بحث صفات نیز نه مسلک تشبیه و نه مسلک تعطیل مورد قبول نمی باشد.بلکه صفات زاید بر ذات نفی و صفات عین ذات اثبات می گردد.
آئین سیک و رابطه آن با اسلام و هندوئیزم
نویسنده:
محمد روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه، نخست اول خواستگاه‌های فرهنگی دینی آئین سیک مورد بررسی قرار گرفته است. این بخش شامل سه فصل است، از آنجا که آئین هندو بستر رشد و گسترش آئین سیک بوده نخست لازم است آئین هندو را بشناسیم. به این دلیل در فصل اول آئین هندو به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است. بعد از شناخت آئین هندو، در فصل دوم به نهضتهای اصلاحی درون آئینی هندو پرداختیم،‌ چرا که آئین سیک نیز در یک نظر نوعی نهضت اصلاحی هندو بوده که بعدها دارای هویت مستقلی از آئین هندو شده است. از آنجا که همانند آئین هندو، ورود اسلام به هند را نیز می‌توان به عنوان یکی از بسترهای رشد آئین سیک قلمداد کرد،‌ در فصل سوم در این بخش به بررسی اسلام در هند پرداخته شده است. در بخش دوم به معرفی آئین سیک پرداختیم. در این بخش ائین سیک در سه زمینه تاریخ گوروها، آموزه ها و در نهایت آداب دینی،‌ در سه فصل تنظیم شده است. در این بخش سعی شده حتی الامکان، تمام مطالبی که برای معرفی آئین سیک بیان می‌شود کاملا مستند و با استفاده از منابع اصلی آئین سیک باشد. به این خاطر، گاهی در مطالب مورد استناد در این آئین از خط اصلی گوروموکهی استفاده شده است تا به مستند شدن بحث بیشتر کمک کند. بخش سوم به مقایسه آئین سیک و هندو اختصاص دارد. در این بخش دو مبحث مهم خداشناسی و انجام شناسی در این دو آئیندر دو آئین در دو فصل مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. در بخش چهارم نیز آئین سیک را با اسلام در زمینه خداشناسی و خداشناسی مورد بررسی تطبیقی قرار داده ایم. و در نهایت با نتیجه گیری بحث پایان می‌رسد.
  • تعداد رکورد ها : 315340