جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 317748
مفهوم وادلّه وجود خدا از دیدگاه ابن رشد
نویسنده:
ابراهیم مسلم پور انگرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم وادلّهو جود خدا از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است. در این باره نظرات متفاوتی از سوی فیلسوفان و متکلمان ارائه شده است. این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که رویکرد ابن رشد در مفهوم و ادلّه وجود خداوند چیست؟ ابن رشد- فیلسوف بزرگ مشائی- در مفهوم خدا بسته به مکتب های مختلف ارسطویی، فلسفه اسلامی و کلامی، مفاهیم خاص و مختلفی را برای خداوند به کار می برد. وی در خصوص مفاهیمی که از صفات خدا به دست می آیند علاوه برصفات ثبوتی نظرات بدیعی را در خصوص مفاهیم سلبی در مورد خدا ارائه می دهد.چرا که وی این مفاهیم سلبی را فقط برای اهل نظر و حکماسلبی محسوب می کند ولی برای مردم عوام به خاطر محسوس بودنشان و ذکر شدنشان در قرآن کریم ثبوتی محسوب می کند.ابن رشد در ادلّه اثبات وجود خدا دلایل متکلمان و صوفیه و برخی از فیلسوفان را مورد انتقاد شدید قرار می دهد. و علاوه بر مطرح کردن برهان محرِّک اول ارسطو، دلایل" عنایت" و "اختراع" را به دلیل مواجهه شدن با آموزه های دینی و در نظر گرفتن دانش مردم عوام مطرح می کند.ابن رشد در اثبات این دو دلیل به آیات قرآنی هم تمسک جسته است. امّا بر مقدمات، شیوه استدلال و قدرت اقناعی دلایل، انتقاد وارد می گردد.
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
سهیلا پیروزوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی گرائی اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه فلسفه اخلاق می‌باشد. این بحث تا جایی دارای اهمیت است که رویکرد و موضع شخص در مورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش‌های اخلاقی بر دیدگاه‌ها، جهان بینی و موقعیت قانونی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی دارد و بسیاری از امور انسان و جامعه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.در این تحقیق بعد از تعریف اجمالی‌نسبی گرایی و نقطه مقابل آن به بررسی انواع نسبی‌گرایی پرداخته ایم. در نسبی‌گرایی توصیفی اشاره کردیم که این نوع از نسبی‌گرایی در مورد درستی یا نادرستی ارزش‌های اخلاقی داوری نمی کند لذا بحثی تحت عنوان نقد و بررسی ادله نسبی‌گرایی بیهوده است. در نسبی‌گرایی هنجاری ابتدا به تعریف نسبی‌گرایی هنجاری و انواع آن پرداخته‌ایم و بعد از بیان تاریخچه نسبی‌گرایی و علل گرایش مردم به نسبی‌گرایی، ادله نسبی‌گرایی هنجاری را بررسی کرده‌ایم؛ عمده‌ترین ادله آنها مبتنی بر تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی و عدم وجود ارزش‌های اخلاقی است. در این‌باره، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی دلیل بر نسبیت نیست. در نسبی‌گرایی فرااخلاق هم، بعد از تعریف نسبی‌گرایی فرااخلاق، ادله نسبی گرایی فرااخلاق را بررسی کرده‌ایم. این نوع از نسبی‌گرایی، با استفاده از نسبی‌گرایی توصیفی و انکار وجود ارزش‌های اخلاقی و انکار قطعیت ترجمه، نسبی گرایی فرااخلاق را اثبات کرده است. در نقد این ادله، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و نمی‌توان نسبی‌گرایی توصیفی و عدم قطعیت ترجمه را دلیل بر نسبیت فرااخلاق دانست.
علم و دین از دیدگاه امام خمینی‌(ره) و مقام معظم رهبری و مهندس بازرگان
نویسنده:
زهرا هوشیار اکبرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه به بررسی دیدگاه دو رهبر بزرگ امام خمینی و مقام معم رهبری و مهدی بازرگان پرداخته ایم امام خمینی (ره) بر هماهنگی علم و دین معتقد بوده و بیان می کند از توطئه های مهمی که در قرن اخیر ، خصوصاً در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آشکارا به چشم می خورد ، تبلیغات دامنه دار و با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و به خصوص ملت فداکار ایران ، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است ، نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند و یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی شود ، کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز ، نیز مقام معظم رهبری بر هماهنگی علم و دین معتقد سخن غربیان را که دین را مانع پیشرفت علم می داند قبول ندارند و بیان می کنند دینی که مانع پیشرفت علم می باشد دین تحریف شده مسیحیت می باشد وگرنه دین اسلام و دین تحریف نشده مسیحیت باعث پیشرفت بوده و می باشد و نمونه هایی از این پیشرفت را در قرن چهارم می بینیم حال برای پیشرفت جامعه و رهایی از قید بند کشورهای غربی باید بسیاری از مفاهیم حقوقی ، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی شود درباره اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاههای تحقیقاتی عظیم علوم مختلف حلاجی کنند ؛ روی آنها سوال بگذارند ، این جزمیتها را بشکنند و راههای تازه ای بیابیم، هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند. امروز کشور ما محتاج این است ؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه این است . دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند. اما مهندس بازرگان که در ابتدای عمر خود برهماهنگی علم و دین معتقد بود و سعی داشت مسائل دینی را در با علم ثابت کند که در این زمان نیز مورد انتقاد اندیشمندانی همچون شهید مطهری واقع گردید و ایشان در سالهای بعد و برای اولین بار در سال 1364 ش در سالروز بعثت با عنوان ناگفته بعثت به صراحت ازنگرش نخست خویش عدول کرد و حکومت و مدیریت جامعه را از دایره اهداف و وظایف بعثت انبیا و رسالت پیامبران خارج ساخ. وی در روز مبعث در بهمن ماه 1371 در جمع انجمن اسلامی مهندسین سخنرانی با موضوع «آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیا» دیدگاه دوم خویش را به طور استدلالی و تفصیلی بیان کرد و پس از تشکیل سمینار بهمن ماه 1372 و اظهار نظر صاحب نظران عنوان مذکور به صورت «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» تغییر یافت. بازرگان در این سخنرانی ، دین و ایدئولوژی را دو مقوله جدا از یکدیگر دانست نباید انتظار داشت که اسلام یا مسیحیت و یهودی برای ایدئولوژی ، حکومت اقتصادی ، علوم و فنون ، پزشکی و بهداشتی مطالبی به دستمان داده باشند یا بدهند.در این پایان نامه به طور مفصل با نظریات این دانشمندان بیان گردیده شده است امید است که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.
بررسی و مقایسه دیدگاه‌های تربیتی ایمانوئل کانت و مرتضی مطهری
نویسنده:
زهرا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تفاوت های فلسفه تربیتی ایمانوئل کانت و استاد مطهری ، پژوهشی به روش توصیفی تحلیلی در آثار و کتب تعلیم و تربیتی این دو فیلسوف انجام شد. برای گردآوری داده ها، فیش تحقیق الکترونیکی استفاده گردید. داده ها به روش تحلیلی و در دو سطح نقد بیرونی و درونی اسناد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که: بین اصول نظرات کانت و مطهری تفاوت وجود دارد. همچنین در پاسخ به سوالات پژوهش می توان گفت: کانت با استفاده از کاربرد علوم مختلف، به دنبال هدف معرفی انسانی عقلانی با محور ارزشی تجربه است. مطهری نیز در فلسفه تعلیم و تربیت خود به دنبال هدف معرفی انسان اسلامی با تفکرات نامحدود و عکس العمل های بی نهایت در مقابل مشکلات و پدیده های گوناگون است.
هانری کربن و ایزوتسو و « امکان گفت و گوی ادیان»، بویژه اسلام با سایر ادیان
نویسنده:
یاسمین عرفت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پروفسور هانری کربن و پروفسور توشیهیکو ایزوتسو، دو متفکر اسلام‌شناس و ایران‌شناس شهیر معاصرند، کهعلاوه‌بر تمام تلاش‌هایِ ارزشمندی که در راستای شناساندن اسلام و ایران به دنیای معاصر انجام داده‌اند، می‌توان در اندیشه آنان با دو طرح بسیار مهم آشنا شد که آدمی را قادر خواهند ساخت تا به گفت‌وگویی حقیقی میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها نائل گردد. در حقیقت، این دو طرح، دو وجه امکانی هستند که پیش از هر اقدامی می‌باید در پیوندی همدلانه میان صاحبان ادیان، سنت‌ها و تمدن‌ها از نو احیاء گردند تا گفت‌وگویی حقیقی، تحقق پذیرد. حال، یکی از این امکانات ضروری برای آغاز گفت‌وگو، ساحت «فراتاریخی» است که کربن آن را به‌واسطه فلسفه تطبیقی مورد نظر خود که جمعِ خلّاقانه لطیفی ما بین «پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگری» و «حکمت و عرفان فلاسفه مسلمان به‌خصوص فلاسفه ایرانی که همچنان باور به ملکوت در اندیشه‌شان سخت پا برجاست» و با توجه به سیر و سلوکی روحانی در عالمی خیالی(عالم مثالی)، طرح می‌نماید. و دیگری «فراسوی گفت‌وگویی» است که ایزوتسو با تأکیدبر «فراتاریخ» و همچنین روش هانری کربنو باز هم با تمرکز بر ساحت‌های معنوی و عرفانی موجود در تفکر اسلامی و سایر اندیشه-های درون‌گرا(باطنی)آنرا مطرح می‌سازد.در واقع، «فراتاریخ» و «فراسوی گفت‌وگو» دو جزء از پیکره‌ای واحدند که اگر در عرصه‌ای فرا زمینی و فرا زمانی در کنار یگدیگر قرار گیرند، خواهند توانست برای اهل معنا در سراسر عالم، گفت‌وگویِ فراتاریخیِ ادیان و حتی سنت‌ها و تمدن‌ها را امکان‌پذیر سازند و بقای ابدی آنان را در عالمی ملکوتی و به دور از هر تفکر زمینیِ‌ بیمارگونه ( همچون : لاأدری‌گری، نیست-انگاری و تاریخ‌انگاری ) که زندگی آدمی را به قهقرا می‌کشاند، حتمیّت بخشند.
بررسی کلامی نگره نسخ شرایع پیشین از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
نرجس اصغرنیارمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهنده در این پژوهش با عنوان ((بررسی کلامی نگرۀ نسخ شرایع پیشین از منظر قرآن و سنت))، در پی تبیین دیدگاه قرآن و سنت دربارۀ نسخ شرایع پیشین با ظهور شریعت اسلام به روش کلامی است.میان اندیشه‌مندان اسلامی مشهور است که هر شریعت جدیدی، ناسخ شریعت پیشین است. بر این اساس شریعت اسلام به عنوان آخرین شریعتی که خداوند آن را برای هدایت انسان‌ها فرستاده است، ناسخ شرایع پیشین است. البته این نسخ تنها در فروع شرایع پیشین وجود دارد و شامل اصول نمی‌شود.در مقابل ، افرادی از مسلمانان و نیز پیروان شرایع پیشین از جمله یهودیان و مسیحیان با اندیشۀ ناسخیت اسلام مخالفند. که این ناسازگاری یا از سر عناد و دشمنی با شریعت اسلام و یا از فهم نادرست آیات قرآن کریم است. به سخنی دیگر یهودیان و مسیحیان که از سر عناد و دشمنی، نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را بر‌نتابیدند، با باطل دانستن نسخ، مخالف نسخ شریعتشان از سوی اسلام شدند. و مسلمانانی که اندیشۀ ناسخیت اسلام را نپذیرفتند، از اندیشه‌مندان متأخری هستند که به دلیل باورمندی‌شان به اندیشۀ ((کثرت گرایی دینی)) که معتقد است همۀ شرایع در کنار شریعت اسلام از حقانیت برخوردار است، با ناسخیت اسلام مخالف هستند. هر چند این افراد به آیات قرآن نیز استناد می‌کنند، اما بررسی این مستندات نشان می‌دهد که آن‌ها، یا با تقطیع آیات قرآن و استناد به بخشی از آیه و یا بدون توجه به آیات پیشین، پسین، سیاق و نیز سایر آیات قرآن، تنها در پی آن بودند که این اندیشه را که خاستگاه آن مغرب زمین است، موافق قرآن جلوه دهند.اما یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که اولاً نسخ شریعت امری ممکن است و واقع هم شده است. ثانیاً با توجه به تفاوت معنایی دین و شریعت ، آشکار گشت كه اين شریعت است كه مورد نسخ واقع می‌شود نه دین. ثالثاً بر اساس علت‌های نیاز به شریعت جدید که عبارت است از: تحریف، نقص و تغییر نیاز‌ها و همچنین آیات قرآن کریم و روایات معصومین، اثبات گردیدکه اسلام ناسخ شرایع پیشین است و نسخ در حوزه‌های عملی و اخلاقی جاری است. پذیرش ناسخیت اسلام پیامد‌هایی را به دنبال دارد. از جمله انحصار حقانیت در شریعت اسلام، عدالت گرایی نجات و مداراگرایی اسلامی. جان سخن این که، اثبات ناسخیت اسلام، به اين حقيقت منجر مي گردد که در عصر شریعت خاتم، تنها شریعت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) حق است و پیروی از هر شریعت دیگری حتی اگر از شکل تحریف نشدۀ آن باشد، پذیرفته شده نیست. البته این انحصار گرایی به معنای انحصار گرایی نجات و نفی سازش با اهل سایر شرایع ونامسلمانان نیست؛ بلکه اولاً گسترۀ نجات در اسلام، گسترده‌تر از مسألۀ حقانیت است. ثانیاً اسلام با نامسلمانانی که در پی براندازی نظام اسلامی نیستند، هم زیستی مسالمت آمیزی دارد.این تحقیق در پنج فصل سامان یافته است: فصل اول شامل مباحث مقدماتی است. فصل دوم به بررسی و نقد دیدگاه‌های مخالفان و موافقان نسخ شرایع پیشین می‌پردازد. فصل سوم شامل دیدگاه قرآن دربارۀ نسخ شرایع پیشین است. فصل چهارم شامل بررسی نسخ شرایع پیشین از منظر روایات و سنت معصومین است. فصل پنجم به پیامد‌های نسخ شرایع پیشین می‌پردازد.
رابطه نفس و بدن از نظر ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
فیض علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم فلسفی چگونگی رابطه نفس و بدن است. در این رابطه مباحث بسیاری از سوی حکما و اندیشمندان مطرح شده است.این مسئله در غرب نیز مورد توجه بسیار بوده است مخصوصا در فلسفه دکارت زیاد توجه شده است. و در فلسفه اسلامی ابن سینا این بحث را مطرح کرده است. ولی در نظریات و تحقیقات ابن سینا حل این مسئله را نمی‌شود به طور واضح و صحیح یافت. زیرا اگر دو جوهر متباین به تمام ذات باشند منطقاً ممکن نیست که تبیین معقولی از رابطه آنها و تاثیر و تأثر آنها در یک دیگر به دست داده شود.بنابراین در این خصوص مشکل مشترکی در فلسفه دکارت و ابن سینا وجود دارد، که در هر دو فلسفه بدون حل باقی مانده است.این مسئله از طریق فلسفه ابن سینا برای ملاصدرانیزو مطرح شد لذا ملاصدرا براساس مبانی خود تلاش موفقتی برای حل این مسئله نموده است. از نظر وی نفس و بدن هر دو جوهر جداگانه اند ولی ملاصدرا آن دو جوهر را بیگانه از هم نمی‌داند و برخلاف ابن سینا حدوث نفس را نه روحانی بلکه جسمانی می‌داند. و اضافه نفس به بدن را ذاتی آن می‌داند. بر اساس اصول حاکم در فلسفه صدرائی در نفس بودن یک شئ، مرتبه جسمانی آن نیز محفوظ است و حتی بعد از آن نفس به تجرد تام می‌رسد و به عقل مجرد ارتقا می‌یابد، هم مراتب فعلیت جسمانی را واجد است و هم مراتب قبلی نفسانی لذا نفس و بدن با هم کاملاً بیگانه نبوده که آنها با هم سنخیت نداشته باشند بلکه آن هر دو از سنخ واحد هستند بنا بر این فرض اتحاد حقیقی بین آنها محال نیست. نفس مجرد حاصل حرکت تکاملی صورت طبیعی جسمانی است.ملاصدرا وابستگی نفس و بدن را تعلقی وجودی می‌داند. و در نظر او نفس در حدوث خود نیازمند بدن است. بنابراین وابستگی نفس به بدن در آغاز پیدایش و مسیر سیر جوهری آن است ولی در تداوم نیازی به آن ندارد. در آن مرحله تعلق نفس به بدن صرفاً از جهت به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است که جز از راه تدبیر بدن حاصل نمی‌شود.از نظر دکارت نفس صرفاَ و منحصراً از طریق غدّه صنوبری شکل در مغزعمل می‌کند و تمام تعاملات و تبادلات خود را با بدن از طریق همین غدهاجرا می‌کند.
حقیقت مرگ در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مهدی فرجی پاک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده :‏ مسأله مرگ و چیستی آن، همواره مورد سوال انسان بوده است. فیلسوفان و متفکران فراوانی در ‏این باب به نظریه پردازی پرداخته اند. فیلسوفان اسلامی نیز بصورت بسیار پراکنده به حقیقت مرگ ‏اشاره داشته اند. بطور کلی در فلسفه اسلامی، سه دیدگاه عمده در باب حقیقت مرگ ارائه شده است ‏که می توان آنها را دیدگاه سینوی، اشراقی و صدرایی نامید. این سه دیدگاه، پس از قبول دو ساحتی ‏بودن حقیقت انسان (نفس مجرد و بدن مادی)، حقیقت مرگ را جدایی نفس مجرد از بدن مادی ‏معرفی می کنند. هر چند پیروان این سه نظریه در تعریف خود از بدن مادی اختلاف عمده ای ندارند ‏اما در باب چیستی این حقیقت مجرد - که آن را نفس می نامند - بین آنهااختلاف آرا به چشم می ‏خورد. هر یک از این سه دیدگاه دارای مولفه های مفهومی خاص خود هستند که بر اساس آنها ‏چیستی حقیقت مرگ تفسیر می شود. از این رو، از آنجایی که در نظریه سینوی صرفاً تجرد قوه ناطقه ‏مورد پذیرش قرار گرفته است، مرگ عبارت خواهد بود از جدایی قوه مجرد نفس (ناطقه) از بدن ‏مادی. اما نزد پیروان نظریه اشراقی که تمام قوای نفس را از ابتدا مجرد می دانند، همانا مرگ جدایی ‏نفس مجرد (با تمام قوای خود) از بدن مادی است. در نظریه صدرایی، مرگ به مرگ اضطراری، ‏طبیعی و ارادی تقسیم می شود. با توجه به مبانی نظریه صدرایی از جمله، حرکت جوهری نفس، ‏حدوث من البدن نفس و ...، مرگ اضطراری عبارت است از جدایی نفس تجرد یافته از بدن مادی.‏ با مقایسه این سه نظریه با آراء فیلسوفان یونان (افلاطون، ارسطو و افلوطین) در باب حقیقت ‏مرگ روشن می شود که نظریه صدرایی دارای نوآوریهایی در باب مبانی (موادی همچون اصالت ‏وجود، تشکیک وجود، اشتداد مجودی و ...) و عامل اساسی مرگ (قوت یافتن نفس در مسیر حرکت ‏جوهری خود) می باشد.‏ کلید واژه ها : نفس، بدن، رابطه نفس و بدن، تجرد نفس، قوای نفس، جدایی نفس از بدن، مرگ
فلسفه نو افلاطونی و بررسی آثار رنسانس و نئوکلاسیک ها
نویسنده:
امید بیرق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه‌ی نوافلاطونی، یکی از فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌‌های، مهم غربی بوده که تأثیرگذار به عقاید فیلسوفان بعد از خود شده است. بنیانگذار این فلسفه فلوطین به سال (270-330) که در تاریخ فلسفه و زیبایی‌شناسی نقش بسیار مهمی دارد، مفاهیم زیبایی‌شناختی او از وجهه نظر تفسیری غالباً شخصی از فلسفه افلاطون که تمایزی دقیق بین این عالم و عالم بالا قایل می‌شود، بست یافت. امروزه زندگی ما بی‌تاثیر از نوع نگاه افلاطونی نیست، و در واقع یک نگاه ژرف و عمیقی به زندگی دارد که ریشه و اساس تمام تفکرات است تأثیر این فلسفه در مکتب فلسفه هنر اسلامی و تطبیق، تتبع و نوع نگاه این دو فلسفه به زیبایی و هستی و عرفان و چگونگی تاثیر فلسفه‌ی نوافلاطونی بر آثار نقاشان رنسانس که جمله‌ همگی نشان از نوعی شیوه نوین اندیشیدن و استدلال از زندگی دو عالم صغیر و کبیر می‌باشد، پژوهش حاضر به تاریخچه فلسفه‌ی نوافلاطونی و تمام مطالب ذکر شده در فوق می‌پردازد که به صورت کتابخانه‌ای و اینترنتی جمع‌آوری شده است.
بررسی آراء و اندیشه‌های قطب‌الدین محمود شیرازی634ق/1237م-710ق/1310م
نویسنده:
مرضیه کیهانی لنبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ تمدن هر قوم و ملتی عبارت از کوشش ها و خلاقیت هایی است که افراد آن قوم و ملت در طول تاریخ حیات خود جهت بیرون آمدن از بی ثباتی و وارد شدن در صحنه ی حیات جمعی و پیشبرد اهداف جمعی به کاربرده اند. تاریخ ایران پر است از دانشمندانی که در هر عصری ظهور نموده و نام خود را جاودان ساخته اند و در جهت تمدن سازی و گسترش علم تلاشی پیگیر نمودند. یکی از حکمای عالم اسلام که با همه ی جلالت قدر و عظمت شان و وسعت معلومات در موطن خویش ناشناس مانده و جز در نزد خواص دانشمندان معروف و مشهور نیست، علامه قطب الدین محمود شیرازی میباشد که در عصر ایلخانان پا به عرصه نهاد، دانشمندی که در تمام علوم زمان خویش چون، فلسفه، ادبیات و عرفان، ریاضیات و موسیقی، نجوم و پزشکی صاحب سبک و اثر می باشد.این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه برمنابع دست اول تاریخی و کتابخانه ایی ، با تحلیل و بررسی نقش قطب الدین شیرازی در تمدن اسلامی و تکامل علوم، وی را یکی از عوامل تاثیر گذار در تمدن اسلامی معرفی می نماید، زیرا وی در بیشتر علوم عقلی زمان خویش صاحب اندیشه بوده است؛چنانکه از طرفی در تقریب سه تفکر عرفان و فلسفه اشراق و مشاء کوشید،و از طرفی دیگر در حکمت عملی مباحثی را مطرح نمود که متفاوت از تفکر یونانی بوده است، ضمن آنکه در علوم پایه نیز خوش درخشید، و در تکامل علوم اسلامی سهمی بسزا ایفا نمود. اینکه علامه تا چه میزان در طرح ریزی حکمت متعالیه ملاصدرا نقش داشته است و همچنین اینکه وی چگونه و چه مطالب بدیعی را به حوزه تمدن اسلامی وارد نموده است؟از سوالاتی است که تلاش شده در این پایان نامه به آن پاسخ داده شود.
  • تعداد رکورد ها : 317748