جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 317748
رویکرد نهج البلاغه به مسأله وجود خدا
نویسنده:
مریم السادات موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار به مسأله وجود خدا به عنوان یکی از مباحث مهم فلسفه دین از منظر نهج البلاغه پرداخته شده است . بررسی ضرورت بحث خداشناسی , موانع و پیامدهای خداشناسی صحیح از نگاه نهج البلاغه یکی از موضوعات در خور توجه بوده که به آن اهتمام شده است . در تحقیق حاضر با اقتباس از روش الهیات مسیحی ابتدا تعریفی از خدای مفروض در قالب صفات باری تعالی ارائه شده است و سپس به بررسی و استقصاء کلیه دلایل اثبات خدا در نهج البلاغه در دو رویکرد براهین عقلی و غیر عقلی پرداخته شده است .
مقایسه معرفت‌شناسی حکمت متعالیه و مکتب دکارت با تأکید بر شکاکیت
نویسنده:
عبدالحمید نظری پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درعصر حاضر معرفت‌شناسی یکی از مهم‌ترین موضوعات در فلسفه است. در این نوشتار، در مورد نظریه «دکارت و حکمت متعالیه» در باب معرفت‌شناسی بحث می‌شود. نظریه شناخت دکارت و حکمت متعالیه از نوع مبناگرائی است. آنان معرفت را دست یافتنی می‌دانند. و معتقد به مطابقت صورت‌های ذهنی با واقعیت خارجی هستند. اما اختلافات قابل توجهی میان آن‌ها وجود دارد، از جمله: دکارت ضامن صحت بداهت را خدا قرار می‌دهد، و او را دلیلی برای مطابقت می‌شناسد. اما، حکمت متعالیه علم حضوری را که خطاناپذیر است ضامن صحت بداهت می‌داند، و مسأله مطابقت را با وجود ذهنی توجیه می‌نماید. دکارت تصورات را به تصورات فطری، عارضی و جعلی تقسیم می‌کند. و بر این نظر است که فقط تصورات فطری دارای ارزش است، زیرا معیارهای شناخت درست را داراست، ول.....
حقیقت و مراتب ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی، غزالی و شهید ثانی
نویسنده:
زینب عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسمه تعالیمشخصات رساله/پایان نامه تحصیلی دانشجویاندانشگاه فردوسی مشهدعنوان رساله/پایان نامه: حقیقت و مراتب ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی، غزالی و شهید ثانی نام نویسنده: زینب عزیزینام استاد راهنما: دکتر سید‌مرتضی حسینی شاهرودینام استاد مشاور: دکتر وحیده فخار نوغانیدانشکده الهیات و معارف اسلامی
بررسی نسبت میان هستی شناسی و اخلاق در فلسفه اگزیستانسیالیسم بر مبنای کتاب "درباره اگزیستانسیالیسم"
نویسنده:
محسن زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگزیستانسیالیسم معرف مرحله‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ فلسفه‌ی غرب، و به طور کلی، تاریخ تفکر است. زیرا اظهار این که در قلب هر اگزیستانس غیرعقلانیت بنیادینی وجود دارد، انتقاد کوبنده‌ای را علیه یکی از اصلی‌ترین و دامنه‌دارترین فرض‌های سنت غربی وارد می‌سازد. انکار عقلانیت نهایی جهان از سوی اگزیستانسیالیسم، و ازاین‌رو انکار قابل فهم بودن واقعیت، اصولی را از بین می‌برد که این اصول به بنیان نهادن نهادهایی از قبیل علم، دین و اخلاق کمک کردند. به موجب این امر، اگزیستانسیالیسم راهگشای گرایش پست-مدرن کنونی در تفکر غربی، در کنار انکار معیارهای عینی برای تفکر و عمل، گشته است. و در این‌جا، ما با چالشی فلسفی روبه‌رو می‌شویم که با آن تفکر اگزیستانسیالیستی و نتایج آن با انسانیت معاصر مواجه می‌شوند. به عبارت دیگر، چگونه می‌توانیم به معنای واقعی جهان نامعقول ذاتاً مبهم را بفهمیم؟ و چگونه باید نقش خودمان را در چنین جهانی بفهمیم؟ با فروپاشی معیارهای عینی چطور باید رفتار کنیم؟ این پرسش‌ها، که مدت‌ها پیش به وسیله‌ی نیچه مطرح شد، به مسائلی تبدیل شده‌اند که آینده‌مان به حل آن‌ها وابسته است.
بررسی رابطه نفس و ذهن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین رجائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت مصداق و حقیقت نفس و ذهن از منظر فلسفه اسلامی تأثیر بسزایی در تبیین مبانی انسان شناسی و معرفت شناسی فلسفه اسلامی به طور عام و آگاهی نسبت به آراء فیلسوفان مسلمان به طور خاص دارد.نفس به عنوان حقیقت اصیل انسان به قوایی چون ادراک، اختیار، اراده، و عمل مجهز است و کارکردهایی چون استدلال، نقش پذیری و حفظ صور اشیاء، در عین انتساب به ذهن، به نفس نسبت شده است.ابن سینا ذهن را ابزاری برای کسب معرفت نفس می داند، در نظام نوری سهروردی نفس و ذهن به وحدت نزدیک می شوند و در نهایت ملاصدرا ذهن را مرتبه ای از نفس می داند.
بررسی مقایسه مفهوم پولیس در فلسفه سیاسی یونان (افلاطون و ارسطو) و مفهوم مدینه در نزد فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن باجه)
نویسنده:
محمدعلی قاسمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به شیوه فلسفی به سیاست ابداع متفکران یونان باستان است. فضای این زایش و پویش فلسفی و فکری پولیس است. پولیس دارای ویژگیهایی است که آن را به صورت واحد دینی، سیاسی، فرهنگی و فکری درمی آورد. در این سیستم که محدود به یک شهر و حوالی زارعی آن بود بین کلیت و تربیت (پایدیا) و پولیس و عدالت و همچنین بین پولیس و سعادت رابطه برقرار می شد و همین رابطه سرمنشا پیدایش فلسفه سیاسی است. علاوه بر اینها در پولیس مفاهیمی مانند برابری (ایسونومیا)، و برتری سخن (لوگوس) و ... نیز حضور دارد. در اندیشه افلاطون شاید بتوان کلیت فلسفه سیاسی وی را با عدالت و رابطه آن با پولیس توضیح داد و در دیدگاه ارسطو نیز پولیس را می توان در چشم انداز علل اربعه قرار داد و آرا وی را در این خصوص استخراج نمود. آرای فلاسفه مذکور در متن پولیس و با فرض آن به عنوان قالب اندیشگی و طرح اصلاحات بویژه در ند ارسطو صورت گرفته است. در جهان اسلام، فلاسفه مسلمان مکرر از مفهوم مدینه بهره گرفته اند که این اصطلاح ارتباطی با محیط انضمامی سیاسی آنها نداردو حاصل اقتباس از کلیت فلسفه یونان است. این عدم ارتباط با عالم خارج در فارابی به اخلاف وی(من جمله ابن باجه) رسید و از عللی بود که مانع تاثیر جدی فلسفه در تمدن اسلامی شد. فارابی علاوه بر اینها از شرح الاسم و حصر عقلی نیز در بررسی مدینه ها استفاده می کند که در فلسفه سینکرتیسنی وی با عناصری از اندیشه های ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی ترکیب شده است.
بررسی مسئله امکان ملاقات با امام زمان (عج)
نویسنده:
مظهر علی رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله جهت بیان مطالب و موضوعش، از مقدمه آغاز و به مباحث اصلی تحقیق در ضمن پنج فصل و یک خاتمه پایان یافته است. در فصل اول به کلیات تحقیق بیان طرح تحقیق پرداخته شده است. در فصل دوم به مفهوم شناسی غیبت و نیز به مطالب دیگری پرداخته شده است. در فصل سوم به دلایل امکان ملاقات پرداخته شده است. دلیل عقلی یعنی اینکه عقل دیدن و مشاهده ی آن حضرت را ممکن می داند. در فصل چهارم دیدگاه منکرین و توجیه دلایل آنان است که در این فصل مطرح شده است. برجسته ترین دلیل ارائه شده از سوی این دیدگاه دلیل توقیع است که مایه ی دلگرمی آنان گردیده است. در فصل پنجم به بیان برخی شبهات که وارد شده یا ممکن است مطرح شود پرداختیم. و سرانجام به این برآیند می رسیم که امکان ارتباط و دیدار با حضرت در زمان غیبت کبری نه تنها ممکن است؛ بلکه واقع شده است.
مبانی مشروعیت خلافت و امامت در اسلام
نویسنده:
اسرار حسین طاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر مشتمل بر فهرست مطالب در ابتدا و منابع در پایان و مقدمه و چهار فصل می‌باشد. هدف در این پایان نامه بیان دیدگاه دو فرقه ی بزرگ اسلام درباره امامت و خلافت می‌باشد. چکیده بحث این است که اختلاف بین دو اندیشه بسیار اساسی و جدی است. هر چند در برخی از موارد اشتراک هم وجود دارد در عین حال اختلافات تا جایی که شیعه امامیه امامت را هم سنگ و هم طراز نبوت دانسته و جزء اصول معتقدات خود می‌داند در حالی که اهل تسنن نسبت به خلافت قائل به ارزش چندانی نشده و آن را یک فرع فقهی بیش نمی‌دانند. شیعه امامیه برای مقام امامت سه معنی قائل است. شان اول زعامت و ریاست عامه سیاسی و انتظامی جامعه ی اسلامی می‌باشد. شیعه حکومت و رهبری جامعه اسلامی را یکی از شاخه های امامت می‌داند. امام وظائفی را به عهده دارد که یک شعبه‌ی آن حکومت است. مقام دوم امامت توضیح و تبیین مسائل و معارف الهی است پس امامت طبق این اندیشه همان استمرار و امتداد نبوت است. مقام سوم امامت مقام ولایت در زمین خدااست. ولی اهل سنن امامت را یک مقام اجتماعی سیاسی دانسته وامام را فقط برای امور اجتماعی و حکومت لازم می‌دانند نه برای بین و تفسیر احکام شریعت و نه برای چیز دیگری پس مقام امامت را در حد یک حکم اسلامی می‌دانند. همچنین شیعه امامیه عقیده دارد که امام با انتصاب از طرف خداوند متعال تعیین می‌شود و معرفی آن به عهده ی پیامبر گرامی اسلام است و هیچ راهی دیگر در بین نیست . اما اهل تسنن از جائی که منبع مشروعیت خلافت را انتخاب مردم دانسته اند لذا چندین راه را برای انتخاب امام ارائه کرده اند. با بررسی راه های اهل تسنن برای مشروعیت خلافت معلوم شده است که اجماع امت استخلاف و شوری که عمده راههای ارائه شده از طرف اهل تسنن بودند مشروع نیستند. و طبیعی است که به خاطر همین از طرف شریعت مقدس معرفی نشده بلکه از نظر عقل و نقل باطل اند. و راه صواب و حق همین راه نص از جانب خداوند است و بدیهی است که در این صورت شرائط و ویژگیهای شخصیتی امام نیز از سوی خداوند متعال تعبین خواهد شد و طبق هر دو دیدگاه متفاوت بوده است.
بررسی اختلافات ابن رشد و ابن سینا در حوزه فلسفه اولی
نویسنده:
علی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در امور عامه، ابن سینا معتقد به امکان وجود بالفعل نامتناهی در موجودات فاقد وضع است. ابن رشد معتقد است ابن سینا علاوه بر خروج از شیوه فلاسفه ی متقدم دچار تناقض گویی هم شده است،در حالی که ابن سینا خود متعرض اشکالات ابن رشد شده و آنها را دفع کرده است. ابن سینا معتقد به عروض تحلیلی وجود برماهیت است. ابن رشد هم اصل عروض وجود بر ماهیت را نقد کرده و هم آنرا مستلزم تسلسل دانسته است، در حالی که چون عروض خارجی مراد نیست اشکالات ابن رشد هم وارد نیست. از نظر ابن رشد دو نوع ممکن داریم: حقیقی و ضروری، لذا او تقسیم موجودات به ممکن و واجب توسط ابن سینا را دچار مغالطه اشتراک لفظ در مورد واژه ممکن می داند در حالی که مراد ابن سینا امکان ذاتی است و شامل هر دو نوع امکان مورد نظر ابن رشد می شود. ابن رشد وجوب غیری ممکن بالذات را مستلزم انقلاب ماهیت می داند در حالی که وجوب غیری مربوط به وجود ممکن است نه ماهیت آن. ابن رشد در بحث حدوث اولا تعلق فعل را به وجود بالقوه می داند نه بالفعل و ثانیا معتقد است جهان از سنخ اضافه نیست بلکه جوهر است پس سخن ابن سینادر مورد احتیاج جهان به فاعل، پس از احداث تام نیست . در حالی که مراد ابن سینا تعلق فعل به وجود بالفعل نیست ضمن اینکه ابن سینا معتقد است چون جهان از امکان ذاتی خود منفک نمی شود لذا همواره محتاج علت است.ابن رشد در قاعده الواحد ضمن پذیرش اصل قاعده، معتقد است ابن سینا فاعل محسوس را قیاس به فاعل غیر محسوس کرده است و همچنین تبیین نحوه صدور کثرت از واحد قابل نقد است. در حالی که ابن سینا سخن خود را معلق بر فهم درست معنای وحدت کرده و دچار قیاس فاعل نامحسوس با محسوس نشده است. در الهیات بالمعنی الاخص ابن رشد در مسأله فیض یا صدور معتقد است نظریه فیضی که ابن سینا روایت می کند اصلا معنی ندارد زیرا علت ایجادی اگر موجود را موجود کند تحصیل حاصل است و اگر معدوم را موجود کند اجتماع نقیضین است، در حالی که ابن سینا هیچکدام از این اقوال را نمی گوید او معتقد است فاعلیت در عرصه وجود است و مبدأ فیاض وجود را ایجاد می کند. در برهان صدیقین ابن رشد معتقد است که محور برهان صدیقین بر استحاله تسلسل است و طبق تعریف ابن سینا از ممکن امکان اثبات تسلسل وجود ندارد در حالی که ابن سینا به هیچ وجه برهان خود را مبتنی بر تسلسل نکرده و حتی تصریح می کند اگر قائل به تسلسل هم شدیم از پذیرش موجودٌ ما می توان وجود واجب را اثبات کرد و همین برهان صدیقین است. در مورد علم خداوند به جزئیات ابن سینا معتقد است خداوند به جزئیات علم دارد اما به نحو کلی نه به نحو جزئی. برداشت ابن رشد این است که ابن سینا منکر علم خداوند به جزئیات است در حالی که اینگونه نیست. در مسأله عدم جسمانیت خداوند خلاصه سخن ابن سینا آن است که اجزای امور جسمانی بر آنها تقدم دارند و این با مبدئیت خداوند برای ماسوی الله سازگار نیست. ابن رشد تذکر می دهد که در صورتی که ما معتقد به بساطت جسم شدیم برهان ابن سینا درباره عدم جسمانیت خداوند هم از کار می افتد، اما این سخن با مبانی ارسطویی ابن رشد سازگاری ندارد. در تحلیل معجزه انبیاء ابن سینا تحقق معجزه را ناشی از قدرت نفس نبی می داند و ابن رشد بدون تعرض به محتوای سخن ابن سینااصل ورود به حوزه مباحث اختصاصی شرع توسط یک فیلسوف را تخطئه می کند..
برهان نفس بر اثبات خدا از منظر عقل و نقل
نویسنده:
مجتبی افشارپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان ادله اثبات وجود خدا در فلسفه اسلامی، برهان های غیر مشهوری هم هستند، که در عین صحت و اتقان، کمتر مورد عنایت فیلسوفان قرار گرفته اند. یکی از این برهان ها، برهان نفس بر اثبات خدا است. در این برهان با استفاده از نفس انسانی و برخی اوصاف و عوارض آن، بر وجود خداوند سبحان استدلال می شود. ملاصدرا و برخی پیروان او چهار تقریر از این برهان ارائه کرده اند. با استفاده از علت حرکت نفس، حدوث نفس، علت غایی حرکت نفس و حرکت نفوس فلکی. این برهان به نحو مستقل در حکمت مشاء مطرح نبوده است؛ اما برخی اشراقیان به بعضی تقریرهای آن اشاره کرده اند و ملاصدرا با بهره گیری از اشارات پیشینیان و هم چنین مبانی فلسفی خود در مسأله نفس، حرکت جوهری، نحوه ارتباط حادث با محدث و . . . چنین برهانی را بیان کرده است. او هم چنین در این برهان، راه و رونده را متحد می داند و عینیت سالک و مسلک را از ویژگی های این برهان می شمارد و همین امر را دلیل شرافت این برهان بر سایر ادله اثبات واجب الوجود ـ به جز برهان صدیقین ـ عنوان می کند. در میان آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم السلام نیز تأکیدات فراوانی بر پرداختن به نفس و توجه به خویشتن وارد شده است. بخش عمده ای از این آیات و روایات، معرفت نفس را به عنوان راهی برای معرفت خداوند معرفی کرده‌اند. برخی از حکما آیات انفسی خداوند را مربوط به علم حضوری به نفس دانسته اند. اما به عقیده عده دیگری از فلاسفه در عین اینکه معرفت حضوری نفس، شهود باطنی رب را در پی دارد، معرفت حصولی به نفس و دقت در عوارض آن نیز وسیله صعود به معرفت خداوند است. بنابراین می توان تبیینی از این آیات و روایات ارائه داد که مطابق با معرفت حصولی نفس علی الخصوص برهان نفس بر اثبات خدا باشد.
  • تعداد رکورد ها : 317748