جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
نقش واسطه فیض در تفویض تکوینی
نویسنده:
عادل مقدادیان، محمدجواد شمس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
واژه «تفویض» در نظام عرفانی به دو گونه به کار می رود: گاه تفویض در سیر صعود و مرحله ای از مرتبه معاملات است که پس از ایجاد روحیه توکل، و در افقی بالاتر باید در سالک الی الله ایجاد شود؛ اما دومین معنای تفویض در عرفان، در سیر نزول و به معنای واگذاری امور به اختیار «واسطه فیض» است. این نوع تفویض اجمالا به معنای اجازه و اذن الهی در تصرف اختیاری است و خود شامل دو نوع است: «تفویض در تکوین» یا همان تاثیرگذاری و فاعلیت واسطه فیض به اختیار خویش در امور آفرینش؛ و دوم «تفویض در تشریع» که به معنای اذن الهی است برای دخالت واسطه فیض در دین گذاری و تشریع و انجام هر چه به مصلحت و مسبب رشد خلق خدا است. در این مقاله به بررسی مفهوم «تفویض تکوینی» برای واسطه فیض می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 111 تا 139
به صورت مختصر حیات الهی (صفت حی) از منظر قرآن و حدیث را تبیین فرمایید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
صفات خداوند بر دو دسته است: 1. صفات سلبي؛ 2. صفات ثبوتي . صفات ثبوتي هم خود بر دو قسمند: 1. صفات ذات؛ 2. صفات افعال. يكي از صفات خداوند صفت حي و حيات است كه جزء صفات ثبوتي ذاتي خداوند است. يعني خداوند حي است و حيات خداوند هم عين ذات اوست، در قرآن آ بیشتر ...
اسماء و صفات الهی از دیدگاه عرفاء اسلامی
نویسنده:
عبدالمحمود منصوریانفر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
عرفای بزرگ اسماء و صفات الهی را به اسماء عام الحکم و غیر عام الحکم و همچنین به اسماء ذات، اسماء صفات و اسماء افعال تقسیم کرده اند، اسماء ذات خود به هویت مطلقه و اسماء حسنی تقسیم می گردند. اسماء مستاثره اسمائی هستند که مظهر و تجلی در خارج از ذات ندارند و منطوی در ذاتند. صفات الهی نیز به ایجابی و سلبی تقسیم می شوند که به ترتیب عبارتند از: 1- حیات، 2 وجوب و 3 قیومیت و 4- مثل غنی، 5 قدوسیت و 6 سبوحیت. و صفات سلبیه صفاتی هستند که نقص در آن می باشد که از شأن حق تعالی به دور است مانند: ظلم، جهل.و امهات اسماء عبارتند از: 1- حیات 2- قدرت 3- علم 4- اراده 5- سمع 6- کلام و عرفا صفات جمال را به ذات و صفات جلال را بالعرض خوانده اند. مقاله حاضر با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و استفاده از مطارحات عرفای بزرگ اسلامی به تنقیح مباحث اسماء و صفات الهی پرداخته و مجهولاتی در این خصوص را پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 155 تا 181
ابن میمون و تاثیر براسپینوزا در مساله صفات خدا
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
نگارنده مقاله حاضر می خواهد نشان دهد، ابن میمون فیلسوف نامدار یهودی قـرون وسـطی بـر اسـپینوزا، دیگر فیلسوف یهودی تبار عهد رنسانس، تأثیر گذار بوده و این تأثیر در هر دو شکل ایجابی و سلبی، صورت بسته است. تأثیر ابن میمون که فرد تربیت یافته سنت اسلامی است به یک معنا تـأثیر حکمـای اسـلامی نیـز تلقی می شود. نگارنده برای اثبات ادعای خود، بعد از معرفی اجمالی دو فیلسوف، تنها به ذکـر چنـدین مـسأله اتفـاقی و اختلافی بسنده نموده است تا توانسته باشد به هدف خود نزدیک شده باشد. مسائلی که مورد اتفاق هر دو فیلسوف بوده عبارتند از : 1 - اعتقاد به خدای واحد، که هر دو فیلـسوف تحـت تـأثیر اندیـشه هـای دینـی و تربیـت یهـودی بـه آن رسیده اند. 2 - اعتقاد به عینیت وجود و ماهیت در خدا، که ابتدا ابن میمون تحت تأثیر حکمای اسلامی به آن رسیده و بعد این اندیشه را به اسپینوزا منتقل نموده است. مسائل اختلافی مورد اشاره در این مقاله عبارتند از: 1 - وجود صفات ذاتی برای خدا که ابن میمون اساساً، اصل اتصاف به صفات ذاتـی را بـه دلایلـی کـه در مقاله آمده است، باور نداشته، در حالیکه اسپینوزا به وجود صفات لایتناهی در خدا معتقد بوده است. 2- اعتقاد به صفت «بْعد» برای خدا، که اسپینوزا آنرا به منظور توجیه ربط عالم به خدا مطـرح سـاخته، امـا ابن میمون به دلیل تأثر از فرهنگ دینی خود و همچنین تحت تأثیر اندیشه هـای کلامـی – فلـسفی حکمـای مسلمان از قبول چنین نسبتی سرباز زده است. 3- قول به حدوث عالم که از باورهای جدی ابن میمون بوده اما اسپینوزا، اساساً، نظام خاصی را برای ایـن منظور طراحی نموده است که به نظام «حالات» معروف است. در نظام حالات، عالم، ظهـور دومـین صـفات حق در حالات است که تبیین خاص خود را دارد.4 - عدم پذیرش نسبت «عقل» و «اراده» به خدا از سوی اسپینوزا، که سـنتی بـر خـلاف عمـوم فیلـسوفان قرون وسطی و از جمله ابن میمون است. توجیه وی بر این امر این است که «عقل» و «اراده» از حالات فکـر هستند، بنابراین نمیتوانند صفات خدا باشند. سوای از اصل اتصاف، که محل اختلاف دو فیلسوف است، هر دو حکیم منعی در انتساب بعضی ویژگی هـا و احکام به خدا نمی بینند. گر چه در این مورد هم اختلاف دو فیلسوف در بعضی مواضع روشن است.
صفحات :
از صفحه 44 تا 57
مرگ در اندیشه علامه جعفری
نویسنده:
عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ یکی از بزرگ‌ترین معماهای حیات بشری است که در طول تاریخ همواره مورد توجه متفکران بوده است. فلسفه مرگ و ریشه یابی اضطراب ناشی از آن، از جمله مسائلی است که گفت‌وگو‌های بسیاری را برانگیخته است. در میان متفکران اسلامی علامه محمد تقی جعفری از جمله شخصیت‌هایی است که تأملات بسیار در باب مرگ دارد. از نظر وی برداشت‌های مختلفی از مرگ وجود دارد که برخی از آن‌ها مثبت و برخی نیز منفی است. این برداشت‌ها در تلقی‌‌هایی ریشه دارد که آدمی به فلسفه آفرینش و معنای زندگی دارد. بدون دست‌یابی به فلسفه حیات نمی‌توان برداشت درستی از مرگ داشت. از همین رو، وی میان معنای زندگی و مرگ رابطه عمیقی برقرار می‌سازد. جعفری با تقسیم حیات به معقول و طبیعی محض، تفسیر مرگ را در حیات معقول منطقی و مثبت و در حیات طبیعی محض، منفی و ناپذیرفتنی می‌داند. از نظر وی، بدون تفسیر انسان و هستی نمی‌توان معنای درستی برای مرگ یافت. گوش سپاری به مرگ و برقرای رابطه مثبت با آن، فرع بر نوع نگاه به عالم و آدم است. به باور جعفری، گوش فرا دادن به ندای مرگ سبب می‌شود تا آدمی اصالت پیدا کند. در همین جاست که وی هماهنگ با فیلسوفان اگزیستانس به ویژه هیدگر، توجه جدی به مرگ را در ارتباط با اصالت آدمی می‌داند. از نظر جعفری، تأمل در باب گذر عمر برای آدمی، گاه اضطراب آور است که با دگرگونی‌های درونی می‌توان بر آن غلبه کرد. وی همچنین تحلیل‌های عمیقی در زمینه شهادت و ارزش آن دارد. از جمله آنکه عظمت شهادت را در ارتباط با مطلوبیت حیات و هدف شهادت تفسیر می‌کند
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
مقایسه احد در فلسفه افلوطین و واجب الوجود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان ,طیبه کرمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه افلوطين و ملاصدرا، احد و واجب الوجود ويژگی هايی دارند که در ساير موجودات يافت نمی شود، و اگر صفات مشابهی در ساير موجودات وجود دارد، منشا آن همين مرتبه است. به همين ترتيب، صفاتی که در موجودات مادون احد و واجب الوجود يافت می شوند، چنانچه بر ضعف و نقص دلالت کنند، از اين مرتبه سلب می شوند. علی رغم تفاوت های مبنايی ميان اين دو فيلسوف، که به بنيان های فلسفی و مذهبی آن ها مربوط است، مشابهت هايی نيز ميان آن دو مشاهده می شود که با توجه به تاثير سنت نوافلاطونی بر فلسفه اسلامی و به ويژه ملاصدرا، مقايسه ميان اين دو فيلسوف خالی از فايده نيست. توصيف وحدت حقيقی، نفی وجود محدود در احد و واجب الوجود، عدم اتکای فعل احد و واجب الوجود به اراده و علم زائد بر ذات و تناظر مرتبه عقل در فلسفه افلوطين با وجود منبسط و حقيقت وجود در فلسفه ملاصدرا، از نکات قابل بررسی در اين مقايسه است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
اتحاد مفهومی و مصداقی ذات و صفات واجب تعالی از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نوشتار حاضر کوششی است در جهت ارایه دیدگاه ابن سینا درباره نسبت صفات واجب تعالی با ذات واجب الوجود، اهمیت مساله صفات به گونه ای است که می توان گفت جزو اولین و اساسی ترین مباحث کلامی دنیای اسلام به شمار می رود و معرکه آرای مخالفان و موافقان است. بدون تردید دیدگاه های افراطی و تفریطی در این خصوص پیامدهای زیان باری برای جوامع علمی در پی داشته است. در این میان نظریه ابن سینا (اتحاد مفهومی و مصداقی صفات) که از آن به عنوان نظریه ویژه و ممتاز می توان یاد نمود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این دیدگاه با توجه به این که مقابل نظریه مشهور (اتحاد مصداقی و اختلاف مفهومی صفات با ذات) است کمتر مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است، از این رو سعی شده ضمن طرح مجدد و ارایه آن، دیدگاه ملاصدرا پیرامون آن نیز تبیین گردد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
آفرینش نفس انسان از نظر ابن سینا و ملاصدرا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی تطبیقی معنای زندگی از منظر علامه طباطبایی و والتر استیس
نویسنده:
محدثه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«زندگی» معانی گوناگون دارد، مهم‌ترین آن، دو معنای: بیولوژیکی، یعنی زیستن و زنده بودن؛ و دیگری، معنای اصطلاحی و فلسفی، یعنی حیات معنوی است. «معنا» نیز ‌سه کاربرد دارد که از این میان «هدفداری» مدِّ نظر این نوشتار است. در دیدگاه علامه طباطبایی، نظام خلقت و به تبع آن معناداری زندگی انسان هدفمند بوده و غایت آن تقرب به خداوند متعال است. از نظر علامه معنای زندگی آدمی تنها در پیگیری هدف خدا از خلقت انسان و پیمودن مسیر خاصی که هماهنگ با کل نظام وجود است، قابل قبول است، وگرنه هیچ هدف دیگری یارای معنابخشی را ندارد و غایت مطلوب وصول به «حیات طیبه» است، که سعادت و قرب الی الله را باخود به همراه دارد. دیدگاه استیس دراین‌باره، بر بی‌هدفی جهان و در نتیجه نفی معنویت از نظام خلقت و زندگی انسان استوار است. او معتقد است که زندگی واقعاً معنا ندارد و در عین حال خود انسان باید وارد پروژه‌ی معناسازی شود. این پروژه‌ توسط علم نوین صورت می‌گیرد و بوسیله‌ی آن مشکل بی‌معنایی زندگی انسان راه‌حلِّ خود را می‌یابد. در مقایسه‌ی این دو دیدگاه می‌توان گفت؛ مفهوم «معنا» از نظر هردو دیدگاه به معنای «هدف» است؛ با این تفاوت که استیس وجود خدا را عقلاً منتفی می‌داند، درنتیجه جهان و زندگی از هدف الهی تهی می‌گردد، اما علامه معناداری زندگی را امری بدیهی می‌داند، که در گرو پیمودن هدفی که خدا برای انسان معین کرده، محقق می‌گردد. از نظر هر دو اخلاق با معنای زندگی ارتباط وثیقی دارد، با این فرق که استیس اخلاق را نسبی و علامه آن را مطلق می-داند؛ لذا هدف از اخلاق از نظر استیس رسیدن به خوشبختی و رفاه مادی است، درحالی‌که از نظر علامه قرب الی الله، هدف اصلی ومطلوب نهایی است.کلید واژه: معنا، هدف، زندگی، حیات، علامه طباطبایی، والتر ترنس استیس
نظام اخلاقی در اندیشه علامه جعفری(ره)
نویسنده:
زینب قدوسی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"حیات معقول" حیاتی است آگاهانه، که در آن شخصیت انسان با استفاده از اختیار، مسیر هدف‌های تکاملی را طی می‌کند و به هدف اعلای حیات می‌رسد. عقل در"حیات معقول" نظری و عملی است. حیات طبیعی فقط وسیله وصول به "حیات معقول" است. دراین نظریه‌، اخلاق، آگاهی به بایستگی‌ها و شایستگی‌های سازنده انسان و تطبیق عمل و قول با آنها است، با تحریک وجدان کمال جو و با انگیزه عمل به وظیفه و نه‌با انگیزه سود و زیان شخصی. این اخلاق مبتنی براصول موضوعه‌ی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی وحیانی است. در مفهوم‌شناسی این نظام اخلاقی، آن چیزی که با نفس انسان ملایمت داشته باشد " خوب"‌ تلقی می‌شود. "عدالت" یعنی رفتار مطابق با قانون و خلاف آن "ظلم" است. در دیدگاه فلسفه اخلاق"حیات معقول"ارزش های اخلاقی یا مستند به قرارداد هستند و یا مستند به واقعیات و ملاک استناد این ارزش‌ها به واقعیات ارتباط و تاثیرگذاری آن‌ها بر روان و شخصیت انسان‌ها می‌باشد. از آن‌جایی که گزاره‌های اخلاقی ماهیت و مختصات معین دارند و از قانون علیت پیروی می‌کنند و نتایج قابل محاسبه قانونی به همراه دارند و می‌توان آن ها را با موارد مشابه و مخالف مقایسه کرد و مشمول اصول و قوانین حاکم بر مسائل علمی می‌باشند، پس می‌توان آن‌ها را به عنوان یک موضوع علمی مطرح کرد. اصول ثابته اخلاقی این نظریه، در رابطه با خویشتن، لزوم شناخت خود، مراعات عزت نفس، صیانت تکاملی ذات، فریب ندادن خود در ارتباط با حق و باطل و پرهیز از خودمحوری است ودر رابطه با اجتماع، تعاون، وفای به عهد، صداقت، احترام به انسان و انسانیت بوده ودر رابطه با هستی، شناخت هستی، جدی‌گرفتن قوانین جاری آن، احساس ملکوت این جهان و پرهیز از دنیازدگی است ونهایت در رابطه با خداوند، لزوم شناخت خدا تا حد امکان، ایمان و اخلاص به‌او، اعتقاد به بعثت انبیا و رستاخیز و انجام تکالیف دینی می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 58