جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 578
مقام فوق تجرد عقلی نفس از ديدگاه صدرالمتألهين، امام خمينی ره و علامه حسن‌زاده آملی
نویسنده:
محسن موحدی اصل، احمد عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از مقام فوق تجرد نفس، يکي از مهم‌ترين مباحث، در معرفت نفس انساني است. در اين نوشتار مسئله را طبق مبناي هستي‌شناسي مؤسس حکمت متعاليه، صدرالمتألهين مطرح مي‌کنيم و به شرح ادله نقلي آن توسط فيلسوف و عارف برجسته پيرو مکتب او، امام خميني ره مي‌پردازيم. سپس براهين و ادله عقلي علامه حسن‌زاده آملي را در اين زمينه بررسي مي‌کنيم. اين نظريه، عبارت است از تجرد نفس از ماهيت. ماهيت حکايت از حد و قصور شيء و ضعف و نقص آن دارد، حال اينکه نفس را حد يقف نيست. ازاين‌رو حد منطقي براي او نيست، هرچند او را نسبت به مافوقش حد به معناي نفاد است. اين نظريه آنچنان شريف است که همه مباني حکمت صدرايي، اعم از اصالت وجود، وحدت وجود، تشکيک وجود، حرکت جوهري و اتحاد عاقل و معقول را به صورت سلسله‌اي زنجيروار، به هم پيوند مي‌دهد و بايد دانست شناخت نفس در اين مقام، بدون فهم اين مباني ميسر نيست. نفس، در اين مقام ار ويژگي‌هايي همچون وحدت حقه ظليه، خليفة‌الهي و مقام اتصال بين ماسوي‌الله و حق‌تعالي برخوردار مي‌شود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
مباحث عقلی تغییر و تکامل نفس انسان در عالم برزخ و قیامت بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
منصوره السادات وداد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر فلسفی عوالم اخروی خالی از هرگونه ماده و قوه انفعالی است. از همین رو حرکت و تغییر که به معنای از قوه به فعل شدن است، در آن عوالم بی معناست. تکامل نیز چون قرین با حرکت است، همین حکم را خواهد داشت. اما ملاصدرا از هیولی و قوه اخروی سخن به میان می‌آورد. همچنین در عباراتی از تبدّلات و استکمالات اخروی سخن می‌گوید. از طرف دیگر به نظر می‌رسد آیات و روایات وجود تکامل و تغییر در عوالم اخروی را تأیید می‌کنند و حتی از عوامل و موجبات آن سخن به میان می‌آورند. نگارنده در این رساله به دنبال یافتن منظور ملاصدرا از چنین عباراتی و مقایسه دیدگاه وی با کلمات معصومین علیهم السلام و قرآن کریم است. پاسخ به این پرسش‌ها، چشم انداز کلی ملاصدرا را به عالم آخرت و نظام آن روشن می‌سازد.به این منظور، کلمات وی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که از نظر او ماده بعید اخروی، نفس انسانی و مواد قریب آن قوه خیال و یا ملکات حسنه یا سیئه انسان است که با نفس متحدند و منظور وی از قوه در آخرت، به معنای قدرت و توان وجودی است. همچنین دانسته شد وی در معنای تکامل و تغییر لزوماً حرکت را لحاظ نمی‌کند بلکه معنایی اعمّ از حرکت از آن ها دارد. و بالاخره بر اساس این مبانی امکان تکامل و تغییرات دفعی در آخرت و نیز استکمالات علمی و وقوع آن‌ها در بهشت و دوزخ معلوم شده است. در ادامه نیزعوامل و موجبات تکامل اخروی بر اساس مبانی ذکر شده از حکمت متعالیه بحث گردیده است.
نقش عقل فعال در مراحل مختلف حیات انسان از منظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال، موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس، غیر ذی وضع، و فعلیت صرف است. این عقل، به عنوان آخرین عقل از عقول عشره از منظر ابن سینا و آخرین عقل از عقول طولی بی شمار از منظر ملاصدرا، افعال و وظایفی را در عالم کون و فساد ایفاء می کند. عقل فعال از سوی ابن سینا و ملاصدرا، به عنوان حلقه ی ارتباط بین مجردات و مادیات، مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کد خدای عالم تحت القمر مطرح شده ویکی از برجسته ترین نقش های آن،ارتباط با نفس ناطقه به عنوان کامل ترین موجود عالم ماده می باشد. نفس ناطقه، متشکل از دو بعد روحانی و مادی (نفس و بدن) است و به جهت بعد روحانی اش، ارتباط برجسته ای با عقل فعال دارد و این عقل، در تمام مراحل حیات آدمی، از حدوث نفس تا مفارقت آن از ماده و حتی پس از آن، در استکمال نفس، نقش بی واسطه و با واسطه دارد. اولین نقش و وظیفه عقل فعال در ناحیه حدوث نفس است. به گفته هر دو فیلسوف، وقتی مزاج بدن مستعد دریافت نفس گردید، نفس ناطقه از جانب واهب الصور بر آن بدن افاضه می گردد. دومین وظیفه و نقش عقل فعال، در ناحیه قوای نفس به ویژه نقش عقل فعال در تعقل و فعلیت مراحل عقل نظری است. سومین نقشی که عقل فعال دارد، نقشی است که در مسأله نبوت و نزول وحی بر عهده می گیرد. از نظر هر دو فیلسوف، این عقل یکی از ارکان نبوت و وحی است تا آنجا که عنوان ملک وحی را می پذیرد. عقل فعال، تنظیم کننده ارتباط نفس ناطقه با عالم غیب خواه در خواب و یا در بیداری می باشد. چهارمین نقشی که عقل فعال در ارتباط با نفس ناطقه بازی می کند، در مسأله بقای نفوس بعد از مرگ است که از نظر ابن سینا این بقاء، ناشی از اتصال نفس با عقل فعال است که مربوط به نفوس کامل در علمو عمل می باشد و نفوس کامل به بقای عقل فعال که علت آنها است، باقی می مانند. از نظر ابن سینا، نفوس ناقصی که در مرحله عقل هیولانی مانده اند، با تعلق به نفوس فلکی مراحل تکامل خویش را طی می کنند، اما ملاصدرا بر اساس مسلک متعالیه معتقد است که نفوس ناقص به عالم خیال تعلق می گیرند و نفوس کامل هم متحد با عقل فعال و باقی به بقای علت خود (عقل فعال) هستند. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از مراحل مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظر هایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خوهیم پرداخت.
ساحت معرفت شناختی عقل نزد ارسطو
نویسنده:
حسن قنبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این نوشتار نگاه ارسطو به عقل را در دو مبحث نظریه شناخت و نفس بررسی می کنیم. در نظریه شناخت گفته خواهد شد که مکانیسم شناخت نزد ارسطو چهار مرحله دارد؛ حس، یادآوری، تجربه و کلی. کلی نزد ارسطو همان شناخت عقلی است که منتزع و برگرفته از سه مرحله پیشین است؛ بر همین اساس است عبارت معروف منقول از ارسطو که "من فقد حسا فقد علما". در مبحث نفس ضمن تبیین معنای نفس نزد ارسطو، عقل به عنوان قوه ای از نفس شناخته می شود که عهده دار تمامی مراحل چهارگانه شناخت است. در پایان درباره عقل منفعل و فاعل به تفصیل بحث خواهد شد و تفسیر مشهور از عقل فعال به عنوان عقل مفارق از انسان نقد خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 54
مقايسه ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا پيرامون ارتباط عقل فعال با نفوس بعد از مرگ بدن
نویسنده:
فروغ سادات رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر ابن سينا و ملاصدرا،‏ نفوس بعد از مفارقت از ابدان به دو گروه: نفوس ناقص و نفوس کامل تقسيم مي¬شوند. به گفته ايشان،‏ نفوس کامل،‏ نفوسي هستند که به مرحله عقل بالفعل رسيده¬اند و نفوس ناقص،‏ نفوسي هستند که هنوز به اين مرحله نرسيده¬اند. وجه اشتراک ابن سينا و ملاصدرا در اين است که نفوس کامل،‏ باقي به بقاي عقل فعال¬اند و عقل فعال در ارتباط مستقيم با اين نفوس است؛ اما رأي دو فيلسوف در نحوه¬ي بقاي نفوس ناقص و ارتباط آن¬ها با عقل فعال متفاوت به نظر مي¬رسد. ابن سينا معتقد است نفوس ناقص به دليل اين¬که هنوز به تکامل نرسيده¬اند و چون تکامل آن¬ها از طريق جسم به ظهور مي¬رسد؛ لذا هنوز احتياج به جسم دارند؛ چون پس از مرگ،‏ فاقد بدن دنيوي¬اند،‏ بايد به جسم ديگري تعلق بگيرند و آن،‏ جسم فلکي است که به مثابه جسم اين نفوس قرار مي¬گيرد تا به واسطه¬ي آن مراحلي از کمال را طي کنند. نظر ابن سينا مورد پذيرش ملاصدرا نيست. صدرالمتألهين،‏ دليل اختلاف آراي فلاسفه در باب بقاي اين نفوس را عدم باور آن¬ها به عالم خيال مي¬داند و متذکر مي¬شود که معاد نفوس ناقص در عالم خيال منفصل يا عالم برزخ است و عقل فعال در بقاي اين نفوس،‏ نقش غير مستقيم و با واسطه دارد.
معنی‌شناسی عقل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه‌ی حوزه‌‌های معنایی
نویسنده:
سعید کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده اهمیت مسأله‌ی «عقل» در مباحثات عصر حاضر و لزوم توجه به بازتاب عقل و عقلانیت، حدود کارکرد و حدود مفهومی آن، ضرورت معرفی عقل را آشکار می‌سازد. معانی و تعاریف مختلفی از عقل در حوزه‌ی دینی ارائه شده است که در بسیاری از موارد با هم خلط می‌شوند.آنچه این تحقیق،در پی شناساندن آن است؛ عقلِ مرادِ قرآن است. برای این منظور، سعی کرده‌ایم، باتکیه بر آیات قرآن، کاری کنیم که قرآن خود سخن بگوید وتاحدامکان مانع تأثیرگذاری پیش فرض های مکاتب مختلف در این زمینه شویم. روش ما در این تحقیق روش معنی شناختی با تکیه بر نظریه‌ی حوزه‌های معنایی است. با رویکرد همزمانی، 49 آیه‌ای که «عقل» در آنها - آن‌هم، صرفاً در شکل فعلی - به‌کار رفته را مطالعه نمودیم و با استخراج مفاهیم همنشین و جانشین عقل، سعی کردیم به حوزه‌ی معنایی عقل دست یابیم. با تحلیل کاربردها متوجه شدیم، فعل عقل در بیش از نیمی از کاربردها با «آیه_ آیات» (به معنای نشانه) همنشین شده است. این کثرت همنشینی ما را بر آن داشت که معنای فعل عقل را از طریق این همنشینی در یابیم. خداوند آیات خود اعم از تکوینی و تشریعی را برای انسانها فرو می‌فرستد. این آیات و نشانه‌ها به خودی خود موضوعیت ندارند؛ بلکه خدا از انسان می‌خواهد، از ظاهر این نشانه‌ها (دال‌ها) بگذرد و به باطن (مدلول) آنها دست یابد. در واقع آیات، متعلق فعل عقل هستند. بنابراینفعل«عَقَل، یَعقِلُ» درقرآن، در معنای اصلی خود ناظر به کارکرد ذهنی است که عبارت از «رابطه برقرارکردن» میان آیات و مدالیل آنهاست؛ و عاقل کسی است که به آیات به دیدِ طریقی و نه استقلالی می‌نگرد. «رابطه برقرارکردن» که در معنای اصلی فعل عقل قرآنی آمده است، خود، یکی از مولفه‌های معنای لغوی عقل می باشد.واژگان کلیدی: قرآن‌ کریم، معنی‌شناسی، روابط ‌همنشینی، روابط‌ جانشینی، عقل، حوزه‌های‌‌معنایی
نقش عقل و خیال در آفرینش هنری از منظر حکمای اسلامی
نویسنده:
الهه خنجرفلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که در منابع دست اول حکمت اسلامی جز اشاراتی پراکنده، به هنر پرداخته نشده است، تبیین هنر اسلامی فراتر از تحلیل، نیازمند بازسازی است. یعنی با استفاده از تبیینی که هر یک از حکمای اسلامی در رابطه با خیال، خلاقیت، وحی، رویا، الهام، هستی‌شناسی، مباحث ادراک و ... ارائه کرده‌اند به بازسازی حکمت هنر هر یک از مکاتب و به نحو دقیق‌تر حکما پرداخت. به همین دلیل لازمه‌ی پژوهش در حکمت هنر اسلامی استفاده از روش اجتهادی است. در فصل کلیات تلاش شده است یک مفهوم‌شناسی در حوزه‌ی مفاهیم کلیدی پایان‌نامه یعنی هنر، زیبایی، خلاقیت و ادراک انجام شود. فصل دوم با عنوان «معرفت‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بررسی نقش قوه‌ی خیال، قوای باطنی و ادراک خیالی در آفرینش هنری به تفکیک حکمای اسلامی می‌پردازد. فصل سوم با «عنوان انسان‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بحث مسائل انسان‌شناسی خیال و مرتبه‌ی مثالی انسان می‌پردازد از آنجا که مبدع مرتبه‌ی مثالی نفس، ملاصدرا است، این بخش تنها به نظریات ملاصدرا اختصاص دارد. جایگاه بحث از قوای باطنی و نقش آن در آفرینش هنری بیشتر از فصل قبل در این فصل بود اما به جهت این‌که این مطلب پیش نیاز بحث ادراک هنری است، همچنین به جهت اینکه نظر سایر حکما در مورد قوای باطنی تحت موضوع بدن مثالی قرار نمی‌گیرد بنابراین در فصل معرفت‌شناسی به آن پرداخته شد. در انتهای این فصل، نقش اثبات مرتبه‌ی مثالی نفس در توجیه انواع استعداد هنری بررسی می‌شود. در فصل چهارم با عنوان «هستی‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» حین ویژگی‌های عالم مثال و به ویژگی‌های هنر پرداختیم همان‌طور که حین بیان ویژگی‌های قوه‌ی خیال و مرتبه‌ی مثالی این کار را را انجام دادیم. همچنین با بیان مراتب و موجودات عالم مثال به مراتب و انواع آفرینش هنری می-پردازیم. علاوه بر این در این فصل به دو نقش مهم اثبات عالم مثال در آفرینش هنری که عبارت بود از«اثبات عالم خیال و ضرورت، امکان و امتناع مرجع اثر هنری» همچنین «اثبات عالم خیال و وجود ذهنی یا وجود عینیی در آفرینش هنری» می‌پردازیم. در فصل پنجم تحت عنوان «معرفت‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری»، به مسئله‌ی نقش ادراک عقلی در آفرینش هنر معقول می‌پردازد. برای تبیین این بحث که پیشینه‌ی چندانی در حکمت اسلامی ندارد، از تبیینی که حکما در بحث وحی و رویای صادقه کرده بودند استفاده شد. به دلیل اینکه قوه‌ی عقل به‌طور مستقیم در آفرینش هنری نقش ندارد مباحث مربوط به ویژگی‌های قوه‌ی عقل برخلاف ویژگی‌های قوه‌ی خیال کاربردی در مباحث مربوط به هنر نداشت.فصل ششم نیز به «هستی‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری» پرداختیم و نقش عقول طولی، عقل فعال و عقول عرضی را در آفرینش هنری از منظر هریک از حکما بررسی کردیم.
عقل در فیزیک و متا فیزیک
نویسنده:
علی عابدی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مبانی عقلی تناسخ ملکوتی در حکمت متعالیه
نویسنده:
معصومه شیخ الاسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهتناسخ اصطلاحی در فلسفه ، کلام و عرفان به معنای انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر است که به دو نوع ملکی و ملکوتی تقسیم می شود.تناسخ ملکوتی عبارتند از؛ انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی که متناسب با ملکاتی است که نفس در دنیا کسب کرده است . رساله ی حاضر در صدد بررسی و تبیین مبانی عقلانی این نوع تناسخ از دیدگاه حکمت متعالیه است. چنانکه از تعریف بر می آید در بحث تناسخ ملکوتی دو مسئله اساسی مطرح است؛ اول، کیفیت انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی یاهمان کیفیت تحقق تناسخ ملکوتی . مسئله ی دوم کیفیت شکل گیری بدن مثالی‌است که نفس به آن منتقل می شود درباره ی مسئله ی اول باید گفت مقصود از انتقال، در حقیقت، تحول جوهری نفس در مرتبه‌ی مثالی خود است، نه جدایی از بدن دنیوی و پیوستن به بدن اخروی. اصول عقلانی در تبیین این مسئله اصالت وجود ، تشکیک وجود، حرکت جوهری و قیام صدوری صور ادراکی به نفس است که در نتیجه آن می توان گفت؛ آن بدن مثالی در برزخ یا در آخرت که نفس به آن تعلق می گیرد ساخته ی خود نفس و از منشآت نفس و قائم به اوست همانند قیام فعل به فاعلش و نیز چون تصرف در بدن ، تمام حقیقت و ماهیت نفس است ، نفسی که با بدن مادی ارتباطی تصرفی و تدبیری داشته با بدن مثالی، ارتباط ایجادی خواهد داشت. اما اینکه این بدن مثالی چگونه مطابق اعمال، نیات و مکتسبات وجودی فرد شکل می گیرد، مسئله ای است که با اصولی چون تجرد نفس در مرتبه خیال ، توانایی آن بر ساخت صور و ابدان ، اتحاد عاقل و معقول و امکان سیر نفس در عوالم سه گانه. قابل تبیین است . بر اساس اصل اتحاد عاقل و معقول ، تمامی مکتسبات انسان در زندگی دنیا اعم از علوم، نیات، عقاید، اعمال و ملکات با نفس او اتحاد یافته و موجب قبض، بسط یا اشتداد وجودی نفس می گردد و نحوه وجود آن را تعیین می کند.در دیدگاه صدرا همانگونه که وجود ذو مراتب است،نفس نیز سه مرتبه مادی ، مثالی و عقلی دارد که باتوجه به ترفع و تنزل خود با اختیار و عملکردش، در آن صقع وجودی حضور می‌یابد و احکام خاص آن رتبه را می پذیرد. تمامی قوایی که در مرتبه ی مادی نفس است در مراتب مثالی و عقلی با وجود جمعی و بسیط موجود است در نتیجه انسان در مرتبه مثالی و عقلی خود، دارای تمامی قوای جسمانی است که با صورت گری قوه ی خیال مطابق اعمال، ملکات و نیات خود در دار دنیا ساخته می شود و تغییر می یابد. این تغییر یا همان انتقال پیوسته و متصل نفس از نوعی به نوع دیگر همان تناسخ است که بارها در زندگی انسان اتفاق می افتد .کلید واژه گان : تناسخ ، تناسخ ملکی، تناسخ ملکوتی، نفس، حکمت متعالیه، ملاصدرا
حدوث و بقای نفس ناطقه و نفس استعلایی از دیدگاه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
محمد کاظم علمی سولا، طوبی لعل صاحبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
ملاصدرا و کانت، به عنوان دو فیلسوف مهم اسلامی و غربی، تأکید و تمرکز ویژه‌ای بر مسئله «خود» یا «نفس» داشته‎اند. نفس از دیدگاه ملاصدرا معانی و مراتب گوناگونی دارد که در برخی از آن‌ها، منفصل از بدن وجود داشته و در برخی مراتب، عین بدن می‌شود و پس از طی مراحل نباتی و حیوانی، عنوانِ نفس ناطقه بر آن قابل اطلاق است. این نوشتار درصدد تبیین این امر است که حدوث نفس ناطقه با پذیرش عقل نظری ممکن می‌شود اما بقای آن، در فرایند رشد عقل نظری و عملی صورت می‌پذیرد. این مسئله با دیدگاه کانت به عنوان فیلسوفی معرفت‌شناس که پیدایش نفس استعلایی را در کارکرد عقل نظری یا معرفت یقینی، و بقای آن را صرفاً در کارکرد عقل عملی میسر می‌داند، قابل مقایسه است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 578