آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
داستان هبوط آدم در «روح الارواح»/ احمد سمعانی
نویسنده:
ویلیام چیتیک؛ مترجم: سید لطف الله جلالی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
بررسی معناشناسی صفات خبری فعلی از منظر ماتریدیان، به‌ویژه ابومنصور ماتریدی
نویسنده:
علی محمدی ، سیدلطف الله جلالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پیچیدگی بحث صفات خبری فعلی خداوند باعث بروز دیدگاه‌ها و اندیشه‌های متفاوت میان متکلمان مسلمان شده است. در این مقاله کوشیده‌ایم به روش کتاب‌خانه‌ای و شیوه توصیفی‌تحلیلی اندیشه ابومنصور ماتریدی را با استفاده از دو اثر قطعی به‌جامانده از وی و نیز تفکر پیروان مکتب ماتریدیه درباره معناشناسی این مسئله بکاویم. ماتریدی و پیروانش تمسک به ظاهر صفات خبری فعلی را به ضرورت عقلی منتفی دانسته و تفسیر جسمانی از این ‌گونه صفات را مستلزم نقص و حاجت برای خدا، محدودیت در ذات الاهی، مکانمندی برای خدا، و ناسازگاری با وجود مطلق و صرف‌الوجود و بساطت خدا برمی‌شمرند. ایشان صفات خبری فعلی را از متشابهات و دارای کاربرد مجازی می‌دانند و برای اثبات اندیشه تأویل به دلایلی همچون دوری کتاب الاهی از تناقض، وجود مجاز در قرآن، نفی تفسیر جسمانی از آیات مشتمل بر صفات خبری فعلی استناد می‌کنند. احادیث وارد در این باب نیز از لحاظ سندی و متنی ضعف و اضطراب دارد و بر فرض صحت جزء روایات آحاد دانسته می‌شود که در اثبات مباحث اعتقادی حجیت ندارد و در صورت خبر واحد نبودن آن را به تأویل می‌برند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 86
ارزیابی و تحلیل معرفت شناختی، هستی شناختی و معناشناختی صفات الاهی در اندیشه ابومنصور ماتریدی
نویسنده:
پدیدآور: علی محمدی استاد راهنما: سیدلطف‌الله جلالی استاد مشاور: سیدابوالحسن نواب استاد مشاور: عبدالمؤمن امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مسائل کلیدی اعتقادی بعد از اثبات خداوند بحث صفات الاهی است. ابومنصور ماتریدی بنیان-گذار مکتب ماتریدیه و پیروان وی شناخت صفات الاهی را بهترین راه برای شناخت و معرفت خداوند دانسته‌اند. مسأله این پژوهش تبیین و تحلیل ابعاد گوناگون معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و معنا‌شناسی اسماء و صفات الاهی در اندیشه و نگرش ابومنصور ماتریدی است تا مشخص گردد که بنیان‌گذار مکتب ماتریدی با استفاده از چه مبانی و اصولی موفق به نظام‌مند ساختن آموزه‌های کلامی مکتب خویش در بحث صفات الاهی شده است. ماتریدی با تکیه بر دو رکن عقل و نقل و حفظ استقلال عقل در مباحث معرفت‌شناختی صفات الاهی، با استفاده از ادله نقلی در شناخت صفات ذاتی، عقلی و نیز صفات خبری در این مسیر گام نهاده است. در هستی‌شناسی صفات، اصل وجود صفات به مثابه اموری واقعی را می‌پذیرد و در مورد کیفیت شناخت و نیز اثبات صفات، ارزش والایی برای عقل قائل شده و از سه طریق حدوث عالَم، نفی نقص و عیب از ذات باری و ثبوت اوصاف کمالی، و تفکر در ویژگی‌های جهان آفرینش در جهت شناخت و اثبات صفات الاهی می‌کوشد. علاوه بر ادله کلی اثبات صفات، ادله عقلی و نقلی برای اثبات هر یک از صفات در جای خود محفوظ بوده و مورد استفاده وی قرار می‌گیرد. به باور ماتریدی و سایر کلام‌پژوهان پیرو وی، هرچند صفات الاهی امور واقعی و موجودند، ارتباط میان ذات با صفات بر اساس نظریه «لا هو و لا غیره» قابل تفسیر است؛ یعنی صفات نه عین ذات الاهی‌اند و نه غیر از آن. بی‌تردید ماتریدی در تبیین این نظریه، با ابهام‌ها و چالش‌های بسیار مواجه است. وی در حوزه معناشناسی صفات نیز با استفاده از نقل و عقل با تأکید بر استدلال‌های عقلانی به خصوص در حوزه صفات خبری ذاتی و فعلی می‌کوشد تا معناهایی عقل‌پذیر برای صفات الاهی ارائه دهد و در مواردی که دربردارنده متشابهات و دارای کاربردی مجازی بوده، ماتریدی ضمن دست کشیدن از ظواهر الفاظ، به تنزیه خداوند از جمیع جهات نقص، و تأویل صفات خبری بر اساس داده‌های عقلی، آیات محکم قرآنی و نظریات اهل لغت رأی می‌دهد و در مواردی تفویض و واگذاری فهم معنای صفات خبری به خدا، مختار ماتریدی و پیروان وی بوده است. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانه‌‌ای و جستجو و تتبع در آثار و منابع بنیان‌گذار مکتب ماتریدی و سایر متکلمان پیرو وی و نیز پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه، و گردآوری داده‌‌ها و تحلیل آن‌ها به روش توصیفی‌تحلیلی، به نگارش در آمده است.
اندیشه های کلامی رضی الدین علی بن طاووس (ره)
نویسنده:
لطف الله جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رضی الدین علی بن موسی بن جعفر طاووس حسنی (589-664) از عالمان پرنفوذ شیعه در قرن هفتم است که در زمینه های مختلف صاحب رأی بوده و شخصیت او جاذبه های فراوانی دارد و آرای او در زمینه های گوناگون جالب است. روحیه ی عرفانی و عبادی سید، مهمترین بعد از شخصیت اوست که بر تمام دیگر ابعاد ذهنی و شخصیتی او سایه افکنده است. در باب کلام، هر چند که او رسماً موضعی ضد کلامی (به ویژه کلام عقلی) دارد و ورود به کلام را چندان خوشایند نمی دارد، عملاً وارد این حوزه شده است و در باب های مختلف کلام آرایی دارد. او بیشتر به کلام نقلی تمایل دارد و به جای استفاده از استدلال عقلی، کلام نقلی را می پسندد. از همین رو، او در باب خداشناسی، به خداشناسی فطری قایل است و وجود خدا را امری فطری و بی نیاز از استدلال می داند. او در باب خداشناسی اندیشه ای کاملاً تنزیهی دارد. ابن طاووس در باب اسماء و صفات الهی کم تر وارد شده و بر پایه ی همان روحیه ی عبادت خود، در باب توحید عبادی مطالبی دارد. در بحث جبر و اختیار، سید به شدت از اختیار دفاع می کند و به نظر می رسد از نظریه ی امر بین امرین دور شده است. سید نبوت را به دلیل نقص دستگاه شناختی انسان و اتمام حجت، امری ضروری می داند. از منظر او انبیا از همه ی گناهان و خطاهای عمدی و سهوی معصوم هستند، اما علم انبیا محدود است و وحی نیز به انبیا اختصاص *. امامت مهمترین بخش اندیشه کلامی ابن طاووس است و در این باب حقیقتاً قوی و چیره دست است و از امامت خوب دفاع می کند. او هم در استدلال بر امامت اهل بیت و هم در نقد استدلال مخالفان و هم در پاسخ به اشکالات آنان تلاش کرده و مواضع علمی محکمی دارد. مهدویت و آخر الزمان شناسی، باب دیگری از اندیشه ی کلامی اوست. وی هر چند مباحث مربوط به مهدویت را به خوبی تبیین کرده است، کتابی در ملاحم و فتن دارد که چندان معتبر نیست. ابن طاووس از ایمان تعریفی ارجایی ارائه کرده و عمل را جزو ایمان نمی داند. بر همین اساس او مرتکب کبیره را لازم العقاب نمی داند، چه رسد به اعتقاد به خلود او در آتش.
بررسی تطبیقی آراء کلامی ابومنصور ماتریدی با علامه طباطبائی
نویسنده:
حیات‌الله ناطقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابومنصور محمد بن محمد ماتریدی در اوایل قرن چهارم در شرق جهان اسلام ظهور نموده و همانند ابوالحسن اشعری که در مرکز جهان اسلام برخاست به اتحاد طریق میانه در میان افراط و تفریطی که از سوی معتزله از یک سو و اهل حدیث و حنابله از سوی دیگر اعمال می شد همت گماشت وی علی رغم عظمت و تاثیر علمی عمیق بر متکلمان بعد از خود همچنان ناشناخته مانده و حتی آثار قلمی اش بجز تعداد اندک بصورت خطی باقی مانده و به نشر سپرده نشده است. در این نوشتار آرایی را که او در باب مباحث خداشناسی ابراز داشته با آراء علامه سید محمد حسین طباطبایی که یکی از ارجمندترین چهره های علمی شیعی است بصورت تطبیقی مورد ارزیابی قرار می گیرد. علامه و ماتریدی در مسایلی اتفاق و در مسایلی هم اختلاف نظر دارند. اختلاف نظرهایی که بین این دو دانشمند وجود دارد همگی به یک شکل نیست در برخی از مسایل هر دو نفر دیدگاه متفاوت دارند اما در برخی دیگر تفاوت دیدگاه وجود ندارد بلکه این مسایل از سوی ماتریدی با اجمال بیان شده ولی علامه با تفصیل بیان کرده است. مسایل مورد اتفاق ایشان که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است به صورت کلی عبارتند از: پذیرش حدوث زمانی عالم پذیرش برهان حدوث به عنوان یکی از براهین نتیجه بخش نادرست دانستن توصیف خداوند به وحدت عددی تعدادی از براهین اثبات توحید تفکیک بحث اسماء الهی از بحث صفات الهی تفکیک اسم از اسم اسم غیریت اسم و مسمی عدم توقیفیت اسماء الهی عینیت ذات و صفات حدوث قرآن و برخی از راه حل های مشترک در خصوص مشکله معناشناختی صفات الهی. مسایل مورد اختلافی که مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از: انحصار براهین خداشناسی در برهان حدوث وانحصار حدوث در حدوث زمانی از سوی ماتریدی و عدم پذیرش چنین انحصاری از سوی علامه تقریر متفاوت علامه از حدوث عالم که براساس حرکت جوهری استوار است شفافیت بیشتر سخن علامه در خصوص و حدت غیرعددی خداوند تفاوت جدی در برهان تمانع و برهان استخراج شده از آیه شریفه لوکان فیهما آلهه لا الله افسدتا سکوت ماتریدی درباره بسیاری از مباحث در ارتباط با اسماء الهی صفات فعلیه که ماتریدیان در این باره متفاوت با فرق دیگر اسلامی سخن گفته اند قائل شدن ماتریدی به کلام نفسی قائل شدن ماتریدی به تفویض در باب صفات خبری و قائل شدن وی به جواز رویت حسی خداوند در قیامت.
هسکله: جنبش روشنگری یهود
نویسنده:
سید لطف الله جلالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
در اواخر قرن هیجده میلادی، چند دهه پس از نهضت روشنگری در مغرب زمین، در میان یهودیان اروپا نیز جنبشی شکل گرفت که محتوای آن همان روشنگری با درونمایه و صبغه یهودی بود. این نهضت توسط موسی مندلسون، متفکر برجسته یهودی عصر روشنگری از آلمان، و به ویژه از برلین آغاز شد و به تدریج در دیگر شهرها و کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، از جمله در فرانسه، انگلیس، اتریش، لهستان، ایتالیا و سرانجام روسیه نیز رونق گرفت و حدود یک قرن از حیات یهودیت را پوشش داد. طرفداران این نهضت مسکیل (مسکیلیم) خوانده می شدند، که به معنای روشنگر و روشنفکر است. محور اندیشه این جنبش عقلانیت، و نقد اندیشه و حیات سنتی یهود بود و در عرصه عمل به انزوازدایی از یهودیت و همگون شدن آنان با جوامع غیر یهودی گرایش داشت. از این رو، با آن دسته از مظاهر حیات یهودی که باعث انزوای یهودیان می شد، در تقابل بود. عقلانیت، انتقاد و فلسفه محوری، ترویج آموزش علوم غیردینی و سکولار، کوشش برای ترویج زبان های محلی و زبان عبری و مبارزه با زبان ییدش در میان یهودیان، ترویج مشاغل مولد و تلاش برای همگون سازی یهودیان با غیر یهودیان از مشخصه های هسکله به شمار می رود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 71
منشأ پیدایش بحث اسماء و صفات الاهی ارزیابی دیدگاه ولفسن
نویسنده:
لطف الله جلالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره,
چکیده :
مباحث کلامی و اعتقادی همواره مورد مناقشه و گفت وگو بوده و موجب نشاطی چشمگیر در فضای علمی شده است. در این میان مبحث صفات از مباحث مهم و گسترده کلام اسلامی است که دیدگاه ها و مواضع گوناگون در این زمینه ارائه شده و نحله های متفاوتی شکل گرفته است. از جمله مباحث مهم در این باب این است که چرا دانشمندان مسلمان، الفاظی چون علیم و قدیر و حی و... را، که در قرآن به مثابه اسمای خدا به کار رفته اند، به مثابه صفات خدا تلقی کرده اند. منشأ این بحث این است که آیا سنت اسلامی و منابع نقلی دین، با تأملات و اندیشه های خود اندیشمندان و متفکران مسلمان شکل گرفته، یا الهام گرفته از خارج دنیای اسلام بوده است؟ در این باره هری اوسترین ولفسن، دانشمند اسلام پژوه معاصر بر آن است که این مبحث از فضای مسیحی وام گرفته شده و به عالم اسلام وارد شده است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی، به بررسی این ادعا و مستندات و شواهد آن می پردازد. حاصل این مقاله این است که برداشت وی اشتباه و مستندات او برای اثبات ادعا وی ناکافی است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
بررسی تطبیقی توحید از دیدگاه خواجه نصیرالدین محمدطوسی و ابن قیم جوزیه
نویسنده:
پدیدآور: نقی آقایف ؛ استاد راهنما: قاسم جوادی ؛ استاد مشاور: سیدلطف الله جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید اساسی‌ترین رکن دین و محور وحدت مسلمانان است. تمام فرق و مذاهب اسلامی در اصل آن همنظرند؛ هرچند برداشت‌ها در برخی جزئیات آن متفاوت است. امامیه و اهل حدیث سلفی دو مذهبی است که ضمن اشتراک نظر در اصل توحید، در بسیاری از تفاصیل این مسئله نیز دارای اشتراک نظرند، هرچند دانشمندان دو مذهب در برخی دیگر از تفاصیل آن، اختلاف ‌نظر دارند. در این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و مقایسه در آثار خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی و ابن قیم جوزیه به‌مثابه نمایندگان مهم دو مذهب یاد شده، به بررسی مسئله توحید خواهیم پرداخت. خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672 ق) از برجسته‌ترین و اثرگذارترین دانشمندان شیعه امامیه و ابوبکر بن عبدالرحمن مشهور به ابن القیم جوزیه (متوفای 751 ق)، از مهم‌ترین دانشمندان اهل حدیث است. دیدگاه‌های هر دو دانشمند در مسائل اعتقادی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. روش ابن قیم به‌صورت غالب نقلی است، هرچند به عقل نیز بی‌توجه نیست. وی به حفظ ظاهر آیات اصرار دارد و در آیات متشابه کمتر دست به تأویل می‌زند. در برخی موارد به‌صراحت با تأویل مخالفت می‌ورزد، ولی از آثارش پیداست که به‌صورت مطلق منکر تأویل نیست؛ زیرا در بحث انواع تأویل، به تأویل صحیح هم قائل است و در مواردی آن را به کار برده؛ اما روش خواجه‌نصیر در بحث توحید، عقلی و استدلالی است هرچند به نقل نیز استدلال می‌کند. او بر تنزیه خداوند از تشبیه و تجسیم اصرار دارد و آیات متشابه را به‌گونه‌ای تأویل می‌برد که مستلزم تشبیه نباشد. مهم‌ترین آثار خواجه در موضوع توحید تجرید الاعتقاد، رساله قواعد العقائد و فصول نصیریه و آثار مهم ابن قیم در موضوع توحید مدارج السالکین و الصواعق المرسله است. این دو شخصیت، در عین اتفاق‌نظر در بسیاری از مباحث توحید مانند اوصاف کمالی خدا، صفات ثبوتی، عدم درک حقیقت خدا، تنزیه خدا از تشبیه و تجسیم، در پاره دیگر اختلاف رأی دارند. به نظر می‌رسد منشأ این اختلاف، به روش و مبنای آن‌ها برمی‌گردد. بر اساس دیدگاه ابن قیم خداوند در جهت (عرش) است و می‌توان به‌سوی او اشاره کرد، ولی خواجه‌نصیر در جهت بودن و قابل اشاره حسی بودن خدا را با دلایل عقلی رد می کند. ابن قیم درعین‌ آنکه برای خدا اعضا قائل است و این مجسِمه بودن او را می‌رساند، ولی در مواضع رسمی خود منکر تشبیه و جسمانیت خدا است و بر تنزیه او تأکید دارد. چنانکه خواجه‌نصیر هم بر تنزیهی است. ابن قیم معتقد به رؤیت خدا در روز قیامت با چشم ظاهری توسط مؤمنین شده، ولی خواجه رؤیت را به این معنی رد کرده و معتقد است که خدا با چشم ظاهری قابل رؤیت نیست.