آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی نقدهای ملاصدرا بر سهروردی در مباحث فلسفی
نویسنده:
زهره زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت اشراق، یکی از مکاتب فلسفی در جهان اسلام است که توسط شهاب‌الدین سهروردی ارائه شده است. آرا و اندیشه‌های فلسفی سهروردی را می‌توان در دو بخش حکمت بحثی و حکمت نوری مورد ملاحظه قرار داد. درحکمت بحثی، برخلاف مشائیان به اعتباری بودن وجود و سایر مفاهیم فلسفی چون وحدت، امکان، جوهریت، عرضیت و ... قائل است. بر این پایه، ماهیت و هویت را اصیل و متعلق جعل می‌داند و تشکیک و تشخص را نیز، به ماهیت بر می‌گرداند. در مسئله جوهر و عرض، متفاوت با تقسیم ده‌گانه مشائیان، تقسیمی پنج‌گانه ارائه داده و هیولی و صورت را به عنوان اجزای جوهری جسم انکار می‌کند، بلکه حقیقت جسم را اتصال جوهری می‌داند. سهروردی در بخش دیگر فلسفه خود، یعنی حکمت نوری ضمن تبیین هستی و نظام آن بر اساس نور و مراتب شدید و ضعیف آن، سیر نزول از نورالأنوار تا انوار پائین‌تر و سپس اجسام و نیز، سیر صعود انسان از عالم برزخ غاسق(جسم) به سمت نورالأنوار را بررسی و ترسیم کرده است.ملاصدرای شیرازی از فیلسوفان جهان اسلام است که حدود پنج قرن پس از سهروردی، حکمت متعالیه را پایه‌گذاری کرد. یکی از منابع مهم ملاصدرا در تأسیس این مکتب، حکمت اشراق سهروردی است. وی در عین استفاده از اندیشه‌های فلسفی سهروردی، با برخی از مبانی و آرای او مخالفت نموده و آن‌ها را به بوته‌ی نقد کشیده است. مهم‌ترین اثرش در این باب تعلیقاتی است که بر شرح حکمه‌الاشراق نگاشته است که در آنجا در عین شرح و تأیید برخی از آرای شیخ‌اشراق، انتقاداتی را بر او وارد ساخته است. در حوزه مطالب بحثی، مهم‌ترین انتقادات ملاصدرا به اعتباری بودنِ وجود و سایر مفاهیم فلسفی مربوط می‌شود که در این‌راستا، به اثبات اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن می‌پردازد. در مسئله جوهر و عرض هم به نظر مشائیان بازگشته و به مقولات ده‌گانه قائل می‌شود و با سرایت دادن حرکت از عرضیات به جواهر، حرکت جوهری را اثبات می‌کند. در حوزه نوری نیز، با تصریح به مساوق بودن نور و وجود، سعی در تأویل کلام سهروردی به اصالت وجود دارد. در مورد علم واجب به غیر نیز، مشکل کلام سهروردی در علم قبل از ایجاد و پس از ایجاد را یادآورد می‌شود. در بحث مثل با اشاره به قصور شیخ‌اشراق در نرسیدن به عمق مطلب، ایراداتی بر نحوه اثبات آن به وسیله شیخ اشراق، طرح می‌کند و در بحث عالم مثال نیز، در دو مورد صور متخیله و مرآتیه با وی مخالفت می‌کند. در بحث نفس و معاد هم با استفاده از قاعده جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودنِ نفس، دیدگاهی متفاوت با سهروردی ارائه داده است. این پژوهش با عنوان «بررسی نقدهای ملاصدرا بر سهروردی در مباحث فلسفی» عهده‌دار بحثی تفصیلی درباره انتقادات ملاصدرا بر سهروردی در حوزه‌های نام‌برده است.
بررسی براهین اثبات وجود خدا در فلسفه اسپینوزا و ملاصدرا
نویسنده:
ضیاء الدین کرمی استاد راهنما: سیمین اسفندیاری استاد مشاور: اسداله آژیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر جستاری است؛ در بحث وجود خدا، که مقصود از آن، بررسی براهین اثبات وجود خدا از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ، یعنی؛ صدرالمتألهین شیرازی و اسپینوزا است. این پژوهش؛ نخست به تبیین مبانی و اصولِ فلسفی این دو اندیشمند، که می تواند در اثبات وجود خدا، کاربرد داشته باشد، پرداخته است. پس از آن، پژوهش به بحث اثبات هستی حق تعالی، و براهین اثبات وجود آن، از منظر این دو فیلسوف پرداخته است. مباحث مطرح شده در اینجا بیان می کند که اسپینوزا با اقتباس و الهامِ از یک نظام هندسی اقلیدسی، فلسفه خود را بر محور خدا به عنوان یک جوهر واحد، پی ریزی نموده است. او با ارائه نظریه وحدت جوهر و اینکه هر چه در عالم هستی وجود دارد، حالات و اعراض آن است، که نه می توانند بدون آن جوهر موجود شوند و یا به تصوّر آیند و نیز با استفاده از مفهوم و تصور خداوند به عنوان یک تصوّر واضح و متمایز، به اقامه براهین، در اثبات خداوند پرداخته است. صدرالمتألهین شیرازی نیز با پایه گذاری بنیان حکمت متعالیه، و با طرح امکان فقری، برهان امکان و وجوب مشائیان را غنا بخشده و همچنین با ارائه نظریه حرکت جوهری، برهان حرکت را تکمیل کرده و سرانجام با استفاده از مبانی و اصولی چون؛ اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود، که محصول تلاش فکری ایشان است، برهان صدّیقین را عرضه کرده است. سرانجام پژوهش، به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف، راجع به براهین وجودی و براهین معلول محور، پرداخته و از این طریق، علاوه بر شناخت اشتراکات و مختصات آنها در باب این براهین، به این سوال اساسی و مهم، که آیا حقیقتاً این براهین توانسته اند وجود خدا را به نحو یقینی، اثبات نمایند، پاسخ می دهد.
بررسی تطبیقی نفس در حکمت اشراقی سهروردی و حکمت متعالیه ی ملاصدرا
نویسنده:
محمد گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:من کیستم؟! حقیقت من چیست؟! از کجا آمده ام؟! آمدنم بهر چه بود؟! به کجا می روم؟! این دست پرسش ها، پرسش‌هایی بنیادین است کههمواره ذهن پرسشگر آدمی را به خود مشغول داشته اند. از این رو فلاسفه تلاش نموده‌اند تا به این پرسش‌های بنیادین پاسخی درخور و مناسب دهند. رگه های آغازین پرداختن جدّی به مسأله‌ی نفس، به فلاسفه یونان باستان، همچون فیثاغورث بر می‌گردد. سپس این مسأله در زمانه ی سقراط و ‌افلاطون و ارسطو به شکلی نظام‌مند با عمق بیشتری پی گرفته شد. فلاسفه ی اسلامی نیز با توجه به تأکید اسلام بر " شناخت نفس" به طور عالمانه ای به آن پرداختند. فارابی،ابن سینا، فخر رازی وخواجه طوسی از جمله فلاسفه بزرگی اند که درباره ی نفس و حقیقت آن اندیشیده اند، نظر داده اند و برغنای علم النفس فلسفی افزوده اند؛ این جریان نفس شناسی استمرار یافت تا اینکه در حکمت اشراقی و حکمت متعالیه، رویکرد نوینی به خود گرفت. سهروردی بر اساس نظام نوری فلسفی خویش، تبیین نوینی از نفس و حقیقت آن عرضه نمود. ملاصدرا نیز برمبنای حکمت صدرائی با تکیه بر آرای حکمای الهی، طرحی نو در انداخت؛ به گونه ای که بنابر ادعای خودش، دو جریان افلاطونیان و ارسطوئیان را به هم پیوند داد. این پژوهش تحت عنوان " بررسی تطبیقی نفس در حکمت اشراقی سهروردی و حکمت متعالیه ی ملاصدرا " با نگاهی تحلیلی – تطبیقی به مباحثی همچون تعریف و ماهیت نفس، قوای نفس، انواع نفس، اثبات وجود نفس، اثبات تجرّد نفس، حدوث یا قدم نفس و جاودانگی نفس در دو حکمت اشراقی و صدرائی می پردازد و با نظری گذرا به پیشینه‌ی علم النفس فلسفی، شباهت‌ها وتفاوت های این دو دیدگاه را بیان و تبیین می نماید. آنچه از این تحقیق به دست می آید آن است که این دو فیلسوف با تکیه بر آرای حکمای الهی و نقد و بررسی آنان، علم النفس فلسفی نوینی به حوزه فلسفه‌ی اسلامی عرضه نموده‌اند، که با وجود تفاوت‌هایبنیادین، دارای شباهت‌های بسیاری نیز می باشند.کلید واژه‌ها: شیخ اشراق، صدرالمتألهین، علم النفس، انواع نفس، قوای نفس، تجرّد نفس، حدوث یا قدم نفس، جاودانگی نفس
رابطه ی عقل و ایمان از دیدگاه توماس آکویناس و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه و تطبیق دیدگاه آیت الله جوادی آملی و توماس اکویناس در باب رابطه‌ی عقل و ایمان تدوین یافته است.با توجه به اهمیت مسأله‌ی عقل و ایمان و ارتباط و پیوند این دو، به عنوان ابزاری برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی از دیدگاه استاد جوادی آملی و اکویناس، این پژوهش در نظر دارد که به ارائه و تطبیقدیدگاه این دو فیلسوف اسلامی و مسیحی در باب رابطه عقل و ایمان بپردازد. برای این منظور بعد از بیان معنی لغوی و اصطلاحی عقل و ایمان و نگاهی به تاریخچه بحث عقل و ایمان در اسلام و مسیحیت، ضمن ارائه‌ی آراء و نظرات جوادی آملی و اکویناس به تطبیق دیدگاه آن دو فیلسوف درباره‌ی ایمان و اقسام آن، متعلّق ایمان، عقل و محدودیت آن و رابطه‌ی عقل و ایمان پرداخته شده است. مباحث مطرح شده در این رساله روشن می‌سازد که از دیدگاه هر دو فیلسوف بین عقل و ایمان سازگاری و هماهنگی وجود دارد. هر دو متفکر ضمن ارزش‌گذاری بر عقل، به محدودیت آن اذعان دارند و معتقدند که عقل انسان بدون یاری و کمک وحی نمی‌تواند انسان را به حقیقت و سعادت نهایی برساند. رابطه‌ی عقل و ایمان در اندیشه اکویناس با تفکیک قلمرو عقل و ایمان از یکدیگر تبیین می‌شود و عقل و ایمان را دو راه مستقل برای درک حقیقت می‌داند؛ اما آیت الله جوادی قائل به رابطه‌ی دو طرفه بین عقل و دین است و معتقد است که عقل در کنار نقل و همتای آن است و می‌تواند از منابع معرفتی و اثباتی دین باشد.
بررسی مفهوم وجود از نظر کانت و سهروردی
نویسنده:
زهره زارعی، اسد الله آژیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله مورد مطالعه در این مقاله، بررسی وجوه اشتراک و اختلاف کانت و سهروردی درباره مفهوم وجود است. براین‏اساس، آرای این دو فیلسوف غربی و شرقی را درباره تقسیم‏بندی مفاهیم و جایگاه مفهوم وجود در بین مفاهیم، و نیز تأثیر دیدگاه ایشان را در خصوص وجود بر مسئله اثبات خداوند مورد بحث قرار داده‏ایم. می‏توان گفت کانت وجود را امری اعتباری و منحصر در یک معنا، یعنی نسبت‏ها و اضافات می‏داند که تنها بیان‏کننده نسبت موضوع و محمول است و وجود محمولی را انکار کرده است؛ در حالی که سهروردی گرچه مفهوم وجود را امری اعتباری می‏داند، برای آن سه معنا قایل شده است که تنها یکی از آن معانی، با معنای مدّنظر کانت مطابقت دارد و در ارائه معانی دیگر با او متفاوت است. در خصوص اثبات وجود خدا نیز تفاوت دیدگاه‏های این دو فیلسوف بر اساس مبانی مختلف آنها فاحش است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
مفاهیم اعتباری در حکمت اشراقی و حکمت صدرایی: پژوهشی تطبیقی درباره معقول ثانی از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
اسدالله آژیر، معصومه سورنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
بحث مفاهیم اعتباری یا معقول ثانی از مباحث محوری در فلسفه اسلامی است که تمرکز و تأکید شیخ اشراق بر آن، یک نقطه عطف محسوب می شود. علامه طباطبایی نیز به عنوان نماینده بارز حکمت صدرایی در دوران معاصر، به تبیین این بحث در چارچوب حکمت متعالیه پرداخته است. آرای دو حکیم، در ملاک تشخیص مفهوم اعتباری، تعریف و تقسیم مفاهیم اعتباری، نحوه وجود مفاهیم و معقولات ثانیه، ملاک صدق این مفاهیم و مصادیق آن ها قابل مقایسه اند. ادعا در نوشتار حاضر بر آن است که اختلاف دو فیلسوف درباره نحوه وجود معقولات ثانیه فلسفی، بیش از آن که مربوط به دیدگاه آنان راجع به اصالت وجود یا ماهیت باشد، به اذعان یا عدم اذعان آنان به تمایز مفاهیم فلسفی از مفاهیم منطقی دارد. دیدگاه های علامه طباطبایی در مجموع بیانی دیگر از یافته هایی است که ملاصدرا در باب معقولات ثانیه بدان دست یافته بود. از این رو، صرف نظر از ابتکارات خود علامه، این پژوهش تطبیقی، به نوعی مقایسة میان فلسفه اشراقی و فلسفه صدرایی نیز محسوب می شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
بررسی تطبیقی علم الهی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
سجاد همایونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، ضمن بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و ملاصدرا در باب علم الهی، از قبیل علم خداوند به ذات، به غیر ذات و به ویژه به مادیّات و متغیّرات، به انتقادات غزالی به فلاسفه مشاء، و سپس به دیدگاه‌ ها و پاسخ های مبتنی بر حکمت متعالی? ملاصدرا پرداخته می شود. غزالی با دلایل سه گان? حیّ بودن واجب تعالی، افعال متقن خداوند و تجرّد ذات الهی، به اثبات علم الهی به ذات می‌پردازد. اما ملاصدرا علم الهی به ذات را بر سه اساس مبتنی می‌سازد: ارجاع حقیقت علم به حقیقت وجود، ضرورت صفات کمالی‌ای که به امکان عام برای واجب تعالی ثابت است، و این که معطی شیء، خود نیز دارای (کمالات) آن است. در زمینه علم الهی به ذات، اشکال غزالی به نظری? حکما (یعنی این که باور حکما به قدم زمانی عالم، ناقض اراده واجب تعالی است) توسط صدرالمتألهین با نظریه حدوث مستمر زمانی عالم پاسخ داده شده است. در مسأل? علم الهی به غیر، دلایل غزالی عبارتند از: مرید بودن خداوند (که خود از راه حدوث عالم به اثبات می رسد) و برهان اتقان صنع. اما ملاصدرا با تمسک به قاعد? بسیط الحقیقه، مبتکر نظری? علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.