آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
تطبیق ضرورت علی و معلولی و بروز چالش جبر در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محمد ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس اصل علّیت ، هر پدیده اى ناگزیر نیاز به علّتى و موجبى دارد ، این اصل از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است. بر اساس همین اصل بوده که انسانها در پى هر حادثه اى سراغ علّت آن را مى گرفتند و در صورت عدم شناخت علل آشکار و طبیعى پدیده اى ، به وجود قدرت و دستهای نامرئی همچون موجودات خیالى و الهه های مختلف اعتقاد پیدا مى کردند که در کار ایجاد و تدبیر آنها نقش دارند . اصل علیت مبین نیازِ بالضروره ی معلول به علت است و این ضرورت بر اساس استدلالهای متعددی اجتناب ناپذیر و استثنا ناپذیر است و در صورت اثبات این ادعا ، به ناچار افعال انسان تحت تاثیر این نظریه قرار میگیرد و باعث ایجاد نگرشی خاص تحتِ عنوانِ "جبر" در افعال انسان خواهد شد.ملاصدرا ضمن اعتقاد به اختیار انسان می فرماید: مختار بودن انسان به این نیست که اراده آن به اراده اش باشد بلکه تنها اگر فعل او به اراده اش باشد کفایت میکند بر اینکه ما انسان را مختار بنامیم . از طرفی ایشان تلاش نموده تا با اعتقاد به وحدت وجود ، که مورد نظر عرفا نیز هست ، منافات پیش آمده را از اساس منکر شود . بدین نحو که با برگرداندن علیت (که اساس آن کثرت است)، به تجلی(که مبتنی بر وحدت است) دیگر مغایرتی نیست تا بحث اختیار یا مجبور بودن مطرح باشد . با این رویکرد دیگر معلول دارای وجودی مستقل از علت نیست بلکه شان و تجلی آن میباشد.از طرفی آیات قران کریمو روایات مروی از معصومین(ع) مبین اصل علیت و ضرورت علی و معلولی میباشد تا جایی که به وضوح علل چهارگانه ی مورد اعتنای فلاسفه در ضمن بسیاری از آیات قران کریم و روایات آمده است . در عین حال مبحث وحدت وجودی حکمای متعالیه ، مورد موافقتِ قطعی واقعنشده است و حتی در جاهاییآنرا مردود میداند.
اشتقاق اسماء و صفات الهی با تکیه بر لفظ جلاله الله در آیات و روایات
نویسنده:
اکرم علی‌بیگی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسماء و صفات الهی از عمیق‌ترین مباحث توحیدی است که از دیدگاه‌های مختلف مورد بحث قرار گفته است و از مسائل مطرح و اساسی در علم کلام، فلسفه و عرفان می‌باشد. این مسئله در آیات و روایات در ابعاد مختلف بیان شده است؛ یکی از ابعاد مطرح شده، مباحث وجودشناسی اسماء و صفات می‌باشد و بُعد دیگر که محوری‌تر و مهم‌تر است، بُعد معناشناسی آن است که جایگاه اشتقاق اسماء و صفات در همین بُعد روشن می‌گردد. اسماء و صفات الهی همگی علامت و نشانه‌ای هستند که خودِ خداوند آن‌ها را برای خواندن بندگانش به نحو اشتراک لفظی - نه معنوی- وضع کرده است. در تمامی این اسماء و صفات، هدف، وصف و توصیف حق‌تعالی به این صفات نیست، بلکه هدف این است که ما خداوند را با این صفاتی که می‌شناسیم تنزیه کنیم، زیرا که تمامی اسماء و صفات، مخلوق خدا و مباین با ذات او می-باشند. از این رو، وصف خدای متعال باید به توصیف خود او باشد، حتّی در توصیف او به این اوصاف هم، حق نداریم عقل و فکر و خیال و اوهام خود را دخالت دهیم. زیرا توصیف خداوند مقدور عقول انسانی نیست بلکه عقل و وهم انسانى قاصر از آن است که بتواند وجود خداوند متعال را درک و درباره‌ی او بحث و تأمّل کند. هیچ یک از این اسماء با هم مترادف نیستند و در هر کدام از آن‌ها عنایت خاصّی وجود دارد. لفظ جلاله‌ی الله نیز مانند بقیه‌ی اسماء الهی مشتق است و علامت و نشانه‌ای برای خواندن او می‌باشد. همچنین همه‌ی عقول و اوهام در او تحیّر دارند و خارج از دو حدّ تعطیل و تشبیه می‌باشد یعنی با این‌که خدا را می‌شناسیم ولی از درک او به قوای ادراکی خود عاجزیم. پس در او متولّه و حیران هستیم. کلمات کلیدی: اشتقاق- اسماء و صفات الهی- الله- آیات- روایات.
بررسی تطبیقی مساله خیر و شر از دیدگاه حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محبوبه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائلی که از دیر باز توجه پژوهشگران و صاحب نظران را در مسائل اعتقادی به خود جلب کرده است ، مسئله « خیر و شرّ » می باشد . نویسنده این مکتوب در حدّ بضاعت خود به بررسی بخشی از این مسئله مهم پرداخته است . بحث و کنکاش در این مسئله با سوالی تحت عنوان « چرا در عالم شرور وجود دارند ؟ » ، شروع شده و در پی آن به بررسی پرسشهای جزئی تری در این باره پرداخته است ، پرسشهایی نظیر : آیا حقیقت خیر وشرّ یکی است ، یا اینکه سرشتی کاملاً متفاوت دارند ؟ آیا شرّ وجودی است یا عدمی ؟ آیا خیر و شرّ از مبدأ واحدی بر می خیزند یا مبدأیی دیگر برای ایجاد شرّ وجود دارد ؟ پس از طرح این پرسشها سعی شده است که پاسخهای ملاصدرا و آیات و روایات به این پرسشها بیان شود. بررسی این مطلب با تقسیم شدن موضوع به مسأله تصادم شرور با چهار اصل مهم ، یعنی توحید ، حکمت الهی ، عدل الهی و نظام احسن ، تحت عناوین: شرور و توحید در خالقیت ، شرور و حکمت الهی ، شرور و عدل الهی ، شرور و نظام احسن ، آغاز شده و در هر مسأله ای ضمن بررسی مطلب ، به بیان پاسخهای آن بر اساس حکمت متعالیه پرداخته شده است .در این رساله سعی کرده ایم که دیدگاه های آیات و روایات و ملاصدرا را در موارد اختلاف و اتحاد در مسئله خیر و شرّ بیان کنیمو یک بررسی تطبیقی بین دیدگاهایشان داشته باشیم که بسیار حائز اهمیت است .نوشته حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که در بحث خلقت خیر و شرّ ،ملاصدرا شرور را آفرینند? تعامل ما انسانها می داند ولی با بررسی آیات و روایات در می یابیم که خیر و شرّ هر دو مخلوق خداوند هستند.وملاصدرا شرور را عدمی می داند در صورتی که آیات و روایات شرور را وجودی می دانند .اما در باب تعریف خیر و شرّ و فواید شرور، با بررسی نظرات ملاصدرا و آیات و روایات در می یابیم که هر دو، خیر را چیزی می دانند که اشیاء بدان مشتاق اند وخوشایند انسان است و شرّ،چیزی است که اشیاء از آن روی گردان اند و ناخوشایند انسان است ومی گویند که هر چیزی من جمله شرور فایده و غایتی دارد.
تطبیق آرا و نظریات صدرالمتألهین و قاضی سعید قمی در عینیت و غیریت صفات
نویسنده:
علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تطبیق آرا و نظریات صدرالمتألهین و قاضی سعید قمی در توقیفیت اسماء و صفات الهی
نویسنده:
علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
دیدگاه های امامیه و وهابیت در تبعیت از مذاهب کلامی اسلامی
نویسنده:
میثم خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده مسلمانان پس از رحلت رسول خدا(ص) به دو فرقه اصلی تقسیم شدند : تشیع و تسننشیعه بهکسانی گفته می شودکه بعد از رسول خدا به جانشینی و وصایت حضرت علی (ع) اعتقاد دارند و همچنین معتقدند طبقآیات و روایات اهل بیت (ع) باید جانشین رسول خدا (ص) باشند و نمی شود شریعت اسلام بدون مجری و حاکم عالم و عادل باشد .تسنن، فرقه ای است که معتقدند پیامبر (ص) برای خودش جانشین تعیین نکرده و مردم باید از طریق بیعت جانشینبرای رسول خدا(ص) تعیین کنند . این فرقه، پیروخلفا و صحابه هستند . اهل سنت از لحاظ فقهی به چهار فرقه حنفی ، مالکی ، شافعی و حنبلی تقسیم می شوند و از لحاظ کلامی به چهار مذهب معتزله، اهل حدیث، اشعری، وماتریدیهتقسیم می شوند.وهابیت فرقه ای منشعب ازمذهب حنبلی اهل تسنن است و معتقدند کسانی که به شفاعت ،توسل ،زیارت و...اعتقاد دارند و عمل می کنند مشرک اند. . نظریه پرداز و موسس افکار وهابیت ابن تیمیه(ق7،هجری ) و کتاب مهم اش منهاج السنه است که با اظهار عقاید باطل اش باعث ایجاد هرج و مرج و درگیری در بین مردم شد که با برخورد عالمانه و قاطعانه علمای مذاهب مواجه شد و علیه وی به تالیف کتاب، مناظره و در آخر حبس وی پرداختند.وهابیت با ظهور محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم هجری، با نفوذ استعمار و حمایت آل سعود توانست عقاید خود را ترویج دهد .دیدگاه وهابیت درباره مذاهب اسلامیاین است که همه مشرک و منحرف از دین هستند و فقط آن ها توحید حقیقی را درک کرده اند و برای پیشبرد اهداف خویش با نظریات منحرف شان جنایات زیادی را در طول تاریخ خویش مرتکب شده است و قتل وغارت های زیادی به مسلمانان به ویژه شیعه روا داشته است شاهد این مدعا، جنایات بی شمار این فرقه دراقصی نقاط جهان اسلام است که هر روز شمار زیادی از مسلمانان به دست وهابیان کشته می شوند.در این نوشتار با روش تحلیلی ، توصیفی نقاب از چهره وهابیت برداشته شده است و به روشنی در می یابیم که وهابیت دشمن مشترک شیعه و سنی است و همچنین تکفیر بر خلاف سنت پیامبر (ص) است و هیچ کس حق تکفیر کسی را ندارد و در اسلام حتی اگر کسی از روی ترس شهادتین بگوید مسلمان است و جان و مالش در امان می باشد چه برسد به مسلمانانی که به فرائض عمل می کنند. همچنین برآنیم تا بهاثبات مسائل اعتقادی مشترک میان فرق اسلامی همچون: زیارت، توسل ،شفاعت، تبرک جستن و ... بپردازیم و اثبات کنیم که نه تنها بر اساس نظر وهابیت ا این آداب مذهبی شرک نیست بلکه عین عبودیت و بندگی خداوند است و سنیان و شیعیان چه در گذشته و چه در حال به این اصول معتقدند و علمای فریقین، کتاب های مستقل فراوانی در این زمینه تالیف کرده اند.تشیع با ادله قرآنی ، روایی و همچنین عقلی اثبات می کند که تنها از طریق اهل بیت (ع) می توان به سنت رسول خدا(ص) نزدیک شد و طبق آن به کمال و سعادت دنیوی و اخروی نائل شد .در عین حال در شرایط کنونی جایی برای نزاع و دشمنی میان برادران شیعه و سنی نمانده است و وهابیت عامل مهم تفرقه میان مسلمانان است . باید این گرایش را شناخت و با آن مقابله کرد و حول قرآن و اهل بیت (ع) از هرگونه تشتت و افتراق دوری گزیده و متمسک به رشته های پیوند ناگسستنی ای شد که خلل ناپذیر وحیات بخش است.
بررسی تطبیقی اراده و مشیت الهی در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
سمیه چشک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از صفات الهی، مرید بودن خدای متعال است. در اثبات صفت اراده برای حق تعالی هم آیات و روایات و هم استدلال‌های عقلی موید این مطلب است. در قرآن کریم آیات بسیاری بر مرید بودن خداوند دلالت می کند. از جمله: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن می‌گوید باش و آن موجود می‌شود. دلیل اتصاف خداوند به اراده این است که خداوند به همه ممکنات علم دارد و قدرت وی به گونه‌ای یکسان به همه تعلق می‌گیرد، با این حال برخی ممکنات ایجاد می‌شوند و برخی ایجاد نمی‌شوند و به بیانی دیگر بعضی ممکنات در زمانی خاص ایجاد می‌شوند نه پیش از آن و نه پس از آن و این در حالی است که در هر یک از زمان‌ها، ایجاد آن امکان پذیر بوده است. بنابراین باید صفتی غیر از علم و قدرت باشد که مرجح و مخصص وجود ممکنات در زمانی خاص باشد و آن چیزی جز اراده نیست. صفت اراده و مشیت الهی از صفاتی است که بحث‌های زیادی را برانگیخته است. از جمله این مسائل این است که آیا صفت اراده و مشیت از صفات ذات الهی است و یا از صفات فعل است. اکثر فیلسوفان حکمت متعالیه برآنند که اراده و مشیت الهی همان علم به نظام اصلح است. چون اراده را به علم برمی‌گردانند، بنابراین اراده حق تعالی را از صفات ذاتی پروردگار می دانند. اما علامه طباطبایی در برخی از بیاناتشان اراده خدا را از صفات فعلی می‌داند. در مقابل متون دینی و آیات و روایات اراده الهی را به علم برنمی‌گردانند و برآنند که اراده غیر از علم است. از بحث‌های دیگری که مترتب بر بحث اراده و مشیت الهی است بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء می باشد.
بررسی تطبیقی عبادت در تفسیرالمیزان وکشف الاسرار
نویسنده:
ساره حسین‌بر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ی عبادت و توحید عبادی یکی از مسائل مهم وزیربنایی اسلام است که به علت برداشت های مختلف ازآن اختلافاتی بین بعضی ازفرق و مذاهب اسلامی پدیدآمده است. برخی ازگروه های افراطی و تندرو ازجمله وهابیان معتقدند هرنوع خضوع و فروتنی و اطاعت در برابر هرکس و هرچیزی خواه خدا باشد یا غیرخداو با هرنیتی که انجام شود عبادت آن کس یا آن چیزاست. بنابراین توحید درعبادت را با توسل به اسباب معنوی ناسازگارمی دانند و هرگونه عملی راکه نشانگر روی آوردن به اسباب معنوی باشد مانند زیارت، توسل، شفاعت جستن و... شرک می شمارند.منشأ این تصور برداشتی است که وهابیان ازمفهوم عبادت دارند. امامفسران و علمای بزرگ شیعه و سنی بااتکا به آیات و روایات معتقدندکه درتعریف عبادت علاوه برعنصرخضوع عنصرمقوم دیگری نیز وجود دارد و آن عبارت است ازاعتقاد به الوهیت و ربوبیت نسبت به معبود که تاچنین اعتقادی برقلب و دل حاکم نباشد بالاترین خضوع ها رنگ عبادت نمی گیردلذا اعمالی مانند توسل وشفاعت جستن ازانبیاء و اولیاء به دلیل اینکه انسان تنها خدارا می پرستد و فقط آن هارا شفیع و واسطه قرارمی دهد تا به درگاه خدا تقرب بجوید نه تنها منافی توحید عبادی نیست بلکه مؤید آن نیزهست. میبدی که یکی از علمای معروف و مقبول اهل سنت است درتفسیرکشف الاسرارخود عبادت را عبارت دانسته ازخضوع در برابر معبودی که انسان اعتقاد به مالکیت، خالقیت، رازقیت و منعم بودن او دارد. علامه طباطبایی نیزکه ازعلمای معروف و مقبول شیعه است درتفسیرالمیزان خود عبادت هرچیزی را مساوی باخضوع و تذلل به همراه اعتقاد به ربوبیت و الوهیت او دانسته است منتها علامه علاوه براین قائل است روح و مغز عبادت همان بندگی و حالت درونی است که درقلب نسبت به معبود وجوددارد. درواقع دیدگاه علامه طباطبایی و میبدی نزدیک به هم و بادیدگاه وهابیان متفاوت است.
سعادت از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
احسان زرگرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع سعادت از دیرباز مورد توجه حکما و فلاسفه بوده و هر کدام تفسیر خاص و متفاوتی از سعادت داشته اند ، زیرا بحث سعادت مهمترین مسئله و هدف نهایی زندگی انسان می باشد . سعادت انسان برابر با لذت دائمی و نبود هیچ درد و رنجی است و دیدگاه های مختلف درباره سعادت و لذت، سبب پیدایش مکاتب و مذاهب گوناگونی در طول تاریخ شده است تا جایی که تبیین درست سعادت به دلیل تفاسیر و دیدگاه های زیاد به سادگی امکان پذیر نمی باشد . در بین مکاتب فلسفی ، حکمت متعالیه با بهره گیری از دین مبین اسلام به تفسیر و تبیین سعادت پرداخته است . سعادت حقیقتی وجودی است، وجود و ادراک وجود عین خیر و سعادت می باشد و سعادت ادراک کمال وجودی است و وجود هر چیزی نزد آن چیز لذت بخش است و کمال لذت و سعادت هر موجودی وابسته به مقدار ادراک او نسبت به وجود است، بنابراین سعادت هم مانند وجود امری تشکیکی و دارای شدت و ضعف می باشد. همچنین حکمت متعالیه سعادت را تکامل عقلی انسان و اتحاد آن با عقل فعال معرفی می کند و سعادت حقیقی را در معرفت ذات حق ، صفات و افعال او، اتصال به عقلیات دائمی، مجاورت حق، خیر محض و ملائکه مقربین که در مقاعد صدق نازل شده اند می داند . و تنها جایی را که برای سعادت انسان می توان تصور کرد بهشت برینی است که خداوند متعال نیز آن را وعده داده است. سعادت عقلی و اخروی والاتر از سعادت حسی و دنیوی می باشد ضمن این که سعادت فردی و اجتماعی مکمل یکدیگر هستند. سعادت و کمال انسان مشروط به استکمال دو قوه عقل نظری و عقل عملی است و بین این دو تلازم وجود دارد و پا به پای هم مسیر حرکت انسان به سوی سعادت را فراهم می کنند . ایمان به عنوان رکن اصلی سعادت به همراه عمل صالح و عمل به دستورهای قرآن کریم می باشد. مبحث سعادت به روشی توصیفی – اسنادی از دیدگاه این مکتب فلسفی تبیین شده است .
بررسی تطبیقی آیه میثاق از نظر استاد شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرضیه آب یاری، علی اکبر نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‏ترین استنادات قرآنی در فطری بودن معارف دینی، آیه 172 اعراف «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى» است که می­توان آن را احتجاجی در برابر معاندین و منکرین دین دانست. آرای گوناگونی از متقدمین و متأخرین در مورد این آیه مطرح شده است؛ برخی آیه را در حد تمثیل دانسته­اند و بعضی دیگر معتقدند که آیه درصدد بیان واقعیت خارجی است‏. ضرورت بحث از این موضوع، زمانی نمایان می­شود که اختلاف نظرات متعدد و به ظاهر متناقض در این زمینه، موجب تشویش اذهان عرف و به ویژه علاقه­مندان به این بحث می­شود. مقاله حاضر پس از بررسی نظرات دیدگاه‌های شهید مطهری و استاد جوادی­آملی پیرامون عالم­ذر، بیان می­دارد که وجه تشابه این دو بزرگوار در عنایت به دیدگاه علامه طباطبایی است با این تفاوت که شهید مطهری ظاهراً این نظریه را پذیرفته­اند ولی استاد جوادی آن را نقد نموده­اند، به نظر می­رسد نوآوری نوشتار حاضر این است که می­توان دیدگاه ملکوت علامه طباطبایی را با نظریه­ی فطرت استاد جوادی­آملی جمع نمود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 37