آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
معناشناسی«شرّ»از منظر نهج البلاغه
نویسنده:
صدیقه لبانی مطلق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله «شرّ» یکی از اساسی ترین و مهمترین مسائلی است که در طی قرنهای متمادی،اندیشه بسیاری از صاحبنظران را به خود معطوف داشته و همگان سعی کرده اند تا با نگاهی عقلی و مستدل،شرور و رنجهای مطرح شده در هستی را تبیین و حقیقت آن را روشن سازند.شناخت معنای دقیق این واژه و بیان تعریفی جامع و مانع برای آن،به عنوان ابتدایی ترین ومهمترین مبحث در این زمینه،به تنهایی پاسخ گوی بسیاری ازسوالات بوده و البته بررسی این معنا، در کلام بزرگ اندیشه و خرد ،امیر المومنین علی(ع) ، غنا و جامعیتی صد چندان به آن خواهد بخشید. معناشناسی واژه «شرّ»در نهج البلاغه از دو منظر دلالت درون متنی(مفهوم شناسی) ودلالت برون متنی(مصداق شناسی)قابل ارزیابی است.در دلالت درون متنی با دریافت یک مولفه معنایی ویژه برای «شرّ» ، مبنی بر اثری که در دوری از صراط مستقیم بر یک امر قابل لحاظ است ،روابط مفهومی شکل خاصی به خود می گیرند از جمله در تقابل معنایی این واژه در مقابل واژه خیراست .در شمول معنایی نیز این واژه دارای دو زیر شمول شرّ اخلاقی و شرّ مرکب می باشد.در چند معنایی نیز باید گفت این واژه در معانی دیگری نظیربدی و ضرر و یا تلخ و ناراحت کننده قابل طرح بوده و در ترادف معنایی نیز این واژه با سه گروه دیگر از مفاهیم که عبارتند ازکلماتی که به طورخاص یا عام به نوعی گناه دلالت دارند (نظیراثم،معصیت ،خطیئه،فساد،فجور ...)وکلماتی که بر کوتاهی کردن در امر دین دلالت دارند (نظیر قصور ،فرط...)وباطل در ترادف ذکر شده و به این ترتیب است که حوزه معنایی این واژه به شکلی ویژه ، قابل طرح می گردد.در دلالت برون متنی نیز با ارزیابی مصادیق متنوع و متعدد برای«شرّ»از جمله ابلیس، اصحاب جمل و...دست یابی به معنای این واژه ، بیش از بیش فراهم می شود.
خودشناسی و خودسازی و نقش آن دو در اخلاق فردی و اجتماعی با تکیه بر نهج البلاغه
نویسنده:
مهری توکلی بنیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نظام اخلاقی نهج البلاغه، بحث از خودشناسی و خودسازی از جایگاه قابل تأملی برخوردار است. به گونه‌ای که با شناخت و به کارگیری آنها می‌توان در زندگی و اخلاق فردی موفق بود و این موفقیت را به جامعه نیز منتقل نمود. در این تحقیق با نگاهی کلّی به نهج البلاغه و سایر کتب دینی و روایی، مسائلی که بر خودشناسی اثرگذار بوده و عامل رشد اخلاق شخصی و اجتماعی می‌باشد، استخراج شده است. بدین منظور که انسان در کنار خودشناسی به خداشناسی که از ثمرات شناختِ خود است دست یابد و سپس به خودسازیِ اساسی و صحیح بپردازد. در خودشناسی به مسائل شناختی در قالب عناوینی همچون: مفهوم شناسی، ضرورت شناسی، مسیر شناسی، اندازه شناسی، ارزش شناسی، مانع شناسی، نتیجه شناسی و هدف شناسی اشاره شده و تاثیرات آن‌ها بر اخلاق فردی و اجتماعی لحاظ گردیده است. در بحث خودسازی نیز، مسائلی که به اصلاح و تربیت نفس کمک می‌کند در دو بخش اصول و مبانیِ ایجابی و سلبی مورد موشکافی قرار گرفته است.اخلاص، حیا، تقوا و عدالت از جمله مواردی هستند که در اصول ایجابی مورد بحث قرار گرفته و به مسائلی همچون دوری از گناه، دوری از طمع و دوری از همنشینی با اشرار در بعد مبانی سلبی اشاره شده است. همچنین مبانی ایجابیِ خودسازی مانند: زهد، ریاضت، توبه، مشارطه، مجاهده و انفاق مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
مفهوم شناسی دنیا در جهت کمال انسانی از منظر نهج البلاغه
نویسنده:
منیره اشراقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی جایگاه و حقیقت دنیا و بازشناسی ویژگی های آن پرداخته و نقش این شناخت را در نوع عملکرد صحیح و منطقی نسبت به دنیا بازگو می سازد. هم چنین با بررسی عملکردهای غلط نسبت به دنیا، به آسیب شناسی رفتاری نسبت بدان پرداخته و نقش این عملکردها و تعاملات صحیح و غلط را در نزدیکی و رسیدن به کمالات انسانی و یا دور شدن از این کمالات و سعادت الهی را بازگو می نماید.یافته های این پژوهش نشان می دهد که دنیا همان طور که می تواند مانع اصلی تربیت کمالی و نقطه آغاز همه خطایا و گناهان باشد، اگر مفهوم و حقیقت دنیا، به درستی شناخته شود و بینش و دیدگاه صحیحی نسبت بدان حاصل گردد، با عملکردی صحیح و سنجیده، همین دنیا می تواند عاملی در جهت رشد و ترقی معنوی انسان و رساندن او به تربیتی کمالی و سعادتی جاودانی کمک کننده و یاری گر باشد.اگر نگاه و بینش انسان نسبت به دنیا تصحیح و اصلاح گردد ـ که این تصحیح بینش، به نوع شناخت حقیقت و ماهیت هر انسان نسبت به دنیا بستگی داردـ تعاملات و عملکردهای انسان در قبال آن نیز اصلاح خواهد شد و نگاه ابزاری نسبت بدان، جایگزین نگاه دنیاگرایانه و دنیا مدارانه می شود. دیدگاهی که بیان می کند دنیا وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف والای انسانی و الهی است و نباید هدف قرار گیرد؛ اما اگر این تصحیح بینش نسبت به دنیا صورت نپذیرد و دنیا و نگاه بدان اصلاح نگردد، عملکردی ناصحیح و نسنجیده نسبت بدان صورت خواهد گرفت و نتیجه ای جز دوری از هدف خلقت و افتادن در دام دنیا، و شقاوتی ابدی را در پی نخواهد داشت. در واقع دنیا بستر ساز آبادانی آخرت است و هیچ مخلوقی همچون دنیا، نمی تواند این چنین، بستر سعادت و کمال را برای انسان فراهم سازد؛ اما به شرط آن که به شناختی حقیقی نسبت بدان دست یابیم و تا این شناخت و معرفت حقیقی نسبت به ماهیت دنیا صورت نگیرد، نگاه ها و نگرش ها نسبت بدان تغییر نخواهد کرد و عملکردها نسبت بدان اصلاح نخواهد شد و رشد و تعالی در آن، در جهت کمال انسانی صورت نخواهد گرفت.
الرام حکومتی حجاب از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
عابدین قدیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجائی‌که پایان‌نامه پیش روی عهده‌دار بررسی چیستی تکلیف و مسئولیت حاکم اسلامی در زمینه حجاب شرعی بانوان در ملأ عام از منظر قرآن و سنت بود با اتکاء به شیوه تحقیق کتابخانه‌ای، مشهورترین ادله قرآنی و روایی این مبحث با رویکردی فقه‌الحدیثی مورد کنکاش قرار گرفت.با فرض این‌که حجاب بانوان در ملأعام، واجب و محدوده آن نیز پوشاندن تمام بدن به جز وجه و کفین باشد؛ حاکم اسلامی بر مبنای ادله: اختیارات ولی فقیه و نیز امر به معروف و نهی از منکر، مجاز است و این اختیار برای او ثابت است که در صورت صلاحدید در امر حجاب بانوان مداخله کرده و با وضع قوانینی نسبت به اجبار و الزام آن در اماکن عمومی اقدام و متخلفان را مجازات نماید. در این صورت ورود و دخالت حکومت در این مهم هیچ منافاتی با وظیفه اصلی حکومت در باب حجاب که چیزی جز بستر سازی فرهنگی و تبین و تبلیغ اصولی و هنرمندانه آن نیست، ندارد. از میان دو ادله دیگر الزام حکومتی حجاب، یعنی: اطلاقات ادله احکام فردی و اجتماعی دین و حدود و تعزیرات (با تقاریر چهارگانه آن) هیچ‌یک نه تنها بروز و ظهور قطعی بر تکلیف حکومت بر اجبار حجاب ندارد بلکه هر یک از آنها به مراتب متفاوت، فاقد دلالت مستحکم و خدشه ناپذیر مبنی بر اثبات تکلیف اجبار حجاب برای حاکم اسلامی‌اند و استدلال‌های ارائه شده پیرامون آن‌ها جامع و مانع نبوده، با اما و اگرهایی روبروست. حجاب اجباری را عامل رشد نفاق، دوروئی و ریا در جامعه دانستن و آن‌گاه مخالفت با دخالت حکومت در امر حجاب به بهانه جلوگیری از رشد اعمال نفاق‌آمیز، در عین حالی‌که فاقد پشتوانه علمی است مستند به تحقیقات آماری و اجتماعی دقیق نیز نیست. عدم گزارش حتی یک مورد تعزیر زن مسلمان بی حجاب توسط پیامبر اعظم | و امام علی × در منابع حدیثی و تاریخی و هم‌چنین عدم تکلیف کارگزاران به برخورد با بی حجابی زنان در عهد نامه مالک اشتر و...توسط حضرت علی × نیز فی نفسه نمی‌تواند بیانگر اختیاری بودن حجاب باشد. چرا که گزارش تعزیر تمامی موارد ترک واجبات در منابع مربوطه نیامده است. از طرف دیگر به عنوان نمونه در عهدنامه مالک اشتر با عنایت به این‌که به وظیفه قرآنی اقامه نماز توسط حاکمان هیچ اشاره ای نشده است مشخص می‌شود امام علی × در این عهد نامه در مقام احصاء کلیه وظایف و تکالیف حکومتی کارگزاران نبوده‌اند.مخلص کلام این‌که با نقادی قرآنی و فقه الحدیثی ادله اصلی و غیر فقهیِ ـ به معنای مصطلح ـ مدافعان حجاب اجباری و مخالفان آن، مشخص شد در باب اجباری کردن حجاب و تعزیر متخلفان، از جانب شارع مقدس تکلیف صریحی متوجه حاکم اسلامی نیست و آن‌چه در این رابطه به طور قطعی و حداقلی از مجموع ادله فوق برداشت می‌شود، تفویض اختیار اجبار حجاب بانوان از جانب شارع به حاکم مبسوط الید اسلامی است.بررسی ادله فقهیبه معنای مصطلحو تخصصی آن، خارج از حوزه صلاحیت نگارنده وجیزه پیش روی بود از این روی به آن‌ها پرداخته نشد. محتمل است نتیجه تتبعات فقهی، اثبات کننده تکلیف حاکم در باب اجبار حجاب بانوان باشد.کلیدواژه‌ها: حجاب، حکومت، حاکم، اجباری، اختیاری، تعزیر، مجازات.
هشدارهای امام علی (ع) راجع به غفلت از مرگ (ترجمه و تحقیق فصل «فی الموت» از «بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه»)
نویسنده:
نسرین غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی عوامل و عواقب غفلت از«مرگ» در نهج‌البلاغه می‌پردازد. امام علی(ع) هشدار می‌دهد، شما برای دنیا خلق نشده‌اید؛ دنیا خانه جاویدان نیست؛ اعتماد و دلبستگی خود به دنیا را کم کنید. هم‌چنین سختی‌های مرگ و طی منازل پس از آن را یادآور می‌شود و به تحصیل تقوا و تدارک توشه پسندیده برای سفر آخرت، سفارش می‌کند. از مهم‌ترین نکات در سخنان امام علی(ع)، توجّه دادن به ثبت و ضبط اعمال و تأثیر آن بر زندگی اخروی است. ایشان بسیار تأکید می‌کند که همین اعمال نیک و بد، نعمت‌ها و نقمت‌های بهشت و دوزخند. قرین هرکس، اعمال و رفتار مجسّم او در حیات اخروی او است.حاصل سخنان امام(ع) این‌که در اثر توجّه دائمی به مرگ، دنیا و لذائذ آن رهزن آدمی نخواهد شد.
نقش کارگزاران در سعادت و شقاوت جامعه از منظر قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کارگزاران به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در سعادت و شقاوت جامعه موثرند. آن‌ها با تصمیم‌گیری و عملکردشان در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و قضایی مستقیماً جامعه را در مسیر صلاح و یا فساد پیش می‌برند. وجود برخی تمایلات و گرایش‏ها در کارگزاران نیز به صورت غیرمستقیم جامعه را با نابسامانی و انحطاط مواجه می‌کند؛ چراکه وجود این خصائص در کارگزاران، نخبگان را به جهت پیشبرد امورشان و مردم را به سبب الگوگیری از کارگزاران به این اوصاف متمایل می‌سازد.به جهت پیشگیری از تأثیرگذاری نامطلوب کارگزاران در جامعه ضرورت دارد که ساختارهای مدیریتی به درستی و براساس آموزه‌های دین اصلاح شود تا امکان تخلف به حداقلِ ممکن برسد. اصلاحات در نگرش به مسئولیت، به کارگیری کارگزاران، رفتار کارگزاران با مردم، قوانین ناصحیح و ناقص از این جمله‌اند. گسترش فضای نقد عامل مهمی در پیشگیری از اثرگذاری ناصحیح کارگزاران است.
حقوق مخالفان در نهج‌البلاغه
نویسنده:
فاطمه نیکخواه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام علی (علیه‌السلام)، پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، الگویی بی بدیل در زندگی شخصی و اجتماعی برای انسان‌ها محسوب می‌شود و به طور خاص، سیره و عملکرد ایشان به عنوان حاکم و خلیفۀ مسلمانان، با تمام گروه‌های سیاسی جامعه اعم از موافقان و مخالفان حکومت، نمونه‌ای عملی و بی نظیر از یک حکومت‌داری عادلانه و موفق را ارائه می‌دهد که می‌تواند هدایت‌بخش راه تمام رهپویان حقیقت باشد.امام علی (علیه‌السلام) از همان ابتدای تصدی امر خلافت، با مخالفان و دشمنان بسیاری مواجه بود که برحسب نوع مخالفت، می‌توان آن‌ها را به گروه‌های قاعدان، منتقدان، توهین‌کنندگان، کارشکنان، منافقان و محاربان علیه حکومت تقسیم کرد. نحوۀ برخورد امام با مخالفانش، ارتباط مستقیمی با نوع و مرتبۀ مخالفت آن‌ها داشته است.امام علی (علیه‌السلام) در برابر مخالفانش، تا زمانی که دست به اقدام مسلحانه‌ای در برابر حکومت نزده بودند و به جان و مال سایر افراد جامعه تعرض نکرده بودند، هرگز به اقداماتی همچون تهدید، تبعید، شکنجه و زندانی کردن، دست نیالود و با آن‌ها بر سبیل مدارا و نرمش رفتار کرد. امام برای این افراد, حقوق سیاسی, اجتماعی و اقتصادی برابر با سایر افراد جامعه قائل بود. از اهم این حقوق می‌توان، حقّ حیات، حقّ استفاده از بیت المال، حقّ آزادی اندیشۀ سیاسی، آزادی بیان و آزادی تردّد در معابر و مساجد شهر را بر شمرد. در حکومت علوی در مباحث مربوط به حقوق جزا و قضاوت نیز, تمام مردم اعم از موافق و مخالف در برابر قانون یکسان بودند و هواخواهی یا دشمنی افراد با حکومت, هیچ گونه تأثیری بر کیفیت و کمیت اجرای احکام و مجازات‌ها نداشت. اما چنانچه مخالفان حکومت، دست به اقداماتی همچون ترساندن مردم، ایجاد ناامنی در راه‌ها و شهرها و کشتن مردم بی گناه می‌زدند و با زیر پا گذاشتن حقوق سایر افراد جامعه، امنیت و نظم اجتماع را بر هم می‌زدند، امام علی (علیه‌السلام) به عنوان رهبر جامعۀ اسلامی و عهده‌دار صیانت از حقوق و امنیت افراد جامعه، در مقابل این اقدامات سکوت نمی‌کرد و در برابر آن‌ها برخوردی مناسب بر طبق ضوابط و احکام شریعت انجام می‌داد.دیری نپایید که مخالفت‌ها و عداوت‌ها با امام شدت یافت و با وجود تلاش‌های فراوان امام در جهت یافتن راهکاری برای حفظ آرامش جامعه و جلوگیری از قتل و کشتار مسلمانان, سه جنگ داخلی جمل, صفین و نهروان در دوران کوتاه حکومت امام رقم زده شد. تلاش امام برای برقراری صلح، در طول جنگ‌ها نیز ادامه داشت، هر چند ناکام می‌ماند.امام علی (علیه‌السلام)، در آن زمان که مجبور به جنگیدن با دشمنانش بود، با تکیه بر آموزه‌های قرآن و سیرۀ نبوی، از مسیر حق و عدالت، عدول نکرد و با رفتار عادلانۀ خود, جنگ بر مبنای حقوق الهی و انسانی را به زیبایی به تصویر کشاند تا الگوی عملی برای تمام حق‌جویان باشد. از اهم حقوقی که وی در جنگ با مسلمانان به آن پای‌بند بود، مذاکره و اتمام حجت با دشمن پیش از آغاز جنگ، برخورد انسانی با دشمن و استفاده نکردن از روش‌های خشونت‌آمیز و وحشیانه در جنگ، صلح‌جویی و وفای به عهد است.
موانع سلوک و راههای رفع آن از منظر نهج‌البلاغه
نویسنده:
اعظم کی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
سیره نویسی؛ گرایش ها و ضرورت ها
نویسنده:
صادق آئینه وند,مصطفی دلشادتهرانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
شرایط و زمینه‌های برآمدن حق و زوال باطل در کلام و سیرۀ علوی
نویسنده:
سارا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برآمدن حق در هر شأنی از شئون زندگی انسان، به معنای تلاش برای روشن کردن مسیر درست حرکت او و آسان کردنِ گام گذاشتن در آن است، و فرو رفتن به کام باطل، به معنای فراموش کردن این راه و روی آوردن به دیگر طرق است. در متون مختلفی همچون قرآن و نهج البلاغه و در حیطه‌های متفاوتی مانند سنت‌های الهی، به بحث و بررسی در رابطه با ویژگی‌های حق و باطل پرداخته شده است. در این میان بخش مهمی از این مبحث، با نگرانی انسان در دو راهی انتخاب‌هایش در ارتباط است. بنابراین از جمله مسائل پر اهمیت در بحث حق و باطل این است که آن را در شرایط مختلف زندگی انسان و برای او پیگیری کنیم، چنانچه در سیرۀ امام علی (علیه السلام) نیز برآمدن حق با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی وظرفیت‌های وجودی افراد صورت می‌پذیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا حق را به واسطۀ امکانات و توانایی‌های حق و ویژگی‌های فضای سه‌گانۀ، انسان، عالم و خداوند مورد بررسی قرار دهد. در این راستا فصل نخست به بیان کلیاتی دربارۀ حق و باطل و روشن ساختن نقش هر یک از عناصر فضای سه‌گانۀ یاد شده، در فرآیندهایی می‌پردازد که منجر به برآمدن حق می‌شوند. فصل دوم، در پی شناخت ویژگی‌های حق برآمده و طی همین شناخت، شکل رابطه و تعامل بین حق و باطل مشخص می‌گردد. نهایتاً در فصل سوم، صفاتی همچون صدق، وفای به عهد و ... به عنوان شکل‌هایی از آرایش مناسب انسان در این فضای سه گانه، در جهت برآمدن حق، مطرح می‌شوند.
  • تعداد رکورد ها : 62