آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
گناه نخستین آدم از نظر علامه طباطبایی و سنت آگوستین
نویسنده:
پدیدآور: رقیه بیگدلی ؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی ؛ استاد مشاور: سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آموزه گناه نخستین یکی از اصول اعتقادی مسیحیان است. بر اساس این آموزه طبیعت بشری به جهت گناه آدم، گناه آلود بوده، لذا برای نجات، مرگ عیسی (ع) لازم است. منشاء طرح این آموزه، سفر پیدایش است. بعد از سفر پیدایش، نامه پولس به رومیان، اساس این آموزه را تشکیل می‌دهد. آگوستین یکی از بزرگترین متفکران مسیحی است که با استناد به سفر پیدایش و رسائل پولس، این آموزه را با دیدی تاریخی و روانشناختی مطرح کرد. براساس اعتقاد آگوستین، آدم مرتکب گناه شد و مرگ، مجازات گناهش است. به دلیل حضور انسان‌ها در آدم همه در گناه وی شریکند و نیازمند نجات هستند که این فرآیند با مرگ عیسی(ع) عملی می‌شود. البته این آموزه از همان ابتدا مدافعان و مخالفانی داشته است. علامه طباطبایی به عنوان مفسر جهان تشیع معتقد است که زندگی آدم در بهشت برنامه خدا بوده تا اینکه آنها مدتی را در بهشت سپری کنند و برای زندگی دنیوی آماده شوند. و همینطور مقام خلیفه اللهی آدم محرز گردد. وی عمل آدم را ترک اولی تلقی کرده‌اند که با عصمت انبیاء منافاتی ندارد، زیرا نهی آدم از درخت ممنوعه نهی ارشادی بوده و در بهشت صادر شده بود و بهشت هم جای تکلیف نیست. از نظر علامه گناه آدم لازم لاینفک او و ذریه‌اش نمی‌باشد، زیرا مفسده نافرمانی آدم (ع) و حوا تنها خود آنها را در برگرفت که همان خروجشان از بهشت و فرود آمدنشان بر زمین بوده است و آدم بعد از نافرمانی توبه کرد و خداوند هم توبه او را پذیرفت. طبق آیات قرآنی، گناه هر کسی تنها خودِ فرد را در بر می‌گیرد و شامل افراد دیگر نمی‌شود، از نظر عقلی نیز مجازاتِ شخص بی گناه به جرم گناهِ دیگری قبیح است. به نظر علامه مرگ انسان‌ها مجازات گناه آدم نیست زیرا خداوند انسان را برای جاودانگی خلق نکرده بود بلکه اساس آفرینش به گونه‌ایی است که انسان حیاتی محدود دارد که دارای لوازمی است و مرگ و میر هم یکی از آنها است. بنابراین مرگ انسان همچون حیاتش تقدیری از سوی خداوند است که در زمانی معین فرا می‌رسد تا انسان در نزد خالقش قرار گیرد و در مورد او داوری شود.
فضایل و رذایل اخلاقی از دیدگاه ابن مسکویه و میزان تاثیر پذیریش از افلاطون و ارسطو
نویسنده:
علی‌اصغر خانوردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسکویه مسأله "تجرد نفس" انسانی را به عنوان یکی از پیش فرضهای فلسفی علم اخلاق، با توسل به دلایلی همچون، پذیرش صور گوناگون توسط نفس، ادراک خطای حواس و تصحیح آن و برتری لذات عقلی بر لذات حسی و ادراک معقولات و صور کلی به اثبات رسانیده است. تربیت پذیری انسان از دیگر مبانی وی است. خُلق انسان به آسانی یا به سختی قابل تغییر است و مشاهده عینی موید این مطلب است، چرا که در غیر این صورت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بی ثمر خواهد بود. ابن مسکویه هدف غایی افعال اخلاق را دستیابی به کمال و سعادت می داند، سعادت انسان در لذات حسّی و جسمانی که - مشترک میان انسان وحیوانات – است، نمی باشد، بلکه شرافت و برتری انسان از سایر موجودات از نیروی عقل و قوه عقل نظری و عملی آن سرچشمه می گیرد. مسکویه معتقد است کهفضایل چهار گانه:حکمت، شجاعت، عفت و عدالت می باشند که هر کدام دارای دو رذیلت "افراط و تفریط" هستند. و با ابتکار خود فضایل فرعی را تحت فضایل اصلی بر می شمارد و در این مورد به هیچ فیلسوف و یا حکیمی تاسی نمی جوید. منابع مسکویه در اخلاق، نظریات افلاطون و به ویژه ارسطو است که دیدگاههای آنها را به صورت غیر مستقیم از طریق ترجمه های عربی آثار آن دو، کسب نموده است. افلاطون سعادت انسان را در زندگی عقلانی و نیل به عالم معقولات الهی می داند که با تهذیب نفس و پرورش روح آدمی حاصل می شود. از نظر افلاطون ایده های اخلاقی کهاصلی ترین آنها دانایی، شجاعت، خویشتن داری و عدالت است، وجود حقیقی دارند. از طرفی ارسطو اخلاق را واقعه قابل پیاده در جامعه می داند.او می گوید سعادت مشترک میان انسانها است، و آخرین مرتبه سعادت، الهی شدن افعال انسان است که از طریق تشبه به افعال خداوند و نداشتن هدف زائد بر ذات است. ایشان هم معتقد به فضایل اصلیچهار گانهمی باشد.
تأویل سهروردی از حقیقت حب در قرآن
نویسنده:
نرگس اسکندری وفایی؛ سحر کاوندی؛ طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این نوشتار، اثبات وجود شواهد قرآنی بر آرای سهروردی، در باب «حب» و «عشق» است. بدین‌منظور پس از تبیین حقیقت حب از منظر سهروردی و با اشاره به آیات قرآنی مربوط به حب و عشق می‌کوشیم این دیدگاه را با آیات قرآن تطبیق دهیم و نیز تأویل و تفسیر آیات مذکور را بیان کنیم. سهروردی خود قائل به نوعی تأویل است که در آن فهم معنای حقیقی متن، بستگی به سطح فهم و ادراک خواننده دارد. در این نوشتار دیدگاه سهروردی بر اساس جایگاه وجودشناسی، معرفت‌شناسی و جهان‌شناسی حب بررسی شده است. از لحاظ وجودشناسی و طبق نظر سهروردی، حب حقیقتی مستقل است و منشأ ازلی دارد که مجانست در آن شرط نیست. در معرفت‌شناسی اشراقی، معرفت، پایه و اساس محبت دانسته شده و در جهان‌شناسی او، نظام جهان و نیز سعادت و شقاوت نفس بر اساس محبت تفسیر می‌شود. رسیدن به کمال انسانیت صرفاً به ‌واسطه عشق امکان‌پذیر خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49