آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 73
عالم برزخ از نظر قرآن و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه بدیعی علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله برزخ و زندگی پس از مرگ انسان از جمله مسائل مهم در حوزه های کلامی و فلسفی است که همواره در میان ملل و ادیان مختلف مطرح بوده است. دین مبین اسلام زندگی پس از مرگ و عالم برزخ را، تحت مباحث مربوط به معاد مطرح نموده و آن را یکی از اصول اعتقادی مسلمانان معرفی می کند. بر اساس این اصل، بعد از مرگ انسان، روح همه انسان ها وارد عالم برزخ شده و تا فرا رسیدن رستاخیز در آن جا به سر خواهند برد. در برزخ حیات انسانی ادامه یافته و متناسب با اعمال و کرداری که در این دنیا انجام داده اند، در بهشت و جهنم برزخی خواهند بود. واژه برزخ در قرآن (مؤمنون/ 100) و در برخی روایات بر عالمی که واسطه میان دنیا و آخرت است، اطلاق شده است. علاوه بر اصل وجود برزخ، شماری از آیات قرآنی بر حیات برزخی و شعور و آگاهی آدمیان در عالم برزخ دلالت می کند. برخی از آیات بیانگر زنده بودن شهیدان بوده و برخی دیگر از نعمت ها و عذاب های برزخی حکایت دارند. ملاصدرا معتقد است که روح انسان دارای نشأت و درجات مختلفی است که برخی پیش از مرگ و برخی دیگر بعد از مرگ تحقق می یابد به طوری که بعد از جدا شدن و انقطاع از وابستگی به جسد، تا بی نهایت خواهد ماند. وی معتقد است وقتی شخص از دنیا می رود، وارد عالم برزخ (قیامت صغری) می شود. قیامت کبری هم وعده گاهی در نزد خداوند است و هر چه در قیامت کبری رخ می دهد، نظیر آن نیز در عالم برزخ (دوران پس از مرگ و قبل از ظهور قیامت کبری) اتفاق خواهد افتاد.طبق بررسی و تطبیق مسأله برزخ از نظر قرآن و ملاصدرا نکات ذیل بدست آمد: الف) تجرّد روح؛ ب) تجسّم اعمال؛ ج) عذاب قبر؛ که در همه این موارد قرآن و ملاصدرا با هم اتفاق نظر دارند؛د) مرگ و احیاء برزخی: براساس آیات قرآن در برزخ حیات و زندگی وجود دارد و حیات برزخی با مرگ برزخی به پایان رسیده تا در قیامت دوباره احیاء جدیدی صورت بگیرد و تمام انسان ها آماده رسیدگی به اعمال و کردار خود شوند. اما ملاصدرا به زندگی و مرگ در برزخ اشاره صریحی نکرده است.
آسیب‌شناسی کاربردهای قرآنی ملاصدرا در بحث نفس در کتاب "الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه"
نویسنده:
معصومه رستم‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه صدرالمتألّهین که برهان و عرفان در هم آمیخته و در رسیدن به حقیقت هماهنگ گشته اند، قرآن کریم از جایگاه برجسته ای برخوردار است. وی در آثار خویش، از جمله «الحکمه المتعالیه فی الأسفار الأربعه العقلیّه»، «أسرار الآیات و أنوار البیّنات»، «مفاتیح الغیب» و دیگر آثار، آیات قرآن را با اهداف و مقاصد گوناگونی به کار برده است. بی شک، در برداشت و فهم وی از آیات قرآن، اندیشه های عرفانی و فلسفی او نقش قابل توجّهی دارند؛ به گونه ای که گاه موجب شده اند که وی معنای دقیق تری را از قرآن برداشت کند و گاه او را از معنا و مقصود قرآن دور کرده اند.یکی از کتاب هایی که ملاّصدرا در آن، از آیات قرآنی استفاده نموده است، کتاب «الشّواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیّه» می باشد، که از آخرین آثار وی و مشتمل بر آخرین آراء اوست. وی در این کتاب، مانند بسیاری از دیگر آثارش، به دفعات به آیات قرآن استناد نموده است که با نگاهی گذرا در این کتاب، این امر به روشنی قابل مشاهده است.در پژوهش حاضر، کاربردهای آیات قرآن توسط صدرالمتألّهین در یکی از مشاهد پنجگان این کتاب، تحت عنوان مشهد سوّم، که به بحث پیرامون نفس می پردازد، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور، کاربردهای آیات در این مبحث، در چهار قسم دسته بندی شد: آیاتی که وی به تفسیر و نیز تأویل آنها پرداخته است، آیاتی که در اثبات مطالب خود به آنها استدلال نموده است، آیاتی که در تأیید نظرات خود به آنها استشهاد کرده است، و آیاتی که صرفاً به طور ضمنی در طیّ مباحث خود به کار برده است. سه دست نخست، با تفسیر آنها در تفاسیر عمد قرآنی مقایسه گردیده است تا روشن شود که آیا به کارگیری این آیات در آن مواضع و استفاده از معنای مورد نظر ملاّصدرا، با تفسیر آنها در این تفاسیر همخوانی دارد یا نه تنها فرضیّه بحث این است که چنین همخوانی وجود دارد. در این پژوهش، برای نخستین بار است که کاربردهای صدرا از آیات قرآن، با تفاسیر قرآنی مقایسه گردیده است، چنین کاری تاکنون بی سابقه بوده است. نتیجه این مقایسه این است که در بسیاری از موارد، چنین همخوانی وجود ندارد و ملاصدرا در این آیات، برداشتی مغایر و متفاوت از دیگران ارائه داده است؛ در این موارد، آراء و پیش فرض های فلسفی او سبب شده اند که فهم او از این آیات با ظواهر آنها مغایر و ناسازگار باشد و به نظر می رسد که وی در این موارد مرتکب تفسیر به رأی شده است. همچنین در برخی از موارد، برداشت او از آیات تنها با تفسیر آنها در برخی از تفاسیر عمده، موافق و سازگار است. و سرانجام در برخی دیگر، نه تنها بین برداشت او از آیات و تفسیر آنها در هم تفاسیر عمده همخوانی وجود دارد، بلکه در این موارد، وی به کمک آراء و اندیشه های فلسفی خود، توانسته است برداشت واضح و دقیقتری را از این آیات ارائه دهد.
نظریه شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: مریم احمدی ؛ استاد راهنما: سحر کاوندی ؛ استاد راهنما: محسن جاهد ؛ استاد مشاور: جواد صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده انسان‌شناسی از دیرباز، موضوع اساسی علوم انسانی است که در شاخه‌ی نوپای روانشناسی، ذیل عنوان « نظریه‌های شخصیت» توانسته است با ابتناء برشباهت‌ها و تفاوت‌های آدمی در عرصه‌ی مطالعات رفتاری و ارتباط متقابل افراد - در پیشگیری یا اقدامات احتمالی در بروز اختلالات و نابسامانی‌های شخصیتی - کارآمد باشد. این کارآمدی موجب شده است امروزه، پژوهش در حوزه‌ی « نظریه‌های شخصیت» از مهم‌ترین مباحث روانشناختی به حساب آید، به طوری‌که به تصریح مؤلفان کتب شخصیت روانشناختی یافته-ای در این علم نیست که در شناسایی و شناساندن شخصیت سهمی بر عهده نداشته باشد و در حقیقت، شخصیت هدف نهایی تمام بررسی‌های روانشناسانه محسوب می‌شود. کارآمدی نظریه‌های شخصیت روانشناختی در رفع نابسامانی‌های شخصیتی از سویی و ضعف این نظریه‌ها در حوزه‌ی شناسایی ماهیت انسان و پرداختن به حوزه‌ی نمود، رفتارهای صادر شده از فرد و یا تفاوت‌های فردی به جای بررسی و تحلیل بنیان خلقت همه‌ی انسان‌ها در حوزه‌ی بود و مقام ثبوت از سویی دیگر و نیز ارتباط ریشه‌ای نظریات شخصیت روانشناختی با مباحث علم النفس فلسفی و ابتناء پیش‌فرض‌های این نظریات بر این نوع مباحث، موجب شد رساله‌ای فلسفی، تحت عنوان « نظریه‌ی شخصیت در نظام فلسفی ملاصدرا» با نگرشی توصیفی- تحلیلی نگاشته شود، موضوعی که برای اولین بار تحت این عنوان در گفتمان‌های فلسفی مطرح می‌شود. لازم به ذکر است، نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی صدرایی و در پاسخ به سوالاتی، نظیر چیستی شخصیت در این نظام فلسفی، تبیین مبانی فلسفی این نظریه و مؤلفه‌های اساسی آن و لوازم و تبعات آن بر دیگر حوزه‌های معرفتی صورت‌بندی شده و مراد از آن نگرشی جدید به مباحث علم-النفس فلسفی ملاصدرا و وارد نمودن فلسفه در جریان زندگی بشر امروزی است. براین اساس، مطلع نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا - بر مبنای نگرش وحدت تشکیکی او - فطرت عام انسانی به عنوان عامل زمینه‌ساز شخصیت است که در آغاز حدوث انسان صدرایی به‌واسطه‌ی «جسمانیه الحدوث بودن نفس»، «اتحاد حقیقی نفس و بدن»، «حرکت جوهری غیرارادی» از عواملی، نظیر مزاج، وراثت و ... متأثر و به دلیل اختلاف در مبادی، در سه نوع نفوس اکمل، اسفل و بالقوه‌ی متوسط میان نفوسِ مذکور، قدم به نشئه‌ی دنیوی می‌گذارد. در این مقطع پیش‌زمینه‌ی اختلاف در ادراکات و ... به انضمام عوامل دیگری، همچون صلاح والدین و ... شخصیت غیرارادی نفوس اکمل، اسفل و بالقوه‌ی متوسطه را به حقایقی متفاضل، ذیل نوع حقیقت اولیه تبدیل می‌کند. پس از آن به‌واسطه‌ی حرکت جوهری اشتدادی ارادی، انسان صدرایی شخصیت ارادی خویش را با ابتناء بر شخصیت غیرارادی و ملکات مکتسبه‌ی نفسانی بنا می‌کند، بنابراین در این نظام متألهه، انسان صدرایی نه تنها بعد از تکون جسمانی - روحانی و به فعلیت رساندن قوای وجودی خویش، بلکه در آغاز حدوث جسمانی در نشئه‌ی حسی نیز حقایقی اولاً، «متباین» و ثانیاً، «متفاضل» است، ازاین‌رو نمی‌توان به کلیتی واحد از آن دست یافته و آن را بر همه‌ی انسا‌ن‌ها تعمیم داد. به عبارت دیگر، از سویی، کثرت نوعی و تشکیکی شخصیت غیرارادی پایه‌، بر کثرت پیشینی نوعی و تشکیکیِ ناشی از اختلاف در مبادی اولیه و ... مبتنی است و از سویی دیگر، این شخصیت غیرارادی، خود زمینه‌ای است جهت استکمال شخصیت ارادی، بنابراین علیت اقتضایی شخصیت غیرارادی و اکتساب فطرت ثانویه و ملکات حاصل از آن، موجب کثرت نوعی پسینی انسان صدرایی است. لذا به-واسطه کثرت پیشینی انسان صدرایی و کثرت پسینی آن، انسان صدرایی در هیچ‌یک از مراتب هستیِ خویش حقیقتی واحد نخواهدبود. این‌جاست که شاید بتوان به جای کاربرد اصطلاح نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا از نظریه‌های شخصیت صدرایی استفاده نمود، زیرا هر انسانی به واسطه‌ی شخصیت خاص خویش و تطور آن در نشئات مختلف وجودی نسخه‌ی خاص شخصیت خود را داراست. نظریه‌ی شخصیت ملاصدرا با ابتناء بر این اختلاف تباینی و تفاضلی نفوس و کثرت پیشینی و پسینیِ مبتنی بر آن، از سویی، توانایی پاسخ به علت نابهنجاری‌های شخصیتی، علت تغییر برخی نفوس و عدم تغییر برخی دیگر، علت تنوع در ثواب و عقاب، سعادت و شقاوت و کیفیت خلود و حشر درحوزه‌ی دین‌پژوهی را داراست و از سویی دیگر در حوزه‌ی اخلاق از اخلاق فضیلت تقویت‌شده‌ و یکپارچگی اخلاقی نظام صدرایی حمایت می‌کند.
نقش روح‌القدس در نظام رستگاری در اندیشه آگوستین قدیس
نویسنده:
علی مرادی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ساختار نظام الهیاتی آگوستین در پی حل مسئلة رستگاری انسان است. آگوستین از حیث هستی‌­شناختی و معرفت‌شناختی عناصری را در تحقق رستگاری انسان دخیل می­‌داند که از جمله مهم‌­ترین آن عناصر، روح‌­القدس است. به نظر می­‌رسد بر اساس نظام الهیاتیِ آگوستین، روح‌­القدس در سه ساحت به نقش‌­آفرینی در رستگاری انسان می­پردازد: الف) شناساندن مسیح به دیگران؛ ب) زایش ایمان در قلوب مؤمنان؛ ج) تحقق‌­بخشیِ زمینه­‌های شکل­گیری فضائل اخلاقی در مؤمنان. روح‌­القدس در این سه ساحت، به‌­ویژه در تحقق فضائل اخلاقی نقشی کلیدی برای رستگاری انسان ایفا می­‌کند. با وجود آنکه آگوستین در مورد روح‌­القدس و کارکرد­های او در نظام هستی بسیار سخن گفته و تأمل ورزیده است، اما در طراحیِ نظام خود نسبت به این جایگاه اعتنایی نداشته و آن را در صورت‌­بندیِ رستگاری انسان منعکس نساخته است که این خود، باعث نقص در تحقق رستگاری انسان می‌­شود. از این روی پژوهش حاضر سعی دارد با مراجعه مستقیم به آثار آگوستین و با رویکرد تحلیلی- توصیفی، جایگاه روح‌­القدس را در نظام رستگاری تحلیل و بررسی کند.
صفحات :
از صفحه 178 تا 192
فرشتگان و الهیات نجات در کتاب مقدس: رویکرد تفسیری آگوستین قدیس
نویسنده:
علی مرادی ، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرشتگان در کتاب مقدس و به تبع آن در آموزه نجات، نقشی محوری برای آگوستین ایفا می‌کنند. او در آثارش در پی طراحی بنایی برای تبیین جایگاه وجودشناختی فرشتگان است تا آنها را عناصر مهم الهیات نجات معرفی کند. باور به فرشتگان به عنوان یاوران ِ‌مسیح، و شخص مسیح به عنوان عامل نجات، باعث شکل‌گیری سوالی اساسی در اندیشه آگوستین شده است که چگونه می‌توان نقش کارکردی فرشتگان در فرآیند نجات را در بستر کتاب مقدس با توجه به جایگاه مسیح به عنوان ناجی بشریت جمع و تفسیر کرد. نویسندگان معتقدند که آگوستین برای حل این معضل در سه مرحله به تفسیر کتاب مقدس می‌پردازد: اولاً تفسیری نوین از خدانمودهای کتاب‌مقدس ارائه می‌دهد تا هم تجسد را رنگی دیگر دهد، و هم جایگاه برتر مسیح نسبت به فرشتگان را حفظ کند؛ ثانیاً نقش میانجیگری فرشتگان برای نجات را با توجه به شأنِ نجات بخشیِ مسیح شرح ‌می‌دهد و ثالثاً به طرح نظام نبرد معنوی می‌پردازد. با این حال بر اساس بررسی‌های انجام‌پذیرفته معلوم می‌شود او در این هدف توفیقی بدست نمی‌آورد. در این پژوهش برآنیم تا مبانی الهیات نجات را با توجه به نقش فرشتگان دراندیشه آگوستین و چگونگی جمع شدن آن با جایگاه نجات بخشیِ‌مسیح، با تکیه بر آثاری همچون شروح و تفاسیر سفر پیدایش، درباره تثلیث مقدس، شروح بر مزامیر و شهر خدا و دیگر آثار او با روش تفسیری - تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 927 تا 951
تبیین معنای خلافت الهی از منظر جلال الدین دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سعادت گرایی متفکران یونان ، با ترجمة آثار یونانی به جهان اسلام راه یافت . ارسطو در مباحث اخلاقی خود «ائودایمونیا» را محور مباحثش قرار داد . این واژه در ترجمه های مسلمانان به «سعادت» ترجمه شد و به لحاظ مفهومی تورات مهمی را سپری کرد . متفکران مسلمان بعدها این واژه را با مفهوم «خلافت الهی» پیوند دادند . از آنجایی که فهم درست و تعیین دقیق معنای «خلافت» در مباحث انسان شناسی و اخلاق اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، همواره بین مفسران، فلاسفه و عرفا در فهم و تفسیر خلافت انسان در آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفة» اختلاف نظر بوده و بحث های فراوانی درگرفته است.دوانی، استحقاق آدمی برای دریافت مقام خلافت را در توانایی انسان برای دریافت صفات متقابل دانسته و تحقق آن را منوط به کمال علمی و عملی کرده است. منصور دشتکی دیدگاه وی را نپذیرفته و به تفصیل اندیشة دوانی و استدلال های او را رد کرده است. وی بر این باور است که خلافت بدین معناست که آدمی ظلّ خداوند در میان ممکنات گردد. همان طور که آفریدگان مطیع و منقاد حق تعالی هستند، مطیع و منقاد انسان گردند.این مقاله در بحث خلافت الهی، به نقد و بررسی آراء این دو متفکر پرداخته است.
تاویل سهروردی از حقیقت حب در قرآن
نویسنده:
نرگس اسکندریوفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان حکمای مسلمان، شیخ اشراق از نخستین کسانی است که با استناد به آیات و روایات، دیگاه‌های خود را در مسیر دستیابی به حقیقت اعلی قرار داده و سپس حقایقی را که به واسطه مشاهده معنوی به دست آورده، به زبانی رمزی و نمادین بیان کرده است تا تنها اهل معرفت، با رمزگشایی و تفکر عمیق در آنها، به معنای اصلی پی ببرند. وی درباره "حب" و "عشق" نیز به زبان رمز سخن رانده که دیدگاه وی در موارد فراوانی قابل ارجاع به آیات قرآن است. هدف از این پژوهش، اثبات وجود شواهد قرآنی بر آراءِ سهروردی، درباره "حب" و "عشق" ، و تطبیق آن با قرآن است؛ برای این منظور، ابتدا دیدگاه وی در این زمینه بیان شده و سپس با اشاره به آیات قرآنی مربوط به "حب" و "عشق"، به تطبیق این دو دیدگاه و تاویل و تفسیر آیات موجود بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته شده است، تا بدین وسیله یکی دیگر از ابعاد معنوی و تربیتی آثار سهروردی آشکار گردد.سهروردی، عشق را دارای حقیقتی مستقل و آسمانی متعلق به عالم ملکوت می‌داند که پس از خلقت انسان وارد دنیای مادی شده و به افراد انسان تعلق یافته است. او عشق را نشات گرفته از عقل دانسته و معتقد است عشق مرتبه شدید محبت، و محبت ثمره معرفت است. وی بر این باور است که عشق، تعالی بخش روح انسان و فانی کننده جسم اوست، قدرت عشق تا جایی است که مهار نفس اماره را بدست گرفته، آن را مطیع و فرمان‌بردار خود می‌گرداند. به اعتقاد وی عشق در تمام هستی، جاری بوده و نظام جهان بر اساس قهر و محبت انتظام می‌یابد، او حتی سعادت و شقاوت نفس را نیز بر اساس قهر و محبت تفسیر می‌کند.بر اساس آیات قرآن، حب امری ازلی، نشات گرفته از ذات حق‌تعالی است؛ بین انسان و خدا، حب به معنای حقیقی برقرار است، هم خدا محب و دوستدار انسان است و هم انسان محب حق تعالی است؛ معرفت، پایه و اساس حب است، حبدر تمام جنبه‌های زندگی مادی و معنوی انسان جریان دارد. آنچه متعلق حب انسان قرار می‌گیرد اگر امر خیری باشد، سبب سعادت انسان می‌شود و اگر امر شری باشد جز شقاوت و بدبختی، ثمری برای انسان نخواهد داشت.اصول دیدگاه‌های سهروردی تا حد زیادی قابل ارجاع به آیات قرآن است و می‌توان گفت وی در بیان مبانی خود، تحت تاثیر قرآن بوده است.
تأویل آیات در باره ی نفس  در آثار سهروردی
نویسنده:
سمیرا بیگدلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم تأویل و تفسیر در ‌حوزه‌ی معرفت‌شناسی جهان اسلام، برای فهم متون مقدس از همان زمان نزول وحی الهی مطرح بوده و برای فهم متون مقدّس،‌ کتاب خدا و احادیث، که محتوای رمزی دارند به کارگرفته می‌شد. اسلام بیش از هر دین دیگری،‌‌‌‌‌ دینِ کتاب معرفی می‌شود، طبق اصول اعتقادی مسلمانان کل قرآن، کلام خدا است؛ لذا معارف عظیم آن با زبان طبیعی و مادی بشری قابل فهم نیست و همگان نیز قابلیت درک و فهم آیات الهی را ندارند (لوری،51،1383). مسأله‌ی تأویل در جهان اسلام در کنار تفسیر در نزد تشیع مطرح شده و هدف آن، کشف مقصود اصلی خداوند و درک باطن قرآن است.
تأویل اشراقی سهروردی از آیات پیرامون حقیقت نفس
نویسنده:
طاهره کمالی زاده,سحر کاوندی,سمیرا بیگدلی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میان فلاسفۀ مسلمان سهروردی نخستین فیلسوف مسلمان است که با تسلط بی نظیر به آیات نورانی قرآن بسیاری از مباحث حِکمی و فلسفی را با استناد به آیات قرآنی طرح نموده است و همچنین، به تأویل آیات بر اساس مبانی حکِمی و فلسفی می پردازد. نظریۀ تأویل سهروردی مبتنی بر نظریۀ شهود و جایگاه حکیم متأله در معرفت شناسی و عالم مثال در جهان شناسی اشراقی است و زبان رمز حاکی از آن هست.هدف این پژوهش ارائۀ تأویلات اشراقی سهروردی از آیات مربوط به حقیقت نفس است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر سهروردی تأویل راه و روش رسیدن به باطن امور بوده و ذومراتب (تشکیکی) است و این امر به پذیرش تأویل به رأی در نزد سهروردی منتهی می گردد. بر این اساس با پذیرش تأویل به رأی، هر طالب معرفتی قادر است به میزان درجۀ شهودی و معرفتی خود به مرتبه ای از حقیقت دست یابد؛ لذا به تعداد نفوس بشری درک و دریافت از حقیقت واحد تکثر می یابد و این امر با وحدت حقیقت نیز سازگار است. این نحوه تأویل اشراقی آیات از ابداعات سهروردی محسوب می شود.
بازخوانی نظریۀ شخصیت ملاصدرا از منظر نظریۀ شخصیت صفاتی آلپورت
نویسنده:
مریم احمدی ، سحر کاوندی ، محسن جاهد ، جواد صالحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان­شناسی در شاخۀ نوپای روانشناسی، ذیل عنوان «نظریه­های شخصیت» توانسته ­است در عرصۀ مطالعات رفتاری و ارتباط متقابل افراد کارآمد باشد. ضرورت تبیین و تحلیل ماهیت حقیقی انسان در حوزۀ «بود» - برخلاف نظریه­های شخصیت روانشناختی که عموماً به شناسایی ماهیت انسان در حوزۀ «نمود» می­پردازند- موجب شد این مقاله بر اساس آراء انسان­شناسانۀ صدرا و با نگاهی به نظریۀ صفات آلپورت که خود یکی از پیشتازان رویکرد صفات است، با روش توصیفی- تحلیلی سامان ­یابد. رویکرد فردنگرانۀ مبتنی بر صفات، شاخصۀ اصلی نظریۀ شخصیت آلپورت و ملاصدرا ست؛ بنیاد شخصیت در هر دو نظریه بر عمیق­ترین ویژگی­های فرد نهاده شده­است که این ویژگی­ها در نگاه آلپورت به صفات بنیادی، مرکزی و پیرامونی- بدون بیان چرایی پیدایش آنها و رشد شخصیت بر اساس این صفات- تقسیم می­شوند؛ حال آن که در تحلیلِ متون فلسفیِ ملاصدرا، کیفیت پیدایشِ این صفات و چراییِ تأثیر آنها در ساختار شخصیت و به تبع آن رفتار آدمی تبیین شده است. «خود» یا نفس نیز برخلاف مفهوم انتزاعیِ آن در نگرش آلپورت، در نظام صدرایی امری حقیقی و وجودی است. به طوریکه پویایی و وحدت شخصیت آلپورتی به واسطۀ قاعدۀ «اتحاد عالم و معلوم» و «حرکت جوهری ارادی» قابل تبیین و توجیه عقلانی است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
  • تعداد رکورد ها : 73