آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی انتقادی فلسفه اخلاق دکتر عبدالکریم سروش بر مبنای دو رساله «تفرج صنع» و « اخلاق خدایان»با تکیه بر آراء هیوم و پوپر
نویسنده:
حسین علوی آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصاره و چکیده مسائل مورد توجه در این پژوهش عبارت است از: 1- آیا آنچه که آقای سروش به عنوان راه حل مشکلی که به زعم ایشان گریبان اخلاق را گرفته، بیان داشته اند، اساساً راه حلی فلسفی است؟ بدین معنی که ایشان ابتدا مشکلاتی را در ساحت فلسفه اخلاق طرح کرده و سپس به درمان آن اقدام می کنند. این تحقیق بر آن است که راه حل مطروحه ایشان را از این منظر که؛ آیا چنین راه حلی در ذیل مسائل فلسفه اخلاق می گنجد یا نه مورد واکاوی قرار خواهد داد.2- زمینه های فکری‌ای که آقای سروش را به ارائه چنین نگاهی به مقوله اخلاق کشانده کدامند؟ در بیانی گویاتر؛ آیا آنچه به عنوان نظرات شخصی آقای سروش در دو رساله اخلاقی مذکور مطرح گشته، ماحصل تاملات شخص ایشان است یا بازگویی آراء گروهی از فلاسفه مغرب زمین؟3- بیان آراء ایشان تا چه حد تابع اصول متعارف یک پژوهش علمی یا در عبارتی گویاتر؛ تا چه حد تابع ضوابط اخلاق پژوهشی است؟ 4- چه نسبتی میان فلسفه اخلاق آقای سروش و مسلّمات وحیانی دین مبین اسلام وجود دارد؟5- جامعه‌ای که مبادی اخلاقی مورد نظر آقای سروش را فراراه خود قرار دهد نهایتا به کجا خواهد انجامید؟ یا به عبارتی؛ مختصات اوتوپیای اخلاقی آقای سروش کجاست؟
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از دیدگاه آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم گناه مسئله ای دینی است. در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد،‌ گناه که آموزه ای دینی است، اهمیت بحث می یابد. علاوه بر این که در فلسفه ی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته می شود، مسئله ی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی می گردد.اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه می توان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مولفه ی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.نمی توان گفت در مقولات بالا، کدام یک تقدم و تأخر دارد، چراکه از لحاظ زمانی، مسیحیت مقدم بر اسلام بوده است و همان طور که اشاره شد، با توجه به این که گناه مقوله ای دینی است و اسلام هم یک دین و آیین، الزاماً واجد مفهوم گناه می باشد. در مسیحیت، سردمدار بحث از گناه را می توان آگوستین قدیس به شمار آورد. در اسلام هم مباحث از زبان مولانا مطرح شده است. دل نگرانی از مشکل گناه لاینحل است، مخصوصاً این که سر و کار انسان با خدا باشد و پای امر و نهی خداوند و گناه و صواب به میان آید. از طرفی شناخت و معرفت، پدیده ای روحی و به شدت متأثر از آموزه ی گناه است. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛‌ تهذیب نفس،‌ انتفاع از عقل را به دنبال دارد.»فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود این که آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری می داند، اما مولانا کاملاً قائل به اختیار است. هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق می دانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند.
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از منظر آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت؛ استاد راهنما: عبدالله نصری؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفهوم گناه مسئلهای دینی است .در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد ، گناه که آموزهای دینی است، اهمیت بحث مییابد .علاوه بر اینکه در فلسفهی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته میشود، مسئلهی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی میگردد .اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه میتوان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مؤلفهی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.ب فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود اینکه آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری میداند، اما مولانا کاملا قائل به اختیار است .هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق میدانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند
«قرائت نبوی از جهان» در بوته نقد
نویسنده:
غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
«قرائت نبوی از جهان» عنوان سلسله مقاله هايی است كه آقای مجتهـد شبـستری از تيرماه 86 تا خردادماه 87 به چاپ رسانده است. نويـسنده دو مـدعای اصـلی دارد : اول اينكه پيامبر گوينده وحی است و ديگر اينكه ايـشان ص يـك تفـسير دريافـت كـرده اسـت. درايـن نوشـتار، مـدعای نخـست مـورد ارزيـابی قرار گرفتـه اسـت. از مجمـوع مقاله های ايشان، سه دليل عقلی، دو دليل نقلی و يك دليل تمثيلی برای مدعای نخست استخراج و نقد شده است. دلايل عقلانی وی با رويكـرد هرمنـوتيكی ـ زبـانشـناختی، ضمن تحليل مؤلفه های زبان انسانی، در پی اثبات اين موضوع هستند كه اگـر پيـامبر را واسطه انتقال وحی بدانيم، در اين صورت وحی برای مخاطبـان و بـه ويـژه غير مؤمنـان، گوينده نخواهد داشت(دليل يكم و دوم عقلی ). نيز اگر خدا را گوينـده وحـی بـدانيم، وحی فاقد مؤلفه های زبان انسانی ـ آگاهی، اراده، افعال گفتاری، نشانه هـای قـراردادی برآمده از بطن ومتن زندگی اجتماعی وتاريخی ـ می شود. از ايـنرو، مفهـوم نخواهـد بود(دليل سوم). ما نيز در نقد براين مطالب، نشان داده ايـم كـه اولاً، گوينـده مفـروض برای فهم متن كافی است (نقد دليل يكم)؛ ثانيـاً مـؤمن و غيرمـؤمن پـس از فهـم قـرآن مصداق می یابند (نقد دليل دوم)؛ و ثالثاً مؤلفه های ياد شده، پيشفرض های اكثری برای فهم متن انسانی به شمار می روند، نه پيشفرض های قطعی(نقد دليل سوم). شبـستری در ضمن دلايل نقلی، با نقل قولی از علامه طباطبايی و نقل برداشتی از عرفا، درصدد تأييد مدعای خويش برآمده است؛ مـا نيـز ضـمن نقـل قـول هـای صـريح از علامـه و تحليـل برداشت شبستری از عرفان، نشان داده ايم كه ايـن نقـل قـول هـا از تأييـد مـدعای ايـشان ناتوانند. شبستری با استفاده از تشابه دو دسته آيات تكوينی و تشريعی و انتساب آنهـا به خداوند از طريق عليت طولی (دليل تمثيلی)، درصدد تقويت مدعای خـويش اسـت. ما نيز نشان داده ايم كه نسبت عليت طـولی خداونـد بـه هـردو ديـدگاه ـ واسـطه بـودن پيامبر، گوينده بودن پيامبرـ يكسان است. پس اين تمثيل هم سبب تقويت آن مدعا نمی شود. در پايان، با طرح معارض های قرآنی مـدعای وی، -گوينـده وحـی بـودن پيـامبر- راه حل ايشان (توصيف ادبی مصحف شـريف ) را بـرای خنثـی كـردن آن معـارض هـا تحليل و ارزيابی كرده ايم.
صفحات :
از صفحه 139 تا 168
تأثیر مبحث لفظی مشتق بر مباحث فلسفه اسلامی (نزد ابن سینا، جرجانی و ملاصدرا)
نویسنده:
فائزه کلباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل وجود رابطه‌ میان معنای لفظ و نتایج عقلانی در مباحث فلسفی، منطقی و کلامی، در این رساله تلاش شده تا نحوه تأثیر معنای لفظ مشتق بر مباحثِ علوم مذکور نشان داده شود؛ اما به علّت وسعت این مسائل، تنها به ذکر هفت نمونه از آنها اکتفا کرده‌ایم.فرضیه این تحقیق آن است که «بحث لفظی مشتق بر اخذ نتایج عقلانی در فلسفه، منطق و کلام تأثیرگذار بوده است». این فرضیّه در قسمت‌ها و بخش‌های مختلف این پژوهش تأیید شده و به اثبات رسیده است.در بخش اول پایان‌نامه سعی شده است تا ساختار لغوی و معنایی مشتق مورد بررسی قرار گیرد و تمایز مشتق فلسفی، منطقی و کلامی از مشتقّات صرفی و اصولی مشخص گردد، در همین راستا دو نظریّه اصلی در باب معنای مشتق (بساطت و ترکّب مشتق) توضیح داده شده است.در بخش دوم، به بیان مبحث منطقی تعریف، پرداخته‌ایم که سرآغازی بود بر طرح بساطت و ترکّب معنای مشتق، چراکه اولیّن بار این بحث به منظور پاسخ به اشکال وارده بر تعریف به امور مفرده، مطرح گردید.در بخش سوم مباحث فلسفی- کلامی متأثر از معنای مشتق را توضیح داده و به هریک از این مباحث، فصلی را اختصاص داده‌ایم: در فصل اول لفظ مشتقِّ «موجود» مورد بررسی قرار گرفت و اشکالات و پاسخ‌های مطرح در مباحث جزئی‌تر آن، بر مبنای معنای مشتق تبیین گردید، مباحثی چون: تفکیک وجود از ماهیت، عروض وجود بر ماهیت و اصالت وجود. در فصل دوم به «صفات مشتقِّه الهی» پرداختیم و دو نظریّه حائز اهمیّت در باب صفات الهی (زیادت صفات بر ذات خدا، عینیّت صفات با ذات خدا)، بر اساس معنای مشتق تبیین گردید. در فصل سوم لفظ مشتق «واحد» لحاظ گردیده و اقسام آن، تغایر وحدت از شیئیّت و اشکال وارده بر حقیقت خارجی داشتن وحدت، بر اساس بساطت و ترکّب معنای مشتق مورد تحلیل قرار گرفت. در فصل چهارم به شبهه ابن‌کمونه در مبحث توحید اشاره شده است و پاسخ دوانی که بر مبنای معنای مشتق است، ذکر شده است. فصل پنجم بر مبنای معنای موضوع حرکت یا «متحرِّک» که لفظی مشتق است، پایه‌گذاری شده و موضوع حرکات جوهری و عرضی تبیین شده است. در فصل ششم اتّحاد «عاقل و معقول» که الفاظی مشتق به شمار می‌روند مورد بررسی قرار گرفته و به نحوه اتّحادشان با عقل نیز پرداخته شده است. فصل هفتم بعد از اشاره به این مسئله که در نظر فلاسفه، عالم حادث زمانی است، نظریّه حال را که در همین رابطه مطرح شده، بر اساس معنای لفظ مشتقِّ «حادث» مورد بررسی قرار می‌دهد. در انتهای بخش سوم، فصل هشتم را تحت عنوان سایر مباحث آورده‌ایم که به عناوینی اشاره می‌کند که در این رساله به آنها پرداخته نشده ولی به نظر می‌رسد که به نحوی متأثّر از معنای مشتق می‌باشند.به منظور فهم بهتر مطالب و نتایج برآمده از نحوه تأثیر معنای مشتق بر مباحث فلسفی- کلامی، در بخش‌های متعدّدی از نمودارها و اشکال استفاده کرده‌ایم. همچنین اصل عبارات و نقل‌قول‌های به کار رفته در متن، در انتهای هر بخش و فصل ذکر شده است. در انتهای پایان‌نامه نیز، خلاصه‌ای از نتایج هر قسمت آورده شده و نتیجه کلی گرفته شده از آنها که همان پاسخ به سوالات اصلی و فرعی تحقیق است، بیان گردیده است. بخشی را نیز تحت عنوان «ضمائم» در آخر کار آورده‌ایم که در آن سخنان سه فیلسوف مذکور در عنوان پایان نامه (جرجانی، ابن‌سینا، ملاصدرا) و محقق دوانی در باب مشتق بیان شده است و عین عبارات این فلاسفه را از کتب خود ایشان نقل‌قول کرده‌ایم. در انتهای این بخش تصاویر نسخه خطی‌های بررسی شده در این باب نیز آورده شده است.
جایگاه ابلیس در نظام هستی از منظر ملاصدرا و علامه طباطبائی
نویسنده:
عاطفه کمالی؛ استاد راهنما: ‮سعید انواری‬؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
نظریه ی جایگاه ابلیس در نظام خلقت تنش های فراوانی را در حوزه ی اندیشه ی اسلامی به وجود آورده از جمله می توان به چالش های مربوط به رابطه ی ابلیس با مسئله ی سعادت و شقاوت، جبر و اختیار و ... اشاره کرد. در روزگار حاضر ابلیس به یکی از پر مخاطره ترین مسائل در دنیا، خصوصاً مشرق زمین و در میان فلاسفه ی دین تبدیل گشته است. که عدم دفاع عقلانی از این مسئله، خسارت جبران ناپذیری را بر آموز های دینی و اسلامی وارد می کند. این پژوهش درصدد تبیین جایگاه ابلیس در نظام هستی با محوریت آراء علامه و ملاصدرا است. مسئله ی اساسی که دغدغه ی اصلی این تحقیق است آن است که اساساً جایگاه ابلیس در نظام هستی و میزان تأثیر وی در کل نظام هستی در حوزه¬ی تکوین و در حوزه ی تشریع چگونه است؟ در صورت پاسخ دادن به مسئله¬ی فوق، تبیین مسئله¬ی شر و حدود اختیار و جایگاه انسان در نظام خلقت چگونه توجیه پذیر است؟ براساس حکمت و قرآن عالم هستی دارای نظام احسن است، از این رو با توجه به نقایص و شرور فراوان در جهان هستی از جمله شیطان، آیا نظام موجود بهترین نظام است یا نه؟ در این رساله در چهار فصل به بررسی ماهیت ابلیس، جایگاه ابلیس در نظام هستی، رابطه ی ابلیس و انسان و سرنوشت ابلیس (معادشناسی) پرداخته ایم.در پایان این بررسی ها می توان گفت که نه تنها وجود ابلیس با نظام احسن سازگاری ندارد بلکه لازمه ی وجود جهان و به تکامل و سعادت رسیدن انسان همان ابلیس است و عمده اختلافات و چالش هایی که نسبت به حضور ابلیس در هستی وجود دارد ناشی از خلط بین دو مبحث بسیار مهم تکوین و تشریع یا به عبارتی دیگر دید وحدت یا کثرت است. که از بعد تکوین و دید وحدت وجود ابلیس سراسر خیر و رحمت است و از بعد تشریع یا دید کثرت به عنوان موجودی شرور که عامل انواع فسق ها و فجور می شود محسوب می شود و عمده بررسی های ملاصدرا و علامه در باب این موضوع با جداسازی بین این مباحث می باشد.
تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بر رویکرد آنها در شرح روایات توحیدی
نویسنده:
هادی ابراهیمی؛ استاد راهنما: عبدالله نصری؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ادراک و حرکت انسان به وسیلۀ فهم عقلانی حاصل می‌شود. در مواجۀ عقل و گزاره‌های دینی، از یک سو گزاره‌های دینی افقهایی نو و برتر مقابل عقل می‌گشاید و موجب شکوفایی بیشتر عقل است؛ و از سوی دیگر استفاده از سلاح عقل و حکمت نیز ژرفای عمیق‌تری از گزاره‌های دینی را نمایان می‌کند و تعالی انسان در علم و عمل در گرو این دو بال عقل و نقل است. در این تحقیق تأثیر فلسفه بر درکِ نوعی از گزاره‌ی دینی به نام «روایت» در حیطۀ موضوع «توحید» مد نظر است که با مطالعه در آثار دو حکیم معتقد به دین و گزاره‌ی دینی، صدرالمتآلهین و علامه طباطبایی، رویکرد فلسفی آنها در شرح روایات توحیدی، میزان صراحت هریک از آنها در به کارگیری فلسفه و ادبیات فلسفی مورد واکاوی قرار می‌گیرد. در این تحقیق ابتدا مبانی فلسفی هریک از این دو فیلسوف و احیاناً تفاوت آنها با یکدیگر بیان می‌شود؛ پس از آن با بررسی گزیده‌ای از شروح روایی آنها در دو فصل جداگانه، مسائل توحیدی و متناسب با آنها مبانی به کار رفته در توضیح و اثبات هریک از این مسائل مشخص شده و در نهایت با بررسی قرابت لفظی یا معنوی این مبانی با عناوین فلسفی یا متون فلسفی هریک از این دو فیلسوف، نسبت شروح روایی هریک از آنها با مبانی فلسفی‌شان و به عبارت دیگر رویکرد فلسفی آنها در شرح این روایات، روشن می‌شود. البته تفاوت ادبیات فلسفی آنها و نیز تفاوت نوع منابع مورد استفاده برای استخراج شروح روایی هریک، قضاوت و نتیجه‌گیری را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
جایگاه ابلیس در نظام هستی از منظر ملاصدرا و علامه‌ی طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: سیده‌عاطفه کمالی ؛ استاد راهنما: سعید انواری ؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
نظریه‌ی جایگاه ابلیس در نظام خلقت تنش‌های فراوانی را در حوزه‌ی اندیشه‌ی اسلامی به وجود آورده از جمله می‌توان به چالش‌های مربوط به رابطه‌ی ابلیس با مسئله‌ی سعادت و شقاوت، جبر و اختیار و ... اشاره کرد. در روزگار حاضر ابلیس به یکی از پر مخاطره‌ترین مسائل در دنیا، خصوصاً مشرق زمین و در میان فلاسفه‌ی دین تبدیل گشته است. که عدم دفاع عقلانی از این مسئله، خسارت جبران ناپذیری را بر آموزه‌های دینی و اسلامی وارد می‌کند. این پژوهش درصدد تبیین جایگاه ابلیس در نظام هستی با محوریت آراء علامه و ملاصدرا است. مسئله‌ی اساسی که دغدغه‌ی اصلی این تحقیق است آن است که اساساً جایگاه ابلیس در نظام هستی و میزان تأثیر وی در کل نظام هستی در حوزه‌ی تکوین و در حوزه‌ی تشریع چگونه است؟ در صورت پاسخ دادن به مسئله‌ی فوق، تبیین مسئله‌ی شر و حدود اختیار و جایگاه انسان در نظام خلقت چگونه توجیه پذیر است؟ براساس حکمت و قرآن عالم هستی دارای نظام احسن است، از این‌رو با توجه به نقایص و شرور فراوان در جهان هستی از جمله شیطان، آیا نظام موجود بهترین نظام است یا نه؟ در این رساله در چهار فصل به بررسی ماهیت ابلیس، جایگاه ابلیس در نظام هستی، رابطه‌ی ابلیس و انسان و سرنوشت ابلیس (معادشناسی) پرداخته‌ایم.در پایان این بررسی‌ها می‌توان گفت که نه تنها وجود ابلیس با نظام احسن سازگاری ندارد بلکه لازمه-ی وجود جهان و به تکامل و سعادت رسیدن انسان همان ابلیس است و عمده اختلافات و چالش‌هایی که نسبت به حضور ابلیس در هستی وجود دارد ناشی از خلط بین دو مبحث بسیار مهم تکوین و تشریع یا به عبارتی دیگر دید وحدت یا کثرت است. که از بعد تکوین و دید وحدت وجود ابلیس سراسر خیر و رحمت است و از بعد تشریع یا دید کثرت به عنوان موجودی شرور که عامل انواع فسق‌ها و فجور می‌شود محسوب می‌شود و عمده بررسی‌های ملاصدرا و علامه در باب این موضوع با جداسازی بین این مباحث می‌باشد
نقش  ادراک حسی و عقلی در منطق و معرفت از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه محمدی شیخ‌شبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه حس و عقل در معرفت شناسی، از مهمترین مسائل این علم بشمار می رود. فلاسفه از دیر باز به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به این بحثها اشاره کرده اند. از کهن ترین آثار فلسفی تا تلاش های فیلسوفان معاصر، شاهد اهتمام ایشان به بحث حس و عقل و معرفت شناسی هستیم.در این پژوهش از میان فلاسفه مسلمان، ابن سینا از قدمای مشائی و طباطبایی از متاخرین صدرایی برگزیده شده اند تا آراء آنها درباره جایگاه حس و عقل در منطق و معرفت بررسی شود. ابن سینا و طباطبایی در اموری چون مراتب ادراک (حسی، خیالی،عقلی) نقش عقل فعال، اصل وجود تصدیق های پیشین، ارزش و مبدئیت شناخت حسی با همدیگر اشتراک دارند. اختلافات آنها به شرح زیر است: الف) در ادراک حسی و خیالی شیخ به نظریه حلول و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه صدور قائل شده است.ب) در ادراک عقلی شیخ به نظریه تجرید و علامه به پیروی از ملاصدرا به نظریه تعالی و مشاهده قائل شده است.ج) در علم حضوری شیخ جایگاه آن را در حد علم به ذات می پذیرد ولی علامه مبنای اعتبار علم حصولی را نیز علم حضوری می داند.د) در بحث علم و فلسفه، شیخ به تمایز قاطع بین طبیعیات و مابعد الطبیعه قائل نیست ولی علامه به تفاوت جوهری بین علم و فلسفه باور دارد.