آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 121
زمینه‌ها و مولفه‌های الهیات رهایی‌بخش در مسیحیت معاصر
نویسنده:
نرجس اخباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الهیات رهایی‏بخش یکی از مهمترین جریانهای الهیاتی در مسیحیت معاصر است که ریشه در شرایط اجتماعی و سیاسی آمریکای لاتین در دهه‏های 1960 و 1970م دارد. این نهضت الهیاتی، مهمترین ریشه‏های عقب ماندگی کشورهای آمریکای لاتین را ظلم ریشه‏دار حکومت‏های خودکامه،استثمار و استعمار کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی می داند. در این نگرش، تهیدستان منبع اصیل الهیات محسوب می‌شوند، از این رو وظیفه کلیسا در رسیدن به ملکوت، فقرزدایی و مبارزه با ظالمان است و کتاب مقدس نیز باید از منظر فقرا خوانده شود. تأسیس انجمن های مسیحی پایه تحت تأثیر تعالیم پائولو فریره گام مهمی در جهت نیل به این اهداف بود. عالمان رهایی بخش در تبیین مبانی این الهیات، علاوه بر قرائت جدید خود از کتاب مقدس و تعالیم عیسی، تحت تأثیر اسناد شورای واتیکان دوم، تحلیل های اجتماعی و اقتصادی مارکس و جریان های الهیاتی و فلسفی برخاسته از انقلاب فرانسه (از جمله الهیات امید مولتمان، الهیات سیاسی جان بابپتیست متز، الهیات صلیب بونهافر و اصالت وجود شخص مارتین) نیز قرار داشتند. ترجمه کتاب «الهیات آزادی‏بخش» در سال 1971م، اثر گوستاو گوتییرز، به زبان انگلیسی و دیگر زبانها سبب گسترش این الهیات در سایر مناطق محروم جهان از جمله آفریقا و آسیای جنوب شرقی شد و در آمریکای لاتین نیز صورتهای گوناگونی مانند الهیات سیاهان و الهیات فمنیستی یافت. از مهمترین اموزه های کلامی الهیات رهایی بخش که توسط گوتییرز در این کتاب تدوین یافت و مورد تأیید سایر متفکرین رهایی بخش قرار گرفت، می توان به اموزه هایی چون مسیح شناسی، کلیساشناسی، تفسیر تمثیلی کتاب مقدس، نجات و رستگاری مفهومی، عمل تاریخی و سیاسی، اولویت در انتخاب فقرا، تأکید بر دین همگانی، معنویت، الهیات زمینه مند و گناه ساختاری اشاره نمود.
علم حضوری و نسبت آن با معقول ثانی (در فلسفه اسلامی معاصر)
نویسنده:
جلیل محمدی خانقاه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این رساله پس از بررسی اختصاری علم حضوری و معقول ثانی،ارتباط این دو شاخه از علم را در دو مقام مورد نظر قرار داده ایم زیرا بر اساس یک طرح کلی ریخته شده از سوی علامه طباطبایی،معتقدیم این دو قسم از علم در دو جا به یکدیگر مرتبط هستند.در مقام اول نشان می دهیم که انتزاع و پیدایش هر گونه مفهومی از جمله معقول ثانی پس از یک یافت درونی(علم حضوری)است.آنگاه درستی این قاعده کلی را در اهم معقولات ثانیه فلسفی مانند وجود و عدم،وحدت و کثرت ،جوهر و عرض ،علت و معلول ،وجوب و امکان و امتناع ،قوه و فعل ،حرکت ،زمان مورد دقت قرار داده ایم. در مقام دوم به این امر پرداخته که اثبات ارزش معقولات ثانیه و مطابقت این مفاهیم با واقع و نفس الامر خویش تنها با پا درمیانی علم حضوری ممکن است.بدین شکل که ما با علم حضوری خطاناپذیر وبدون وساطت هرگونه صورت ادراکی دیگر مطابقت این مفاهیم با نفس الامرشان را می یابیم.
بازخوانی زندگی ایده‌آل از نظر دکتر شریعتی
نویسنده:
پدیدآور: غلامحسین شعبانی ؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن درزی ؛ استاد مشاور: عبداله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اندیشه شریعتی، به عنوان روشنفکری معاصر که خواهان اصلاح امور است، به میزان زیادی پیرامون شیوه زندگی ایده آل می ‌گردد و هدف وی به دست دادن اصول و معیارهای چنین زندگی ای است. اما بدون تعریفی دقیق از انسان و به دست دادن ‌ویژگی های اساسی انسان نمی توان زندگی ایده آل و اصیل را تعریف کرد. شریعتی سه ویژگی اساسی برای انسان مشخص می ‌کند که عبارتند از: خودآگاهی، اراده و آزادی. وی زندگی ای را ایده آل و اصیل می داند که مبتنی بر این سه ویژگی باشد. اما ‌خودآگاهی و اراده و آزادی وقتی معنا دارند که کارکردی داشته باشند و این کارکرد ساختن زندگی ای ارزشمند و اصیل ‌است. از طرف دیگر، هر زندگی مطلوب چارچوب و اصولی را نیاز دارد که باید بر طبق آن رفتار کرد؛ شریعتی این چارچوب ‌و اصول را ایدئولوژی می داند. چراکه از نظر او ایدئولوژی، برخلاف دیگر مجموعه باورها، اعتقاداتی است که نقشی واقعی در ‌زندگی ایفا می کند و می تواند فرد را به عمل وادارد. از نظر او، دیگر باورهای بشر، یعنی باورهایی که از حوزه های تخصصی ‌گوناگون مانند علم، فلسفه، دین نهادی و سنتی و غیره آمده اند نمی توانند منشاء عمل باشند؛ چون فقط ایدئولوژی و باورهای ‌ایدئولوژیک است که می تواند دغدغه آفرین و مسئولیت زا باشد و بدون دغدغه و احساس مسئولیت، فرد زندگی مطلوبی ‌نخواهد ساخت. از جهت دیگر، این ایدئولوژی محتوایی نیاز دارد و باید منبعی برای الهام داشته باشد. شریعتی دو جهان بینی ‌مادی و مذهبی را در کنار هم مقایسه می کند و نشان می دهد که جهان بینی مادی با غفلت از ویژگی های اساسی بشر، مانند ‌اراده و آزادی، نمی تواند محتوایی مناسب برای ایدئولوژی مطلوب باشد. همچنین، مذهب سنتی و نهادی، به دلیل اینکه به چیزی ‌اجتماعی و سنتی تبدیل شده است، اکنون دیگر آن کارکرد محرک گونه را ندارد. علاوه بر آن، شریعتی، دغدغه مندی و ‌مسئولیت پذیری را چیزی فردی می داند؛ به همین دلیل نتیجه می گیرد که مذهب می تواند همان ایدئولوژی باشد به این شرط ‌که تمامی خصوصیات ایدئولوژی، مانند منشاء اثر بودن و دغدغه آفرینی، را داشته باشد. او این را دین ایدئولوژیک می خواند. ‌در این تحقیق نتیجه گرفته می شود که زندگی ایده آل و مطلوب از نظر شریعتی زندگی ای است که با در نظر گرفتن سه ‌ویژگی اساسی انسان، خودآگاهی و اراده و آزادی، و بر مبنای یک ایدئولوژی مذهبی به دست می آید. همچنین نشان داده می ‌شود که منبع الهام و خاستگاه تفکر شریعتی هیچ مکتب غربی نیست بلکه آموزه های اسلامی با تفسیری نوین است.‌
قلب فلسفه اسلامی: پژوهشی در باب خودشناسی در آموزه‏های افضل‏ الدین کاشانی
نویسنده:
مجید پیرحسینلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه ترجمه‏ی بخش نخست کتاب ویلیام چیتیک با عنوان قلب فلسفه‏ی اسلامی : پژوهشی در باب خودشناسی در تعلیمات افضل الدین کاشانی است.این کتاب دو بخش دارد.چیتیک در بخش نخست به بررسی اجمالی زندگی ، آثار و اندیشه‏های بابا افضل می‏پردازد. دربخش دوم ، نویسنده منتخباتی از آثار بابا افضل را به انگلیسی ترجمه نموده است. بخش نخست مرکب از سه فصل با عناوین فیلسوف ایرانی ، جهان‏بینی فلسفه‏ی ‏اسلامی و مفاهیم بنیادین فلسفی است.فصل اول تا اندازه‏ای اهمیت کاشانی را در سنت فلسفی اسلامی بیان کرده و جزئیات اندکی را که در مورد زندگانی او معلوم شده به علاوه‏ی فهرستی از آثار معروف او در اختیار می‏گذارد. فصل دوم تصویری از فلسفه‏ی اسلامی در درون اندیشه‏ی اسلامی به دست می‏دهد و به طور کلی به سراغ جهان‏بینی فلسفی می‏رود.و آنگاه به برخی از مسائل عمده‏ی فلسفی که از کاشانی و نیز تعدادی از اسلاف او به دست آمده ، می‏پردازد .با درک این مطلب که برخی از خوانندگان با نحوه‏ی کاربرد واژگان کلیدی، آشنایی ندارند، فصل سوم را به توضیح برخی از مهم‏ترین اصطلاحات و شرح نحوه‏ی به کار گیری آن‏ها در متون ، اختصاص داده است.
فلسفه میان فرهنگی از دیدگاه رام ادهرمال
نویسنده:
احمد علی حیدری ، محمد حسن یعقوبیان ، قاسم پور حسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة این پژوهش، بررسی چیستی فلسفة میان­فرهنگی با رویکردی توصیفی-تحلیلی از دیدگاه رام ادهرمال است که با پیشینه­ای هندی به غرب سفر کرده و انجمن فلسفة میان­فرهنگی را در آلمان تاسیس کرده است.وی با اتکا بر مبانی­ای نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ،دیگری فرهنگی، هم­پوشانی­ها، حقیقت، کثرت­گرایی و تساهل، به بسط فلسفة میان­فرهنگی با خوانشی شرقی پرداخته است که البتّه در عین آن که بر آمده از یک دارمای هندی به عنوان یک حقیقت و اسامی مختلف است؛ اما به فراروی از مکانمندی خود پرداخته است و کوشیده تا با نقد مرکزیت­گرایی اروپایی و قوم گرایانه معکوس شرقی، از فلسفة سفیدی سخن گوید که ذاتاً فاقد رنگ و زبان و نژاد خاصی است و به تعداد فرهنگ­های مختلف، ریشه ­های متنوّعی دارد که در هرمنوتیک چهار وجهی بین اروپائیان و غیر اروپائیان به تصویر کشیده می­شود. بدین­سان،فلسفة میان­فرهنگی یک نگرش یا تعهّد اخلاقی است و منجر به یک سبک زندگی نیز می­شود. روش او با تکیه بر منطق چند­ارزشی جینیزمی، هرمنوتیک تناسبی و پدیدار شناسانه است که بر اساس ساختارهای مشترک و هم­پوشان فرهنگها به تمایزات آنها نیز می­پردازد و با طرح فلسفة رهایی بخش، به سمت یک گفتمان چند صدایی در جهان و بدون خود­مطلق­پنداری حرکت می­کند و می­کوشد تا با به بازخوانی فلسفة هندی در گفتمان جهانی بپردازد و همچنین، یک جامعه و جهان میان­فرهنگی با وحدت بدون همسانی را جستجو می­کند.
"دینداری و مدرنیسم" از نظر نصر و سروش
نویسنده:
سمانه فاطمی ابهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس این مبنا که در رابطه ی فوق الذکر،‌سروش از جانب مدرنیته و نصر از جانب دین و سنت سخن می گوید،‌می توان با توجه به عنوان فرعی این رساله(چاره جویی های دین در حل گرفتار یهای انسان عصر مدرن)‌این سئوال را مطرح کرد که روش کدام متفکر در روزگار حاضر(‌عصر حاکمیت سکولاریسم و اومانیسم)، بیشتر به کار می آید؟! با روش دکتر عبدالکریم سروش به همان مدرنیته ای خواهیم رسید که غرب مدتهااست به آن دست یافته و حتی برخی پایان آن را عصر پست مدرن نامیده اند. بنابراین این راه پیموده شده و نتایجش در تاریخ غرب آشکار گردیده است. اگرچه روش محض سنتی دکتر حسین نصر خالی از انتقاد نیست،‌ولی آنچه در این رساله مورد توجه است نه روش ایشان،‌ بلکه رویکرد الهی تفکر سنتی ایشان است؛‌رویکردی که در فضای سکولار مدرنیته می تواند سوسوی امیدی برای بازگشت تفکر خدامدار در دوران مدرن باشد.
تفسیرباطنی در متون دینی ناصرخسرو
نویسنده:
قاسم پورحسن، یزدان سهرابی فرد، اشرف نوروزیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سنت فکری – فلسفی غرب از افلاطون و ارسطو و حتی پیشتر از آن ، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای آنان تحت تاثیر رویکردی دو قطبی ، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است . در این نگره ، انتقال کامل معنا از طریق ، گفتار ، امکان پذیر می نمود ؛ حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد . با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایران – اسلامی ، می توان مدعی شد ، که با چنین تجربه و تلقی مشابه ، در گفتمان دینی مواجه ایم ، چنان که به طور خاص ، ناصرخسرو این مهم را سامان بخشیده است . وی به دفاع از کلام محوری می پردازد و سرانجام به برتری گفتار بر نوشتار رای می دهد و دیگر سو ، با تفکیک میان تنزیل به عنوان ظاهر کتاب و شریعت و تاویل به مثابه باطن و روح آن ، حصول به نیت مؤلف، هدف غایی مؤوّل معرفی می نماید ، این مقاله طرح و شرح مبسوط این مدعّا خواهد بود
صفحات :
از صفحه 43 تا 52
بررسی دیدگاه سید حسین نصر و عبدالکریم سروش در باب معرفت دینی
نویسنده:
مریم هاشمی فخر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله دو دیدگاه متفاوت را درباره معرفت دینی مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم.در ابتدا دیدگاه سید حسین نصر که نماینده مکتب سنت گرایی می باشد و سپس دیدگاه عبدالکریم سروش طرفدار نوعی نواندیشی دینی را بیان می کنیم.سنت گرایان، قائل به اصولی همچون اعتقاد به حکمت خالده، گرایش به عرفان و تصوف، کثرت گرایی دینی و وحدت متعالی ادیان می باشند. نصر معرفت را کاملا عرفانی و شهودی تلقی می کند و معتقد است که معرفت تنها در ارتباط با حقیقت ابدی و ازلی حاصل می شود، این حقیقت همان امر قدسی است. در واقع نصر معتقد به معرفت قدسی می باشد و هدف این معرفت را هدایت انسان معرفی می نماید.ایشان میان معرفت سنتی و معرفت مدرن تفاوت قائل است و معتقد است که معرفت سنی، امری مقدس و در کانون قرار دارد ولی معرفت مدرن امری حاشیه ای ونامقدس است. از نظر وی ریشه و ذات معرفت از امر قدسی جدا ناپذیر است، زیرا اساس معرفت به شناخت آن حقیقتی است که جوهر آن امر قدسی می باشد و تمام لایه های وجود در مقایسه با آن چیزی جز اعراض نمی باشد.سروش در باب فهم دین قائل به این می باشد که معرفت ما نسبت به قرآن و سنت باید جنبه ی عصری داشته باشد وی این دیدگاه خود را در نظریه ای با عنوان « قبض و بسط تئوریک شریعت » مطرح می کند. وی معتقد است که دین امری ثابت و مقدس اما معرفت دینی همواره در طول ادوار در حال تغییر و تحول می باشد و امری غیر مقدس است. هر چند که وی در کتاب بسط تجربه نبوی بیان می دارد که دین و شریعت هم ثابت نمی باشد و با گذر زمان وپیدایش نیازهای جدید تغییر می کند. منشا این عقیده، پذیرفتن این نکته است که تمامی معارف بشر در حال تغییر و تحول هستند و تمامی علوم نیز در ارتباط با یکدیگر می باشند، پس هر تغییری از معرفت بشری موجب تغییر و تحول در معرفت دینی می شود. سروش معرفت دینی را تابع معرفت بشری می داند و معرفت دینی امری بشری، عصری و در عین حال تکاملی است در نتیجه انسان دینو شریعت را بر مبنای معارف عصری خود می فهمد.
انسان‎شناسی از نظر علامه محمدتقی جعفری (ره)
نویسنده:
زهرا حاتمی نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن از انسان است. انسانی که معمای بزرگ قرون و اعصار بوده و از قدیم الایام مورد توجه مذاهب و فرهنگ های بسیاری قرار گرفته است و کمتر نظام فکری و فلسفی را می توان یافت که به گونه ای به شناسایی انسان و عوارض آن نپرداخته باشد. آری سخن از انسان است. انسانی که عضو فعال و موثر این جهان بوده و با هستی داد و ستد پیگیر دارد .او با چنین تعاملی، زمینه ی صعود یا سقوطش را فراهم می سازد! چرا که انسان موجودی است که در میان دو بی نهایت قرار دارد به این معنا که در هریک از روابط چهارگانه هم استعداد آن را دارد که تعالی یابد و از ملائک هم بالاتر رود و هم می تواند تا بی نهایت سقوط کند به گونه ای که نتوان هیچ درنده ای را با اوقیاس کرد.علامه محمد تقی جعفری در مورد انسان چهار نوع رابطه را مطرح میکند که عبارت است از :رابطه ی انسان با خویشتن،رابطه ی انسان با خدا،رابطه ی انسان با جامعه و رابطه ی انسان با جهان هستی.ایشان خاطرنشان میکنندکه انسان در این روابط چهارگانه که محسوس ترین روابط انسان در پهنه ی گسترد? وجود میباشند موجودی مسئول و متعهد بوده وهرگز بیرون از قانون نمیتواند کاری انجام دهد .به این معنا که من یا روح که در این رساله از آن تحت عنوان "انسان" یاد میشود بدون تردید در هر یک از روابط مذکور قانونی دارد که با عمل به آنها میتوانند خود را متحول و دگرگون سازد.قوانین حاکم بر انسان در"رابطه با خویشتن"عبارت است از :الف-آگاهی انسان به تمام ابعاد مادی و معنوی خویش و اینکه انسان جزئی معنادار از جهان معنادار است .ب-انسان قدرت هرگونه تصرف نسبت به خویشتن را ندارد بلکه همواره موظف به حفظ روح از پلیدی ها و شکوفایی روح است .ج-پذیرش واقعیات و پرهیز از خود فریبی .د-حداکثر بهره برداری از استعدادهای مثبت .انسان در ارتباط با خدا نیز که مهمترین رابطه در روابط چهارگانه است مسئول و متعهد بوده به پذیرش این نکته کهالف-خداوند اورا بدون کمترین نیاز آفریده است وب- آدمی موظف است که تمام موجودیت خود را در حیط? نظاره وسلط?خداوندی قرار دهد.در ارتباط انسان با جامعه و همنوع نیز آدمی موظف به قبول این اصل اساسی است که الف- همه ی انسانها دارای کرامت ذاتی میباشند احساس تکلیف برین نسبت به همدیگر لازم و ضروری است .در ارتباط انسان با جهان هستی، الف- انسان موظف به شناخت جهان هستی و جدی گرفتن قوانین جاریه در آن وب- دریافت هدفدار بودن جهان هستی میباشد.
  • تعداد رکورد ها : 121