آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
امکان‌سنجی استکمال برزخی نفس درآرای صدرالدین شیرازی
نویسنده:
فاطمه رازی زاده ، محمد محمد رضایی ، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با مبانی جدیدی که در حکمت متعالیه تدوین کرد، دریچه‌ای نو به مباحث نفس‌شناسی گشود. او تفسیر جدیدی از نحوه آفرینش و حیات نفس پیش کشید و با توسعه حیات نفس در مرتبه مثالی و تعمیم حرکت جوهری به جوهر نفس، بستر مناسبی برای تصویر حرکت استکمالی در حیات برزخی ایجاد کرد. اما آیا می‌توان تحلیلی از مسئله استکمال و ماهیت نفس عرضه کرد که تبیین فلسفی استکمال برزخی نفس را ممکن کند؟ این مقاله، این پرسش را در اندیشه ملاصدرا می‌کاود و به این نتیجه می‌رسد که هرچند در آثار وی مواضع دوگانه‌ای راجع به استکمال برزخی نفس دیده می‌شود و او از پذیرفتن صریح موانع تبیین استکمال برزخی سرباز می‌زند، اما علاوه بر اینکه مبادی فلسفی حکمت متعالیه، ظرفیت مناسبی برای عرضه تبیین‌های عقلی مختلف در این باب دارد، خود وی نیز به برخی از این طرق اشاره کرده و پاسخ مثبتش به مسئله استکمال برزخی نفس، در آرای فلسفی، کلامی و تفسیری‌اش دیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 49 تا 68
اثبات خدا از طریق آگاهی، بررسی تقریر مورلند
نویسنده:
منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
امروزه ادلۀ استقرایی برای اثبات وجود خدا محبوبیت و نفوذ درخور توجهی پیدا کرده اند. «استدلال از طریق آگاهی» ادلۀ جدید استقرایی برای اثبات خداست که اندیشمندانی نظیر رابرت آدامز و ریچارد سوینبرن آن را مطرح کرده اند. جدیدترین تقریر این استدلال تقریری است که مورلند شرح و بسط داده است. بررسی تقریر مورلند از این استدلال محور مباحث مقالۀ حاضر است. دو بخش نخست مقاله بیان نکاتی مقدماتی است که طبق شیوۀ مورلند مطرح شده اند و در بخش سوم استدلال از طریق آگاهی با تقریر مورلند مطرح شده است. مورلند معتقد است که، برای تبیین مسئلۀ آگاهی، خداباوری بهترین گزینه است. بخش چهارم مقاله، ارائۀ جایگزین ها یا گزینه های رقیب با خداباوری است که برای تبیین آگاهی ارائه شده اند و مورلند آنها را به مثابۀ تبیین های رقیب با خداباوری بررسی و نقد می کند. در پایان، ضمن بررسی استدلال مورلند، کاستی ها و نقدهای این استدلال مطرح شده است. نقد این استدلال و بیان کاستی های آن دربردارندۀ هشداری بر دو نکته است: نخست، تلاش هرچه بیشتر برای پیراستن ادلۀ اثبات خدا از اشکالات احتمالی؛ و دوم غافل نشدن از ادلۀ قیاسیِ اثبات وجود خدا.
صفحات :
از صفحه 75 تا 100
تحلیل و بررسی رابطۀ ایمان و اراده، با تأکید بر آرای پلنتینگا و ویلیام جیمز
نویسنده:
فائزه برزگر تبریزی ، حسن قنبری ، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار، تلاشی است برای نشان دادن این نکته که قرینه‌گراییِ مبتنی بر عقل‌گرایی حداکثری، در طول تاریخ فلسفه چه در حوزۀ معرفت‌شناسی و چه در حوزۀ اخلاق‌باور، سازوکار حقیقی شکل‌گیری ایمان به خدا را، به شکل مبالغه‌آمیزی تحت تأثیر قرار داده و در سایۀ نوعی جزم‌اندیشی، نقش عوامل دیگری مانند عواطف، امیال و به‌خصوص اراده را که در چارچوب فهم عرفی به شکل‌گیری ایمان در خداباوران منجر می‌شود، نادیده گرفته است. در میان متفکران معاصر، ویلیام جیمز و پلنتینگا تلاش کرده‌اند این رویکرد جزم‌گرایانه را تعدیل کرده و آن دسته از جنبه‌های عملی شکل‌گیری ایمان را که همواره از نظر دور مانده‌اند، احیا کنند. مهم‌ترین نقطۀ اشتراک در نظریه‌پردازی این دو، توجه به جنبه‌های عملی ایمان در چارچوب فهم عرفی و تأکید بر نقش مهم اراده در کنار عقل در شکل‌گیری ایمان است. به این ترتیب می‌توان نشان داد که آرای ویلیام جیمز و پلنتینگا مکمل یکدیگر در زمینۀ نحوۀ شکل‌گیری سازوکار ایمان به خداوند است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 52
مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی
نویسنده:
محمد لگنهاوسن؛ مترجم: منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله، با مروری اجمالی بر برخی پیشنهادها درباره طرح علوم اجتماعی اسلامی، بر آن است که در همه این پیشنهادها، «تفسیر» و «فهم» نقشی سرنوشت ساز دارند. هرمونتیک به معنای وسیعِ مطالعه تفسیر و فهم مطرح و تحولات آن را با تأکید بر تأثیرات گادامر، به اختصار بیان شده است. در ضمنِ پیشنهادهایی که درباره ارزیابی عقلی دیدگاهایی که ممکن است در زبان های بدواً غیرقابل مقایسه صورت بندی شوند، برخی از مشکلات به کارگیری هرمنوتیک مورد بحث قرار گرفته است. سپس، انگاره هرمنوتیک دینی را با اشاره به دیدگاه های بولتمان، پلانتینگا و نصر مطرح شده است. و بر همین اساس، سه درجه از هرمنوتیک دینی از یکدیگر تفکیک شده است. نویسنده با ارجاع به طرح های ارائه شده از سوی ویلیام چیتیک و لئو اشراوس، تلاش کرده است برخی از مشکلاتی را که فراروی هرمنوتیک اسلامی قرار دارد، حل نماید. مشکلات کاربست هرمنوتیک اسلامی را مرور و راه حل های آن را ارائه نموده است. این دیدگاه را که عینیت علم، مانع از علم دینی است، رد نمود. و این دیدگاه را ترجیح داده است که عینیت، بر بیطرف بودن وابسته نیست، بلکه بر صراحت وابسته است؛ یعنی بر فرایند تصریح به فرض ها و پیش فرض ها و صورت بندی آنها با دقت هرچه بیشتر در پایان، دشواریهایی را که فراروی کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی قرار دارند، مورد بررسی و پیشنهاد شده است که کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی باید در ارتباط دیالکتیکی با سنت های علمیای صورت گیرد که سکولار بودن آنها، علم مقدس و به ویژه علوم اجتماعی اسلامی شده را ایجاب کرده است.
بررسی انتقادی راه‌حل‌های مسئله شر بر اساس رویکرد نوتومیستی برایان دیویس
نویسنده:
ذوالفقار ناصری، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله شرّ یکی از مسائل مطرح در فلسفه دین معاصر است که تقریرهای مختلفی از آن ارائه شده و فیلسوفان خداباور نیز راه‌حل‌های مختلفی را برای حل آن ارائه کرده‌اند. برایان دیویس با نقادی رویکرد الهیاتی فیلسوفان دین معاصر و بر مبنای رویکرد الهیات سنتی آکوئیناس کوشیده است پاسخی مبنایی و متفاوت به مسئله شرّ بدهد. وی با ردّ تصور شخص‌گرایانه از خدا و نیز نقد یکسان‌انگاری اخلاق خدا و انسان در فلسفه جدید، اولاً طرح مسئله شرّ در نظر خداناباوران و نیز برخی دفاعیه‌ها و تئودیسه‌ها در نظر فیلسوفان خداباور را برنمی‌تابد، و ثانیاً می‌کوشد با در پیش ‌گرفتن روش اصلاح رویکردی، یعنی با تحلیل برخی مفاهیم اصلی در الهیات سنتی آکوئیناس مانند «وجود»، «خالق» و «مخلوق»، و تأکید بر نقص معرفتی انسان، پاسخ مبتنی بر الهیات تومیستی به مسئله شرّ را بازسازی کند. به باور وی، با توجه به عینیت خدا و خیر در الهیات سنتی، در خدا و افعال او ممکن نیست شرّی باشد، و بنابراین شرّ موجود یا به‌ نوعی محروم ‌بودن از وجود است یا شامل محرومیتی است و در واقع اساساً امری عدمی است. در این مقاله تلاش کرده‌ایم نقدهای برایان دیویس به رویکرد الهیاتی فیلسوفان دین معاصر به مسئله شرّ و نیز پاسخ رویکرد اصلاحی برایان دیویس به این مسئله را بررسی کنیم و در پایان به بررسی انتقادی دیدگاه وی بپردازیم. نتیجه این که به نظر می‌رسد هرچند برخی نقدهای وی به فیلسوفان دین معاصر جدّی است، در عین ‌حال نوع برداشت و تفسیر وی از مبانی تومیسم و نیز راه‌حل پیشنهادی خود او برای مسئله شر نیز چندان راهگشا نیست.
صفحات :
از صفحه 225 تا 247
خدا و دين در انديشه هگل
نویسنده:
محمد لگنهاوزن , منصور نصيری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
هگل فيلسوف غامض‌‌گو و پيچيده‌‌نويسی است كه تفسير ديدگاه‌‌هايش در ميان متخصصان فن، ماجرای درازدامنی دارد. برخي وی را به اعتقاد به همه‌‌خدايی، همه‌‌درخدايی و حتی كفر متهم ساخته‌‌اند و برخی ديگر وي را ستوده‌‌اند؛ اما آنچه پيداست اين است كه هگل خود را متعهد به مسيحيت لوتری دانسته، دامن خود را از اين اتهامات بر می شويد. دزموند فيلسوف معاصری است كه پس از 25 سال مطالعه در آراء هگل، در كتابي با عنوان خداي هگل: بدَلِ ساختگي؟ به تفسير ديدگاه هگل درباره خدا و دين پرداخته است. اين كتاب، كه آكنده از اصطلاحات پيچيده فلسفه هگل و نيز نوواژه‌‌هاي خاص خود دزموند است، در اين مقاله مورد بررسی و نقد اجمالی قرار گرفته است. نكته مهم در اين بررسی تأكيد آن بر اين نكته است كه بايد از داوري شتاب‌‌زده درباره فيلسوف بزرگی چون هگل پرهيز كرد و بدون هيچ‌‌گونه محدودنگري به ساير ديدگاه‌‌هايي كه در تفسير نظرپردازی های هگل درباره دين مطرح شده‌‌اند، توجه كرد.
مقارنه الاراء الکلامیه عندالشیخ الصدوق و الشیخ المفید
نویسنده:
فاضل موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هذا البحث هو عباره عن دراسه مقارنه ونقدیه لأهم الاختلافات ما بین العلمین الکبیرین الشیخ أبو جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، الملقّب بالصدوق، والشیخ أبو عبد الله محمد بن النعمان الحارثی البغدادی الملقّب بابن المعلم أو المفید، فی کتابیهما ?الاعتقادات فی دین الإمامیه? للشیخ الصدوق، و ?تصحیح اعتقادات الإمامیه? للشیخ المفید. وقد رتّبنا البحث فی اربعه فصول وخاتمه: أ ــ تناولنا فی الفصل الأول بعض المسائل الکلیه, امثال فرضیات البحث , وبیان الموضوع, وسبب اختیاره, والجدید الذی طرحناه فی هذه الرساله, وأهداف البحث واهمیته العقائدیه, وسابقه البحث وحدوده الزمانیه والمکانیه, والمنهج الذی اعتمدناه فی تناولنا لهذا الموضوع . ب ــ وتناولنا فی الفصل الثانی بعض الأبحاث التمهیدیه المتعلقه بالعقیده عموماً، کالعقیده فی ضوء العقل والدین، ومسأله أصاله الاعتقاد فی حیاه الإنسان، ودور العقیده فی بناء الإنسان فکریاً ونفسیاً واجتماعیاً، ودور العقیده الصحیحه فی محاربه الجهل والانحرافات، ومناهج البحث العقائدی المعروفه فی واقعنا الإسلامی، ومسأله وجوب الاجتهاد أو جواز التقلید فی العقائد. ج ــ وتناولنا فی الفصل الثالث ترجمه وافیه ومختصره للشیخین الصدوق والمفید، من الولاده إلى الوفاه، مرکّزین على أهم جوانب حیاتهما، وممیزات شخصیه کل منهما. د ــ وتناولنا فی الفصل الرابع ــ الذی هو المحور الأساسی ــ عرض ومقارنه ومناقشه آراء هذین العلمین فی کتابیهما السالفین، مرکّزین على مواضع الخلاف بینهما، معرضین عن الآراء الأخرى التی کانت محلاًّ للوفاق بینهما، أو تلک الآراء التی یکون الاختلاف فیها فنیاً ولا یمس جوهر الموضوع. وأمثله هذا الفصل کثیره، منها: معنى کشف الساق فی یوم القیامه، وتأویل الید فی قولـه تعالى: ?یَدُ اللهِ فوقَ أیْدیهِم? ( )، ومعنى نفخ الروح فی قولـه تعالى: ?وَنَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحِی? ( )، وحقیقه المکر والخداع الإلهی الوارد فی القرآن، ومسأله خلق أفعال العباد، والفرق بین الجبر والتفویض، ومعنى الإراده والمشیئه، والقضاء والقدر، وحقیقه الاستطاعه، والبداء، والعرش، واللوح والقلم والأرواح والنفوس، وإلى ما شابه ذلک من الموضوعات التی سوف یجدها القارئ الکریم فی طیّات هذا البحث. هـ ــ وذکرنا فی خاتمه البحث بعض النتائج التی استخلصناها من البحث , سواء ما یتعلق بسبب الاختلاف ما بین هذین العلمین ,او معطیات هذا الاختلاف وثمراته على واقعنا العلمی عموما والعقائدی خصوصا. و ــ لقد کان عملنا متنوّعاً فی هذا البحث، فبعض الأحیان وبسبب کون الموضوع مهماً ولا زال محلاًّ للخلاف لم نکتف بعرض آراء العلمین ومقارنتهما وبیان الصحیح منهما فحسب، وإنما حاولنا تسلیط الضوء على نفس الموضوع بشکل یرفع الإیهام ویوضح الصوره التی لم تتضح أو تتجلى من خلال ما ذکره کلا الشیخین، کما حدث ذلک فی موضوع البداء، والقضاء والقدر، وحقیقه الأرواح وغیر ذلک، واکتفینا فی بعض الأحیان بالمقارنه والمحاکمه لآراء الشیخین فحسب، وحاولنا فی جمیع المسائل الخلافیه التوفیق بین الشیخین ما استطعنا إلى ذلک سبیلاً، کحمل الخلاف على النزاع اللفظی فی بعض الموارد، أو إلى أن الفرق فی الإجمال والتفصیل، وما شابه ذلک. رأینا فی بعض الأحیان أنّ عرض خصوص محل الخلاف من کلامیهما کاف فی بیان وجهه نظر کل منهما، فاکتفینا بذلک، إلاّ أننا فی العدید من الأحیان رأینا الحاجه إلى ذکر جمیع کلامهما حتى یتضح موضع الخلاف من خلال سیاق الکلام لا مجرداً عنه. ز ــ کان منهجنا فی النقد والمحاکمه منهجاً موضوعیاً، منطلقاً من معطیات نضوج العدید من المسائل التی لم تکن فی زمان العلمین ناضجه بشکل کامل لقلّه الأبحاث المعمّقه فیها. وحاولنا دائماً أن نمسک العصا من الوسط، فلم نتبع المنهج العقلی الصرف، ولا المنهج الاخباری المجرّد، وإنما حاولنا التوفیق بین النقل والعقل، مستعینین لذلک بآلیات معرفیه وعلمیه منقحه ومحققه، سواء فی مجال فهم الآیات أو الروایات أو بقیه الاعتقادات والأفکار. أسأل الله تعالى أن نکون قد وفّقنا فی عملنا هذا، لخدمه الدین والعلم.
تبیین و نقد دیدگاه دی زد. فیلیپس در زبان دین با تاکید بر منتقدان معاصر غربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
شهاب شهیدی ؛استاد راهنما :منصور نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده بحث معناداری زبان دین از زمان ظهور پوزیتیویسم منطقی در حلقه وین مطرح شد. آنها گفتند که گزاره‌های معنادار باید قابلیت آزمایش و تجربه‌پذیری داشته باشند، از این رو گزاره‌های الهیاتی چون فاقد چنین معیاری بودند، بی‌معنا تلقی شدند. یکی از رویکردهای مطرح شده در واکنش به نظریه پوزیتیویستها، رویکرد غیرشناختی بود. دی. زد. فیلیپس نیز چنین رویکردی را برگزید. از نظر وی گزاره‌های دینی را نباید مدعیاتی ناظر به واقع تلقی کرد. انسان دارای ساحتهای گوناگونی از قبیل علم، فلسفه، هنر، سیاست و دین بوده و هر ساحتی معیار معناداری خاص خود را دارد و نباید با معیار علم و فلسفه به سراغ ارزیابی گزاره‌های دینی رفت. وی دیدگاه غیرشناختی را در ابعاد مختلف دین همچون وجود خدا، دعا و جاودانگی اعمال نموده و معتقد است که خداوند را نمی‌توان امری خارجی دانست بلکه وی تصویری است که دینداران نزد خود دارند. دعا نیز به معنی مداخله امر الوهی در امور طبیعی نبوده و اساساً چنین برداشتی از دعا، خرافی است. جاودانگی نیز حیات پس از مرگ نیست بلکه صرفاً امری است برای ارزیابی زندگی اخلاقی افراد. تلقی غیرشناختی فیلیپس مورد نقدهایی از سوی متفکران معاصر غربی قرار گرفته است. به عنوان مثال این رویکرد بر خلاف مدعای خود، معنی را به گزاره‌های دینی تحمیل می‌کند و هرگز توصیفی از آن ارائه نمی‌دهد. در ضمن با رجوع به زندگی دینداران آشکار می‌شود که آنها خدا را موجودی خارجی دانسته و وی را خالق عالم می‌دانند و اساساً پرستش و برقراری ارتباط با موجودی که هیچ واقعیتی ندارد امری غیرممکن به نظر می‌رسد. همچنین تفسیر فیلیپس از دعا مستلزم آن است که اکثر دینداران در زمره مردمان خرافی قرار بگیرند. در این رساله علاوه بر بررسی و نقد فیلیپس به بررسی آرای علامه طباطبایی نیز پرداخته می‌شود. وی با معیار پوزیتیویسم مخالف بوده و گزاره‌های دینی را معنادار می‌داند و قائل است که عقل و فلسفه می‌تواند تأیید کننده آموزه‌های دینی باشد. واژگان کلیدی: فیلیپس، علامه طباطبایی، پوزیتیویسم منطقی، زبان دین، گرامر دینی، خدا، دعا، جاودانگی، قرآن.
ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی ديدگاه علامه طباطبايی درباره ماهيت ايمان و رابطه آن با برخی مقولات مربوط به آن، دغدغه اصلی مقاله حاضـر مـی باشـد. هرچنـد تعـابير علامـه در تعيـين ماهيـت ايمـان، متفاوت و گاه به ظاهر ناسازگار می باشد كه از اين رو برخی را به برداشت های گونـاگون و نادرست از ديدگاه وی واداشته، اما در اين مقاله، نشان داده ايم كه اين تعـابير، نـاظر بـه دو مقام يا دو نگاه هستند. برخی از آنها به ايمان مطلق و به تعبير ديگر، به ايمان از آن نظر كه ايمان است، ناظر هستند. در اين نگاه، سرشت ايمان همان چيزی است كه علامه از آن بـه «عقد قلبی» تعبير می كند. و تأكيد می كند كه ايمان امری قلبی است و نه تصديق زبـانی يـا عمل جوارح و امثال آن. اما برخی از تعابير، به ايمان از آن نظر كه مطلوب و خواسته دين است، ناظر هستند. در اين نگاه، ايمان بايد با عمل همراه گردد و گرنه فايـده ای نـدارد. بـه اين ترتيب، هيچ ناسازگاری يا تناقض گويی ای در كلمات و تعابير علامه طباطبايی وجـود ندارد. برای تأييد و تقويت اين برداشت وتفسير خود، سه بحث اصلی ديگر را نيز پيگيری كرده ايم: نخست مسئله شدت و ضعف در ايمـان؛ دوم رابطـه ايمـان بـا مقـولات ديگـر؛ و سوم رابطه ايمان و عقل. در جای جای اين مباحث نشان داده ايم كه چگونه مباحث ايشان، برداشت وتفسير نگارنده را تأييد می كند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 78
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 62