آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 107
مواجهه فلسفی و عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ
نویسنده:
عین الله خادمی، عبدالله صلواتی، لیلا پوراکبر، مروه دولت ابادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقالۀ حاضر تبیین مواجهۀ فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداخته‏اند.ملاصدرا معتقداست، مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده باعقل فعال، همچنین با عقل اول متحد می‏شود؛ اما حجاب‏های دنیایی مانع اتحاد کامل است. مرگ بستر لازم برای اتحاد و نیل به کمالات وجودی را فراهم می‏کند. به عقیدۀ ملاصدرا نفس، در پایان مسیر استکمالی، به دلیل بساطت و اتحاد با عقول، به بقاء خداوند، باقی است. از نظر او حیات انسان، به مرتبه ادراکی‏اش باز‏می‏گردد. مرگ انتقال به مرتبه عقلانی را ممکن می‏سازد. برمبنای نظریه عرفانی ملاصدرا، حیات انسان، عین الربط به حیات خداوند است. انسان به حکم اسم‏های الظاهر و الآخر، مظهر کمالات حق گردیده، به سوی او باز می‏گردد. مرگ، انتقال مظهریت اسماءالهی است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 153
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
بررسی ارتباط وجود ذهنی با معاد جسمانی و روحانی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه اسدی تپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله نفس و اهمیت آن در باب معاد از دیر باز مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. به ویژه توجه صدرالمتألهین به این امر از زاویه وجود، صبغه نوینی به این موضوع در فضای فلسفه بخشیده است. وی با پذیرش وجود ذهنی در کنار وجود عینی، می خواهد وجودی را در فلسفه عرضه کند که مخلوق نفس انسانی و فاقد اثر و منشأ خارجی است؛ گرچه این نظریه پیش از وی محلّ جدی بحث اندیشمندان بوده اما ملاصدرا با نگرش وجودی و تفکری سیستمی با تأکید بر خلاّقیت نفس در عالم طبیعت به این مسأله پرداخته است. وی قیام صور ذهنی مخلوق را به نفس، قیام صدوری خوانده است. مسأله وجود ذهنی در فلسفه ملاصدرا کارکردهای متفاوتی دارد که یکی از جدی ترین آنها، پیوند آن با مسأله معاد است. وی با پذیرش دو نحوه معاد روحانی و جسمانی، تحقق آن را به عملکرد نفس در دنیا نسبت می دهد؛ به این بیان که متناسب با اعمال نفس، بدن اخروی و لذّات و آلام جسمانی و روحانی در آخرت با خلاّقیت نفس در ساحت قوه خیال صورت می گیرد. صدرالمتألهین با استناد به قدرت خارق العاده خیال بر این اعتقاد اصرار دارد که هر کس کیفیت قدرت الهی را در خیال خویش بپذیرد، باور می کند که ارواح، تجسد یافته و نیات صورت خارجی می‌یابند. حکیم یاد شده، پس از بیان احوالات نفس در آخرت، نحوه تأثیر کمال قوه علمی و عملی را در صقع نفس شرح داده و بیان می دارد که: نفوس سعادتمندان در آخرت بر حسب اعمال دنیایی و به کمک قوه مجرده خیال، منشأ صور لذیذ گشته و نفوس اشقیاء منشأ صور دردناک می شود. گر چه ملاصدرا با عدم بیان مسائل وجود ذهنی می تواند قائل به پذیرش خلاّقیت نفس شود اما کاربرجسته وی استفاده از راهکاری به نام تجرد خیال است که در پرتو آن قادر به حل معضلات وجود ذهنی، وجود برزخی و معاد جسمانی است و مهمتر از همه بیان اصول متمایز در معاد جسمانی کمک شایانی به اثبات ارتباط وجود ذهنی با معاد داشته. آنچه کار وی را از سایر فلاسفه چون بوعلی ممتاز می کند پذیرش تجرد خیال به معنی ارتقای صورت و خروج از نقص به سوی کمال است نه تقشیر صورت از ماده.
تمهیدی بر نظریه انکشاف در معرفت نفس با تأکید بر فراروی از قرائت رایج از فلسفه ملاصدرا در دیدگاه علامه حسن زادۀ آملی
نویسنده:
شهریار غفاری ، سوسن کشاورز ، سعید بهشتی ، رمضان برخورداری ، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگارندگان این جُستار، با تأکید بر اینکه قرائت رایج از حکمت متعالیه، روایت سفر نفس از خلق به حقّ است روایت نهائی را روایتی مطابق با سفر از حق به خلق معرفی می کنند. برای تدارک این روایت، به روش توصیفی - استنباطی، نشان داده می شود که روایت دوّم که در آثار خود ملاصدرا به صورت ضمنی وجود دارد، در اندیشه علامه حسن زاده در «معرفت نفس» با صراحت بیشتری دنبال می شود، به نحوی که می توان معرفت نفس علامه حسن زاده را تداوم و تکمیل قرائت متأخّر ملاصدرا از حکمت متعالیه دانست. تحلیلها و استنباطها از معرفت نفس علامه حسن زاده، نگارندگان را به پنج اصل فلسفی هدایت کرده که عبارتند از وحدت شخصی وجود، روحانیۀ السّوس بودن نفس، حرکت حبّی، انتشای ادراکات، اتّحاد اندکاکی؛ که به ترتیب جانشین اصول پیشین می شوند. مجموعه این اصول و روایت مبتنی بر آنها، ما را به تصویری از نفس انسانی می رساند که با تصویر اشتدادی کاملاً متفاوت است. «نظریه انکشاف» عهده دار تبیین این تصویر است. این مقاله در مقام تبیین مبانی فلسفی نظریه انکشاف ارائه می شود و پیگیری مدّعا و محتوای اصلی این نظریه، به عنوان نظریه ای در انسان شناسی فلسفی، و مؤلّفه های وجودی نفس در آن را به پژوهش های بعدی موکول می‌کند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 128
اتحاد عاقل و معقول از نظر استاد مطهری و حسن زاده آملی
نویسنده:
رضا منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله اتحاد عاقل و معقول یکی از مباحث ریشه دار و پرسابقه فلسفی است که همواره میان فلاسفه و حکمای یونان قبل از اسلام و نیز میان حکمای مسلمان مورد بحث و گفتگو بوده است. این مساله بخشی از مساله شناخت شناسی در فلسفه ی ملاصدرا است که عهده دار رابطه علم و شناخت انسان با خودوی است. یکی از مواردی که در زمینه تحریر محل گفتگو در مساله اتحاد عاقل و معقول در این رساله مورد بحث است، این است که مبانی و ادله ی اتحاد عاقل و معقول نزد استاد مطهری و حسن زاده آملی در چیست؟ در این میان بعضی از متفکران بر این عقیده اند که اصولا محور بحث در مساله اتحاد عاقل و معقول علم حصولی است و علم حضوری به طور کلی از محل بحث خارج است. بسیاری دیگر از فیلسوفان در بحث اتحاد عاقل و معقول علم حضوری را نیز وارد بحث کرده اند و فقط این بحث را منحصر در علم حصولی ندانسته اند. این نوشتار در صدد بررسی و سیر تحول مساله اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ی ملاصدرا و تبیین ابعاد مختلف آن از جمله معنا شناسی، مبانی و ادله ی آن از منظر استاد مطهری و استاد حسن زاده آملی است و لذا آنچه به صورت اجمال می توان از نظرات و دیدگاههای هر دو متفکر بیان کرد این است که بحث اتحاد عاقل و معقول که انسان را متحد با معلومات خود می داند نقش بسزای در زندگی انسان خواهد داشت.
تمهیدی بر اخلاق عرفانی در حکمت سینوی
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش اصلی این جستار به این قرار است: چگونه می‌توان با الهام از اقوال عرفانی ابن سینا به استنباط و استخراج نوعی اخلاق عرفانی اندیشید؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: یکم. آنچه در نمط‌های پایانی اشارات در این جُستار ذکر شده است همگی در ارتباط با بیکران و پیوند با مبادی عالی شکل گرفته است و این ارتباط سالکانه با بیکران- نه صرفاً ارتباط تکوینی با بیکران که در همه یافت می‌شود- زمینة تحقق مکارم اخلاق و اخلاق متعالی را فراهم می‌کند؛ اخلاقی که به اعتبار پشتوانه‌ها و ریشه‌ها و زمینه‌های عرفانی‌اش از آن می‌توان به اخلاق عرفانی یاد کرد؛ دوم. در اخلاق، چه‌هستی، نظریه‌های اخلاقی، و مؤلفه‌ها و زمینه‌های اخلاقی مطرح است. عرفان به روایت ابن سینا، امکانات درونی‌ای دارد که بر اساس آن می‌توان دربارة موارد یادشده سخن گفت
صفحات :
از صفحه 213 تا 240
 تحلیل هستی شناختی انواع قیامت و رابطه مرگ با آن ها نزد سید حیدر آملی
نویسنده:
فاطمه کوکرم ، عبدالله صلواتی ، عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قیامت در زبان رایج و بعقیدة همگانی، صرفاً ناظر به قیامت آفاقی است که جزئیات آن در ادیان الهی بیان شده است. اما عارفانی همانند سیدحیدر آملی با تفسیر انفسی از قیامت، گونه¬های متنوعی از قیامت را ترسیم و تبیین کرده¬اند؛ قیامتهایی که بیشینة آنها با مرگ ارادی در ارتباط است. پرسش اصلی نوشتار حاضر اينست كه از منظر سیدحیدر آملی، مرگ و انواع قیامت چه ارتباطی دارند؟ یافته¬های این پژوهش عبارتند از: 1) سیدحیدر قیامت را به قيامت آفاقی و انفسی تقسیم میکند و هرکدام از آنها را دارای دو قسم صوری و معنوی میداند و هر يك از اقسام صوری و معنوی را به صغری، وسطی و کبری تقسیم كرده است؛ به این ترتیب، او از دوازده قسم قیامت نام ميبرد. به بيان ديگر، قیامت انواع گوناگونی دارد که بیشینة آنها با مرگ ارادی در ارتباط است و آدمی باید به مرگ ارادی بمیرد تا بتواند قیامتهای گوناگون را شهود کند. 2) مرگی که آملی از آن سخن گفته است موجب امتداد انسان میشود، او را از انحصار زندگی این‌جهانی بیرون آورده و گسترده-تر میکند و آفاق را بروی وی میگشاید و به حیاتش، خودش و نگاهش، وسعت ميبخشد؛ انسانی که بدنبال مرگ ارادی نیست و حیات این‌جهانی دارد، بتعبیری انسانی کوتاه‌قامت است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 162
بررسی و نقد رابطۀ اسما و صفات با ذات الهی از منظر سید حیدر آملی
نویسنده:
امیرحسین منصوری نوری ، عین الله خادمی ، عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کشف رابطۀ میان ذات با اسما و صفات الهی، همواره یکی از دغدغه­های بزرگ دین‌پژوهان بوده است. پژوهش حاضر در پی این دغدغه و بر اساس پرسش اصلی«رابطۀ ذات و صفات الهی در نظام فکری سید حیدر آملی چگونه تبیین می­شود؟» شکل گرفته است. جستار حاضر با این خط مشی که ابتدا مطالب مرتبط با موضوع، جمع­آوری و کدگذاری شده­ و سپس با چینش منطقی در جهت رسیدن به نتیجه سامان یافته­اند. در نهایت نتایج حاصله پس از تحلیل گزارش شده­اند. این نتایج عبارتند از: سید حیدر آملی اسما و صفات الهی مجرای ظهور مرتبی ذات الهی معرفی می­کند، البته با توجه به تفکیک­ناپذیری اسما و صفات به نظر می­رسد این دو در یک مرتبه، قرار می­گیرند؛ در نظام فکری سید حیدر آملی، اسما عین ذات معرفی شده است، اما دلایل او برای عینیت مخدوش به نظر رسیده است و در نهایت عمل­کرد او در اثبات این مدعا موفق ارزیابی نشده است؛ با بازسازی استدلال بر غیریت از میان سخنان سید حیدر آملی، در مواضعی او متمایل به نظریۀ غیریت ارزیابی شده است؛ راه برون­رفت از این تضاد درونی یافتن وجه جمعی میان عینیت و غیرت خواهد بود؛ به نظر می­رسد وجه جمع عینیت و غیریت، نظریۀ «اسما و صفات، تجلی ذات» است، چرا که با یک اعتبار تجلی غیر از ذات و تنزل ذات از مقام اطلاق است و از سوی دیگر تجلی از متجلی (تجلی کننده) جدایی ندارد. این نظریه در آثار سید حیدر وجود ندارد، اما نظام اندیشه­ای او با این نظریه سازگارتر به نظر می­رسد.
صفحات :
از صفحه 237 تا 251
بررسی رابطه نفس و بدن از نظر ابن رشد و ملاصدرا
نویسنده:
حسین رعیتی بادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری می باشد . گواه بر این مطلب تلاش فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون ارسطو ، قول وحدت نفس وبدن را مطرح نموده ،و برخی چون ابن سینا ، معتقد است نفس رابطه تدبیری با بدن دارد. بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم قابل چشم‌پوشی نیست،در گام اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه چون ارسطو و ابن سینا اختصاص دادیم . در گام بعد ابن رشد معتقد است نفس در جسم است به واسطه‌ی جسم عمل می‌کندو این جسم امری مادی است و با مرگ بدن نفس هم از بین می‌رود .به این معنی که بدن از نفس جدا نیست و نفس از آن جدا نمی‌باشد. لذا به وحدت عضوی بین نفس و بدن قائل است. در گام سوم ،ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد . ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است واحد سیال و پویا که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. هم چنین ملاصدرا، وابستگی نفس و بدن از روی تعلق وجودیمی داند واین که نفس در حدوث محتاج بدن است ولی در تداوم به آن نیازی ندارد و این تعلق صرفاً برای به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است .در گام آخرتطبیق آراء این دو فیلسوف در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند . البته ، گرچهغموض مسئلهتجردو جسمانیت نفس نزد ابن رشد مطرح نیست ،اما ملاصدرا توانست بر اساس مبانی ابتکاری خود تبیین موفقی را در مسئله ارتباط نفس وبدن ارائه نماید.
کثرت نوعی انسان نزد فیض کاشانی
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحدت نوعی انسان نزد برخی از فیلسوفان مسلمان اصلی مسلم بوده است، بدون آنکه دلیلی بر این مدعا ارائه نمایند. گروهی نیز درصدد اقامه برهان بر وحدت نوعی برآمدند. در مقابل برخی از فیلسوفان، براهینی بر کثرت نوعی انسان عرضه نموده ­اند، اما دو نقص در کارشان وجود داشت: نخست آنکه مبانی و مبادی مناسب را برای تبیین کثرت نوعی انسان در اختیار نداشتند و دوم آنکه دیگر مسائل مرتبط با انسان را از جمله حدوث نفس، سازوکار اخلاقی انسان و اتحاد عاقل ومعقول را فارغ از کثرت نوعی انسان مطرح می­ کردند. با ظهور ملاصدرا و تأسیس حکمت متعالیه، دو نقیصه فوق برطرف شد، اما همچنان به لحاظ روشی و محتوایی می­توان ایده کثرت نوعی را توسعه و تعمیق بخشید؛ فیض کاشانی نیز با رویکرد جدی ­تر به آیات و روایات توانسته فلسفه ملاصدرا را در باب کثرت نوعی انسان توسعه دهد. گفتنی است هرچند فیض کاشانی، در طرح کثرت نوعی انسان از آیات و روایات مدد می­ گیرد، اما این به منزله تقدم مشی فلسفی بر نگاه روایی نیست؛ بنابرآنکه فیض در بیشینه اقوالش مشی روایی را مقدم بر نگاه فلسفی می­ دارد و بر اساس آن، در مباحث فلسفی و عرفانی خویش، درصد تبیین دلالت­ های پنهان فلسفی و عرفانی روایات و آیات برمی ­آید. در این جستار نخست امکان طرح ایده کثرت نوعی انسان نزد فیض بر پایه مبانی حکمت متعالیه عرضه می­ شود و در گام بعدی تصریحات فیض بر کثرت نوعی انسان مطرح می­ گردد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 107