آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تقریر انسان‌شناسانه اعتباریات بر اساس ماجرای هبوط انسان از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
ابراهیم راستیان، محمد بیدهندی، فروغ السادات رحیم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هبوط انسان ماجرای یک شخص خاص نیست که در تاریخ رخ داده است، بلکه فرایند ورود انسان به حیات دنیایی است. علامه طباطبایی با تبیین تمایز ماجرای هبوط و خلقت ارضی انسان و بیان چیستی و علل هبوط انسان به دنیا، منشأ و مراحل شکل‌گیری اعتباریات انسانی را تقریر می‌کند. محوری‌ترین سؤال این مقاله پیرامون نسبت هبوط انسان با اعتباریات است که از منظر علامه طباطبایی، حقیقت هبوط به معنای ورود به عالم اعتباریات است؛ اعتباریاتی که نقش اساسی در شکل‌گیری اجتماع و همچنین نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی انسان‎ها دارد. براساس ماجرای هبوط که همان توجه انسان به کثرت و غفلت از وحدت است، پندار استقلالی انسان و به تبع آن، توجه به بدن و نیازهای حیوانی شکل می‌گیرد و ذیل توجه به نیازهای دنیایی و احکام هستی‌شناسانۀ آن، اعتباریات متحقق می‌شود. در نهایت، پس از توبه، انسان در فرایند هبوطی قرار می‌گیرد که همراه با تشریع اعتبارات دینی و جدا شدن راه سعادت از راه شقاوت برای انسان است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
نقد و بررسی «نظریه شریعت صامت» بر اساس مبانی معرفت‌شناسی علامه طباطبایی
نویسنده:
محبوبه اسماعیل‌زاده نوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
کارکردهای دین از دیدگاه علامه طباطبائی (ره) و شهید مطهری (ره)
نویسنده:
هاجر نیلی احمدآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه سید محمد حسین طباطبایی و شهید مطهری دو دانشمند و اسلام شناس مطلع و ژرف نگری هستند که در آثار گرانسنگ خویش بر احیا و رواج تعالیم و باورهای دینی بر اساس منطق و زبان روز تأکید داشته و می کوشیدند با توجه به سؤالات پیش رو در حوزه دین توانایی های دین را برجسته تر و قاطع تر بنمایانند. آنان با رویکردی میان دینی در جای جای آثار خویش سعی نموده اند برکات، مقاصد، فواید و در اصطلاح جدید، کارکردهای دین اسلام را نشان دهند. در نگاه ایشان دین و انسان دو حقیقت متناظر بر هم اند و به همین جهت هم «انتظار دین از بشر» و «انتظار بشر از دین» معنا پیدا می کند و از اینروست که ساحت های فکر و خلق و خو وعمل را مورد توجه جدی قرار داده وبا تعالیم خویش تغذیه کردند.آنچه قسمت عمده کارکردهای دین،خصوصاَ کارکردهای اصلی دین را پوشش می دهد، راهکارهای معنوی-معرفتی دین است که جوابگوی فکر و اندیشه آدمی و مربوط به اعتقادات اوست. راهکارهایی که بدیلی جز دین ندارند و تحت عنوان غیب مطرح می شود که متعلق های آن اموری مانند عالم الوهیت (خداوند و ملائکه)، روح و حیات بعد از مرگ است. کارکردهای اخلاقی نیز جوابگوی ساحت خلق وخوی آدمی است. اخلاق، هم مربوط به فرد است وهم مربوط به اجتماع واساس آن بر سلامت روان است که تنها از راه اعتدال و توازن میسر می گردد و از آنجاییکه سعادت و رستگاری انسان به دست اوست و به خصوصیات اخلاقی وی باز می گردد، دین با ارائه راهکارهای اخلاقی از جمله ایثار، تقوی، توکل و اموری از این قبیل انسان را در این مهم یاری می رساند و این حاصل نمی شود مگر با انجام و تکرار عمل تا به تدریج در نفس آدمی تأثیرگذار باشد. کارکردهای عملی دین نیز، ناظر بر جنبه عملی و رفتاری آدمی است که در بر گیرنده سه بخش عمده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. علامه طباطبایی و شهید مطهری «اصل اجتماعی بودن نوع انسان» را واضح و بدیهی می دانند و به دنبال آن در آثار خود به راهکارهای دین در این زمینه اشاره می کنند. از عمده کارکردهایی که دین در باب سیاست ارائه می دهد پیرامون روابط سیاسی حکومت اسلامی با سایر کشورهای جهان و میزان گسترش و عدم گسترش این روابط است. علاوه بر این، بحث از حکومت اسلامی و ارزش و لزوم تشکیل آن از دیگر مسائل سیاسی است که دین مبین اسلام توجه ویژه ای به آن مبذول داشته است و عناصری همچون ایمان، اقتدار و استقامت، عدالت، وفای به عهد و پیمان و اموری از این قبیل را از جمله کارکردهای لازم و اساسی حکومت اسلامی می داند. خواسته های اقتصادی انسان، شرط ادامه حیات اوست. راهکارهایی همچون خمس، زکات صدقه نیز از جمله کارکردهای دین محسوب می شود. دین هرگونه فعالیت اقتصادی و کار وتلاش را برای دستیابی معاش در چهارچوب قوانین و ضوابط اسلامی جایز و بلکه ممدوح می شمارد. آنچه دین اسلام همواره با آن مبارزه کرده، هدف قرار دادن ثروت و پول پرستی است. علامه سید محمد حسین طباطبایی و شهید مطهری دو دانشمند و اسلام شناس مطلع و ژرف نگری هستند که در آثار گرانسنگ خویش بر احیا و رواج تعالیم و باورهای دینی بر اساس منطق و زبان روز تأکید داشته و می کوشیدند با توجه به سؤالات پیش رو در حوزه دین توانایی های دین را برجسته تر و قاطع تر بنمایانند. آنان با رویکردی میان دینی در جای جای آثار خویش سعی نموده اند برکات، مقاصد، فواید و در اصطلاح جدید، کارکردهای دین اسلام را نشان دهند. در نگاه ایشان دین و انسان دو حقیقت متناظر بر هم اند و به همین جهت هم «انتظار دین از بشر» و «انتظار بشر از دین» معنا پیدا می کند و از اینروست که ساحت های فکر و خلق و خو وعمل را مورد توجه جدی قرار داده وبا تعالیم خویش تغذیه کردند.آنچه قسمت عمده کارکردهای دین،خصوصاَ کارکردهای اصلی دین را پوشش می دهد، راهکارهای معنوی-معرفتی دین است که جوابگوی فکر و اندیشه آدمی و مربوط به اعتقادات اوست. راهکارهایی که بدیلی جز دین ندارند و تحت عنوان غیب مطرح می شود که متعلق های آن اموری مانند عالم الوهیت (خداوند و ملائکه)، روح و حیات بعد از مرگ است. کارکردهای اخلاقی نیز جوابگوی ساحت خلق وخوی آدمی است. اخلاق، هم مربوط به فرد است وهم مربوط به اجتماع واساس آن بر سلامت روان است که تنها از راه اعتدال و توازن میسر می گردد و از آنجاییکه سعادت و رستگاری انسان به دست اوست و به خصوصیات اخلاقی وی باز می گردد، دین با ارائه راهکارهای اخلاقی از جمله ایثار، تقوی، توکل و اموری از این قبیل انسان را در این مهم یاری می رساند و این حاصل نمی شود مگر با انجام و تکرار عمل تا به تدریج در نفس آدمی تأثیرگذار باشد. کارکردهای عملی دین نیز، ناظر بر جنبه عملی و رفتاری آدمی است که در بر گیرنده سه بخش عمده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. علامه طباطبایی و شهید مطهری «اصل اجتماعی بودن نوع انسان» را واضح و بدیهی می دانند و به دنبال آن در آثار خود به راهکارهای دین در این زمینه اشاره می کنند. از عمده کارکردهایی که دین در باب سیاست ارائه می دهد پیرامون روابط سیاسی حکومت اسلامی با سایر کشورهای جهان و میزان گسترش و عدم گسترش این روابط است. علاوه بر این، بحث از حکومت اسلامی و ارزش و لزوم تشکیل آن از دیگر مسائل سیاسی است که دین مبین اسلام توجه ویژه ای به آن مبذول داشته است و عناصری همچون ایمان، اقتدار و استقامت، عدالت، وفای به عهد و پیمان و اموری از این قبیل را از جمله کارکردهای لازم و اساسی حکومت اسلامی می داند. خواسته های اقتصادی انسان، شرط ادامه حیات اوست. راهکارهایی همچون خمس، زکات صدقه نیز از جمله کارکردهای دین محسوب می شود. دین هرگونه فعالیت اقتصادی و کار وتلاش را برای دستیابی معاش در چهارچوب قوانین و ضوابط اسلامی جایز و بلکه ممدوح می شمارد. آنچه دین اسلام همواره با آن مبارزه کرده، هدف قرار دادن ثروت و پول پرستی است.
بررسی مبنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت در تبیین ماهیت نداشتن واجب الوجود؛ باتکیه بر دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
علی مستاجران گورتانی ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر تبیینِ نقش اصالت وجود و اصالت ماهیت در تعیین ماهیت ‌پذیری و یا عدم ماهیت پذیری واجب‌الوجود است؛ پرسش اصلی عبارت است از اینکه به پشتوانه کدام یک از مبانی؛ اصالت وجود یا اصالت ماهیت؛ می‌توان تفسیرِ متقن و مبرهن‌تری از عدم زیادت وجود بر ذات واجب و عدم ماهیت‌پذیری واجب الوجود اقامه نمود. با روش توصیفی تحلیلی پس از واکاوی تمایز یا عدم تمایز میان اقتضاپذیری و علیت ذاتِ واجب الوجود و همچنین با تکیه بر حیثیت تقییدیه و یا تعلیلیه مشخص خواهد شد کدام یک از مبانی در اثبات نزاهت حق تعالی از ماهیت کارآمدتر است. اما با توجه به دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در نگاه اولیه اختلاف مبنایی در تفسیر نزاهت حق تعالی از ماهیت مطرح شده است اما آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده این است که انتقاد علامه طباطبایی نسبت به ساختار یکی از استدلال‌های ملاصدرا در راستای ماهیت‌ناپذیری حق‌تعالی از ماهیت وارد شده و با توجه به مبنای اصالت واقعیت، نیز می‌توان محتوای نظر علامه را در موافقت با نظر ملاصدرا دانست.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
بررسی مبانی فلسفی اصالت فرد یا اجتماع از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد رضا متین فر استاد راهنما: محمد بید هندی استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی به‌ویژه علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه تاریخ، بحث از چگونه ترکیب شدن افراد و تشکیل اجتماع است که آیا ترکیب افراد در اجتماع از نوع ترکیب حقیقی است یعنی این افراد در ترکیب و تشکیل اجتماع هویت خود را حفظ نکرده و یک هویت جدید که اجتماع است را به وجود آورده است و آنچه حقیقت دارد اجتماع خواهد بود و فرد در اجتماع وجودی اعتباری و انتزاعی خواهد داشت یا اینکه ترکیب افراد از نوع ترکیب اعتباری خواهد بود به این معنا که تک‌تک افراد در اجتماع هویت مستقل خود را حفظ کرده و آنچه حقیقت دارد و وجود به آن تعلق گرفته است افراد در اجتماع است و اجتماع اعتباری و انتزاعی خواهد بود این بحث یکی از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار بر علوم مختلف خواهد بود. مطلبی که کمتر به ان توجه شده این است که بحث از اصالت فرد یا اجتماع صرفا در صلاحیت فلسفه است و نه علومی همچون جامعه‌شناسی زیرا اولاً هیچ علمی متکفل اثبات موضوع خود نیست و هر علمی وجود موضوع خود را مسلم می‌انگارد و به بحث در باب احوال آن می‌پردازد ثانیاً مفاهیمی که در این بحث به کار می‌آید مانند وجود، وحدت، ترکیب، اتحاد و اصالت همگی مفاهیم فلسفی است و نه جامعه‌شناختی؛ بنابراین هرکس که راجع به اصالت فرد یا اجتماع تحقیق یا اظهار نظر کند در واقع به قلمرو فلسفه پای نهاده است (مصباح یزدی، 1390: 33) بحث اصالت جامعه یا فرد یا هردو از موضوعات بسیار مهم و تأثیرگذاری است که در طول تاریخ ذهن بسیاری از فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است این بحث آن‌گونه که مورد اعتنای برخی فیلسوفان بوده، مورد نظر جامعه شناسان قرار نگرفته، زیرا بحث اصالت فرد و اجتماع بیش از آنکه صبغه ی اجتماعی و جامعه‌شناختی داشته باشد، در حیطه موضوعات فلسفی است. از همین رو گفته شده است که این موضوع را نخستین بار خواجه‌نصیرالدین طوسی، از فلاسفه بزرگ قرن هفتم (672-597 ق) باز گفته است اما حقیقت این است که قبل از خواجه‌نصیرالدین در اثر شریف اخلاق ناصری، ابو نصر فارابی (339-260 ق) آن را مطرح ساخته است و پس از او، اخوان صفا در قرن چهارم و ابن خلدون، در سده هشتم، موضوع را تعقیب و در زمان معاصر اقبال لاهوری، علامه طباطبایی و دیگران آن را در آثار خویش بیان کرده‌اند (جوادی املی، 1389: 288-287). در خصوص مسئله مذکور سه رویکرد وجود دارد گروهی معتقد به اصالت فرد و گروهی دیگر به اصالت اجتماع و گروه سوم به اصالت هر دو قائل شده اند.گروه سوم معتقدند اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد می باشد. به نظر می‌رسد ملاصدرا بنیان‌گذار حکمت متعالیه بحثی مجزا و مخصوص به این امر در آثار خود ندارد بلکه می‌توان از مبانی فکری و فلسفی آن و مباحثی که غیرمستقیم مربوط به بحث ما می‌شود این طور فهمید که ایشان اصالت را از آن فرد می‌دانند نه اجتماع ایشان در اسفار به صراحت تاکید میکنند که وجود مساوق با وحدت است و عین ان است و کثیر از ان رو که کثیر است وجودی جز احاد ندارد به این معنا که مثلا مجموعه یک و دو، چیزی جز یک و دو نیست و این طور نیست که چیزی سومی هم به نام مجموعه متشکل از هر دو انها محقق باشد«عندنا لأن الوجود یساوق الوحده بل عینها و قد علمت أن الکثیر بما هو کثیر لیس له وجود إلا وجودات الآحاد فالمجموع من زید و عمرو لیس إلا اثنین و لا یتحقق منهما شیء ثالث فی الوجود إلا بمحض الاعتبار فإذن لأحد أن یقول إن جمیع الممکنات لیست لها عله أخری غیر علل الآحاد فعله مجموعها عباره عن مجموع علل أفرادها فلیست بخارجه عن ذواتها الممکنه»(ملاصدرا،30:1368) درباره علامه طباطبایی نظرات مختلف وجود دارد بعضی ایشان را اصالت فردی می دانند و بعضی اصالت جمعی و بعضی هم معتقدند نظرات ایشان در کتب مختلفشان تناقض امیز است. به عنوان مثال برخی معتقدند که علامه طباطبایی اصالت فرد و اجتماع را توامان قبول دارند«دیدگاه علامه درباره فرد و جامعه،اصالت توامان هر دوی انهاست:یعنی ایشان هم فرد را اصیل می داند و هم جامعه را. (فریدی،بهزاد وکیل ابادی،عبدالهی عابد ،285:1399) برخی معتقدند علامه اصالت فردی است و می گویند«می توان نتیجه گرفت که رای و باور علامه در مساله اصالت فرد و اجتماع بر اصالت فرد است و اجتماع تنها اعتباری است که توسط انسان برای پاسخ به نیاز ها و غرایزش شکل می گیرد هرچند می توان وجودی بالتبع و وابسته برای اجتماع در نظر گرفت که برگرفته از وجود عینی و خارجی افراد شکل دهنده ان اجتماع خواهد بود»(جلالوند، طاهری، سعیدی مهر،221:1398) برخی معتقدند اراء علامه طباطبایی متناقض است انها می گویند علامه در اصول فلسفه معتقد به اصالت فرد است ولی در المیزان معتقد به اصالت جامعه شده است« انچه در چکیده این مقاله در تنافی ارا مرحوم علامه طباطبایی در زمینه نحوه و نوع حیات جامعه ادعا شده بود صحت دارد.نوشته ایشان در اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملا صریح و گویاست که اجتماع/جامعه در زمره اعتباریات عملی و ریشه گرفته از عواطف و احساسات و اراده و خواست انسان است»(تقی زاده داوری ،144:1398) انچه مشخص است در وهله اول ان است که نظری واحد در باره علامه وجود ندارد و نظرات به شدت مختلف و متناقض است و محققانی که در این زمینه کار کرده اند به نظری واحد نرسیده علت ان هم این است که عبارت علامه در کتب فلسفی و تفسیر قران خود به شدت انسان را به خطا می اندازد و به نظر با یکدیگر متعارض است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران و تفسیر آیات اجتماعی قرآن نظری برخلاف کتاب اصول فلسفه می‌دهند و به صراحت تأکید می‌کنند که اصالت با اجتماع است و از وجود انسانی و حتی اراده و اختیار جامعه سخن می‌گویند «به همین جهت قرآن کریم غیر از آنچه برای افراد هست وجودی و عمری و کتابی و حتی شعوری و فهمی و عملی و اطاعتی و معصیتی برای اجتماع قائل استـ»(طباطبایی،1385 :152) ایشان در جایی دیگر این‌گونه تصریح می‌کنند «و خلاصه اینکه لازمه آنچه در این باره اشاره کردیم این
بررسی و تحلیل نسبت انسان با عالم در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، که به شدت متأثر از عرفان اسلامی است، انسان تنها موجودی است که دارای ماهیت مشخص و معین نبوده و همواره به سوی فعلیت ها و امکان های بی نهایت که در پیش روی دارد، مفتوح و منکشف است. ملاصدرا از طریق کشف و شهود و به کمک اصول فلسفه متعالیه به ویژه دو اصل حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول در پی تبیین نسبت انسان با عالم برآمده است. در هستی شناسی ملاصدرا فرض انسان بدون عالم و عالم بدون انسان امری غیرممکن می نماید. وی معتقد است انسان و مراتب وجودی او متناظر و مطابق با عالم و مراتب وجودی آن است، به گونه ای که احکام هر یک در خصوص دیگری صدق می کند. نگارنده در این نوشتار نخست رویکرد خاص ملاصدرا به انسان و به ویژه آدمی در برابر حقایق عینی و عوالم وجودی و سپس «انفتاح و گشودگی» صفت حذف دوگانگی بین انسان و عالم و تبیین ملاصدرا از رابطه ذهن و عین به عنوان ثمره اصلی رویکرد یاد شده را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
تحلیل تطبیقی از قاعده لطف در دیدگاه متکلمان اسلامی
نویسنده:
محمد بیدهندی، سکینه محمدپور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
قاعده لطف یکی از قواعد مهم کلامی است که مکاتب مختلف کلامی در اسلام، آن را در اثبات بعضی از اصول اعتقادی اساسی خود، به کار گرفته اند. متکلمان امامیه، اصل امامت و متکلمان معتزلی لزوم وعد و وعید را که از اصول اساسی این مکتب است؛ از طریق قاعده لطف اثبات نموده اند، اما متکلمان اشعری و بعضی از معتزله بغداد این قاعده را انکار نموده و به ابطال آن پرداخته اند. هدف این مقاله، این است که با توجه به اهمیت این قاعده در کلام اسلامی، دلایل عقلی متکلمان اسلامی را در اثبات وجوب لطف بررسی کند. علاوه بر این، بررسی دیدگاه متکلمان اهل سنت نسبت به قاعده لطف و نقد دلایل عقلی ای که مخالفان قاعده لطف، در ابطال وجوب لطف به کار برده اند، نیز از اهداف این مقاله است. نتیجه ای که در این مقاله از بررسی دلایل عقلی متکلمان اسلامی در اثبات وجوب لطف به دست آمده، این است که فقط، دلایل عقلی ای که وجوب لطف را از طریق رحمت الهی و جود و کرم او اثبات می کنند، دلایلی یقینی بوده، دارای ضرورت عقلی هستند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 34
بررسی و تحلیل نسبت «انسان» با «عالم» در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، كه به شدت متأثر از عرفان اسلامی است، انسان تنها موجودی است كه دارای ماهيت مشخص و معين نبوده و همواره به سوي فعليت ها و امكان های بی نهايت كه در پيش روی دارد، مفتوح و منكشف است. ملاصدرا از طريق كشف و شهود و به كمك اصول فلسفه متعاليه به ويژه دو اصل حركت جوهری و اتحاد عاقل و معقول در پی تبيين نسبت انسان با عالم برآمده است. در هستی شناسی ملاصدرا فرض انسان بدون عالم و عالم بدون انسان امري غيرممكن می نمايد. وی معتقد است انسان و مراتب وجودی او متناظر و مطابق با عالم و مراتب وجودی آن است، به گونه ای كه احكام هر يك در خصوص ديگری صدق می كند. نگارنده در اين نوشتار نخست رويكرد خاص ملاصدرا به انسان و به ويژه آدمی در برابر حقايق عينی و عوالم وجودی و سپس «انفتاح و گشودگی» صفت حذف دوگانگی بين انسان و عالم و تبيين ملاصدرا از رابطه ذهن و عين به عنوان ثمره اصلی رويكرد يادشده را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14