آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
امامت و قاعده لطف
نویسنده:
سکینه مخمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مهمترین اصل در مکتب شیعه که این مکتب را از سایر مکتب ها متمایز می سازد،اصل امامت است.به همین دلیل تبیین عقلانی این اصل،نزد متکلمان شیعه از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. مهمترین دلیل عقلی ای که متکلمان شیعه در اثبات اصل امامت به کار برده اند مبتنی بر قاعده لطف است.محور اصلی این تحقیق بررسی میزان اعتبار عقلی قاعده لطف ومیزان کارآیی این قاعده در اثبات اصل امامت و صفات خاص امام (علم و عصمت) است. هدف از این تحقیق این است که با توجه به اهمیت اصل امامت در کلام شیعه و نقش مهمی که قاعده لطف در تبیین عقلانی اصل امامت و صفات خاص امام دارا می باشد،واکثر مخالفان ضرورت عقلی امامت با ابطال ضرورت عقلی قاعده لطف یا انکار کارآیی آن در اثبات اصل امامت،ضرورت عقلی امامت را مورد انکار قرار می دهند؛ضرورت عقلی قاعده لطف و کارآیی آن در اثبات اصل امامت و صفات خاص امام را مورد بررسی قرار دهد؛تا اثبات شود که قاعده لطف که اصل اساسی شیعه یعنی اصل امامت،بر آن مبتنی است،قاعده ای یقینی بوده و در مقابل شبهات مخالفان ضرورت عقلی امامت کارآیی لازم را دارا می باشد.ما در این تحقیق ضمن بررسی دلایل متکلمان شیعه وسنی در رد و اثبات قاعده لطف،اعتبار عقلی این قاعده را مورد اثبات قرار دادیم. در مرحله بعد نیز با تبیین و مقایسه دلایل متکلمان اسلامی در اثبات و رد اعتبار قاعده لطف و مقایسه برهان لطف بابرهان عنایت ، به بررسی میزان کارآیی قاعده لطف در اثبات ضرورت وجود امام پرداختیم.در پایان با تبیین دلایل متکلمان شیعه در اثبات خصوصیات علم امام و نیز تبیین دلایل عقلی ای که در اثبات ضرورت عصمت امام مطرح شده بود، نسبت بین قاعده لطف وعلم وعصمت امام را مورد بررسی قرار دادیم. از بررسی های انجام شده در این تحقیق،این نتایج به دست می آید که قاعده لطف،قاعده ای عقلی و یقینی بوده و ضرورت وجود امام و صفات خاص امام (علم و عصمت)از طریق این قاعده قابل اثبات است.
بررسی آثار و لوازم اعتقاد به آموزه بداء
نویسنده:
مجید شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«مسأله بداء» به عنوان یکی از آموزه های اعتقادی مهم دین اسلام، حاصل تعالیم حضرات معصومین(ع) و هم چنین تحقیق و تدقیق علمای شیعه در جهت انطباق این فرمایشات با مبانی آموزه بداء در قرآن کریم است. بررسی آثار و لوازم اعتقاد به مسأله بداء، مقصود اصلی این پژوهش بوده و این مهم با یک تحلیل عقلانی مبتنی بر متون دینی، صورت پذیرفته است.انتساب بداء به خداوند، به مفهوم آشکار نمودن امری نهفته به واسطه تغییر علم فعلی باری تعالی، در عین ثبوت علم ذاتی حضرت حق می باشد. محتوای این آموزه کاملا مورد تأیید وتأکید قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) است. علاوه بر تصریح ائمه(ع)، لوازم اعتقادی باور به بداء، به گونه ای است که این آموزه را منحصر در کلام شیعه می نماید؛ البته به رغم ادعای منکران این مسأله، پذیرش بداء هرگز مستلزم تغییر علم ازلی خداوند نیست. اعتقاد به این آموزه، در تفهیم ربوبیت خداوند و هم چنین اثبات قدرت مطلقه الهی و به تبع آن، توحید افعالی، تأثیر فراوانی دارد.باور به آموزه بداء در حوزه تربیتی افراد، دارای آثار ارزشمندی در حوزه افکار و اعمال ایشان می باشد. مقدمه نظری پذیرش تعالیمی مانند دعا، صدقه، … و هم چنین تقریر صحیح سرنوشت، با ایمان به مسأله بداء حاصل می شود. تقویت روحیه مسوولیت پذیری، امیدواری، توکل، و…، از نتایج دیگر این آموزه است.نحوه اعتقاد جوامع اسلامی به مسأله سرنوشت و لوازم آن، دارای تأثیرات مهمی در زندگی اجتماعی آن ها بوده است. تحول و پویایی در ابعاد مختلف جامعه معتقد به بداء مشاهده شده و نشانه های دین مداری حقیقی در آن، افزایش می یابد. چنین جامعه ای مطابق با تعالیم دینی، با اراده خود به دنبال ایجاد سرنوشت مطلوب خویش است. اگر در جامعه ای باور به بداء وجود نداشته باشد، با ترویج مسوولیت گریزی عمومی، مشکلاتی در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، پدید می آید. هم چنین انحراف در تبیین عوامل تغییر سرنوشت، سبب روی آوردن جامعه به برخی امور خرافی می گردد.
بررسی انگاره «تفسیر به رأی بودن» برداشت‌ها و تأویلات عرفانی با تأکید بر آراء ملاصدرا
نویسنده:
سید محمد حسین میردامادی؛ محمد بیدهندی؛ مجید صادقی حسن آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأویل، صورت عمیقی از تفکر است که از راه قابلیت­های ادراکی انسان در پی کشف نانوشته­های متن است. گاهی تأویل­های عرفا و حکیمان مورد نقد واقع شده و آن­ها را تفسیر به رأی و تحریف معنوی قرآن و یا تأویل­هایی ذوقی و بدون منطق عقلانی شمرده­اند. هدف این مقاله بررسی این انگاره است و برای بررسی آن در پی استنباط منطقی از تأویل متن و استخراج برخی قواعد تأویلی با تکیه بر آراء صدرالمتألهین است..روش تحقیق، توصیف و تحلیل و استنباط قواعد با محوریت تأثیر مبانی شناخت(شناخت قرآن، هستی و انسان) بر تأویل است. بر مبنای قرآن شناختی دو قاعده صحت استناد به همه لوازم کلام خداوند و نیز نظریه روح معنی و بر مبنای هستی شناختی و تطابق عوالم هستی و حجیت قالب وحی (علاوه بر محتوای آن)، قاعده تغییر زمینه متن و بازسازی الفاظ در زمینه متناظر وبر مبنای اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، و نیز مراتب وجود،قاعده توجه به اعتبارات عالم عقل و بر مبنای معرفت شناختی قوای ادراکی انسان، لزوم ضابطه مندی تأویل، از جمله قواعدی است که منطق تأویل را در فهم آموزه­های دینی شکل می­دهد. توجه به این قواعد می­تواند تا حد زیادی، اتهام تفسیر به رأی و ذوقی دانستن و بی اعتنایی علمی به تأویل­ها را برطرف کند و به فهم عمیق­تر آموزه­های دینی یاری رساند.
صفحات :
از صفحه 259 تا 282
تحليلي بر «تعالي حكمت»؛ با تكيه ‌بر نفس‌شناسي و روش‌شناسي صدرايي
نویسنده:
مریم السادات موسوی ، محمّد بیدهندی ، محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مكتب فلسفي صدرالمتألهين بنام حكمت متعاليه شناخته ميشود. ملاصدرا واژة «حكمت» را بر واژة «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالي» را ـ‌كه در نظر او موقعيتي پوياست ـ جهتگيري كلي ساختار فكري خود قرار داده است. اين امر ما را با منظومه‌يي از عواملي كه از كيفيت، جهت و چگونگي تعالي در اين مكتب بحث ميكند، مرتبط ميسازد. نوشتار پيش‌رو درصدد است، از ميان عناصر متعدد برتري حكمت صدرايي، چگونگي ايجاد اين تعالي را از طريق بررسي دو مؤلفة نفس‌شناسي و روش‌شناسي در دو حوزه مبدأ و معاد تبيين نمايد. در رويكرد صدرايي اگر كسي خواستار حكمت باشد، بايد براي خويش و در خويشتن دست به آفرينش زده و از تماشاگري به بازيگري در عرصة وجود قدم بگذارد. نوع نگاه متفاوت ملاصدرا به حقيقت نفس و توسع در مراتب ادراكي آن، با روش‌شناسي درهم‌تنيده و مرتبط است، زيرا در حكمت صدرايي شناخت نفس بمثابه يك روش براي خداشناسي و آخرت‌شناسي قلمداد ميشود. ملاصدرا در روش‌شناسي از بازآفريني مفاهيم آغاز ميكند و با رهيافتي ميان‌رشته‌يي و جامع‌نگر، روش درست را جمع ميان عقل و نقل و شهود ميبيند. تأويل و زبان برتر نيز از مؤلفه‌هايي است كه با روش‌شناسي خاص ملاصدرا مرتبط است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
فلسفه و محیط زیست
نویسنده:
محمد بیدهندی، علی کرباسی زاده و محسن شیراوند
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
تفکر معنوی در عصر گِشتل
نویسنده:
محمد بیدهندی، بیت اله ندرلو، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفکر از ایده­هائی است که هایدگر متأخر از دریچه­ آن تلاش می­کند در مورد نسبت انسان با حقیقت وجود کاوش کند. حقیقت وجود، رویداد بنیادینی است که ذیل حوالت­های تاریخی اعطایی آن، انکشاف و اختفاء تحقق می­یابد و انسان مبتنی بر آن، فهمی از حقیقت دارد. از دیدگاه هایدگر متأخر، ما در عصر عسرت و غفلت از حقیقت وجود زندگی می­کنیم و به دلیل استیلای اراده معطوف به قدرت، از تفکر اصیل و نسبت اصیل با عالم بی­بهره مانده­ایم. گشتِل، ذات حوالتی از وجود است که ما در دنیای تکنولوژیک معاصر در آن به سر می­بریم. گشتِل در مقام ذات غیرتکنیکی تکنولوژی به بی­فکری دامن می­زند. البته بی­فکری یا فقدان تفکر، خود حوالت حقیقت وجود است و عدم توجه آدمیان به این مسأله بر تشدید عسرت می­انجامد. در مقاله حاضر تلاش می­کنیم معنای تفکر معنوی را در متن وجودشناسی هایدگر به عنوان تفکر متذکرانه درباره حقیقت وجود که راهی برای رهائی را برای انسان در دنیای معاصر در مواجهه با گشتِل فراهم می­کند بدست دهیم. از دیدگاه این نوشتار، نقد ژوزف سی. پیت، یکی از فیلسوفان سرشناس تکنولوژی، مبنی بر منفعل و غیراصیل بودن رویکرد هایدگر به تکنولوژی، حاصل نوعی بدفهمی از موضع هایدگر است. به نظر می‏رسد نظریه «انسانیت در مقام کار» پیت، که مبتنی بر نگاه به تکنولوژی به عنوان مصنوع انسان است، مبتنی بر فهمی از انسان می‏باشد که نسبت اصیل با حقیقت وجود را محال می­سازد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
بیداری عرفانی (یقظه) و ذهن آگاهی: به سوی درکی تطبیقی ارتباط عرفانی فلسفه‌های هستی شناختی هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
بیت الله ندرلو ، محمد بیدهندی ، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 169 تا 180
نقد و بررسی فرضیه” علمای ابرار” و دفاع از جایگاه قدسی امام  (ع) ازمنظرفلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مژگان بیدکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید و نبوت، هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمی رسد. امامت، رکن عظیم تشیع، محور وحدت امت، نگهبان گوهر ناب دین و تداوم بخش خط رسالت است. همین عظمت و اهمیت باعث شده تفاسیر مختلفی پیرامون آن بویژه در خصوص دو صفت علم وعصمت امام شکل گیرد.هدفاین رساله ،پرداختن به دو رویکرد عمده نسبت به مسئله امامت و بیان تفاوت های این دو رویکرد است.نخسترویکردی که در آن علم وعصمت ونص الهی را برای امام (ع) منکر است و مقام ائمه را در حد دانشمندان پرهیزکار می داند. این نظریه تحت عنوانفرضیه علمای ابرار نامبردار است. رویکرد دوم اینکه نه تنها ،قائل به علم وعصمت ونص الهی برای امام است ، بلکه امام را مظهر جامع اسم "الله"می داند. و مدعی است با طرح نظریه مظهریت اسماء برای امام به کلی از گروه غلات متمایز است.تحلیل این معنا که نظریه علمای ابرار را نمی توان در راستای نظریه "امامت"در مکتب کلامی شیعه قلمداد کرد چرا که در این نظریه شروط اساسی امامت یعنی علم و عصمت و نص الهی امام نادیده گرفته شده است ازجمله مباحث مهم این رساله است .نقد نظریه مذکور هم از طریق آیات قرآن کریم و هم از طریق روایات و سخنان خود معصومین (ع) مقدور است ولی در این نوشتار عمدتاً بر اساس فلسفه ملاصدرا مورد نقد وبررسی قرار گرفته است.ملاصدرادر اندیشه فلسفیخود جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است،در این فلسفه انسان تنها موجود ممکنی است که منحصر در حدّ خاص نبوده و در واقع دارای ماهیت نیست. براساس قواعد تأ سیسی این فلسفه مانند اصالت وجود و تشکیک در وجود و بویژه دو اصل اصیل حرکت جوهری و اتحاد عالم ومعلوم ،انسان می تواند در پرتو تحول درونی از جسمانیت به تجرد رسیده وجامع همه معارف الهی و در بر گیرنده تمام کمالات و فضایل گردد. انسان در این مرحله مظهر جمیع صفات جمال و جلال حق شده و تحت عنوان انسان کامل از ان یاد می شود. از دیدگاه ملاصدرا امام معصوم(ع) به عنوان خلیفه خداوند و واسطه فیض ،مصداق اتم واکمل انسان کامل است .انسان در این مرتبه وجودی دارای علم لدنی و عصمت بوده و از ولایت تکوینی برخوردار است . از آنجایی که این انسان در اصل وجود انسانی با انسانهای دیگر مشترک است و تفاوت او با دیگران به شدت وضعف است در عین حال که دارای جایگاه قدسی است می تواند الگوی دیگر انسانها نیز باشد.تبیین جایگاه انسان کامل و نسبت آن با جایگاه قدسی امام معصوم (ع) و تمیز آن با آنچه از غلات نقل شده به همراه نقد نظریه "علمای ابرار" از جمله نتایج این نوشتار است .در نظر نگارنده این رساله ،نظام فلسفی ملاصدرا همانطور که ابعادی از مساله توحید مانند وحدت غیر عددی حقتعالی را برای نخستین بار تبیین عقلی و فلسفی نمود ،توانست ابعادی از مسأله امامت و ولایت تکوینی ائمه معصومین(ع)را نیز کشف نماید؛حقیقتی که بدین صورت قبل از ملاصدرا بر بسیاری از اندیشمندان مسلمان پوشیده مانده بود. کلید واژه ها:امام،علم لدنی ،عصمت،ولایت،انسان کامل?
بررسی دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر ایرانی درباره ماهیت تکنولوژی از منظر حکمت متعالیه ، مطالعه موردی : مرتضی آوینی ، محمد مدددپور ، رضا داوری و عبدالکریم سروش
نویسنده:
ولی اله عموآقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده به تکنولوژی می توان با دو رویکرد متفاوت نظر کرد. می توان آن را ابزاری خنثی دید که بسته به قصدی که شخص استفاده کننده از آن دارد، می تواند در جهت خیر یا شر مورد استفاده قرار گیرد. اما در رویکرد دیگر، تکنولوژی نه یک ابزار صرف، که اساسا تکنولوژی را نوعی نگاه خاص به جهان و هستی دانست، نگاهی که در آن انسان به همه چیز به مثابه «منبع ذخیره انرژی» نظر می افکند. می توان رویکرد اول را تحت عنوان کلی «رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه» و رویکرد دوم را «رهیافت فلسفی» نام گذاری کرد. تفاوت این دو رهیافت در نقطه نظرات خاصی که پیرامون برخی از موضوعات دارند ، بهتر نشان داده می شود. موضوعاتی همچون؛ نسبت تاریخ با انسان و اعمال و تفکراتش، چگونگی تبیین حوادث تاریخی، نسبت علم و رفتار انسان با پیش فرض ها و ارزش های حاکم در هر دوره ی تاریخی و نیز نسبت انسان با عالم و مبدا عالم. این بحث برای جوامعی همچون جامعه ایران، که خواهان رسیدن به «توسعه ی تکنولوژیک»می باشند، لازم و ضروری است زیرا با توجه به چنین تبیینی می توانیم تصمیم بگیریم که؛ آیا اساسا تلاش برای تکنولوژیک شدنِ جامعه ی ایرانی، کاری مفید ولازم است یا کاری غلط و مضر، که در حالت اول باید تمهیدی برای لوازم و شرایط «توسعه ی تکنولوژیک» اندیشید که بی شک، فهم این لوازم نیز از خلال چنین بحث و چالش هایی میسر می گردد. برخی از متفکران ایرانی مانندرضا داوری، محمد مددپور، سید مرتضی آوینی و عبدالکریم سروش نیز در این باب تاملاتی داشته اند. سه اندیشمند اولی را می توان جزو مدافعان رهیافت فلسفی دانست و چهارمی را از جمله مدافعان رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه. تبیین های انجام گرفته توسط هر کدام از این اندیشمندان اگرچه می تواند بخشی از راه حل را نشان دهد اما بر هر کدام نیز نقدهایی وارد است که می تواند در تبیین راه توسعه مفید واقع گردد. در این میان، توجه به داشته ها و سنت های فکری جامعه مان می تواند ما را در این راه مددرسان باشد. بخش مهمی از داشته های حکمی و فلسفی جامعه ی ما نیز در آراء صدرا و حکمت متعالیه آمده است. در این مسیر، تشریح نگاه عرفانی و فلسفی صدرا به انسان و عالَم و نسبت انسان با عالَم می تواند بخشی از راه حل مذکور باشد. اما تنها با اهتمام جدی متفکران و هنرمندان در باب مسئله ی «چیستی تکنولوژی» و نیز تبیین «شرایط تکنولوژیک شدن» توسط ایشان است که می توان امید داشت که شاهد نمایان شدن راه حلی در برابر مسئله ی «چرایی و چگونگی توسعه ی تکنولوژیک» باشیم که این امر تنها از طریق تلاشِ پیگیرِ اندیشمندان در نقد و تبیین نظرات یکدیگر و نیز با جلوگیری از به فراموشی سپرده شدن حلقه های تاریخی این بحث است که حاصل می شود. کلید واژه ها : حکمت متعالیه ، تکنولوژی ، جهان بینی ، رضا داوری اردکانی ، عبدالکریم سروش ، محمد مددپور، مرتضی آوینی
قواعد هستی‌شناختی تأویل و تأثیر آن بر معنای متن در حکمت صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد بیدهندی ، سید محمد حسین میردامادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تأویل هستی و متن، حقایقی که از دید ظاهری در تفسیر عالم و متن پنهان است، به منصه ظهور آورده می‎شود. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در وجودشناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. این مبانی قابل قاعده‌مندی است که هدف این مقاله نیز استنتاج این قواعد و نشان‎دادن تأثیر آنها بر تأویل متن است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بر مبنای وجودشناسی صدرایی است و به استنتاج و بررسی پنج قاعده اصلی و چند قاعده فرعی -که در زیرشاخه های قواعد اصلی قابل پیگیری است- می ‎پردازد و با ذکر نمونه‎های تأویل متن، تأثیر قواعد هستی‎شناسی را بر تأویل متن نشان می‎دهد. قواعد اصلی استخراج ‎شده عبارت‎اند از ارجاع ماهیت به وجود، ظرفیت‎های تأویلی در وجود (مراتب وجود)، ظاهر، بستر وجود‌شناختی، تطابق عوالم در تأویل و ارجاع کثرت به وحدت. این مقاله ضمن آنکه منطقی فلسفی از تأویل های متن را نشان می‎دهد، نظریه ‎ای تأویلی از هستی در قالب قواعد نیز محسوب می‎شود.
صفحات :
از صفحه 127 تا 149
  • تعداد رکورد ها : 58