آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 86
خودشناسی از نظر شیخ اشراق و افلوطین
نویسنده:
نوشین نظیری خامنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هرچند نخستین واقعیتی که آدمی با آن روبه رو می شود، "خود" اوست و چیزی نزدیکتر از "خود" آدمی به او نیست، اما به همان میزان که این واقعیت به او نزدیک است به همان میزان هم مغفول واقع می شود و گاهی برای برخی افراد تا آخر عمر، بررسی نشده باقی می ماند و فراموش می شود؛ درحالیکه "خودشناسی" به یکی از ارزشمندترین موضوعاتی می پردازد که بررسی آن می تواند، حیات هر انسانی را در جهت مثبت آن دگرگون سازد. با مراجعه به تاریخ فلسفه می توان به این امر پی برد که هر یک از فیلسوفان به نحوی به "خودشناسی" پرداخته اند. اما دو فیلسوفی که به نحو چند جانبه و دقیق، این امر را بررسی کرده اند، افلوطین و شیخ اشراق هستند. تحقیق حاضر به بررسی دیدگاههای این دو فیلسوف در رابطه با "خودشناسی" می پردازد و مواضع اختلاف و اشتراک آنها را بررسی می کند. تحقیق حاضر نشان می دهد که این دو متفکر علاوه بر بهره گیری از عناصر فلسفی، مولّفه های عرفانی را نیز به کاربرده اند و به بحث "خودشناسی" از دو جنبه ی نظری و عملی پرداخته اند، حتی می توان گفت که پرداختن به جنبه ی عملی موضوع مورد بحث در آثار این دو فیلسوف، برجسته تر است؛ درصورتی که فیلسوفان دیگر بیشتر، جنبه ی نظری آن را مطرح کرده اند. همچنین این تحقیق درصدد برجسته کردن موضوع"خودشناسی" نیز هست تا به میزان بیشتر و به نحو جدی تر و چند جانبه، مورد توجه واقع شود. در این پژوهش از نفس با عنوان خود واقعی و از بدن با عنوان خود ظاهری، یاد شده است.
انسان شناسی ملاصدرا و یاسپرس
نویسنده:
فاطمه کارگرابرقویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تأثیر افلاطون و ارسطو بر نظریه عدالت خواجه نصیر
نویسنده:
معصومه نگهداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم عدالت، یکی از مفاهیمی است که همواره مورد توجه فیلسوفان شرق و غرب بوده است. از جمله فیلسوفانی که به این مسأله پرداخته‌اند، می‌توان به دو فیلسوف بزرگ یونانی، افلاطون و ارسطو اشاره کرد و درمیان فیلسوفان مسلمان، می‌توان از خواجه نصیرالدین طوسی نام برد. پژوهش حاضر، در پی تبیین تأثیر افلاطون و ارسطو بر عدالت خواجه نصیرالدین طوسی است. در راستای این هدف، ما در ابتدا به آراء این سه فیلسوف در زمینه عدالت پرداخته، سپس تأثیر دو فیلسوف یونانی را بر آراء خواجه، مورد بررسی قرار دادیم. نتیجه‌ای که حاصل شد چنین است، افلاطون از دو روش فرد و جامعه به تعریف عدالت پرداخته است و ارسطو با تعریف انواع عدالت، این مسأله را بررسی کرده است و خواجه نیز اگرچه در بعضی موارد تحت تأثیر این دو فیلسوف بوده و می‌توان رگه-هایی از آراء این دو را در نظریات خواجه یافت، امـّا خواجه در بسیاری از موارد از تعالیم اسلامی مدد گرفته و عدالت را در چهارچوب شرع قرار داده است.
انسان شناسی از دیدگاه باباافضل کاشانی و سورن کی یرکگور
نویسنده:
فریده حکیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر برای بررسی آراء و عقاید دو فیلسوف انسان شناس،یعنی باباافضل کاشانی متفکر قرن هفتم هجری و سورن کی یرکگور متکلم عارف پیشه قرن نوزدهم میلادی تدوین گردیده است.فلسفه باباافضل اساساً خودشناسی است.چنان که او معتقد است که خودشناسی واقعیتی جاودانه است که همان آگاهی است و شناختن آن همان شدن آن است.او بر این باور است که انسان از راه علم به کلیّات به هستی واقعی می رسد و بر عالم مسلّط می شود و عالم را جزو خود می کند چرا که همه چیز در عالم مسخّرِ انسان است. هرچند که او عقل را روشنگر راه آدمی می خواند ولیکن کمال را در زندگی عقلانی و روحانی می داند چرا که زندگی حسی و جسمانی که انسان ها و حیوانات در آن مشترکند،هیچ است.او در نهایت اشاره می کند که آدمی با خود شناسی به خداشناسی که غایت و سعادت آدمی در آن است، می رسد.باباافضل در روش استدلالی خویش به حکمت مشاء نظر دارد ولی در فلسفه خود به تلفیق فلسفه و عرفان قائل است و روش عقلانی محض را نمی پذیرد.کی یرکگور نیز دغدغه و فلسفه زندگیش انسان و انسانیت است.او معتقد است که فرد خود به تنهایی یک حقیقت است و آدمی همواره در حال شدن(تکامل)است.او بر این باور بود که اندیشه و زندگانی انسان اصیل یکی است و آن همان شعار سقراط یعنی خودت را بشناس است که آدمی با گزینش هایی که بر اساس سه مرحله زندگی خود(جمال پرستی،اخلاقی،دینی) می کند هرچه بیش تر در این مسیر قدم بر میدارد تا در نهایت به شناخت گوهر وجود یعنی خداوند نائل آید.کی یرکگور پایه گذار فلسفه ای است که با انسان آغاز می گردد و در نهایت نیز به انسان ختم می گردد.او در روش فکری خویش بیش تر تحت تأثیر سقراط و افلاطون قرار دارد.کی یرکگور همچنین اهمیت عقل را جز اینکه موجب تمایز انسان از حیوان می گردد چیز دیگری نمی داند و معتقد است که آدمی از طریق عقل خویش به نهایت سعادت نائل نخواهد آمد بلکه آنچه شخص را در این راه به پیش می خواند،ایمان است.
حکمت زندگی از نگاه غزالی و شوپنهاور
نویسنده:
الهه رستمی ، فروزان راسخی ، نرگس نظرنژاد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقاله حاضر، به یکی از کاربردی‌ترین موضوعات فلسفه، یعنی زیست خردمندانه، که سعادت­مندی را نوید می‌دهد، پرداخته شده است. این موضوع، به شیوه مقایسه­ای، مشخصاً در اندیشه غزالی و شوپنهاور، ردیابی و بررسی شده است. بشر همواره دغدغه خوب زندگی کردن را داشته است. این امر را می‌توان در متون کهن در قالب پندها و نصیحت‌هایی که از نیاکان رسیده، شاهد بود. آنچه انسان را در این مسیر راهنمایی می‌کند تا زیست شاد و آرامی را برای خود رقم بزند، حکمت است. غزالی و شوپنهاور، هر دو، شناختن خود را مقدم بر همه شناخت‌ها و لازمه خوشبختی می‌دانند و معتقدند خرد انسانی می‌تواند راهبر او در جهت سعادت باشد. با این تفاوت که غزالی بر عناصر دینی تاکید بیشتری کرده و به ارائه راهکارهای عملی هم­چون اجرای شریعت و طلب علم پرداخته، حال آن­که شوپنهاور امور دیگری همچون انسان­شناسی و شناخت سرشت زندگی بشری را مورد توجه قرار داده است، و به سلامتی و برنامه­ریزی به­عنوان راهکارهای عملی اشاره کرده است.
صفحات :
از صفحه 223 تا 251
نقدی بر رویکرد ضدبیّنه‌جویانۀ پلنتینگا، از منظر فلسفۀ دین کاربردی
نویسنده:
نرگس نظرنژٰاد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در پژوهش حاضر، از منظر فلسفه دین کاربردی، به نقد رویکرد ضدبیّنه­جویانه پلنتینگا پرداخته شده است؛ با این هدف که نشان داده شود چگونه موضعی در معرفت­شناسی، می­تواند تبعات عملی منفی در پی داشته باشد. ادعای اصلی مقاله این است که ورود به عصر پسامدرن و فاصله گرفتن اندیشمندانی چون پلنتینگا از عقلانیت عام و فرو نهادن معیارهای آن، از جمله وظیفه مستند کردن دعاوی، به بیّنه کافی، در نهایت سبب شده است تا عقل، یا به­کلی از حوزه مباحث دینی خارج گردد و یا از نوعی عقلانیت منطقه­ای،‌ سخن به میان آید. نتیجه این گذار،‌ در هر دو حالت، مسدود شدن باب گفتگو میان پیروان ادیان مختلف از یک سو و دینداران و غیردینداران، ‌از سوی دیگر، و در نهایت، محروم ماندن انسان­ها از در اختیار داشتن معیارهای عام و مورد وفاق، در نقد باورهای یکدیگر است. انسداد باب گفتگو و نقد، وقتی در کنار این واقعیت قرار می­گیرد که میان باورها و اعمال، پیوند وثیقی وجود دارد، مسأله ابعاد ناگوارتری می­یابد؛ زیرا با از میان رفتن معیارهای عام نقد باورها، نقد اعمال برآمده از آنـها نیز مقدور نخواهد بود و همه گروه­ها، از جمله گروه­های افراط­گرا می­توانند خود را معاف از پاسخگویی در قبال اعمالشان بدانند و عملا جنایات احتمالی خویش را نیز موجّه جلوه دهند.
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
نقد طبیعت‌گروی از منظر الوین پلنتینگا
نویسنده:
نرگس نظرنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعتمادگروی یکی از نظریه­های توجیه برون­گرو است که به اعتقاد برخی از معرفت‌شناسان، می­توان برای اجتناب از شکاکیت بدان توسل جست. پلنتینگا برآن است که اعتمادگروی تنها در صورتی می­تواند مانع شکاکیت گردد که با طبیعت­گروی مابعدالطبیعی، مادیگری و تبیین مبتنی بر تکامل، ترکیب نشود؛ زیرا به اعتقاد وی حاصل چنین ترکیبی این خواهد بود که همۀ تولیدات قوای ادراکی، از جمله خود طبیعت­گروی، در معرض شکاکیتی افراطی قرار گیرد و طبیعت­گرو عقلا ناگزیر گردد پیش‌فرض اعتمادپذیر بودن قوای ادراکی را رها کند. پلنتینگا اعتمادپذیری قوای ادراکی را به ترکیب آن با فراطبیعت­گروی مابعدالطبیعی منوط می­کند و معتقد است که تنها پیروان ادیان ابراهیمی می‌توانند در سایۀ اعتقاد به خدایی که ما را بر صورت خویش آفریده است، مدعی اعتمادپذیری قوای ادراکی خود باشند. پژوهش حاضر، ضمن وصول به این‌نتیجه که پلنتینگا به‌خوبی توانسته است ناکاستی­های طبیعت­گروی و مادی­گروی را در توجیه جلوه­های متنوع حیات به تصویر کشد، این نقد را نیز بر پلنتینگا وارد می­داند که وی مرتکب نوعی دور دکارتی شده است.
صفحات :
از صفحه 297 تا 319
اگر ابن‌سینا رهبر سازمان شما بود
نویسنده:
نرگس نظرنژاد ، زینب سادات موسوی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تردیدی وجود ندارد که امروزه، سازمان­ها یکی از مهم­ترین نهادهای اجتماعی‌ای هستند که در پیشرفت و توسعۀ جوامع، نقشی عمده ایفا می‌کنند و نقش ­آفرینی آن­ها در برآوردن نیازهای جوامع، مشروط به وجودداشتن مدیران توانمند و اثرگذار است. در گذشته، سازمان­ها به‌صورت کنونی وجود نداشتند؛ اما در مجموعه ­ها و نهادهای اجتماعی قدیم نیز نقش افرادی به‌عنوان کارآفرین یا رهبر در ترسیم نقشۀ راه و برقرارکردن عدالت درمیان افراد جامعه، ضرورتی انکارناپذیر بود. ازمیان فیلسوفان مسلمان، ابن‌سینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همۀ افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است. از آنجا که او همواره به‌دنبال تلفیق اندیشه‌های یونانی و اسلامی بوده، بسیاری از تفکراتش دربارۀ مسائلی همچون ضرورت وجود نهادهای اجتماعی، نحوۀ مدیریت جامعه، و ویژگی‌های رهبر و مدیر خردمند با نظریات فیلسوفان غربی مانند افلاطون، هم‌راستاست. در این پژوهش، ازطریق گردآوری داده‌ها با استفاده از روش کتابخانه‌ای، ضمن اشاره به برخی نظریات و اندیشه‌های فیلسوفان غربی دربارۀ ضرورت وجود مدیر و رهبر اخلاق‌مدار و همچنین چگونگی ادارۀ خردمندانۀ سازمان‌ها، با تحلیل و توصیف محتوایی، آرای ابن‌سینا در این زمینه را تبیین و بررسی می‌کنیم. پژوهش حاضر ازنوع میان ­رشته­ ای و متعلق به حوزۀ فلسفۀ کاربردی است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 244
مقایسه دیدگاه استاد مطهری و پلنتینگا در باب منشأ اعتقاد به خدا
نویسنده:
سیده‌ منصوره کاظمینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، میحث منشأ اعتقاد به خدا است. درباره منشأاعتقاد به خدا دیدگاه های گوناگونی وجود دارد که مهمترین این دیدگاه ها، دیدگاهی است که منشآ اعتقاد به خدا را "فطری" می داند. در این پژوهش تلاش کرده ایم "فطری" بودن منشأ اعتقاد به خدا را از دیدگاه پلنتینگاو استاد مطهری -دو متفکر جهان غرب و اسلام- بررسی نماییم. این دو متفکر هر دو منشأ اعتقاد به خدا را غیربرهانی و "فطری" می دانند؛ با این تفاوت که پلنتینگا از فطری بودن منشأ اعتقاد به خدا، عقلانیت این اعتقاد و استاد مطهری حقانیت آن را نتیجه می گیرند.
کاربرد آرای مولوی و گابریل مارسل در امیددرمانی
نویسنده:
نرگس نظرنژاد ، فاطمه گلشن روغنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر، پژوهشی میان­رشته­ای و در راستای کاربردی­سازی فلسفه از طریق همکاری آن با روانشناسی و ادبیات است. در این پژوهش به امید در آرای دو متفکر بزرگ پرداخته شده است؛ مولانا عارف و ادیب مسلمان و مارسل، فیلسوف اگزیستانسیالیست مسیحی. هدف از این پژوهش، ارائۀ بن­مایه­هایی برای کار مشاوران فلسفی و روان­درمانگران است. به همین سبب، دیدگاه ریچارد اسنایدر نظریه­پرداز و بنیانگذار امیددرمانی در روانشناسی معاصر نیز در پژوهش حاضر معرفی شده است تا امکان نزدیک کردن آرای مولانا و مارسل در باب امید، به مباحث مورد توجه امید درمانی، فراهم آید و از تشابهات به دست آمده برای کار مشاوران فلسفی استفاده شود. بر اساس یافته های پژوهش، امیدی که مولانا از آن سخن می­گوید، امیدی روشن و هدایتگر است که اگر از آن استفادۀ به جا شود، می­تواند به یک صفت اخلاقی مثبت در انسان تبدیل شود؛ امیدی که برخواسته از نیاز انسان به خداوند است و همواره در جهت پیشرفت معنوی انسان، راهگشا خواهد بود. مارسل نیز امید را ابزاری برای ایمان و تقرب به وجود اعلی می­شمارد که سبب آمادگی معنوی فرد در جهت خدمت به دیگر انسان­ها می­شود. این آمادگی معنوی، انسان را از دام جهان درهم شکسته­ای که مارسل از آن سخن می­گوید، رهایی می­بخشد. با مقایسۀ نظریۀ امید اسنایدر و دیدگاه مولوی در باب امید، به وجوه تشابه میان دیدگاه آنان در مؤلفه­های امید دست می­یابیم. بررسی نظریۀ امید اسنایدر و دیدگاه مارسل در باب امید نیز تشابه فکری این دو متفکر را در باب نقش حیاتی امید در زندگی، نشان می­دهد.
  • تعداد رکورد ها : 86