آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 632
متافیزیک در ویتگنشتاین:انکار یا ضرورت
نویسنده:
بهنام رسالت ، محمدرضا عبدالله نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی به مسئلۀ متافیزیک و جایگاه آن در اندیشه‌های ویتگنشتاین می‌پردازد. برای این منظور به چند مطلب اشاره می‌شود: اول اینکه میان اندیشه‌های ویتگنشتاین نوعی پیوستگی وجود دارد؛ دوم اینکه متافیزیک یکی از عناصری است که می‌توان با استناد به آن ادعا کرد که بین اندیشه‌هایش پیوستگی وجود دارد؛ سوم اینکه با تکیه بر دو مورد قبلی، در اندیشه‌های ویتگنشتاین نه‌تنها متافیزیک انکار نمی‌شود، بلکه ضرورت نیز دارد. از آنجا که دغدغۀ اصلی ویتگنشتاین یافتن معنا از طریق پیوند بین زبان و واقعیت بود، تلاش می‌کرد تا نشان دهد زبان با توجه به محدودیت‌هایی که دارد تنها می‌تواند بخشی از واقعیت را معنادار بیان کند. اما بخشی از واقعیت که قابل بیان به وسیلۀ زبان نیست، همچنین وجود دارد و بخش اساسی واقعیت نیز می‌باشد، قابل اشاره و نشان‌دادنی هست. اگر زبان نمی‌تواند از مرزهای تجربه و علم فراتر رود، این بدان معنا نیست که فراتر از مرزهای تجربه و زبان چیزی وجود ندارد. ویتگنشتاین با تعیین قاطع مرزهای زبان و شناخت هم در تراکتاتوس و هم در پژوهش‌های فلسفی نشان می‌دهد واقعیت فراتر از آن چیزی است که زبان بیان می‌کند. در تراکتاتوس اگر با تکیه بر رویکرد اخلاقی بین امور بیان‌کردنی و نشان‌دادنی تمایز می‌گذارد و مفاهیم اساسی چون خدا، اخلاق و دین را جزو امور نشان‌دادنی تلقی می‌کند، در پژوهش‌های فلسفی با تکیه بر رویکرد زیبایی‌شناختی به تعیین مرزبندی بین شناختنی و نشان‌دادنی دست می‌زند. مفاهیم متافیزیکی همچنین با توجه به جایگاهی که ویتگنشتاین به آنها می‌دهد، هنجارهای توصیفی هستند که به نوعی پایه و اساس شناخت تجربی و علمی نیز قرار می‌گیرند. در نهایت می‌خواهیم نشان دهیم که مفاهیم متافیزیکی هم در تراکتاتوس و هم در پژوهش‌های فلسفی نه‌تنها قابل انکار نیستند، بلکه جزو ضروریات اندیشه‌های ویتگنشتاین در رسیدن به معنای مد نظر خود از واقعیت می‌باشند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 95
پرسش باز مور و هنجارمندی اخلاقی؛ نقد پل بلومفیلد
نویسنده:
رضا مثمر ، سید علی کلانتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مور (1903) در استدلال پرسش باز ادعا می‌کند که مفهوم «خوب» را نمی‌توان بر اساس مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم طبیعی و غیر طبیعی تعریف کرد. پل بلومفیلد (2006) به تبعیت از داروال-گیبارد-ریلتن (1992) تقلیل ناپذیری مفهوم خوب را مبتنی بر هنجارمند بودن این مفهوم تبیین نموده است. بر اساس این ایده، مفهومِ «خوبی»- بر خلاف مفاهیم دیگری که معمولاً در تعریف خوبی بیان می‌گردد، مثل مفهومِ «لذت بخش بودن»، ویژگیِ راهبر کنش بودن را داراست. افزون بر این بلومفیلد هنجارمندی مفهوم خوب را قابل قیاس و شبیه به هنجارمندی معناشناختی می‌داند. مطابق استدلال پیروی از قاعدة ویتگنشتاین معنا هنجارمند است به این اعتبار که معانی الفاظ واجد خصیصۀ راهبری کنش هستند و به بیان دیگر معانی واژگان کاربست آنها را در زبان به نحوی هنجاری مقیّد می‌کند. هدف اصلیِ ما در این مقاله بررسی ادعای بلومفیلد و مقایسه هنجارمندی در حوزۀ اخلاق با هنجارمندی معناشناختی است. بدین منظور ابتدا به ایضاح استدلال پرسش باز مور و سپس به توضیح هنجارمندی معناشناختی خواهیم پرداخت. پس از آن برهان بلومفیلد را بازتقریر خواهیم کرد و در پایان استدلال خواهیم کرد که بر خلاف نظر او هنجارمندی در حوزۀ اخلاق با هنجارمندی معناشناختی شباهت ندارد.
صفحات :
از صفحه 257 تا 288
گناه ایمان گرایی ویتگنشتاین
نویسنده:
نلسون لگن هاوزن، محمود موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
ویتگنشتاینِ جان مک‌داول در برابر ویتگنشتاینِ سول کریپکی
نویسنده:
علی حسینخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا به واکنش مک‌داول به تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین در باب پیروی از قاعده می‌پردازیم. پس از معرفی نقدهای مک‌داول به کریپکی، به شرح خوانش بدیل وی از ویتگنشتاین خواهیم پرداخت. در نگاه مک‌داول، کریپکی نتوانسته است اصل مدعای ویتگنشتاین درباب مفهوم معنا و پیروی از قاعده را منعکس کند و بنابراین، عملاً به بیراهه رفته است: بنظر مک‌داول، ویتگنشتاین هیچ استدلال شک‌گرایانه‌ای را علیه واقع‌گرایی و نیز هیچ دیدگاه ضد-واقع‌گرایانه‌ای را، به عنوان دیدگاهی بدیل از معنا، طرح نکرده است. مک‌داول پس از نقدِ تفسیرِ کریپکی، خوانش خود را از ویتگنشتاین ارائه می‌دهد که در کلیت خود، خوانشی است واقع‌گرایانه. این تفسیر همواره مورد مناقشه و بدفهمی در مجادلاتِ پیرامون ویتگنشتاین و ویتگنشتاینِ کریپکی بوده است. در این مقاله قصد نگارنده ابتدائاً توضیح روشن دیدگاه مک‌داول، شرحِ وی از ویتگنشتاین و نیز نقد وی بر تفسیر کریپکی است. در ادامه، استدلال خواهد شد که تفسیرِ مک‌داول، بر خلاف مدعای وی، اتفاقاً اختلاف چشم‌گیری با تفسیر کریپکی ندارد و خوانشِ کریپکی بخوبی می‌تواند انتقادات و نکات تفسیری مک‌داول را پاسخ دهد. به این معنا، تفسیر و انتقادات مک‌داول از خوانش کریپکی دارای مبانی محکمی نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 135
لودویگ ویتگنشتاین
نویسنده:
ویلیام دانالد هادسون؛ مترجم:مصطفی ملکیان
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انتشارات گروس,
چکیده :
مجموعه((پدیدآورندگان کلام جدید)) با هدف طرح مسئله دین در دوره جدید، در 9جلد تدوین شده است در این مجموعه مشاهیری شده‌اند که در کلام جدید، موسس بوده‌اند یا تاثیر عمده داشته‌اند .کتاب حاضر ششمین شماره از این مجموعه است که به معرفی((لودویگ وینگنشتاین)) اختصاص یافته است .در این اثر پس از شرح مختصری از زندگانی((وینگنشتاین)) این مباحث مطرح شده است :((نگرش به دین))، ((تفکر متقدم(نظریه تصویری، مصداق و مدلول، ثوابت منطقی، معنا به منزله محلی معین)))، ((آنچه نمی‌توان گفت(پوزیتیویزم منطقی، رد مابعدالطبیعه، الهیات و ابطال، مسئله تعالی)))، ((تفکر متاخر(نقد رساله، بازی‌های زبانی، باور دینی، حیرت فلسفی))) و ((الهیات به منزله دستور زبان))
نسبت‌سنجی اندیشة متقدم و متأخر ویتگنشتاین با طرح معرفت‌شناختی سوبژکتیویسم
نویسنده:
امیر صمصامی، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوبژکتیویسم به مثابۀ یک طرح معرفت‌شناختی، از مؤلفات بنیادین تفکر مدرن شناخته می‌شود. این طرح با کوژیتوی دکارتی و تلقی انسان به عنوان «جوهر اندیشنده» پایه‌گذاری شد و با فلسفة استعلایی کانت و اعطای نقش خودبنیادی به بشر در عمل شناخت اهمیتی بی‌مانند در معارف بشری دوران جدید یافت. اما با آغاز قرن بیستم و تغییرات پارادایمیکی که در فلسفه رخ داد، اندیشه‌هایی پدیدار شد که طرح سوبژکتیویسم، این بنیاد مستحکم تفکر مدرن را با چالش‌های جدی مواجه کرد. در این میان، ویتگنشتاین یکی از فیلسوفانی است که در فلسفة خود بیش‌ترین کوشش‌ها را در جهت گذار از این طرح به انجام رسانده است. این نوشتار می‌کوشد ضمن نسبت‌سنجی فلسفة متقدم و متأخر ویتگنشتاین با سوبژکتیویسم مدرن، نشان دهد که کوشش‌های ویتگنشتاین در هر دوره، تا چه حد در گذار از طرح سوبژکتیویسم کامیاب بوده است. بر همین اساس، بخش نخست مقاله با خوانش استعلایی از رسالۀ منطقی- فلسفی نشان خواهد داد که ویتگنشتاین در عین تلاش برای کنار گذاشتن طرح سوبژکتیویسم هم‌چنان پای‌بند روش سوبژکتیویستی، کانت است و بخش دوم نیز ضمن اشاره به روش بدیع ویتگنشتاین در پرداختن به مسائل فلسفی، چگونگی گذار از سوبژکتیویسم را در اندیشه متأخر او واکاوی خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 116
مدل‌های الهیاتی در ترازوی آرای لیندبک و فیلیپس
نویسنده:
امیررضا مزاری، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث چالش‌برانگیز در حوزۀ فلسفۀ دین مدل‌هایی است که در حوزۀ الهیات از مفاهیم بازی زبانی و نحوه‌های زندگی ویتگنشتاین اخذ شده است. این مدل‌ها در ظاهر با این که ریشۀ فکری یکسانی در خاک اندیشه ویتگنشتاین دارند و گاهی انتقاداتی مشابه به آنها وارد شده است، در باطن امر برخی از این مدل‌ها بهتر توانسته‌اند از این انتقادات جان سالم به در برند. در این مقاله، دو مدل معروف ویتگنشتاینی را مورد بررسی قرار می‌دهیم: مدل زبانی‌ـ‌فرهنگی جورج لیندبک در حوزۀ دین و الهیات؛ و مدل مبتنی بر آرای نوویتگنشتاینی دی زد فیلیپس. هر دوی این مدل‌ها تلاش کرده‌اند تا پاسخی درخور به نقدهای عقلانیت جهانی بدهند. در ادامۀ مقاله نشان خواهیم داد که مدل لیندبک توانسته است پاسخ قاطع‌تری به نقدها بدهد و از این لحاظ برتری مشخصی بر سایر مدل‌های ویتگنشتاینی از جمله مدل فیلیپس دارد.
صفحات :
از صفحه 211 تا 224
كارناپ و نقش وى در فلسفه تحليلى
نویسنده:
فائزه برزگر تبريزى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
فلسفه تحليلى را، كه از اواخر قرن نوزدهم شكل گرفت و تا اواسط قرن بيستم به اوج خود رسيد، مى توان مبتنى بر سه رويكرد كليدى دانست: تجربه گرايى با تمركز بر «اصل تحقيق پذيرى»، توجه به منطق به مثابه يك ابزار، و تحليل زبانى. كارناپ يكى از مهم ترين متفكرانى است كه با تمركز بر اين سه رويكرد، نقش تعيين كننده اى در پيشرفت و كارآمدى فلسفه تحليلى داشته است. هدف اين پژوهش بررسى تأثير متفكران بزرگى همچون فرگه، راسل و ويتگنشتاين بر «تفكر تحليلى» كارناپ و سپس بيان تأثير رويكرد وى بر كارآمدى فلسفه تحليلى در سه محور اصلى آن است. در نهايت، تلاش شده است با بيان تفصيلى و نوآورى هاى وى در اين سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحليلى ارائه شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 83
ویتگنشتاین، هایدگر و مسئله ی زبان
نویسنده:
زکیه آزادانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل اصلی فلسفه در قرن بیستم، مسئله ی زبان بوده است. فلاسفه ی بزرگ این قرن هریک به نحوی به این موضوع پرداخته اند. در این میان می توان دو رویکرد عمده نسبت به زبان را تشخیص داد: رویکرد فلاسفه ی تحلیلی و رویکرد فلاسفه ی قاره ای. فلاسفه ی تحلیلی می کوشند از طریق تحلیل منطقی زبان، مسائل فلسفی را مورد بررسی قرار دهند. از سوی دیگر زبان از نظر فلاسفه ی قارّه ای ابزاری برای بیان مقصود نیست بلکه شکل دهنده و قوام بخش ساختار اندیشه است. این رساله به مقایسه ی رویکرد متقدّم و متأخّر فیلسوفی که معمولاً در ردیف فیلسوفان تحلیلی قرار می گیرد یعنی لودویگ ویتگنشتاین نسبت به زبان و یکی از مهم ترین فلاسفه ی قارّه ای یعنی مارتین هایدگر می پردازد. لذا پرسش اصلی این رساله آن است که این دو فیلسوف در چه مواضعی به یکدیگر نزدیک شده و در چه جاهایی از هم فاصله می گیرند. به نظر می رسد که تغییر رویکرد ویتگنشتاین دوّم در آثار متأخّرش از فاصله او با فلسفه ی قاره ای می کاهد و او را در برخی مواضع به هرمنوتیک هستی شناسانه و آراء هایدگر در مورد زبان نزدیک می کند.
وصف‌ناپذیری الهی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Guy Bennett-Hunter (گای بنت‌هانتر)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: اگرچه فیلسوفان تا حد زیادی از آن غفلت کردند ، اما مفهوم وصف ناپذیری سنت عرفانی مسیحی است و تقریباً از اوایل قرن بیستم تقریباً در هر بحث فلسفی در مورد تجربه دینی بوده است. پس از مقدمه ای مختصر ، این مقاله مهمترین بحث های توصیف ناپذیری الهی را مورد بررسی قرار می دهد و مشاهده می کند که ادبیات دو مانع تقویت کننده متقابل در یک رویکرد منسجم از این مفهوم ارائه می دهد و این تصور را ایجاد می کند که تأمل فلسفی در مورد این موضوع به بن بست رسیده است. این مقاله به بررسی برخی از کارهای اخیر می پردازد که از منابع مفهومی پدیدارشناسی وجودی ، عمل گرایی و ویتگنشتاین متاخر استفاده می کند. این نشان می دهد که این اثر روایتی فلسفی جدید از وصف ناپذیری الهی را ممکن ساخته است که موانع را پشت سر می گذارد ، بر بن بست غلبه می کند و وصف ناپذیری الهی را بار دیگر گزینه ای زنده در فلسفه دین می سازد. مقاله با برخی نکات کوتاه در مورد اینکه چگونه این رویکرد جایگزین منعکس کننده روندهای اخیر در این رشته به طور کلی است و می تواند سهم ارزشمندی در پرسش های تحقیقاتی زنده در معرفت شناسی دین داشته باشد ، به پایان می رسد.
  • تعداد رکورد ها : 632