آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 632
سوژه و جهان در ویتگنشتاین و هایدگر [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Shatil, Sharon
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ویتگنشتاین و هایدگر هر دو ادعا می‌کنند که گزاره‌ها، موقعیت‌ها و کنش‌ها فقط در یک دیدگاه اساساً درگیر معنا دارند. مفهوم «درگیری» اساساً به اهداف ارجاع می دهد، به طرح ها کمک می کند، بر خلاف نگرش نظری، که فقط به ویژگی های اشیایی اشاره می کند که یا قابل درک هستند یا به طور علّی به چیزهای قابل درک مرتبط هستند. دیدگاه آنها با مفهوم سنتی معنا در تضاد است، و آنها به مشکلات مختلفی در رابطه با آن اشاره می‌کنند که به عقیده من، در فلسفه تحلیلی پسا ویتگنشتاینی حل نشده است. هر دو متفکر موافقند که معنادار بودن درگیری به این معناست که به دلایلی صریحاً برای عاملی که آن را انجام می دهد، مورد تقاضا باشد. هایدگر استدلال می‌کند که برای امکان‌پذیر شدن این امر، باید کلیتی از دخالت‌های ممکن، که او آن را «جهان» می‌نامد، پیش‌فرض کرد. با این حال، چنین جهانی فقط برای موضوعی می تواند وجود داشته باشد که اساساً بر اساس این کلیت درگیر پروژه ای است. من استدلال می‌کنم که ویتگنشتاین با این دیدگاه موافق است، آن‌گونه که در ضد دکارت‌گرایی درک او از معنا و ذهن نشان داده شده است. من نتیجه می‌گیرم که محل توافق بین ویتگنشتاین و هایدگر برداشت آنها از انسان است که اساساً دارای آزادی هستند که در هر عمل معنادار مورد استناد قرار گیرند. این آزادی موضوع، جهان و رابطه اساسی بین آنها را خلاصه می کند. این آزادی به منزله امکان ورود (و خروج) به هر عمل معناداری مربوط به یک موقعیت است. این یک نتیجه ضروری از دلایل صراحتا خواستار برای ورود به یک مشارکت معنادار است. آنچه ویتگنشتاین و هایدگر موفق به نشان دادن آن می شوند محدودیت نگرش نظری است - ناتوانی ذاتی آن در توضیح معنا و ساختارهای الزاماً مرتبط با آن: سوژه درگیر، و کلیت درگیری معنادار احتمالی با موجودیت ها. این امر برخی از پیش فرض های متافیزیکی و هستی شناسانه و تلاش های علمی برای توضیح زبان، ذهن و رفتار انسان را مورد انتقاد قرار می دهد.
زبان دین: مکتب ویتگنشتاین در فلسفۀ دین
نویسنده:
جان هایمن، انشاء‌الله رحمتی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
بررسی سیر تاریخی ایمانگرایی از آگوستین تا ویتگنشتاین
نویسنده:
رخابه غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه ایمان وعقل همواره از اساسیترین مسائل در حوزه های فلسفه دین والهیات به شمار می رود ودرپاسخ به رابطه ایمان وعقل سه دیدگاه وجود دارد1-عقلانیت حداکثری که ارزیابی عقلانی ومنطقی آموزه های دینی را هم مطلوب میداندوهم ضروری2-عقلانیت انتقادی که ارزیابی آموزه های دینی با ملاکهای عقلی ومنطقی مطلوب می داند اما چنین امری در مورد همه گزاره های دینی ناممکن می داند 3-ایمانگرایی ،دیدگاهی که اصلا هیچ رابطه ای میان عقل وایمان نمی پذیرد .که دو نوع گرایش داردایمانگرایی افراطی و هم ایمانگرایی معتدل .مابه ایمانگرایی اگوستین ،آنسلم ،پاسکال ،کی یر کگور،بولتمان وویتگنشتاین با توجه به مبانی فکری وفلسفی آنهامی پردازیم . آنسلم واگوستین روششان ایمان در جستجوی فهم بود که ایمان را مقدم بر عقل می دانستند کی یر کگور وویتگنشتاین از ایمانگرایانافراطی هستند که معتقدند ایمان در ضدیت باعقل است .پاسکال ازایمانگرایان معتدل می باشد که معتقداست ایمان گرچه مقدم بر عقل است اما با قابل جمع می باشد .بولتمان از منتقدان عهد جدید است .نتیجه اینکه هیچ نظام فلسفی کامل وبدون نقص وجود ندارد .راه درست مطالعه هر جریان فکری جدید است که با اتکا به تجربیات وایمانخود به بررسی بپردازیم .هر چند ایمان جایگاه بس والایی دارد اما عقل هم جایگاه خاص خود را دارست .ممکن است عقل در ایمان آوردن نقشی نداشته باشد اما میتواند به یافته هایآن سامان دهد در ادیان مختلف به استفاده از عقل تأکید شده است.
تحول ویتگنشتاین: بسط مسئولیت زبانی
نویسنده:
Ian Norman McPherson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه استدلال می‌شود که تمام آثار فلسفی ویتگنشتاین با معنویت فراگیر او، یهودی و مسیحی، در تلاش برای بیان دیالکتیک تعالی در پیاده‌روی منسجم است. مهم ترین فصول (یک، هفت و هشت) بدون بقیه قابل درک کامل نیست. توجه فراگیر ویتگنشتاین به دگرگون کردن فلسفه، خود و همه دوستان در دسترس، احساس مسئولیت او را در قبال زبانی که ما به کار می بریم، داریم، به اشتراک می گذاریم و فعالانه هستیم، بیان می کند. این مسئولیت فشرده و فراگیر، با قرابت های آخرت شناختی و آخرالزمانی، در اخلاق دستور زبان توصیفی او نمایان می شود. از آنجا که زبان ها و مفاهیم راه و وسیله ای برای دانش رویه ای هستند، اخلاق توصیف او نیز اخلاق، زیبایی شناسی و الهیات تعادل ادراکی در فهم، تفسیر و شباهت های خانوادگی است. معنویت فراگیر شامل تعالی آنسلمی است. معنویت فراگیر ویتگنشتاین به عنوان نسخه ای تجدیدنظر شده و رادیکالیزه شده از دیالکتیک تنظیمی گرامر شاملو آگوستین است، فارغ از نظریه های انحصاری او در مورد توسعه زبان و جبر. ساده ترین و بالقوه قوی ترین ارائه ویتگنشتاین از دستور زبان آگوستین سومین «مشکل بزرگ» در اخلاق او در سال 1929 است.
امکان معرفت یقینی بر پایه استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین و علم حضوری ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:عبدالحمید محمدی؛ استاد راهنما:نفیسه ساطع,محمدعلی عبدالهی؛ استاد مشاور :فرح رامین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا و ویتگنشتاین، هر دو به "یقین" به عنوان زیربنای معرفت معتقدند. ملاصدرا با رویکرد متافیزیکی خود معرفت را از سنخ وجود می‌داند. او با تقسیم علم به حضوری و حصولی، علم حضوری را که علمی شخصی و خصوصی است به دلیل بی‌واسطه بودنش اساساً خطاناپذیر و یقینی می‌داند و برای علم حصولی هم با تکیه بر علم حضوری، امکان معرفت یقینی قائل است. از طرف دیگر ویتگنشتاین با رویکرد زبانی خود، معرفت را از جنس زبان می‌داند. از نظر او زبان خصوصی امکان‌پذیر نیست و معرفت در بازی‌های زبانی عمومی خلاصه می‌شود، و بازی‌های زبانی بر "گزاره‌های لولایی" که یقینی و تردیدناپذیرند بنا می‌شوند. از دید او اگر یقینی وجود نداشته باشد حتی شک کردن هم معنایی ندارد. بنابراین هر دو فیلسوف معرفت‌شان را بر یقین بنا می‌کنند، ولی نکته مهم در اینجاست که آن‌ها با دو مبنای متضاد به چنین نتیجه‌ای می‌رسند. ملاصدرا با تایید و تکیه بر علم حضوری و ویتگنشتاین با انکار زبان خصوصی که مابه‌ازای علم حضوری در زبان است با شک مقابله می‌کنند و یقین را می‌پذیرند. این رساله در صدد آن است که اولاً نشان دهد هر کدام از دو فیلسوف با چه فرایندی از مبانی معرفتی خود به پذیرش یقین دست می‌یابند، و ثانیاً چگونه آن‌ها با دو مبنای متضاد به چنین نتیجه مشترکی می‌رسند؛ اگرچه در نگاه اول به نظر می‌رسد تضاد بین مبانی دو فیلسوف چنان است که نمی‌تواند به نتیجه مشترک منجر شود. از جمله نتایج این تحقیق پس از تحلیل فرایند معرفت‌شناسی دو فیلسوف، آن است که هرچند اثبات علم حضوری و انکار زبان خصوصی به عنوان دو مبنای متضاد در دو فیلسوف نقش ایفا می‌کنند، در عین حال علم حضوری صدرا و "گزاره‌های لولایی" ویتگنشتاین از جهات مختلفی با هم مشابه‌اند و نقش‌های یکسانی در دو فلسفه دارند و هر دو هرچند از جنس معرفت گزاره‌ای نیستند، به عنوان بستر و زیربنای کل معارف انسان عمل می‌کنند.
ارزیابی تطبیقی اراده‌ آزاد در آرای علامه جعفری، ویتگنشتاین متقدم و سرل
نویسنده:
نویسنده:مرتضی زارع گنجارودی؛ استاد راهنما:سیداحمد فاضلی,مرضیه صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ ارادۀ آزاد، از دیرباز تابکنون همواره یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی به شمار می‌رود. علامه جعفری، ویتگنشتاین متقدم و جان سرل، سه فیلسوفی هستند که هرکدام در چارچوب فکری‌شان، دستاوردی قابل توجه در تبیین بحث «ارادۀ آزاد»، عرضه کرده‌اند. هر سه متفکر از سوژۀ غیر مادی در جهت اثبات ارادۀ آزاد استفاده می‌کنند. علامه جعفری آن را «منِ مابعدالطبیعی»، ویتگنشتاین، «سوژۀ متافیزیکی» و سرل آن را «خودِ غیرتجربی» می‌نامد. نیز در منظومه فکری این سه فیلسوف، اصل علیت نقشی بنیادین و روزنی قابل توجه برای امکان یا امتناع ارادۀ آزاد فراهم می‌کند. علامه جعفری اصطلاح «ارادۀ آزاد» را برنمی‌تابد و با آن مخالفت می‌کند این بدین دلیل است که از نظر او اراده امری غریزی و مکانیکی است؛ اما از سوی دیگر «منِ مابعدالطبیعی» می‌تواند اراده را از بندِ مکانیکی برهاند و آن‌را آزاد سازد. بنابراین رویکرد علامه جعفری در پاسخ به این پرسش که آیا ما واجد اختیاریم یا خیر به این نتیجه می‌انجامد که ما مختاریم. بنابراین رویکرد او در این زمینه اختیارگرایانه است؛ رأی علامه جعفری را می‌توان به‌مثابه ناسازگارگرای آزادی‌گرا قلمداد نمود. از سوی دیگر، سرل دو فرضیۀ مختلف در این باب ارائه می‌کند. درفرضیۀ اول، ارادۀ آزاد یک توهم است و به طور تام برساختۀ حالات نورونی و سطح زیرین مغز است؛ بنابر این فرضیه، ناسازگارگرایی او از نوع «تعین‌گرایی قوی» است. اما در طرح فرضیۀ دیگر او «ارادۀ آزاد» را اثبات کرده و از قید و بندِ تعین‌گرایی می‌رهاند. در این فرضیه نظر او به‌مثابه، ناسازگارگرای آزادی‌گراست. نیز ویتگنشتاین با طرح ارادۀ پدیداری و ارادۀ متافیزیکی، دو مسیر مجزا فرارو می‌نهد. در ارادۀ پدیداری، اگرچه رابطه‌ای بین اراده و کنش برقرار نیست، لیکن کُنِش آزادانه تلقی می‌شود؛ نظر او را می توان به نحوی ذیل ناسازگارگرای آزادی‌گرا جای داد. از سوی دیگر بااینکه باب سخن محصل در خصوص ارادۀ متافیزیکی ممتنع است، لیکن به‌ نحوی می‌توان وجهۀ آزادی‌گرایی را از آن استنباط نمود. در این رساله نگارنده تلاش می‌کند تا از اهم مطالب، با روش توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و انتقادی پرده برگیرد و ضمن تشریح آرای سه فیلسوف در باب ارادۀ آزاد، به نکات تطبیقی (اشتراکات و افتراقات) بپردازد.
«مسیحی کردن» تحقیقات: معنای زندگی در تحقیقات فلسفی ویتگنشتاین [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Jairus Diesta Espiritu: جایروس دیستا اسپریتو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: یکی از برجسته ترین ضد فیلسوفان در تاریخ فلسفه، لودویگ ویتگنشتاین است. گفته می‌شود که او از خصومت نیچه با مسیحیت ناراحت شده است، نه واقعاً به این دلیل که او یک مسیحی بود. آلن بدیو استفاده ویتگنشتاین از «مسیحیت» را در اینجا به معنای زندگی یا حس جهان تفسیر می کند. بنابراین، آشفته شدن از خصومت نیچه با مسیحیت، با خصومت با معنای زندگی آشفته می شود. با این حال، Tractatus Logico-Philosophicus ویتگنشتاین معنای زندگی را غیرقابل توصیف می کند - که کنش ضدفلسفی و آرکی-زیبایی شناختی او را تشکیل می دهد. با این حال، بدیو عمدا این تحلیل را به Tractatus محدود می کند. او معتقد است که «تحقیقات فلسفی» اثری ناتمام و کار یک سوفسطایی است. ضد فلسفه در اثر اولی در اثر دوم وجود ندارد. با این حال، این مقاله استدلال می‌کند که بررسی‌های فلسفی معنای زندگی را نیز غیرقابل توصیف می‌کند و در نتیجه ادامه کنش آرکی-زیبایی‌شناختی ضدفلسفی Tractatus را تشکیل می‌دهد. به‌جای بیرون کشیدن معنای زندگی از معنادار از طریق تئوری تصویر، تحقیقات اکنون مرزهای حس را از طریق بازی زبانی محدود می‌کند. آنچه خارج از بازی زبانی غیرقابل وصف تلقی می شود - معنای زندگی، حس جهان - اکنون به نمایشی ناب محدود شده است.
ارزش معرفت‌شناختی انواع نسبی‌گرایی
نویسنده:
علیرضا حدادی، مهدی حسین زاده یزدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با مرور برخی آثار به ‌نظر می‌رسد، طرد اثبات‌گرایی در علوم انسانی و یا هرگونه سخنی از تکثرگرایی و بومی‌گرایی، ‌فروافتادن در دام نسبی‌گرایی دانسته‌ شده است. خاستگاه این دیدگاه را می‌توان عدم توجه به معانی مختلف نسبی‌گرایی دانست؛ نسبی‌گرایی عموماً به ‌عنوان مفهومی عام در نظر گرفته می‌شود که ریشه در شکاکیت سوفسطائیان داشته و مابعد‌اثبات‌گرایان آن را در ساحت‌های گوناگون بازتولید کرده‌اند؛ به‌طوری‎که انسان، معیار همه ‌چیز بوده و در غیاب حقیقت مطلق، ملزومات معرفت از فردی به فرد دیگر کاملاً تغییر می‌یابد؛ تا جایی ‌که قیاس‌ناپذیری پارادایم‌ها و عدم امکان گفت‌وگو ثمرة طبیعی آن خواهد شد. دقت در ابعاد مسئله، روشنگر این مطلب است که نسبی‌گرایی یک کلّ واحد نبوده و دارای اقسام گوناگونی است. با تتبّع بیشتر این نتیجه حاصل می‌شود که آنچه مشهور به نسبی‌گرایی است، در برخی موارد اساساً دچار اشتراک لفظی با نسبی‌گرایی به معنای افراطی آن گشته و در برخی موارد اعتقاد به چنین آموزه‌ای نه ‌تنها فرو افتادن در شکاکیت نیست، بلکه معقول و از نظر معرفت‌شناختی بلااشکال نیز به‌نظر می‌رسد. نگارندگان با تفکیک و تبیین انواع نسبیت، سعی نموده‌اند همة انواع نسبی‌گرایی قابل تصور در علوم انسانی را در مدل مطلوب پیشنهادی عرضه نموده و هر کدام را از حیث معرفت‌شناختی ارزیابی نمایند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 40
ویتگنشتاین و دین طبیعی
نویسنده:
گوردن گراهام
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دین آنلاین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آیا می‌توان نتیجه گرفت که فلسفه‌ ویتگنشتاین گرهی از مشکلات دین نخواهد گشود؟ این نتیجه‌ای قابل قبول به نظر نمی‌آید و دلایلی وجود دارد که بتوان گفت این نتیجه‌گیری مقداری شتاب زده است. بی‌تردید ویتگنشتاین به موضوع دین علاقه‌مند بوده است.
ویتگنشتاین: قواعد، و زبان خصوصی: گزارش مقدماتی
نویسنده:
سول کریپکی؛ ترجمه: کاوه لاجوردی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نشر مرکز,
چکیده :
«آیا می‌توانم این تصور را ایجاد کنم که می‌خواهم چیزی به خواننده بیاموزم؟» - لودویگ ویتگنشتاین در چشم‌انداز وسیع تحقیقات‌ فلسفی، موضوعات کمی به اندازه ماهیت زبان و معنا، جذابیت و بحث را برانگیخته است. لودویگ ویتگنشتاین، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم، عمیقا به این سوالات پرداخت؛ به‌ویژه در «پژوهش‌های فلسفی». کاوش او در زبان، قواعد و امکان زبان خصوصی، دهه‌ها ذهن‌ها را مجذوب خود‌ کرده‌ است و جرقه تفسیرها و پاسخ‌های بی‌شماری را برانگیخته است. سول کریپکی در اثر مهم خود، «ویتگنشتاین»، پژوهش عمیق را آغاز‌ می‌کند تا لایه‌های پیچیده اندیشه ویتگنشتاین را باز‌ کند. کریپکی از طریق تجزیه‌و‌تحلیل دقیق و تفسیر روشنگرانه، خوانندگان را به هزارتوی پیچیده ایده‌های ویتگنشتاین دعوت‌ می‌کند و وضوح و روشنگری را در جایی که زمانی ابهام و گیجی وجود داشت، ارائه می‌کند. در مرکز تحقیقات ویتگنشتاین، مفهوم قواعد نهفته است؛ چگونه قوانین را بفهمیم و از آنها پیروی کنیم؟ معنای کلمات و اعمال در یک جامعه زبانی چیست؟ این پرسش‌ها در سرتاسر «پژوهش‌های فلسفی» که مفاهیم متعارف زبان و ارتباطات را به چالش می‌کشد، بازتاب می‌یابد. کار کریپکی هم یک نمایش و هم یک کاوش است. او با نگاهی دقیق به متن ویتگنشتاین می‌پردازد و پیچیدگی‌های آن را آشکار می‌کند و درعین‌حال، تأملات و تفاسیر خود را نیز اضافه می‌کند. کریپکی از طریق درگیری خود با ایده‌های ویتگنشتاین، موضوعات اساسی فلسفی در مورد معنا، فهم و ماهیت خود زبان را روشن می‌کند. محور تحلیل کریپکی، مفهوم معمایی ویتگنشتاین از زبان‌خصوصی است. ویتگنشتاین به‌طرز تحریک‌آمیزی پیشنهاد می‌کند که غیرممکن است زبانی داشته باشیم که کاملا خصوصی باشد و فقط خود شخص آن را بداند. این ادعا مفروضات عمیقا ریشه‌دار درباره ماهیت زبان و شناخت را به چالش می‌کشد و راه‌های جدیدی را برای تحقیق فلسفی باز می‌کند. کاوش کریپکی در مورد دیدگاه‌های ویتگنشتاین در مورد زبان‌خصوصی، هم دقیق و هم قابل‌تأمل است. او به دقت استدلال‌ها و مفاهیم موضع ویتگنشتاین را بررسی می‌کند و اهمیت و ارتباط فلسفی آن را نشان‌می‌دهد. با انجام این کار، کریپکی نه‌تنها اندیشه ویتگنشتاین را روشن می‌کند، بلکه خوانندگان را نیز دعوت می‌کند تا با پرسش‌های عمیقی درباره ماهیت ذهنیت، بین‌الاذهانی و معنا دست‌و‌پنجه نرم کنند. «ویتگنشتاین» صرفا یک اثر تفسیری نیست، این یک گفتگوی فلسفی است که چندین نسل را دربر‌ می‌گیرد. درگیر‌شدن کریپکی با افکار ویتگنشتاین فراتر از صفحات کتاب طنین‌انداز می‌شود و الهام‌بخش بحث‌های جاری میان فیلسوفان و محققان در سراسر جهان است. همانطور که ویتگنشتاین می‌نویسد: «هرجا که نمی‌توان صحبت‌ کرد، باید در‌مورد آن سکوت‌ کرد». کریپکی از طریق تحلیل و تفسیر روشنگرانه خود، خوانندگان را به صحبت، مشارکت و تأمل در اسرار عمیقی که در قلب فلسفه ویتگنشتاین نهفته است دعوت می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 632