آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 135
الهیات سلبی در آثار مولانا جلال‌الدین رومی و مایستر اکهارت
نویسنده:
اشکان بحرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«الهیات سلبی» یکی از رویکردهای الهیاتی حایز اهمیت در الهیات جدید است. در نوشته‌ی حاضر، این رویکرد الهیاتی در آثار دو عارف بزرگ از دو سنت دینی اسلامی و مسیحی یعنی مولانا و مایستر اکهارت بررسی شده است. در بخش نخست، از تعریف‌های گوناگون، ابعاد و بن‌مایه‌ها، سرچشمه‌های سلبی‌گروی در ستون مقدس و تاریخچه‌ی رویکرد سلبی در مسیحیت و اسلام سخن به میان آمده است. در بخش دوم، به جنبه‌ی هستی‌شناختی الهیات سلبی در آثار مولانا و اکهارت پرداخته و مباحثی نظیر فنا، فقر، انسان‌شناسی سلبی و پاره‌ای استعاره‌های سلبی در آثار ایشان بررسی شده است. در بخش سوم، بعد معرفت‌شناختی و بعد زبان‌شناختی الهیات سلبی در آثار این دو عارف مطرح و مباحثی نظیر تعالی معرفتی، ترفندهای زبانی، تنزیه و تشبیه و خاموشی تحلیل شده است. و در بخش چهارم برخی پیامدهای الهیات سلبی مطرح، از مباحث پیشین جمع‌بندی‌ای ارائه و به اشتراکات و اختلافات اندیشه‌ی مولانا و اکهارت اشاره شده است.
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار
نویسنده:
قاسم کاکایی، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشیدن درباره­ ی مرگ و سخن‌گفتن از آن یکی از بن­ مایه ­های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه‌ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه ­های ایشان درباره­ ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته‌بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه ­های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره‌ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار می­کند که در بررسی جداگانه ­ی اندیشه ­ی ایشان، کمتر مجال بروز می­یابد. در این جستار کوشیده‌ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی‌سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاه ­های این دو شاعر درباره ­ی مرگ نشان‌دهنده‌ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همه­ ی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائه­ ی راه چاره برای مرگ و... اندیشه ­های همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه‌ عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح‌شده در اشعار خیام، در اندیشه­ ی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ‌اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به‌ندرت، التزام به لذت جویی را بایسته می­داند، در حالی که در اندیشه­ ی خیام، بیشتر تأکید بر لذت ­جویی و کمتر التزام به توبه است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 136
بررسی تطبیقی(حقیقت محمدیه)در عرفان محی الدین ابن عربی و عیسی مسیح در عرفان مایستر اکهارت
نویسنده:
امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده (فارسی): رساله حاضر تحت عنوان«بررسی تطبیقی حقیقت محمدیه در عرفان ابن عربی و عیسی مسیح در عرفان مایستر اکهارت» به بررسی جایگاه این دو مفهوم در اندیشه این دو عارف می پردازد. اهداف این رساله عبارتند از: ترسیم نظام وجودشناختی ابن عربی و اکهارت؛ تعیین جایگاه وجودی فرد انسان در نظام وجودشناختی ایشان؛ تعیین جایگاه وجودی حقیقت محمدیه و عیسی مسیح(علیه السلام) در نظام وجودشناختی ایشان و مقایسه بین آن دو. نتیجه رساله عبارت است از اینکه ابن عربی و اکهارت مفاهیم واحدی همچون «کلمه» و «صورت» را با درون مایه کم و بیش مشابه بر حقیقت محمدیه و عیسی مسیح(علیه السلام) اطلاق کرده اند، لکن بین جایگاه وجودیی که ابن عربی برای حقیقت محمدیه در نظر گرفته است و جایگاه وجودیی که اکهارت برای عیسی مسیح(علیه السلام) در نظر گرفته است فرقی اساسی وجود دارد: ابن عربی، در عین حال که حقیقت محمدیه را بالاتر از شخص پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) قرار می دهد، در نهایت آن را مخلوقی می داند که در بالاترین مرتبه ممکن برای یک مخلوق قرار دارد؛ در مقابل، اکهارت عیسی مسیح(علیه السلام) را خدا می داند و در مراتب الهی وجود قرار می دهد. اشتراک دیگر بین ابن عربی و اکهارت عبارت است از اینکه اولی حقیقت محمدیه را و دومی عیسی مسیح را واسطه فیض می داند. این رساله به لحاظ رویکرد وروش تاویلی و تطبیقی است. واژگان کلیدی: حقیقت محمدیه، عیسی مسیح، کلمه، صورت، کلمه، مراتب وجود
محدوده و قلمرو معرفت در نظام معرفت‏ شناسى حکمت متعالیه و فیلسوفان دکارتى
نویسنده:
قاسم کاکائى، حسن رهبر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکى از مباحث مهم در معرفت شناسى معاصر، بحث درباره قلمرو و محدوده معرفت است که پرسش هایى را از این دست برمى انگیزد: حوزه شناخت انسان تا کجاست؟ آیا انسان به حقیقت دست مى یابد یا نه؟ آیا امورى هستند که خارج از محدوده شناخت انسان باشند؟ آیا انسان قادر است به همه حقایق علم یابد؟ نویسندگان این مقاله کوشیده اند بر پایه مبانى معرفت شناختى فیلسوفان صدرایى و فیلسوفان دکارتى، به منزله دو گروه مهم و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و با نگاهى مقایسه اى، به تحلیل این مبحث از معرفت شناسى معاصر بپردازند و وجوه افتراق و اشتراک این دو گروه را کانون بحث و بررسى قرار دهند. محدودیت هر یک از منابع معرفت را مى توان از نکات اشتراک آنها برشمرد و تفاوت دیدگاه آنان درباره متعلق معرفت را مى توان از برجسته ترین تفاوت هاى ایشان ارزیابى کرد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 100
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
فاطمه عظمت‌مدار فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نائل می‌شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته آن، همچنین دانستن تأثیرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. ابن‌سینا در زمینه نفس و ارتباط آن با بدن مادی کتب و رسائل متعددی دارد. وی انواع نفوس را به دو بخش ارضی و سماوی تقسیم می‌کند. نفوس ارضی را نیز سه نوع می‌داند. نفس نباتی و حیوانی و انسانی. در این نوشته راجع به نفس نباتی و حیوانی به طور گذرا بحث شده است و بیشترین تأکید بر عقاید ابن‌سینا راجع به نفس انسانی است. ابن‌سینا نفس را مجرد، حادث و باقی می‌داند و معتقد است که نفس و بدن بر هم تأثیرات زیادی دارند که خود انسان نیز با تأمل در وجود خویش می‌تواند به این تأثیرات واقف شود. دکارت نیز برخلاف فیلسوفان مادی‌گرا به وجود نفس معترف است. اما آن را فقط یک نوع می‌داند و در مورد افلاک، حیوانات و نباتات قائل به وجود نفس نیست. او نیز همانند ابن‌سینا نفس را حادث، باقی و مجرد می‌داند. لیکن طریق رسیدن هر کدام از اینها به اثبات نفس و همچنین تجرد، حدوث و بقای نفس متفاوت است. ابن‌سینا و دکارت هر دو برای نفس قائل به وجود قوائی هستند و هر دو بدن و آلات بدنی را به عنوان وعاء و ابزاری در خدمت نفس برای رسیدن به کمال مطلوبش می‌دانند. از نظر این دو فیلسوف نفس و بدن در تعامل بوده و رابطه متقابل دارند. ابن‌سینا به طور مفصل به بیان این رابطه دوجانبه می‌پردازد. و بالاخره اینکه هر دو فیلسوف قائل به وجود واسطه‌ای میان نفس و بدن هستند که این ارتباط را میسر می‌سازد. هدف از تنظیم این پایان‌نامه ارائه چهارچوب مناسبی در مورد نفس مجرد و ارتباط آن با بدن مادی از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی می‌باشد و در پایان نیز سعی شده است تا به بررسی وجوه اشتراک و افتراق نظریات آنان در این خصوص پرداخته شود.
بررسی تجرد نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
قاسم کاکایی، نجمه بی تعب
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجرد یا مادیت نفس یکی از مسائل مهمی است که همواره از دغدغه های فیلسوفان مسلمان بوده است، چراکه اگر وجود نفس به مثابه ی جوهری مجرد که بعد از زوال بدن باقی است ثابت نشود، بحث از معاد بی معنا خواهد بود. با توجه به اهمیت مساله ی تجرد نفس، این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی – تحلیلی، دیدگاه ها و براهین فلاسفه ی بزرگ اسلامی، مانند ابن سینا و ملاصدرا، را در باب تجرد نفس، بررسی کند. آن چه ابن سینا به اثبات آن همت می گمارد اثبات تجرد قوه ی عاقله ی نفس است، اما ملاصدرا ضمن ارزیابی و داوری براهین ابن سینا، برخلاف وی، که تنها قوه ی عاقله را مجرد می دانست، مراتب تجرد را از هم بازمی شناسد و به سه مرتبه از تجرد پی می برد که عبارت اند از تجرد مثالی، تجرد عقلی و تجرد اتم.
صفحات :
از صفحه 131 تا 146
بررسی تطبیقی حدوث و قدم نفس از دیدگاه سه فیلسوف مسلمان(ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا)
نویسنده:
مریم سرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مسأله که نفس انسانی حادث است یا قدیم، یکی از بنیادی‌ترین مسائل فلسفی است. در مورد این مسأله دو پاسخ عمده مطرح بوده است: 1) افلاطون معتقد است که نفس انسانی قدیم است. 2) فیلسوفان مسلمان بر این باورند که آن حادث است. ابن‌سینا و سهروردی می‌گویند نفس به عنوان موجودی روحانی حادث است و همچنین به عنوان موجودی روحانی باقی است(روحانیه الحدوث و البقا). اما ملاصدرا مبنی بر اصول ابتکاری فلسفی‌اش ازجمله ، تشکیک وجود، اصالت وجود و حرکت جوهری، معتقد است که نفس انسانی به عنوان موجودی جسمانی حادث است و به عنوان موجودی روحانی باقی است(جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا)در این پایان نامه از شیوه‌ی توصیفی- تطبیقی برای بررسی دیدگاه سه فیلسوف مسلمان مذکور، در این مسأله در پنج فصل استفاده می‌کنیم. در فصل اول به کلیات می‌پردازیم. در سه فصل بعد، دیدگاه هر یک از این سه فیلسوف را به طور مجزا بحث می‌کنیم و در فصل پنجم دیدگاه‌شان را با یکدیگر مقایسه می‌کنیم. و در پایان نشان می‌دهیم که نظر ملاصدرا منسجم‌ترین و مستدل‌ترین نظریه است و می‌تواند یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی به نام معاد جسمانی را حل کند.
بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی و آکویناس
نویسنده:
زهرا دبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرشته‌شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده‌ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه‌ی متدین همواره درصدد ارائه‌ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده، و ضرورت وجودشان را توجیه کرده‌اند.پایان‌نامه‌ی حاضر که بررسی تطبیقی فرشته‌شناسی از دیدگاه سهروردی حکیم برجسته‌ی مسلمان و توماس فیلسوف بزرگ مسیحی قرون وسطی است، با به بحث گذاشتن مسائلی از قبیل راه‌های اثبات فرشتگان، اوصاف و اقسام و کارکرد و تعداد و نحوه‌ی پیدایش ایشان، چگونگی نسبتشان با انسان و تعیین فراتری یا فروتری آنان، با روشی توصیفی- تحلیلی به مقایسه‌ی دو نظام فلسفی- ایمانی مذکور پرداخته و در خلال مباحث، بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزیده و بلکه نزدیکیشان را آشکار ساخته است.از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روش استدلال بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت و وظایف ایشان، رابطه‌ی آنان با انسان و قول به کثرت غیر قابل شمارشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه‌ی دسته بندی آنان، نحوه‌ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان، مسئله‌ی وحدت یا تباین نوعیشان هم چنین برتری فرشته یا انسان می‌باشد که امید است راه را برای کنکاش‌های ذهنی عمیق‌تر و بررسی مقایسه‌ای دیگر، گشوده باشد.
بررسی تطبیقی آراء امام محمد غزالی و توماس آکوئیناس در باب ایمان
نویسنده:
لاله حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
محاکمه بین جلال‌الدین دوانی و غیاث‌الدین منصور دشتکی در شرح هیاکل النور سهروردی
نویسنده:
ابراهیم رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواه مورّخان فلسفه اسلامی، مکتب فکری شیراز، دوره ای از تاریخ فلسفه اسلامی به شمار می رود که در خلال آن، آثار و آراء فیلسوفان، عرفا و حکمای ادوار گذشته بازخوانی شده، در حوزه تفسیر و تحشیه مورد بررسی قرار می گیرند. از جمله بررسی های موفّق از این نوع، یکی شرحی است که محقّق دوانی، بر رساله «هیاکل النّور» شیخ اشراق می نویسد و دیگری، شرح غیاث الدین دشتکی، بر این رساله که به منظور جرح و نقد شرح دوانی نگارش یافته است. شارحان این اثر، ضمن شروح خود، وارد اهمّ مسائل فلسفه گشته، به ارائه راه حل هایی برای مسائل مزبور پرداخته اند. طیّ مناقشه فلسفی میان دو شارح در قالب نوشتار، اول از همه، «وجود»، رسماً، جایگزین «نور» فلسفه اشراقی می گردد، در حالیکه همچنان، بار معنایی «نور» را حفظ می کند؛ زیرا همانطور که اصطلاح نور، هم مفید معنای وجودشناختی است و هم مفید معنای معرفت شناختی، وجود، از نگاه هر دو شارح، هم بروزی در خارج دارد و هم ظهوری در نفس. این نکته، تکیه گاه اصلی موضوع «اتحاد عاقل و معقول» است که هر یک از دو فیلسوف، به طریقی، بدان باور دارد؛ البته، در مطالب گفته شده، عمدتاً، بیان دوانی، کامل تر است از دشتکی. در مرتبه دیگر، تأمل شارحان بر مسئله «علم حضوری نفس بر خود»، اهمیّت دارد که بویژه در بیان دوانی، متقدّم بر هر گونه معرفتی لحاظ می شود. علاوه بر این، از نگاه دوانی، نفس، در فرایندادراک، نقش فعّال دارد، نه منفعل، فعالیتی که ناشی از ارتباط آن با «عقل فعّال» است. دیگر مطلب مورد بحث که تعیین کننده معضل «ربط میان علّت و معلول» است، نظریه «تشأّن» محقق دوانی است که به موجب آن، معلول، شأنی از شوونات علّت، دانسته می شود و وجهی از وجوه آن.با این حال، در جایگاه داوری میان دو شارح، گفتنی است که چنانچه ملاک را آراء شیخ اشراق قرار دهیم، در غالب موارد، اختلاف دو شارح، ریشه در کاربرد واژه ها واصطلاحات دارد؛ بر این اساس، بیان دشتکی، به بیان شیخ، وفادارتر است. اما در صورتی که ملاک، در کنار آراء شیخ، خود مضامینی باشند که به اجمال یا تفصیل و به تلویح یا تصریح، مطرح می شوند، باید گفت که دوانی، در ارائه راه حل های بدیع برای مسائل مورد بحث، موفّق تر است.
  • تعداد رکورد ها : 135