آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1472
افلاطون و یونان زمان او
نویسنده:
علیرضا ساعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه یونانی به مثابه دوره ای از ادوارچند گانه فلسفى یعنى باستان، قرون وسطى، جدید و معاصر مهمترین حوزهفکری دوره باستان و سرآغار تاریخ تفکر غربی وچه بسا بواسطه داشتن صورت اندیشه- بطور کلى شروع تاریخ فلسفه به شمار مى آید. افلاطون بعنوان مهمترین اندیشمند این عصر، در اوج شکوه و شکوفایی فلسفه یونانى، مهمترین فیلسوف این بخش مهم دوره باستان به شمار آمده و همچون هر متفکر دیگرى بى بهره از تاریخ و زمان خود نیست و در رویکرد به گذشته مى بینیم که گامى مهم درکاشت تخم مابعدالطبیعه برداشته است. یس افلاطون و یونان رابطه اى مهم و قابل بررسى را داشته و در ارتباطبا هم بس شایان اهمیت اند. یونان، سرزمینى سرشار از اسطوره ها است. برای تبیین هر پدیده ای مرجعى نمادین و رمز آلود برایآن قائل شده و با تفکر اسطوره ای عالم را تفسیر و تبیین مى کردند. تفکر اسطوره ای بخشاعظمى از سنتهای فکری عصر باستان، بخصوص ، یونان و سنن پیشاافلاطونی را تشکیل می دهد.
رویکرد الگو محور در فهم چیستی دو دستگاه متافیزیکی: افلاطون و ارسطو
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دستگاه های متافیزیکی، بخشی مهم و قابل توجه ازمجموعه تاریخ فلسفه را به خود اختصاص داده اند. یک پرسش اساسی در مورد نظام های متافیزیکی کلاسیکی می تواند این باشد که آیا می توان الگو ومدل کلی و واحدی را برای ارائه محتوا و ابعاد آنها تنظیم و پیشنهاد کرد، به گونه ای که این دستگاه های متافیزیکی را درآن قالب به نمایش گذاشت؟ این نوشتار، نخست به دنبال پیشنهاد و توضیح الگویی واحد برای دستگاه های متافیزیکی است. الگوی مذکور مشتمل بر اجزای چندی است از قبیل: موضوع ِمحوری، مفاهیم اساسی، تعاریف، اصول، چشم انداز کلی به واقعیات، توصیف مبدأ و جهان و انسان، همبستگی مباحث با موضوع و استدلال ها. وآنگاه در پی تنظیم وبیان دو دستگاه مهم متافیزیکی افلاطونی و ارسطویی، در قالب مدل مذکور می باشد. به نظر می رسد که متافیزیک های کلاسیک از این طریق، ماهیت ، محتوا و قالب خود را هرچه بهتر آشکار می سازند و بعلاوه از این راه، امکان تعلیم و آموزش و نیز مقایسه میان آنها با سهولت بیشتری انجام می پذیرد.
بررسی گزارش و نقد ارسطو از نظریه اشتراکی افلاطون
نویسنده:
حسن فتحی، حکیمه پوراسماعیلی نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله پس از بیان مطالبی مقدماتی درباره «نظام اشتراکی» و رابطه میان ارسطو و افلاطون(دربند)، ابتدا گزارش ارسطو درباب اشتراک خانواده و دارایی در نظرافلاطون (بند2) و نقد او از این نظریه را (در بندهای3و4) به اختصار نقل می کنیم. سپس این نظریه افلاطون را بدانگونه که در محاوره جمهوری او مطرح شده است (در بند5) باز می گوییم. و سرانجام (دربند6) بر پایه آنچه لب پیام افلاطون است به داوری درباره گزارش و نقد ارسطو از او می پردازیم. دراین قسمت درعین حال که صحت سخنان ارسطو را درساحتی خاص می پذیریم، سعی می کنیم افلاطون را نیز از اتهام های ارسطو تبرئه کنیم.
استعاره و علم تجربی
نویسنده:
حسین شیخ رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در این نوشته پس از بررسی مختصری در باب وجوه مختلف پدیده استعاره و مروری کوتاه بر سیر تحول این مفهوم، به دو رویکرد قرن بیستمی به استعاره (متعلق به بلک و دیویدسن) اشاره خواهد شد. آن گاه به بررسی نقش استعاره در فلسفه علم می پردازیم. ابتدا نشان خواهیم داد که استعاره چگونه نقش پر کردن خلاءهای زبانی علم را بر عهده دارد: زبان علم بدون استعاره نمی تواند هم پای محتوای رو به توسعه آن پیش رود. آن گاه به مقوله مهم تر جایگاه استعاره در توسعه نظریه های علمی و نقش استعاره در پیشرفت علم خواهیم پرداخت. استدلال اصلی این نوشته آن است که نه الگوی بلک و نه الگوی دیویدسن نمی توانند به تنهایی از عهده نشان دادن نقش استعاره در علم برآیند. پیشنهاد نگارنده آن است که تلفیقی از این دو دیدگاه لازم است تا بتوان دو مرحله مهم پیشرفت علم را توضیح داد. الگوی دیویدسن برای توضیح نقش راهنما و سرنخ بودن استعاره مناسب است و الگوی بلک برای توضیح نقش شناختی استعاره در علم کارآمد خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
تحلیـل و بررسـی انتقـادات پـوپر بـرآراء افلاطـون و ارسطو در باب دموکراسی
نویسنده:
علیرضا صدیقین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
معرفت و باور در جمهورى 7 ـ 5
نویسنده:
گیل فاین (Gail Fine)
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
چکیده :
معرفت شناسى سابقه اى ديرينه دارد ـ گرچه با ظهور فلسفه جديد غرب مركزيت و محوريت يافته است ـ اين سابقه كهن، بيش تر و برجسته تر از هر كس، نزد افلاطون يافت مى شود. افلاطون در رساله هاى متعددى از معرفت بحث كرده، به طورى كه رساله تئتتوس كاملا به اين موضوع اختصاص يافته است. او همچنين در رساله هاى منون، فايدون و بالاخره جمهورى ـ كتاب هاى پنجم الى هفتم ـ درباره معرفت سخن گفته است. در رساله تئتتوس از ماهيت و چيستى معرفت بحث كرده است و از اين لحاظ كه همه تعريف هاى ارائه شده در آن رد و نفى شده اند و روى اين نكته تأكيد شده است كه معرفت چه چيزهايى نيست، بحث سلبى افلاطون در معرفت شناسى خوانده و ناميده مى شود. مباحث معرفت شناسى اين رساله در قالب مقاله جداگانه اى به قلم نگارنده اين سطور ارائه مى شود، اما بحث معرفت شناسى افلاطون در جمهورى به اين موضوع پرداخته است كه معرفت به چه چيزهايى تعلق مى گيرد و بالاخره چون متعلق معرفت ـ يعنى مثل ـ در قالب قضيه ايجابى معرفى شده است، اين بحث، بحث ايجابى افلاطون در معرفت شناسى خوانده مى شود. مقاله حاضر كه ترجمه فارسى مقاله Knowledg and Belief in Republic V - VII اثر «گيل فاين» مى باشد به اين بحث مى پردازد.
جمهورية أفلاطون
نویسنده:
امیره حلمی مطر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
امر تراژیک، شاخصۀ فلسفی تراژدی
نویسنده:
علیرضا محمدی بارچانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
از نظر ارسطو اجزای کیفی تراژدی شامل میتوس (پیرنگ)، سیرت، گفتار (بیان)، اندیشه، منظر نمایش و آواز است. او سه جزء میتوسِ هر تراژدی را دگرگونی (peripeteia)، بازشناخت (Angenorsis) و واقعه دردانگیز/ فاجعه (catastrophe) برمی شمارد که سبب هلاک یا رنج قهرمان تراژدی می شود. ارسطو در نگرش منتقدانه خود به تراژدی در پی یافتن شاخصه های فلسفی آن است. مطالعه تراژدی های یونان بوستان به ما نشان خواهد داد «امر تراژیک»، «حس تراژیک زندگی» یا «عنصر تراژیک» حاکم بر جهان تراژدی، قهرمانان تراژیک را در سیطره خود قرار داده است. در این راستا با ارایه نظرات میشل ویینی، کلیفورد لیچ، ماکس شلر، جفری برتون، آرتور شوپنهاور، گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، والتر کاوفمن، هاینتس کیندرمن، و ورنر یگر درصدد تبیین امر تراژیک به عنوان مهم ترین شاخصه فلسفی تراژدی برخواهیم آمد و آنگاه با توجه به نظرات جورج اشتاینر، گیلبرت موری، ورنر یگر، جرالد الس، و کلیفورد لیچ وجوه تراژیک در تراژدی های آیسخولوس را نشان خواهیم داد و درخواهیم یافت امر تراژیک به عنوان هسته و جوهره اصلی تراژدی از سوی آیسخولوس راهی است برای رسیدن قهرمان تراژیک به شناخت تراژیک، یعنی «رنج بردن برای آموختن». و با «تحلیل فلسفی امر تراژیک» نشان خواهیم داد که تراژدی نویسان به تراژدی به عنوان فرمی نمایشی در زمینه ای دراماتیک می نگریسته اند، یعنی زمینه ای که ارکسترا (صحنه نمایش) را همچون جهان تلقی می کند، جهان نمایش. همچنین تلاش خواهیم کرد تا آشکار سازیم تراژدی نویس، افزون بر جنبه دراماتیک، از منظر فلسفی هم به تراژدی نگریسته است و «امر تراژیک» در نگرش فلسفی، به محدودیت، فرجام ناگوار، زجر و رنج قهرمان تراژیک و دستیابی اش به فقدان و شناختی رنج آور معنا می شود، لذا دو انگاره تراژیک بودن جزئی جهان و تراژیک بودن کل جهان را در پایان بررسی و تحلیل خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
بازسازی نگره های «گزاره» و «وضعیّت» براساس آرای جان پالک
نویسنده:
محمّدعلی حجّتی , مجتبی امیرخانلو , لطف اللّه نبوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی,
چکیده :
هدف اصلی ما در این مقاله، واکاوی دو مفهوم «گزاره» و «وضعیت» است. ابتدا، حداقلِّ انتظارهای خود را از یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» ارائه می کنیم و به سراغ آرای جان پالک، نگره پرداز معاصر درباب «گزاره» و «وضعیّت»، می رویم و آرای مهم وی را برمی شمریم. سپس به بازسازی یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» بر اساس آرای پالک می پردازیم. در این نگره بازسازی شده، «گزاره ها» و «وضعیّت ها» هویّت های ضروری مستقلّ از ذهنی هستند که معنای «عملگرهای منطقی»، معنای «مفهوم ها» و معنای «دلالت گرها» می توانند اجزای آنها باشند. این اجزا با قرار گرفتن در یک شکل منطقی، گزاره ها یا وضعیّت ها را تشکیل می دهند. میان «گزاره» و «وضعیّت» تفاوت هست شناختی ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در شکل منطقی آنهاست. در انتها، توانایی نگره خود را در برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره «گزاره» یا «وضعیّت» می سنجیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
مقایسۀ وجهه‌نظرهای هیدگر متقدم و متأخر درباب ایده‌های افلاطون
نویسنده:
کاظم هانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آموزۀ ایده‌های افلاطون را می‌توان مهم‌ترین آموزۀ او دانست. در طول تاریخ فلسفه، هرکدام از فیلسوفان باتوجه‌به مسئله‌ای که با آن روبه‌رو بوده‌اند، به این آموزه رجوع کرده‌اند. یکی از مسائلی که فیلسوفان غربی در عالم معاصر با آن مواجهه داشته‌اند، نیست‌انگاری و بی‌معنایی تمدن غربی است. مارتین هیدگر ریشۀ این بی‌معنایی را فراموشی وجود و فراموشی حقیقت در معنای ناپوشیدگی (اَلثئیا) و نامستوری می‌داند. در نظر او، آموزۀ ایده‌های افلاطون عامل این فراموشی است؛ زیرا افلاطون بنیادِ موجودات را ایده‌ها قرار داد و این معنایی جز فراموشی وجود ندارد. هیدگر با استفاده از پدیدارشناسی به تمثیل غار افلاطون رجوع می‌کند تا چگونگی این فراموشی را وضوح ‌ببخشد. تفسیر هیدگر از ایده‌ها به‌مرور تغییر می‌کند؛ زیرا هیدگر در تفکر متأخرش از پدیدارشناسی دازاین گذر می‌کند و به گشودگی وجود توجه می‌کند. هیدگر متأخر ایده و آیدوس را براساس گشودگی توضیح می‌دهد و حضورِ امر حاضر را وابسته به این گشودگی می‌داند. در این نوشتار، سعی می‌شود نسبت میان وجهه‌نظرهای هیدگر متقدم و متأخر راجع به ایده‌های افلاطون بررسی شود.
صفحات :
از صفحه 143 تا 159
  • تعداد رکورد ها : 1472