آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3125
بررسی مقایسه ای مرگ نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در زندگی آدمی، مسأله مرگ و چیستی آن است. در این پژوهش با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. شایان توجه است غالباً پژوهش های انجام شده در این مورد به مبانی یاد شده اهتمام نداشتند. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد، و در جهان شناسی او مسأله ی مرگ بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ بر دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است. در حالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیردمانند انحاء سه گانه تجرد نفس، جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ بر سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، در حالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می‌کند. بعد از بیان نظرات آن‌ها در مورد مبانی و تبیین مرگ، نظرات هر یک در محورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و وجوه تفاوت و شباهت آن دو متفکر در سه محور روش، مبانی و مسائل بیان شده است. بر این اساس شباهت های ایشان در سه محور یاد شده در باب تبیین مرگ عبارت است از: به کار بردن روش عقلی یا برهانی و در مواردی نقلی، اصالت و تشکیکی بودن وجود، اعتقاد به عالم عقل و ماده، حدوث و بقای نفس، اتحاد عاقل و معقول، اعتقاد به تجرد برزخی و عقلانی نفس، کینونت های انسان. و مهم ترین وجوه تفاوت آن ها در تبیین مرگ عبارت است از: به رسمیت شناختن کشف و شهود و آیات و روایات به مثاب? رکن روشی در تفکر صدرایی، مطرح بودن اصالت وجود به صورت سیستمی، طرح تشکیک خاصی وجود، پذیرش حرکت وجودی و اشتدادی نفس در حوزه مبانی هستی شناختی، پذیرش عالم مثال در حوزه جهان شناسی و در حوزه مبانی انسان شناختی در ساحت های انسان، رابطه نفس با بدن، حدوث روحانی و جسمانی نفس و تجرد فوق عقلانی و بساطت آن. کلید واژه ها: مرگ، مبانی هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، ابن سینا، ملاصدرا.
نقد و بررسی ماهیت عدالت در عرصه ی اخلاق از منظر ابن سینا
نویسنده:
فردین جمشیدی مهر، جهانگیر مسعودی، علیرضا کهنسال
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت شناخت ماهیت اشیا تا بدانجاست که حتی گاهی انسان را از اقامه­ استدلال برای اثبات خصوصیات متعدد برای امر مورد نظر، بی­نیاز می­سازد. «عدالت» از زیربنایی­ترین دغدغه­های فکری بشر در حوزه­ اخلاق و اجتماع به شمار می­آید که درباب خصوصیات و ویژگی­های آن بسیار گفته شده؛ اما تبیین ماهیت عدالت گاهی مورد غفلت قرار گرفته است. پرسش اصلی در این نوشتار، در باب ماهیت عدالت و چیستی آن است که با محوریت آرای ابن­سینا به بررسی آن پرداخته­ و چنین نتیجه گرفته­ شده است که چون ابن­سینا برای عدالت ماهیت مستقلی قائل نیست؛ بنابراین به تعریفی حقیقی برای عدالت نپرداخته است و سپس با رد این نظریه­ بوعلی که عدالت، اجتماع سه فضیلت عفت، شجاعت و حکمت است، به تبیین اصالت عدالت، و تفریع فضایل سه‏گانه­ مذکور بر آن پرداخته شده ­است. عدالت، حقیقتی است یگانه که در هر قوه­ای ـ و به اقتضای همان قوه ـ فضیلت خاصی از آن اعتبار می­شود. بنابراین، اساس همه فضایل، عدالت است و سایر فضایل، از تجلیات عدالت به شمار می­روند. در نهایت به نظریه­ «سیال بودن ماهیت عدالت» و هم‏چنین «تفکیک عدالت از اعتدال» پاسخ داده شده و نیز به نسبت میان عدالت فلسفی و فقهی پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 123
بررسی تطبیقی صفات الهی از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
اعظم ایرجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
فلسفۀ فراروان شناسی از منظر ابن سینا
نویسنده:
محمدحسن یعقوبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فراروان شناسی از جملۀ اموری است که در سده های هجدهم و نوزدهم با تشکیل مؤسسات تحقیقی توسط فیزیکدانان و سپس فلاسفه مورد توجه قرار گرفت و در سدۀ بیستم و به ویژه دورۀ پست مدرن به عنوان ابزاری برای نقد و گسست در نگاه ماتریالیستی و فیزیکالیستی مدرنیته، بیش از پیش اهمیت یافت. تبارشناسی این مسئله در فرهنگ اسلامی، ما را با تحقیقات ابن سینا روبه رو می کند که با دو رویکرد تجربی و فلسفی به بررسی امور فراروان شناختی پرداخت. در مباحث وی، در چارچوب علیت و ارتباط شناسی فاعل و منفعل جسمانی و نفسانی، با اقسام مختلف اخبار از غیب و پیش آگاهی، تأثیر بر ماده، تأثیر اجرام سماوی بر اشیا و مسئلۀ مرگ و جهان دیگر روبه رو می شویم که در تحلیل ابن سینا از این امور، امر غیرطبیعی از فراطبیعی، و امر فراطبیعی الهی از غیرالهی، و الهی نبوی تکرارناپذیر، از تکرارپذیر جدا می شود و نفس انسانی با عناصری نظیر جبلت ذاتی و اکتساب، عامل اصلی این امور تلقی شده است. امور فراروان شناختی در فلسفۀ ابن سینا، بیش از آنکه مانند مباحث پست مدرن، ابزاری برای اثبات امر فراطبیعی و معنوی باشد، بخشی از نظام فلسفی و معنوی اوست که با تکیه بر آن نظام معرفتی، تبیین فلسفی خود را یافته است.
صفحات :
از صفحه 413 تا 440
چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابن‌ سینا و سهروردی
نویسنده:
یحیی صولتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نحوه‌ی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبه‌ی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، مورد‌توجه حکمای اسلامی قرار گرفته‌است. ابن‌سینا1و سهروردی2 براساس قاعده‌ی الواحد به تبیین نظریه‌ی صدور پرداخته‌اند؛ در این زمینه علی‌رغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنان‌که ابن‌سینا برمبنای جهات دوگانه‌ی وجوب و امکان در عقول ده‌گانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه می‌پردازد؛ درحالی‌که سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را مورد‌بررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسله‌ی بی‌شماری از انوار طولی و عرضی قائل می‌شود. وی همچنین برمبنای قاعده‌ی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقه‌ی ارباب انواع را اثبات می‌کند که از این حیث تعامل دوسویه‌ی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطاف‌ناپذیر و یک سویه‌ی وجودشناسی مشائی می‌سازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافه‌ی اشراقی دانسته و فرایند شکل‌گیری عالم را به نظام شگفت‌انگیز انوار نسبت می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
بررسی تطبیقی تعقل از نظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید قهرمان دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده تعقل یا به عبارتی تصور معانی کلی و وصول به مجهولات از معلومات تصوری و تصدیقی از جمله افعالی است که مختص انسان است. این عمل توسط قوه ای به نام عقل انجام میگیرد.قوه ای که مختص انسان است و معانی مجرد را ادراک میکند. از نظر ابن سینا و ملاصدرا فرآیند تعقل برای نفس ناطقه، به دو طریق متفاوت حاصل میشود؛ به گونه ای که ابن سینا ادراک عقلی را قبول صوری که از هر جهت مجرد از ماده است، تعریف میکند. از نظر او مراتب مختلف ادراک از ادراک حسی گرفته تا ادراک عقلی، با میزان و مرتبه ای از تجرید همراه است و در این میان ادراک عقلی یا همان تعقل از بالاترین میزان تجرد برخوردار است. اما از نظر ملاصدرا ادراک معقولات به دنبال تجرید آنها از ماده صورت نمیگیرد، بلکه نفس در مرتبه ادراک صور عقلی به مشاهده معقولات میپردازد و با آنها اتحاد پیدا میکند.از نظر این دو فیلسوف نفس به عنوان فاعل تعقل در این فرآیند از دو جایگاه متفاوت برخوردار است. ابن سینا بر این عقیده است که نفس هم چون آینه ای است که صور معقولات را در خود میپذیرد و آنها را منعکس میکند. به عبارت دیگر از نظر او نفس تنها قابل و پذیرنده معقولات است و به آنها متصف میشود. این در حالی است که ملاصدرا نفس را خلاق و آفریننده میداند و معتقد است صور معقوله از نشئات وجودی نفس ناطقه هستند. عقل فعال رکن مهم دیگر این فرآیند است. ابن سینا و ملاصدرا هر دو بر این عقیده هستند که این عقل به عنوان عاملی خارجی در به فعلیت رساندن نفس بالقوه انسانی نسبت به معقولات مطرح میشود که عقل هیولانی را به فعلیت میرساند و معقولات بالقوه را برای او بالفعل می سازد. نگارنده در این تحقیق بر آن است که چگونگی حصول فرآیند تعقل برای نفس ناطقه را از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا بررسی کرده وهم چنین به بیان جایگاه نفس و عقل فعال به عنوان دو عامل اساسی در فرآیند تعقل بپردازد. واژگان کلیدی: تعقل، اتصاف، اتحاد، نفس، عقل فعال
بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام مرتبط با آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت. کلید واژه: عدم، معدوم، وجوب، امکان، امتناع، حدوث، اعاده معدوم، هیولا، شر، قاعده فرعیه، تناقض، عدم و ملکه، ابن سینا، ملاصدرا
هستى عقلى نفس و حدوث جسمانى آن در اندیشه صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد میرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین از سویى نظریه قدیم بودن نفس را ابطال کرده و معتقد به حدوث نفس شده است و از سوى دیگر، بر این باور است که نفس، پیش از حدوث جسمانى خود در این دنیا، در نشئآت پیشین، داراى هستى و کینونت عقلى بوده است. در این پژوهش برآنیم تا راه برون رفت از این تنافى ظاهرى میان دو نظریه یادشده را در اندیشه صدرالمتألهین بیابیم؛ چراکه خود صدرالمتألهین در موارد فراوانى به طرح این مسئله پرداخته و تأکید کرده است که هر کدام از این دو نظریه، به اعتبارى خاص، براى نفس، اثبات پذیر است؛ به این معنا که نفس، به اعتبار کینونت عقلى خود، قدیم است و در عین حال، از آن جهت که نفس است و به عبارت دیگر، به لحاظ نحوه وجود تعلقى خود در نشئه دنیا، حادث به حدوث جسمانى است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
ابن رشد و مسئله خداشناسی
نویسنده:
علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جمهور مردم از چه طریقی می‌توانند خدا را بشناسند؟ آنان چه تصوری از خدا باید داشته باشند؟ شرع مقدس چه راهی برای شناخت پروردگار ارائه داده است؟ قرآن چگونه به توصیف حق تعالی پرداخته است؟ این نوشتار در پی بررسی این سؤالات، از دیدگاه ابن‌رشد است. آنچه به آن رسیده، این است که از دیدگاه ابن‌رشد، بهترین راه شناخت خداوند برای عامه مردم راه محسوسات است. شرع مقدس نیز بر این راه تأکید کرده است. لذا دو برهان عنایت و اختراع، که از قرآن استخراج می‌شود، مهم‌ترین استدلال بر شناخت حق تعالی و صراط مستقیم الهی است؛ ‌تصور مردم از خداوند باید به گونه‌ای باشد که قرآن خداوند را توصیف کرده است؛ نه آن گونه که در براهین جدلی متکلمان ارائه شده است و از آنجا که عقل بشری نمی‌تواند کیفیت صفات خداوند را درک کند، نباید به مقایسۀ اوصاف حق تعالی و بشر پرداخت بلکه فقط آن گونه که قرآن توصیف کرده، باید با اوصاف حق تعالی آشنا شد؛‌ هرچند اهل برهان و راسخین در علم می‌توانند آیات الهی را تأویل کنند و بینشی فراتر از عامه مردم از دین داشته باشند؛ زیرا دین الهی تأویل‌پذیر است؛ اما نباید این گونه تأویلها برای عامة مردم بازگو شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 135
متافیزیک و معرفت شناسی علیت در آثار غزالی
نویسنده:
امیراحسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله به بررسی نظر غزالی در مورد علیت می پردازم. ابتدا نگاهی به کتاب التهافت می اندازم و خلاصه ای از انتقادات غزالی را بر علیت ارسطویی ذکر می کنم. پس از آن با مراجعه به دیگر آثار غرالی ریشه های تمایز علیت عاملی و علیت وقایع را جستجو می کنم و علاوه بر آن، آرای دیگر غزالی را مورد بررسی قرار می دهم که چندان با موضع اشعری ای که به او نسبت می دهند سازگار نیست. برای رفع ناسازگاری موضع غزالی، راه حل او را مبنی بر این که جهان ما به عنوان بهترین جهان ممکنی است که می توانسته است خلق شود، تا اندازه ای بسط و شرح می دهم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 3125