مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
امکان یا امتناع معجزه از نگاه سوئین برن و مورگان لاک
نویسنده:
معصومه موسوی، مرتضی فتحی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معجزه از دیرباز به نحو مستقل یا انباشتی از مؤیداتی شناخته شده است که ادیان برای اثبات حقانیت و الهی بودن دعاوی خویش عرضه کرده اند. اما ارزش معرفت شناختی و تاریخی و میزان حجیت آن برای ایمان آوردن به دعوی پیامبران بویژه دعوی بنیادین وجود خدا همواره یکی از موضوعات مورد مناقشه میان علم و دین و خداباوران و ناخداباوران بوده است. آنچه برای ما اهمیت دارد و در این مقاله می کوشیم بر آن پرتو افکنیم این است که آیا علم می تواند تبیینی کافی از معجزاتی به دست دهد که آنها را نقضِ قانون طبیعت می داند و آیا مدعای ادیان در الهی دانستن معجزات و در نتیجه توجیه ارزش قرینه ای و معرفت شناختی آنها پذیرفتنی است؟ در این مقاله برآنیم تا پاسخ های مثبت و منفی به این پرسش را به ترتیب با تمرکز بر آرای سوئین برن و مورگان لاک بررسی کنیم و با بیان برخی دشواری های پیش روی هر دو رویکرد موافق و مخالف به این نتیجه دست یابیم که معجزات به نحو انباشتی ارزش قرینه ای قابل قبولی برای دفاع از معقولیت باورها و مدعیات دینی فراهم می آورند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 19
رابطه علم و دين در ديدگاه اول پلانتينگا
نویسنده:
مصطفی ميرباباپور، يوسف دانشور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطه علم و دين از مباحث جدی فضای فکری معاصر است. آلوين پلانيتگا مباحث مهمی را در اين باره مطرح کرده است. او در اين زمينه دو ديدگاه دارد و در هر دو معتقد است كه رابطه علم و دين در مواردی به دليل اصل طبيعت گرايی روش شناختی در علم، به تعارض کشيده مي شود. او در ديدگاه اولش بر اساس استعاره ای از آگوستين می گويد علم در جهان امروز در شهر انسان و در برابر شهر خدا قرار دارد و برخی يافته هاي علمی با باورهای دينی متعارض اند و اين تعارض واقعی و جدی است و هريک از علم و دين، يکديگر را نقض می کنند و ريشه اين تعارض در طبيعت گرايی روش شناختی است؛ اما با اين حال در بخش هايی از علم طبيعت گرايی روش شناختی را مجاز می داند. اين مقاله با روش توصيفی ـ تحليلی ديدگاه پلانتينگا را تبيين، و سپس آن را نقد و بررسی می کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 42
نگاهی انتقادی به ارتباط دانش و دین در جامعه‌شناسی دین ماکس وبر
نویسنده:
امیر صادقی، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
در این نوشتار می‌کوشیم تا ضمن استخراج دیدگاه وبر درباره ارتباط دانش و دین به عنوان یکی از مهمترین نظریات او، توضیح دهیم که چگونه این دیدگاه که خود مبتنی بر جامعه‌شناسی دین وبر است، به تعارض میان دانش به معنای اعم آن (شامل علوم طبیعی و انسانی) و دین خواهد انجامید. این مقاله شامل پنج بخش اصلی است: در بخش اول (مقدمه) نقشه روابط ممکن بین دانش (علم) و دین را طرح می‌‌کنیم و سپس در بخش دوم جایگاه وبر به عنوان یکی از قائلین به تعارض بین دانش و دین در آن نقشه را مشخص خواهیم کرد. در بخش سوم مقاله، انتقادات وارد بر دیدگاه وبر با نگاهی به نظریات ولترستورف طرح خواهند شد و نهایتاً در بخش چهارم با نگاه انتقادی به موضع وبر، راه‌حلی برای آنچه او تعارض بین دانش و دین می‌خواند ارائه خواهیم کرد. این راه‌حل، مسیری است که به علمای دین و دانشمندان امکان می‌دهد از هر دو ساحت اندیشه بشر یعنی دانش و دین، به نحوی روش‌مند و فلسفی در ساختار شناخته‌شده جامعه‌شناختی بهره برند و در عین حال با یکدیگر گفت‌وگو کنند. بخش آخر این نوشتار نیز به نتیجه‌گیری بحث و بیان رابطه دانش جامعه‌شناسی و دین با توجه به مقدمات ذکرشده در مقاله اختصاص خواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
نسبت بین اندیشه های مارتین هایدگر و تامس کوهن در خصوص علم تجربی و روش آن
نویسنده:
حسین نوروزی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هسته‌ی پایان نامه‌ی حاضر بررسی دیدگاه هایدگر و کوهن در خصوص علم تجربی و سپس بیان وجوه قرابت و غرابت آنهاست. هایدگر و کوهن دو متفکر هستند که دیدگاه‌های ویژه‌ای در مورد علم ابراز می‌کنند. هایدگر از نقطه نظری هرمنوتیکی به نقد تز بی پیش فرض بودن تجربه پرداخت. او الگوی رایج در مورد فهم و تعریف علم را نشأت گرفته از دیدگاهی مدرن که مبتنی بر تفکیک ابژه از سابژه و تحلیل مته‌متیکال از جهان است، می دانست. در هایدگر متقدم هستی شناسی بنیادین بر هر علمی مقدم است و علم فهم فرادستی موجودات است، که با گشت از فهم عملی به نظری (تماتیزه کردن) حاصل می‌گردد.اما در هایدگر متأخر بر فهم تاریخی تأکید می‌شود و علم به جای پژوهش، پدیداری مدرن شناخته می‌شود که به دنبال "تصویر کردن جهان"است. علم مته‌متیکال درگیری عملی با موجودات را شدت می‌بخشد و علم با تکنولوژی خویشاوندی پیدا می‌کند.کوهن با دیدگاهی تاریخی طرح خویش را دنبال می‌کند. او پارادایم را ملاک علمیت می‌داند. پارادایم یک کل مشتمل بر مفروضات نظری، روشها و رهنمونهاست که علم عادی را شکل می‌دهد. اعوجاج شکل گرفته در هر علم عادی، اگر با اکتشاف پایان نیافت به بحران می‌انجامد. در دوران بحران پارادایم در کانون اتهامات قرار می‌گیرد و در صورت ادامه،‌ با انقلاب علمی جای خود را به پارادایم جدید می‌دهد. قیاس ناپذیری پارادایم ها و تکّون اجتماعی علم رهاورد این رهیافت است. در بخش آخر به تطبیق دیدگاه‌های این دو متفکر می‌پردازیم. در تحقیق، بین فهم تاریخی و انسانی از علم که در هر دو موجود است، و همچنین بین طرح افکنش و پارادایم، و علم عادی و هنجارمندسازی قرابتی قابل توجه یافتیم. اما در مورد نقش فلسفه در علم و نقد علم و دیدگاه‌های کل گرایانه، واقع گرایانه و نسبی گرایانه تفاوت‌های زیادی دیده شد.در نهایت پرسش‌هایی در مورد ابهامات و اشکالات موجود در مورد مفاهیمی مثل انقلاب، ابزارگرایی، مته‌متیکال و... مطرح و مختصری در مورد ارتباط بین علوم انسانی و علوم تجربی یا فیزیک و متافیزیک با نگاهی سنجشی به این دو فیلسوف خواهیم داشت.کلیدواژه‌ها: هستی‌شناسی بنیادین، طرح‌افکنش، هرمنوتیک، پارادایم، قیاس‌ناپذیری، جامعه علمی?
تعین معرفتی و مبانی نظری «بایسته‌های اخلاقی دانشوری» (اخلاق علم)
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عصر گسترش چتر اخلاق و تأسیس و توسعه اخلاق‌های کاربردی و حرفه‌ای، چه امری مهم‌تر از علم و باور که هر دم با انسان همدم است و تهی بودن آن از اخلاق، می‌تواند علم را مخرِّب و مخدِّر سازد. بسیاری از سنت‌های فلسفی و معرفتی، از آداب و سلوک علمی سخن گفته‌اند؛ با وجود این به نظر می‌رسد باید «اخلاق علم» را به جد در قالب یک رشته علمی در نظر گرفت و از بنیان و بنای آن سخن گفت. با وجود نگاشته‌های فراوان در زمینه اخلاق پژوهش، تاکنون آثار محدودی به مقوله اخلاق علم پرداخته‌اند و سعی در تدوین اخلاقیات در آزمایشگاه و نیز نشر نتایج علمی داشته‌اند. برای توسعه این زیررشته و نیز تبیین چارچوبی برای تدوین اخلاقیات علم، مقدمات و مؤلفه‌هایی لازم است که در این مقاله بدان‌ها پرداخته می‌شود؛ اموری همچون امکان و ضرورت تدوین اخلاق علم، پیکره اخلاق علم، چالش‌های تدوین این رشته و پیش نیازهای لازم برای سازماندهی آن.
صفحات :
از صفحه 85 تا 106
سه رویکرد در باب علم اسلامی: مطالعه موردی در ایران
نویسنده:
خسرو باقری، زهره خسروی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در مقاله حاضر، برخی از تلاش هایی که در ایران در عرصه علم تجربی دینی (اسلامی) صورت گرفته، مورد بحث واقع شده است. دو رویکرد در باب علم اسلامی صورت بندی شده و مورد بحث قرار گرفته است که از آنها به عنوان رویکردهای استنباطی و تکمیلی نام برده شده است. رویکرد استنباطی را می توان از دو جهت دینی و علمی مورد انتقاد قرار داد. از جهت دینی، این رویکرد قابل دفاع به نظر نمی رسد زیرا دین، دارای کارکرد خاصی است که عبارت از هدایت انسان ها به سوی خداست. از جهت علمی، این رویکرد منجر به نتیجه غیرقابل قبول تبدیل گزاره های دینی به فرضیه های علمی می شود. رویکرد تکمیلی در پی آن است که رخنه های نظریات علمی را با افزودن نکات علمی دینی پر کند. مشکل اساسی این رویکرد این است که منجر به فراهم آوردن کل های نامنسجمی تحت عنوان علوم اسلامی می شود. به جای این دو رویکرد، دیدگاه بدیلی پیشنهاد شده که از آن به عنوان رویکرد تاسیسی نام برده شده است. طبق این دیدگاه، یک علم اسلامی مستلزم آن است که، 1) آموزه های آن به منزله پیش فرض های یک نظریه علمی لحاظ شود؛ 2) فرضیه هایی با الهام گرفتن از این آموزه ها پیشنهاد شود؛ 3) این فرضیه ها آزموده شوند و فراهم آوردن شواهد تجربی مورد نظر باشد؛ 4) شواهد پشتیبانی کننده ای را بتوان فراهم آورد؛ و 5) از این شواهد گردآوری شده بتوان کلی نظام مند به دست داد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 17
پراگماتیسم، مجموعه مقالات فلسفه علم پیرس
نویسنده:
غلامرضا نظریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
رابطه علم با وجود
نویسنده:
محمد فروغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه سعی شده است رابطه میان علم و وجود از زوایای مختلف بررسی گردد: رابطه علم باری‌تعالی با وجود موجودات (اعیان‌ثابته و اعیان‌خارجی) هم‌چنین رابطه میان علم انسان در دنیا با ایجاد صور برزخی متناسب با آن‌ها در عوالم برزخ و قیامت همچنین رابطه علم انسان با افعال و اعمال صادره از او در عالم ماده.
تکامل نفس از نظر عقل و نقل
نویسنده:
مهدی زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به موجب برخی از آیات و روایات، نفوس در عالم برزخ و آخرت تغییرات و تحولاتی غیرارادی دارند. افزون بر این شماری از روایات از تحول ارادی و اختیاری گروهی از نفوس در آخرت حکایت دارند. بنابراین، به‌طور‌قطع می‌توان ادعا کرد که در منطق اسلام، پس از جدایی روح از بدن تکامل نفوس ادامه می‌یابد، بلکه می‌توان گفت که در دیگر شرایع آسمانی نیز این امر پذیرفته و محقق است، بدین قرینه که جناب ملاصدرا در اسفار اقوالی را که به تکامل برزخی نفوس ناظر است از سقراط و افلاطون نقل می‌کند و پیداست که این دو تن از سرچشمه معارف وحیانی سیراب می‌شده‌اند. البته این بحث از حیث عقلی قدری پیچیده و غامض می‌نماید، زیرا بر مبنای پذیرفته شدهحرکت بدون اعداد ماده ممکن نیست. از طرف دیگر نفس پس از جدایی از بدن، به عالمی عاری از ماده و طبیعت وارد می‌شود. بنابراین حرکت نفس پس از جدایی از بدن توجیه عقلی نخواهد داشت. بر این اساس، درباره حرکت و تکامل نفس می‌توان سه دیدگاه را در آثار فلسفی یافت: 1-دیدگاه ابن‌سینا و پیروان او: نفس از آغاز تا انجام هیچگونه تحول جوهری را برنمی‌تابد، زیرا حرکت منوط به استعداد شیء است و استعداد هم منوط به وجود ماده‌ایست که حامل آن باشد، پس نفس که موجودی مجرد از ماده است از استعداد و در نتیجه هر‌گونه تحول بی‌بهره است بنابراین هر گونه تغییر در نفس در اعراض آن است و نه در جوهر آن. 2-دیدگاه ملاصدرا و پیروان او: طبق این دیدگاه نفس تا وقتی که در این عالم است از حرکت جوهری بهره دارد، چرا جوهری ذاتاٌ ماده است، اما آنگاه که از این عالم یعنی عالم ماده و طبیعت مفارقت جوید، از حرکت باز می‌ایستد، زیرا از آن پس دیگر موجودی مجرد است. 3-دیدگاه علامه طباطبائی: نفس تا زمانی که در این عالم است، از حرکت جوهری بهره دارد و تکامل می‌پذیرد زیرا اگرچه جوهری ذاتاٌ مجرد است، در مقام فعل مادی است. بدین‌سان نفس تا زمانی که به بدن وابسته است از حرکت بهره دارد. اما پس از قطع علاقه از بدن از حرکت باز می‌ایستد. به اعتقاد نگارنده، نفس با اینکه جوهری مجرد است هم در این عالم تغییر و حرکت می‌پذیرد و هم حرکت و تکامل آن پس از جدایی از بدن ممکن است. بدیهی است پذیرش این دیدگاه مستلزم چشم‌پوشی از مبانی متعددی است که مورد پذیرش تمام حکیمان واقع شده است، از جمله: -وجود قوه و استعداد در هر شیء، منوط به وجود ماده در آن است.-حرکت نیازمند شیئی مشترک است که رابط وجودی میان شیء پیش از حرکت و پس از آن باشد. بدیهی است که این امر مشترک باید فاقد هر گونه فعلیتی باشد تا بتواند قابل فعلیت‌های گوناگون شود. با بطلان این مبانی که در این رساله به منصه تحقیق خواهد پیوست، راه برای پذیرش مسأله حرکت و تکامل نفس پس از جدایی از بدن باز خواهد شد.
تصمیم پذیری سیستم های هوشمند
نویسنده:
محمدعلی حجتی، مرتضی مزگی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
الگوسازی از ذهن و ارایه مدلی که قابلیت های پیچیده ذهن را داشته باشد یکی از افق های توانمندی بشر است. اگرچه عمده تلاش ها در این زمینه بیش تر از نیم قرن سابقه ندارد و با دستاوردهای مسحورکننده خود یکی از پدیده های شگفتی ساز شده است، اما هر چه این رویا رنگ واقعیت بیش تری به خود می گیرد مشکلات بزرگ تری را بر سر راه نظریه پردازان هوش مصنوعی قرار می دهد. دو مساله عمده ای که در این زمینه در مقاله حاضر بررسی خواهد شد عبارت اند از: الف - آیا سیستم های هوشمند قادر خواهند بود هر مساله ای را حل کنند؟، ب _ آیا می توان رابطه ای میان این مساله و تصمیم ناپذیری منطق محمولات مرتبه اول برقرار کرد؟، که هریک از آنها در درون خود شامل مسایل جزئی تری هستند که به طورخلاصه عبارت اند از: 1 – چه سیستمی را می توان سیستم هوشمند نامید؟، و 2 – نحوه حل مساله در سیستم هوشمند به چه صورتی است؟، و 3 – چه سسیستمی را تصمیم پذیر گویند؟ فرضیه های مطرح شده در این مقاله نیز بدین قرارند: الف – سیستم های هوشمند از رویه ای الگوریتمی تبعیت می کنند. اگر بتوان مساله ای یافت که الگوریتم پذیر نباشد، می توان نتیجه گرفت آن مساله برای سیستم هوشمند حل ناپذیر است. ب - حل مسایل در هر سیستم هوشمندی متاثر از منطق حاکم بر آن است، بنابراین، عدم حل برخی از مسایل توسط سیستم منعکس کننده ناتوانی منطق (محمولات) در ارایه الگوریتمی متناهی برای برخی از فرمول هاست تا مشخص کند آیا آن فرمول ها معتبرند یا خیر.
صفحات :
از صفحه 29 تا 49
  • تعداد رکورد ها : 274