مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
اتحاد عاقل و معقول از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عزیز موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول، از مسایل غامض و پردامنه مباحث فلسفی است، که سابقه آن به یونان باستان بازمی‌گردد، اما همچنان معرکه آرای فیلسوفان باقی مانده است. مسأله اتحاد عاقل و معقول، به تعبیری سخن از شناخت بعدی از نفس و جان آدمی، و شناخت خالق در مقام فعل است که سرنوشت این ادراکات را روشن نموده، و ثابت می‌کند که هر فکر و ادراکی، و هر عملی که مورد ادراک عالم قرار گرفته، نابود نشده، و به عنوان جزیی از وجود آدمی، در روز قیامت وارد صحنه محشر می‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعالیه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ زیرا ملاصدرا با اصول متقن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خیال، همه در مسأله اتحاد، داخل هستند. از میان شش مورد، یعنی وجود خارجی و ماهیت آن، وجود عاقل و ماهیت آن، و معقول بالذات و ماهیت آن، آن‌چه مقصود بحث اتحاد می‌باشد وجود عاقل و معقول بالذات است. از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری، اتحاد در تمام مراحل ادراک حسی، وهمی و خیالی صورت می‌گیرد. همچنین علم تصوری و تصدیقی، و علم خدا و غیر او در این مسأله یکسان است. این نظریه با دلایل و براهین متقن به اثبات رسیده، که از جمله می‌توان به برهان تضایف، برهان ماده و صورت، و برهان جوهر و عرض اشاره کرد. علامه طباطبایی در ابتکاری جالب، برهان اخیر را به این شکل ارایه نموده که علم شیء به شیء، حصول معلوم یا صورت ادراکی برای عالم است، پس حصول شیء نیز چیزی غیر از وجود آن نیست؛ در نتیجه، حصول معلوم برای عالم همان وجود معلوم نزد عالم است. همچنین علامه برهان تضایف را که از سوی ملاصدرا ارایه گردید، مورد مناقشه قرار داده، اما شهید مطهری به رد اشکالات او پرداخته است. از ثمرات مسأله اتحاد می‌توان به اثبات "تجسم اعمال" و "علم الهی به ماسوا در مرحله ذات" اشاره کرد.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری(ره)
نویسنده:
زینب فتحعلی‌زاده نجیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بسیار مهم، جذاب، و دشوار کلام جدید و نیز فلسفۀ دین، مسألۀ ارتباط علم و دین است. این مسأله ماهیتی میان رشته‌ای دارد و برای حل آن باید داده‌ها و اطلاعاتی از بسیاری از دانش-ها را در نظر گرفت. شاید بتوان شروع برخورد علم و دین را از داستان گالیله و نظریۀ خورشید مرکزی که در مقابل نظریۀ زمین مرکزی قرار گرفت، دانست. اما می‌توان بسیاری از منازعاتی را که در طول قرون بعد میان دین و علم درگرفت نزاع بر سر حد و مرز؛ یعنی اختلاف نظر دربارۀ قلمرو واقعی علم و دین تلقی کرد. به عنوان مثال، بحث دربارۀ خلقت و تکامل بیش از صد سال، یکی از داغترین منازعات در این عرصه بوده است. و یا نظریۀ روانکاوی فرویدی مدعی است که زندگی دینی در آرزو اندیشی و سرکوب امیال ریشه دارد و با طرح این ادعا مشروعیت و حقانیت این نحوه از زندگی را در معرض تردید قرار می‌دهد. نظریۀ نسبیت انیشتین تلقی ما را از فضا، زمان و علیت اساساً تغییر می‌دهد و به این ترتیب ما را وا می‌دارد که در خصوص نحوۀ ارتباط خداوند با جهان مجدداً تأمل کنیم. به نظر می‌رسد که پیشرفتهای تکنولوژیک در عرصۀ کامپیوتر و هوش مصنوعی شأن و منزلت منحصر به فرد انسان هوشمند را به مخاطره می‌افکند. و اکتشافی که در مورد مولکولهای DNA صورت گرفته عنقریب است که راز حیات را در اختیار دانشمندان قرار دهد بنابراین حل شایستۀ این قبیل منازعات منوط به آن است که از رابطۀ میان کار و بار علم و دین درکی درست و جامع حاصل کنیم. ارائه تفاسیر گوناگون از علم جدید و پیدایش برداشت‌های جدید از دین و متون دینی یکی از دستاوردهای مهم این بحث بوده است. این پرسش مهم در این زمینه مطرح شد که علم را تا کجا می-توان پذیرفت و دین را تا کجا می‌توان تأویل کرد؟ آیا علم محدودیتهای مرزی دارد ویا بستر آن به-گونه‌ای وسیع است که توانسته پاسخگوی تمام سؤالات اساسی بشر بوده باشد؟ در تحقیق حاضر به دیدگاه محمد تقي جعفری يكي از انديشمندان معاصر در رابطۀ میان علم و دین خواهیم پرداخت و این مسئله را بررسی خواهیم کرد که علامه از بین نظرات مختلف در باب رابطۀ علم و دین کدام نظر را برمی‌گزیند؟ آیا دقیقاً به همان دیدگاه برگزیده قائل است یا تنها شباهتهایی با آن دیدگاه خواهد داشت؟ آیا علامه می‌تواند پاسخ‌گوی همۀ چالش‌های نظر برگزیده باشد؟ بدین جهت بهتر دانستیم تا ابتدا نگاهی به پیشینۀ مسئلۀ علم و دین داشته و سپس دیدگاههای متفاوت را با عنوان انواع رویارویی‌ها مطرح کنیم. سپس در بخشی مجزا به رابطۀ علم و دین از نگاه جعفري خواهیم پرداخت در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که علامه به رابطۀ همگرایی بین علم و دین قائل هستند که البته در ابتدا با تعریف صحیح از علم و دین بشر را به شناخت صحیح این دو تشویق می‌کند سپس با اشاره به محدودیت‌های علم به اثبات تعاون بین علم و دین می‌پردازد. دروهلۀ دوم با اشاره به حیات معقول؛ به عنوان حیات حقیقی انسان، اذعان دارد که علم و دین و فلسفه (به معنای حکمت) از ارکان اساسی حیات معقول بوده و یک انسان برای رسیدن به حیات معقول باید این سه رکن را در خود داشته و با همگرایی و تعاون آنها در خود به حیات معقول که همان حیات طیبۀ ذکر شده در قرآن است نائل شود.
دین از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری و برتراند راسل
نویسنده:
سیمین یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه برتراند راسل در زمینه‌ی دین بیشتر جنبه‌ی الحادی داشته و مهمترین اصل دین یعنی وجود خداوند را نفی می‌کند و علامه جعفری به نقد افکار و اندیشه‌ی راسل در این زمینه می‌پردازد. علاوه‌بر بیان دیدگاه این دو متفکر درباره‌ی دین، به مباحث مربوط به دین‌پژوهی نیز پرداخته شده است، که شامل: براهین اثبات وجود خداوند، رابطه‌ی علم و دین، جاودانگی روح و جبر و اختیار می-باشد.پژوهشهای برتراند راسل درباره‌ی دین مبتنی بر فلسفه‌ی شکاکیت و الحاد می‌باشد و تحقیقات علامه جعفری از فلسفه‌ی الهی الهام گرفته است.
رابطه عمل و علم از دیدگاه ابن عربی (ره) و امام خمینی (ره)
نویسنده:
حدیثه عسگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بین علم و عمل رابطه‌ی مستحکم و تأثیر و تأثر متقابلی وجود دارد که علی‌رغم اهمیّت این مسأله، درباره‌ی بسیاری از ابعاد و زوایای آن تأمل و تحقیق جامعی صورت نگرفته است. این پژوهش با سبکی نوآورانه و در طیّ روشی توصیفی- تحلیلی (با استفاده از منابع کتابخانه‌ای)، ابعاد این موضوع را از دیدگاه "ابن‌عربی(ره) " و "امام خمینی(ره) " مورد بررسی قرار داده است. در این راستا پس از بیان درآمدی مشتمل بر جایگاه علم و عمل در سیره‌ی عملی و آثار علمی این دو اندیشمند، معنا و مراتب علم و عمل تبیین گردیده و به منظور بررسی دقیق‌تر رابطه‌ی آن‌ها، تأثیر گونه‌های مختلف علم بر عمل مورد توجه قرار گرفته و میزان تأثیرگذاری علم حاصل از هریک از قوای ادراکی نفس و هم‌چنین علم حاصل از تحقیق و تقلید، بر روی عمل بیان شده است. و با تبیین مفهوم علم شهودی و توسعه‌ی معنایی آن (از طریق تلقّی ایمان و آگاهی فطری به مثابه‌ی نوعی شهود)، تأثیر مراتب علم شهودی متناظر با مراتب نفس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در آخر تقوا و عمل صالح و تهذیب نفس به عنوان عوامل موثر بر شناخت معرفی شده و ثابت گردیده است که گناه و تعلقات دنیوی، سبب اختلال در فرآیند دست‌یابی به علم ناب حصولی و هم‌چنین زمینه‌ساز انسداد باب معرفت شهودی بر قلب می‌شود. از نتایج این بحث دست‌یابی به ثمرات مهم علمی نظیر گشوده شدن افق‌هایی در معرفت‌شناسی دینی و هم‌چنین تبیین علل مطابقت و عدم مطابقت علم با عمل است که می‌تواند ثمرات اخلاقی متعددی در پی داشته باشد.
منشأ و قلمرو علم امام (ع) و پاسخ به شبهات آن
نویسنده:
عسکری امام خان (هندی)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر قرآن امام اولی الامر و واجب الاطاعه است. و پیروی از امام جاهل قبیح است و انجام کار قبیح از مبدأ حکیم محال است. بنابراین امام باید در تمام زمینه ها اعم از امور دین و دنیا کلی و جزئی و بالاخره نسبت به همه آن چه مردم به آن نیازمنداند علم داشته باشد. آیات و روایات بیان های گوناگونی دارند از آنجا که ظاهر بعضی از آیات و روایات علم به غیب را منحصر در ذات اقدس الهی می دانند در بین علماء و دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد و همچنین موجب شده که بحث گسترده ای در مورد علم غیب امام ع انجام بگیرد. پس در مورد علم غیبت وقتی به قرآن یا کتب روایی و حدیثی مراجعه می کنیم به بخشی از آیات و روایات بر می خوریم که یا صریحا علم غیب را از غیر خدا سلب می کنند یا نشان دهنده عدم علم غیبت پیامبران و امامان ع هستند اما در مقابل بخش بزرگی از آیات و روایات داریم که اولا امکان علم غیب برای غیر خدا از آن به اثبات می رسد. و ثانیا نشانه هایی از علم غیب پیامبران و مخصوصا پیغمبر اسلام و به تبع آن ائمه هدی ع به نحو گسترده ای در آن وجود دارد. تحاشی از نسبت دادن علم غیب به غیر خدا مورد ندارد زیرا همانظور که گفتیم علم خدا ذاتی است وعلم سوای او عنایتی است که از سوی خود او به آنها ارزانی شده است لذا احتمال شرک مردود است و بی مورد پس می توانیم بگوییم که خدا عالم به غیب است و ائمه ع هم عالم به غیب هستند اما به افاضه رحمان و با تعلیم الهی.
نسبت علم و دین از دیدگاه مرتضی مطهری و مهدی بازرگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت علوم تجربی بعد از پیدایش نهضت علمی در غرب موجب به وجود آمدن چالشهای جدی میان علم و دین شده و از آن زمان دیدگاههای متفاوتی دربار? نسبت میان علم و دین ارایه گردیده است. علاوه بر دیدگاه تعارض که علم و دین را دو امر ناسازگار و متعارض می انگارد، دیدگاههای دیگری نیز برای تبیین این رابطه ارایه شده است که از جمله می توان به دیدگاه تمایز ، دیدگاه مکملیت و دیدگاه مشابهت اشاره کرد. تلاش مرتضی مطهری و مهدی بازرگان به عنوان دو اندیشمند مسلمان نشان دادن عدم تعارض میان علم و دین بوده است. مطهری به عنوان عالم علوم اسلامی نگاهی فلسفی به مسئله دارد و در پی حل تعارضات ادعا شده با تحلیل پیش فرضهای فلسفی مسائل است. او معتقد است علم و دین با یکدیگر تعارضی ندارند و پنداشت ناسازگاری به سبب برداشتهای نادرست از مسائل علمی پدید آمده است. او علم و دین را مکمل یکدیگر و انسان را نیازمند هر دو می‌داند. بازرگان اما دانش آموخته علوم تجربی است و سعی دارد با روش علوم تجربی اعتقادات و آموزه‌های دینی را توجیه علمی کرده و آنها را مطابق دستاوردهای علمی نشان دهد. بازرگان نیز علم و دین را متعارض نمی‌داند و در تلاش است علم و دین را مشابه یکدیگر نشان دهد. دیدگاه بازرگان دربار? رابطه علم و دین در اواخر عمرش تغییر کرده و به دیدگاه تمایز گرایش پیدا کرده است.
رابطه و تمایز وجود ذهنی با علم از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا ثابتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«علم» یکی از موضوعات دیرینه فلسفی است که ابن سینا و ملاصدرا نیز در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند. لکن نظرات ایشان درباره چیستی ادراک، کیفیت حصول و مراتب آن در مواردی با یکدیگر متفاوت است. همچنین «وجود ذهنی» اگرچه در زمان شیخ الرئیس به عنوان بحث مستقل فلسفی مطرح نبوده، مورد توجه وی قرار داشته و در ضمن طرح مسئله علم بدان اشاراتی دارد. صدرالمتالهین نیز بابی از کتب مختلف فلسفی خود را بدان اختصاص داده است.به این ترتیب می توان بررسی رابطه و تمایز این دو مسئله را در آثار این دو حکیم که پرچمداران دو مکتب مهم فلسفه اسلامی هستند به عنوان موضوع تحقیقی مستقل مورد توجه قرار دارد. ابن سینا علم را کیف نفسانی می داند و آن را به حصول صورت مدرَک نزد مدرِک تعریف می کند. وی متعلق ادراک را نفس می داند که محلی است برای حلول صورت های علمیه.لذا توجه و التفات نشفس در حصول ادراک را ضروری می داند. در علم حضوری، خود معلوم نزد عالم حاضر می شود ولی در علم حصولی، صورت معلوم که بیانگر حقیقت مدرک خارجی است برای عالم حاصل می گردد. صورت ذهنیی که شیخ در موارد متعدد بدان اشاره نموده همان مدرک بالذات است که نفس آن را به نحو مستقیم و بدون واسطه ی صورت دیگر درک می کند.صدرالمتالهین علم را بدیهی و بی نیاز از تعریف می داند. با این حال عباراتی در تعریف آن می آورد که در تمام آن ها علم را وجود مجرد می داند.همچنین معتقد است در ادراک حسّی و خیالی، نفس تنها منفعل نبوده و فعال است؛ لذا قیام این صور نسبت به نفس، صدوری است، نه حلولی.وی نفس را مثال خداوند و خلاق می داند ولذا نفس می تواند صورت علمیه ی معلوم را در خود ایجاد نماید. لکن با توجه به اختلاف مرتبه ی وجودی معلوم ذهنی و خارجی، ماهیت معلوم ذهنی و خارجی نیز به تبع وجودشان با یکدیگر متفاوت است. این صورت با نطر فی نفسه، خودش موجودی خارجی بوده؛ و با نظر آلی بدان، حکایتگر معلوم بالعرض می باشد. وی صورت ذهنی را ظلّ علم و وجود تبعی آن می داند. آنچه اصیل است وجود خارجی علم است که معلوم بالذات نفس و ممتحد با عالم می باشد و وجود ذهنی، اثر ماهیت علم را دارا بوده و معلوم بالعرض نفس است.
علم الهی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدعلی اژه ای، فاطمه ترابی زیارتگاه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیءٍ من علمه الا بما شاء»( س 2، آیه 255) [ می داند آنچه را میان دستهای ایشان و آنچه پشت سر ایشان است و احاطه نمی کنند به چیزی از دانش او، مگر به آنچه او خواهد . در این مقاله نظر خواجه نصیر الدین طوسی در مورد علم الهی و نقد او را از دیدگاه مشاء مورد بحث قرار خواهیم داد و نشان خواهیم داد روش او در این زمینه بر نظر حکمای مشاء برتری دارد . ابن سینا عقیده دارد که علم خداوند به اشیا به ارتسام صور آنها در ذات حق تحقق می پذیرد؛ یعنی بر وجه کلی این صورتها در ذات حق حاصل می شود. خواجه نصیر پس از رد نظریه ابن سینا، نظریه خود را بیان می کند. او معتقد است علم باری تعالی به اشیا به اضافه اشراقیه است؛ یعنی وجود مجردات و وجود علمی مادیات که در مجردات حاصل می شوند، مناط عالمیت حق تعالی هستند.مقاله با بیان ارجحیت نظر صدرالمتا لهین پایان می پذیرید .
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 79