مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1825
کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد
نویسنده:
الخواجة نصیر الدین الطوسی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : موسسه نشر الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد(مع التعليقات)، توسط علامه حلى، به زبان عربى و در موضوع كلام اسلامى، به انگيزه حل مشكلات و باز كردن پيچيدگى‌هاى عبارات تجريد الاعتقاد خواجه نصيرالدين طوسى، تأليف شده است. تعليقات استاد حسن‌زاده آملى بر اين كتاب، در آخر آن ذكر شده است. فاضل قوشچى، در اهميت اين كتاب، مى‌گويد: اگر كشف المراد علاّمه نبود، ما نظريّات خواجه طوسى را درك نمى‌كرديم.
بررسي تأثير مباني صدرالمتألهين در حل اشكالات حركت جوهري
نویسنده:
محمدجواد نصر آزاداني، مهري چنگي آشتياني
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به حرکت جوهري در عالم ماده، يکي از بنيادهاي فکري فلسفه صدرالمتألهين است. اثبات اين نظريه توسط او در قدم اول در گرو پاسخ به ادله استحاله حرکت جوهري است که عمدتاً خود مبتني بر برخي مباني مطروحه در حکمت متعاليه است. دو مبناي مهم تأثيرگذار در رفع اشکالات حرکت جوهري عبارت‌اند از وجودي شدن بحث حرکت در فلسفه صدرالمتألهين و اعتقاد به حرکت قطعيه توسط او. تحقيق پيش‌رو با توضيح اين دو مبنا، پاسخ دو اشکال برگرفته ازکلام ابن‌سينا را که عبارت‌اند از عدم بقاي موضوع و لزوم فعليت انواع نامتناهي در بين حاصرين، تبيين کرده است؛ چراکه با توجه به مباني فوق، مقوله در حين حرکت داراي يک فرد است، اما فردي ممتد و سيال به طول مدت زمان حرکت و حرکت نيز چيزي جز سيلان وجود همين فرد نيست؛ يعني فرايندي ممتد و متصل و سيال است و ازآنجاکه اتصال و پيوستگي از اموري است که ملاک وحدت شخصي هستند، حرکت خودبه‌خود يک فرايند واحد شخصي است و وحدت آن ذاتي و بي‌نياز از حافظ وحدت است، نه عرضي نيازمند حافظ وحدت. همچنين هرچند انواع ماهيت از مراحل مختلف وجود سيال از طريق بستن مرزهاي آن انتزاع مي‌شوند، اما وجود انواعِ بالفعل از ماهيات لازم نمي‌آيد؛ زيرا اصالت با وجود است و وجودِ واحدِ متصلِ تدريجي است که انواع ماهيات نامحدود بالقوه در آن حضور دارند و چون بالقوه هستند، حصر نامتناهي در بين دو حاصر پيش نمي‌آيد.
بررسي چهارمين قضيه جدلي‌الطرفين كانت بر اساس فلسفه صدرايي
نویسنده:
علي زمانيان، مهدي منفرد، سيداحمد فاضلي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کانت در فلسفه نظري خود مدعي است واجب‌الوجود نفياً يا اثباتاً قابل «استدلال» نيست. وي اين مطلب خود را در قالب چهارمين آنتي‌نومي / قضيه جدلي‌الطرفين در بخش جدل استعلايي از «نقد عقل محض» مطرح مي‌کند. ادعاي کانت مبتني بر پاره‌اي مباني معرفت‌شناختي و هستي‌شناسي است که وي براساس آنها، قضاياي رياضيات و فيزيک را «يقيني» و قضاياي مابعدالطبيعه را «غيريقيني» و مغالطي معرفي مي‌نمايد. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامي، به‌ويژه فلسفه صدرايي، چه در بعد شناخت‌شناسانه و چه در بعد هستي‌شناسانه، امکانات مناسبي براي نقادي فلسفه کانت به طور عام، و رفع تعارض از چهارمين قضيه جدلي‌الطرفين مورد ادعاي او را به طور خاص داراست. در اين مقاله، شناخت‌شناسي و هستي‌شناسي کانت را به‌اجمال با آموزه‌هاي فلسفه صدرايي بررسي کرده‌ايم و درصدديم تعارض موردنظر او را با کمک آموزه‌هاي پيش‌گفته برطرف سازيم
بررسی روش‌شناسی بنیادین و کاربردی علم اقتصاد اسلامی در مقایسه با نام‌گرایی روش‌شناختی اقتصاد متعارف
نویسنده:
محمدعلی فراهانی فرد، حمید پارسانیا، علی اصغر هادوی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی نام‌گرایی معرفت‌شناختی و آثار آن در علم اقتصاد متعارف می‌پردازد. نام‌گرایی تأثیراتی بر روش کاربردی علم اقتصاد دارد که تفکر فرضیه‌ای و فردگرایی روش‌شناختی از جمله آنهاست. این روش کاربردی موجب آثاری مانند شکل‌گیری نظریه جامعه مدنی، تغییر معنای عدالت توزیعی و نظریه مطلوبیت و تمرکز بر اقتصاد خرد در تحلیل‌ها گشته است. در مقابل، حکمت عملی اقتصاد اسلامی می‌تواند با بهره‎بردن از روش بنیادین حکمای اسلامی، به روش کاربردی متناسب با خود دست یابد. حکمت اسلامی به‏ویژه حکمت متعالیه با نقد نام‌گرایی، کلیات را دارای صدق و حکایت از خارج می‌داند. روش کاربردی اقتصاد اسلامی بر اساس هستی‌شناسی موضوعات شکل می‌گیرد و در هر موضوع تابع نوع هستی آن موضوع است. بنابراین تنها در موضوعات مادی که قابلیت تجربه دارد، از روش تجربی و قیاس استثنایی استفاده می‌کند و دیگر روش‌ها در موضوعات دیگر کاربرد دارد. از سوی دیگر ادله نقلی در روش کابردی اقتصاد اسلامی دارای جایگاه ویژه‌ای است. این روش کاربردی آثاری در پی دارد که شناخت جوهر انسان و ارتباط آن با کنش اقتصادی از جمله آنهاست. این نوشته با روش کتابخانه‌ای و تحلیلی انتقادی نام‌گرایی و آثار آن را در اقتصاد متعارف بررسی نمود، روش کاربردی جایگزین مناسب را برای حکمت عملی اقتصاد اسلامی پیشنهاد می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 101
بررسی تحلیلی نقش قوه خیال در تعالی انسان بر مبنای حکمت متعالیه با تکیه بر آراء علامه طباطبایی(ره) و شاگردان
نویسنده:
نویسنده:رقیه یوسفی سوته؛ استاد راهنما:محمدمهدی گرجیان عربی؛ استاد مشاور :محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بنابر جسمانیۀالحدوث و روحانیۀالبقاء بودن نفس در حکمت متعالیه، انسان در مراحل تکوّن خود با ارتقاء از مرتبه طبیعی و ادراک حسی، ابتدا در مرحلۀخیال متّصل قرار می‌گیرد؛ متخیّل‌بالفعل و عاقل‌بالقوه می‌گردد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اکثر انسان‌ها تا پایان زندگی دنیایی خود، در همین مرتبه خیال باقی می‌مانند و حتی با همین مرتبه که بوسیلۀ علم و عمل آنها شکل-گرفته و هویت حقیقی آنها را ساخته است محشور می‌گردند. قوه ‌خیال با توجه به کارکردهایش، هم دارای جنبۀ فعلی و هم انفعالی است در این ‌صورت هم می‌تواند موجب تعالی انسان گردد و هم موجبات سقوط و انحطاط انسان را فراهم سازد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اگر خیال، الهی باشد و دستخوش عواملی که او را از توجه به عالم ملکوت منحرف می‌سازد نشود، می‌تواند به حقایقِ عالم خیال منفصل دست یافته و حتی به مراتب بالاتر و فوق تجرد نیز تعالی یابد. اما اگر غیرالهی باشد یعنی رو به طبیعت کرده و بُعد ماورائی خود را فراموش کند، جولانگاه شیطان و نفس‌اماره می‌گردد و در دایرۀ محدود و بستۀ خود، صورت‌های کاذب و واهی را می‌سازد و چه بسا دچار اشتباهات و مغالطات جبران-ناپذیری گشته و اعمال ناپسندی مرتکب می‌شود. انسان برای اینکه از مرتبه تخیّل بالفعل که در آن کثرت محض حکمفرماست به مرتبه عقل بالفعل که عالم وحدت است ارتقاء پیداکند و با این‌که در میان خلق زندگی می‌کند اما همه آنها را تجلّی حضرت حق ببیند و فانی در ذات، صفات و افعال الهی گردد باید قوۀخیال خود را تطهیرکند تا تجلّی‌گاه نورالهی شود. از نظر علامه طباطبایی‌(ره)، مهم‌ترین عامل برای تطهیرخیال، همّ‌واحدداشتن است که از طریق مراقبه برای انسان حاصل می‌گردد. با توجه به ساحت اختراعیِ فعلی و ارادی خیال، انسان می‌تواند هم در افعال و هم در صفات شبیه خدا شود و به اذن الهی، کار خدایی انجام دهد.
رابطه حکمت و صلح از منظر خواجه نصیر طوسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:روح‌الله مدامی؛ استاد راهنما:موسی ملایری؛ استاد مشاور :مهدی نجفی افرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در پرتو صلح ، امکانهای لازم برای زندگی مسا لمت آمیز و سعادت انسان فراهم می شود. حق حیات ، مهمترین بخش از حقوق انسان است که در تحقق و حفظ آن ، وجود صلح نقش تعیین کننده ای دارد. بویژه در عصر کنونی، با نظر به مجهز شدن قدرتهای سیاسی دنیا به سلاح های کشتار جمعی ، مساله صلح نسبت به هر زمان دیگری به عنوان یک ضرورت در اولویت قراردارد.عوامل متعددی در ایجاد صلح موثر هستند. اما در این پژوهش، نقش حکمت در صلح مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه مقالات و کتابهای متعددی در خصوص صلح و جنگ نوشته شده است اما به نظر می رسد در خصوص نقش حکمت و حکیم حاکم در ایجاد صلح بویژه از منظر حکیم مسلمان چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در مدنیت حکیمانه خواجه نصیرراهبردهای موثر در باره شرایط حاکم جامعه ، نحوه تعامل حاکمیت با ملت ، حفظ کرامت انسانی ، تعامل با ملل مختلف ، رفع منازعه ادیان و اولویت صلح مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. به نظر می رسد ساختار سیاسی در مدنیت خواجه نصیر می تواند شرایط یک حکمرانی مطلوب و کارآمد را فراهم نموده و استراتژی مناسب برای حل منازعه و ایجاد صلح تلقی شود.از سوی دیگر در مدنیت علامه طباطبایی با رویکرد فلسفی بویژه مبتنی بر نظریه اعتباریات ، انسان ،اجتماع ، دین ، فرهنگ و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. می توان گفت رابطه حکمت و صلح در مواجه حکیمانه علامه با فلسفه انسان و اجتماع معنادار شده است.علامه طباطبایی بر اساس نظریه اعتباریات رویکرد متفاوتی نسبت به انسان و اجتماع، انسان و اخلاق، انسان ودین ارائه داده است که می تواند منجر به رفع منازعه و بسترسازایجادصلح شود.پرسش اساسی در این پژوهش این است که مبانی فلسفی و سیاسی این دو حکیم چگونه می تواندراه حل رفع منازعه و ایجاد صلح را در اختیار ما قرار دهد؟
مواجهه انتقادی با معرفت شناسی فمینیستی بر اساس حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:مهناز مظفری‌فر؛ استاد راهنما:علیرضا حسن‌پور؛ استاد مشاور :مجید ضیایی قهنویه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معرفت شناسی فمینیستی نخست با مرجعیت و محوریت نگاه مردسالارانه سنت فلسفه‌ی غربی به ویژه فلسفه‌ی مدرن مخالفت و آن را نقد می‌کند و دوم در صدد به رسمیت شناختن معرفت زنانه نسبت به جهان بر می‌آید. معرفت‌شناسان فمینیست معرفت را «باور صادق موجه» می‌دانند که تنها شامل معرفت‌ گزاره‌ای می‌شود. در حالی که به عقیده‌ی ملاصدرا معرفت گزاره‌ای تنها نوعی از شناخت انسان آن‌ هم پایین‌ترین مرتبه‌ی آن را شامل می‌شود. مسئله‌ی دیگر اینکه یکی از مؤلفه‌های معرفت‌شناختی فمینیسم، مخالفت با مبناگرایی است، زیرا مبناگرایی را ناشی از نگاه مردانه در معرفت‌شناسی می‌پندارند و خواستار پایان دادن به آن هستند. اما ملاصدرا مبناگراست یعنی به وجود گزاره‌های پایه و غیر استنتاجی یا همان بدیهیات معتقد است که خطا‌ ناپذیر و غیر قابل اصلاحند و برهان و تشکیل قیاس تنها راه به دست آوردن گزاره‌های غیر پایه هستند. به نظر فمینیست‌ها معرفت‌شناسی مدرن به انفکاک فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی قائل شده و به همین دلیل از دستیابی به معرفت حقیقی محروم مانده است. در حالی که ملاصدرا با احیای نظریه‌ی اتحاد عقل و عاقل و معقول رابطه‌ی فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی یا عالم و معلوم یا نفس و صور ادراکی را «اتحاد وجودی» دانست. اما بحث ما در اینجا در مورد رابطه‌ی فاعل شناسا و معلوم ‌بالعرض یا شیء خارجی، نه معلوم بالذات است. در حقیقت می‌توان گفت که در معرفت‌شناسی صدرایی علاوه بر رابطه‌ی اتحادی که بین فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی وجود دارد، با نوعی ارتباط نیز مواجه می‌شویم، ارتباطی از نوع اضافه‌ی اشراقی بین فاعل شناسا و رب‌النوع. بنابراین ملاصدرا در معرفت‌شناسی خود در زمینه‌ی ارتباط فاعل شناسا و متعلَّق‌شناسایی به سطحی عمیق‌تر از ارتباطی که فمینیست‌ها به آن قائل شده‌اند اعتقاد دارد یعنی ارتباط با ارباب‌الانواع که آفریننده‌ها‌ی متعلَّق‌های‌ شناسا هستند. در معرفت‌شناسی فمینیستی و حکمت صدرایی ورود حقایق علمی به ذهن فارغ از تأثیر عوامل و زمینه‌های اجتماعی نیست، اما در فلسفه‌ی ملاصدرا تأثیر این‌گونه عوامل در سطح علت اعدادی است نه علت تامه. در حالی که به نظر فمینست‌ها با تغییر شرایط اجتماعی، معرفت هم تغییر می‌یابد. در مورد ابزار کسب معرفت، در دو معرفت‌شناسی معتقدند ارتباط عقلی و عاطفی در فرایند شناخت را نمی‌توان از جریان کسب معرفت جدا کرد با این تفاوت که ملاصدرا مهمترین ابزار کسب معرفت را عقل می‌داند. معرفت‌شناسان فمینیست نقش عاطفه و عقل را در کسب معرفت یکسان تلقی می‌کنند و اولویتی برای هیچ‌کدام قائل نمی‌شوند، اما ملاصدرا بنیادی‌ترین ویژگی انسان را در عقلانیت او می‌داند و عقل را حاکم بر سایر قوای انسان قرار داده است. معرفت‌شناسان فمینیست و ملاصدرا معتقدند انسان‌ها از نظر برخورداری از دانش و معرفت در یک مرتبه نیستند با این تفاوت که فمینیست‌ها بر این اعتقاد هستند که در فرایند کسب معرفت باید تفاوت‌های جنسیتی و همین‌طور محیطی، تاریخی و فرهنگی فاعل شناسا را در نظر گرفت، اما در حکمت صدرایی علم از سنخ وجود و مقول به تشکیک است، در نتیجه شرایط و موانع معرفت دارای درجات مختلف هستند. تأثیر عوامل غیر معرفتی در تمامی موضوعات و مراتب ادراک یکسان نیست و حوزه‌های معرفتی مختلف، به نسبت‌های متفاوت از این عوامل تأثیر می‌پذیرند.
تحلیل و ارزیابی نظریۀ روح بخاری از منظر حکمت متعالیه و متکلمان
نویسنده:
نویسنده:الهام فرح‌آبادی؛ استاد راهنما:سعید انواری؛ استاد مشاور :غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر پیرامون چگونگی ارتباط بین نفس و بدن است. که از مباحث اساسی و مهم در بین فلاسفه و متکلمان می‌باشد. نتایج حاصل از پژوهش ذیل، نشان‌‌دهندۀ نقش و کارکرد روح بخاری در فلسفه، عرفان و کلام با محوریت حکمت متعالیه و متکلمان می-باشد. پژوهشگر ابتدا به چیستی روح بخاری و نحوۀ شکل‌گیری آن پرداخته است. و سپس کارکرد روح بخاری را در طب، فلسفه، کلام و عرفان بررسی می‌نماید. روح بخاری لطیف‌ترین، شریف‌ترین و معتدل‌ترین جزء بدن جسمانی به‌ شمار می‌آید و نقش واسطه‌گری میان نفس مجرد و بدن مادی را به عهده دارد. در طبیعیات قدیم روح بخاری از لطافت بسیار زیادی برخوردار است، که از اخلاط عناصر اربعه متکون گشته است. و به دلیل تفاوت‌های آشکار خود از بدن و نفس متمایز می‌گردد. این تعریف در کتب فلاسفۀ پیش از ابن‌سینا مانند افلاطون، ارسطو، افلوطین، فارابی نیز می‌باشد. و می‌توان نتیجه گرفت که جزء ابتکارات ابن‌سینا محاسبه نمی‌گردد. همچنین فلاسفۀ بعد از ابن‌سینا مانند خواجه نصیر و ملاصدرا نیز به این مسئله نگاه موشکافانه‌ای داشته‌اند. برای مثال روح بخاری در تعریف ملاصدرا، در ابتدا مانند مشائیان بررسی شده است. اما در انتها ملاصدرا از مشائیان فاصله گرفته است و در نظام تشکیکی خود قائل به اتحاد نفس با بدن و همچنین جسمانیۀ ‌الحدوث به روحانیۀ ‌البقا است و وجود روح بخاری را به عنوان یکی از آنات و شئون نفس می‌داند. بنابراین معتقد است روح بخاری مرتبۀ نازلۀ نفس است. حتی ملاصدرا در نگاه عمیق‌تر بین روح بخاری و نفس متوسط دیگری را به نام بدن مثالی مطرح می‌نماید. گروهی از متکلمان و عرفا نیز همچون فلاسفه روح بخاری را رابطۀ نفس و بدن می‌دانند. این در حالی است که برخی از متکلمان که قائل به جسمانیۀ ‌الحدوث و جسمانیۀ البقا هستند، روح بخاری را همان روح یا جسم لطیف فناپذیر دانسته‌اند.
بررسی اختیار انسان در حکمت متعالیه و علوم اعصاب شناختی: با محوریت آراء ملاصدرا و گازانیگا لاتین
نویسنده:
نویسنده:زهرا رسولی؛ استاد راهنما:محمد کاظم علمی سولا؛ استاد مشاور :علی غنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث اختیار انسان از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مباحث تفکر بشری است که از زوایای مختلف فلسفی، کلامی، حقوقی و اخلاقی مورد واکاوی واقع شده است. در فلسفه اسلامی دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است که جامع‌ترین آنها دیدگاه ملاصدرا است که بر مبنای اصول خاص فلسفه اصالت وجودی خویش به نحو ابتکاری آن را تبیین کرده است. پیشرفت‌های حاصل در علوم شناختی در سال‌های اخیر باعث توجه به این موضوع از جنبه عصب‌شناختی شده است و یکی از برجسته‌ترین متخصصان این حوزه، مایکل گزنیگا است که به نحو مبسوطی به تبیین آن پرداخته است. این پژوهش ابتدا دیدگاه‌های دو متفکر را در حوزه‌هایی چون مبانی و اصول فکری آنها به ویژه در بحث مساله نفس و بدن و نیز اختیار انسان بیان می‌کند، پس از بیان هر قسمت به مقایسه دیدگاه آنها پرداخته وجوه اشتراک و تفاوت آنها را بیان می‌کند، سپس به تحلیل علت و مبنای اشتراکات پرداخته و در نهایت به ارزیابی دیدگاه آنها می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که فلسفه اسلامی به‌ویژه حکمت‌متعالیه با داشتن بنیان مستحکم و دقیق عقلی منطبق بر‌آموزه‌های دینی و عرفانی و نیز پیش‌گامی در بیان برخی از دیدگاه‌های مطرح شده در فلسفه ذهن معاصر مانند نوخاستگی نفس از بدن نیاز به‌همسویی بیش‌تری با واژگان فلسفی معاصر و نیز یافته‌های علمی جدید به‌ویژه در مباحث انسان‌شناسی دارد که می‌توان گفت پرداختن به‌پژوهش‌های تطبیقی به‌این به‌روزآوری کمک شایانی نموده و راهی است برای نشان دادن رابطه مکملیتی که می‌تواند بین فلسفه اسلامی و علم به‌صورت واضح‌تری وجود داشته باشد. از طرف دیگر در حوزه عصب‌شناسی نیز گزنیگا معتقد است ما نیاز به‌استدلال فلسفی مدرن داریم و علوم اعصاب جدید هم باید ارج نهاده شده و فهمیده شوند.
معرفت شناسی ادراک از دیدگاه علوم شناختی و حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:الهه میرزاپور؛ استاد راهنما:اعلی تورانی؛ استاد مشاور :سیدعباس موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث ادراک و معرفت از مسائل بسیار مهم فلسفی است که بخش قابل توجهی از مباحث فلسفه اسلامی ، به ویژه فلسفه ملاصدرا را به خود اختصاص داده است. مسئله ادراک همواره یکی از جنجالی ترین مسائل فلسفی بوده و هست ، ملاصدرا در این مسأله نیز نظریه ی خاص خودش را دارد. نظریه ی او از آراء مشهور فلاسفه (مشاء) گسترده تر و دقیق تر به نظر می رسد . وی منشأ همه ی ادراکات را عینیت خارجی، می داند که به محض ورود به ذهن انسان به درجه ای از تجدید می رسند . ذهن، که به نظر برخی از فلاسفه مانند ظرفی برای معلومات فرض می شود. در نظر ملاصدرا، چیزی نیست جز همان ادراکات و معلومات که نفس انسان با خلاقیت خاص خود آن را می آفریند. ملاصدرا را ادراکات کلی را ( لقاء و وصول ) تعریف می کند. و حقیقت ادراکات جزئی را عبارت از وجود مدرَک ( ادراک شونده ) برای مدرِک (ادراک کننده ) به وجود صدوری نه حلولی می داند. همچنین علوم شناختی به عنوان یک حوزه مطالعاتی فرا رشته ای کارکردهای ذهن یا مغز که شامل : علوم اعصاب، روان شناسی زبان شناسی، هوش مصنوعی، فلسفه ذهن می شود را مورد بررسی قرار می دهد. دانشمندان علوم شناختی، بر نقش ذهن در نظام ادراکی تأکید می کنند و ذهن انسان را شبکه ی پیچیده ای می دانند که اطلاعات را نگه داری و بازیابی می کند و می تواند آن را تغییر شکل یا انتقال می دهد.
  • تعداد رکورد ها : 1825